اخبار استارتاپی

نکاتی که در زمان جذب سرمایه برای استارتاپ باید بدانید

راهنمای صفر تا صد جذب سرمایه برای استارتاپ‌ها

نکاتی برای جذب سرمایه برای استارت آپ ها

شرایط رقابتی اکوسیستم استارتاپی ایجاب می‌کند که جذب سرمایه برای استارتاپ محسوب ‌شود. با وجود این، یک قرارداد سرمایه‌گذاری موفق، برای هر دو طرف قرارداد سودآفرین خواهد بود. 

کسب‌وکارها از لحظه راه‌اندازی تا زمان رشد کسب و کار، بارها به جذب سرمایه نیاز پیدا می‌کنند. ممکن است شما بنیانگذار یک استارتاپ باشید که ایده بکر و سودآوری را در ذهن دارد. ممکن است تا حدی ایده خود را عملی و حتی مشتریان محدودی را به خود جذب کرده باشید. اما به خوبی می‌دانید که توسعه یک کسب‌وکار نیازمند سرمایه است. 

کارآفرینان و بنیان‌گذاران استارتاپی به سرمایه مورد نیاز برای توسعه تجاری دست پیدا می‌کنند و در مقابل با موفقیت خود سود کلانی را روانه جیب سرمایه‌گذاران خود خواهند کرد. چه اولین تجربه شما در راه‌اندازی استارتاپ باشد و چه قبلاً چند راند جذب سرمایه داشته باشید، در این مطلب با نکاتی آشنا خواهید شد که ممکن است در مسیر جذب سرمایه به شما کمک کند.

چه زمانی برای استارتاپ مان جذب سرمایه کنیم؟ 

براساس تحقیقات انجام شده توسط U.S. Bank نیمی از کسب‌وکارهای آمریکایی در پنج سال اول شکست می‌خورند. همچنین 82 درصد از کسب‌وکارهای شکست خورده در مدیریت جریان مالی خود مشکل داشته‌اند. جالب‌تر این که دلیل شکست 72 درصد از آن‌ها این بود که در آغاز شروع به کار خود، نتوانستند سرمایه کافی جذب کنند.

درست است که جذب سرمایه می‌تواند سرعت رشد استارتاپ شما را افزایش دهد، اما اقدام به جذب سرمایه برای استارتاپ باید در زمان مناسبی صورت بگیرد. اگرچه هر استارتاپ، خط سیر مختص به خودش را دارد اما به طور کلی زمانی باید به جذب سرمایه اقدام کنید که در ابتدا مطمئن باشيد مشکل مشخصی وجود دارد که با پول بیشتر رفع می‌شود. 

هیچ کسب‌وکار موفقی صرفاً برای این که پول بیشتری داشته باشد، اقدام به جذب سرمایه نمی‌کند. آن‌ها پیش از مراجعه به سرمایه‌گذار تحقیقات مفصلی را انجام می‌دهند و پیش از تصمیم‌گیری فاکتورهای مختلفی را بررسی می‌کنند. سومین عامل شکست کسب‌وکارهای استارتاپی نبود یک طرح تجاری جامع و دقیق است. بنابراین پیش از آن که به فکر کانال جذب سرمایه گذار باشید، بهتر است ابتدا طرح کسب‌وکار خود را تقویت کنید.

مطالب پیشنهادی:معرفی سرمایه گذار

 

«بی‌گدار به آب نزنید» این ضرب‌المثل فارسی دقیقا اینجا صدق می‌کند. یعنی هیچ کسب‌وکاری به‌ویژه کسب‌وکار استارتاپی نباید صرفا برای اینکه پولی در چنته داشته باشد، جذب سرمایه برای استارتاپ را از جمله اهداف خود قرار دهد. هر مقدار پولی که از سرمایه‌گذار گرفته شود، تعهد و مسئولیت با خودش به همراه دارد. پس در عین ضروری بودن جذب سرمایه باید به این نکته مهم توجه داشت که سرمایه باید برای مهمترین امور و پیشبرد اهداف کسب‌وکار جذب شود.

در زمان جذب سرمایه برای استارتاپ چه مقدار سهام به سرمایه‌گذار واگذار کنیم؟

سرمایه‌گذاران برای رسیدن به سود از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند. همچنین آنها نگران سرمایه‌ای هستند که در اختیار صاحبان کسب‌وکار قرار می‌دهند. بنابراین تلاش دارند تا از ابزارهای مختلفی برای تضمین سرمایه و صیانت از آن استفاده کنند؛ یکی از رایج‌ترین ابزارهای تضمین بازگشت سرمایه، تصاحب سهام است. بنیان‌گذار یا صاحب یک استارتاپ درصد مشخصی از سهام شرکت را به سرمایه‌گذار واگذار می‌کند تا بتواند منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین کند. 

درصد سهام واگذارشده قطعاً در آینده، رشد، کنترل و سودآوری یک استارتاپ تأثیرگذار خواهد بود. یک توصیه عمومی و سرانگشتی نشان می‌دهد که چیزی بین 10 الی 25 درصد سهام شرکت را باید در مراحل اولیه جذب سرمایه، واگذار کرد. 

اما نمی‌توان برای تمام استارتاپ‌ها یک نسخه واحد پیچید. پیش از تعیین دقیق این مقدار، بهتر است عوامل زیر را در ارتباط با واگذار سهام استارتاپ خود، در نظر داشته باشید:

جذب سرمایه برای استارتاپ

  • ارزش‌گذاری و رقیق‌سازی سهام

یکی از مهم‌ترین عواملی که میزان سهام واگذارشده به سرمایه‌گذار را تعیین می‌کند، ارزش مالی کسب‌وکار شماست. ارزش‌گذاری به معنای برآورد ارزش تقریبی یک کسب‌وکار است و با بررسی مواردی مانند عملکرد فعلی، عملکرد بالقوه در آینده، اندازه بازار و مزیت رقابتی تعیین می‌شود. 

مطالب پیشنهادی:venture capital چیست

در ازای مقدار یکسانی از سرمایه، هر چقدر ارزش کسب‌وکار شما بیشتر باشد می‌توانید مقدار سهام کمتری را به سرمایه‌گذار بدهید. با وجود این، ارزش یک کسب‌وکار را نمی‌توان به صورت دقیق تعیین کرد. 

ارزش یک کسب‌وکار به برداشتی وابسته است که صاحب کسب‌وکار و سرمایه‌گذار از قابلیت‌های یک شرکت دارند. علاوه بر این، باید تأثیر رقیق‌سازی سهم شرکت را نیز در نظر داشته باشید. هرچقدر سهام بیشتری واگذار کنید، قدرت مالکیت و حق انتخاب کمتری برای تصمیم‌گیری‌های تجاری آتی خواهید داشت. 

البته ضرب‌المثلی در دنیای کسب‌وکار وجود دارد که می‌گوید بهتر است صاحب 10 درصد یک شرکت یک میلیون دلاری باشید تا این که صاحب 100 درصد یک شرکت صفر دلاری باشید. اگرچه گاهی اعطای سهام بیشتر به صلاح شما خواهد بود، اما برای محافظت در برابر رقیق‌سازی قدرت تصمیم‌گیری، شیوه‌های گوناگونی مانند در نظر گرفتن سطوح سهام و ایجاد حق وتو وجود دارد.

  • مرحله رشد و ریسک

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در مقدار سهام واگذارشده، مرحله‌ای است که یک کسب‌وکار به لحاظ میزان رشد در آن قرار دارد و به تبع آن، ریسک‌هایی هم که متوجه کسب‌وکار است، با توجه به مرحله رشدش متفاوت خواهد بود. به‌طور کلی هر چقدر یک استارتاپ جوان‌تر باشد، سرمایه‌گذاری در آن ریسک بیشتری به همراه دارد. بنابراین سرمایه‌گذار درصد سهام بیشتری را طلب خواهد کرد تا مطمئن شود سود بیشتری را به دست می‌آورد. به‌طور مثال در مراحل پیش بذری و بذری، ممکن است 10 الی 25 درصد سهام شرکت واگذار شود، اما در مرحله تأمین مالی سری A یا B معمولاً حدود 5 الی 15 درصد سهام شرکت واگذار می‌شود. فراموش نکنید که این درصدها کاملاً تقریبی هستند و مقدار دقیق سهامی که واگذار می‌کنید، بسته به صنعت، بازار و ترجیحات سرمایه‌گذار متغیر خواهد بود.

سرمایه‌گذاران برای تصمیم‌گیری فقط به آمار و ارقام توجه نمی‌کنند. در دنیای سرمایه‌گذاری عامل انسانی نیز اهمیت زیادی دارد. بسیاری از سرمایه‌گذاران اگر بتوانند به توانایی‌های تیم مدیریتی و اجرایی یک استارتاپ و ایده تجاری آن اعتماد کنند، ممکن است هر ریسکی را به جان بخرند. پس تیمی که بنیانگذاران یک استارتاپ تشکیل می‌دهند، از جمله عوامل تاثیرگذار در جذب سرمایه برای استارتاپ است و باید توجه زیادی به آن داشت.

  • ضوابط و شرایط

آخرین عامل مهمی که به آن اشاره می‌کنیم، ضوابط و شرایط قرارداد سرمایه‌گذاری است. بندها و شروط موجود در یک قرارداد هستند که حقوق و وظایف سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر را (اعم از ارزش‌گذاری، اولویت نقدینگی، اعضای هیئت مدیره، ضوابط ضد رقیق‌شوندگی، اعطای سهام و زمان‌بندی‌ها) تعیین می‌کنند. برخی از این شرایط بر ارزش سهام شرکت شما و به دنبال آن مقدار سهامی که حاضر به واگذاری آن هستید، تأثیرگذار خواهند بود. مثلاً اگر سرمایه‌گذار به دنبال اولویت نقدینگی باشد، یعنی می‌خواهد در صورت اگزیت در اولویت بازپرداخت سرمایه باشد. در این صورت باید درصد کمتری از سهام شرکت را واگذار کنید.  

در زمان جذب سرمایه برای استارتاپ، از چه نوع سرمایه گذاری پول دریافت کنیم؟

به‌عنوان بنیان‌گذار یک شرکت نوپا، شاید فکر کنید بهتر است از هر سرمایه‌گذاری که توانستید پول دریافت کنید. اما ارزش واقعی یک قرارداد سرمایه‌گذاری مقدار آن نیست. سرمایه‌گذاران انواع مختلفی دارند که همکاری با هر کدام، مزايا و معایب مختلفی برای استارتاپ شما به همراه خواهد داشت. مهم‌ترین انواع سرمایه‌گذار عبارت‌ هستند از:

سرمایه گذاران غیررسمی در جذب سرمایه برای استارتاپ

  • سرمایه‌گذاران غیررسمی (خانواده و دوستان)

یکی از اولین منابع اولیه تأمین مالی برای استارتاپ‌ها، کمک‌های دوستان و اعضای خانواده است. شاید فکر کنید وجهه جالبی ندارد اما در موارد بسیاری کارآفرینان استارتاپی اولین سرمایه خود را از افراد حرفه‌ای که می‌شناسند، همکاران سابق و اعضای فامیل دریافت می‌کنند. با وجود این، رویه‌های قانونی وضع قرارداد سرمایه‌گذاری با افراد حقیقی غیرحرفه‌ای ممکن است برای هر دو گروه پیچیده و در آینده دردسرساز باشد. به همین دلیل بهتر است پیش از اقدام به جذب سرمایه از طریق خانواده، دوستان و آشنایان، ابتدا سایر گزینه‌ها را بررسی کنید.

هدف یک شتابدهنده این است که دسترسی بنیانگذاران کسب‌وکار به منتورها، مشاوران و سایر منابع را فراهم کند. شتاب‌دهنده‌ها نیز درست مثل سایر سازمان‌ها ابعاد و حوزه تخصصی مختلفی دارند، اما ویژگی مشترک همه آن‌ها این است که ساختاری گروهی دارند و شما به‌عنوان یک مؤسس کسب‌وکار باید برای عضویت در آن‌ها درخواست دهید. به دلیل وجود رقابت در اکوسیستم استارتاپی ممکن است عضویت در برخی از شتابدهنده‌ها دشوارتر باشد.

در صورت پذیرفته شدن استارتاپ، شتابدهنده به‌طور معمول سرمایه محدودی را به ازای درصد کمی از سهم شرکت سرمایه‌گذاری می‌کند. مزیت حضور در یک شتابدهنده این است که حداقل سرمایه مورد نیاز برای شروع کار را به دست می‌آورید. پس با حضور در یک شتابدهنده، می‌توان شانس جذب سرمایه برای استارتاپ را هم به‌دست آورد.

مهم‌تر از آن، شتابدهنده‌ها می‌توانند استارتاپ شما را به سایر سرمایه‌گذاران و افراد خبره معرفی کنند تا بتوانید در آینده راندهای بعدی تأمین مالی را اجرا کنید. بسیاری از شتابدهنده‌ها در انتهای دوره پشتیبانی خود یک دمودی (Demo Day) برگزار می‌کنند تا استارتاپ‌های تحت پوشش بتوانند ایده تجاری خود را به انواع سرمایه‌گذاران دیگر ارائه کنند. 

یک رویداد دمو دی فرصت مناسبی برای جذب سرمایه است و حتی در میان سرمایه‌گذاران نیز رقابت ایجاد می‌کند. این ویژگی می‌تواند در ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها تأثیر مثبت داشته باشد. 

سرمایه‌گذاران فرشته افراد حقیقی سرمایه‌داری هستند که ثروت شخصی خود را در استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن‌ها به صورت رسمی و حرفه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ به همین دلیل به روند قانونی و رویه‌های مالی قراردادهای سرمایه‌گذاری تسلط دارند. 

علاوه بر این، اغلب این افراد مدیران حوزه صنعت و فناوری هستند و از تجربه، دانش تخصصی و سرمایه مناسبی برخوردارند. آن‌ها در حوزه تخصصی خود روابط عمیقی دارند و می‌توانند به عنوان دروازه‌ای برای آشنایی با شرکای تجاری احتمالی، مشاوران و متخصصان دیگر باشند. با این وجود حجم سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران فرشته نسبت به گزینه‌های بعدی پایین‌تر است و هر کدام شرکت‌های محدودی را در سبد سرمایه‌گذاری خود دارند. 

در صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، حجم قابل توجهی از سرمایه مالی از طریق سرمایه‌گذاران حقیقی جمع‌آوری و در استارتاپ‌های نوپا و حتی در مرحله بذری سرمایه‌گذاری می‌شود. بهتر است بنیان‌گذاران کسب‌وکار با مهم‌ترین ویژگی‌های VC ها آشنا باشند: 

  • استراتژی سرمایه‌گذاری: صندوق‌های VC معمولاً در تعداد زیادی از استارتاپ‌های پرریسک اما سودآور سرمایه‌گذاری می‌کنند و در رخدادهایی مانند IPO سهام خود را نقد می‌کنند.
  • ساختار سازمانی: در صدر ساختار سازمانی صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکای محدود (LP) هستند که سرمایه مالی صندوق را تأمین می‌کنند. شرکای عمومی (GP) افراد خبره‌ای هستند که تصمیم‌گیری نهایی را بر عهده دارند. این شرکا توسط صندوق استخدام می‌شوند تا بر روند سرمایه‌گذاری و عملکرد استارتاپ‌های پورتفولیو نظارت کنند.
  • چرخه عمر صندوق VC: سرمایه‌گذاران VC اهداف بلند مدتی را دنبال می‌کنند. برنامه سرمایه‌گذاری آن‌‌ها در سه مرحله کلی سرمایه‌گذاری ابتدایی، مرحله رشد و مرحله عرضه عمومی تقسیم‌بندی می‌شود که می‌تواند تا حدود 10 سال ادامه پیدا کند. 
  • بانک‌ها و مؤسسات مالی-اعتباری

استقراض از بانک‌ها و مؤسسات مالی برای صاحبان استارتاپ‌های نوپا روش ساده‌ای نیست. اما استارتاپ‌های نسبتاً رشدیافته و پایدار برای بانک‌ها جذابیت زیادی دارند. معمولاً آن‌ها بر خلاف سرمایه‌گذاران VC در سهام شرکت سرمایه‌گذاری نمی‌کنند؛ بلکه مبلغ قابل توجهی از پول را به صاحبان استارتاپ وام می‌دهند و پس از دوره مشخص‌شده، سود خود را دریافت می‌کنند.

  • سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی (CVC)

یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی زیرمجموعه یک شرکت موفق و مطرح در بازار است که با استفاده از منابع مالی، اعتباری و معنوی شرکت اصلی در مجموعه‌ای از استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند. این صندوق‌ها استارتاپ‌های تحت پوشش خود را با توجه به حوزه تخصصی و استراتژی بلندمدت شرکت مادر انتخاب می‌کنند. به‌خلاف صندوق‌های VC، این صندوق‌ها توسط نمایندگان شرکت اصلی مدیریت می‌شوند و چرخه عمر سرمایه‌گذاری آن‌ها شبیه صندوق‌های VC است، با این تفاوت که لزوماً در IPO سهام خود را نقد نمی‌کنند و ممکن است در انتها استارتاپ‌های موفق را خریداری کنند.

ویژگی‌های جذب سرمایه هوشمند

هر کارآفرینی برای رسیدن به موفقیت به سرمایه نیاز دارد. چه استارتاپ در مرحله اولیه خود باشد و چه به دنبال توسعه بیشتر، همه استارتاپ‌ها برای رسیدن به مرحله بعدی رشد خود به سرمایه نیاز دارند. مؤسسان کسب‌وکار برای تأمین مالی گزینه‌های متنوعی را در اختیار دارند، اما جذب سرمایه هوشمند می‌تواند منابعی بسیار فراتر از پول نقد را در اختیار یک استارتاپ قرار دهد. مهم‌ترین مزیت‌های جذب سرمایه هوشمند عبارت‌ هستند از:

  • تجربه: شرکت‌های VC و سرمایه‌گذاران فرشته در مجموعه‌ای از استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. بنابراین در طول عمر حرفه‌ای خود موفقیت و شکست استارتاپ‌های زیادی را به چشم دیده‌اند. بهره‌مندی از تجربیات آن‌ها می‌تواند به رفع مشکلات مختلف استارتاپ‌ها کمک کند.
  • منابع انسانی: با جذب سرمایه هوشمند با شرکت‌هایی همکاری خواهید کرد که از شبکه حرفه‌ای وسیعی برخوردار هستند. آن‌ها می‌توانند با جذب نیروهای متخصص و خبره به پیشرفت شما کمک کنند.
  • سرمایه بیشتر: اگر با یک سرمایه‌گذار مناسب شریک شوید، مقبولیت خوبی در بازار پیدا خواهید کرد. در آینده می‌توانید از روابط ایجاد شده برای جذب سرمایه بیشتر در آینده، استفاده کنید.
  • معرفی و تبلیغ: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جذب سرمایه هوشمند، سازگاری محصول استارتاپ با حوزه تخصصی سرمایه‌گذار است. هدف یک صندوق CVC موفقیت استارتاپ‌هایی است که بتوانند به رشد و توسعه شرکت اصلی کمک کنند. به همین دلیل در صورت موفقیت، این استارتاپ‌ها از بازار تثبیت‌شده شرکت سرمایه‌گذار بهره خواهند برد.
  • مشاوره (کوچینگ): اغلب کارآفرینان استارتاپی افراد متخصص اما کم‌تجربه‌ هستند. آن‌ها در صورت جذب سرمایه هوشمند می‌توانند به کمک مشاوره سرمایه‌گذار، مهارت‌های مدیریتی خود را بهبود دهند.

چگونه ساختار سهام‌داری مان را به بهترین شکل طراحی کنیم؟

یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که به‌عنوان یک مؤسس کسب‌وکار در اختیار دارید، سهام است. سهام مشخص‌کننده میزان مالکیت یک شرکت است که می‌توانید درصدی از آن را در ازای دریافت سرمایه به سرمایه‌گذاران واگذار کنید. سهام یک شرکت به‌طور معمول میان بنیان‌گذاران، سرمایه‌گذاران و کارکنان تقسیم می‌شود.

شما به‌عنوان یک مؤسس کسب‌وکار باید ساختار سهام‌داری استارتاپ را با دقت فراوان طراحی کنید. ممکن است مثال پیش پا افتاده‌ای باشد اما سهام یک شرکت را می‌توان به برش‌های یک کیک تشبیه کرد. مقدار محدودی کیک وجود دارد که می‌توانید آن را تقسیم کنید. هر چقدر استارتاپ شما موفق‌تر شود، ارزش هر سهم آن بیشتر خواهد شد. از طرفی هر چقدر تعداد افراد سهیم بیشتر باشد، قطعات کیک کوچکتر می‌شوند. 

شما به‌عنوان مؤسس استارتاپ مالک 100 درصد آن هستید. مالکیت کامل ارزش یک کسب‌وکار روی کاغذ جذاب به نظر می‌رسد؛ اما در واقع رشد کردن، ارزش کسب‌وکار شما است که برای شما سود مالی به همراه خواهد داشت. اگر بخواهید تمام مدت مالک تمام و کمال شرکت خود باشید، به راحتی به رشد و توسعه نخواهید رسید. در عمل اگر بخواهید ارزش کلی این کیک را بالا ببرید، مجبور خواهید بود قسمت‌هایی از آن را با دیگران شریک شوید.

به عنوان مثال اگر ارزش استارتاپ شما 500 هزار دلار باشد و شما مالک 100 درصد آن باشید، اگر نتوانید درآمد شرکت را افزایش دهید در بهترین حالت به همان 500 هزار دلار محدود خواهید شد. 

اما اگر یک هم‌بنیان‌گذار داشته باشید که می‌تواند برای مدیریت و اجرای عملیات استارتاپ تیم خبره‌ای را به کار بگیرد، به طور مثال ممکن است ارزش استارتاپ شما به 10 میلیون دلار برسد. در این صورت با این که فقط 50 درصد کسب‌وکار متعلق به شماست، ارزش سهم شما از آن 5 میلیون دلار خواهد بود.

آموزش جذب سرمایه برای استارت آپ ها

سهام‌داری در استارتاپ چیست؟

مفهوم سهام استارتاپ به این معنا است که سهام‌داران شرکت، مالک درصد مشخصی از ارزش آن هستند و از آن سهم دارند. معمولاً در ابتدای تأسیس یک استارتاپ، عوامل اصلی مانند مؤسسان، کارکنان کلیدی و سرمایه‌گذاران هر کدام سهمی از شرکت خواهند داشت. 

درصد دقیق سهام هر کدام به مشخصه‌هایی مانند زمان، میزان مشارکت در رشد، سطح تعهد و ارزش‌گذاری اولیه استارتاپ در زمان توزیع سهام بستگی دارد. طبیعی است که بنیان‌گذاران یک کسب‌وکار بیشترین سهم را داشته باشند. معمولاً اولین سرمایه‌گذاران یک شرکت بیشتر از سرمایه‌گذاران بعدی سهم دریافت می‌کنند، زیرا ارزش سرمایه آن‌ها نسبت به ارزش اولیه استارتاپ در مقایسه با سرمایه‌گذاری‌های بعدی بیشتر است. 

یکی دیگر از عوامل مؤثر در توزیع سهام، مرحله تأمین مالی است. هرچقدر راندهای جذب سرمایه پیش می‌روند، وضعیت مالی استارتاپ و به دنبال آن نحوه توزیع سهام نیز تغییر می‌کند.

نحوه معمول توزیع سهام

همان طور که ذکر شد، ساختار سهام‌داری یک استارتاپ به نسبت عواملی مانند زمان، مدل تجاری، صنعت، ترجیحات مدیرعامل و تعداد سرمایه‌گذاران متغیر خواهد بود. هیچ فرمول واحدی برای توزیع سهام یک شرکت وجود ندارد. با این وجود، با بررسی اطلاعات و ترندها می‌توان تغییرات توزیع سهام در یک استارتاپ عادی را در جدول زیر مشاهده کرد:

مرحله درصد سهم سرمایه‌گذار درصد سهم بنیان‌گذار درصد سهام متعلق به کارکنان
بذر 23 65 12
A 45 45 10
B 60 35 5
C 65 32 3
D 75 23 2
E+ 80 19 1

همان طور که مشاهده می‌کنید سهام استارتاپ نسبتاً متغیر است و می‌تواند به همراه رشد یک شرکت تغییر کند. برای سهام‌داران هر شرکت با هر ابعادی حیاتی است که ارزش سهم خود را بدانند. برای محاسبه ارزش سهام استارتاپ باید به موارد زیر دقت کنید:

  • ارزش آخرین قیمت‌گذاری: به معنای ارزشی است که برای هر سهم شرکت در جدیدترین راند تأمین مالی مشخص شده است. این عدد معمولاً مرجعی برای تخمین موفقیت احتمالی یک استارتاپ است.
  • ارزش‌گذاری پس از پول (Post-Money Valuation): به معنای ارزش کلی یک استارتاپ پس از یک راند جذب سرمایه است.
  • ارزش خروج فرضی از معامله: به معنای ارزش یک شرکت در صورت فروش کامل آن است. استارتاپ‌ها به سختی این اطلاعات را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. 
  • تعداد اختیارات معامله: دقیقاً به معنای تعداد قراردادهای اختیار معامله است.
  • قیمت اعمال (Strike Price): قیمتی است که در هنگام بستن قراردادهای اختیاری تعیین می‌کنید.

سهام یک استارتاپ میان چه کسانی توزیع می‌شود؟

این که چه کسانی از یک استارتاپ سهم می‌برند به ساختار کسب‌وکار بستگی دارد. عموماً سهام استارتاپ در بین بنیان‌گذاران (و هم‌بنیانگذاران)، کارکنان، سرمایه‌گذاران بیرونی و مشاوران شرکت تقسیم می‌شود. 

  • بنیان‌گذاران و هم‌بنیانگذاران: اگر تنها بنیان‌گذار یک استارتاپ باشید، محاسبه میزان سهم شما از استارتاپ ساده است. اما اگر استارتاپ را با یک یا چند شریک راه‌اندازی کرده باشید، نحوه توزیع سهام در بین شما مسئله‌ای مهم است که نباید نادیده گرفته شود. اگر به دنبال موفقیت کسب‌وکار خود هستید، از همان ابتدا در این مورد به صورت شفاف و صادقانه با هم‌بنیانگذاران استارتاپ گفتگو کنید. برای تعیین میزان سهام هر فرد عوامل زیر را در نظر داشته باشید:
  • ریسک: آیا همه بنیان‌گذاران یک استارتاپ ریسک یکسانی را تقبل می‌کنند؟ در این صورت می‌توانید سهام را به‌طور مساوی تقسیم کنید. اگر یک بنیان‌گذار حاضر باشد ریسک بیشتری را تحمل کند (مانند استعفا از شغل خود و تمرکز روی استارتاپ تازه‌تاسیس یا سرمایه‌گذاری بیشتر) ممکن است سهم بیشتری ببرد.
  • سطح تعهد: بسیاری از هم‌مؤسسان استارتاپی در ابتدای کار با کمترین حقوق و حتی بدون حقوق و درآمد کار می‌کنند. در این صورت اگر یکی از آن‌ها وظیفه و مسئولیت سنگین‌تری داشته باشد، منطقی است که درصد بیشتری از سهام را درخواست کند.
  • نوآوری: ممکن است یک استارتاپ حول ایده یکی از هم‌بنیانگذاران شکل گرفته باشد و سایر هم‌بنیانگذاران برای موفقیت شرکت وظایف دیگری را بر عهده بگیرند. مالکیت ایده اصلی می‌تواند در نحوه توزیع سهام تأثیرگذار باشد. 
  • کارکنان: برای توسعه و پیشرفت استارتاپ خود بالاخره تصمیم می‌گیرید افراد متخصصی را استخدام کنید و یک تیم قدرتمند تشکیل دهید. اما ممکن است مانند بسیاری از کارآفرینان در ابتدای مسیر استارتاپ خود بودجه محدودی داشته باشید و نتوانید به کارکنان خود دستمزد کافی پرداخت کنید. در این صورت می‌توانید به جای پرداخت پول نقد، درصدی از سهام شرکت را به آنان واگذار کنید. در این صورت عوامل زیر را در نظر بگیرید:
  • درصد مالکیت: ابتدا باید مقدار کل سهام اعطایی به کارکنان را مشخص کنید. برای انجام این کار ابتدا باید ارزش کل استارتاپ را تخمین بزنید و بودجه مورد نیاز برای استخدام نیرو را با ارزش قسمتی از سهام کل شرکت معادل‌سازی کنید. در انتها درصد سهامی که به هر کارمند تعلق می‌گیرد، به مواردی مانند تخصص و تجربه بستگی خواهد داشت.
  • دوره واگذاری (Vesting): در گام بعدی باید تعیین کنید که کارکنان در چه زمانی می‌توانند سهام خود را نقد کنند. زمان‌بندی پرداخت سهام به کارکنان در هر شرکت متفاوت است.
  • نوع سهام واگذارشده: یکی از انواع رایج سهام واگذارشده به کارکنان در استارتاپ‌ها، قراردادی است که طی آن درصدی از سهام با قیمت مشخصی به کارکنان اعطا می‌شود. 
  • آموزش: در نهایت اگر تصمیم گرفتید کارکنان خود را در مالکیت شرکت سهیم کنید، بهتر است نحوه کار سهام را به آن‌ها آموزش دهید و فضایی را فراهم کنید که کارکنان بتوانند به خوبی با حقوق و وظایف خود آشنا شوند.

نحوه مدیریت سرمایه جذب شده برای ایده و استارتاپ

شما به‌عنوان بنیان‌گذار کسب‌وکار پس از گذراندن هفت خوان جذب سرمایه برای استارتاپ با چالش مهم‌تری روبرو خواهید شد. در واقع شما متعهد شده‌اید که سرمایه دریافتی را به سود تبدیل کنید. بحران مالی سال 2023 و ورشکستگی بانک سیلیکن ولی (SVB) درس ارزشمندی به سایر شرکت‌ها داد. 

به‌طور خلاصه این بانک در میان استارتاپ‌های آمریکایی محبوبیت زیادی داشت. پس از همه‌گیری کرونا سرمایه‌گذاری خطرپذیر رونق زیادی پیدا کرد و SVB سپرده‌های هنگفتی از استارتاپ‌های تحت پوشش صندوق‌های VC دریافت کرد. این بانک سرمایه دریافتی را در مجموعه‌ای از قراردادهای کوتاه‌مدت و بلندمدت سرمایه‌گذاری کرد. 

مشکل از آنجا شروع شد که نرخ بهره افزایش پیدا کرد و استارتاپ‌ها دیگر نمی‌توانستند به راحتی سرمایه بیشتری جذب کنند. بنابراین مجبور شدند سرمایه خود را از بانک خارج کنند. در نتیجه،  بانک ورشکسته شد. اگر حمایت وزارت خزانه‌داری نبود، استارتاپ‌ها سرمایه خود را برای همیشه از دست می‌دادند و ورشکسته می‌شدند. 

سه اصل اساسی برای مدیریت سرمایه و جریان مالی 

  1. امنیت: حفظ امنیت سرمایه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اگر پول خود را از دست دهید چیزی برای درآمدزایی نخواهید داشت.
  2. نقدشوندگی: سرمایه ذخیره شده باید در کمترین زمان و با کمترین هزینه قابل نقد شدن باشد.
  3. ریسک: هرچه بازدهی بیشتر باشد، خطر از دست رفتن سرمایه هم بیشتر است. اما ریسک انواع مختلفی دارد که باید با آن‌ها آشنا باشید.
  • ریسک اعتباری: به معنای ریسک از دست رفتن سرمایه در صورت عدم بازپرداخت است. مانند آنچه در مورد بانک SVB اتفاق افتاد.
  • ریسک نقدشوندگی: به معنای ریسک عدم امکان خروج از قرارداد است. اگر سرمایه خود را در قالب اوراق قرضه شرکتی ذخیره کنید، نقد کردن آن زمان‌بر و دشوار خواهد بود.
  • ریسک نرخ بهره: ابزارهای تأمین مالی (مانند وام) با نرخ بهره بانکی کشور نسبت عکس دارند. هر چه نرخ بهره افزایش پیدا کند، قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کنند و برعکس.

برای نگهداری سرمایه جذب‌شده برای ایده یا استارتاپ خود، می‌توانید پیشنهادهای زیر را بررسی کنید:

  • یک حساب بانکی اصلی باز کنید: به بانکی مراجعه کنید که رابطه بهتری با استارتاپ‌ها داشته باشد و بهتر بتواند نیازهای یک کسب‌وکار پرتلاطم را برطرف کند.
  • هزینه‌های 1 الی 3 ماه خود را در حساب اصلی ذخیره کنید: مطمئن شوید حجم این سپرده کاملاً در محدوده بیمه سپرده بانکی قرار دارد. 
  • در بانک دیگری، یک حساب عملیاتی باز کنید: حساب دوم، یک حساب پشتیبان است و بهتر است هزینه‌های دو ماه شرکت در آن ذخیره شود. این حساب با وجود این که حساب اصلی شما نیست، بهتر است موجودی آن در محدوده بیمه سپرده بانکی باشد.
  • بقیه پول‌ها را در بازار مالی اوراق بهادار دولتی سرمایه‌گذاری کنید: بهتر است برای بیشینه کردن بازدهی، ریسک زیادی نکنید. سرمایه‌گذاری در هر صندوقی به جز اوراق بهادار دولتی خطر زیادی برای کسب‌وکار شما به همراه خواهد داشت.

ضوابط کنترلی

ورشکستگی یک بانک می‌تواند سرمایه شما را به باد دهد، اما در واقع احتمال وقوع حوادث دیگری مانند کلاهبرداری، فیشینگ، خطای انسانی و حتی اختلاس بیشتر از ورشکستگی یک بانک است. برای کنترل بهتر امور مالی خود می‌توانید پیشنهاد‌هایی را که در ادامه ذکر می‌شوند، در نظر داشته باشید:

  • تعداد افرادی را که به حساب بانکی دسترسی دارند، محدود کنید. همچنین بهتر است محدودیت بیشتری برای انتقال پول در نظر بگیرید. به‌عنوان مثال، اگرچه دفتردار شرکت نیاز دارد به «مشاهده» اطلاعات حساب دسترسی داشته باشد، اما نیازی نیست قابلیت انتقال پول را هم داشته باشد.
  • برای تمام تراکنش‌ها (یا حداقل تراکنش‌های بزرگ) فرآیند تأییدیه دومرحله‌ای در نظر بگیرید.
  • ضوابطی برای ثبت و نگهداری پرداخت‌های بزرگ در نظر بگیرید. این ضوابط ممکن است به سادگی این باشند که تراکنش‌های بالای 5 هزار دلار ابتدا توسط نائب‌رئیس تبدیل شوند یا تراکنش‌های بیشتر از 25 هزار دلار ابتدا به تأیید مدیر عامل برسند. بهتر است در رعایت و کنترل چنین ضوابطی تعارف نداشته باشید.
  • دفاتر حساب را چک کنید. بهتر است حداقل صورت مالی ماهانه شرکت را آماده داشته باشید و آن را بررسی کنید تا مطمئن شوید تغییر مشکوکی در حساب‌ها به وجود نیاید.

تفاوت افزایش سرمایه و اگزیت 

افزایش سرمایه و خروج از قرارداد سرمایه‌گذاری (Exit) دو مرحله مهم در چرخه عمر یک سرمایه‌گذاری خصوصی یا VC هستند:

  1. افزایش سرمایه: فرآیندی است که در طی آن سرمایه‌گذار متعهد می‌شود در ازای برخورداری از سود مشخص و یا درصدی از سهام در شرکت سرمایه‌گذاری کند. پس از انعقاد قرارداد، سرمایه تعیین شده در اختیار صاحبان و مدیران کسب‌وکار قرار می‌گیرد تا بتوانند عملیات تجاری مورد نیاز برای توسعه استارتاپ را اجرا کنند.
  2. خروج از قرارداد سرمایه‌گذاری: به‌طور معمول در انتهای یک دوره سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار از قرارداد خارج می‌شود. این فرایند به معنای نقدینه‌سازی سهام تعلق گرفته به سرمایه‌گذار است. سرمایه‌گذاران خطرپذیر درصدی از سهام شرکت‌های نوپا را خریداری می‌کنند. با پیشرفت کسب‌وکار، ارزش کل سهام شرکت افزایش پیدا خواهد کرد. هدف اصلی آن‌ها این است که سهام خریداری شده را در رخدادهایی مانند IPO بفروشند تا به سرمایه اصلی و سود آن دست پیدا کنند.

از چه طریقی جذب سرمایه برای استارتاپ را پیش ببریم؟ 

کارآفرینان راه‌های مختلفی را برای جذب سرمایه برای استارتاپ در اختیار دارند. اگر شما یک کارآفرین با تجربه باشید و تصمیم بگیرید که استارتاپ جدیدی راه‌اندازی کنید، احتمالاً مشکل چندانی برای جذب سرمایه نخواهید داشت. چالش اصلی‌ای که در مقابل کارآفرینان جوان قرار دارد این است که ایده و تخصص ویژه و سودآوری دارند، اما از ارتباطات و مهارت‌های کافی برای جذب سرمایه مالی و مشاوره حرفه‌ای برخوردار نیستند. در این مطلب با مهم‌ترین انواع سرمایه‌گذاران آشنا شدید اما در ادامه راه‌هایی را معرفی می‌کنیم که بتوانید به تعداد زیادی سرمایه‌گذار دسترسی داشته باشید:

  • جمع‌سپاری (Crowdfunding): جمع‌سپاری روشی برای تأمین مالی است که از قدرت اینترنت و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کند تا سرمایه مورد نیاز یک استارتاپ، ایده یا پروژه را از طریق سرمایه‌های اندک تعداد زیادی از مردم جمع‌آوری کند. این روش زمینه دسترسی افراد دارای سرمایه اندک به طرح‌های بزرگ را فراهم می‌کند و جذابیت زیادی برای‌شان دارد. همچنین با جمع‌کردن سرمایه‌های خرد تعداد زیادی از افراد، فرصت خوب و سریعی برای فراهم کردن سرمایه مورد نیاز کسب‌وکارها ایجاد می‌کند. در پلتفرم‌های کرادفاندینگ می‌توانید ایده خود را به تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران خرد ارائه کرده و محبوبیت زیادی برای طرح یا ایده استارتاپی خود کسب کنید.
  • مراجعه حضوری به سرمایه‌گذاران: با کمی جستجو در اینترنت می‌توانید به اطلاعات تماس تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران خصوصی و شرکتی دسترسی داشته باشید. پس از انتخاب گزینه‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری می‌توانید جلسه‌ای را ترتیب دهید و ایده تجاری خود را به سرمایه‌گذاران ارائه کنید.
  • شرکت در رویداد استارتاپی بزرگ ایران دمو دی: رویدادها محلی برای برقرار ارتباط بیشتری، ایجاد شبکه‌ای از روابط و آشنایی با افراد صاحب ایده و سرمایه‌گذاران مختلف به‌شمار می‌روند. بنابراین حضور در رویدادها و استفاده از ظرفیت‌های چنین گردهمایی‌هایی، از مهمترین اقداماتی است که هر صاحب کسب‌وکاری باید آن را در برنامه‌های خود قرار دهد.

در همین راستا، رویدادهای دمودی یکی از مهم‌ترین اجتماعات استارتاپی در سراسر جهان هستند. در این رویدادها استارتاپ‌ها، کارآفرینان و تیم‌های فناور در محل مشخصی برای معرفی ایده‌های تجاری خود و جلب توجه سرمایه‌گذاران با یکدیگر رقابت می‌کنند. 

اگرچه به‌عنوان بنیانگذار یک کسب‌وکار می‌توانید شخصاً به سرمایه‌گذاران احتمالی مراجعه کنید، اما راه ساده‌تری برای دسترسی به تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران و نیروهای متخصص در یک بازه زمانی کوتاه وجود دارد. ایران دمودی (Iran Demo Day) بزرگترین دمودی استارتاپی ایران است که از تاریخ 30 تیرماه تا یکم مرداد 1403 برگزار می‌شود. 

این رویداد منحصربه‌فرد و ملی را از دست ندهید چون افراد صاحب ایده، سرمایه‌گذاران و متخصصانی از سراسر ایران در آن حضور دارند. بنابراین فرصت بسیار خوبی جهت جذب سرمایه برای استارتاپ یا هر شرکت و کسب‌وکاری محسوب می‌شود.

در این رویداد بیش از 2000 استارتاپ توسط 100 سرمایه‌گذار VC، CVC، صندوق‌های پژوهش و فناوری، شرکت‌های خصوصی، دولتی و… بررسی خواهند شد. این رویداد بهترین فرصت برای سرمایه‌گذاران و کارآفرینان است تا بتوانند با یکدیگر آشنا شده و برای پیشرفت و سودآوری همکاری کنند. برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام در این رویداد به سایت ایران دمودی سر بزنید.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *