کرونا با تمام بدیها و تلخیها، معدود عادتهای خوبی هم برای زندگی انسان ایجاد کرد. یکی از این عادتها، همین امکان کار از راه دور بود که به خلق فرهنگ استفاده از نرمافزارهای ارتباطی کمک شایانی داشت. اما در سطوح بالاتر تجاری و دولتی، این فرهنگ مدتهای مدیدی است که به راه افتاده و استفاده از ابزارهای سختافزاری و نرمافزاری ویدئوکنفرانس، طرفداران خود را داشته. اما در یکسالونیم اخیر، استفاده از خدمات برنامه ویدئو کنفرانس با استقبال بسیار بالاتری مواجه شده و این امیدواری وجود دارد که در آینده نیز، این استقبال همچنان حفظ شود.
شوکا، اولین شرکت ارائهدهنده خدمات ویدئوکنفرانس در ایران، یکی از مهمترین بازیگران این حوزه است که در این مدت پاندمی، کمک شایانی به کسبوکارهای ایرانی داشته است. در گفتوگویی با محمدرضا رحیمپور، بنیانگذار و مدیرعامل شوکا، با خدمات ویدئوکنفرانسی این شرکت و برنامههای آنها برای آینده بیشتر آشنا شدیم که در ادامه میخوانید.
با وجود سرویسهای ویدئو کنفرانس متنوعی مثل Zoom و Skype، چرا سازمانها باید از شوکا استفاده کنند؟
چون راهکارها و خدمات ویدئوکنفرانس موجود، تأمینکننده نیاز سازمانهای بزرگ نیستند. این سازمانها به سرویسی اختصاصیتر با قابلیتهای سفارشی و متناسب با فرآیندهای سازمانی خود نیاز دارند. مواردی مثل امنیت تضمینشده با گواهینامههای معتبر از مراجع ذیصلاح، پشتیبانی حضوری، استقرار سرویس در شبکه اختصاصی، ترکیب ویدئوکنفرانس با سایر سیستمهای مستقر در سازمان و… ازجمله دلایل مهمی هستند که امروز بیش از 100 وزارتخانه، بانک، شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی و سایر سازمانهای دیگر از خدمات شوکا استفاده میکنند.
خودتان را به عنوان بنیانگذار اولین برنامه ویدئو کنفرانس در ایران معرفی کنید.
محمدرضا رحیمپور هستم بنیانگذار و مدیرعامل شوکا، شبکه ویدئوکنفرانس ایران. از ۱۶سالگی با تدریس خصوصی زبان انگلیسی و کامپیوتر شروع به کار کردم. در همان دوران تحصیل به کامپیوتر علاقه داشتم. در ۱۷سالگی فروشگاه خدمات کامپیوتری راه انداختم و بعد از آن به صورت جدی وارد بازار کار شدم. کاری که شروع کردم، راهاندازی شبکه خصوصی موبایل در عسلویه با شرکتی به نام کفاسیستم بود. بعد از آموزشهای مرتبط، خیلی سریع مسئولیت فنی آن بخش را برعهده گرفتم و به عنوان مسئول فنی سایت در عسلویه، مدیریت راهاندازی فنی این شبکه مخابراتی در آن منطقه را برعهده داشتم که در آنجا تجربیات زیادی به دست آوردم.
در آن زمان شرکتهای خارجی زیادی مثل توتال، آجیپ و… در منطقه عسلویه فعالیت میکردند و از تجهیزاتی استفاده میکردند که برای من ناآشنا بود. بهعنوان مثال، توتال برای ارتباط با دفترش در فرانسه در سال۱۳۸۰، تجهیزات ویدئوکنفرانس داشت. زمانی که این فناوری را دیدم، برایم خیلی جذاب بود و از همان زمان به نظرم آمد که فناوری ویدئوکنفرانس برای استفاده در سازمانها در کشور میتواند بسیار موثر و مفید باشد. این داستان آشنایی من با ویدئوکنفرانس بود. یادمان باشد که درباره 20 سال پیش صحبت میکنیم. زمانی که حتی دوربین دیجیتال یا وبکم به شکلی که امروز میشناسیم، ابداع نشده بود.
سلسله مراتب ابزارهای ارتباطی
برای اینکه بهتر متوجه چگونگی شکلگیری ایده شوکا بشویم، میخواهم توضیح مختصری در رابطه با سلسله مراتب ابزارهای ارتباطی بدهم. روشهای ارتباطی سلسله مراتبی دارند که موثرترین آن ارتباط حضوری و چهره به چهره است. ویدئوکنفرانس جایی بین ارتباط حضوری و غیرحضوری دستهبندی میشود که میتواند جایگزین بسیاری از موقعیتهایی شود که جلسات حضوری ضرورت ندارد یا پرهزینه و وقتگیر است. در سطحی پایینتر سایر روشهای ارتباطی شامل تلفن، ایمیل و پیامرسانی است. همچنین اگر از پایین این سلسله مراتب به موضوع نگاه کنیم، ویدئوکنفرانس میتواند جایگزین خیلی از موقعیتهایی شود که ارتباط صوتی برای آنها کافی نیست.
برای مثال، یک کنفرانس تلفنی 10نفره را در نظر بگیرید که وقتی سخنگو عوض میشود، تشخیص اینکه سخنگوی جدید کیست، بسیار مشکل خواهد بود. نکته مهم دیگر این است که طبق بررسیهای انجامشده ۸۰درصد از محتوای ارتباط انسانها با همدیگر غیرکلامی است. به عبارت دیگر، وقتی با هم صحبت میکنیم، کلمات فقط ۲۰درصد محتوا را شامل میشود و ۸۰درصد دیگر شامل حالات چهره و نوع اداکردن کلمات و لحن و… است. بنابراین ویدئوکنفرانس از دو جنبه میتواند خیلی از فواصل را پر کند. جایی که زمان و هزینه در حال هدررفت است و نیازی به ارتباط حضوری نیست و جایی که صدا و پیامک برای برگزاری یک جلسه کافی نیستند.
اقدام به راه اندازی سرویس ویدئو کنفرانس در ایران
این تصویری بود که در آن زمان در ذهن من شکل گرفت و در اولین فرصتی که پیدا کردم، این موضوع را با پدر یکی از شاگردان کلاس کامپیوترم در میان گذاشتم. ایشان استقبال کردند و با کمک ایشان نمایندگی انحصاری تجهیزات ویدئوکنفرانس در ایران را از یک شرکت ایتالیایی گرفتیم. در آن زمان، یعنی دهه 80، هنوز امکان ارتباط ویدئویی روی کامپیوتر و موبایل فراهم نبود و برای برنامه ویدئو کنفرانس نیاز به استفاده از تجهیزات خاص بود.
در مدت زمان کوتاهی پس از شروع کار موفق به اجرای چند پروژه بزرگ برای شرکت مخابرات ایران شدیم که شامل مجهزکردن مراکز تمام استانها به امکانات ویدئوکنفرانس بود. شرکت مخابرات این امکانات را به دانشگاهها و سازمانها اجاره میداد. این طرح کمکم در شهرهای هر استان نیز توسعه یافت. با ادامه همین مسیر کمکم این کار را به یک کسبوکار مستقل تبدیل کردیم. مدتی گذشت تا به نتیجه برسم عواملی مثل گرانقیمتبودن این تکنولوژی و زمانبر بودن خرید تجهیزات و همینطور چارچوبهای معاملات دولتی شامل برگزاری مناقصات و تخصیص بودجه مانع از استفاده موثر از ویدئوکنفرانس در سازمانها میشود. همچنین تحولات نرخ ارز منجر به متضرر شدن ما در بسیاری از پروژهها شد.
منظور شما دقیقا کدام بازه زمانی است؟
من به دهه۹۰ اشاره میکنم که نرخ دلار افزایش قابلتوجهی داشت که ما ناچار به انصراف از اجرای برخی پروژهها شدیم. مشتریان ما که همه سازمانهای دولتی بودند، وارد فضای ضبط ضمانتنامه شدند. در برخی موارد پروژهها آنقدر زمانبر میشد که مدیرانی که دلایل استفاده از برنامه ویدئو کنفرانس در سازمان را توجیه کرده بودند، عوض میشدند و تجهیزات ویدئوکنفرانس بعضا به انبار منتقل میشد یا استفاده درستی از آنها نمیشد.
ایده شبکه ویدئو کنفرانس شوکا چطور به وجود آمد؟
ایده شوکا سال ۱۳۸۹ شکل گرفت و از آنجایی که سرمایه بالایی هم نیاز داشت، بعد از تدوین BP در سال90 بهدنبال سرمایهگذار بودم. سال91 موفق به جذب سرمایهگذار و تأسیس شوکا شدیم. ایده اصلی این بود که هزینه را به عنوان یک مانع، از مسیر تهیه ویدئوکنفرانس برداریم. خب، چطور میشد آن را برداشت؟ اینطور که شما دیگر چیزی به کسی نفروشید و آن را به شکل یک سرویس ارائه کنید. این برای من خیلی مهم بود.
اگر خاطرتان باشد، در آن زمان دولت روی آلودگی هوا حساستر بود و تعطیلاتی هم داشتیم. این موضوع هم جرقه مهمی در ذهن من بود. یک دلیل اصلی آلودگی هوا، رفتوآمدهای درونشهری بود که میدانستم بخش زیادی از آن غیرضروری است. برای اینکه خود من خیلی وقتها یک مسیر طولانی از غرب تهران به شرق تهران میرفتم تا در یک جلسه نیمساعته شرکت کنم. مصرف بنزین و ترافیکی که ایجاد میکردم، خود حجم قابلتوجهی بود. همه اینها دلیلی شد تا به این نتیجه برسم که ویدئوکنفرانس را به صورت یک سرویس ارائه بدهیم که هم قابل پرداخت برای همه باشد، هم خیلی سریع در دسترس باشد. و هم اینکه ما به عنوان متخصص آن را کاملا کاربردپذیر کرده باشیم.
منظور از کاربردپذیری این است که در کنار نرم افزار ارتباطی ویدئو کنفرانس، قابلیتهایی متناسب با کاربرد مورد نظر سازمان وجود داشته باشد. مثلا برای برگزاری جلسات هماهنگی و زمانبندی جلسه بهصورت خودکار انجام شود و از طریق ایمیل و پیامک به شرکتکنندگان اطلاعرسانی شود. یا در کاربردهای دیگر مثل پزشکی از راه دور امکان اتصال تجهیزات پزشک و نمایش دادههای پزشکی همچون نوار قلب فراهم شود. یا امکان ارتباط تصویری بین کارمند بانک و مشتری در محیط اینترنت بانک فراهم شود. دلیل اصلی این است که هسته بسیاری از کسبوکارها، مثل بانک یا وزارت نفت، چیز دیگری است و نمیتوانند روی سفارشیکردن یک فناوری پیشرفته متمرکز شوند. برای همین هم باید این خدمات را به شکل سرویس و در حالت سفارشیشده با هزینهای کم دریافت کنند؛ ایده از اینجا شکل گرفت.
مطلب پیشنهادی: چطور ایده نو به کسب و کار تبدیل میشود؟
در زمان راه اندازی یک برنامه ویدئو کنفرانس با چه چالشهایی روبرو شدید؟
موانع خیلی زیادی هم وجود داشت. در حال حاضر ویدئو کنفرانس به عنوان یک فناوری برای شما شناخته شده است. مخصوصا با بحران کووید، کسانی که اصلا علاقهمند نبودند از فناوری یا به طور خاص ویدئوکنفرانس برای برگزاری جلسه استفاده کنند، مجبور شدند به سراغ آن بیایند. اما آن زمان ما مکتبی داشتیم که در آن میگفتند فقط جلسه حضوری میخواهیم و اصلا معنی نمیدهد که بخواهیم با کسی در قاب تلویزیون یا مانیتور مذاکره کنیم. اما امروز پیروان این مکتب هم مجبور شدند به سمت این فناوری بیایند. بنابراین امروز ویدئوکنفرانس برای همه توجیه شده و شناختهشده است اما آن زمان اینطور نبود. یعنی افراد مقاومت زیادی در برابر استفاده از ویدئو کنفرانس داشتند. یکی از دلایل (مخصوصا در ادارات دولتی) بحث قطع ماموریتها و خیلی از مسائل دیگر بود. کسانی هم بودند که به این اعتقاد داشتند که اگر حضوری نبینم، یعنی آن فرد را ندیدهام.
همان زمان هم مزایای زیادی وجود داشت، مخصوصا برای شرکتهایی که پراکندگی بالایی داشتند. اینکه از مراکز استان افراد را جمع کنید و بیاورید، بسیار پرهزینه بوده و به هماهنگی زیادی نیاز داشت و اگر قرار بود با همه تکتک تعامل کنید، خیلی سوءتفاهمها به وجود میآمد. اما وقتی 30 نفر را همزمان در یک قاب ببینید، سوءتفاهمی به وجود نمیآید. همه صحبتها در آنجا انجام میشود در حالی که افراد هرکدام در محل خود هستند و همین مزیت بزرگی محسوب میشد. یک نکته دیگر هم هست. نسبت به 10سال گذشته سرعت اینترنت خیلی به پذیرش سیستم ویدئو کنفرانس کمک کرده است. اما امروز که من و شما در این دفتر با هم صحبت میکنیم، مهمترین عاملی که باعث شده برنامه ویدئو کنفرانس به یک تکنولوژی کاربردی تبدیل شود و همه آن را بشناسند، همین پاندمی کروناست.
چه عوامل دیگری باعث استفاده افراد از ویدئو کنفرانس شد؟
اگر این عامل را فاکتور بگیریم چند شاخص مهم دیگر نیز هست. یکی پیشرفت سختافزارهاست، چون پردازش صدا و تصویر با سختافزارهای عمومی دهه 80 امکانپذیر نبود. یعنی با موبایل و کامپیوتر نمیتوانستید ویدئو را با یک پهنای باند کارآمد کد کنید و بفرستید. پردازشگرهای موبایل و کامپیوتر ظرفیت این کار را نداشتند. کیفیتها مناسب نبود. دوربینهای جانبی یا همان وبکمها کیفیت مناسبی برای این کار نداشتند. برای همین مجبور بودند که پردازشگرهای اختصاصی تصویر(DSP) را در بردهای اختصاصی PCB نصب کنند و آنها را در قالب تجهیرات ویدئوکنفرانس که از یک طرف به تلویزیون و از طرف دیگر به اینترنت وصل بودند، ارائه کنند. این دستگاهها خیلی گران بودند.
بنابراین کسی که بیش از 10هزار دلار هزینه یک دستگاه ویدئوکنفرانس میکرد، آن را در اتاق کنفرانس قرار میداد و افراد به طور شخصی پشت میز یا کامپیوتر خود دسترسی به ویدئوکنفرانس نداشتند و اتاق کنفرانس نیز نیاز به برنامهریزی ازپیشتعیینشده داشت. پس 3 عامل افزایش ظرفیت اینترنت و شبکههای کامپیوتری، کاهش هزینه دسترسی به اینترنت و پیشرفت تکنولوژیهای سختافزاری و نرمافزاری کمک کرد تا امروز همگی امکان دسترسی و استفاده از ویدئوکنفرانس را داشته باشند.
هدف راه اندازی سرویس ویدئو کنفرانس شوکا چه بود؟
شوکا دو هدف داشت. هدف اول این بود که با حذف راهکارهای پیچیده و غیرمنعطف ویدئوکنفرانس، این فناوری سودمند را به شکلی «کاربردمحور» و در قالب سرویس در اختیار کسبوکارها قرار دهیم. و هدف دوم اینکه «تعامل انسانی» را به خدمات پیشرفته دنیای امروز برگردانیم. چراکه با پیشرفت فناوری و حذف رفتوآمدها (به واسطه بهوجود آمدن خدمات پیشرفتهای مانند اینترنت بانک، فروشگاههای الکترونیکی، آموزشهای آنلاین و…) عامل تعامل انسانی حذف شده است. نکته مهم این است که ضمن اینکه این خدمات پیشرفته منجر به صرفهجویی در زمان و هزینه و راحتی کاربرها میشود. ولی از سوی دیگر نبود ارتباط انسانی در این خدمات، منجر به کاهش کیفیت آنها در بسیاری موارد میشود.
برای مثال دانشآموزان کلاسهای آنلاین که بتوانند صدا و تصویر معلم و همشاگردیهای خود را با کیفیتی مناسب دریافت کنند، از کیفیت آموزش بسیار بالاتری نسبت به راهکارهای آموزش دیگر برخوردار هستند. یا یک مشتری که میخواهد از طریق یک فروشگاه اینترنتی یک یخچال تهیه کند مشورت با فروشنده میتواند کیفیت خرید و تصمیمگیری وی را افزایش دهد. در نهایت هدف اصلی افزایش بهرهوری مخاطبانی است که از خدمات شوکا استفاده میکنند.
چگونه بهرهوری مشتریان خود را ارزیابی میکردید؟
از روز اول تمرکز ما روی محاسبه بهرهوری بود که خدمات شوکا در اختیار مخاطب خود قرار میدهد. مثلا شوکا برای تمام مشتریان خود محاسبه میکند که استفاده از خدمات ویدئوکنفرانس طی یک دوره مشخص توانسته است 7 میلیارد تومان صرفهجویی ریالی به همراه داشته باشد. چگونه؟ مثلا به این صورت که شما باید 10جلسه در طول ماه برگزار میکردید، هزینه هتل X تومان، هزینه رفت و آمد X تومان و غیره. به اضافه اینکه این مقدار مثلا به محیط زیست کمک کردید، Xلیتر بنزین نسوزاندید، کاغذ را هدر ندادید و درخت را نجات دادید، به کاهش ترافیک شهری کمک کردید و همه اینها را به آنها ارائه میدادیم و اینها ارزشهای قابل اندازهگیری بودند. چون تا زمانی که اندازه نگیرید، هرگز نمیتوانید چیزی را به عنوان فرهنگ جا بیندازید. البته سعی کردیم که این را در دولت و سازمانهای مخاطب به عنوان یک هدف جا بیندازیم.
چگونه عامل ارتباط انسانی را به دنیای پیشرفته تکنولوژی تزریق کردید؟
تکنولوژی در حال پیشرفت است و شما هر روز کارها را به شکل جدید با دردسر کمتر و سرعت بیشتری انجام میدهید. هدف این است که سرعت پردازش و اجرای کار و بهرهوری افزایش پیدا کند، ولی در کنار آن، چیزهایی را هم از دست میدهیم. عامل ارتباط انسانی کلا از بین میرود. این اتفاق، یک جاهایی خوب است. مثلا من در همین جلسهای که با شما نشستم، برای یک کار فوری میتوانم موبایلم را باز کنم و مثلا یک دارویی که باید به دست مادرم برسد، از داروخانه سفارش بدهم و بفرستم. ولی از یک طرف در بسیاری از کاربردهای دیگر، متاسفانه حذف عامل انسانی تاثیر عکس میگذارد.
مزیت وجود تعامل انسانی در دنیای امروزی چیست؟
برای کارهای جدیتر که مثلا میخواهیم مذاکره کنیم و چیزی بخریم یا بفروشیم. مثلا یک فروشگاه الکترونیکی را در نظر بگیرید که همه چیز را به صورت آنلاین میخرید. در یک سری از کارها دوست دارید با کسی حرف بزنید و مشورت کنید، مثل مشورت با یک پزشک. خب دوست دارید با یک متخصص صحبت کنید و عامل انسانی وجود داشته باشد. یا میخواهید از بانک وام بگیرید، میخواهید راجع به موارد آن مشورت کنید. یا اینکه میخواهید در رابطه با طراحی یک وبسایت صحبت کنید. میخواهید یک نرمافزار سفارش دهید و بسیاری از کاربردهای دیگری که نیاز به عامل انسانی دارد.
برای مثال، مهمترین KPI بانک، جذب سرمایه بیشتر از آدمهاست و مهمترین فاکتور جذب سرمایه، به ادعای خود این موسساتی که این موارد را ارزیابی میکنند، اعتماد مشتری به بانک است. یک لایه پایینتر که برویم مهمترین فاکتور اعتماد چیست؟ اینکه ببینید با چه کسی حرف میزنید و او را بشناسید. من که بیشترین سرمایه را دارم زمان کمتری هم دارم، کمترین مراجعه حضوری را به بانک را دارم. ولی در عین حال یک مشتری با پتانسیل بالا برای بانک محسوب میشوم. پس این عامل انسانی در اینجا حذف میشود. میتوان این عامل انسانی را با ویدئوکنفرانس و اضافهکردن آن به اپلیکیشن بانکداری الکترونیکی به او برگرداند. به صورتی که به عنوان مشتری ویژه بانک، کارمند بانک یا رئیس بانک را ببینم و با او صحبت کنم.
هدف شوکا به طور خلاصه، یکی افزایش بهرهوری و دیگری اضافهکردن عامل انسانی در کاربردهای ورتیکال در گذر زمان است.
کاربرد «ورتیکال» به چه معناست و چه ارتباطی با شبکه ویدئوکنفرانس دارد؟
ورتیکال یعنی بخش مشخصی از بازار که کسبوکار مشخصی دارند مثل بازار آموزش، بازار پزشکی، بازار بانکداری. نگاه شوکا به کسبوکارهاست. یعنی مشتری و مخاطب ما عمدتا کسبوکارها هستند. ما در ابتدا به مشتریهای B2C یا فردی نگاه نکردیم. چرا اینطور بوده؟ به دلیل تاریخچه ظهور ویدئوکنفرانس. ارتباطات اجتماعی و غیره نگاه ما نبوده. این یعنی چه؟ یعنی بازار پزشکی شامل تلهمدیسن، ویزیت از راه دور، مراقبت از بیمار و غیره.
بانکداری شامل video banking و ارتباط شعب با سرپرستیها و جلساتی است که برای اعتبارسنجی و غیره میگذارند. یا در فضای قضایی، قضاوت از راه دور، حضور شاهدان در دادگاه، برگزاری دادگاه به صورت مجازی یا ملاقات زندانی از راه دور. در فضای تجاری و کسبوکار و مذاکرات و جلسات و اینها هم که نیاز به گفتن ندارد. در فضای آموزش، کاربردها بسیار زیاد است مثل برگزاری کلاس از راه دور، جلسات دفاع پایاننامه و کاربردهای دیگر. ما اینها را در نظر گرفتیم.
سال ۹۱ که شوکا را تاسیس کردیم Zoom هنوز ظهور نکرده بود. در آن زمان هم نتوانستیم بنچمارکی شبیه به ایدهای که داریم، پیدا کنیم. چون برای ما خیلی مهم بود که ببینیم کسی در دنیا این کار را انجام داده یا خیر. و اینکه آیا میتوانیم بخشی از مسیر را با الگوبرداری از کارهای آنها انجام دهیم. ولی واقعا در ابتدای دهه۹۰ و اواخر دهه ۸۰، خود من که مشغول طرح بیزینسپلن بودم، نتوانستم بنچمارکی قوی شبیه به این کاری که ما میخواستیم انجام دهیم، پیدا کنم. سرویسهای سازمانی ویدئوکنفرانس بودند، اما عمدتا مثل Eye-network انگلیس بود که اتاق ویدئوکنفرانس اجاره میداد. خدماتی مثل پزشکی از راه دور یا بانکداری تصویری یا جلسات سازمانی که قابل سفارشیسازی برای مخاطب باشد، وجود نداشت. بنابراین با هدف اینکه یک سرویس موثر را در بازارهای ورتیکال ارائه کنیم که نیاز به عامل ارتباط انسانی دارند، برنامه ویدئو کنفرانس شوکا را تاسیس کردیم.
روند توسعه 10ساله برنامه ویدئو کنفرانس شوکا چطور بوده و امروز چه دستاوردهایی دارد؟
شوکا امروز یک شرکت دانشبنیان است با محصولات و سرویسهای بومی که به عنوان بزرگترین ارائهدهنده خدمات ویدئوکنفرانس سازمانی، در حال خدمترسانی به بیش از 100 وزارتخانه و بانک و سازمان بزرگ است. شوکا طی این مدت موفق به اخذ دو «رتبه یک» از شورای عالی انفورماتیک و گواهینامههای امنیتی «افتا» و «پدافند غیرعامل» شده است. امروز بیش از 50 نفر از متخصصان داخل کشور در شوکا فعالیت میکنند. با توجه به برنامه توسعه خدمات شوکا در بازارهای ورتیکال دیگر (پزشکی از راه دور، بانکداری تصویری، آموزش از راه دور و…)، این تعداد همواره در حال افزایش است.
چند درصد از حجم بازار را در حال حاضر در اختیار دارید؟
در ایران مرجع عمومی برای سنجش این اطلاعات وجود ندارد که بتوانم به آن استناد کنم. ولی در حدود 70 تا 80درصد بازار خودمان در حوزه ویدئوکنفرانس در فضای دولتی و غیره را در اختیار داریم که به صورت سرویس از ویدئوکنفرانس استفاده میکنند.
ما از یک دفتر خیلی کوچک شروع کردیم و سرمایهگذار اولیه ما متفاوت بود. بعد از چند سال که شوکا توانست مسیر خود را پیدا کند، سرمایهگذار جدیدی را جایگزین کردیم که از آن زمان تغییرات قابلتوجهی صورت گرفت. دفتر را عوض کردیم و امروز در 3طبقه در ۱۰۰۰ متر فضا مستقر هستیم. فضایی که به ازای هر نفر در شوکا اختصاص داده شده به طور متوسط نسبت به همه شرکتهای فناورانه دیگری که من میشناسم، بالاتر است. امکانات خوبی توانستیم برای بچههای خودمان فراهم کنیم و تغییرات خوبی در نحوه اداره امور شکل دادیم. هرچند معتقد هستیم هنوز خیلی جا برای رشد و تغییرات وجود دارد و این روند هرگز متوقف نخواهد شد.
پاندمی کرونا چه تاثیری بر استفاده افراد از خدمات ویدئوکنفرانسی داشت؟
حجم استفاده از خدمات ما بسیار افزایش یافت. حدود ۸ برابر شد. مشتریهایی داشتیم که هفتهای یک جلسه ویدئوکنفرانس برگزار میکردند، این تعداد به هفتهای 7 جلسه تبدیل شد. چرا؟ چون دیگر تمامی جلسات باید به صورت ویدئوکنفرانس برگزار میشد، یا سازمانهایی که تا قبل از آن در طول شبانهروز مثلا از ساعت ۱۰ تا ۱۲ فقط ویدئوکنفرانس برگزار میکردند، زمان بیشتری حتی در عید نوروز و تعطیلات جلسات را بهصورت ویدئوکنفرانس برگزار میکردند. در آن مدت تمام پرسنل ما در شرکت حضور داشتند. مجبور شدیم شیفتبندی کنیم که بتوانیم پشتیبانی و پاسخگویی را انجام دهیم. از آنجاییکه ویدئوکنفرانس تبدیل به ابزار اصلی برگزاری جلسات شد، سطح انتظارات کاربران افزایش یافت و نیازهای جدیدی شکل گرفت.
برنامه توسعه نرم افزار ویدئو کنفرانس شوکا برای آینده چیست؟
ورود به بازارهای B2B و B2C جدید با تمرکز روی کاربرد ویدئوکنفرانس شامل بازار آموزش، پزشکی، قضایی، بانکداری، مشاوره و … برنامه اصلی شوکا برای آینده است. در واقع شوکا ضمن اینکه به گسترش ارائه خدمات خود در بازار B2G و سازمانهای بزرگ ادامه خواهد داد. با شناخت عمیق از نیاز کاربران و جای خالی سرویسهای ویدئویی در سایر بازارها مشغول طراحی سرویسهای نوآورانهای است که تقاضای قابلتوجهی برای آنها در بازار وجود دارد و امروز هیچ سرویس پروایدری آن را ارائه نمیدهد. همچنین برنامه ویدئو کنفرانس شوکا مشغول طراحی سرویسی جدید برای عموم است که مشکلات استفاده از سرویسدهندههای خارجی مانند Zoom و Skype را نداشته باشد و به آسانی بتواند نیاز کاربران ایرانی را برطرف کند.