جذب سرمایه استارتاپ های شکست خورده چگونه استارتاپ راه اندازی کنیم؟

کدام ایده‌های استارتاپی برای راه‌اندازی به جذب سرمایه نیاز دارند؟

مقدمه‌ای بر سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها

Which startup ideas need capital to launch?

جواب: خیر! گاهی ممکن است که استارتاپ شما به خودی خود بتواند در روند توسعه، هزینه‌های لازم برای گسترش و رشد فراهم کند، پس لزومی به جذب سرمایه‌گذار برای ایده استارتاپی و حضور سرمایه‌گذار از هر نوعی در آن وجود ندارد. پس سوال اصلی این است که آیا من و استارتاپ کوچکم‌ واقعا به حضور سرمایه‌گذار و حل مشکلات همراه آن نیاز دارم؟! خب؛ لازم است فکر کنید و حسابی هم فکر کنید.

هیچ نسخه کلی برای جذب سرمایه‌گذار برای ایده استارتاپ شما وجود ندارد!

در دنیای بیزینس و سرمایه‌گذاری و استارتاپ‌ها، در حقیقت در دنیایی که ما زندگی می‌کنیم به جز یک سری مسائل علمی، تقریبا هیچ فرمول قطعی دیگری وجود ندارد. هیچ تضمینی نیست که فرمول‌های فلان کتاب و راهکارهای بهمان سخنرانی تد قطعا برای شما کار کند. در عین حال تقریبا با قطعیت صد‌در‌صد باید گفت تمام راهکارها و فرمول‌ها برای هر سازمانی نیاز به شخصی‌سازی دارند.

از کجا بفهمیم استارتاپ ما به سرمایه‌گذار نیاز دارد؟

یعنی با توجه به اندازه سازمان، اندازه و نوع بازار و محصول، مخاطبان و مشتریان، رسانه‌ها، رقبا و ده‌ها پارامتر دیگر‌ و در عین با توجه به تصویر بزرگ Big Picture پیش رو از حالت ایده‌آل و حالت بهینه محصول و کسب‌و‌کار، شما باید به فرمول شخصی‌سازی‌شده‌ای برای جذب سرمایه و تزریق منابع مالی و غیرمالی برسید. در غیر این صورت اگر از روی دست دیگران می‌خواهید کپی کنید، احتمالا همین الان شما یک شکست‌خورده خواهید بود.

این شخصی‌سازی نیز از شناخت کامل شما از ایده، استارتاپ و فرهنگ سازمانی شما می‌آید. اگر ندانید از کجا آمده‌اید، چه کاری را چگونه می‌خواهید انجام دهید و ایده‌آل‌هایتان چیست، قطعا نه می‌توانید به‌خوبی آن را پرزنت کنید و نه می‌توانید انتظارهای دیگران را نسبت به خود بسنجید و عکس‌العمل مناسب نشان دهید. تقریبا در فرآیند رشد یک استارتاپ، همانند یک انسان رو به بلوغ، آنچه مهم است، شناخت از خود و اطراف است. هر چه شناخت بهتری داشته باشید، می‌توانید بهتر و درست‌تر کنش و واکنش داشته باشید و بیشتر و بهتر به سو‌ی اهداف خود حرکت کنید.

سرمایه‌گذار ایده استارتاپی شما لازم است چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

نکته‌ای که کمتر کسی در جذب سرمایه‌گذار به آن دقت می‌کند، این است که آیا این فرد/مجموعه که در حال سرازیر‌کردن منابع مالی به استارتاپ ماست، با شخصیت و فرهنگ سازمانی و برند ما سازگار است؟ یا قرار است که همه چرخ‌ها را از نو اختراع کند؟ آیا می‌تواند با ساعت کاری شناور و دورکاری پرسنل کنار بیاید یا به ساعت حضور و غیاب و برنامه‌ریزی سفت و سخت معتقد است؟ آیا روابط دوستانه تیمی برایش مهم است یا سلسه مراتب سفت و سخت اداری؟

این نکته‌های ریز و بسیاری چیزهای دیگر، ضامن موفقیت شما در زنده نگاه‌داشتن، گسترش و بزرگ‌شدن کسب‌وکار، استارتاپ و ایده شماست. پس لطفا همراه با موج ایجاد‌شده برای جذب سرمایه یا کلمات قلنبه‌سلنبه کتاب‌ها و سخنرانی‌ها، خیلی زود جوگیر نشوید و دست به دامن هر سازمانی و حامی نشوید که برای ایده شما پول خرج کند.

همانطور که هیچ گربه‌ای برای رضای خدا موش نمی‌گیرد، هیچ سرمایه‌گذاری نیز برای خوشامد شما هزینه‌های هنگفت شما را قبول نمی‌کند. سرمایه‌گذار انتظار بازگشت مالی یا اعتباری از این فعالیت را دارد و در صورت عدم برگشت مناسب، قطعا به زمین سفت خواهید خورد.

نکات مهمی که قبل از جذب سرمایه‌گذار باید به آن توجه کنید:

این را در نظر داشته باشید که شما از نظر تجربه، توان بیزینسی، دانش و پشتوانه افراد مجرب مانند وکلا و مشاوران، همواره از سرمایه‌گذار عقب‌تر هستید. پس لطفا قبل از هر اقدامی برای جذب سرمایه‌گذار برای ایده استارتاپ خود، خوب فکر کنید، دو دو‌تا چهارتا کنید و با مربی، متخصص و افراد موفق و شکست خورده این حوزه صحبت کنید.

اگر هم در این فکر هستید که «حالا یه کاری‌اش می‌کنیم» یا «یه پولی می‌گیریم بعدا یه محصولی بهشون تحویل میدیم» تبریک می‌گویم. شما از الان به فهرست طویل کارآفرینان شکست‌خورده پیوسته‌اید، بی‌آنکه روحتان هنوز خبر داشته باشد. اگر بعد از همه دور‌زدن‌ها و محاسبه‌ها و مشورت‌ها، باز هم فکر می‌کنید که نیاز به جذب سرمایه دارید، تازه قدم‌های اول شروع می‌شود که در هفته‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.

اما پیش از هر کاری، یک فرجه و تنفس بدهید، با تیم خود مشورت کنید. از باتجربه‌های صنف خود نظر بخواهید. سرگذشت همکاران را بررسی کنید. رزومه سرمایه‌گذاران احتمالی و بزرگ‌های این بازار را بررسی کنید و با فضای فکری آنها آشنا شوید تا دورنمایی از بازار و وضع اقتصادی کشور و جهان در نظر بگیرید. به حالت‌های مختلف آینده کسب‌و‌کار فکر کنید. اگر موفق شوم چه می‌شود؟ اگر شکست بخورم چی؟ آیا حاضرم تعهدات سنگین  مالی و اخلاقی بدهم؟ راه‌ها و گزینه‌های مختلف را روی تخته بنویسید و در مورد نتیجه احتمالی هر کدام فکر کنید.

جمع‌بندی درباره جذب سرمایه‌گذار برای ایده

در نهایت، بعد از همه این‌ها‌ و بعد از همه تردیدها، اگر بازهم به این نتیجه رسیدید که نیاز به جذب سرمایه‌گذار برای ایده استارتاپی خود دارید، من به شما تبریک می‌گویم. شما اکنون ته یک چاه هستید که باید تلاش کنید خود و تیم و ایده و کسب‌و‌کار را به دندان گرفته و به سوی روشنایی حرکت کنید.

ممکن است طناب‌هایی برای شما از بیرون آویزان شده باشد. اما اینکه کدام را بگیرید و کدام راه رها کنید، نیاز به بررسی دقیق دارد. ممکن است طناب خوش‌رنگ اما پوسیده‌ای انتخاب کردید و بعد از چند پله‌، همه با هم سقوط کردید و دیگر نتوانستید بلند شوید. پس برای بار چندم لطفا به هوش باشید و از خیال‌پردازی بی‌جا پرهیز کنید.

همیشه قبل از انجام هر کاری به اندازه کافی از خود سوال بپرسید. این یکی از قوانین جهانی زندگی و موفقیت است. از خود سوال کنید قبل از آنکه دیگران از شما سوال کنند. از خود سوال کنید و جواب‌های مناسب و منطقی و صحیح را کنار دست خود داشته باشید تا تکلیف‌تان مشخص باشد. در بخش اول این مطلب، تلاش کردیم سوال درست را مطرح کنیم و برای رسیدن به جواب‌های صحیح، کنکاش کنیم. پرسیدیم که آیا شما و استارتاپ کوچک‌تان، به سرمایه‌گذاری (از هرنوع و هر مدلی) احتیاج دارد؟

فرض می‌کنیم همه سوال‌ها و جواب‌ها، همه بررسی‌ها و مشورت‌ها را انجام داده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که بله! من به جذب سرمایه‌گذار برای ایده استارتاپی نیاز دارم. حالا سوال‌های بعدی را مطرح می‌کنیم. در کدام بخش از استارتاپ به سرمایه نیاز دارید؟ شما به سرمایه نیاز دارید یا به سرمایه‌گذار؟ سرمایه مورد نیازتان، مالی است؟ از جنس موقعیت و سکوی پرش است یا اقلام و تجهیزات؟

کدام بخش از استارتاپ شما به سرمایه‌ نیاز دارد؟

می‌بینید که باز هم برگشتیم به نکته مهمی که همان شناخت خود، تیم و استارتاپ و مجموعه است. با شناخت درستی که به دست آورده‌اید، می‌دانید که سرمایه مورد نیاز از چه جنس و چه میزانی است!

لزوما همه مجموعه‌ها به سرمایه‌گذاری مالی و ریالی احتیاج ندارند. شاید اگر فضا و ابزار مناسب را در اختیار شما قرار دهند کافی باشد، یا به استخدام و انتخاب منتور و کوچ مناسب کمک کنند یا بتوانند شما را به یک مجموعه یا جریان فکری مناسب وصل کنند تا از تجربیات و دانش آن‌ها استفاده کنید.

مطلقا سرمایه‌گذاری روی ایده و استارتاپ، واریز چند میلیارد وجه رایج به حساب شما نیست. مطمئن باشید که چه نوع سرمایه‌ای نیاز دارید. به این فکر کنید که سرمایه و سرمایه‌گذار ایده‌آل شما چه شرایطی باید داشته باشد.

محدوده اختیارات سرمایه‌گذار

مهم‌ترین سوال در این مرحله این است که آیا اجازه می‌دهید که سرمایه‌گذار در نوع کسب‌و‌کار و پروسه‌های فعالیت شما دخالت کند؟ یا صرفا قرار است هزینه‌ها را پرداخت کند و در روند کار مجموعه تاثیری نداشته باشند؟

پاسخ به این سوال بخش زیادی از انتخاب‌های احتمالی آینده را از دور خارج می‌کند. همان‌طور که شما برای سرمایه‌گذار شرط‌هایی دارید، او نیز نکاتی را برای همکاری مد‌نظر دارد. در قبال مبلغ یا امکاناتی که تخصیص می‌دهد ممکن است در بسیاری از موارد نظر خود را اعمال کند، زیرا تعهد به سودآور‌کردن مجموعه و بالتبع سودآور‌کردن سرمایه‌گذاری خود است. در برخی موارد، با توجه به شرایط و مبالغ سنگین سرمایه‌گذاری‌شده، حتی بنیانگذاران استارتاپ مجبور شده‌اند از مدیریت استارتاپ خود کنار بروند و جا را برای کسانی باز کنند که می‌توانند از منابع مالی سرمایه‌گذاران، بهتر حفاظت کنند.

ناامید نشوید! همه اینها منوط به مذاکرات است و هیچ فرمولی ندارد که اگر هزار تومان وارد مجموعه شما شد، پس این یا آن اتفاق می‌افتد. کاملا به مذاکرات و قدرت چانه‌زنی و اقناع شما بستگی دارد. (شاید بد نباشد از الان روی مهارت‌های مذاکره و فروش خود بیشتر کار کنید! در زندگی خیلی به آن احتیاج دارید)

تفاوت سرمایه با سرمایه‌گذار

در ابتدا لیستی از شرایط مد‌نظر خود برای همکاری تهیه کنید. چه امتیازهایی در قبال سرمایه‌گذاری می‌توانید بدهید. چه خط قرمزهایی در این پروژه دارید؟ این لیست در کنار فهرست نیازمندی‌ها و انتظارات شما از سرمایه تخصیص‌یافته، می‌تواند سنگ بنای یک پروژه موفق جذب سرمایه باشد.

مجددا یادآوری می‌کنم که سرمایه با سرمایه‌گذار فرق می‌کند. برخی اوقات این دو عامل با هم ترکیب شده و در قالب یک شخص، وارد همکاری با شما می‌شود. گاهی اوقات نیز سرمایه‌گذار به عنوان شخص وجود ندارد و شما با یک سازمان، ساختار و نهاد طرف هستید.

هر دوی موارد بالا مزایا و معایب خود را دارد و تنها وقتی می‌توانید راه درست را انتخاب کنید که شناخت قبلی کافی از مسیر، مقدورات و محدودیت‌های استارتاپ و خودتان داشته باشید و در عین حال نیز گزینه‌های پیش‌رو را حسابی بررسی کرده باشید.

به این فکرکنید که در شرایط برابر، آیا ترجیح می‌دهید با شخص کار کنید یا با سازمان؟ اخلاق و زندگی شخصی سرمایه‌گذار و عادت‌های او، برای شما مفید است یا مانع گسترش و بهبود فضای همکاری می‌شود. آیا اگر از طرف نهاد سرمایه‌گذاری، به صورت مرتب دستورالعمل‌های تایپ‌شده با لحن اداری دریافت کنید و در جواب، فایل‌های اکسل حاوی آمار و ارقام بفرستید راحت‌تر هستید؟ یا تلفن را بردارید و مشکلات را با شخص سرمایه‌گذار حل کنید؟

درس عبرت از شکست استارتاپ‌ها در جذب سرمایه‌گذار برای ایده

همین نکته به ظاهر ساده ممکن است آینده موسسه نوپای شما را با خطرات بی‌شماری تهدید کند. باز هم تاکید می‌کنیم هیچ روشی به خودی خود برتری به دیگری ندارد. اما بد نیست سری به آرشیو شکست‌خوردگان دنیای سرمایه‌گذاری استارتاپ‌ها بزنید و از هر دو زاویه موارد و نمونه‌ها را بررسی کنید.

بررسی اتفاقات رخ داده در دنیای استارتاپ‌ها و درس‌گرفتن از شکست‌ها مهم‌ترین نکته‌ای است که باید به یاد داشته باشید. نمی‌توان با قطعیت گفت چه باید کرد تا موفق شد، ولی با قطعیت می‌توان گفت چه باید کرد تا شکست خورد! و توی پرانتز، به یاد داشته باشید شکست، یتیم است. اگر شکست بخورید دیگر کسی دور و برتان نخواهید داشت.

تلاش می‌کنیم از شماره‌های بعدی به صورت موردی به روش‌های مختلف سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه در استارتاپ‌های مختلف بپردازیم. با توجه به اهمیت حفظ اسرار، به سختی می‌توان از فرمول‌های به‌کار‌رفته یا درصدهای محاسبه شده در نمونه‌های موفق مطلع شد ولی روش‌های اجرا شده را می‌توانیم با هم مشاهده کنیم.

به این فکر کنید چقدر خود و استارتاپ‌تان، نیازها و محدودیت‌ها و آینده‌اش را می‌شناسید و چقدر حاضرید ریسک کنید. ریسکی که هم شما هم دیگران را ممکن است تحت تاثیر قرار دهد. و در آخر، یادتان باشد ریسک، قدم‌زدن کورکورانه و دست خالی در غاری ناشناخته نیست. ریسک، یعنی آماده‌کردن همه وسایل، تهیه نقشه‌ و حرکت با آمادگی کامل در غاری ناشناخته!

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، در هر حال، پروژه سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه، امری چالشی است که با ریسک‌های زیاد و جدی همراه است. از این رو لازم است، تاکید می‌کنم لازم است، با مطالعه و اطلاعات و بررسی کامل وارد این فضا شویم.

انواع روش‌های سرمایه‌گذاری

به صورت کلی می‌توان انواع سرمایه مورد نیاز را به دو بخش نقدی و غیر‌نقدی تقسیم کرد. شما به عنوان استارتاپ مشخص می‌کنید به کدام مدل از سرمایه نیاز دارید و برای آن جست‌وجو می‌کنید. هر چند در اکثر مواقع، منظور از سرمایه، سرمایه ریالی و نقدی است. با اين حال، شما ممکن است که به سرمایه غیرنقدی نیاز داشته باشید. ولی متوجه باشید که معمولا فرآیند جذب این مورد نیز هم فرق خاصی با سرمایه نقدی ندارد.

همچنین در کتاب‌ها و مقالات، معمولا انواع سرمایه‌گذاری به مدل‌های زیر تقسیم می‌شود:

  • دوستان، خانواده، نهادها و صندوق‌های خانوادگی و فامیلی یا محلی
  • بانک‌های خصوصی و دولتی
  • سازمان‌ها و نهادهای دولتی یا وابسته به مراکز حاکمیتی
  • سرمایه‌گذاران شخصی
  • هلدینگ‌ها و شرکت‌های بزرگ
  • شتاب‌دهنده‌ها و تسهیلگران رشد
  • شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر
  • سرمایه‌گذاران شرکتی

قطعا این تقسیم‌بندی‌ها در حد تئوری بوده و در عمل ممکن است تعریف دقیق سازمانی که روی شما سرمایه‌گذاری می‌کند، هیچ‌یک از موارد بالا نباشد. از سوی دیگر ممکن است سرمایه‌گذاری بر مبنای عملکرد متفاوتی باشد. مثلا سرمایه‌گذاران فرشته (شخصی یا شرکتی)، جمع‌آوری مالی جمعی یا fundraising یا به زبان عامیانه، گلریزان!

یادآوری می‌کنم انتخاب سرمایه‌گذار توسط شما و انتخاب شما توسط سرمایه‌گذار، منوط به پارامترهای بسیار پیچیده‌ای است. پس سعی کنید از قبل به همه آن‌ها فکر کنید.

راه‌اندازی صندوق خانوادگی

دوستان، خانواده، نهادها و صندوق‌های خانوادگی و فامیلی یا محلی

این روش یکی از ساده‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین روش‌های جذب سرمایه‌گذار برای ایده است. اگر خانواده‌ای دارید که می‌تواند روی ایده شما سرمایه‌گذاری کند، یک قدم از بقیه پیش هستید. هر چند لازم است در نظر داشته باشید که معمولا مناسبات مالی با افراد خانواده، ممکن است عشق و علاقه و احترام را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین قبل از استفاده از سرمایه خانوادگی، به این فکر کنید که ممکن است بعدا دچار چه مشکلاتی شوید.

برای استفاده از سرمایه خانوادگی، نیاز است حسابی فکر کنید و برای جلوگیری از درگیری‌های بعدی، همه چیز مکتوب و در قالب متن‌های حقوقی و رسمی باشد. برای پیشگیری از هر گونه اختلاف بعدی، چه در پیروزی و چه در شکست، همه موارد را شفاف کنید. سقف انتظارات را مشخص کنید و بیهوده بلندپروازی‌های خام‌دستانه را به نزدیکان خود نفروشید.

مزایا و معایب وام خانگی

شاید برای استفاده از این مدل سرمایه‌گذاری، استفاده از صندوق‌های خانوادگی راه بهتری باشد. با توجه به اینکه افراد زیادی در این فرآیند دخیل هستند، فشار مالی احتمالی در صورت شکست به تعداد معدودی وارد نمی‌شود. در صورت کسب سود مناسب نیز عده زیادی از نزدیکان و خانواده از این سود بهره‎‌مند می‌شوند.

از سوی دیگر، این روش بسیار مناسب افرادی است که هنوز در مراحل بسیار اولیه هستند و سرمایه یا امکانات اندک می‌تواند نقطه شروع برای یافتن مسیر اصلی باشد. بسیار مهم است که بدانید جذب سرمایه خانوادگی ممکن است باعث شود عزیزترین افراد زندگی‌تان دچار مشکلات حادی شوند پس تا جاي ممکن تلاش کنید از جذب سرمایه نقدی دوری کنید و به جای آن از فضای کار یا امکانات سخت‌افزاری و مانند آن استفاده کنید.

با این حال، اگر به هر دلیلی وارد فرآیند جذب سرمایه (از هر مدلی) با خانواده، دوستان، فامیل، صندوق‌های خانوادگی و مانند آن شدید، خوب است که به آن، به چشم تمرین و کسب آمادگی برای مراحل بعدی نگاه کنید و سعی کنید فرآیندها را دقیق، کامل و علمی انجام دهید. قرارداد را حقوقی و درست و کامل تهیه کنید. از قول‌های شفاهی و ناگفته پرهیز کنید و انتظارات هر دو طرف را کامل، شفاف و زمان‌بندی شده به صورت مکتوب صورت جلسه کنید.

از انجام کارهایی تحت عنوان دلسوزی و هر‌گونه حرکت غیر شفاف و مبهم از هر دو طرف پرهیز کنید. پاشنه آشیل این روش، ابهام و سردرگمی و عدم تفکیک احساسات با موارد حقوقی و قانونی و محاسباتی است. شفافیت و دوری از حواشی فامیلی، رمز موفقیت شما در جذب سرمایه‌گذار برای ایده از کانال‌های خانوادگی است.

وام گرفتن از بانک‌های خصوصی و دولتی

بانک‌ها (خصوصی یا دولتی) معمولا یکی از بهترین و مطمئن‌ترین روش‌ها برای جذب سرمایه (مبالغ کم و متوسط) است. با وجود اینکه فرآیند‌های دریافت وام (مخصوصا در ایران) پیچیده و سخت است، ولی مزیت‌های زیادی که این روش در مقایسه با سایر روش‌های جذب سرمایه دارد، کمک می‌کند بتوانید به استارتاپ خود سر و سامان دهید. معمولا در بسیاری از کشورها برای مجموعه‌های نوپا و دانش‌بنیان، تسهیلات و وام‌های ارزان‌قیمتی در نظر گرفته می‌شود.

با وجود همه ضعف‌ها و پیچیدگی‌های شبکه بانکی ایران، باز هم تعامل با بانک‌ها و تهیه وام، روش خوبی برای شروع به گسترش کار است. در ایران به‌راحتی نمی‌توانید وام‌های سنگین بگیرید و تابع ساز‌و‌کار، تضمین‌ها و روابط خاصی است. برای همین بهتر است که برای مبالغ سنگین به سراغ بانک نروید. هر‌چند که برای هر نوع وام بانکی و کار اداری، نیاز به کفش آهنی و صبر و استقامت و پیگیری فراوان است که کارآفرین و موسس استارتاپ ایرانی به‌خوبی با آن آشناست.

در خصوص شبکه بانکی کشور، نهادهای سرمایه‌گذار در استارتاپ‌ها و سازمان‌های حامی ایده و تفکرات دانش‌بنیان، بحث بسیار زیاد است. همه می‌دانیم که اینگونه حمایت‌ها و جذب سرمایه‌گذار برای ایده تابع شرایط و قوانین مختلفی است که کار را بسیار سخت می‌کند. با این حال، اگر توانایی استفاده از این روش را دارید، در به‌کار‌گیری آن درنگ نکنید.

مزایای جذب سرمایه از نهادهای سرمایه‌گذار دولتی

با وجود همه سختی‌های کار با بخش‌های دولتی و شبه‌دولتی، از برخی لحاظ این روش برتری‌هایی بر همکاری با بخش خصوصی دارد. به عنوان مثال، از نوسانات شدید معمول بازار و تاثیرات آن بر سرمایه‌گذاری تا حدی در امان خواهید بود.

از سوی دیگر، برخی نهادهای حامی استارتاپ‌ها در حاکمیت وجود دارد که به دلایل مختلفی، بودجه‌های مشخصی برای حمایت از ایده‌های نو دارند. که با توجه به زمینه فعالیت آن سازمان یا نهاد می‌تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، یک کارخانه تولید فولاد ممکن است بتواند در چارچوب قوانین خود در استارتاپ مرتبط سرمایه‌گذاری کند. یا بخشی از تولیدکنندگان بزرگ طبق قانون موظف هستند که بخشی از سود سالانه را در ورزش یا فرهنگ و هنر سرمایه‌گذاری کنند. یافتن این منابع و استفاده از آن‌ها می‌تواند سکوی پرشی برای استارتاپ نوپای شما باشد. 

برای دستیابی به این منابع باید خوب تحقیق کنید، موانع قانونی را در نظر بگیرید و طرح خود را به‌خوبی پرزنت کنید. این منابع مالی به‌راحتی ممکن است صرف تهیه سررسید و تقویم یا برگزاری همایش‌های بی‌معنی شوند. چرا شما نتوانید از آن استفاده کنید و جهشی در جامعه ایجاد کنید؟ به این موضوع خوب فکر کنید!

همه می‌دانیم که در سازوکار بوروکراتیک اداری و اقتصادی کشور، مواردی که گفتیم به‌راحتی امکان‌پذیر نیست ولی به هر حال با پیگیری و تلاش می‌توان به این منابع دست یافت.

همکاری با افراد به عنوان سرمایه‌گذار، شریک، هم‌بنیانگذار و مانند آن

گاهی اوقات در پروسه پیشبرد کار، شما با اشخاصی آشنا می‌شوید که امکان تامین سرمایه را برای ایده شما دارند. از آنجایی که شما در این موقعیت با شخص و فرد سروکار دارید و نکات مهمی را باید در نظر بگیرید. ممکن است شخص مورد نظر، تنها به سرمایه‌گذاری و تزریق منابع نقدی یا غیرنقدی بسنده کند و در پروسه فعالیت هیچ دخالتی نداشته باشد. در این حالت تنها شخص در بازه‌های زمانی مشخص‌شده منافع خود را دریافت می‌کند و تا زمانی که مشکلی نباشد، به هیچ روی در فرایندها و خروجی‌ها دخالتی ندارد.

در عین حال، ممکن است شما با شخصی روبه‌رو باشید که دانش و تمایل حضور پررنگ در پروسه‌های فعالیت استارتاپ را داشته باشد. حتما در ابتدای کار میزان مجاز حضور سرمایه‌گذار را مشخص و مکتوب کنید. اگر قرار است که بخشی از کارها توسط وی انجام شود، حتما شرح وظایف، مسئولیت‌ها و حدود اختیارات را کاملا شفاف کنید. بخش زیادی از مشکلات احتمالی بعدی از عدم‌شفافیت در همین موارد آغاز می‌شود. ماه‌عسل سرمایه‌گذار خیلی زود تمام می‌شود و مشکلات زیادی برای حل‌ شدن هستند که ممکن است باعث بروز برخوردها و نارضایتی‌هایی شوند. اگر از پیش درباره راه و شیوه و اختیارات افراد به خوبی صحبت و تصمیم‌گیری نشده باشد.

وظایف و فعالیت‌های خود و سرمایه‌گذارتان را مشخص و مکتوب کنید

گاهی اوقات برخی شرکت‌ها و افراد سرمایه‌گذار، یک نفر یا یک تیم را مامور به حضور و کنترل فعالیت‌های استارتاپ می‌کنند. از پیش درباره حضور و میزان و نقش آن‌ها در پروسه فعالیت تصمیم‌گیری کنید تا در مراحل بعدی غافلگیر نشوید. گاهی وقت‌ها نیز نقش سرمایه‌گذار بسیار فراتر از اینهاست و در حد هم‌بنیانگذار و مانند آن وارد استارتاپ می‌شود. همه این‌ها از جمله مواردی است باید در خصوص آن به اندازه کافی‌ بحث و بررسی و تصمیم‌گیری شود. باز هم تاکید می‌کنیم همه چیز را شفاف و مکتوب کنید و هیچ چیزی را به شانس و اقبال و آینده واگذار نکنید.

بسیاری از مواردی كه در خصوص مواجهه با سرمایه‌گذار‌های شخصی و افراد علاقه‌مند به مشارکت گفتیم، می‌تواند برای سایر منابع تامین سرمایه نیز صادق باشد. نکته مهم این است که این فعالیت، بسیار زنده و تغییر‌پذیر است. هم‌چنین با توجه به شرایط گوناگون، می‌تواند شخصی‌سازی و بازطراحی شود. تنها اصل اساسی در جذب سرمایه، این است که شما به اندازه کافی خود، استارتاپ و آینده را بشناسید. همه چیز را شفاف و  مکتوب و قانونی کنید و به خود ایمان داشته باشید.

بارها در تاریخ فعالیت شرکت‌های بزرگ و کوچک و استارتاپ ها دیده‌ایم که عدم شفافیت در شروع همکاری و سرمایه‌گذاری، باعث شده مشکلات بسیاری به وجود آید. جذب سرمایه‌گذار برای ایده با شکست مواجه شود، یا مثلا مغز متفکر و بنیانگذار استارتاپ از پروژه کنار گذاشته شود.

جذب سرمایه‌گذار برای ایده از طریق همکاری با شتابدهنده‌ها

یکی دیگر از مهم‌ترین و اساسی‌ترین انواع جذب سرمایه، همکاری با شتاب‌دهنده‌ها (Seed acceleratorیاStartup accelerator) است. این نوع سرمایه‌گذاری با توجه به نام آن، بسیار مناسب استارتاپ‌های بسیار نوپا و ابتدایی است که  هنوز در مراحل اولیه آغاز به کار خود هستند. مجددا یادآوری می‌کنم اگر از پیش همه شرایط مجموعه و استارتاپ خود را سنجیده باشید، می‌توانید سرمایه مناسب با شرایط را جذب کنید. مثلا برای استارتاپی که در مرحله عرضه محصول به بازار است یا سابقه طولانی دارد، شتاب‌دهنده‌ها عموما کارایی مناسبی ندارند.

یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های شتاب‌دهنده‌ها، بازه کوتاه سرمایه‌گذاری تا رسیدن به محصول و مقصود است. یعنی با تزریق منابع به یک استارتاپ نوپا، به حرکت آن شتاب داده و آن را آماده ورود به بازار می‌کنند. در انتهای این دوره، با توجه به بررسی‌های دقیق استارتاپ، مارکت، نیروی انسانی، آینده بیزینس، هزینه‌های انجام‌شده، هزینه‌های پنهان و پیدای رشد و گسترش، تصمیم گیرند که آن استارتاپ را حفظ کنند، بفروشند، تعطیل کنند یا….

مزایا و معایب جذب سرمایه از شتاب‌دهنده‌ها

حتما به خاطر داشته باشید عموما همکاری با شتاب‌دهنده‌ها همراه با ریسک و فشار بالایی است که بسیار مهم است از قبل برای آن آماده شده باشد. این سرمایه‌گذاران عموما  علاوه بر سرمایه نقدی، امکانات، فضای کار، مشاوره، متخصص و… را نیز برای استارتاپ‌ها فراهم می‌آورند. آن‌ها در قبال سرمایه‌گذاری خود در سهام استارتاپ شریک می‌شوند و در سود و ضرر آینده نیز سهیم هستند. از این رو کنترل بسیار زیادی روی استارتاپ خواهند داشت.

اگر اخلاق و منش شما اجازه نمی‌دهد کسی در کار شما دخالت کند، قطعا با این مدل سرمایه‌گذاری به مشکل برخورد خواهید کرد. با توجه به شراکت شتاب‌دهنده در استارتاپ و نیاز به سوددهی در آینده، معمولا شتاب‌دهنده‌ها تلاش زیادی برای آموزش پرسنلی و اصلاح ساختارها انجام می‌دهند. و برای این کار عموما از مشاوران برجسته بین‌المللی و منتورهای باتجربه استفاده می‌کنند. به صورت کلی اگر انعطاف خوبی در زمینه همکاری و مدیریت دارید، استفاده از شتاب‌دهنده‌ها می‌تواند برای شما بسیار مفید باشد.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر

در ادامه بحث در خصوص ریزه‌کاری‌های جذب سرمایه‌گذار برای ایده استارتاپ‌های نوپا، این‌بار به شرکت‌ها یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر خواهیم پرداخت که مدل کاری آن‌ها تقریبا در همه دنیا شبیه به هم است. به صورت ساده، اساس یک  صندوق سرمایه‌‌گذاری خطرپذیر، از پول و منابع سرمایه‌گذارانی تشکیل  می‌شود که به ساختن فضایی بهتر باور دارند و حاضرند برای آن ریسک کنند.

این صندوق‌ها یک واسطه بین شرکت‌های نوپا یا استارتاپ‌ها و سرمایه‌گذاران هستند. صندوق یا شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر متشکل از یک هیات مدیره متخصص و آگاه به کسب‌و‌کار و نیز تیم‌های بررسی‌کننده و ارزیاب‌های متبحر تشکیل می‌شوند. این صندوق‌ها با بررسی استارتاپ‌ها، شرکت‌ها، ایده‌های نو را بررسی می‌کنند و تصمیم می‌گیرند با توجه به اوضاع روز بازار محلی  جهانی، میزان سرمایه مورد نیاز، تخصص و محصول استارتاپ و میزان ریسک موجود، آیا در این زمینه سرمایه‌گذاری کنند یا نه. در حقیقت آیا سرمایه‌ای که سرمایه‌گذاران به آنها سپرده‌اند را با ریسک مشخص وارد بازی کنند یا نه؟

معمولا برای اینکه این صندوق‌ها بتوانند سرمایه مورد نیاز خود را جذب کنند، دولت‌ها از آیتم‌های تشویقی و معافیت‌های مالیاتی بهره می‌برند تا برندهای عظیم، صندوق‌های بازنشستگی، بانک‌ها و صنایع بسیار بزرگ، ترغیب به تزریق سرمایه به این صندوق‌ها شوند و در ازای آن بتوانند از محصولات نهایی استارتاپ‌ها نیز در جهت بهبود کسب‌و‌کار و ارتقای تولیدات خود استفاده کنند.

تاریخچه سرمایه‌گذاری خطرپذیر

سرمایه‌گذاری خطرپذیر مانند بسیاری از صنایع، صنعتی است که حاصل دوران مدرن است. پدر سرمایه‌های خطرپذیر، ژرژو دوریتیکی از اساتید تجارت دانشگاه ‌هاروارد بود که شرکت تحقیق و توسعه‌‌ آمریکایی(ARDC) را در سال‌1946 تاسیس کرد که به واقع اولین شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر بود. این روال‌ طی سال‌ها پخته‌تر شده و دارای اصول و ضوابطی شده که کمک می‌کند همه طرف‌های درگیر در یک روند برد-برد به پیشرفت ادامه دهند. استراتژی هر صندوق در خصوص روش پایدار ماندن سرمایه و سودآوری خود صندوق و سرمایه‌گذاران آن مهم‌ترین استراتژی و برنامه‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.

الف- استراتژی کلی صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر

به اندازه‌‌ کافی ریسک را در نظر گرفته، شرکت‌های موفق را پیدا کرده و روی آنها سرمایه‌گذاری کند تا به سود برسد. برای این کار دو حالت کلی وجود دارد:

حالت اول: شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر روی استارتاپ‌های بسیاری سرمایه‌گذاری کند تا شانس خود را برای یافتن چندین شرکت موفق افزایش دهد(مانند راکت اینترنت).

حالت دوم: روی تعداد کمتری تمرکز کند، اما وقت و منابع بیشتری را برای انتخاب و کمک به این شرکت‌ها صرف کند (مانند سرآوا).

ب- تنوع پروژه‌ها

این صندوق‌ها روزانه انواع مختلف و تعداد زیادی پروژه ‌و ایده را بررسی می‌کنند. در پله اول بررسی استارتاپ‌ها، یافتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری کمی تمرکز و هوش کسب‌و‌کاری می‌خواهد. صندوق با غربال ایده‌ها و استارتاپ‌ها به نتیجه مدنظر خود خواهد رسید. اما به خاطر داشته باشید هیچ فرمول تضمین‌شده‌ای وجود ندارد. ممکن است صندوق الف از ایده شما استقبال نکند ولی صندوق ب ایده شما را جذاب ببیند و روی آن ریسک کند. در کارآفرینی هیچ وقت ناامید نشوید

ج- دورنگاه سرمایه‌گذاری

هر صندوقی در ابتدای فعالیت برای خود افقی ترسیم می‌کند که سالیانه چه تعداد استارتاپ را با چه مبلغی پوشش دهد. آن‌ها به صورت مداوم بازار را رصد می‌کنند تا از وضعیت سهام، ارزهای خارجی، فلزات گرانبها، فعالیت‌های رقبا و … باخبر باشند و بتواند خود را با آن تنظیم کند. به روز نگه‌داشتن ریسک‌های سرمایه‌گذاری با توجه به فاکتورهای بالا و نوع فعالیت استارتاپ‌ها یکی از مهم‌ترین نکاتی است که باید در نظر گرفته شود.

د- بازگشت سرمایه

صندوق‌ها برای انتخاب استارتاپ‌ها ویژگی‌های خاصی را مدنظر قرار می‌دهند. زمینه‌ کاری استارتاپ، تیم، تحصیلات و مهارت‌های اعضای تیم، روابط داخلی اعضای تیم با یکدیگر، مسیر پیش‌رو و آینده، محصول نهایی، زمانبندی و تایم‌شیت کلی و … همه عوامل به علاوه فاکتورهای بیرونی، به صندوق این امکان را می‌دهد تا برآیند درستی از فعالیت‌های استارتاپ داشته باشد. با این حال، ممکن است صندوق برای بهبود نتایج و بازگشت بهتر سرمایه، نیاز به ایجاد تغییراتی در استارتاپ ببیند. مثلا بخواهد که تیم‌ها را گسترش داده یا تمرکز را روی محصول بگذارید یا حتی برخی اعضای تیم‌ها را تغییر دهید. میزان دخالت صندوق و تعامل با استارتاپ از نکات بسیار مهمی است که باید در  نظر داشته باشید.

نکات مهم در همکاری با سازمان‌های دولتی

درتکمیل موضوع جذب سرمایه در استارتاپ‌ها و نهادهای تازه‌تاسیس، به آخرین بخش یعنی مجموعه‌های دولتی می‌رسیم که البته پیش از آن به‌طور خلاصه و گذرا در مبحث بانک‌ها و نهادهای عمومی به آن اشاره کرده بودیم.

با وجود آنکه قوانین دست‌و‌پاگیر  و بوروکراسی اداری جزئی از ذات دولت در همه جای دنیاست، با این حال برخی کشورها با تسهیل حضور نهادهای دولتی و حذف قوانین سختگیرانه، توانسته‌اند به عنوان یک بازیگر مهم در کنار بخش خصوصی حضور داشته باشند.

دولت‌ها ممکن است به عنوان نهادهای علمی و دانشگاهی با دید غیرانتفاعی در استارتاپ‌ها حضور داشته باشند و ممکن است به شکل یک سفارش‌دهنده، پروژه‌های بزرگ کشوری و منطقه‌ای را به استارتاپ بسپارند. در هر دو حالت لازم ست بدانید که قرار است با موجودی فی‌نفسه کُند و سنگین تعامل داشته باشید که به چالاکی بازار آزاد نخواهد بود. ضمن اینکه ممکن است معیار و پارامترهای کاملا متفاوتی را برای شما تعیین کند. یکی از مهم‌ترین نکات همکاری با سازمان‌های دولتی این است که معمولا نتایج پروژه برای تعداد زیادی از شهروندان قابل لمس و بررسی است و بازخوردهای دقیقی از جامعه به دست می‌دهد.

البته برخی معتقدند همکاری با سازمان‌های دولتی باعث  کاهش کیفیت محصولات خروجی می‌شود چرا‌که آنها همانند بازار آزاد، استانداردهای سختگیرانه کیفی را ندارند.

در ایران برخی نهادها مانند معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به عنوان متولی حمایت از استارتاپ‌ها طی سال‌ها فعالیت‌های مختلفی داشته‌اند، هر‌چند که به واسطه ساز‌و‌کار نه‌چندان شفاف، هیچ‌گاه همه اعضای اکوسیستم استارتاپی داخل کشور به شیوه تخصیص بودجه به شکل مطمئنی برخورد نکرده‌اند.

این روش تقسیم منابع مالی نیز در بسیاری از کشورهای پیشرفته کاملا منسوخ شده است و به جای آن، اعضای بدنه دولت مانند وزارتخانه‌ها، شرکت‌ها، نهادهای علمی، دانشگاهی، درمانی، ورزشی و‌… با تعریف نیازهای خود و ساخت پروژه و سفارش آن به استارتاپ‌ها، از نتایج حاصله در جهت بهبود سطح زندگی جامعه استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان به سفارش پروژه کاهش میزان تبخیر آب دریاچه‌های کالیفرنیا در تابستان به یک استارتاپ کوچک اشاره کرد که در نهایت به ساخت گوی‌های جاذب نور خورشید رسید که هم‌اکنون در کل جهان کاربرد دارد. این گوی‌های مشکی با تکنولوژی بسیار ساده، نور خورشید تابیده‌شده را جذب و از تبخیر آب پشت سد یا مخزن جلوگیری می‌کنند‌ و با این کار ضمن جلوگیری از هدر‌رفت آب، مانع شوری و سنگینی آن نیز می‌شوند.

بیان نیازهای جامعه در قالب سفارش‌های دولتی، هم باعث چرخش موتور استارتاپ‌ها و تکمیل ایده‌ها‌ می‌شود و هم کل جوامع از نتایج حاصله سود می‌برند.

با این حال، کار‌کردن با نهادهای دولتی بسیار زمان‌بر و سخت است ولی در صورت موفقیت، معمولا ابعاد نتایج به دست‌آمده بسیار بزرگ است.

این نتایج به دست آمده به دلیل ارتباط مستقیم با کاربر نهایی معمولا بهترین و خالص‌ترین نظرات را به ایده‌پردازان و علاقه‌مندان می‌دهد. ضمن اینکه کار در مقیاس بزرگ ضمن ایجاد اعتماد‌به‌نفس، باعث به‌دست‌آمدن دیدگاه‌های متفاوتی نیز خواهد شد.

و در آخر:

تاکید می‌کنیم پیش از هر گونه اقدامی ضمن مشورت و کسب اطلاعات، از فرایندهای قانونی و مالیاتی مربوطه آگاه شوید. مهم است که بدانید استارتاپ شما دقیقا قرار است به کجا برسد. مهم است بیش از هر شخص دیگری شما استارتاپ خود را بشناسید و به جزء جزء آن اشراف کامل داشته باشید. مهم است که به آینده آن به طور کامل واقف باشید. مهم است بدانید فرهنگ سازمانی حاکم بر مجموعه شما چگونه است و چه تفاوت‌هایی با حد ایده‌آل دارد و برای  رسیدن به سطح مطلوب از چه راه‌هایی باید اقدام کرد.  این را بدانید که فرآیند جذب سرمایه و اضافه‌شدن سرمایه‌گذار به استارتاپ شما معمولا با یک جراحی سخت همراه است که قرار است عضو بزرگی به مجموعه شما پیوند زده شود یا شما به عنوان عضوی جدید به بدنه یک مجموعه بزرگ وصل شوید. در هر حالت این اتصال ممکن است با مشکلات فراوانی همراه باشد.

باز هم یادآوری می‌کنیم پیش از هر اقدامی به اندازه لازم بررسی و محاسبه کنید. همه جوانب را در نظر بگیرید‌ و سوال اصلی را به دور از هر‌گونه هیجان‌زدگی پاسخ دهید؛ آیا واقعا به جذب سرمایه نیاز دارید؟

آیا اگر به روال طبیعی خود ادامه دهید، به‌زودی به نتایج بهتری نمی‌رسید؟ حتما لازم است که با تزریق منابع مالی، به عملکرد استارتاپ شتاب دهید؟ آیا بازار و محصول و جامعه ظرفیت این شتاب و سرعت را دارد؟

بیش از هر زمان دیگری از خود سوال کنید و این سوال‌ها را به دقت پاسخ دهید. آینده شما و استارتاپ به این سوال‌ها و جواب‌ها بستگی دارد.

امتیاز بدهید

0 Comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *