در پنل تجارت الکترونیک یلدا سامیت 2021 که با حضور مدیرعامل دیجیکالا و مدیرعامل اسنپ برگزار شد، سعید محمدی و محمد خلج به میزانی شهرام شریف، روزنامهنگار تکنولوژی و بنیانگذار آیتی ایران، به تشریح مباحث مربوط به مارکتپلیسبودن، چالشهای مسئولیتهایی که متوجه مدیران چنین کسبوکارهایی است، مقایسه اکوسیستم ایران با کشورهای همسایه و فرصتهایی که از دست رفته است، رقابت در بازار و… پرداختند.
شریف: سال96 بود که دیجیکالا مارکتپلیس خود را راهاندازی کرد. در آن زمان شرایط سختی بود و حتی واردات کالا به کشور مشکلاتی داشت و نرخ ارز رشد کرده بود. معمولا کسبوکارها، تبدیلشدن به مارکتپلیس را در دورنمای استراتژیک خود دارند اما بهظاهر دیجیکالا مجبور شد که با عجله به این سمت حرکت کند. از آن سال تاکنون، در این زمینه چه مسیری را طی کردهاید و وضعیت امروز مارکتپلیس دیجیکالا و سهم مارکتپلیس از کل تجارت دیجیکالا به چه میزان است؟
محمدی: ما سال95 بود که عملا مدل مارکتپلیس را در کنار مدل ریتیل یا خردهفروشی به دیجیکالا اضافه کردیم. به این معنا که دیگر دیجیکالا فروشنده مستقیم کالا نبود بلکه بستری را آماده کردیم که فروشندگان، محصولات خود را از طریق پنل فروشندگیشان در دیجیکالا عرضه میکردند.
امروز که 5 سال از راهاندازی مدل مارکتپلیس در دیجیکالا میگذرد، از کل ارزش کالای فروختهشده در دیجیکالا، حدودا 65درصد سهم مارکتپلیس است و 35درصد خود دیجیکالا فروشنده محصولات است. به لحاظ تعداد کالایی که عرضه میشود، 85 تا 90درصد مربوط به سایر فروشندگان یعنی مدل مارکتپلیس و 15درصد مربوط به خود دیجیکالاست.
دیجیکالا طی 10سال اول فعالیت خود صرفا مدل خردهفروشی را داشت اما با آمادهشدن بستر مارکتپلیس، زمان را درست دیدیم که مدل مارکتپلیس در کنار مدل ریتیل قرار بگیرد.
شریف: در دوره کرونا این مدل به نفع شما شد. فروشندگان زیادی روی مارکتپلیس دیجیکالا آمدند.
محمدی: بله، درست است و فروشندگان زیادی در این دوران به فضای آنلاین آمدند تا از این فضا برای فروش استفاده کنند. البته نوع کسبوکار ما به نوعی است که همزمان هم مدل ریتیل و هم مدل مارکتپلیس را در کنار هم داریم.
شریف: آقای خلج، بیزینسمدل شما روی سوپراپ در اسنپ بنا شده و بخشی از سرویسهای شما همچنان مارکتپلیس نامیده میشوند. تجربه مارکتپلیس را از چه زمانی در سرویس خود داشتهاید و از وضعیت امروز اسنپ هم داده و آمار بدهید که از لحاظ دادههای آماری آشنایی بیشتری ایجاد شود.
خلج: اسنپ بهطور کلی از ابتدای راهاندازی با مفاهیم مارکتپلیس و اقتصاد مشارکتی کارش را شروع کرد. بهطور خاص مدل کسبوکاری که برای بامیلو در نظر گرفته شده بود، مارکتپلیس را دنبال میکرد. الان هم در اسنپمارکت و اسنپدکتر کالا و خدمات مارکتپلیس ارائه داده میشود. روی اسنپتاکسی هم با مفاهیم اقتصاد مشارکتی و ارائه سرویس توسط کاربر این اتفاق میافتد. به نوعی از زمان راهاندازی مجموعه، تمرکز روی همین مدل کسبوکاری بود. اخیرا هم بهطور خاص با تمرکز روی یک محصول یا حوزه خاص مثل FMCG فعالیت میکنیم.
شریف: مارکتپلیس چه مزیتهایی برای خریداران ایجاد کرده است؟ چقدر به دموکراتیزهکردن بازار کمک کرده و اینکه دسترسی آزاد به هر نوع کالایی در هر جایی چقدر راحتتر شده است؟
محمدی: در کسبوکار دیجیکالا از منظر مشتری، چندین مزیت ایجاد شده است. یکی اینکه تنوع محصولی که الان داریم، قابل مقایسه با زمانی که فقط مدل ریتیل فعالیت میکردیم، نیست. از سال 85 تا 95 که با مدل ریتیل فعالیت میکردیم، یعنی طی 10سال فعالیت دیجیکالا و با توسعههایی که ایجاد کردیم و سرمایهگذاریهای زیادی که داشتیم، تنوع کالایی ما در نهایت به 120هزار قلم میرسید و همان زمان هم یکی از درخواستهایی که از سمت مشتری دریافت میکردیم، وجود تنوع کالایی بود. اما از سال95 تاکنون یعنی طی 5 سال گذشته، به حدود 8 میلیون تنوع کالایی و محصولی رسیدهایم.
تنوع محصولی و کالایی ذات مدل مارکتپلیس است و الان بیش از 200هزار فروشنده روی پلتفرم دیجیکالا به عرضه محصولات متنوع خود میپردازند. این دموکراتیزهکردن عرضه توسط 100هزار فروشنده موجب افزایش تنوع محصولی میشود و برای مشتری یک ارزش است. الان مشتریان در هیچ پلتفرم آنلاین یا فروشگاه آفلاینی به غیر از دیجیکالا، به این تنوع محصولی دسترسی ندارند. مثلا در هایپرمارکتهای بزرگ کشور هم مشتری در نهایت به 10 تا 20هزار تنوع کالایی دسترسی دارد که قابل مقایسه با 8 میلیون تنوع محصولی دیجیکالا نیست.
همچنین وقتی عرضهکنندگان مختلفی وجود داشته باشد، روی قیمتگذاری و کیفیت ارائه خدمات رقابت ایجاد میشود. مشتری هم با توجه به سوابق فعالیت فروشندگان از بین آنها انتخاب میکند. ضمن اینکه این مدل به تمرکززدایی کمک میکند و موجب میشود که قدرت ارائه کالا در دست یک جای خاص نباشد و همه بتوانند در این فرایند عرضه کالا و در این اقتصاد سهیم باشند.
شریف: فروشندگان همگی در یک سطح نیستند؛ برخی ممکن است که تامینکننده کالا باشند. بنابراین در صورتی که دیجیکالا با تامینکننده کار بکند، چطور منفعت فروشندگان خرد حفظ میشود؟
محمدی: من اشاره کردم که بیزینسمدل دیجیکالا، ریتیل به اضافه مارکتپلیس است. بعضی از گروههای محصولی و بعضی از تامینکنندگان کالاها خواستار این هستند که کانال فروش آنلاینشان را خودشان مدیریت کنند یا با بخش ریتیل ما کار کنند و خودشان آن را مدیریت کنند. در این مواقع خود تامینکننده یا بهصورت تامینکننده در بخش ریتیل ما یا بهصورت فروشنده در بخش مارکتپلیس دیجیکالا فعالیت میکند. در اینجا کار برای سایر واسطهها سخت میشود چون خود تولیدکننده کالا مستقیما محصول را عرضه میکند. البته به هر حال فرصت برای سایر فروشندگان در کنار تامینکننده اصلی وجود دارد. مثلا گاه کالای تولیدکننده اصلی به اتمام میرسد اما فروشندگان خرد آن را در اختیار دارند و میتوانند کسبوکارشان را داشته باشند.
شریف: آقای خلج، پلتفرم شما چه مزیتی برای مشتریان و چه مزیتی برای فروشندگان ایجاد کرده است؟
خلج: الان بحث شفافیت بسیار مهم است. طبیعتا کاربری که از این پلتفرمها استفاده میکند، بهویژه در ارتباط با قیمت و شناخت فروشنده و… در دسترسبودن و حملونقل سریع هم مزیت دیگر است. در دوران کرونا هم پلتفرمها در کنار کانالهای سنتی که بازوی آنلاین نداشتند، قرار گرفتند و کمک زیادی کردند. مثلا در مورد اسنپفود میتوانم بگویم که در حال حاضر با 17هزار رستوران همکاری میکنند و روزانه بیش از 200هزار سفارش را مدیریت میکنند. در دوران هم این کمک بزرگ را برای رستورانها و مشتریان ایجاد کردند.
الان بحث رقابت نکته مهمی است و در پلتفرمهایی چون پلتفرم ما تامینکنندگان و مشتریان از شرایط کالاها و قیمتها آگاه میشوند و بحثهای رقابتی ایجاد میشود. همچنین کسی که بهعنوان خریدار به این پلتفرمها مراجعه میکند با شفافیت در قیمت و ویژگیهای کالاها مواجه است.
شریف: در اینجا میخواهم بپردازیم به چالشهایی که در این حوزه وجود دارد؛ همین چند هفته پیش شاهد بودیم که اتفاقاتی برای مدیرعامل دیوار یعنی آقای آرمندهی افتاد و حتی قرار بود به زندان برود که در نهایت این اتفاق نیفتاد. الان حدود مسئولیت یک پلتفرم مارکتپلیسی یکی از موضوعات مهم در ایران است. نظر شما چیست؟ شما فکر میکنید تا حدودی مسئولیت پلتفرمهای مارکتپلیس نسبت به خریدوفروشی که در بسترشان انجام میشود به چه صورت است، البته نوع مسئولیت و نوع کاربری پلتفرمها متفاوت است؛ یعنی نوع رفتارهایی که روی پلتفرمی مثل دیوار اتفاق میافتد با آنچه که در دیجیکالا یا اسنپ ممکن است به وجود بیاید، فرق میکند ولی به طور کلی میخواهم بفرمایید که حدود مسئولیت پلتفرمهای مارکتپلیس در قبال کاربران یا خریداران و فروشندگان به چه صورت است؟
محمدی: نه، میشود گفت که مدیران و مسئولانی که در واقع در پشت صحنه کسبوکارهایی از جنس مارکتپلیس هستند، هیچگونه مسئولیتی در قبال آنچه که بر بستر مارکتپلیس آنها اتفاق میافتد، ندارند و این اصلا گزاره درستی نیست بلکه حتما مسئولیتهایی دارند و این مسئولیتها در چارچوب قوانینی تدوین و اطلاعرسانی و شفاف شوند. پلتفرمهای مارکتپلیس هم تلاش میکنند که این ضوابط را تا جایی که میتوانند رعایت کنند تا تخلفی بر بستر کسبوکارهای مارکتپلیس ایجاد نشود و کاربرهای آن پلتفرم آسیب نبینند. این مسئولیت ۱۰۰درصد روی دوش مسئولان همه پلتفرمها وجود دارد.
شریف: چنین مسئولیتی فقط در ایران وجود دارد یا در مورد همه پلتفرمها در سطح جهان چنین مسئولیتی نسبت به مدیران و مسئولان یک کسبوکار وجود دارد؟
محمدی: ولی خب، همان مدیاها هم در حال توسعه راهکارهایی هستند. مثلا برای اینکه جلوی فیک نیوز را بگیرند تا مانع آسیبدیدن کاربران پلتفرمها بشوند. چارچوب مسئولیتها را رگولیشن میتواند تعیین کند. مهم است که شفاف شود و اعلام بشود تا طرفهای دارای مسئولیت در جریان مسئولیتی که دارند، قرار بگیرند. چون کاربری که ممکن است در بستر یک پلتفرم تخلف بکند، باید تخلفی که کرده متوجه خودش باشد و نهاد یا مرجعی که تعیینکننده تخلفات است، باید بتواند با چنین کاربرهایی برخورد کند.
شریف: آقای خلج، شما چه فکر میکنید؟ چقدر الان مسئولیتها مشخص، شفاف و واضح است و بخش دیگر سوالم این است که چقدر پلتفرمی مثل اسنپ مصون است در مقابل تخلفی که مثلا یک مسافر یا یک راننده در بستر پلتفرم انجام بدهد؟
خلج: وقتی پلتفرم مارکتپلیس با یک تامینکننده خدمات یا کالا همکاری میکند، الزاماتی در راستای تعیین هویت و بررسی سوابق تامینکننده کالا یا خدمت انجام میشود تا پلتفرم مطمئن شود که افرادی که تامینکننده کالا و خدمات هستند، به لحاظ هویتی تایید شدهاند. به نظر من اگر این مرحله بهدرستی و با دقت انجام شود، یعنی تعیین هویت و مشخصات تامینکنندهها به درستی صورت بگیرد، بسیاری از تخلفات یا مشکلاتی که بر بستر پلتفرم ایجاد میشود، حذف خواهد شد. مثلا در اسنپ و در حوزه حملونقل اسنپ، تایید هویت و تعیین صلاحیت افراد بهدرستی و با دقت و به طور کامل انجام میشود و به نظر من تعیین هویت دیجیتال و امضای دیجیتال از جمله راهکارهایی است که به رفع چنین مشکلاتی کمک میکند.
گزارش عملکرد سالانه : نگاهی به گزارش عملکرد اسنپ در سال ۱۳۹۹
شریف: در اینجا میخواهم به چالشی بپردازیم که اخیرا هم اسنپ و هم دیجیکالا با آن مواجه بودند و آن هم ورود به حوزه تخصصی مثل بحث دارو بود؛ خیلی از پزشکان و متخصصان این حوزه مخالف فروش مستقیم دارو در پلتفرمهای اینچنینی هستند، چون معتقدند دسترسی بدون ضابطه و بدون نظر پزشک به دارو، مشکلاتی برای جامعه ایجاد خواهد کرد. این هم الان یکی از چالشهای شماست که میخواهند در موردش صحبت کنید.
خلج: من فکر میکنم بهصورت پایهای ورود پلتفرمها به این حوزه باید اتفاق بیفتد و نباید ورود پلتفرمها به این حوزه منع شود. البته ما معتقدیم که در این حوزه باید رگولیشن و قانونگذاری انجام شود. نیاز است که زیرساختهایی از طرف حاکمیت به وجود بیاید. در موارد بسیاری نیاز به نسخه پزشک است برای دریافت دارو، بنابراین باید سازوکاری ایجاد شود که پزشکان بتوانند نسخه دیجیتال را ایجاد کنند و در اختیار بیماران قرار بدهند که ظاهرا این اتفاق در حال انجام است.
شریف: الان در پلتفرم اسنپ دارو بدون نسخه پزشک ثبت سفارش میشود؟
خلج: در نسخه جدید اسنپ، داروهایی که نیاز به نسخه پزشک دارند، امکان ثبت سفارش ندارند. البته نباید فراموش کرد که ما رابط بین بیمار و داروخانه هستیم و داروخانه هر الزاماتی که برای نسخه آفلاین دارد، در مورد نسخه آنلاین و سفارش آنلاین هم باید رعایت کنند.
شریف: آقای محمدی، شما در دیجیکالا چه نگاهی به حوزه تخصصی دارو دارید؟
محمدی: این موضوع، موضوع بغرنجی نیست و اگر نهادهای ذیربط مانند انجمن داروسازان، سازمان غذا و دارو و سایر نهادهای مرتبط، اراده این را داشته باشند که بخواهند برای این موضوع یک راهحل درست ایجاد کنند، این کار بهسادگی امکانپذیر است. الان هر کسی که اراده کند، میتواند به داروخانه مراجعه کند و دارویی را که لازم دارد، دریافت کند و هیچ ردی هم وجود ندارد که چنین کاری کرده است. این برمیگردد به همان بحث شفافیت چون حضور آفلاین و گرفتن مثلا یک آنتیبیوتیک به وسیله یک شخص، ردی برجا نمیگذارد، بنابراین شفافیتی وجود ندارد و هیچ بحثی هم در مورد آن وجود ندارد.
ویژگی مثبتی که پلتفرمهای دیجیتال در حوزه دارو حتی در ارتباط با داروهای با نسخه دارند این است که قابل ردیابی و مشخص هستند. اگر داروخانهداری تخلفی کرده باشد، مشخص است که در چه تاریخی، چه ساعتی و چه ثانیهای چنین تخلفی را مرتکب شده و باید پاسخگو باشد و پاسخگو هم خواهد بود. این داروخانهدار در پروسه آمبوردینگ خود در یک پلتفرم احراز هویت شده و بنابراین بهراحتی قابل شناسایی است. اگر سازمان یا نهادی دغدغه سلامت مردم را دارد، باید از همین فردا شروع کند به شفافسازی در این حوزه و دیجیتالکردن حوزه سلامت و اگر چنین کاری نمیکنند، به نظر من یعنی دغدغه سلامت مردم را ندارند. همین الان تخلفات زیادی در حوزه دارو، داروخانه و مسائلی از این دست رخ میدهد ولی به خاطر اینکه به لحاظ سنتی انجام میشود و قابل ردیابی و پیگیری نیست، هیچ اقدامی هم در این مورد انجام نمیشود. درواقع میخواهم بگویم که موضوع بسیار ساده است؛ اگر ارادهای وجود داشته باشد هیچ کار سختی برای کنترل این حوزه وجود ندارد.
خلج: آنچه ما در اسنپدکتر تاکنون تجربه داشتهایم، نیاز به دسترسپذیرکردن دارو برای کاربران است. خود مسئله دسترسپذیرکردن دارو برای کاربران هم به شفافیت این حوزه کمک میکند.
شریف: آقای محمدی، چالش دیگری در این حوزه وجود دارد که بخواهید به آن اشاره کنید؟
محمدی: اگر بخواهم صادقانه بگویم، باید اشاره کنم که طی چند سال گذشته که جامعه و حاکمیت با این موضوع یعنی اقتصاد پلتفرمی آشنا نبودند، مشکلات بیشتری وجود داشت اما رفتهرفته جامعه و حاکمیت با موضوع اقتصاد دیجیتال و اقتصاد پلتفرمی بیشتر آشنا شده ولی همچنان در حوزه قضایی ادبیات اقتصاد پلتفرمی کماکان دچار مشکلات اساسی است. برای این قضیه حتما باید کاری کرد و از سمت دیجیکالا و از سمت تشکلهایی که به نوعی در آنها عضو هستیم، روی این مسائل تاکید داریم و خواستار این هستیم که همراه با حوزه قضایی روی این مسائل کار کنیم. ما میخواهیم که در این زمینه کار کرده و تیمهای حقوقی خودمان را در این موضوع درگیر کنیم تا مشکلات رفتهرفته حل شوند تا هم مردم مشکلاتشان کم بشود و هم خود پلتفرمها دچار چنین مسائلی نباشند چون در حال حاضر از مسائل اساسی که ما درگیرشان هستیم، همین بحثهای مربوط به ادبیات اقتصاد پلتفرمی و مشکلاتی است که بهسادگی میتواند وجود نداشته باشد.
شریف: میخواهم به بخش اقتصادی این ماجرا بپردازیم؛ شما نمایندگان یک جریان نوآوری هستید در ایران که بهعنوان جریان نوآوری استارتاپی شناخته میشود. در دوره کرونا که اقتصاد ایران رشد منفی را ثبت کرد، اقتصاد دیجیتال بین ۵ تا ۶درصد رشد داشت. بزرگترین بازیگران حوزه اقتصاد دیجیتال هم تاثیر میپذیرند از شرایط اقتصادی امروز؛ شرایطی مثل تحریم، تورم زیاد و عدم دسترسی به سرمایه مورد نیاز برای رشد، چون جریان نوآوری و اقتصاد استارتاپی بسیار نیازمند هستند به جذب سرمایه برای رشد هرچه بیشتر. الان در کشور همسایه مثل ترکیه استارتاپها بهراحتی به جریان سرمایه، به جریان تکنولوژی و مسائلی از این دست در سطح جهان دسترسی دارند. حالا سوال مشخص من این است که شما در فضای اقتصادی این کشور دارید کار میکنید و شرایط فعلی آن را پذیرفتهاید؛ چگونه میخواهید هم نوآور باشید و هم در این فضا رشد کنید و بزرگ شوید؟
محمدی: به نظر من در حوزه اقتصاد نوآوری و مشخصا اقتصاد دیجیتال، پنجرههای فرصت همیشه باز نمیمانند که کشورها و پلتفرمها از آنها استفاده کنند. مثلا در حوزه صنایع و بهعنوان مثال در حوزه خودروسازی ما 30 ،40 سال فرصت داشتیم که کشور را به یک کشور خودروساز تبدیل کنیم اما الان بعد از گذشت چند دهه به این نتیجه رسیدهایم که این پنجرهها دیگر بسته شده است؛ یعنی پنجره نوآوری و پنجره استفاده از فرصتها همیشه باز نمیماند. در حوزه اقتصاد دیجیتال هم پنجرهها خیلی زود باز میشوند اما خیلی زود هم بسته میشوند. کشور ما در منطقهای قرار گرفته که طی چهار پنج سال گذشته میتوانستیم بهراحتی کل منطقه را تسخیر کنیم و تکتک پلتفرمهایی را که در کشور فعال هستند، در کشورهای منطقه توسعه بدهیم که به رشد برند کشور و رشد اقتصاد کشورمان کمک بسیار زیادی میکرد.
این مشکلات به دلایل زیادی رخ داده است؛ تحریمها یکی از دلایل آن است و ما خواسته یا ناخواسته جلوی رشد سرمایهگذاری در حوزه اقتصاد دیجیتال را گرفتیم و حتی نهادهای حاکمیتی ما برای این نوع اقتصاد آمادگی لازم را نداشتند. حتی بخش خصوصی و خود پلتفرمها هم شاید خیلی آماده نبودند و این پنجرهها تقریبا دیگر رو به بستهشدن هستند.
تمام کشورهایی که بعد از ایران دیجیتالی شدند، الان بسیار از ایران جلوتر هستند. دیجیکالا سال ۸۵ راهاندازی شد. الان ۱۵سال گذشته است و ما متاسفانه فرصتهای زیادی را از دست دادهایم. الان استارتاپی در ترکیه یک میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب میکند. ما 5سال پیش ۱۰۰میلیون دلار توانستیم جذب کنیم و صدای همه در آمد که چرا چنین سرمایهای جذب شده است؟! درحالیکه ۱۰۰میلیون دلار اصولا سرمایه زیادی نیست و برای شکوفایی اقتصاد دیجیتال بسیار بیشتر از این لازم است.
شریف: با وجود چنین شرایطی، آقای خلج شما بفرمایید که چگونه میتوان نوآور بود؟
خلج: من یک مثال خدمت شما عرض میکنم؛ شرکت کریم که طی ۱۰ ماه ابتدایی امسال بیش از 4میلیون سفر را گزارش کرد، با ارزش 2/3میلیارد دلار فروخته شد. در حالی که این تعداد سفر که طی ۱۰ ماه در شرکت کریم انجام شده است، معادل تعداد سفر در یک و نیم روز اسنپ است و تهران نخستین شهر هوشمند جهان به لحاظ حملونقل است.
همانطور که آقای محمدی هم اشاره کرد، ما طی سالهای گذشته میتوانستیم بهراحتی بحث صادرات تکنولوژی را حداقل به کشورهای منطقه و کشورهای اطراف خودمان داشته باشیم. اما این فرصت را از دست دادیم. حالا سوال این است که چگونه میتوان نوآور بود؟! مسیرها و روشهای تامین مالی ما خیلی متنوع و متعدد نیستند و تقریبا مشخص هستند. یا باید از سرمایهگذار خارجی این هزینه تامین شود که با شرایط فعلی امکانپذیر نیست یا از شرکتهای خصوصی و شرکتهایی که در حوزه سرمایهگذاری حضور دارند این سرمایه تامین شود و راه سوم هم IPO کردن یا حضور در بورس است.
ما الان با مشکل بزرگتری به نام کمبود منابع انسانی مواجه هستیم که در شرایط فعلی بسیاری از افراد به خاطر اینکه از دانش بینالمللی تجارت الکترونیک برخوردار هستند، مهاجرت میکنند. اما با این شرایط باز هم میتوان نوآور بود. در چنین شرایطی و در حوزه اقتصاد دیجیتال نمیتوان که نوآوری نداشت چون یک علم بهروز است و اگر خود را آپدیت نکنید و نوآوری نکنید، به یک فرد سنتی با دانش کهنه برای اطرافیانتان تبدیل میشوید. بنابراین حتما بنچمارک و پویایی باید اتفاق بیفتد. جهانیشدن یکی از مسیرهاست که متاسفانه برای ما تقریبا از دست رفته و دیگر به آسانی امکانپذیر نیست.
شریف: با توجه به مشکلاتی که در دسترسی به سرمایه و تامین مالی برای پلتفرمهایی مثل دیجیکالا و اسنپ وجود دارد، آیا شما سوشالکامرسها را تهدیدی برای حوزه کاری خود میدانید؟ چون مردم هم علاقهمند هستند که تبادل کالا و خریدوفروش را در حوزه سوشال انجام بدهند.
محمدی: از مهمترین ترندهای مایکرو ایکامرس طی چند سال آینده، تمرکززدایی و دموکراتیزهشدن و آمنیچنل و... هستند. نمیتوان آنها را انکار کرد یا نادیده گرفت. همین الان هم مردم سوشال کامرس را تجربه کردهاند. بنابراین هم میتواند تهدید باشد و هم فرصت. مهم است که چگونه به این مسئله نگاه کنید و چگونه با آن مواجه شوید. ما در دیجیکالا، در حال کار روی نسل4 دیجیکالا هستیم. (در جنریشن 1 دیجیکالا یک ریتیل بود، در جنریشن 2 به یک مارکتپلیس تبدیل شد، در جنریشن 3 ما اجزای یک اکوسیستم ایکامرسی را فراهم کردیم و آن را به یک زیستبوم ایکامرسی تبدیل کردیم. مثلا جزء فینتکی را با برند دیجیپی ایجاد کردیم، جزء حملونقل را با دیجیاکسپرس ایجاد کردیم، جزء کانتنتی ایجاد کردیم با نام کانتنت فکتوری یا در حوزه سوشالکامرس روی کمدا سرمایهگذاری کردیم، در حوزه نشر دیجیتال روی فیدیبو و در حوزه اینوویشن روی دیجینکست سرمایهگذاری کردیم و...) یعنی ما اکوسیستم را که لازم داشتیم تا در حوزه ایکامرس بسازیم تا زیرساخت ایکامرس را ایجاد کنیم، طی سه چهار سال گذشته ساختهایم.
در جنریشن4 با مفهوم دیجیکالا ایکامرس سرویسز روبهرو هستیم. هر کدام از این خدمات را بهعنوان یک سرویس نهتنها برای دیجیکالا برای همه فعالان و شرکتها ارائه خواهد داد. ما این اجزای زیرساختی را برای همه باز میکنیم؛ چه یک فعال اینستاگرامی و چه برای فردی که در آمنیچنل کار میکند. با این نگاه، سوشالکامرس تهدید محسوب نمیشود و ما به نوعی همکار آنها محسوب میشویم و ارائهدهنده سرویسهای مورد نیاز آنها خواهیم بود.
گزارش عملکرد سالانه: نگاهی به آمار و ارقام در کروناییترین سال دیجیکالا
شریف: آقای خلج، شما در اسنپ چه برنامههایی برای توسعه نوآوری دارید؟
خلج: علاوهبر اینکه ما یک سوپراپلیکیشنی را ایجاد کردهایم که هر کاربری میتواند با یک بار لاگینکردن، سرویسهای متعددی را دریافت کند، اخیرا هم بحث حوزه اعتبار یا کریدیت اسکورینگ را داشتیم که در این حوزه افراد با تجربیات مختلفی که از سرویسهای مختلف اسنپ دارند، اعتبار کسب میکنند و در حوزه اعتباری خدماتی را برایشان در نظر گرفتهایم.
همچنین درگاه رابطی را با افرادی که ایده نو یا خلاقیت ویژهای دارند و میخواهند که با مجموعه اسنپ یا مدیران این مجموعه در میان بگذارند یا ایدهشان به کسبوکاری در مجموعه اسنپ منتج شود، ایجاد کردهایم. برای این کار اسنپ ونچرز را راهاندازی کردهایم و این درگاه را ایجاد کردهایم برای نوآوری و دریافت ایدهها و حمایت از افرادی که میخواهند در این زمینهها فعالیت کنند. این درگاه ارتباطی مستقیم میتواند در پرورش و هدایت چنین افرادی موثر باشد.
شریف: الان هر دو شرکت در حوزههایی با هم رقیب هستید. مثلا در حوزه کیوکامرس. چقدر این رقابت ادامهدار خواهد بود و با توجه به نوع بیزینسی که دارید، چقدر این رقابت قرار است گستردهتر شود؟
محمدی: ما در حوزه افامسیجی از 4سال پیش حضور داشتیم با برند دیجیکالا فِرِش که بهصورت متمرکز سفارشهای مشتریان را ارسال میکردیم. با توجه به ترند تمرکززدایی، ایکامرس و تقاضای مشتریان برای تحویل سریعتر کالاهای تندمصرف، طبیعی بود که دیجیکالا در این حوزه، سرویسدهی خود را بهبود بدهد. ما با برند دیجیکالاجت وارد حوزه کوئیککامرس شدیم و همین الان 200هزار فروشندهای که داریم، این امکان را دارند که در ظرف کمتر از 30دقیقه سفارش مشتری را به دستش برسانند. در مورد رقابت هم باید بگویم که رقابت در ذات کسبوکار و اقتصاد است. بدون رقابت، بازار معنا ندارد. سیکل رشد در اقتصاد هم بدون رقابت شکل نمیگیرد. اگر رقابت وجود نداشت، الان در جایگاه فعلی نبودیم.
خلج: مجموعه ما حضور یک رقیب باسابقه و ارزشمند مثل دیجیکالا را موجب پویاترشدن تیم خود میداند. حضور رقیب در هر بازاری برای همه ذینفعان آن بازار اهمیت دارد. مثلا برای کاربران تا بتوانند تجربه استفاده از پلتفرمهای مختلف را داشته باشند. نوعی همافزایی هم در این رقابت وجود دارد، چون ایدهها از دو تیم در بازار ارائه میشود و راهکارها خلاقانهتر خواهند بود. وجود دو رقیب در بازار از دید حاکمیتی هم بهتر است. در نهایت تامینکنندگان هم میتوانند با پلتفرمهای مختلفی کار کنند و این آزادی عمل کمک زیادی به آنها میکند.
چالشی بهنام نظارت
شریف: یکی از چالشهای دیگر حوزهای که شما در آن کار میکنید، نظارت است؛ نهادها و سازمانهای مختلفی هم هستند که ادعای نظارت دارند و بعضا به وجود آمدند که بحث نظارت را انجام بدهند؛ مدل کسبوکار پلتفرمی چقدر چنین نظارتی را میپذیرد و کجا با این نظارت با چالش مواجه میشود؟
محمدی: به نظر من کسبوکارهای پلتفرمی از جمله کسبوکارهایی بهشمار میروند که نظارتپذیر هستند؛ به این دلیل که تامینکننده کالا و خدمت در یک پلتفرم دوسویه مثل پلتفرمهای مارکتپلیسی احراز هویت شده است و ترنزکشنها و ایونتها و رویدادها ثبت میشود، دادههای ثبتشده وجود دارد و شفافیت هست و همه چیز قابل اندازهگیری و شناسایی است؛ بهعنوان مثال، همین الان اسنپ در همین لحظه با شفافیت کامل بحث قیمتگذاری را انجام میدهد و آیا چنین شفافیتی در قیمتگذاری سیستم سنتی حملونقل وجود دارد که پاسخ منفی است. در سیستم سنتی هزاران ناظر لازم است تا بررسی کنند که میزان شارژی که کاربر انجام میدهد، براساس تعرفه است یا خیر.
همچنین در مورد کالا و عرضه کالا، کاملا مشخص است که چه کالاهایی عرضه میشود، با چه قیمتی عرضه میشود و توسط چه کسی عرضه میشود. همچنین نمودار قیمتی وجود دارد که یک کالای مشخص در گذشته چه قیمتی داشته، الان چه قیمتی دارد و مسائل شفافی مثل اینها. بنابراین ذات این کسبوکارها شفاف است، قابل نظارت است و مبتنی بر داده و اطلاعات است.
بنابراین برخلاف آن چیزی که بعضا حاکمیت -البته بیشتر در سالهای گذشته- معتقد بود که این کسبوکارها قابل نظارت نیستند و شفاف نیستند، اتفاقا این کسبوکارها بهشدت شفاف هستند و میتوان بهراحتی براساس دادههای ممکن بر آنها نظارت کرد. البته به این شرط که ضوابط و رگولیشن بهصورت شفاف و دقیق انجام شود و مسئولیتها مشخص باشد و نظارت هم بهصورت دقیق وجود داشته باشد.
شریف: گاهی این شفافیت برعکس عمل میکند و به ضرر خود کسبوکارهاست؛ مثلا اگر یک راننده تاکسی هزینه یک مسیر را ۲۰۰هزار تومان از کاربر دریافت کند، هیچگونه اسکرینشاتی از چنین اقدامی نمیتوان گرفت. اما اگر روی پلتفرم هزینه 10هزار تومان در نظر گرفته شود، همه تعجب خواهند کرد چون به اطلاعات دسترسی دارند.
محمدی: این نکته از جمله چالشهای کسبوکارهای پلتفرمی است که تا آنجا که میتوانند با استفاده از تکنولوژی مسائل و مشکلات خود را به حداقل برسانند. خوشبختانه ما در حوزهای کار میکنیم که پتانسیل زیادی بهلحاظ راهحلهای تکنولوژی برای کمکردن چنین مشکلاتی وجود دارد.
شریف: آقای خلج، نهادهای نظارتی چقدر این شفافیتها را میپذیرند؟ الان هستند نهادهایی که قیمت دستوری اعلام میکنند. به نظر میرسد که چنین چیزی با شفافیت و اقتصاد پلتفرمی در تناقض قرار دارد.
خلج: در مورد قیمتگذاری همانطور که شما اشاره کردید، در حوزه حملونقل یکی از اصلیترین چالشهای ماست. مثلا در مورد کالا چون قیمتگذاریها معمولا مشخص است، شاید مشکل خاصی وجود نداشته باشد اما در بحث خدمات، قیمتگذاری یک چالش خیلی بزرگ است.
دو سوی این معادله یعنی ارائهدهنده خدمات و دریافتکننده خدمات قرار دارند و صاحب پلتفرم هم بهعنوان ارائهدهنده زیرساخت حاضر است و ارتباط دارد با نهادهای نظارتی. این چالش همیشه وجود داشته و احتمالا وجود هم خواهد داشت. معمولا از سمت کاربران بهعنوان مسافر پیامهایی دریافت میکنیم که قیمتها را بالا میدانند و در همان زمان پیامهای زیادی هم از سمت رانندگان یا ارائهدهندههای خدمات دریافت میکنیم که قیمتها را پایین میدانند. با همه مشکلاتی که شاید شفافیت کسبوکارهای پلتفرمی برای خودشان ایجاد بکند، من معتقدم که در نهایت این شفافیت به کسبوکارها کمک میکند و به پاسخگوبودن کسبوکارها منجر میشود که همین موجب میشود تا کاربران تجربه بهتری را در فضای پلتفرم داشته باشند.
شریف: تفکری اقتصادی وجود دارد که معتقد است کنترل بازار و کنترل قیمتها میتواند بهصورت دستوری انجام شود و بنابراین شفافیت برای نهاد نظارتی اعتباری ندارد.
خلج: طبیعی است که در بازار، عرضه و تقاضا قیمتها را تعیین میکنند، ولی در نهایت بین عرضه و تقاضا باید تعادل وجود داشته باشد و بین کاربر عرضهکننده و کاربر دریافتکننده باید نقطه تعادل ایجاد شود تا هر دو گروه بیشترین بهره را ببرند از پلتفرمی که ارائهدهنده خدمت و سرویس است.