۳ سوالی که هر بنیانگذاری باید هر ۶ماه یک بار از خود بپرسد
مینارد وب، مدیر‌عامل سابق LiveOps و مدیر ارشد عملیات سابق eBay هر هفته در وب‌سایت فوربس توصیه‌هایی به کارآفرینان و بنیانگذاران ارائه می‌کند. این توصیه‌ها در قالب پاسخ به یک پرسش مطرح می‌شود. یکی از این پرسش‌ها به شرح ذیل است:
سوال: شرکتی تاسیس کرده‌ام و می‌دانم در ابتدا فرهنگ سازمانی قدرتمندی خواهیم داشت اما چطور می‌‌توانم مطمئن باشم که در مسیر توسعه شرکت، این فرهنگ سازمانی تغییر نخواهد کرد؟
پاسخ: درک می‌کنم که شما میل داشته باشید فرهنگی را بر اساس چشم‌اندازی که دارید بنا کنید و آنقدر به آن باور داشته باشید که نخواهید تغییری در آن رخ دهد. اما احتمالش بسیار زیاد است که در‌حالی‌که برخی اصول شما غیرقابل تغییر باقی بماند، برخی دیگر از جزئیات تغییر کنند. چنان‌كه این تغییرات طبیعی است و باید رخ دهند. مدیریت شرکتی با ۳ کارمند با مدیریت شرکتی كه ۵ هزار کارمند داشته و در نقاط مختلف جهان شعبه دارد، متفاوت است.
وقتی من کارم را در eBay شروع کردم، ۳۰مهندس در آنجا مشغول به کار بودند. وقتی که شرکت بزرگ‌تر شد، گاهی اوقات آنها نمی‌دانستند کارها چطور انجام می‌شود.
آنها می‌گفتند ابتدا باید به آن زمانی برگردیم که فقط ۳ نفر بودیم و ببینیم آن زمان کارها چطور انجام می‌شد، اما پاسخ من این بود که اگر به گذشته برگردیم، مطمئنا از ارزش سهام آن زمان خوشتان نخواهد آمد.
علاوه بر این، می‌دانستم که اگر کارها درست انجام شود، به‌زودی هزاران مهندس مشغول به کار خواهیم داشت. بنابراین چطور می‌توانیم به زمانی برگردیم که فقط ۳ مهندس داشتیم و آن زمان را با زمان حاضر یا آینده مقایسه کنیم؟
در این مقطع زمانی حساس رشد شرکت، باید تصمیم می‌گرفتیم که به ارزش‌های اصلی‌مان پایبند بمانیم و در عین حال نسبت به تغییر‌دادن برخی جنبه‌های کاری ذهنی پذیرا داشته باشیم. ما هرگز توجهمان در این خصوص را که ما یک بازار هستیم، از دست ندادیم و می‌دانستیم که اولویت اصلی‌مان این است که فروشندگانمان را به سود برسانیم. اما ما مسلما روندها را تغییر دادیم. برای مثال، من نمی‌توانستم تصميمات نهایی را در خصوص موضوعات جدید یا ردیف‌های بودجه بگیرم چون همه چیز تغییر کرده بود.
شرکت‌ها باید هر ۶ماه یک سوال را از خود بپرسند و آن هم اینکه آیا واقعا به همین روش ایمان دارند؟ روشی که زمانی که جواب می‌داد، ممکن است بازه‌ای از زمان جواب ندهد بنابراین شما باید خودتان را آماده تغییر کنید.
باید از خودتان بپرسید در مسیر رشد و توسه شرکت چه چیزهایی را می‌توانید ثابت نگه دارید و چه چیزهایی را باید تغییر دهید. حالا که به جای ۳۰ نفر، ۲هزار نفر کارمند دارید، تغییرات را چطور اعمال خواهید کرد؟
مهم این است که درک کنید که موضوع داشتن حق انتخاب نیست، بلکه موضوع این است که مسیری جدید پیش‌رو‌ست و این مسیر باید طی شود.
به نظر می‌رسد که چند راهکار وجود دارد که می‌تواند در تشخیص برنامه جدید برای برطرف‌كردن نیازهای جدید بسیار کمک‌کننده باشد و در عین اینکه ارزش‌های شما را حفظ می‌کند، تغییرات مورد نیاز را نیز پیش‌روی شما قرار می‌دهد.
آن راهکار این است که شما هر ۶ماه یک‌بار این ۳سوال را از خودتان بپرسید:
انجام چه کاری را بايد شروع کنیم؟
انجام چه کاری را باید متوقف کنیم؟
انجام چه کاری را باید ادامه دهیم؟
صحبت این نیست که باید ثابت باقی ماند بلکه مسئله این است که ضمن حفظ فرهنگ سازمانی، باید انعطاف داشت. به این معنا که در عین حالی كه بنیان‌ها باید ثابت و استوار نگه داشته شوند، باید طوری عمل کرد كه دست‌تان برای اعمال تغییرات بسته نباشد.