ساختن تیم موفق و کارآمد نیازمند پرورش ویژگیهای اعضای تیم است. در واقع، تیم را مجموعهای از مهارتها میسازد. بسیاری از شرکتهای موفق بینالمللی برای اعضای تیمشان کارگاهها و کلاسهایی برگزار میکنند و از مربیهای مختلف دعوت به عمل میآورند و چگونگی کار تیمی را آموزش می دهند.
مدیران استارتاپی در جهت ارتقاء مهارتهای فردی اعضای تیم چکار کنند؟
عدهای از مدیران استارتاپی کارکنان را تشویق میکنند که به مطالعه این حوزه بپردازند و برای هر پیشرفت امتیازی در نظر میگیرند. در ادامه چند مورد از این مهارتها ذکر شده است:
مهارتهای ارتباطی
عضو خوب تیم بودن یعنی توانایی در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و ارائه شفاف نظرها. بسیاری از بخشهای ارتباط در شرکتهای استارتاپی از طریق تلفن همراه و شبکههای اجتماعی انجام میگیرد. لازمه ارتباط اجتماعی خوب حفظ لحن صمیمانه و در عین حال حرفهای است. در روابط تیمی برقراری ارتباطهای کلامی و غیرکلامی اهمیت بسیاری دارد.
خردهمهارتهای ارتباطی
- پیشنهاددادن
- همکاری
- مشارکت در بحثها
- خلاقیت
- تفکر انتقادی
- بازخورددادن
- هدفگذاری
- راهنماییکردن
- تأثیرگذاری
- مهارت استفاده از زبان
بیشتر بخوانید: چگونه کارآفرینی خلاق باشیم؟
مهارتهای مربوط به مدیریت تعارضها
یکی از مهمترین مهارتها حلوفصلکردن مشکلاتی است که میان اعضای تیم وجود دارد. رهبر تیم باید در جهت بهبود کار گروهی تیم اش با اعضای تیم مذاکره کند تا به اختلافنظرها سر و سامان دهد و از اینکه همه اعضای تیم حس خوب و مثبتی دارند مطمئن شود.
خرده مهارتهای مربوط به مدیریت تعارض ها
- همکاری
- طرح مشکلات
- حس همدلی
- انعطافپذیری
- هوش اجتماعی بالا
- رهبری
- گوشدادن فعال
- تفکر منطقی
- مذاکره
- حل مسئله
مهارت گوشدادن
گوشدادن از دیگر مهارتهای کلیدیِ کار تیمی است. رهبر گروه باید پای صحبت تکتک کارمندان بنشیند و ایدههای کارآمد را از ایدههای غیرکارآمد تمایز دهد. مثلاً نسبت به صحبتهای آنها بیتفاوت نباشد و از آنها سؤال بپرسد یا از زبان غیرکلامی استفاده کند و سری تکان دهد تا ثابت کند که به صحبتهای افراد تیم بیتوجه نیست.
ذکر خلاصهای از صحبتهای عضو گروه نشانگر گوشسپردن به صحبتهای اوست.
خرده مهارتهای گوش دادن
- پرسیدن سؤالات روشنگرانه
- تفکر انتقادی
- برقراری ارتباط چشمی
- بازخورددادن
- تصمیمگیری گروهی
- گوشسپردن به نگرانیها
- صبوری
مهارتهای مربوط به احساسات متقابل بین اعضای گروه
اگر میخواهید عضو مورد اعتمادی باشید، باید به نظم زمانهای تعیینشده برای انجام کارها وفادار بمانید و همه وظایفتان را به دقت انجام دهید. وفاداری نسبت به وظایف شخصی حرفهایگری شما را نشان میدهد.
همچنین، به اعتماد همکارانتان نسبت به شما میافزاید. انسان قابل اعتماد در انجام این کارها مهارت دارد:
- تعهد
- برقراری ارتباط
- اعتماد به نفس
- استقلال
- انعطافپذیری
- کمکرسانی
- صداقت
- رهبری
- توانایی انجام چند وظیفه
مهارت احترامگذاشتن اعضا به یکدیگر
وقتی به اعضای تیمتان احترام بیشتری بگذارید و به نظرهایشان گوش فرا دهید، آنها نیز در برقراری ارتباط مشتاقتر میشوند. انجام چند کار ظاهراً ساده و بیاهمیت حس محترمبودن را در میان اعضای تیم برمیانگیزد، کارهایی چون صداکردن اعضا به اسم کوچک، برقراری ارتباط چشمی و گوشدادن فعالانه. با بهرهمندی از این خردهمهارتها حس احترام را برانگیزید:
- تشویق
- ردوبدلکردن نظرات
- مهارتهای بین فردی
- ارتباطات زبانی
دیگر مهارت ها
- توانایی گزارش و شرح وظایف نوشتن
- خلاقبودن
- مهارت تصمیمگیری
- مهارت تفویض مسئولیتها
- نوآوری
مهارتهای مربوط به مدیریت پروژه
- مهارت حمایتگری
- مهارت مدیریت زمان
ویژگی یک تیم موفق
تیم موفق و کارآمد نیز نیازمندیهای مختص به خود را دارد. چنین تیمی استراتژی درستی اتخاذ کرده است و فرایندهای تعریفشدهای دارد. در ادامه برخی ویژگیهای تیم موفق را برخواهیم شمُرد.
شفافیت
یکی از مفاهیم کلیدی کار تیمی شفافیت است، به معنای مشخص و واضحبودن همه چیز. باید همه اطلاعات مورد نیاز، برنامهها و چالشها برای همه افراد گروه واضح و مشخص باشد. اعضای تیم باید در جریان امور باشند و بدانند دیگر اعضا چکار میکنند. علاوه بر این، باید بدانند که چرا همکارشان مشغول انجام فلان کار است. بهتر است که همه اعضای تیم در جریان کوچکترین وظایف یکدیگر باشند تا اگر یکی از آنها غفلت کرد جای خالیاش را پر کنند.
بیشتر بدانید: اثر هدفمندسازی در برندسازی
هدفهای مشخص
تیم ورک شما وقتی مثمرثمر خواهد بود که اهداف دقیق و هوشمندانه تعریف شده باشند. لازم است که رهبر تیم، با همراهی اعضا، اهداف شفاف و مشخص و قابل محاسبهای طراحی کند تا تیم در مسیر دستیابی به اهداف ضروری حرکت کند. نکته مهم این است که همه حس کنند که به هدف نزدیکند و رو به سوی آن دارند.
مسئولیت و نقشهای واضح و مشخص
وقتی یکی از اعضای تیم سردرگم باشد و به مسئولیتهایش اطمینان نداشته باشد، کل کار تیمی دچار مشکل میشود؛ اگر مسئولیتها شفاف نباشد شکست نزدیک خواهد بود و محصول نهایی کیفیت لازم را نخواهد داشت. اعضای تیم باید بدانند که چه انتظاری از آنها میرود و از تمامی مسئولیتها و تعهدهای زمانیشان آگاه باشند. تمامی اعضا باید جزئیات را بدانند، حتی چیزهایی که بهظاهر بیاهمیتاند.
فهم دستاوردها
با بررسی عوامل موفقیت استارتاپها به این نتیجه میرسیم که امروزه انگیزه اصلی اعضای تیمها فقط پول نیست، بلکه دیدهشدن توانایی و مهارت و نتیجه زحماتشان است. وقتی موفقیتها و قدمهای کوچک یکدیگر را تحسین کنیم، صمیمت بیشتری ایجاد میشود.
خلاقیت و طوفان فکری اعضای تیم را تشویق کنید
در تمامی مراحل اجرای پروژه از طوفانهای فکری ( Brain Storm ) و ایدههای حاصل از آنها استقبال کنید. برگزاری یک جلسه بارش فکری در طول هفته به تلاشهای تیم رنگوبوی دیگری میدهد. بهتر است اعضای تیم خارج از چارچوبهای همیشگی فکر و از بستر این خلاقیت ایدههای کارآمدی استخراج کنند.
از شبکههای مجازی برای برقراری ارتباط استفاده کنید
ارتباط برقرارکردن در محیط مجازی یعنی استفاده از ابزارهای ترجیحاً قابل نصب روی دستگاههای مختلف موبایل و سیستمهای رایانهای.
مثلاً طراحی برنامههای کاربردی به انجام کارها و وظایف سازمانی کمک میکند. هر عضو تیم گزارش مسئولیتها و فعالیتهایش را ثبت میکند و در جریان کارهای دیگر اعضای تیم قرار میگیرد.
اگر تیم تشکیل دادیم، کدام چالشها یقهمان را خواهد گرفت؟
وقتی میخواهید افرادی را با ویژگیهای مختلف گرد آورید و کار تیمی ای را آغاز کنید، باید خود را برای تنشهای میان اعضا آماده کنید. به عنوان رهبر تیم، به یاد داشته باشید که صرف تشکیل تیم متضمن موفقیت نیست.
باید همه اعضا هوای تیم را داشته باشند و چالشها و مشکلها را مدیریت کنند. حال، برخی از این چالشهای آشنا را با شما در میان میگذاریم:
سردرگمی اعضای تیم در ایفای نقش
میان کوششهای فردی و فعالیت در مقام عضوی از گروه دنیایی فرق هست. وقتی در فلان گروه کار میکنید مسئولیتهای مشترکی دارید. شاید بهاشتراکگذاشتن وظایف اندکی مشکل به نظر رسد. ممکن است کار تیمی، علیرغم مزیتهایش، سردرگمی ایجاد کند. مثلاً شاید افراد مسئولیتها را گردن یکدیگر بیندازند.
کمبود اعتماد
وقتی عضوی به صورت فردی کار میکند به تنهایی تصمیمگرفتن عادت کرده است. شاید یکی از اعضای تیم اشتباه کند و دیگران نتوانند دوباره به او اعتماد کنند. با این حال، بهتر است که سایرین از آن خطا درگذرند و بپذیرند که انسان جایزالخطاست و بکوشند که اشتباههای دیگر اعضا را رفع کنند.
عدم ارتباط با دیگر اعضای تیم
یکی از چالشهای کار تیمی ناتوانی در مراوده با اعضاست. تیم جامعه کوچکی است متشکل از اعضای درونگرا و برونگرا و احتمال اینکه افراد رابطه متفاوتی با تیم برقرار کنند زیاد است. پس بهتر است که هوای عضو دیرجوش گروه را داشت.
تفاوتهای مربوط به استعداد
استعدادهای افراد مختص خود آنهاست و با قابلیتهای دیگران قابل مقایسه نیست. شاید سرعت انجام کارها را همین تفاوت رقم بزند. بهتر است که اعضای گروه اشخاص را بی هیچ قضاوتی تنها با خودشان مقایسه کنند و عناوین بهتر و بدتر را به کسی نسبت ندهند.
همه تیمها با چالشهایی از این دست مواجهند و به صرف مواجهه ایرادی متوجه گروه نیست. چالش عیب نیست؛ ایراد کار ناتوانی در مدیریت چالشهاست. این عیب گروه را تضعیف میکند.
1 دیدگاه