جالب میشد اگر مشتریهای شما میتوانستند کارهایتان را برایتان انجام دهند. پاسخ دادن به سوالات یکدیگر در مورد محصولات شما، ارائه ایدههایی برای پیشرفت و تشویق یکدیگر برای استفاده بیشتر از خدمات. هیجانانگیز، اما کمی غیرقابل باور است. اما به نظر میرسد سیاوش محمودیان، همبنیانگذار و مدیرعامل شرکت (Bettermode) Tribe، راه حلی پیدا کرده است که جامعه مشتریان بتوانند در پیشبرد کسب و کار به شرکتها کمک کنند.
به نقل از فوربس استارتاپ (Bettermode) Tribe در کشور کانادا که توسط سه همبنیانگذار ایرانی به نامهای سیاوش محمودیان، سهیل علوی و محسن ملایری راهاندازی شده است، با یک ایده متفاوت در بستر شبکههای اجتماعی، میخواهد مشتریان کسب وکارها را به یک ارزش قابل اتکا تبدیل کند. محسن ملایری پیش از این بنیانگذار شرکت آواتک، شتابدهنده نام آشنای شرکت سرآوا که بسیاری از استارتاپهای موفق ایرانی را تامین مالی کرده و سهیل علوی نیز همبنیانگذار استارتاپ سفارش غذای ریحون است.
این عنوان شامل شرحی درباره استارتاپ (Bettermode) Tribe و جذب سرمایه آن در کشور کانادا است. همچنین این مقاله به زندگینامه سهیل علوی و دلایل رفتن او از ایران میپردازد و سپس به صورت مختصر محسن ملایری را معرفی میکند. دستآخر نیز به تغییر برند Tribe به Bettermode میپردازیم.
بيشتر بدانيد : گفتگوی سهیل علوی با محسن ملایری
سیاوش محمودیان، که به تازگی از جذب سرمايه 7.5 میلیون دلاری استارتاپ (Bettermode) Tribe خبر داده است، این طور استدلال میکند: «موفقترین شرکتها آنهایی هستند که احساس تعلق در بین مشتریان خود ایجاد میکنند. شما با این کار میتوانید مشتریان خود را به عنوان بخش بزرگتری از کسب و کار خود تبديل کنید».
محمودیان میگوید، جامعه مشتریان – یا شبکههای اجتماعی که حول محور تجارت شکل گرفتهاند – راهی برای دستیابی به این هدف هستند. بنابراین (Bettermode) Tribe بستری را ارائه می دهد که مشاغل میتوانند روی آن جامعه خود را ایجاد کنند. سرویس نرم افزاری آن، مشتریان را قادر میسازد تا به سرعت شبکههای اجتماعی خود را که به صورت سفارشی برای این کسب و کار احداث شده است، داشته باشند.. محمودیان توضیح می دهد: «هدف این است كه حتی مشتری بدون دانش کدنویسی بتواند چیزی شبیه به فیس بوك ، LinkedIn یا Slack خود را در مدت كوتاهی ایجاد كند.»
مشتریانی که برای حل مشکلات یا همفکری به یکدیگر مراجعه می کنند سریعتر و بهتر از زمانی که منتظر پاسخ پشتیبانی یک شرکت خاص میمانند پاسخ می گیرند. همچنین مدیران محصول نیز بازخوردهای بیپایانی از آنچه مشتریان در مورد کسب و کار آنها فکر میکنند دریافت میکنند که به بهبود کسب و کار آنها کمک میکند. علاوه بر این محتوای تولید شده توسط کاربر که در این انجمنها تولید میشود، با موتورهای جستجو Google به طور فزایندهای ارزش بالاتری را برای این کسب و کار ایجاد میکند.
این یک ارزش پیشنهادی است که از زمان راه اندازی استارتاپ (Bettermode) Tribe در سال 2019 مورد توجه مشتریان قرار گرفته است. تعداد مشتریها با رشد 400 درصدی نسبت به سال گذشته روبرو شده است ، به طوری که اکنون هر روز حدود 300 جامعه جدید در (Bettermode) Tribe ایجاد میشود. چیزی نزدیک به 80،000 شبکه در سراسر جهان در بستر (Bettermode) Tribe.
همبنیانگذار استارتاپ (Bettermode) Tribe میگوید، شبکه های اجتماعی سنتی با ارائه خدماتی مانند صفحات گروهی، ابزاری را برای کسب و کارها برای راه اندازی فضاهای اختصاصی برای مشتریانشان در شبکه خود فراهم می کند. اما (Bettermode) Tribe بر این باور است که سرویسی که به طور ویژه برای کمک به شرکتها ایجاد شود و به طور مستقل راه اندازی شود، میتواند بسیار کارآمدتر باشد.
محمودیان می گوید: « ما فکر می کنیم کاری که Shopify با آمازون انجام داده است را میتوانیم با فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی انجام دهیم». «ما میخواهیم مشاغل، صاحب مشتری خود باشند و آنها باید بتوانند فضا و محیط مورد نظر خود را بسازند.»
محمودیان میافزاید: «در عمل راهاندازی یک شبکه اجتماعی برای یک کسب و کار، 90٪ آن به ایجاد جامعه برمیگردد و فقط 10٪ آن فناوری اطلاعات است، اما بسیاری از شرکتها تمرکز خود را بیشتر روی بخش دوم ماجرا میگذارند.»
تحقیقاتی که توسط گارتنر انجام شده نشان میدهد، دو سوم مشتریان وفادار به یک کسب و کار، بخاطر تجربه کاربری به آن احساس وفاداری میکنند. این نکته تاثیر بیشتری نسبت به نام تجاری و قیمت دارد. داده های فورستر نشان میدهد شرکتهای مبتنی بر تجربه مشتری رشد سالانه 1.6 برابر تا 1.9 برابر در حفظ مشتری، نرخ خرید مکرر و ارزش ماندگاری مشتری را نسبت به سایر شرکتها ارائه میدهند.
محمودیان می گوید، سایر توسعهدهندگان میتوانند راه حلهای استارتاپ (Bettermode) Tribe را بهبود بخشند و تجربه کلی بهتری را برای سازندگان جامعه و مشتریانشان ایجاد کنند. رویکرد این پلتفرم، مشتریان را قادر میسازد به سادگی آن دسته از برنامههایی را که یک کسب و کار استفاده میکند، جذب کرده و ارزش بالاتری به آن بدهد.
نویسنده: دیوید پروسر
منبع: فوربس
ادامه مطلب درباره بنیانگذاران استارتاپ (Bettermode) Tribe، سهیل علوی و محسن ملایری، دلایل خروج سهیل علوی از ایران و انتقاداتی که درباره اکوسیستم مطرح میکند، پادکست طبقه 16 و نیز تغییر برند Tribe به Bettermode است.
شرح مختصر زندگی سهیل علوی
سهیل علوی به عنوان بنیانگذار و مدیرعامل سرویس سفارش آنلاین غذای ریحون و نیز ارائهدهنده پادکست طبقه 16، در اکوسیستم استارتاپی ایران شناخته شدهاست. علوی متولد تهران است و بیشتر مقاطع تحصیلی خود را در خارج از ایران گذرانده است. او فارغالتحصیل رشته Digital Media Arts در دانشگاه یورک و سنکا کالج کانادا است. علوی همچنین رشته New Media را در دانشگاه رایسون تورنتو و نیز علوم کامپیوتر را در دانشگاه UNB خواندهاست. او در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، چین و نیز ایران همبنیانگذار چهار استارتاپ بودهاست و نیز در دو شتابدهنده یعنی تک استارز در چین و نیز آواتک در ایران مشارکت داشتهاست.
علوی با توجه به این که سالهای بسیاری را در خارج از ایران گذرانده است، دلیل بازگشت خود به ایران را در سال 1393 فوت پدرش عنوان کردهاست. او در بازه زمانی سه سالهای که در ایران سپری کرد تا از مادرش مراقبت کند، استارتاپ ریحون را بنیانگذاری کرد. ریحون یک سرویس سفارش آنلاین غذا بود که در شتابدهنده آواتک و نیز صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر سرآوا موفق به جذب سرمایه شده بود. اما این استارتاپ در سال 1398 به دلیل عدم رگولاتوری مناسب و درست در صنعت غذا و نیز انحصارطلبی رقبا، امکان رقابت کردن را در بازار از دست داد و به فعالیت خود پایان داد.
علوی در طی سه سال حضورش در ایران، از فعالیتش در شتابدهنده آواتک گرفته تا بنیانگذاری ریحون، سرمایهگذاری در دو استارتاپ نوپا و نیز ورود به حوزه یادگیری ماشین و جذب سرمایه از کانادا برای آن، تاثیر چشمگیری بر اکوسیستم گذاشت. اما باز هم به دلایل متعددی تصمیم گرفت که از ایران برود و در خارج از ایران به فعالیتهای خود ادامه دهد.
دلایل رفتن سهیل علوی از ایران
سهیل علوی با ارائه انتقاداتی درباره وضعیت اکوسیستم در ایران بار دیگر تصمیم گرفت که از این کشور برود. او معتقد است که با وجود تمام اتفاقات خوبی که در اکوسیستم رقم خوردند، وضعیت بهتر نشده و حتی به بدی گراییده است. فضای اکوسیستم از نظر او پتانسیل کافی برای رشد شخصی و حتی توسعه کسبوکارها را دارا نبوده و گنجایش محقق کردن رویاها و اهداف او را ندارد.
یکی از مهمترین انتقاداتی که سهیل علوی به اکوسیستم ایران دارد، همان مسئله بنیادین نوآوری است. او به این نکته اشاره میکند که حضور شتابدهندهها در اکوسیستم باعث رقم خوردن اتفاق خوبی شده و نیز رشد و تب راهاندازی استارتاپها در ایران مدیون این امر است. اما شتابدهندهها از همان مدل Y Combinator پیروی میکنند که در سال 2005 در کالیفرنیا آغاز به کار کرد و مدلی بسیار موفق را در جهت راهاندازی و رشد انواع استارتاپها، ارائه داد. علوی میگوید که استارتاپهای Y Combinator از ایدههای نوآورانهای برای حل مشکلات استفاده میکنند که قبلا به صورت موفق به همان شکل وجود نداشتهاند. اما در ایران عمده کسبوکارها از ایدههای استارتاپی و مدلهای موفق کشورهای دیگر الهام گرفته و به اصلاح کپی شدهاند و لزوما نوآوریای در کار نیست. هنر کسبوکارها در ایران بومی کردن آن ایدهها و مدلهای موفق است.
علوی همچنین به مشکلات عدیدهای در راستای راهاندازی استارتاپها اشاره کیکند. او یکی از بزرگترین چالشها در راهاندازی استارتاپها را جذب سرمایه میداند. به عقیده علوی، سرمایهگذاران در ایران چندان ریسکپذیر نبوده و یک استارتاپ برای این که بتواند جذب سرمایه کند باید زمان و انرژی زیادی را صرف اثبات امکان موفقیتآمیز بودن مدل بیزینسی خود کند. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دیگر سرمایهگذاران به صورت ریسکپذیرتری در میدان حضور دارند و از استارتاپها و اکوسیستم حمایت میکنند.
او همچنین به مشکلات تشکیل تیم و مدیریت منابع انسانی در فرآیند راهاندازی یک استارتاپ اشاره میکند. با توجه به این که استارتاپها در ایران سرمایه بذری کمی جذب میکنند، در اغلب موارد توان این را ندارند که یک تیم قوی متشکل از افراد مستعد و توانمند را تشکیل دهند و پیشنهادهای حقوقی مناسبی به آنها بدهند. علوی همچنین به بیثباتی اقتصادی در ایران و تحریمهای کمر شکن اشاره میکند. یک ایده و هزازان ساعت فعالیت و تلاش با اعمال تحریمها بدون اخطار قبلی به هیچ تبدیل میشود. اقتصادی که ثبات ندارد و هر روز در معرض مشکلات بیشماری است، طبیعتا نمیتواند بستری امن برای ظهور و رشد استارتاپها فراهم کند. همچنین یکی از دلایل محافظهکاری و ریسکپذیر نبودن سرمایهگذاران در کشور، همین بیثباتی اقتصادی است.
علوی یکی دیگر از مشکلات را در راستای راهاندازی یک استارتاپ، محدودیت در اجرای ایدهها معرفی میکند. او در این باره به مسئله خود در ریحون اشاره میکند و میگوید که بسیاری از کمپینها و امور مارکتینگ که بزرگترین پلتفرمهای سفارش آنلاین غذا در دنیا به کار میگیرند، در ایران به دلیل مسائل فرهنگی قابل اجرا نبودند. علوی این قسم از محدودیتها را تنگنظری معرفی میکند و معتقد است که ملاحظات فرهنگی میتوانند برای اکوسیستم خطرآفرین باشند.
بنابر وجود ظرفیتهای محدود در اکوسیستم ایران، علوی رشد شخصی و توسعه کسبوکارهای خود را در این فضا محدود یافت و تصمیم گرفت که بار دیگر کشور را ترک کند.
شرح مختصر زندگی محسن ملایری
محسن ملایری یکی از کارآفرینان شناختهشده در صنعت فناوری اطلاعات است. او با راهاندازی استارتاپی در حوزه بازاریابی دیجیتال فعالیت خود را شروع کرد. ملایری همچنین یکی از بنیانگذاران شتابدهنده آواتک است. آواتک به عنوان یکی از موفقترین شتابدهندهها در خاورمیانه شناخته شدهاست. سهیل علوی نیز در آواتک فعالیتهایی را به سرانجام رساندهاست و استارتاپ او یعنی جیحون نیز از آواتک جذب سرمایه کرد. محسن ملایری همچنین یکی از سخنرانان برجسته در TEDx است. او همچنین در رویدادهای Startup Turkey و نیز Startup Grind شرکت کرده و یکی از سخنرانان کلیدی آنها بودهاست.
پادکست طبقه 16
سهیل علوی در پادکست طبقه 16 میزبان مهمانان بسیاری از طیفهای مختلف است و به صورت گفتگومحور ضبط میشود. علوی این پادکست را به شکلی ساده و به دور از هرگونه دستکاری و ادیتهای مختلف ضبط کرده و منتشر میکند. یکی از دلایل محبوبیت و جذابیت این پادکست، جذابیت میزبان آن یعنی سهیل علوی است که با پرداختن به موضوعات چالشبرانگیز و مهمی، مهمانان خود را دعوت به گفتگو میکند. کارآفرینان و افراد متخصص در حوزههای مختلف، در پادکست طبقه 16 با سهیل علوی به گفتگو مینشینند و به بررسی چالشها، کارآفرینی، اکوسیستم و … میپردازند.
سهیل علوی به عنوان میزبان پادکست تجربیات بسیاری دارد. او هم شکست را میشناسد و هم موفقیت را. علوی با توجه به تجربیات بسیاری که هم در داخل و هم در خارج از ایران دارد، به عنوان میزبان، این توانایی را دارد که موضوعات مهم را رصد و شناسایی کند و مهمانان درخور بحثها را دعوت کرده و آنها را به گفتگو درباره آن موضوعات دعوت کند.
پادکست طبقه 16 هم به صورت مجموعهای از اپیزودهای ویدئویی در یوتیوب موجود است و هم میتوان آن را در کستباکس به صورت صوتی شنید. هماکنون بیش از 150 اپیزود از این پادکست منتشر شدهاست.
اپیزود نخست این پادکست در دوران کرونا منتشر شد و در این اپیزود سهیل علوی میزبان محسن ملایری یکی از بنیانگذاران آواتک است. علوی و ملایری در این اپیزود به مشکلات اکوسیستم و فضای کسبوکارها در ایران به تفصیل میپردازند و دلایل رفتن خود از ایران را شرح میدهند. آنها با اشاره به تجربیات و شکستهای خود از استارتاپ ریحون تا آواتک، فضای اکوسیستم را به باد انتقاد میگیرند و مشکلات عدیدهای که مانع رشد کارآفرینها و استارتاپها میشوند را شرح میدهند.
استارتاپ Tribe که به Bettermode تغییر برند داد
استارتاپ Tribe را سیاوش محمودیان، سهیل علوی و محسن ملایری در سال ۲۰۱۸ در تورنتو تاسیس کردند.
با استفاده از پلتفرم بدون نیاز به کد نویسی Tribe، مدیران مختلف میتوانند شبکههای اجتماعی خاص و متمرکز را با رویکردی ماژولار و مبتنی بر API راهاندازی کنند. شرکتها میتوانند یک وبسایت مستقل برای جامعه مشتریان ایجاد کرده و نقاط تماس اجتماعی جذاب را به یک محصول موجود اضافه کنند.
چشمانداز Tribe مشابه سایر شرکتهای زیرساختی مانند Shopify در حوزه تجارت یا WordPress در زمینه محتوا است. (Bettermode) Tribe قصد دارد به عنوان پلتفرم پیشرو در جهان، رشد و مدیریت جوامع و شبکههای اجتماعی را ممکن سازد.
اینوویا معتقد است که این سه بنیانگذار برجسته به دنبال هدفی بسیار بلندپروازانه هستند. جوامع آنلاین نیروی محرکه بسیاری از روندهای فرهنگی، مصرفی و تجاری هستند. (Bettermode) Tribe در حال ساخت پلتفرمی است که این گفتگوها را به شکلی شهودی و مقیاسپذیر ممکن میسازد.
بیانیه تغییر برند Tribe به Bettermode
این شرکت در بیانیهای به تغییر برند خود اشاره کردهاست که به شرح زیر است:
نام Bettermode بیانگر اصلی است که به بهبودهای مداوم و اعتقاد به اینکه هیچ سقفی برای رشد وجود ندارد، اشاره دارد.
قابلیتهای پلتفرم
Bettermode یک پلتفرم جامع برای ایجاد جوامع مشتری با ابزارهای یکپارچهای است که به کسبوکارها کمک میکند تجربه مشتری را بهبود بخشیده و روابط بهتری ایجاد کنند.
تغییرات پس از تغییر برند
نام شرکت، لوگو، وبسایت، جامعه و تمام عناصر برند مرتبط بهروزرسانی شدهاند.
ما یک هویت جدید برند را معرفی میکنیم که به طرز بهتری نشان میدهد پلتفرم ما چه کاری انجام میدهد. این فقط یک ظاهر جدید برای شرکت ما نیست، بلکه بیانگر این است که ما بهطور مداوم بهبود میبخشیم، استانداردهای بالاتری را در همه امور خود تنظیم میکنیم و به ناممان وفادار میمانیم.
چرا “Tribe” به “Bettermode” تغییر برند داده است؟
برای درک اینکه چرا یک تغییر برند کامل ضروری بود، باید به آغاز برگردیم.
نیاز به یک پلتفرم جامعه مشتری
“Tribe” در سال ۲۰۱۸ به عنوان یک پلتفرم جامعه با یک هدف شروع به کار کرد: توانمندسازی کسبوکارها برای ارتباط و کمک به مشتریان در یک جامعه آنلاین مدرن تحت نام برند خود.
همانطور که کسبوکارهای مختلف شروع به راهاندازی جوامع مشتری با پلتفرم “Tribe” کردند، متوجه شدیم که کسبوکارها به قابلیتهای قدرتمند شخصیسازی برای استفادههای خاص خود نیاز دارند. به همین دلیل ما ابزارهای شخصیسازی منحصربهفردی را ایجاد کردیم و ایجاد جامعه بدون نیاز به کدنویسی را با استفاده از قالبهای آماده آسان کردیم.
همچنین دریافتیم که شرکتها از ابزارهای مختلفی برای تعامل با مشتریان برای اهداف تجاری متفاوت استفاده میکنند. بهعنوان مثال، انجمنهای پشتیبانی، پورتالهای ایدهپردازی و بازخورد، پایگاه دانش و غیره به صورت جداگانه عمل میکنند که منجر به ادغام ضعیف دادهها و تجربههای ناقص مشتری میشود.
چه میشد اگر ما میتوانستیم انواع مختلفی از قالبهای آماده را با استفاده از ابزارهای شخصیسازی قدرتمند برای استفادههای مختلف در یک جا بسازیم؟ یک مرکز مشتری واحد که به ارتباط، آموزش و تعامل با مشتریان کمک کند.
این دقیقاً همان تکامل بعدی محصول ما است. در واقع، پلتفرم Bettermode در حال حاضر نزدیک به ۱۰ قالب مختلف ارائه میدهد؛ از بحث و گفتگو و پرسش و پاسخ تا ایدهپردازی و رویدادها.
مأموریت: یکپارچهسازی تعاملات و از بین بردن جزایر اطلاعاتی
از آن زمان به بعد، تکامل محصول به سمت یکپارچهسازی تعاملات مشتری و همچنین ارتباط بهتر برند، مسیر را برای تغییر برند هموار کرد. ما همچنین تصمیم گرفتیم که اصول داخلی خود برای تعالی را از طریق نام برند تأکید کنیم.
وقتی تیمهایی که روابط مشتری را ایجاد میکنند در یک جا با استفاده از یک پلتفرم به مشتریان دسترسی پیدا کنند، کسبوکارها دید جامعتری از تعاملات مختلف مشتری خواهند داشت و تجربه مشتری بهبود مییابد.
حالا به سال ۲۰۲۳ برویم.
تیمهای محصول، ایدهها و بازخوردها را با استفاده از قالبی برای ایدهپردازی جمعآوری میکنند. تیمهای پشتیبانی مشتریان، مراکز منابع و پایگاههای دانشی را ایجاد میکنند. تیمهای بازاریابی در حال تعامل با مشتریان هستند و به کمک آنها رویدادها را سازماندهی کرده و تولید محتوا را گسترش میدهند.