در بین شبکههای اجتماعی، توییتر جایگاه منحصربهفردی دارد. امروزه بیش از 80درصد رهبران جهان در توییتر فعالیت دارند. میتوان گفت از نظر سرعت انتشار اخبار، حضور چهرهها و بنگاههای رسمی و تاثیری که بر جریان اطلاعات در اینترنت میگذارد، بیرقیب است. جک دورسی، مدیرعامل و همبنیانگذار توییتر نیز در بین چهرههای شاخص دنیای فناوری همینقدر منحصربهفرد است. میلیاردری که ظاهرش خیلی شبیه به میلیاردرها نیست. روزی یک وعده غذا میخورد، یکسوم ثروتش را برای مقابله با کرونا اختصاص میدهد، ولی برای سفر به میانمار جنگزده میرود، با سران کشورها دیدار میکند و بارها برای ادای توضیحات بیشتر درباره فعالیتهای شرکتش به کنگره ایالات متحده فراخوانده شده است. اما بنیانگذار توییتر از روز اول چنین شخصیتی نبود. درواقع او برای تبدیلشدن از یک برنامهنویس خجالتی که میخواست دنیای فناوری اطلاعات را رها کند و به صنعت مد بپیوندد تا یک چهره تاثیرگذار بینالمللی، مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده است. مسیری که قصد داریم در گزارش این شماره بیشتر به جنبههای ناشناخته آن بپردازیم.
جیک اول
ماجرای شروع به کار توییتر مانند همه ابعاد دیگرش جنجالی و سرشار از حاشیه است. تقریبا همه جک دورسی را، که در کنار بیز استون و اوان ویلیامز بهعنوان همبنیانگذاران توییتر شناخته میشوند، خالق اصلی و بنیانگذار توییتر میدانند. اما داستان توییتر با جک دورسی شروع نشده است. اگر در توییتر به دنبال کاربری بهنام نواه گلس با نام کاربری @noah بگردید، به پروفایلی با حدود 44هزار دنبالکننده برخواهید خورد که در قسمت Bio آن نوشته شده: «من اینجا را راه انداختم.». این حساب کاربری، که سالهاست مثل صاحبش فعالیتی در توییتر ندارد، متعلق به یکی از همبنیانگذاران اصلی این شرکت است که قبل از رسیدن به موفقیت و شهرت، از آن اخراج شد. اما برای اینکه بهتر متوجه شویم چرا و چطور این اتفاق افتاد، باید کمی به عقبتر بازگردیم.
مطلب پیشنهادی: ۳ سوالی که هر بنیانگذاری باید هر ۶ماه یک بار از خود بپرسد
اولین و اصلیترین بنیانگذار توییتر که بود؟
داستان توییتر در اوایل دهه 2000 میلادی و در شهر سانفرانسیسکو آغاز شد. در این دوران که آغاز دوران شکوفایی اینترنت و روزگار خوش ایدههای عجیب و غریب محسوب میشد، نواه محصولی طراحی کرده بود که باید آن را پدر توییتر و بنیانگذار توییتر دانست. کاربران با استفاده از این محصول میتوانستند با گرفتن یک شماره روی تلفن خود، پیام صوتی خود را تبدیل به یک فایل mp3 کرده و در فضای وب نگهداری کنند.
نواه به کار خود ادامه داد و موفق شد ایده صندوق پستی صوتی آنلاین خود را تبدیل به شرکتی با نام ODEO کند. یکی از سرمایهگذاران اولیه ODEO که از کارکنان سابق گوگل، دوست و همسایه نواه هم بود، اوان ویلیامز بود. ویلیامز بهتازگی شرکت خود blogger را به گوگل فروخته بود و سرمایه زیادی در دسترس داشت. در ادامه، ایده اصلی محصول از صندوق نگهداری پیامهای صوتی با فرمت mp3 به ایجاد یک سرویس پادکست تغییر کرد. آنها دفتر جدیدی گرفته و شروع به استخدام افراد جدیدی کردند.
مطلب پیشنهادی: آیا ایجاد شبکه اجتماعی آسان است؟
آشنایی توییتر با جک دورسی
یکی از این کارمندان جدید یک طراح وب کمحرف از دانشگاه انصرافداده به نام جک دورسی بود. دورسی خجالتی بود، در کودکی با مشکل لکنت زبان دست و پنجه نرم کرده بود، در سانفرانسیسکو در یک آپارتمان بسیار کوچک زندگی میکرد و همین اواخر در یک مصاحبه شغلی در یک فروشگاه کفشفروشی رد شده بود. در همین دوران یعنی حدود سال 2005، پخشکنندههای iPod اپل روی بورس بودند و این شرکت با نظر به موفقیت مثالزدنی محصولش اقدام به افزودن پلتفرم پخش پادکست در فروشگاه iTunes کرد. این اقدام اپل بهمعنی مرگ زودرس ODEO و رویاهای سازندگان آن بود. چراکه عملا امکان رقابت با اپل و میلیونها iPod که در دستان کاربران قرار داشت، برایشان وجود نداشت.
ویلیامز میخواست کار را رها کند، اما نواه اعتقاد داشت هنوز هم میتوان با اتکا به ایدههای کارکنان شرکت راهی برای موفقیت پیدا کرد. آنها از همه اعضاي تیم خود خواستند که ایدههای جدید برای کار شرکت پیدا کنند. در این دوران بود که دورسی و گلس به هم نزدیک شدند. گلس او را یکی از بهترین نیروهای شرکت میدانست و شروع به صرف زمان بیشتری با او کرد. از نظر گلس، دورسی از کاری که میکرد راضی نبود و حتی به او گفته بود که میخواهد صنعت فناوری اطلاعات را ترک کرده و به کار طراحی لباس بپردازد.
اما گلس به توانایی بالقوه ایده دورسی ایمان داشت و او را به ادامه کار تشویق کرد. نتیجه این همفکریها، پرورش ایدهای بود که دورسی سالها پیش و بهتنهایی توسعه داده بود: محصولی برپایه اطلاعرسانی «وضعیت» یا همان Status که در اوایل دهه 2000 محبوبیت بسیاری داشت و یکی از اجزای اصلی تجربه کاربری فیسبوک هم شد.
ایده دورسی به واقعیت پیوست
آنها در اول زمستان سال2006 ایده خود را به باقی اعضاي شرکت معرفی کردند. سیستمی که به کاربران اجازه میداد با ارسال پیامک به یک شماره، آخرین وضعیت خود را به اطلاع دوستانشان رسانده و حتی دوستان جدیدی به دایره آشنایان خود اضافه کنند. نواه مسئولیت پروژه توییتر را، که اول قرار بود Twitch نامیده شود، برعهده گرفت و دورسی کدنویسی آن را آغاز کرد. با رسیدن بهار، آنها نخستین پیشنمونه عملیاتی خود را آماده کرده بودند. البته تا رسیدن آنها به موفقیت راه درازی باقی مانده بود. اما این واقعیت که کارکنان شرکت به استفاده از آن معتاد شده بودند و ماهانه صدها دلار قبض هزینه پیامک بالا میآوردند به آنها نشان میداد در مسیر درستی قرار دارند.
مطلب پیشنهادی: بهترین ایده های پولسازی در ایران
پرواز پرنده آبی کوچک
همانطور که گفتیم گلس و دورسی پیشنمونهای عملیاتی و کاربردی آماده کرده بودند. اما خارج از دایره کارکنان شرکت کسی از ویژگیها و قابلیتهای محصولشان اطلاعی نداشت. از قرار برای دیدهشدن بیشتر، توییتر نیاز به یک زلزله داشت و این همانچیزی بود که اتفاق افتاد!
در تابستان سال2006، زلزلهای خفیف سانفرانسیسکو را لرزاند و خبر آن بهسرعت از طریق توییتر منتشر شد. آنها بالاخره متوجه تواناییهای بالقوه پلتفرم خود شدند و دریافتند توییتر بیشتر از آنکه یک شبکه اجتماعی باشد، یک شبکه اطلاعاتی و خبررسانی است. درنتیجه، ODEO به دو بخش مجزا تقسیم شد که یکی به کارهای ODEO میرسید. و دیگری مسئول توسعه توییتر بود.
ویلیامز شخصیت جالبی بود و نظرات جالبتری هم داشت که از جمله میتوان به این اعتقاد که «هر کارآفرین موفقی در مسیر خود دشمنانی پیدا میکند» اشاره کنیم. کارکنان و همکاران قبلی او در بلاگر او را فردی «محاسبهگر» توصیف میکردند و شایعاتی مبنی بر عدم پرداخت حق و حقوق کافی کارکنان blogger پس از فروش شرکت به گوگل مطرح بود. با این پیشزمینه، جالب میشود که بدانید ویلیامز در انتهای سال2006 به سرمایهگذاران اعلام کرد بهتر است هرچه زودتر سهام خود را به او بفروشند و از شرکت زیانده هرچه زودتر خارج شوند. سرمایهگذاران به حرف ویلیامز گوش دادند و باقی سهام خود را که شامل شرکتهای ODEO و توییتر میشد، به او فروختند.
کلاهبرداری از بنیانگذار اصلی توییتر در روز روشن
این یکی از پرحاشیهترین تصمیمهای ویلیامز است. چراکه از نظر بسیاری او سر سرمایهگذاران توییتر را کلاه گذاشته و محصولی را که میدانست به موفقیت خواهد رسید، به قیمتی ناچیز از دستشان درآورد. اینجا بود که اختلافهای گلس و ویلیامز بالا گرفت. گلس میخواست توییتر را از ODEO جدا کند و مدیرعامل آن باشد و حتی کارهای اداری مرتبط با آن را هم انجام داده بود. اما ویلیامز یک روز و بدون هیچ زمینه قبلی در هنگام پیادهروی به گلس گفت که از شرکت اخراج شده است.
واقعیت این بود که جک دورسی در دیداری با ویلیامز به او گفته بود. اگر گلس در شرکت باشد، او نخواهد ماند. دلیل این خواسته هرگز مشخص نشده، اما گلس که از این واقعیت چیزی نمیدانست به سراغ دوست خود دورسی رفت تا با او درددل کند. جالب آنکه دورسی در این دیدار از این ماجرا اظهار تعجب کرده و تقصیر را به گردن ویلیامز انداخته بود.
مطلب پیشنهادی: چگونگی تقسیم سهام میان بنیانگذاران استارتاپ
خداحافظی بنیانگذار توییتر با پرنده آبی خود
به این ترتیب گلس که نقش اصلی در طراحی ویژگیهای بنیادین توییتر داشت و از پایهگذاران اساسی آن محسوب میشد، از شرکت خودش اخراج شد. دورسی کمی بعد به مدیریت عاملی توییتر منصوب شد و ویلیامز به موقعیت رئیس هیات مدیره رسید.
گلس هم شکست را پذیرفت و بهتدریج از صحنه محو شد. این روزها حساب کاربری گلس سالهاست فعالیتی نداشته و جای دیگری در اینترنت هم نمیتوانید اثری از او پیدا کنید. داستانی تلخ که هیچ درس اخلاقی از آن نمیتوان گرفت. اما دیدگاه بهتری درباره خصوصیات اخلاقی «تنها جک توییتر» به ما میدهد و نشان میدهد دورسی برخلاف ظاهر محجوبش هیچ واهمهای از بد به نظر رسیدن ندارد. این نکتهای است که در بسیاری از رفتارهای بعدی او هم میتوان مشاهده کرد و نقش مهمی در روند حرکت توییتر در سالهای اخیر داشته است.
رادیو شنبه: پادکست افسانه مخترع بیتکوین
دردسرهای موفقیت جک دورسی
جهش بزرگ بعدی توییتر در جشنواره SXSW سال 2007 اتفاق افتاد. توییتر بهخوبی در این کنفرانس ظرفیتهای بالای خود را نشان داد. و علاوه بر دریافت جایزه وب آن سال SXSW، در معرض دید عمومی قرار گرفته و تعداد توییتهای روزانه کاربرانش از 20 هزار به 60 هزار رسید. در سالهای بعدی و با هر رویداد مهم بینالمللی، ظرفیتهای توییتر برای اطلاعرسانی و انتشار خبر بهصورت فوری و درلحظه، بیشتر مورد توجه شرکتها، دولتها و نهادهای عمومی و خصوصی قرار گرفت. و این شبکه اطلاعرسانی را تبدیل به یکی از مراجع اصلی خبررسانی در سطح جهان کرد. دورسی در سال 2011 شخصا با باراک اوباما اولین مصاحبه زنده در توییتر را انجام داد و جایگاه رسمی آن را هرچه بیشتر ارتقا داد.
مطلب پیشنهادی: چیکار کنیم شبکه اجتماعی مون بترکونه
فراخوانده شدن بنیانگذار توییتر به کنگره ایالات متحده
البته این موفقیت و جایگاه یکتا، دردسرهای مخصوص به خود را هم داشته است. درواقع هیچ مدیرعاملی به اندازه دورسی، بنیانگذار توییتر برای ادای توضیحات به کنگره ایالات متحده فراخوانده نشده است. همچنین او و شرکتش به خاطر نقشی که در بسیاری از تلاطمهای سیاسی سالهای اخیر (از انقلابهای بهار عربی تا رقابتهای انتخاباتی دوره اول و دوم ترامپ) بازی کردهاند، در مظان اتهام برای سانسور اطلاعات، انتشار سلیقهای اخبار و البته داشتن مسئولیت برای محتوای عرضهشده در پلتفرمشان بوده و هستند.
به خصوص اقدام این شبکه در حذف حساب کاربری رئیس جمهور وقت ایالات متحده و مداخله مستقیم در جریان انتشار اطلاعات در توییتر، از جمله مواردی است که فشارهای روی دورسی را افزایش داده است. آخرین نمونه از این تنشها، درگیری حقوقی است که بین قانونگذاران هند و توییتر در جریان است و قصد دارد توییتر را نه بهعنوان یک پلتفرم بلکه بهعنوان یک ناشر که در قبال محتوای خود مسئول است، شناسایی کند.
اکنون توییتر در چه موقعیتی قرار دارد؟
از نظر شاخصهای عملکردی، توییتر اکنون در بهترین روزهای خود به سر میبرد. و پس از رسیدن به سوددهی در سال2017، امسال بهترین سال توییتر ازنظر درآمد، جذب سرمایه و رشد کاربران بوده است. توییتر در 2سال اخیر و در طول همهگیری، بسیار خوش درخشیده و تبدیل به ابزاری سودمند برای مدیریت ارتباط برندها با مشتریان، تبلیغات و درگیر کردن مخاطب با سوژهها شده است. اما از قرار معلوم برنامههای دورسی برای لوبیای سحرآمیزش هنوز تمام نشده و قرار است فصلی نو در فعالیتهای این شرکت شروع شود.
مطلب پیشنهادی: نحوه محاسبه بیت کوین
آینده توییتر با بیتکوین
جک دورسی، بنیانگذار توییتر در نامهای که چندی پیش برای سهامداران توییتر ارسال کرد، از «نقش بزرگ» رمزارزها و بهخصوص بیتکوین در آینده این شرکت، خدمات و محصولاتش خبر داده است. البته این امر خیلی هم دور از انتظار نبود. چراکه دورسی یکی از سرسختترین مدافعان رمزارزها و مبلغان بهکارگیری آنها به شمار میرود و سالهاست در این زمینه فعالیت دارد. اما این نخستین بار است که جزئیات طرح او برای آینده توییتر عمومی میشود. به گفته او، رمزارزها «او را به یاد روزهای اول اینترنت میاندازند» و در زندگی برای او هیچ موضوع مهمتری برای کار کردن روی آن وجود ندارد.
برنامه دورسی برای بهکارگیری بیتکوین در توییتر در قالب یکپارچهسازی قابلیتهای پرداختی آن با سرویسهای فعلی توییتر از جمله خدمات تجاری، سرویسهای اشتراکی و قابلیتهای جدیدی مثل Tip Jar یا (ظرف انعام، برای حمایت مالی کاربران از تولیدکنندگان محتوا) و )Super follows که همان دنبالکردن در قالب سرویس اشتراکی است) است. این قابلیتها در کنار هوش مصنوعی و بهکارگیری یک استاندارد وب غیرمتمرکز مثل پروژه Bluesky از مهمترین پروژههای آینده توییتر خواهند بود.
رادیو شنبه: چگونه رمز ارز استخراج کنیم
bluesky محصول جدیدی از توییتر
با استفاده از استاندارد وب Bluesky که توییتر تنها بخشی از آن خواهد بود، تغییر بزرگی در دینامیک رواب قدرت در فضای شبکههای اجتماعی ایجاد خواهد شد. این پروتکل غیرمتمرکز شبکههای اجتماعی که تحت مدیریت هیچ مرجع منفردی نیست، به اپلیکیشنهای مختلف از جمله توییتر اجازه ارتباط، جستوجو و تعامل با سایر اپلیکیشنهای ساختهشده با این استاندارد را فراهم میکند. به این ترتیب توییتر و سایر پلتفرمهای اجتماعی میتوانند با راحتی بیشتری و در قالب این استاندارد و بخشی از بار مسئولیت درباره اینکه چه گروههایی یا کاربرانی حق استفاده از تریبون فراهم شده را دارند یا نه، تصمیمگیری کنند و دیگر بهاندازه قبل متهم نخواهند بود.
البته این طرح هنوز در مرحله تحقیقاتی است و تا عملیشدنش زمان زیادی باقی مانده است. اما در صورت موفقیت میتواند ابزاری ضروری و مفید برای کنترل موثرتر شبکههای اجتماعی در اختیار توسعهدهندگان قرار دهد.
مطلب پیشنهادی: ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟