نزديك به يك سال از برگزاري رويدادهاي فناورانه دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری و شكوفايي وزارت كشور ميگذرد. رويدادهايي كه با هدف شناساندن استارتاپها و شركتهاي دانشبنيان به سرمايهگذاران و فرصتهاي بازار تشكيل شده است و اگر در اين يك سال هفتهنامه شنبه را دنبال كرده باشيد، حتما با اين رويداد و استارتاپهايي كه در آن حضور داشتهاند آشنا شدهايد. حالا با گذشت يك سال از برگزاري اين رويدادها، تصميم گرفتيم به سراغ آقاي سياوش ملكيفر معاون توسعه صندوق نوآوري و شكوفايي برويم و از اهداف، دستاوردها و تجربيات اين رويداد فناورانه مطلع شويم.
مطلب پیشنهادی: دوشنبههای استارتاپی،فرصتی جدید برای ایدههای پولساز
دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری، بازاري بزرگ براي سرمايهگذاران
خوشبختانه تعداد زيادي سرمايهگذاري در سال گذشته شكل گرفته است. سرمايهگذاريهاي خوب با روند افزايشي. يعني تعدادي صندوق پژوهش فناوري، تعدادي صندوق جسورانه بورسي، تعدادي سرمايهگذار خطرپذير سنتي كشور كه از قديمالايام بودند. تعدادي هم CBCها يعني سرمايهگذاران شركتي، شركتهايي مثل ماموت، همراه اول وارد اين فضا شدند. براي تكتك شتابدهندهها كار سختي بود كه بخواهند تمام استارتاپهاي خود را در معرض ديد همه آنها بگذارند. بنابراين يك جايي شبيه به بازار كه به طور پيوسته هفتهاي دو هفتهاي يك بار تشكيل شود و اين ميوههاي رسيده را از باغدار، از شتابدهنده بگيرد و در معرض ديد سرمايهگذارها بگذارد به نظر ما لازم بود.
داستان شکلگیری دوشنبههای استارتاپی
قبلا تلاشهايي شده بود. مثلا چند نهاد و شركت و گروه تلاش كرده بودند پلتفرمهاي مجازي-فيزيكي براي اين قضيه درست كنند. گاه و بيگاه هم رويدادهايي شكل ميگرفت، هر چند وقت يكبار يك شتابدهنده براي خود پيچتك ميگذاشت كه براي شتابدهندهها هزينههاي زيادي داشت چون وقتي يك رويداد برگزار ميكنيد با وقتي كه تعداد انبوه برگزار ميكنيد، متفاوت است.
بعضي وقتها نهادها رويدادي را برگزار ميكرد و يك تعداد استارتاپ را با يك تعداد سرمايهگذار روبهرو ميكردند. اين يك انگيزه برای ما بود. معرفي استارتاپهاي برآمده از دل شتابدهندهها و بالاخص شتابدهندههاي دانشبنيان كه نسبت به آنها احساس دين ميكنيم، به عنوان موتور اكوسيستم به سرمايهگذارها. از اين طرف خود ما برنامههايي براي توسعه سرمايهگذاران جسورانه و VC در كشور داريم كه برنامههاي نسبتا بلندپروازانه و متهورانهاي بودند. مثلا صندوق قبلا بيشتر با وام و تسهيلات شناخته ميشد اما در دوره جديد دوره همسرمايهگذاري را راه انداخت. يعني به جاي اينكه مثل روال سابق كه سرمايهگذاري نميكردیم و اگر ميكردیم به شكل مستقيم بود، به شكل يك VC بود، پشتيباني VCهاي خصوصي بازار شدیم و با آنها مشاركت كردیم.
ما ميخواستيم اين برنامهها را تبليغ و ترويج و عملياتي كنيم. ما چگونه بايد همسرمايهگذاري ميكرديم؟ بايد يك سري استارتاپ خوب دانشي، فناورانه و نوآورانه ميديديم تا به عاملهايمان نشان ميداديم. بايد براي برنامههاي سرمايهگذاري صندوق خوراك تامين ميكرديم. اينهم يك انگيزه بود. هر دوي اينها به هم نزديك شد و به دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری تبديل شد.
مطلب پیشنهادی: تامین ۷۰ درصد هزینه فضای شتابدهندههای دانشبنیان
ارائه پول هوشمند به جاي وامهاي حمايتي
صندوق نهادي است كه براي تامين مالي فناوري به وجود آمده است. سال 89 قانون دانشبنيان مصوب شده و سال 92 صندوق كار خود را شروع كرد. در دنيا هم كه نگاه ميكنيد نهادهاي تامين مالي هم ابزارهاي با قرض مثل وام و غيره دارند و هم با equity دارند با سهم كه از جنس سرمايهگذاري و مشاركت است. صندوق با وام شروع كرده بود. اساسا زماني هم كه صندوق شروع به كار كرد، خيلي خبري از استارتاپها در سال 92 نبود،اصلا فضاي استارتاپي مثل امروز نبود.
پس صندوق ابزارهاي وام خود را توسعه داده و از سال 94، 95 به بعد به ابزارهاي سرمايهگذاري رسيده بود. در ابزارهاي سرمايهگذاري روال به اين شكل بود كه ميآمد به شكل مستقيم با استارتاپ وارد مشاركت ميشد. اين موضوع چند مشكل داشت. يكي اينكه وقتي يك صندوق 3 هزار ميليارد توماني كه الان طبيعتا ابعادش بزرگتر شده، وارد بازار ميشود، بازي را به هم ميزند. اصلا وجود يك نهاد عمومي بزرگ كه رئيس هيات امناي آن رئيس جمهور است، هر چقدر هم بگوييم مراقب هستيم و رعايت ميكنيم، ورود چنين چيزي به بازار طبيعتا بازار را به هم ميريزد.
مطلب پیشنهادی: تاریخچه سرمایه گذاری خطر پذیر
دومين مشكل اين است كه VC پول نيست. اگر VC قرار بود پول باشد، تمام بانكهاي دنيا پولهاي سپردههاي مردم را گوشهاي ميگذاشتند و به جاي اينكه با مردم قرارداد وام امضا كنند، قرارداد مشاركت امضا ميكردند. آنچه كه استارتاپها از VCها ميگيرند، اسمارت ماني است. يعني قدرت مديريت، قدرت SCALE UP. يعني رئيس يك VC يا تيمي كه يك VC دارد، تيمي است كه بلد است يك استارتاپ را كه آماده تيكآف است، از دل شتابدهنده از بعد از دوره SEED بگيرد و رشد بدهد.
اين همان كاري است كه مثلا سرمايهگذار خطرپذير ديجيكالا با آن ميكند. يعني يكباره BOOST و TAKE OFF و SCALE UP ميكند. آن دانش اصالتا و ماهيتا نزد بخش خصوصي است. اگر كسي اين دانش را در هر كجاي دنيا داشته باشد، اصلا در بخش دولتي نميماند. دولت ممكن است پول داشته باشد، يك نهاد عمومي ممكن است پول داشته باشد اما اسمارت ماني ندارد. پول دارد اما اسمارت نيست. من SCALE UP بلد نيستم، من منتورينگ بلد نيستم، من بيمه و ماليات و غيره بلد نيستم. اگر بلد بودم اينجا نميماندم.
مطلب پیشنهادی: همه چیز درباره سرمایه گذاری خطرپذیر
حضور بدون رد پاي بخش دولتي در سرمایهگذاری روی استارتاپها
در VC هاي بخش خصوصي فعال بازار همه اينها هست، اما آنچه كه كم است، پول است. شما يك نهاد دولتي داريد كه پول دارد، اسمارت ماني را كمتر دارد يا ندارد. در بخش خصوصي هوشمندي هست اما پول كم است. اين دو در دنيا كنار هم مينشينند. دولت پول ميآورد و بخش خصوصي اسمارتنس را ميآورد و آنها روي استارتاپها سرمايهگذاري ميكنند. در واقع در دنيا به اين نتيجه رسيدهاند كه دولتها نبايد در استارتاپها مداخله مستقيم كنند. چون وقتي اين كار را ميكنند از ابتدا ژن دولتي را در دل استارتاپ ميكارند. من اگر به طور مستقيم با يك استارتاپ وارد سرمايهگذاري شوم، چه اتفاقي ميافتد؟
مثلا الان پورتفوي ما نزديك 60 تا هست. شما فكر كنيد من بايد احتمالا 60 مديرعامل يا 60 عضو هيات مديره تعيين كنم. يعني بايد به طور ميانگين 5 يا 10 نفر از مديرها باشند كه هيات مديره اين شركتها شوند. آيا اين نقض غرض نيست؟ مديرهاي دولتي عضو هيات مديره استارتاپها بشوند. اين ابدا چيزي نيست كه جامعه و اكوسيستم استارتاپي از جايي مثل صندوق بخواهد. اگر ميخواهد اشتباه ميكند؛ يعني اگر به من ميگويد كه پولت را در استارتاپ من سرمايهگذاري كن، مطمئنا 6 ماه يا يك سال بعد پشيمان خواهد شد. تجربه اين اتفاق را در شيراز داشتيم.
ما در شيراز دو سرمايهگذاري كرده بوديم، يكي از آنها به ما گفت لطفا از شركت من خارج شويد. چرا؟ چون وقتي نماينده دولت عضو هيات مديره ميشود، از چيزهاي ساده مثل اينكه چه زمانی وقت داشته باشد به جلسه بيايد بگيريد تا اينكه هر تصميم و امضايي كه بخواهند انجام دهند نماينده دولت است. دست و دلش ميلرزد و بايد با هزار و يك مقررات و آييننامه دولتي آن را در ذهن وفق دهد. چون نگران است، كارها محافظهكارانه و كند ميشود و ريسكپذيري و انعطاف شركت از بين ميبرد. يعني چيزي كه يك استارتاپ را از بدنه سنتي بازار جلوتر مياندازد، چيست؟
سرعت عمل، چابكي و هوشمندي آن است. ما دقيقا با تزريق يك عضو هيات مديره اصلي دولتي و يك سهام ممتاز به شركت، دقيقا همه اينها را از او ميگيريم. پس همانهايي كه پشت در سرمايهگذاري صندوق صف ميكشند، 6ماه يا يك سال بعد پشيمان ميشوند. اين اتفاق افتاد و اصلا مسير غلطي بود. الان سرمايهگذاري مستقيم انجام ميشود ولي به طور خيلي محدود و در جاهاي خاص. پس ما نبايد رفتار مستقيم را ادامه ميداديم، بايد COINVEST ميكرديم. سه چهار نوع سرمايهگذار جسورانه يا خطرپذير در كشور هست كه يك نوع آن صندوق پژوهش فناوري است و الان به حدود 60 صندوق مجوزدار رسيدهاند.
مطلب پیشنهادی: ۱۰ درس که استارتاپ ها به شرکتهای سنتی میدهند
COINVEST يعني چه؟
يعني ما شما را نماينده بخش خصوصي ميدانيم و اسمارتنس كار شماست. بيزينس را شما بالا ميآوريد، سهم را شما ميگيريد، سهم من را هم شما نمايندگي ميكنيد، هيچ اثري از من در آن استارتاپ نيست. اگر شما مبلغي را سرمايهگذاري كرديد، من پا به پاي شما يا تا چهار برابر سرمايهگذاري ميكنم. پول من دست شماست، وكيل و نماينده تامالاختيار هستيد. وثيقهاي نه از شما نه از استارتاپ نميگيرم. فقط لطفا پول من را طبق قاعده جايي بگذاريد كه قول داديد. چون ما نظارتهاي سختگيرانهاي داريم از اين جهت كه مطمئن شويم كه پول ما در استارتاپ ميرود. از اين 60 مجموعه، حدود 25 تاي آنها الان اين برنامه را با ما دارند. تا الان ما نزديك 60 مورد COINVEST داشتيم. اينطور نبود كه هر صندوق يك مورد داشته باشد، بعضي از صندوقها 4تا داشتند، بعضي از صندوقها هيچي نداشتند.
مطلب پیشنهادی: چهار دیدگاه درباره ورود استارتاپها به بورس
صندوق جسورانه بورسی
يك گروه از آنها صندوقهاي جسورانه بورسي است. صندوق پژوهش فناوري به واسطه حجم منابعي كه در اختيار دارد، سرمايه اوليه آنها و جايگاه آنها در اكوسيستم عمدتا در حال محو شدن و به سمت SEED و SERIES A رفتهاند. براي سريهاي B و C و D و… بورس و بقيه بازيگرها يك بازيگر جديدي به نام صندوق جسورانه بورسي را پيشنهاد كرده بودند كه از اينها يك تعدادي در كشور بود و با اينها COINVEST را شروع كرديم.
كار جالبي هم كه در اين صندوقهاي جسورانه بورسي انجام داديم، اين بود كه تعداد آنها كم بود و سرمايهگذاري هم نكرده بودند. ما دو سه كار انجام داديم. يكي اينكه گفتيم ما نهتنها با يك صندوق جسورانه بورسي روي استارتاپ COINVEST ميكنيم، بلكه در تشكيل خود آنها هم مشاركت ميكنيم. چرا؟ چون بايد كاري كه من در بخش دولتي ميكنم اين باشد كه پولم را در اكوسيستم بياورم و كاري كنم كه بخش خصوصي هم پول خود را بياورد و چند برابر شود، به اصطلاح منابع من اهرم شود. ما اين كار را در صندوق جسورانه بورسي خيلي خوب انجام داديم.
نكته اينجاست كه اين صندوقها كاملا خصوصي هستند و زير تيغ بورس و بسيار شفاف هستند. اين براي اكوسيستم استارتاپي خيلي مهم بود. در بورس شما ميدانيد كه نظارت و حسابرسي دقيقتر از اين امكان ندارد. پيش از حضور صندوق نوآوري و شكوفايي در مشاركت براي تاسيس صندوق جسورانه بورسي، 10صندوق با سرمايه 375ميليارد تومان وجود داشت. ما كه در بازار آمديم، 20صندوق با سرمايه 1810 ميليارد تومان داريم.
هدف دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری كمك به اكوسيستم است
دغدغه صندوق نوآوري اين است كه به اين اكوسيستم كمك كند، آن را به هم نزند، ژن دولتي را به آن تزريق نكند. ميخواهم بگويم كه نگاه بلندي ميخواهد كه پول بدهيد اما نباشيد چون در دولتها و نهادهاي خصوصي اينطور است كه شما با پول ديگران كار ميكنيد. آن چيزي كه در نهادهاي دولتي خيلي به چشم ميآيد، عطش قدرت و ديده شدن و غيره است. در صورتي كه COINVEST بهشدت با اينها در تضاد است. يعني كاملا مفهوم اكوسيستم را مختل ميكرد.
پس من كلا چرخه اكوسيستم را ميروم اما مداخله نميكنم، آن را دولتي نميكنم، بخش خصوصي را تشويق ميكنم كه بيايند و پولم را اهرم ميكنم. گفتيم بزرگترين بازيگرها چه كساني هستند، دو سه گروه COINVEST ميكردند كه يكي از آنها صندوقهاي پژوهش فناوري بودند.
مطلب پیشنهادی: صندوق نوآوری و شکوفایی در مسیر توسعه اکوسیستم
صندوق پژوهش فناوری
تشكيل آنها به سال 81 برميگردد، مجلس به دولت اجازه داد تا در تاسيس اين صندوقها مشاركت كنند ولي به دولت گفته ميشود ميتواند به نهادهايي به نام صندوق پژوهش فناوري غيردولتي مجوز بدهد اما بايد غيردولتي باقي بمانند. اينها شروع به تشكيلشدن ميكند اما دولت اجازه سرمايهگذاري دارد اما سهم دولت نبايد بيش از 50درصد باشد. گاهي وقتها دولت در آنها سهم دارد. مثلا دانشگاه آذربايجان غربي 21درصد، پارك آذربايجان غربي 25 درصد. تقريبا 46 درصد سهام بخش دولتي است. اينها سه كار ميتوانند انجام دهند. اول اينكه وام بدهند. دوم مجاز هستند كه سرمايهگذاري كنند و سوم اينكه مجاز هستند ضمانتنامه صادر كنند.
كار چهارم عامليت است. يعني پول ديگران را ميگيرند مديريت ميكنند. الان معاونت علمي منابع خود را از طريق سه چهار تا از اين صندوقها مديريت ميكند. اين صندوقها متولي وام هستند.
از 81 تا 92 كه صندوق نوآوري در كشور تشكيل ميشود 18 صندوق در كشور به وجود آمده بود كه كل پول آنها 34 ميليارد تومان بود؛ يعني روي هم رفته به طور ميانگين هر كدام كمتر از 2ميليارد سرمايه اوليه داشتند. وقتي صندوق نوآوري تشكيل ميشود، در قانون نوشته است كه صندوق نوآوري بايد حداقل 5 درصد سرمايه خود را به آنها وام دهد. تا آذر 97 با كمكهايي كه صندوق ميكند و اتفاقاتي كه در اكوسيستم ميافتد، از 18صندوق به 29 عدد ميرسند. پول آنها هم دو برابر ميشود، يعني 78 ميليارد. يعني صندوقها به طور ميانگين با 2.5ميليارد سرمايه اوليه داشتند. در تير ماه امسال 66صندوق با 900ميليارد تومان سرمايه اوليه داريم.
نقش حياتي صندوق نوآوری و شکوفایی در سرمایهگذاریها
وقتي كه صندوق نوآوري تشكيل ميشود، يك كارگروهي درست ميشود كه رئيس آن وزير علوم و دبير آن صندوق نوآوري و شكوفايي باشد. همان نقشي كه بانكها و بانك مركزي با هم دارند، اين نقش را دولت در مورد اين صندوقها به اين كارگروهها ميدهد. ماهي يك بار هم تشكيل جلسه ميدهد. هدايت، نظارت، اعطاي مجوز، لغو مجوز، بر عهده آن است.
الان 3 نوع صندوق پژوهش فناوري داريم. يكي استاني است در تمام استانهاي كشور حداقل يك صندوق دارند. دوم دانشگاه مادر است. الان شريف، تهران، پليتكنيك، تربيت مدرس و علم و صنعت دانشگاههايي هستند كه صندوق دارند. حوزههاي فناوري هم دارند. صندوق پژوهش فناوري غيردولتي نانو، صندوق پژوهش فناوري غير دولتي نفت، ICT، تجهيزات، پزشكي، دارو، كشاورزي، معدن، مواد پيشرفته. پس اين 66 صندوق اينطوري هستند كه 31 تا از آنها استاني هستند، يك سري از آنها دانشگاهي هستند و يك سري ديگر حوزههاي فناوري هستند.
روی اينها هم نظارت هست. شايد بگوييم بورس يك نهاد نظارتي است، اينها هم بخش خصوصي هستند كه روي آنها نظارت ميشود. VCهايي كه قبل از اين در بازار بودند و الان هم VCهايي در بخش خصوصي هستند كه خيلي خصوصي هستند. ولي اين صندوق پژوهش فناوري تحت نظارت و هدايت يك كارگروهي هستند كه خيالتان راحت است كه توسط يك نهادي نظارت ميشوند. با اين سرمايه اوليه 900ميليون توماني، خيال ما تا حدي از SERIES A راحت است، چون هم VCهاي قبلي بازار هستند، هم CBCها، هم صندوقها.
پس من هميشه به استارتاپها ميگويم كه يادتان باشد شما در اين گعدهها مثلا اسمهاي بزرگ و معروفي را از سرمايهگذارها ميبينيد. خيلي وقتها صف پشت آنها هم زياد است و تقاضا از عرضه بيشتر است. گاهي اوقات به سرمايهگذارهاي نسبتا جديدتر بازار سر بزنيد آنها دارند ميآيند و سرمايهگذارهاي خوبي هستند. مثلا صندوقهاي ما، صندوق شريف، صندوق يزد، صندوق نوين، صندوق تجهيزات پزشكي و پرشين دارو خوب سرمايهگذاري كردند و در حوزههاي صرفا اپليكيشن و وب و اينها نه، در دارو، تجهيزات پزشكي و غيره.
پس من بايد به كل اين زنجيره كمك ميكردم. اينجا نسبتا خيال من از صندوقهاي پژوهش و فناوري راحت است.
ما با شتابدهندهها كارهاي خوبي كرديم در SEED هم باز من پول ميدادم نبايد وام ميدادم و باز مداخله نكنيم و دولتي نباشد. اينجا چكار كرديم؟ گفتيم شتابدهندهها كدام شتابدهندهها؟ ميدانيد كه ما فقط ميتوانيم با نهادهاي دانشبنيان كار كنيم. گفتيم شتابدهندههاي دانشبنيان. الان نزديك 80 شتابدهنده دانشبنيان در كشور داريم. به آنها هم وام ميدهيم كه آنها به استارتاپها SEED بدهند هم با آنها COINVEST ميكنيم. با بعضي از شتابدهندهها سقف COINVEST چهار ميليارد تومان است. يعني به ازاي هر استارتاپ ما تا سقف 500ميليون با آن مچ فاند ميرويم. من هم سريع اگزيت ميكنم.
پس ما در كل اين بازي، هم در مشاركت در ايجاد اين صندوقها و هم با COINVEST، در سه لايه SEED و SERIES A و بالاتر به اكوسيستم كمك كرديم. حالا تصور كنيد اين همه ابزار داريد، اين همه پول داريد، سوژهاي وجود ندارد كه رد و بدل شود. اين ميشود دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری كه مثلا آقاي صندوق پژوهش فناوري نميتواني استارتاپ خوب پيدا كني، آقاي شتابدهنده كه نميتواني استارتاپت را به سرمايهگذار برساني، من يك رويدادي ميزنم كه بتواني تاچ پوينت ايجاد كني.
مطلب پیشنهادی: چه زمانی برای استارتاپمان سرمایه گذار جذب کنیم!
كارنامه يك ساله دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری و شکوفایی
اول اينكه ما آن را به شكل يك رويداد نديديم. يعني متوجه شديم يكي از مشكلاتي كه استارتاپها دارند اين است كه نميتوانند خوب با سرمايهگذار حرف بزنند، ادبيات آنها يكي نيست. به نظر ميآيد كه استارتاپها ميتوانند با سرمايهگذار حرف بزنند ولي بايد ياد بگيرند. پس اين يك رويداد نيست انگار كه فرآيند توانمندسازي استارتاپها هم هست. ما اين سرويس را رايگان ميدهيم كه از طريق بخش خصوصي آن را انجام ميدهيم. يعني كارگزار داريم و نفرات صندوق آن را برگزار نميكنند. با يك كارگزار آن را شروع كرديم الان حداقل 5 يا 6 كارگزار داريم كه شما از بين آن كارگزاران شايد بيشتر كارن را بشناسيد.
بخشي از حقالزحمه برگزاركنندگان به رويداد برميگردد. يك بخشي ثابت است، يك بخشي جايزه است. يعني پاداش سرمايهگذاري. اينها اگر بتوانند براي استارتاپهايي كه روي استيج ميآورند سرمايهگذار بگيرند پاداش دريافت ميكنند. ما سعي كرديم آنها را به سمتي ببريم كه خروجي داشته باشند و فقط برگزاركننده نباشند.
رويداد ما سه بخش دارد. پيش از رويداد، رويداد و پس از رويداد. اين همان بازارگاه است، اين براي سرمايهگذاران و صندوقهاي پژوهش و فناوري، جسوران بورسي، CBCها، سرمايهگذاران حقيقي و سرمايهگذاران VCهاي معروف كلاسيك بازار است. يك سري سرمايهگذار حقيقي هم داريم.
مسير ثبت نام در دوشنبههاي استارتاپی صندوق نوآوری
ما در دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری سرمايهگذار را با سرمايهپذير وصل ميكنيم. نكته اين است كه استارتاپهاي ما يك سري از شتابدهندهها هستند و يك سري آنهايي هستند كه يك طرح از شركت دانشبنيان دارند. يك شركت دانشبنيان است، فروش دارد، محصول دارد، كار ميكند. طرحي دارد براي آن 2 ميليارد تومان ميخواهد.
آن طرح بيرون ميآيد و ميشود طرح سرمايهپذير. حالا اينجا رسانهها ميآيند، صنايع بزرگ هم هستند. گاهي اوقات آنها سرمايهگذار نيستند، مشتري هستند. محصول را ميخرند. اگر يك سرمايهگذار روي آن سرمايهگذاري كند و sacle up كند، محصول را ميخرند. سازمانها و نهادهاي حامي و سياستگذار، معاونت علمي، وزارت ارتباطات، مجلس همه اينها ميآيند. پس ببينيد اين يك بازارگاه است.
پيش از رويداد چه ميكنيد؟
اولا يك حوزه را انتخاب ميكنيم مثلا تجهيزات پزشكی. طرحها و استارتاپهاي سرمايهپذير را شناسايي و ارزيابي ميكنيم و انتخاب ميكنيم. مثلا 15 عدد ثبتنام ميكنند از دل آنها 10 عدد را انتخاب ميكنيم.
مطلب پیشنهادی: ۱۰ استارتاپ که بدون سرمایه به سوددهی رسیدند
نحوه گزینش و انتخاب استارتاپها در تمام حوزهها
نگاه ما خيلي نگاه مبتني بر بازار است. بايد حوزهاي باشد كه ما حداقل بتوانيم 6 استارتاپ در آن پيدا كنيم. چون اگر 6 استارتاپ در حوزهاي نباشد، واقعا حوزهاي نيست كه بيرون مخاطب داشته باشد. دقت كنيد كه كارگزار من بايد سراغ اين همه صندوق برود. بعضي از آنها تخصصي شدهاند. حالا درست است كه عموما رسانهها هستند ولي صنايع بزرگ، خريدار، وزارتخانه، مجلس و غيره را كه دعوت ميكنيم بايد تخصصي دعوت شوند.
ما يك صف ثبتنام در سايت درست كرديم. ثبتنام كه شد، ما 6 تا را انتخاب ميكنيم. شركتها كملطفي ميكنند ثبتنام نميكنند و شفاهي ميگويند. شما ثبتنام كنيد 6 تا كه شد من ميزنم. حتی سراغ استارتاپ سرگرمي، آموزش و ورزش هم رفتم. اصلا حوزههاي بهخصوصي مد نظر ما نيست. خود كارگزار هم فرق ميكند. مثلا شتابدهنده به ما ميگويد من سه تا دارم سه تا هم شما پيدا كن در حوزه دارو تا برگزار كنيم.
گاهي يك رويدادي در سطح استان برگزار شده و ضعيف بوده كارگزار ميگويد اين 6 استارتاپ را بياور. ما هرجايي كه يك پكيج پنج ششتايي از استارتاپ به دست ما برسد، ميآوريم. در رويدادها از سرمايهگذارهاي جسور، بازيگران مرتبط، رسانهها و صداوسيما دعوت ميكنيم. بعضي استارتاپها ميگويند كل رويداد يك طرف و آن مصاحبهاي كه صداوسيما پخش كرده يك طرف.
اولين كاري كه ميكنيم به كارگزار ميگوييم گزارش را براي كساني كه در رويداد بودند و نبودند، بفرستد. چون الان به دو شكل است. موقعي كه كرونا نبود به شكل حضوري و مجازي بود الان بيشتر مجازي است. بعد در سايت صندوق به نام بازار استارتاپي بارگذاري ميكنيم كه براي هميشه در آنجا بماند. پيگيري ميكند و جلسات مذاكره سرمايهگذار و سرمايهپذير را برگزار ميكند و كمي هم ارائه مشاوره دارد. من به همه استارتاپهايي كه ميآيند ميگويم تا 2ماه از امروز من پول مشاوره را به اين كارگزار دادهام از آن استفاده كن.
اوايل شائبهاي پيش آمده بود كه صندوق نوآوري كارگزاري رانتي گذاشته كه آنها از ملت سهم ميگيرند. چنين چيزي نيست. پول آنها را خود ما داديم و تا 3 ماه خدمات پس از فروش هم دارند. اما نكته اين است كه استارتاپ ميخواهد 3 يا 4 ميليارد تومان بگيرد، اين يك معامله پيچيده است. پيشنهاد من اين است كه مشاوره بگيريد. حالا اينكه بابت مشاوره ساعتي صد هزار يا يك ميليون تومان پول ميدهي يا كميسيون ميدهي را من نميدانم. پيشنهاد من مشاوره است و من تا 3ماه پول آن را پرداخت كردهام. ديگر تصميم با خود استارتاپ است مشاوره بگيرد يا نه.
پس خود ما كميسيون ميدهيم و كارگزاران ما ميدانند كه اگر يك معامله 3 ميليارد توماني ببندند ميتوانند بيايند و پاداش آن را از ما بگيرند. علاوه بر آن fix cost است كه خيلي كم است. طوري طراحي كرديم كه كارگزار را اذيت ميكند. فيكسكاست خيلي كم است. رويداد سه چهار ماه دوندگي دارد. اگر بخواهند اين چند ماه براي آنها جذاب باشد بايد يكي دو تا از استارتاپها را به سرمايهگذاري برسانند. اگر از صندوق گرفت ما تمام صندوقها را هميشه به رويدادها دعوت ميكنيم. همه آنها هم ميدانند پول كم داشته باشند، صندوق نوآوري هست.
مطلب پیشنهادی: آیا با استارتاپهای موفق ایرانی آشنا هستید؟
ورود جدي دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری به استانها
الان به فكر اين هستيم كه به سمت استانها برويم. ما بيشتر به حوزه ماركت چسبيديم و مثلا سراغ كشاورزي، سلامت و داخل استانها نرفتيم. الان به كارگزارهايمان ميگوييم كه سراغ استانها بروند و از كرمان، قزوين و خراسان شمالي شروع كرديم. شايد 20 تا بيشتر درنيايد اما اين انگيزهاي ميشود براي جواني كه مثلا در خراسان شمالي است.
تقويت شبكه سرمايهگذاران در دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری و شکوفایی
ما بايد بتوانيم سرمايهگذار بينام و نشان، سرمايهگذاران سنتي كه در صنعت پول دارند را به اين سمت بكشيم. فرض كنيد بتوانيد سازمان غذا و دارو را متقاعد كنيد مجوز را تسريع كند، سرمايهگذار راحتتر سرمايهگذاري ميكند. يا يك استارتاپي در حوزه پسماند است. من اگر رئيس سازمان پسماند شهرداري تهران را در يك رويدادي بياورم و او بگويد كه من حاضرم از اين استارتاپ به صورت پايلوت در منطقه 4 استفاده كنم، سرمايهگذار به خود ميگويد خدا را شكر اين بازار دارد.
ما تلاش ميكنيم به جز سرمايهگذار بقيه بازيگران اكوسيستم را بيشتر درگير كنيم. چون متوجه شديم فقط اين دو نيستند. خيلي وقتها رگولاتور، خريدار و غيره هم است. ديگري تقويت بازار استارتاپي مجازي ماست چون نبايد اصلا به رويداد محدود شود. اين بايد بماند چون دارايي كشور است. اين 170 استارتاپ بايد بمانند.
مطلب پیشنهادی: همه چیز درباره عقد قرارداد سرمایه گذاری در استارتاپ
دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری ادامه دارد
دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری را مجازي كرديم. متقاضی در سايت يك كاربرگ را ميگيرد و پر و امضا ميكند و اين كاربرگ در صف ميرود. همين كار را براي SEED هم ميكنيم. براي شتابدهندههاست هم ميخواهيم ايجاد كنيم. چون شتابدهندهها اين مشكل را براي ورودي خود دارند. در دانشگاه، دانشجوهاي دكترا و فوق و غيره كلي طرح دارند كه مثلا صد تومان پول لازم دارند تا آن را به نقطهاي برسانند. شتابدهنده پول و جا دارد اما تقاضا و عرضه هماهنگ نميشود. رويدادي به نام پيوند برگزار كرديم و بين دانشگاهها و شتابدهندهها در حال ايجاد پيوند هستيم. براي هر استارتاپ هم يك ويديو رايگان درست كرديم و به خودش ميدهيم و در صفحه اينستاگرام خودمان هم ميگذاريم.
كشور به چنين استيجي نياز داشت اما ميخواهيم در دو گروه بيشتر شناخته شويم. هر سال، 50 هفته است، 50 تا 6 تا يعني 300 استارتاپ در سال قطعا توليد كشور است. 300 استارتاپ از دل شتابدهنده بيرون ميآيد. تعداد سرمايهگذارها در حال افزايش است. به نظر من مسئله اكوسيستم اصلا پول نيست. فقط با پولهايي كه ما ميدانيم يعني 900 ميليون در صندوق پژوهش فناوري هست. به نظرم مشكل اكوسيستم پول نيست. در صورتي كه اين نگراني، مخصوصا بعد از تحريم و خروج سرمايهگذارهاي خارجي، پررنگ شده كه اكوسيستم سرمايهگذار ندارد. اين مسئلهاي است كه در كل دنيا هست و هميشه مسئله پول مطرح است.
رادیو شنبه: سرمایه گذاری در کرونا | چالش ها و فرصت ها
مشکل کنونی اکوسیستم استارتاپی ایران
من نميخواهم به استارتاپها ايراد بگيرم ولي يك بخشي از آن فرافكني و كمبودهاي خود آن است. اكوسيستم ايرادهايي دارد كه راحتترين كار اين است كه بگوييم پول نيست. من پاي صحبت سرمايهگذارها مينشينم. خود ما پول داريم و دنبال تقاضاي COINVEST هستيم. اگر من پول نداشتم براي چه دوشنبههاي استارتاپي راه انداختم؟ پول هست استارتاپ تر و تميزي كه ماركت مشخص و تيم قوي و پويا و پرانگيزه داشته باشد و بتواند با سرمايهگذار ببندد، نيست. چون براي يك معامله خوب هزاران چيز مختلف بايد كنار هم بنشينند. يواش يواش سرمايهگذارها در حال رقابت با همديگر هم هستند كه خيلي خوب است.
مطلب پیشنهادی: دولت آینده و آینده اکوسیستم استارتاپی
دوشنبههای استارتاپی صندوق نوآوری در دولت پيش رو چه خواهد شد
سوال خيلي سختي است. جواب سياسي به اين سوال اين است كه اميدوارم تغييري نكند و قطعا دولت آقاي رئيسي هم سعي ميكند كه رو به جلو حركت كند. الان زمان برگشت به عقب نيست. اكوسيستم بالغ شده و به نقطهاي رسيده. ما يكي از بهترين اكوسيستمهاي منطقه را داريم اما بايد قدرش را بدانيم.
ضعف كشورهاي منطقه عمدتا استعداد است. امارات، قطر، لبنان، كشورهايي هستند كه به لحاظ ارتباطات و سرمايهگذاران خارجي مشكلي ندارند و دلار و پوند فراوان است. مسئله آنجاست كه استعدادي وجود ندارد كه استارتاپي بنا كند. اما چرا حركت نميكند؟ چون جوان درسخوانده دانشگاهي وجود ندارد. به همين دليل است كه تلنت ويزا در استراليا ميگذارد. به همين دليل است استارتاپ ويزا ميگذارد.
كل اقتصاد نوآوري، دانش و استارتاپي يك رقابتي است كه بعد از رقابت نفت به منطقه ما هم رسيده است. ديگر داستان اروپا و سيليكونولي نيست. منطقه ما بيدار شده. نيازي به مطالعه هم نيست اينها تلنت ندارند. امارات تا همين دو سه سال گذشته بيشتر از 3سال اقامت نميداد. الان اقامت را 10ساله كرده و 100هزار مهندس كامپيوتر ميخواهد. عربستان، قطر و عمان همينطور.
مطلب بپیشنهادی: طرح صیانت و بدرقه ۱۰۰ هزار جوان استارتاپی به امارات!
حتي كشورهاي اروپايي
دانمارك 5 ميليون نفر جمعيت دارد. در اين 5ميليون نفر چند نفر از آنها از اين صنف هستند؟ چند نفر در صنايع ديگر است؟ چند نفر ميخواهند استارتاپ درست كنند؟ معلوم است كه دست خود را به سمت كشورهايي مثل ما دراز ميكنند. ميخواهم بگويم كه واقعا اقتصاد استارتاپي دريچهاي است كه اگر كمي غفلت كنيم به روي ما بسته ميشود.
نگاه دولت جديد هم اينطور نيست كه به عقب برگردد. نگاه كلان دولت به نظر من اقتصاد دانشبنيان است و اقتصاد نوآوري و اقتصاد استارتاپي يكي از رئوس دولت جديد است. اما بايد ديد كه افراد چه ميكنند. ما اميدواريم راهي كه در صندوق نوآوري شروع شده، تداوم پيدا كند. در منطقه، دوبي را به قطب اقتصاد بازرگاني منطقه تبديل كردند.
الان كشتيها ميروند و آنجا بار خالي ميكنند. يعني سعي كردند كه نهادهاي مالي را در آنجا مستقر كنند. ولي در اقتصاد نوآوري، ما نسبت به آنها سه هيچ جلو هستيم. منتها تعلل كنيم آنها با ربايش اين استعدادها، چون پول و ديد هم دارند، جلو خواهند رفت. بايد مراقب باشيم واقعا مقطع حساسي است.
مطلب پیشنهادی: آینده کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال