راهانداختن یک کسبوکار، بهخصوص در دوران شکوفایی سرمایهگذاری خطرپذیر و درخشش استارتاپها و ارزشگذاریهای عجیب و غریب و غیرواقعی برای ایدههای معمولی، کار چندان دشواری نیست. اما پایهگذاری کسبوکاری که بتواند طی چند سال تبدیل به یک قطب در صنعت خود شود و رقبایی مثل مایکروسافت و ادوبی را به چالش بکشد، حتی روی کاغذ غیرممکن بهنظر میرسد. ولی چهره برگزیده این هفته ما یعنی ملانی پرکینز و همسرش، همبنیانگذاران پلتفرم طراحی گرافیکی Canva، نماد بیتوجهی به غیرممکنها هستند: زوج جوان استرالیایی که موفق شدهاند کسبوکار خانگی دوران دانشجویی خود را تبدیل به شرکتی جهانی و یکی از معدود یونیکورنهای سودده دنیای فناوری کنند. مشارکتی که از یک ایده ساده شروع شد. اما به لطف شناخت نیاز کاربران، تلاش مداوم، ثبات قدم و رویکردی متفاوت به مدیریت و حل مسائل امروز تبدیل به یکی از معروفترین و پرکاربردترین پلتفرمهای طراحی برای همه شده است. آنچه میخوانید و گوش میکنید، داستان فراز و نشیبهایی است که ملانی پرکینز بنیانگذار canva برای تبدیلشدن به دومین زن ثروتمند استرالیا و یکی از موفقترین مدیران عامل زن دنیای فناوری طی کرده است.
مطلب پیشنهادی: همه چیز در مورد استارتاپ یونیکورن
بذرهای موفقیت ملانی پرکینز بنیانگذار canva
ملانی پرکینز در سال 1987 در شهر پرث در غرب استرالیا از مادری استرالیایی و پدری مالزیایی (با اصالت فیلیپینی-سریلانکایی) متولد شد. داستان زندگی او در کودکی نکته عجیب و قابلتوجهی ندارد. اما بدونشک ملانی از همان ابتدا خصوصیاتی مثل سختکوشی و تلاش هدفمند را که در بسیاری از کارآفرینان موفق دیده میشود، از خود نشان میداد. برای مثال، وقتی در دوران دبیرستان به رشته اسکیت نمایشی روی یخ علاقهمند شده بود، هر روز ساعت 4:30 صبح برای تمرین از خواب بیدار میشد. و در 14 سالگی اولین کسبوکار خود را با فروش روسریهای دستدوز به فروشگاههای محلی پرث آغاز کرد.
مطلب پیشنهادی: مهمترین چالشهای زنان در استارتاپها
جرقه ایده طراحی نرمافزار گرافیکی با تجربه کاربری آسان
هرچند این پیشزمینه فعالیت منظم فیزیکی بعدها بسیار برای او مفید واقع شد، پرکینز پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان بهجای دنبالکردن آرزوهای ورزشیاش به دانشگاه استرالیای غربی رفت تا در رشته ارتباطات، روانشناسی و تجارت بهتحصیل بپردازد. او که از قبل طعم کسب درآمد و استقلال مالی را چشیده بود، در دانشگاه هم بیکار ننشست و در قالب تدریس خصوصی نحوه کار با نرمافزارهای طراحی گرافیکی مثل فوتوشاپ به باقی دانشجویان به کار خود ادامه داد. اینجا بود که پرکینز متوجه یکی از ضعفهای اساسی پلتفرمهای طراحی گرافیکی توانمند و فراگیر بازار و دلیل عدم استقبال کاربران معمولی از آنها شد.
به گفته خود پرکینز در مصاحبه با CNBC: «دانشجویان یک ترم تمام را تنها به یادگرفتن جای دکمهها و کنترلهای مختلف میگذراندند و این بهنظر واقعا مسخره میآمد. به نظر من در آینده قرار بود همه در فضای آنلاین و بهصورت همکاری از راه دور و با ابزارهایی بسیار بسیار سادهتر از این کار کنند.» در نتیجه ملانی 19ساله بههمراه دوست و همسر آیندهاش کلیف اوبرخت از دانشگاه بیرون آمدند تا به رویای خود جامه عمل بپوشانند و اینطور بود که پرکینز از سال2007 کار خود را بهعنوان یک کارآفرین از اتاق پذیرایی خانه مادرش شروع کرد.
مطلب پیشنهادی: راه اندازی کسب و کار اینترنتی بدون سرمایه
ایده ساده و درخشان ملانی پرکینز به واقعیت پیوست
کسبوکار اول پرکینز و همسرش Fusion Books نام داشت و به دانشآموزان اجازه میداد با مراجعه به سایت و استفاده از یک ابزار ساده بکش-و-بنداز و مجموعهای از قالبهای از پیش تعیینشده، صفحه خودشان در کتاب سال یا Yearbook مدرسه را با مجموعهای از عکسها، تصاویر و فونتهای مختلف طراحی کنند. این ایده بسیار جذابی بود که میتوانست باعث صرفهجویی در زمان و هزینهها شود و برای مدارس گزینه جذابی بهشمار میرفت.
البته شغل معلمی مادر ملانی و دستداشتن او در هماهنگیهای مربوط به چاپ کتاب سال مدرسه هم در این انتخاب بیتاثیر نبود. ملانی دیده بود که چاپ کتاب سال چقدر زمانبر است و متوجه شده بود این مسئله میتواند به یک بازار اختصاصی و سودده تبدیل شود. البته آنها ابتدا قصد داشتند نرمافزاری اختصاصی برای کمک به تسهیل کل روند طراحی هم توسعه دهند. اما پرکینز با واقعبینی و بهدلیل وجود رقبای قدرتمند و نبود منابع کافی از این ایده صرفنظر کرد.
ملانی پرکینز بنیانگذار canva علاوه بر رفتار سنجیده و آیندهنگری خود از یک مزیت دیگر هم برخوردار بود و آن حمایت همهجانبه خانواده و همسرش از فعالیتهای او بود. اوبرخت در این دوران شخصا با مدارس تماس میگرفت تا آنها را به استفاده از محصولشان ترغیب کند و پدر و مادرش معمولا در روند چاپ، بستهبندی و توزیع کتابهای سال برای مشتریان به او کمک میکردند. این تلاش پیوسته در کنار انتخاب بازار مناسب هدف، از شرکت کوچک آنها یک کسبوکار موفق بینالمللی ساخت.
شرکت Fusion Books در کمتر از 5 سال نهتنها بزرگترین تولیدکننده کتاب سال مدارس در استرالیا شده بود. بلکه دامنه فعالیتهای خود را به فرانسه و نیوزلند هم گسترش داده بود. کسبوکاری با پایگاه مستحکم که تا همین روز به کار خود ادامه میدهد، اما دیگر تنها دغدغه پرکینز نیست.
مطلب پیشنهادی: زنان کارآفرین هرگز نباید ناامید شوند
داستان جذب سرمایهگذار برای استارتاپ canva
رویای پرکینز «قابل دسترس کردن طراحی گرافیکی برای همه» بود و Fusion Books تمام آنچه میخواست نبود. بنابراین برای توسعه پلتفرم خود شروع به کار و جذب سرمایهگذار کرد. البته مثل اکثر داستانهای واقعی، این تلاشها تا مدتها بیثمر بود و بهگفته پرکینز بیش از 100سرمایهگذار در محدوده پرث به او «نه» گفتند. اما پرکینز و همسرش دست از تلاش برنداشتند و همین زمینه دیداری سرنوشتساز را برایشان فراهم کرد.
آنها در سال2011 و در حاشیه یک کنفرانس طرح ایدههای استارتاپی در شهر خودشان، موفق به دیدار با یکی از سرمایهگذاران خطرپذیر مطرح سیلیکونولی به نام بیل تای شدند. البته از این دیدار هیچ سرمایهای بهسمت کسبوکار پرکینز و اوبرخت سرازیر نشد. اما بیل تای مشخصا تحتتاثیر پرکینز و استعدادش قرار گرفته بود. هرچند به گفته خود ملانی «از نظر خودم او خیلی علاقهای به چیزی که داشتم میگفتم نداشت چون سرش به گوشیاش گرم بود و من این را به معنی بیتوجهیاش به آنچه من درباره آینده صنعت چاپ و نشر درسر داشتم درنظر گرفتم.» اما وقتی به خانه رسید متوجه شد تای در این بین درحال معرفی او به دوستانش بوده است.
البته ورود به حلقه استارتاپی سیلیکونولی و جذب سرمایه از کارکشتهترین سرمایهگذاران خطرپذیر جهان به گفتن ساده است و در عمل حتی برای پرکینز استرالیایی بسیار دشوار مینمود. همانطور که گفتیم بیل تای از همان ابتدا شروع به سرمایهگذاری روی طرح پرکینز نکرد. اما از آنجا که در او توان بالقوه بسیاری دیده بود، سعی کرد به او راه و چاه موفقیت و نفوذ به سیلیکونولی را نشان دهد.
مطلب پیشنهادی: چه زمانی برای استارتاپمان سرمایه گذار جذب کنیم!
موجسواری کن تا کامروا باشی!
روش تای در این زمینه منحصربهفرد بود. چراکه بیشتر شبکهسازیها و جلسات کاری خود با دیگر سرمایهگذاران و کارآفرینان را در قالب یک باشگاه کایتسرفینگ بهنام MaiTai انجام میداد و علاقهمند بود پرکینز و همسرش به جمع آنان بپیوندند. اینجا بود که سابقه ورزشکاری ملانی به کمکش آمد. چراکه باید بهسرعت ورزشی جدید و چالشبرانگیز را فرا میگرفت تا بتواند پای ثابت جمع سرمایهگذاران احتمالی آینده خود شود. به گفته خود پرکینز این ورزشی نبود که خودش بهصورت طبیعی بخواهد دنبال کند. اما از آنجا که ارتباطات کاری و شبکهسازی چندانی نکرده بود، تصمیم گرفت این روش را امتحان کند تا بتواند خود را هرطور هست در جمع بگنجاند.
این تلاشها بهسرعت موفق شد و این زوج جوان شروع به ملاقات با سرمایهگذاران مشتاق، استخدام تیم فنی و توسعه پلتفرم طراحی آنلاین خود که Canva نام داشت، کردند. جهش بزرگ بعدی در سال2012 و با کمک لارس راسموسن، مشاور فنی شرکت و همبنیانگذار گوگل مپز که از طریق بیل تای با آنها آشنا شده بود، اتفاق افتاد. راسموسن پرکینز و اوبرخت را با کمرون آدامز که یک توسعهدهنده نرمافزار با دانش فنی کافی و مورد نیاز آنها بود، آشنا کرد تا همبنیانگذار سوم و مسئول فنی طرح به شرکت اضافه و روند رشد آن شتابی تصاعدی بگیرد.
مطلب پیشنهادی: ۵ اشتباه رایج استارتاپها هنگام جذب سرمایه
رشد canva در کمترین زمان ممکن
البته اینجا کمی شانس هم به کمک پرکینز آمد. چراکه با رشد سریع اینستاگرام و توییتر نحوه ارتباط شرکتها و افراد با هم را متحول کرده بود و این باعث محبوبیت بیسابقه ابزارهای طراحی گرافیکی آنلاین شد. پلتفرم Canva راهی سریع و ارزان برای تولید محتوای گرافیکی زیبا بود و همین عامل باعث رشد مشترکان آنها به بیش از 50 هزار نفر در همان ماه اول شد. تنها چندماه بعد و در آستانه پایان اولین راند سرمایهگذاری پلتفرم آنها بیشتر از توانش مشترک داشت و باعث شد دولت استرالیا مبلغ 1.5 میلیون دلار سرمایه جمعآوری شده را دو برابر کند تا این شرکت آیندهدار در استرالیا باقی بماند.
کمی بعد در تابستان سال 2013 سایت Canva بهصورت رسمی فعالیت خود را شروع کرد. و تنها یک سال زمان لازم داشت تا به بیش از نیممیلیون مشترک برسد. این موفقیت مثالزدنی پلتفرم Canva نهتنها پرکینز را بهسرعت تبدیل به اولین مدیرعامل یک استارتاپ استرالیایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار استرالیا کرد. بلکه توانست در کمتر از 10سال او را تبدیل به دومین زن ثروتمند این کشور کند.
مطلب پیشنهادی: ۵ روش برتر رشد و مقیاسپذیری استارتاپ خود
ملانی پرکینز بنیانگذار استارتاپ canva، یک ایده، سالها تلاش و یک یونیکورن سودده!
امروزه Canva با بیش از نیم میلیارد دلار درآمد، دفاتری در استرالیا، فیلیپین و چین و بیش از 55میلیون کاربر فعال در ماه، یکی از موفقترین پلتفرمهای طراحی گرافیکی آنلاین بهشمار میرود. و در حال تبدیلشدن به رقیبی جدی برای پلتفرمهای مشابه مایکروسافت و ادوبی است. اما در دنیایی که سرمایهگذاری خطرپذیر در حال تبدیل به یک طرح پانزی بزرگ است، همبنیانگذاران با نقدکردن سهام خود سودهای میلیارد دلاری میکنند و چکهای میلیارد دلاری صندوقهایی مثل SoftBank برای طرحهای بیارزشی مثل WeWork نوشته میشوند، پرکینز و اوبرخت سبک خودشان را دارند.
رادیو شنبه: زنان در عرصه استارتاپهای یونیکورن
کمال در سادگی
آنها زندگی سادهای دارند، از تجملات دوری میکنند. عجیبتر از همه اینکه علیرغم معایب ذاتی مدل Freemium کسبوکار Canva در جذب سرمایه، در مدتی کوتاه شرکتشان را به سوددهی برسانند. به گفته پرکینز آنها بهخاطر دقت فراوانی که در مدیریت سرمایه ورودی داشتهاند، توانستهاند از سال2017 به سوددهی برسند. این خصوصیتی است که این روزها بهندرت میتوانید در استارتاپها، آنهم یونیکورنها، پیدا کنید.
رادیو شنبه: بوم مدل کسب و کار چیست؟
عوامل موفقیت و سوددهی استارتاپ canva
بخشی از این موفقیت ناشی از درگیری مستقیم پرکینز در روند جذب و آشناسازی نیروهای جدید برای شرکت بهصورت فردی، شریککردن آنها در واقعیتهای عملکرد مالی شرکت و نیز دید راهبردی است که در گسترش فعالیتهای کسبوکارش به آن پایبند بوده است. در این بین نقش اوبرخت هم بهعنوان همسر و هم بهعنوان مدیر عملیاتی شرکت در این دوران قابل چشمپوشی نیست. او با نقش موثری که در گسترش حضور بینالمللی این شرکت، از جمله افتتاح دفاتر مانیل و سیدنی و چین دارد، یکی از ارکان اساسی موفقیت Canva محسوب میشود.
بهخصوص آنکه این شرکت استرالیایی یکی از معدود نمونههای موفق کسبوکارهای مشابه در بازار مستعد و عظیم چین بهشمار میرود. در نتیجه سرمایهگذاران به این شرکت بهچشم کسبوکاری معتبر و نه یک ایده نگاه میکنند. به همیل دلیل هم ارزشگذاری این شرکت در 2 سال اخیر با رشدی خیرهکنند از 3.2 به رقم باورنکردنی 15 میلیارد دلار رسیده که در این بین سهم پرکینز و اوبرخت حدود 8 میلیارد دلار برآورد میشود.
رادیو شنبه: افسانه موفقیت کارآفرینان جوان!
چالشهای درپیشرو برای ملانی پرکینز بنیانگذار استارتاپ canva
همانطور که گفتیم مدل کسبوکار Freemium علیرغم تاثیرگذاری در جذب تعداد بالایی از کاربران، در نهایت از نظر اقتصادی توان سوددهی مناسبی ندارد. همچنین ادوبی هم بیکار ننشسته و از سال2016 با عرضه Spark وارد بازار خدمات آنلاین رایگان مشترکمحور شده است. به همین دلیل در سالهای اخیر Canva بیشتر روی تولید محصولات مناسب حرفهایها و شرکتها تمرکز داشته است، هرچند راه درازی تا رسیدن به جایگاه بالا دارد. این تلاش شامل افزودن قابلیتهای جدید و بیشتر به پلتفرم Canva و تبدیل آن به یک مجموعه کامل نرمافزاری برای تولید و مدیریت محتوا بوده است.
این شرکت درحال حاضر با وجود استفاده بیش از 85 درصد از شرکتهای لیست 500 شرکت برتر نشریه Fortune از پلتفرم Canva و جذب حدود 4 میلیون کاربر حرفهای، هنوز سهم قابل توجهی از بازار عظیم نرمافزارهای طراحی گرافیکی ندارد. اما پرکینز مطمئن است که او و تیمش میتوانند از پس این فشارها بر بیایند. آینده برای Canva و پرکینز روشنتر از همیشه بهنظر میرسد و بهنظر میرسد ملانی پرکینز بنیانگذار canva احتمالا میتواند به تمام دنیا ثابت کند که «برای داشتن یک کسبوکار موفق استارتاپی نیازی نیست حتما در سیلیکونولی یا ایالات متحده زندگی کنید».
رادیو شنبه: داستان کلابهاوس (Clubhouse) از ابتدا تاکنون