تیم کوک مدیرعامل اپل در 10 سال اخیر، از همان ابتدا کاری دشوار در پیش داشت. او نهتنها باید اپل را حفظ ميکرد و گسترش میداد، بلکه باید از سایه عظیم استیو جابز هم خارج میشد. تصوری که تیم کوک را نه مدیری مدبر، که تنها وارث یک امپراتوری موفق میدانست. که با حمایت شخص استیو جابز افسانهای سکان هدایت این شرکت را در سال 2011 و در اوج موفقیت و محبوبیت به دست گرفته و حالا مشغول برداشت محصول تلاشهای دیگران است. اما واقعیت این است که تیم کوک، که قبل از مدیرعاملشدن چندان جلوی دوربینها دیده نمیشد،
آتش پس از خاکستر
بیش از 2 دهه از عمر کاری خود را در اپل سپری کرده است. او سالها پیش از رسیدن به مدیرعاملي، نقشی تاثیرگذار در احیا و بعدها رشد تصاعدی این شرکت در دوران معرفی آیپاد، آیفون و آیپد داشته. میتوان گفت موفقیتهای افسانهای استیو جابز را باید تا حد زیادی مرهون ایدههای راهبردی تیم کوک در حوزه مدیریت چرخه تولید و نحوه تعاملش با تامینکنندگان قطعات بدانیم. اما تیم کوک در جایگاه مدیریت عاملی هم کارنامه درخشانی از خود به جا گذاشته است.
او نهتنها موفق به حفظ جایگاه اپل بهعنوان ارزشمندترین و موفقترین شرکت کامپیوتری جهان در طول بیش از یک دهه و علیرغم رقابت مرگبار غولهایی مثل آلفابت، آمازون و فیسبوک شده است، بلکه ضمن دوبرابر کردن درآمد و سودآوری موفق شده ارزش این کمپانی را از 349 میلیارد دلار در سال 2011 به حدود 2.4 تریلیون دلار در سال 2021 برساند. آنچه در ادامه میخوانید، داستان مرد خندان مودبی است که توانسته در طول 3 دهه تلاش تبدیل به یک میلیاردر، سلبریتی، چهره تاثیرگذار جهانی و البته مدیرعامل باارزشترین شرکت جهان شود.
بیوگرافی تیم کوک مدیرعامل فعلی شرکت اپل
تیم کوک در سال 1960 در شهر موبایل در ایالت آلابامای آمریکا در خانوادهای بسیار معمولی متولد شد. پدرش کارگر بندر و مادرش متصدی داروخانه بود. تیم نوجوانی بیسروصدایی داشت و پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان در سال 1978 به دانشگاه آوبورن رفت تا در رشته مهندسی صنایع تحصیل کند. تیم به محض تمامکردن دوره لیسانس در سال 1982 در شرکت IBM در بخش کامپیوترهای شخصی شروع به کار کرد. تیم، مهندس خوشفکری بود که علاقه زیادی به استفاده از روشها و فناوریهای جدید در حوزه لجستیک و چرخه تولید داشت. برای مثال یکی از پیشگامان استفاده از فناوری رباتیک در تولید کامپیوترهای شخصی IBM بود. در نتیجه این عملکرد مناسب، تیم جوان بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و بهزودی به مقام مدیر تامین آمریکای شمالی ارتقا پیدا کرد.
رد کردن مدیریت کل عملیات شرکت IBM و تلاش برای پیشرفت شرکت در زمینه لجستیک و زنجیره تامین
موفقیتهای تیم در شرکت IBM نظر مدیران شرکت Intelligent Electronics را جلب کرد و به کوک مقام مدیریت کل عملیات در بخش فروش کامپیوترهای شخصی را پیشنهاد دادند. او این شغل را پذیرفت و بهزودی تواناییهای خود را بهعنوان یک مغز متفکر در حوزه پشتیبانی و لجستیک نمایش داد. او با ایده گرفتن از سیستم مشهور تویوتا که به مدیریت منابع به روش Justintime شهرت دارد، چرخه تولید شرکت را اصلاح کرد تا منابع حداقل زمان را در انبارها گذرانده و تنها بهمیزان حداقل موردنیاز برای تولید سفارش داده شوند.
این روش نهتنها باعث کاهش هزینههای انبارداری و تولیدشد، بلکه کیفیت و زمان تحویل محصول به مشتری را نیز بهشکل قابل ملاحظهای بهبود بخشید. تیم کوک کمکم به یکی از چهرههای معروف در حوزه لجستیک در صنعت کامپیوتر تبدیل شده بود. درنتیجه بهزودی مقام معاون مدیرعامل در آماد و پشتیبانی شرکتی در Compaq به او پیشنهاد شد. البته او این شغل را پذیرفت، اما خیلی در این شرکت ماندگار نبود.
شنبه TV: مصاحبه با مدیرعامل IBM
شروع همکاری با استیو جابز؛ فرصتی تکرار نشدنی
وقتی استیو جابز در سال 1996 به اپل بازگشت، ویرانهای را تحویل گرفت که در حال فروپاشی بود. او بهسرعت تشخیص داد که اپل نیازمند متحولکردن سازوکارهای طراحی، تولید و عرضه محصولات خود است. رقبای اپل همچون HP در همین دوران وارد فضای تجارت الکترونیک شدند و کامپیوترهای شخصی خود را بهصورت آنلاین میفروختند. این روش در کنار کاهش هزینهها با بهکارگیری روشهای جدید تولید باعث افزایش فروش و سودآوری آنها شده بود و این همان کاری بود که جابز قصد انجامش را داشت. فردی که جابز برای انجام این کار مهم انتخاب کرده بود، کسی نبود جز تیم کوک، مدیر اجرایی جوان و خوشآتیه کامپک که سابقه درخشانی در پیادهسازی روشهای جدید تولید و تامین داشت.
احیای شرکت اپل تنها با محصول iMAC
تیم کوک پیشنهاد جابز را قبول کرد، چون نمیخواست فرصت تکرارنشدنی ملاقات با استیو جابز افسانهای از بنیانگذاران صنعت کامپیوتر را از دست بدهد. شرکت Compaq در آن دوران موفقترین شرکت کامپیوتری جهان بود. دلیلی وجود نداشت کوک بخواهد موقعیت مدیریتی عالی خود را برای حضور در اپل رو به ورشکستگی رها کند. اما او در همان دقایق نخست ملاقاتش با استیو جابز، چیزی را حس کرد که اصلا انتظارش را هم نداشت. شوق و اشتیاقی عجیب برای پیوستن به تیم این نابغه خلاق و نجات اپل از سرنوشت محتومش یعنی ورشکستگی تا چند ماه دیگر. همهچیز به موفقیت محصول بعدی یعنی iMac بستگی داشت که نخستین محصول مهم اپل بعد از رونمایی از Apple2 محسوب میشد. سابقه چندسال اخیر اپل باعث شده بود اکثر متخصصان انتظار شکست این آخرین تیر ترکش اپل را داشته باشند، اما همان طور که حدس میزنید، این پیشبینی غلط از آب درآمد.
چالشهای تیم کوک با فرایند طراحی محصول در شرکت اپل
در اپل برخلاف تقریبا تمامی شرکتهای بزرگ همه بخشها زیرنظر تیم تولید فعالیت نمیکنند. بلکه باید مستقیما زیر نظر تیم طراحی محصول فعالیت کنند. این فلسفه کاری بهخصوص استیو جابز کار را برای کوک سخت میکرد. چون باید با پیشبینی نیازمندیهای محصولات آتی اقدام به توسعه زیرساختهای تولیدی شرکت و تامین قطعات موردنیاز با کمترین قیمت و بیشترین کارایی برای تولید انبوه این محصولات موفق میکرد. این کار واقعا دشواری است که از عهده هرکسی برنمیآید و بهندرت در رسانهها مورد توجه قرار میگیرد، اما کوک بهخوبی توانست آن را اجرا کند.
مطلب پیشنهادی: چطور یک مدیر تولید خوب استخدام کنید
اصلاح چرخه تامین و تولید شرکت اپل به دست تیم کوک
تیم کوک به محض پیوستن به اپل در جایگاه مدیر ؟؟؟؟؟…، شروع به اصلاح چرخه تامین و تولید این شرکت کرد. او کارخانهها و انبارها را جمع کرد و شروع به بکارگیری تامینکنندگان طرفسوم بهصورت قراردادی کرد. این باعث کاهش قابلملاحظه قطعات موجود در انبارهای اپل شد تا جایی که به جای چندماه ذخیره تنها بهاندازه چند روز تولید در آنها نگهداری میشد.
نوآوری دیگر کوک، نحوه تعامل او با تامینکنندگان قطعات الکترونیکی و تضمین دسترسی اپل به قطعات مورد نیاز در زمان مورد نیاز بود. برای مثال، او در سال 2005، چندسال پیش از عرضه آیفون و آیپد و عمومیشدن فناوری حافظههای فلش، اقدام به بستن قراردادهای تامین طولانیمدت با سازندگان این قطعه در آسیای شرقی کرد. همین قرارداد بود که به اپل امکان داد تنها در 5سال 3 محصول موفق با تولید انبوه را در سطح بینالمللی عرضه کند. ترکیب این راهبردها در کاهش هزینههای انبارداری و تولید شرکت و عملکرد درخشان محصولات تولیدی در این دوره، باعث تولید سودی خیرهکننده و پرتاب مجدد اپل به قله موفقیت و محبوبیت شد.
ارائه محصول جدید اپل در زمان درست و مکان درست
به لطف تدابیر اندیشیدهشده توسط تیم کوک و تیم تولید اپل، محصولاتی مثل آیپد نانو در سال 2005، آیفون در سال 2007 و آیپد در سال 2010 بدون محدودیت با قیمت تمامشدهای بسیار مناسب و در سطح بینالمللی به بازار عرضه شدند. در واقع این تاکتیک آنقدر در ایجاد انحصار برای اپل موفق بود که HP بهعنوان یکی از رقبای اصلی اپل مجبور شد تبلت لمسی خود یعنی Touchpad را با قطعات برگشتی و معیوب خطوط تولید آیپد تولید و پس از مدتی کوتاه آن را از بازارها جمعآوری کند.
در نهایت باید به این نکته اشاره کنیم که این راهبرد کنترل بیشتری روی روند توسعه فناوریها توسط پیمانکارها، قابلیتهای درنظرگرفته شده برای سازگاری حداکثری قطعات با نرمافزارهای اپل و تطابق آنها با استانداردهای کیفی این شرکت داشته باشد. نکتهای که تبدیل به مهمترین مزیت رقابتی این شرکت و دلیل اصلی محبوبیت ماندگار آن بین کاربران به شمار میرود و به اپل جایگاهی دستنیافتنی بخشیده است.
دستیابی تیم کوک به موقعیت مدیریت عملیات کارخانه اپل
درنتیجه تمامی این موفقیتها، تیم کوک در این مقطع تبدیل به مدیر عملیاتی، یکی از مهمترین مهرههای اجرایی اپل شده بود. در سال 2009 وقتی جابز برای درمان سرطان به مرخصی رفت، هدایت این شرکت را بهصورت موقت در دست گرفته بود. او همچنین در سال 2011 و پس از موافقت هیات مدیره شرکت با سومین و آخرین مرخصی استعلاجی استیو جابز، تا رسیدن بهار و کسب جایگاه مدیریت عاملی اپل مسئول اداره امور روزمره شرکت شده بود و تنها برای تصمیمهای اساسی به جابز مراجعه میکرد. با این وجود اما هنوز هم اگر از کسی میپرسیدید مدیرعامل بعدی اپل چه کسی خواهد بود، کمتر کسی فکر میکرد تیم کوک قرار باشد جانشین جابز کبیر باشد.
مطلب پیشنهادی: هشت ویژگی یک مدیر عملیات موفق
تیم کوک چطور اپل را به یک غول تبدیل کرد؟
کوک در تاریخ 24 آگوست2011، کمتر از 2ماه قبل از مرگ استیو جابز کنترل اپل را در اختیار گرفت. از آن زمان تاکنون سرمایه اپل بیش از 600 درصد رشد داشته و به 2تریلیون و 500میلیارد دلار رسیده و درآمد سالانهاش هم بیشتر از دوبرابر شده است. اگر جابز کسی بود که توانایی طراحی و ساخت تولیدات جذاب و مشتریپسند را داشت، کوک هم کسی است که اکوسیستم اپل را توسعه داده و خدمات اشتراکی و تولیدات سختافزارهای متعددی را بر مبنای ایده آیفون استیو جابز به دنیا معرفی کرده است.
تحت مدیریت کوک، اپل از سازنده دستگاههای درجه یک به یک شرکت عظیم و چندوجهی تبدیل شده که فعالیتهایش از خدمات اشتراکی گرفته تا استودیوی تولید فیلم که فیلمهایش نامزد جایزه اسکار شده، توسعه یافته است. وی بیش از 100 شرکت را تحت تملک خود درآورده است.
خرید 3 میلیارد دلاری Beats در سال 2014 و خرید 1 میلیارد دلاری مودم تلفن هوشمند اینتل در سال2019 از جمله خریدهای بزرگ تیم کوک است. کوک طی سالهای گذشته با بحرانهای زیادی نیز روبهرو بود؛ از ادعاها درباره شرایط بد کاری در کارخانه تولید محصولات اپل گرفته تا گرفتارشدن در میانه جنگ تجاری دونالد ترامپ با چین و همهگیری ویروس کرونا.
تنها کاری که تیم کوک موفق به انجامش نشده این است که محصولی جدید و نو را به بازار معرفی کند اما او موفق شده آنچنان آیفون را توسعه دهد که همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. البته بسیاری از کارشناسان حوزه فناوری معتقدند که حفظ یک امپراتوری مثل اپل از ساختش سختتر است.
رشد خدمات
یک ماه بعد از اینکه تیم کوک سکان امور را به دست گرفت، وعده داد که آیفون4 اس را وارد بازار خواهد کرد. از آن زمان تاکنون، اپل دهها نمونه جدید از آیفون را در طیف گوناگونی از قیمت وارد بازار کرده و در کنار آن نیز نسلهای جدیدی از ابزارهایی نظیر آیپد، مک و مکبوک را به بازار عرضه کرده است. کوک همچنین چندین سختافزار را وارد بازار کرده که موفقترینشان ساعت هوشمند اپل و هدفونهای اپل بود که به ترتیب در سالهای 2015 و 2016 وارد بازار شدند. اما مهمتر از ابزارهای جدیدی که تیم کوک به بازار عرضه کرده، خدمات کسبوکار اپل بوده است. ا
ز نقطهنظر سختافزاری شاید بتوان گفت که کارهای کوک بیشتر تکرار بود تا انقلاب. اما کاری که کوک موفق به انجامش شد، این بود که مفهوم فناوری اپل را ارتقا داد. اینکه اپل چه میتواند باشد و اینکه چه سرویس موسیقی ارائه میکند یا خدمات اشتراک ورزشیاش چیست، چیزهایی بودند که مفهوم اپل را ارتقا دارد. حتی در 5سال نخست مدیریت کوک، اپل درآمد زیادی از بخش خدمات خود نظیر خدمات ابری که در اکتبر سال2011 راهاندازی شد، به دست آورد.
در کنار آن، خدمات پادکست اپل در سال2012 راهاندازی شد و بعد خدمات موسیقی اپل نیز در سال 2015 به راه افتاد. در ژانویه سال2016 اپل برای نخستینبار اعلام کرد که توانسته از فروش این خدمات 20 میلیارد دلار درآمد بیشتر در مقایسه با سال قبل کسب کند. از آن زمان تاکنون، اپل خدمات بیشتری نظیر Apple Arcade، Apple TV، Apple Fitness و برخی دیگر از خدمات را به بازار عرضه کرد. در سال 2020 اپل از فروش این خدمات 53میلیارد و 800میلیون دلار درآمد کسب کرد که 20درصد کل درآمد اپل را شامل میشد. تمرکز اپل بر فروش خدمات به این شرکت اجازه داد که وابستگی کمتری به درآمد حاصل از فروش آیفون داشته باشد. به این ترتیب بود که کندشدن رشد فروش آیفون چندان به چشم نیامد.
در واقع کوک نوآوری در ساخت آیفون را ادامه داد و در عین حال ارائه خدمات دیگر اپل را نیز دایر کرد.
اپل هنوز هم از محل فروش خود پول زیادی بهدست میآورد اما حالا درآمد ثابت و بیشتری از فروش خدمات دارد چراکه این روزها مشتریان اپل آیفونهای خود را مدت زمان بیشتری نگه میدارند. فروش خدمات باعث میشود که مشتریان آیفون بیش از گذشته به دستگاهها و سختافزارهایی که از اپل خریدهاند، وابسته شوند. به این ترتیب شرکت میتواند از هر نفری که یک دستگاه ساخت اپل خریداری میکند، درآمد بیشتر کسب کند. در واقع سیاست تیم کوک وابستهکردن مشتریان به استفاده از سختافزار و خدمات اپل است.
آینده اپل چه خواهد شد؟
کوک قبلا گفته بود که قصد ندارد 10سال دیگر در اپل بماند اما طرفدارانش از او انتظار دارند که چند سال دیگر نیز مدیریت اپل را برعهده داشته باشد. تا آن زمان ممکن است تیم کوک دست به کارهای جدیدی بزند. شایعاتی مطرح است که ممکن است اپل دست به تولید اتومبیل یا عینکهای هوشمند بزند و همچنین قرار است اپل به سمت تولید چیپهای مختص خود برای دستگاههایش پیش برود.
البته تیم کوک با چالشهای بزرگی نیز مواجه است. یکی از چالشهای اپل اختلافش با برنامهنویسان نرمافزارها و رگولاتورهاست. همچنین چنانچه اینترنت اشیاء توسعه یابد و افراد به استفاده از تلفن همراه کمتر وابسته شوند، معلوم نیست که اپل بتواند جایگاهش را در بازار تلفن همراه حفظ کند. از جهاتی اپل همچنان به آیفون وابسته است و روزی که تلفن همراه دیگر محور ارتباطات جهانی نباشد، اپل با مشکل مواجه خواهد شد.
هماکنون شرکتهایی نظیر آمازون با راهاندازی سرویس الکسا به سمت دنیای بدون تلفن همراه پیش رفتهاند اما اپل هنوز این مسیر را آغاز نکرده است. یکی دیگر از چالشهای تیم کوک حرکت به سمت کاهش تبدیلکردن اپل به شرکت سبز است. کوک اعلام کرده قصد دارد تولید کربن از سوی شرکت اپل را تا 2030 به صفر برساند. اما با توجه به وابستگی اپل به زنجیره پیچیده تامین جهانی و فلزات غیرقابل بازیافت معدنی برای ساخت محصولاتش، به نظر میرسد که کوک با مشکل مواجه شود.
نکته بعدی این است که چنانچه کوک از مدیریت اپل کنار بکشد، چه کسی قرار است سکان امور را در اپل به دست بگیرد. از جف ویلیامز که اکنون مدیر ارشد عملیات اپل است به عنوان تیم کوک دوم یاد میشود. انتخاب او به عنوان جانشین کوک یک انتخاب واضح خواهد بود. اما با توجه به اینکه ویلیامز تنها 2سال جوانتر از کوک است، این جانشینی ممکن است در چند سال آینده با دردسرهایی مواجه شود.
تیم کوک مدیرعامل اپل و تنها وارث استیو جابز
همانطور که گفتیم تیم کوک سالها در پس پرده مشغول اداره نمایش عظیمی بود که استیو جابز، جاناتان آیو یا اسکات فورستال تنها نمایندگان آن روی صحنه بهشمار میرفتند. همچنین او در کنار جابز نقشی کلیدی در خارجکردن اپل از سراشیبي سقوط و بازگرداندن آن به سودآوری و موفقیت داشت و از این نظر هم شخصیتی مورد اعتماد بهشمار میرفت. در نتیجه وقتی نوبت جایگزینی استیو جابز شد با آنکه بیشتر نگاهها به مدیر طراحی محصول یا مدیر توسعه نرمافزار این شرکت دوخته شده بود، توسط هیات مدیره بهعنوان مدیرعامل بعدی اپل معرفی شد.
رهبری و مدیریت بینظیر تیم کوک، عامل موفقیت اپل
مسلما اکنون و پس از گذشت یک دهه، میتوان گفت او بهترین انتخاب و گزینه ممکن برای ادامه راه استیو جابز و رساندن اپل به جایگاه فعلی آن بود. واقعیت این است که مدیرعامل قرار نیست بهترین طراح محصول یا توسعهدهنده نرمافزار باشد. مدیرعامل باید بتواند نقش رهبری گروه را بهخوبی ایفا کند. کسی که میتواند افراد مستعد و متناسب را در کنار هم جمع کند. میتواند تصمیمهای مهم و سرنوشتساز در لحظه و معمولا با تکیه بر ادراک شهودی خود اتخاذ کرده و بهترین خروجی ممکن را از کارکنانش بگیرد. خود تیم کوک در یکی از مصاحبههای خود عنوان کرده بود که هرگز خود را در هیچ زمینهای ستاره نمیدانسته است. اما شکی نیست که تمامی خصوصیات ذکر شده به بهترین شکل در شخصیت او در کنار هم قرار گرفته است. این تمام آن چیزی است که برای موفقیت یک کسب و کار و انداختن آن در جاده موفقیت نیاز دارید.
پیشرفت تکرارنشدنی در عرصه تکنولوژی، بدون تقلید از راه و روش استیو جابز
بهعلاوه او موفق شده از یکی از بزرگترین اشتباهات رایج مدیرعاملهایی که قرار است جایگزین یک شخصیت غیرقابلجایگزینی مثل والت دیزنی یا استیو جابز شوند، یعنی تلاش برای بازتولید روند تصمیمگیری آنها، خودداری کند. خود استیو جابز در زمان حیاتش از تیم که بهتازگی مدیرعامل اپل شده بود، قول گرفته بود که هنگام تصمیمگیری، به اینکه اگر جابز بود چه تصمیمی میگرفت فکر نکند. و تنها به آنچه به صلاح شرکت است، بیندیشد.
او به قولی که به استیو جابز داده بود وفادار مانده است. چراکه نشان داده در رهبری و مدیریت اپل سبک و سیاق شخصی خود را دارد. برای مثال، تیم بین کارکنان اپل محبوبیت فوقالعادهای پیدا کرده است. چراکه اعتقاد دارند که رفتار تهاجمی کمتری دارد و احتمال بیشتری دارد که کارمندانی را که کارشان را بهخوبی انجام میدهند، مورد تشویق قرار دهد، درحالی که از نظر استیو جابز کار خوب خودش جایزه بود.
مطلب پیشنهادی: ریشه اعتماد کارکنان به مدیریت کجاست؟
ارائه محصولات کاربردی، حفاظت از محیط زیست و حفظ حریم خصوصی کاربران اپل، شیوه مدیریتی تیم کوک است.
این سبک و سیاق شخصی تنها به برخورد کوک با کارکنان اپل محدود نمیشود و میتوان نمود اجرایی دیدگاههای مدیرعامل جدید را در بسیاری از ابعاد فعالیت این شرکت مشاهده کرد. درواقع تیم کوک مدیرعامل اپل تنها بهدنبال حفاظت از میراث استیو جابز در اپل نیست. بلکه قصد دارد ردپای خود را در این شرکت به جا بگذارد. اگرچه فروش آیفون در دوران کوک تقریبا ششبرابر شده و به 180 میلیارد دلار در سال رسیده است و کماکان گاوشیرده این شرکت و نانآور اصلی محسوب میشود. اما تمرکز او بر ارائه گستره متنوعی از محصولات کاربردی از لپتاپهای جدید تا تجهیزات جانبی و پوشیدنیها باعث افزایش تنوع سبد فروش اپل و افزایش سهبرابری درآمد اپل از محصولات غیر آیفون شده است.
موفقیت خیرهکننده اقتصادی اپل در یک دهه اخیر در کنار دنبالکردن جدی بحث حفاظت از حریم خصوصی و تغییر مدل کسبوکارهای تبلیغاتی اینترنتی و رابطه اپل و دادههای کاربرانش با آنها، توجه بیشتر به مسائل زیستمحیطی و تلاش برای کاهش ردپای کربنی این شرکت، گسترش کسبوکار شرکت و حضور در بازارهای جدید از جمله تولید تراشه و خودروی تمام الکتریکی و بهبود جایگاه برند اپل بهعنوان شرکتی با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا، تیم کوک را تبدیل به چیزی فراتر از جایگزینی برای استیو جابز کرده است. تیم کوک میخواهد نشان دهد شرکتهای بزرگ میتوانند هم از نظر اقتصادی موفق باشند، هم روش جدیدی برای تعامل با کارکنان، مصرفکنندگان و محیط زیست پیدا کنند و این میراث تیم کوک مدیرعامل اپل برای این شرکت خواهد بود.
مطلب پیشنهادی: اهمیت روزافزون مسئولیتپذیری اجتماعی برای کسبوکارها
آینده اپل و میراث تیم کوک
همانطور که گفتیم تیم کوک سالها در پس پرده مشغول اداره نمایش عظیمی بود که استیو جابز، جاناتان آیو یا اسکات فورستال تنها نمایندگان آن روی صحنه بهشمار میرفتند. همچنین او در کنار جابز نقشی کلیدی در خارجکردن اپل از سراشیبي سقوط و بازگرداندن آن به سودآوری و موفقیت داشت و از این نظر هم شخصیتی مورد اعتماد بهشمار میرفت. در نتیجه وقتی نوبت جایگزینی استیو جابز شد با آنکه بیشتر نگاهها به مدیر طراحی محصول یا مدیر توسعه نرمافزار این شرکت دوخته شده بود، توسط هیات مدیره بهعنوان مدیرعامل بعدی اپل معرفی شد.
مسلما اکنون و پس از گذشت یک دهه، میتوان گفت او بهترین انتخاب و گزینه ممکن برای ادامه راه استیو جابز و رساندن اپل به جایگاه فعلی آن بود. واقعیت این است که مدیرعامل قرار نیست بهترین طراح محصول یا توسعهدهنده نرمافزار باشد. مدیرعامل باید بتواند نقش رهبری گروه را بهخوبی ایفا کند ، کسی که میتواند افراد مستعد و متناسب را در کنار هم جمع کند، میتواند تصمیمهای مهم و سرنوشتساز در لحظه و معمولا با تکیه بر ادراک شهودی خود اتخاذ کرده و بهترین خروجی ممکن را از کارکنانش بگیرد.
خود تیم کوک در یکی از مصاحبههای خود عنوان کرده بود که هرگز خود را در هیچ زمینهای ستاره مشهور نمیدانسته است، اما شکی نیست که تمامی خصوصیات ذکر شده به بهترین شکل در شخصیت او در کنار هم قرار گرفته است. این تمام آن چیزی است که برای موفقیت یک کسبوکار و انداختن آن در جاده موفقیت نیاز دارید. بهعلاوه او موفق شده از یکی از بزرگترین اشتباهات رایج مدیرعاملهایی که قرار است جایگزین یک شخصیت غیرقابلجایگزینی مثل والت دیزنی یا استیو جابز شوند، یعنی تلاش برای باز تولید روند تصمیمگیری آنها، خودداری کند. خود استیو جابز در زمان حیاتش از تیم که بهتازگی مدیرعامل اپل شده بود، قول گرفته بود که هنگام تصمیمگیری، به اینکه اگر جابز بود چه تصمیمی میگرفت فکر نکند و تنها به آنچه به صلاح شرکت است، بیندیشد.
او به قولی که به استیو جابز داده بود وفادار مانده است، چراکه نشان داده در رهبری و مدیریت اپل سبک و سیاق شخصی خود را دارد. برای مثال، تیم بین کارکنان اپل محبوبیت فوقالعادهای پیدا کرده است، چراکه اعتقاد دارند که رفتار تهاجمی کمتری دارد و احتمال بیشتری دارد که کارمندانی را که کارشان را بهخوبی انجام میدهند، مورد تشویق قرار دهد، درحالی که از نظر استیو جابز کار خوب خودش جایزه بود. این سبک و سیاق شخصی تنها به برخورد کوک با کارکنان اپل محدود نمیشود و میتوان نمود اجرایی دیدگاههای مدیرعامل جدید را در بسیاری از ابعاد فعالیت این شرکت مشاهده کرد.
درواقع تیم کوک تنها بهدنبال حفاظت از میراث استیو جابز در اپل نیست، بلکه قصد دارد ردپای خود را در این شرکت به جا بگذارد. اگرچه فروش آیفون در دوران کوک تقریبا ششبرابر شده و به 180میلیارد دلار در سال رسیده است و کماکان گاوشیرده این شرکت و نانآور اصلی محسوب میشود، اما تمرکز او بر ارائه گستره متنوعی از محصولات کاربردی از لپتاپهای جدید تا تجهیزات جانبی و پوشیدنیها باعث افزایش تنوع سبد فروش اپل و افزایش سهبرابری درآمد اپل از محصولات غیر آیفون شده است.
موفقیت خیرهکننده اقتصادی اپل در یک دهه اخیر در کنار دنبالکردن جدی بحث حفاظت از حریم خصوصی و تغییر مدل کسبوکارهای تبلیغاتی اینترنتی و رابطه اپل و دادههای کاربرانش با آنها، توجه بیشتر به مسائل زیستمحیطی و تلاش برای کاهش ردپای کربنی این شرکت، گسترش کسبوکار شرکت و حضور در بازارهای جدید از جمله تولید تراشه و خودروی تمام الکتریکی و بهبود جایگاه برند اپل بهعنوان شرکتی با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا، تیم کوک را تبدیل به چیزی فراتر از جایگزینی برای استیو جابز کرده است. تیم کوک میخواهد نشان دهد شرکتهای بزرگ میتوانند هم از نظر اقتصادی موفق باشند، هم روش جدیدی برای تعامل با کارکنان، مصرفکنندگان و محیط زیست پیدا کنند و این میراث تیم کوک برای اپل خواهد بود.