موضوع محیط زیست و بهویژه یکی از زیرموضوعهای این حوزه یعنی بازار پسماند، یک مسئله صرفا محیطزیستی نیست بلکه رنگوروی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم دارد. در کشورهای دیگر گاه یک حزب به خاطر کار مثبت در حوزه محیطزیست، برنده انتخابات میشود یا برخی از مقامات به خاطر مسائل و مشکلات مربوط به پسماند، استعفا میدهند و از قدرت کنار میروند. بازار پسماند ایران هم حساسیتهای ویژه خود را دارد. اما در شکل و رنگ دیگری. حساسیتهایش از این جهت است که این بازار توسط باندها یا همان پیمانکارانی سنتی با قدرت مالی و نفوذ فراوان اداره میشود. این افراد تقریبا در مقابل هر نوع تفکر مدرن و راهکارهای نو و جدیدی استقامت میکنند. البته جدیدا قوانینی و جایگاهی در شهرداری برای حمایت از استارتاپ های جمعآوری پسماند و اپلیکیشنها در حوزه پسماند تعریف و ایجاد شده، اما این تازه آغاز راه است.
دستهای مافیا بر این بازار چمبره زده و درآمد 200میلیارد تومانی شهرداری از این حوزه هم مزید بر علت شده تا بهصورت جدی و واقعی زمینه برای فعالیت جوانان در بازار فراهم نباشد. با وجود همه این سختیها و نبود رگولاتوری قوی، اما استارتاپها و اپلیکیشنهایی راهاندازی شدهاند و در حال فعالیت هستند.
جاروب یکی از این اپلیکیشنهاست که در این گفتوگو با مدیرعاملش یعنی امير نیکمرام، به مسائل و مشکلات این بازار، رشدی که تاکنون داشتهاند، شیوه کاریشان، آیندهای که متصور هستند و… صحبت کردهایم.
گفتگو با مدیر عامل شرکت جاروب، یکی از بنیانگذاران استارتاپ های جمعآوری پسماند
از حدود سال 93 به بعد استارتاپهای زیادی در زمینه محیط زیست شناخته شدند و جایزه گرفتند. اما حالا هیچ خبری از آنها نیست. دلیلش چیست و این ایدههای جایزهگرفته به چه سرنوشتی دچار شدهاند؟
وقتی در مورد استارتاپهای حوزه محیط زیست، جستوجو میکنیم، از حدود سال 93 به بعد در دانشگاههایی همچون شهید بهشتی، تربیت مدرس و در استارتاپویکندهای مختلف، رویدادهایی ویژه محیط زیست برگزار شده و ایدههای برتر و تیمهای برتر هم شناخته شدهاند و جایزه گرفتهاند. اما الان عنوان هر کدام از ایدهها و تیمها را که در فضای وب جستوجو میکنیم، کسبوکاری نمییابیم. همگی شکست خوردند. از سال98 که ما وارد بازار پسماند شدیم، حدود 100 استارتاپ های موفق در حوزه پسماند فعالیت میکردند. در حال حاضر تعدادشان به چندین عدد کاهش یافته است.
بیشتر بخوانید: استارتاپ زیستاپ:سامانه آنلاین جمعآوری و بازیافت و تفکیک زباله و پسماندهای خشک درایران
استارتاپهای زیست محیطی به چه دلیل شکست خوردند؟ چه مانعی بر سر راهشان وجود داشت و دارد؟
ما با معضلی به نام رگولاتوری یا قانونگذاری در این زمینه مواجه هستیم. قوانین موجود اجازه حرکت و رشد و فعالیت را به استارتاپها و اپلیکیشنها نمیدهند. در واقع به هر نوع مدل مدرنی، اجازه فعالیت داده نمیشود. چون مدلها و روشها نو، مانع فعالیتهای سنتی میشوند و سهمی از بازار خواهند گرفت. روحیه مردم هم به نوعی است که از ابزارهای مدرن که سهولت را برایشان بههمراه دارد، استقبال میکنند.
پس چه مسیرهایی برای فعالیت استارتاپ های جمعآوری پسماند و اپلیکیشنهای آنها وجود دارد؟
بهطور کلی برای استارتاپها دو مسیر فعالیت وجود دارد. اول این نکته را بگویم که مسیر سوم، فعالیت مستقل است که بههیچ عنوان چنین امکانی در شهر تهران وجود ندارد. چون ساختار پسماند به این صورت است که شهرداری مالک پسماند تهران است. پسماند به دو دسته خشک و تر تقسیم میشود.
پسماند مدنظر ما، پسماند خشک است. پسماند خشک هر ماه در شهر تهران به صورت اجارهای واگذار میشود. شهرداری تهران هر سال بین 180 تا 200میلیارد تومان از محل پسماند خشک و واگذاری آن به پیمانکاران شهرداری درآمد دارد.
به جز استارتاپهایی که میخواستند مستقل کار کنند که ابدا به آنها اجازه فعالیت ندادند و نمیدهند، دو دسته استارتاپ دیگر وجود دارد. یکی استارتاپهایی که با شهرداریهای مناطق همکاری میکنند. و استارتاپهایی که با پیمانکاران مناطق قرارداد میبستند. بنابراین چنین کسبوکارهایی همیشه کسبوکارهایی درجه 2 بودند. چون یا وابسته به پیمانکار بودند یا وابسته به شهرداری مناطق. از سویی اجازه رشد به آنها داده نمیشد.
به دلیل رسیدن به بند 6 قرارداد پیمانکاری پسماند خشک که شهرداری تهران پیمانکاران را موظف کرده بود که پسماند خشک را جمعآوری بکنند. به این دلیل آنها جوانان صاحب اپلیکیشن را بهنوعی به خدمت میگرفتند و به زیرمجموعه خود اضافه میکردند که بیشتر نقش دکور تبلیغاتی را برایشان داشت. وقتی پیمانکار دیگر میلی هم به ادامه همکاری با این جوانان را نداشت، هیچ اهمیتی نمیداد که مثلا 10هزار یا 20هزار کاربر با این اپلیکیشنها در حال کار هستند. بنابراین بهراحتی همکاریاش را با این جوانان قطع میکرد و کسبوکارها از بین رفتند.
برای حل مشکل استارتاپها و اپلیکیشنها در این زمینه چه راهی را انتخاب کردید؟
ما وقتی با این مشکل مواجه شدیم، از سال98 برای یافتن راهکاری قانونی که بتواند قانونگذار را مجاب بکند که برای فعالیت استارتاپها قانونی وجود داشته باشد، فعالیتمان را شروع کردیم. به سازمان محیطزیست رفتیم و با رئیسش صحبت کردیم و جلسات مختلفی با مشاوران شهرداری و سازمان پسماند داشتیم. در نهایت در بهمن ماه سال98، آییننامهای برای فعالیت قانونی اپلیکیشنها و استارتاپ های جمعآوری پسماند تعریف و ابلاغ شد. ما هم بهعنوان مشاور طرح در کنار فاوا حضور داشتیم.
بیشتر بخوانید: معرفی یک کسب و کار سبز که تصمیم دارد از محیط زیست دفاع کند
دستاوردهاي جلسات با شهرداری و سازمان پسماند و پیگیریها چه بوده است؟
الان رسیدهایم به یک هویت قانونی و مدلی که اجازه فعالیت داریم که بدون نیاز به همکاری با پیمانکار یا شهرداریهای مناطق میتوانیم کار کنیم. در این نقطه به هویت مستقل رسیدیم و توانستیم در سطح شهر تهران کار کنیم.
مشکلات استارتاپ های جمعآوری پسماند چقدر با مشکلات سایر کسبوکارهای استارتاپی در مواجهه با فعالان سنتی بازارها مشابه است؟
ما یک تفاوت جدی داریم با سرویسهایی مثل تاکسیهای اینترنتی یا کسبوکارهای سایر حوزهها و آن این است که کسی که روبهروی ما در این بازار قرار دارد، پیمانکاری است که ثروت چندصدمیلیاردی دارد و اینقدر قدرت دارد که اتفاقات عجیب و غریبی را میتواند رقم بزند. در حوزه زباله و پسماند هم مافیای قوی وجود دارد. اصطلاحات این حوزه هم خاص و ویژه خودشان است. ورود به این فضا یعنی واردشدن به میدان جنگی نابرابر؛ جنگی که یک سوی آن استارتاپها و اپلیکیشنهای نحیف و کمپول قرار دارند و در سوی مقابل آن مافیای پرقدرت و پولدار و دارای نفوذ.
تفاوت دیگر حوزه کاری ما با دیگر بازارها که همیشه در حال مقابله با استارتاپها بهسر میبرند، این است که دولت از حوزه پسماند درآمدزایی سالانه تا 200 میلیارد تومانی دارد. اما در سایر حوزهها، دولت مستقیما درآمدی از آنها ندارد. همین امر کار ما را به شدت سخت کرده است چون حوزه قوانین و رگولاتوری را به سرعت تغییر نمیدهند چرا که رشد کسبوکارهایی از جنس ما به نفعشان نیست. به همین دلیل پیمانکاران مناطق مختلف این حوزه را به همدیگر پاس میدهند و روی بحث پسماند چمبره زدهاند. به همین دلیل با سرویسهای نوپایی از جنس استارتاپی و اپلیکیشنی به شدت مقابله میکنند.
جاروب الان دقیقا چه میکند؟
جاروب که یکی از استارتاپ های جمعآوری پسماند است، در حال حاضر در 2 لاین بیزینسی کار میکند. یکی کسبوکارها که ثبت سفارش میکنند و جاروب برای جمعآوری پسماند خشک آنها اقدام میکند. دوم مردم عادی و خانوارها هستند که میتوانند درخواست داشته باشند و برای خرید پسماندشان اقدام میکنیم. اتفاقی که در جاروب افتاده و برگ برنده ما بوده، این است که ما در جاروب همه چیز را در دل خودمان داریم. آموزشهای اختصاصی، ناوگان اختصاصی و… همچنین تفکیک نهایی هم در یکی از شرکتهای زیرمجموعه جاروب انجام میشود.
بیشتر بخوانید: جشنوارهی خبری نویسبان اسنپ برای حفظ محیط زیست
در ناوگان جاروب چه تعداد خودرو فعالیت میکنند؟
برای گفتن آمارهای مربوط به ناوگان دچار محدودیت هستیم. یعنی اگر آمار رشدمان در این حوزه را بگوییم، با مشکل مواجه میشویم چون پیمانکاران شهرداری دوست ندارند که استارتاپ های جمعآوری پسماند از یک حدی بزرگتر بشوند. در واقع ما در مقابل 22 پیمانکار شهرداری قرار داریم که اصلا و ابدا تمایلی به رشد ما ندارند و ما باید تقریبا مخفیانه کار کنیم. به همین دلیل بسیاری از کارهای بازاریابی و رسانهای را انجام نمیدهیم تا همچنان چراغ خاموش جلو بیاییم. با این روش میخواهیم گستره فعالیتمان را به حدی برسانیم که قدرتی برای مقابله داشته باشیم. در حال حاضر، جاروب دارای 60 خودروی جمعآوری پسماند خشک است که تمام این خودروها به صورت تملیکی در جاروب فعالیت میکنند.
جاروب چقدر کاربر دارد؟
طی 6ماه فعالیت قانونیمان که تاکنون داشتهایم، نسخه وب و نسخه اپ جاروب در مجموع 20هزار کاربر جذب کردهاند.
فکر میکنید تاکنون چند هزار کیلو پسماند خشک از کاربران جاروب جمعآوری کردهاید؟
نزدیک به 300هزار کیلو پسماند تاکنون از شهروندان جمعآوری کردهایم و بین هزار تا 2هزار تومان بابت هر کیلو پسماند خشک، به کاربران هزینه پرداخت کردهایم. این نکته را هم بگویم که پسماند تفکیکشده از پسماند غیرتفکیکشده قیمت بیشتری دارد. ما کاربران را تشویق به تفکیک میکنیم. این پسماندها را به شرکتهای مختلفی از جمله شرکتهای بزرگی چون کاله و میهن که خواهان کاغذ هستند، میفروشیم.
اپهایی چون جاروب با رویکردهای نوینی که دارند، بهواقع و در شکل واقعی میتوانند حامی محیط زیست باشند چون تفکر مدرنی دارند و صرفا دغدغه درآمدزایی و پول بیشتر را ندارند.
مثلا خود ما در جاروب، در حال حاضر، در منطقه6 و خیابان ایرانشهر، ورودی بوستان جوانمردان، کتابفروشیای را به اسم «پسانداز کتاب» راهاندازی کردهایم. با هدف تبدیل پسماند خشک به کتاب؛ در این زمینه بحث ارزشدادن به مقوله پسماند قابلبازیافت و افزایش فرهنگ مطالعه مورد نظرمان بوده است. این فروشگاه، نخستین فروشگاه فیزیکی کتاب بدون دستگاه پوز است؛ به این صورت که کاربر وارد میشود و با 3روش میتواند کتاب بخرد؛ یکی اینکه دو ربات آربیام در آنجا وجود دارد که پسماند کاربر در آنها قرار میگیرد، به کاربر فیش میدهند و کاربر به کتابفروشی میرود و کتاب تهیه میکند. همچنین از طریق امتیازی که کاربر در اپلیکیشن کسب کرده است، میتواند کتاب خریداری بکند و روش سوم اینکه کاربران میتوانند با تحویل کتاب دست دوم، کتاب نو تحویل بگیرند. برای پیشبرد این طرح، همکاری نزدیکی با شهر کتاب داریم.
آینده بازار پسماند در اختیار استارتاپهاست
طی سالهای اخیر اپلیکیشنها و استارتاپهاي مختلفی در حوزه محیطزیست و بهویژه در زمینه پسماند فعالیت خود را آغاز کردهاند اما با همه بزرگی این بازار و زمینههای گسترده برای فعالیت، شاهد ظهور یک استارتاپ یا یک اپلیکیشنها مشهور و بزرگ در این زمینه نبودهایم. حال سوالات زیادی وجود دارد. اینکه چه دلایلی وجود دارد که تعداد زیادی از اپها و استارتاپ های جمعآوری پسماند در همان سال نخست فعالیتشان شکست میخورند و از بازار کنار میروند؟ موانع و مشکلاتشان چه است؟
سوال اساسیتر هم این است که این استارتاپها و اپها چه ارزش افزوده قابلتوجهی به بازار پسماند در جهت حفظ محیط زیست اضافه میکنند؟ وجود این پرسشها و تلاش برای پیداکردن پاسخی برای آنها، موجب شد تا با بنیانگذاران اپها و استارتاپهای این حوزه گفتوگویی داشته باشیم. در ادامه گفتوگوي «شنبه» با سعید ستوده، مدیرعامل اپلیکیشن «کاپزی» را میخوانید که از مافیای بازار پسماند تا تصاویر زشت زبالهگردی کودکان در سطح شهر و موانع مشکلات این اپها صحبت کرده است.
گفتگو با سعید ستوده، مدیرعامل کاپزی از استارتاپ های جمعآوری پسماند
در مورد اپلیکیشن کاپزی توضیح بدهید و اینکه دقیقا قرار است چه بکند؟
اپلیکیشن کاپزی حاصل مشارکت و همفکری شرکتهای بهینه سبز تجارت (سهامی خاص) و شرکت مهندسی نرمافزار کیان تجارت شریف است. موضوع فعالیت این اپلیکیشن جمعآوری پسماند خشک ارزشمند بوده و مجوز فعالیت خود از سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران دریافت کرده است. نرمافزار حاضر قابلیتهای کاربردی مناسبی داشته و سازگار با نیازهای تولیدکنندگان پسماند بوده و تا حد امکان سادهسازی شده است؛ به نحوی که شهروند قادر است تنها با فشاردادن چند دکمه، درخواست خود را ثبت کند. در واقع کار کاپزی این است: جمعآوری پسماند، جداسازی پسماندها و کمک به بازسازی محیطزیست.
بیشتر بخوانید: چالش های استارتاپ های حوزه بیوتکنولوژی گیاهی
از آغاز بهکار و میزان فعالیت کاپزی به عنوان یکی از استارتاپ های جمعآوری پسماند بگویید.
در سال98، شهرداری تهران، فراخوانی داد برای اینکه اپلیکیشنها در سطح شهر تهران پسماند خشک را جمعآوری کنند. در این فراخوان اپلیکیشن ما به نام کاپزی موفق شد و از خرداد99 کارش را بهصورت جدی آغاز کرد. کاپزی در حال حاضر بیش از 2200 کاربر دارد.
وقتی میگویید کاربران، منظورتان خانوارهای تهرانی هستند؟
هم خانوارها و هم شرکتها و جاهای مختلف.
الان چه میزان خانوار در تهران داریم؟
در حال حاضر 8 تا 10میلیون نفر ظرفیت خود تهران است اما در طول روز چندین میلیون نفر وارد تهران میشوند که آنها هم پسماند تولید میکنند. بهطور متوسط اگر هر خانوار را تا 4 نفر حساب کنیم، میتوانیم بیش از 2میلیون خانوار را در سطح شهر تهران بهحساب بیاوریم؛ یعنی جامعه هدف ما تا 2میلیون خانوار است.
بیشتر بخوانید: با تفکیک زبالهها امتیاز جمع کن. بهماند، ناجی کوچک محیط زیست
چقدر به اپلیکیشنها و استارتاپ های جمعآوری پسماند چون کاپزی اجازه میدهند که در فضای جمعآوری پسماند و کمک به محیطزیست فعالیت کنند و از این بازار سهم بگیرند؟
در حال حاضر جمعآوری پسماند به روشی کاملا سنتی و توسط فعالانی انجام میشود که دهههاست در این بازار کار میکنند. سطلهای زباله را همه ما در معابر و خیابانها دیدهایم. اتفاق ناهنجار هم مربوط به افرادی است که در سطلهای زباله به جمعآوری پسماند اقدام میکنند. این افراد پسماند را در معابر تفکیک میکنند. چون پسماند خشک با پسماند تر مخلوط شده و هنگام تفکیک این پسماندها توسط زبالهگردها، صحنههای ناراحتکنندهای ایجاد میشود.فعالان سنتی این بازار، علاقهای ندارند که اپلیکیشنها در این زمینه فعال شوند.
چون با فعالشدن و فراگیرشدن فعالیت اپلیکیشنها و استارتاپ های جمعآوری پسماند ، دیگر پسماندهای خشک وارد سطلهای زباله در معابر و کوچهها و خیابانها نمیشوند. بنابراین سطلهای زباله فقط حاوی پسماندهای تر خواهند بود. و وقتی با پسماند خشک مخلوط نباشند، از حجم بسیار پایینتری برخوردار هستند. بنابراین بخش عمدهای از بحث مربوط به جمعآوری و هزینههای جمعآوری که توسط ناوگان جمعآوری پسماند شهرداری انجام میشود، کمتر میشود.
در حال حاضر مشکل اصلی استارتاپ های جمعآوری پسماند چیست؟
مشکلی که در حال حاضر در ارتباط با جمعآوری پسماند خشک توسط اپلیکیشنها و استارتاپها وجود دارد این است که این اپها فضای فیزیکی برای جمعآوری پسماند خشک در اختیار ندارند. اگر چنین فضایی در اختیارشان قرار بگیرد، رشد بسیار بیشتری خواهند داشت. در روش سنتی، در هر منطقهای از تهران، مکانی برای تفکیک زباله دارند. یعنی پسماندهایی را که جمعآوری میکنند، در آن فضای فیزیکی تفکیک میکنند. وقتی ما پسماند را از شهروند تحویل میگیریم، اما بعد از آن برای نگهداشتنش مشکل داریم. در فضای سنتی، شهروندان پسماندهای خود را بهصورت رایگان در سطلهای زباله میاندازند اما ما پسماندها را از آنها خریداری میکنیم. هر کیلو پسماند خشک را بهطور متوسط را تا 2هزار تومان خریداری میکنیم. ما باید این پسماند را بفروشیم. هزینه ناوگان را هم داریم. برای هر خودرو وانت هم که از صبح تا بعدازظهر، پسماندهای خشک را جمعآوری کرده باید تا 200هزار تومان هزینه بدهیم.
در مورد زبالهگردی:
ما میخواهیم چهره شهر را از زشتیهای زبالهگردی پاک کنیم. این افراد توسط گروههایی که در آن مناطق فعالیت میکنند، مدیریت میشوند. این افراد که به صورت سنتی در این حوزه فعال هستند، روال قانونی ندارند. بیشتر شبیه متکدیهایی هستند که سر چهارراهها حضور دارند. این افراد زبالهگردها را استخدام میکنند و با دستمزد اندکی، آنها را بهکار میگیرند و تصاویر زنندهای را در سطح شهر رقم میزنند. در حالی که مافیایی که پشت این قضیه است، ماشین آخرین مدل سوار میشود. اما اصطلاح کودکان کار را ایجاد میکنند و این کودکان به نوعی قربانی هستند.
گردش مالی سالانه بازار پسماند و زباله در تهران چقدر است؟
طی هر شبانهروز در تهران، 2300 تن پسماند خشک قابلبازیافت تولید میشود. درصدی از این میزان پسماند توسط ترکیبشدن با پسماندهای تر، دفن میشود. با درنظرگرفتن این 2300 تن، اگر قیمت هر کیلو را 2هزار تومان در نظر بگیریم، رقم بزرگی بهدست میآید. همین رقم بزرگ و جذاب موجب شده تا فعالان سنتی بازار پسماند، موانع بسیاری بر سر راه فعالیت استارتاپ های جمعآوری پسماند و اپلیکیشنها ایجاد کنند.
اگر دستهای سنتی یا مافیا را از بازار پسماند کوتاه کنند، شما بهعنوان دارندگان اپلیکیشنها و صاحبان استارتاپ های جمعآوری پسماند چه ارزش افزودهای به بازار پسماند اضافه میکنید؟
نخستین ارزش افزودهای که اضافه میکنیم، این است که تصاویر ناراحتکننده از کودکان زبالهگرد را از سطح شهر جمع میکنیم. چون ما پسماند خشک را از خانوادهها و شرکتها تحویل میگیریم و دیگر نیازی نیست که پسماندها را در سطل زباله بیندازند.
مورد بعدی مربوط به زبالههایی است که در نزدیکی فرودگاه امام خمینی جمع شده است. 60درصد از پسماند خشکی که باید جدا شود، همراه با پسماند تر دفن میشود. به همین دلیل دریاچهای از شیرابههای سمی در آرادکوه جمع شده است. شیرابههایی که محیط زیست را با تهدید جدی مواجه کرده است. پرندگان مهاجر از سطح شهر تهران به خیال آب به سراغ آن میروند و با سمّ آن شیرابهها کشته شده و در مناطقی دورتر میمیرند. و توسط حیوانات دیگر خورده میشوند و سپس آن حیوانات از بین میروند و این چرخه نابودی ادامه دارد.
نکته دیگر در مورد شیرابههای سمّی مربوط به این مسئله است که این شیرابههای کشنده به آبهای زیرزمینی نفوذ میکنند و آبهای زیرزمینی را به مواد مختلف شیمیایی آلوده میکنند و جان انسانها و دیگر جانوران را به خطر میاندازند. البته در آرادکوه دستگاههای بزرگ تفکیک زباله وجود دارد که بخشی از پسماندهای خشک یعنی بین 10 تا 15درصد در آنجا جداسازی میشود. اما باز هم بخش بزرگی از پسماندهای خشک کماکان دفن میشوند.
راهحل پیشنهادی شما برای حل بحران شیرابهها چیست؟
با یک آموزش ساده به شهروندان، میتوان پسماند خشک را از تر جدا کرد و مانع ایجاد چنین شیرابههای کشندهای شد. چون با آموزش به خانوادهها، آنها میتوانند شیرابهها را در فاضلاب منزل تخلیه کرده و مانع رفتنش به آرادکوه بشوند که کمک بسیار بزرگی به محیط زیست خواهد کرد. در حال حاضر، معضل بزرگ شهر تهران همین قاطیشدن پسماندهای خشک و تر است. ما باید به سمت پسماند خشک بدون زباله حرکت کنیم. وگرنه معضل پسماند و زباله بهویژه در کلانشهرها، هر روز بدتر میشود.
اگر اپلیکیشنها بتوانند مردم را متقاعد کنند به اینکه قبل از اینکه پسماندها را در سطلهای زباله بیندازند، هم درآمد مالی برایشان دارد و هم کمک بزرگی به محیط زیست میکنند. اپها و استارتاپ های جمعآوری پسماند به خاطر نوع نگاهی نو و جذابی که دارند، ابزارهای بهتر و محبوبتری برای کاربران هستند و در صورت هموارشدن مسیر فعالیتشان، رشد خوبی را تجربه خواهند کرد.
الان مهمترین موانع مسیر استارتاپ های جمعآوری پسماند مانند کاپزی چیست؟
اول اینکه مافیای سنتی قدرتی دارند که فشارشان موجب میشود که مراکز قانونی هم به سختی بتوانند از ما حمایت کنند. باید سازوکار کسبوکارهای مثل ما بهمثابه حرکتی قانونی شناخته شود و با قانونگذاری از آنها حمایت شود. مثلا به ما هم فضای فیزیکی بدهند.
کاپزی در حال حاضر توان جمعآوری چه میزان پسماند را دارد؟
ما در حال حاضر، بهصورت روزانه توان جمعآوری 7 تا 8 تن بار را داریم. اما طبق پیشبینیهایی که کردهایم، در آینده نزدیک، این میزان به 200 تن در روز افزایش مییابد. الان این پسماندها را از سطح شهر تهران خارج میکنیم و به مراکزی که آنها را خریداری میکنند، ميبریم.
برای کسب و کارتان سرمایه جذب کردهاید؟
بله.
چقدر سرمایه جذب کردهاید؟ میخواهم با اشاره به عدد و رقم، دیدگاهی هم ایجاد شود برای بچههایی که علاقهمند به فعالیت در این حوزه هستند.
برای ورود به این حوزه، با سرمایهای کمتر از 5 میلیارد تومان نمیتوان کاری از پیش برد. شهرداری باید حداقل مرکزی را برای جمعآوری پسماندها در اختیار استارتاپ های جمعآوری پسماند و اپلیکیشنها در نظر بگیرد تا هزینه سرباری جهت جمعآوری پسماند خشک نداشته باشند. اگر چنین امکانی وجود داشته باشد، هزینههای فعالیت در این حوزه هم کمتر میشود.
در حال حاضر ناوگانتان از چند خودرو تشکیل شده است؟
10 خودرو.
آیا این احتمال وجود دارد که ناوگان استارتاپ های جمعآوری پسماند هم بتوانند جایگزین فعالان سنتی و مافیای این حوزه بشوند؟
مانند اتفاقی که برای آژانسهای اتومبیل و جایگزینیشان با تاکسیهایی اینترنتی اتفاق افتاد.
صددرصد این اتفاق میافتد، چون فرایند سنتی پاسخ مناسبی به معضل پسماند نداده است. همچنین در مورد زبالهگردی کودکان و… کاریکاتورهایی در کشورهای مختلف از ایران کشیدند که برای من دارنده اپلیکیشن، یک درد است و قابل تحمل نیست. مردم در نهایت باید پسماند خشک را زباله ندانند و به آن به چشم فرایند دیگری نگاه کنند. این اتفاق هم تنها در سایه آموزش رخ خواهد داد. اما تاکنون آموزش فراگیر و تاثیرگذاری از سمت فعالان سنتی این بازار وجود نداشته است.
بیشتر بخوانید: توسعه پایدار تنها راه فرار از کابوس فردا
تیم کاپزی الان چندنفره است؟
10 نفر در دفتر مرکزی، 30 نفر آموزشگر در سطح شهر تهران، حدود 20 نفر هم به صورت مجازی و تلفنی با شهروندان صحبت میکنند تا به آنها آموزش بدهیم و پسماندشان را جمعآوری کنیم و همچنین 10خودرو هم در ناوگان داریم یعنی 10 راننده. یعنی در حال حاضر، بیش از 70 نفر در کاپزی فعالیت میکنند.
سنتیها استارتاپ های جمعآوری پسماند را نمیخواهند
حوزه پسماند در ایران بازار بزرگی دارد. یعنی به ازای هر خانوار ایرانی حجم بالایی از پسماند در طول شبانهروز تولید میشود. بازیافت این پسماندها که به خشک و تر تقسیم میشوند. مقولهای جدی برای اقتصاد و مهمتر از آن برای محیط زیست است.
در همین تهران، به عنوان پایتخت ایران، هر از گاهی بویی ناخوشایند در سطح شهر میپیچد و هیچگاه هم منشأ و مبدأ درست آن را اعلام نکردهاند. اما یکی از گمانهزنیها مربوط به این نکته است که احتمالا این بو از زبالهها و پسماندها باشد.
در تهران و در ساختار سنتی جمعآوری و بازیافت پسماندها، گروههایی تحت عنوان پیمانکار با شهرداری همکاری میکنند. اما آنچه کماکان محل مناقشه است، شیوه بازیافت، مقدار بازیافت، سود و فایده روشهای نوین و خلاقانه و… است که هنوز پاسخ درستی برایشان وجود ندارد.
ظاهرا گروههای سنتی مانعی جدی در مسیر ورود استارتاپ های جمعآوری پسماند هستند. در تهران بیش از 2میلیون خانوار در طول شبانهروز به تولید پسماند میپردازند. اما آمار مربوط به استارتاپها و اپلیکیشنهای این حوزه همچنان از عدد هزار فراتر نرفته است. بین 2 تا 10هزار که رقم بسیار پایینی است. بنابراین باید موانع موجود از سر راهشان برداشته شود تا بتوانند رشد کنند.
امیر نیکمرام، مدیرعامل جاروب
امیر نیکمرام، در دانشگاه آزاد کامپیوتر خوانده است. پیش از جاروب فعالیتهای مختلفی داشته و بهعنوان مثال چاپخانه دارا را راهاندازی کرده که الان ناشر و چاپکننده اصلی کتابهای نشر چشمه است. همچنین مدیر گروه سلامت هفتهنر بوده که سایتهای هایدکتر و الودکتر هم که در آن زمان جزو سایتهای موفق در حوزه سلامت ایران بودند، در این مجموعه حضور داشتهاند. نیکمرام فعالیتهای زیادی در حوزه راهاندازی استارتاپ داشته است. میگوید در حوزه سلامت، استارتاپ داروپیچ را راهاندازی کردیم که شکست خورد. همچنین چندین استارتاپ دیگر را هم راهاندازی کرده که بهنحوی شکست خوردهاند و از بازار کنار رفتهاند. الان همه تمرکزش روی استارتاپ جاروب است.
جاروب سامانه جمعآوری پسماند خشک در محل کاربران است؛ ابزاری که بهسادگی امکان تحویل پسماند خشک را هر کجای شهر تهران که باشید، فراهم میکنــد. کاربران میتوانند از طریق اپلیکیشن یا سایت با یک ثبتنام ساده، طبق برنامه پسماند خشکشان را در محل دلخواه به جاروب تحویل بدهند و امتیازهای متنوع و ارزشمند دریافت کنند.
نیکمرام در مورد اهمیت حوزه پسماند میگوید: موضوع پسماند، یک مسئله حیاتی برای محیط زیست است. ضمن اینکه این حوزه همواره رنگوبوی سیاسی و اجتماعی داشته است و همیشه یک موضوع فرهنگی هم شمرده میشود. بنابراین حوزه بسیار مهمی است. ما در این حوزه نوپا هستیم. همچنانکه جاروب را در سال97 شروع کردیم، اما در کشورهای دیگر، حضور کسبوکارهای مدرن در این حوزه، سابقه طولانیتری دارد. جاروب در ادامه رشدش، با جذب سرمایه از شناسا در سال98، به کارش ادامه داده است.
سعید ستوده، مدیرعامل کاپزی
کارشناس ارشد مهندسی آیتی است. از سال88 تاکنون در زمینه راهاندازی استارتاپهای مختلف فعالیت کرده و تاکنون بیش از 10 اپلیکیشن موفق را طراحی و تولید کرده است. در حال حاضر هم با راهاندازی اپلیکیشن کاپزی، در حوزه پسماند و محیط زیست فعال است. استارتاپی که با وجود سنگاندازیهای مختلف فعالان سنتی این حوزه و عدم شفافیت رگولاتوری در این زمینه، به راه خود ادامه میدهد. به گفته ستوده، کاپزی ابزاری کاربردی و ساده است که بهراحتی امکان ثبت سفارش و جمعآوری پسماند خشک کاربران را در هر کجای شهر تهران که باشند، فراهم میکند.
کاربران با ثبت سفارش از طریق اپلیکیشن، میتوانند پسماند خشک خود را طبق برنامه و در محل دلخواه به کاپزی تحویل بدهند و در ازای پسماند، پول دریافت کنند. برای استفاده از کاپزی کافی است که کاربران اپ را نصب کنند، ورود و ثبتنام را انجام بدهند، نوع پسماند خود را انتخاب کرده و اطلاعات خود را تکمیل کنند و با ثبت آدرسشان، درخواست جمعآوری پسماندشان را ارسال کنند.