صعود و سقوط تخریبچی
تراویس کلانیک، همبنیانگذار و مدیرعامل سابق شرکت Uber مانند کسب و کاری که تقریبا یک دهه پیش راه انداخت، شخصیتی منحصر بهفرد در دنیای فناوری است. مدیری موفق و البته جنجالی که بهلطف سابقه فراوانش در حوزه کارآفرینی و جذب سرمایه موفق شد، با یک ایده ساده صنعت تاکسیرانی و در ادامه اقتصاد بازار کار جهانی را متحول کند. کلانیک در سایه روحیه جنگنده و جاهطلب خود و با رشد Uber تبدیل به یک میلیاردر خودساخته شد و توانست به شهرت، ثروت و قدرت دست پیدا کند.
اما در نهایت بخاطر رسواییهای پیاپی ناشی از همان خصوصیات اخلاقی و قبل از آن که بتواند استارتآپ افسانهایاش را تبدیل به یک شرکت سهامی عام کند، مجبور به کنارهگیری از جایگاه مدیریت عامل شرکت Uber و ترک فرزند معنویاش شد.
در گزارش این هفته از شنبهمگ قصد داریم نگاهی دقیقتر به اتفاقهای مهم زندگی این کارآفرین تاثیرگذار، صعود و سقوطش با Uber و مسیری که پس از جدایی از این شرکت در پیش کرفته بپردازیم.
- تا یک قدمی شکست
تراویس کلانیک (Travis Kalanick) در سال 1976 در شهر نورثریج کالیفرنیا در حومه لسآنجلس به دنیا آمد. برخلاف بسیاری از میلیاردرهای دنیای فناوری امروز، والدین تراویس هردو از خانوادههای مهاجر به آمریکا بهشمار میرفتند و اصل و نسب ثروتمندی نداشتند. مادرش در بخش کمپین تبلیغات یک روزنامه محلی در لسآنجلس کار میکرد و پدرش از مهندسان شهرداری بود که به معنی زندگی در قالب یک خانواده طبقه متوسط آمریکایی بود. در نتیجه تراویس از همان سنین نوجوانی وارد بازار کار شد و شروع به فروش خانهبهخانه چاقو برای شرکت Cutco کرد. همچنین کلانیک جاهطلب به همین مقدار راضی نبود و کمی بعد از فارغالتحصیلی از دبیرستان با راهاندازی نخستین کسب و کار خود New Way Academy نشان داد که از روحیه مستقل و کارآفرینانه قدرتمندی برخوردار است.
تراویس در کنار این خصوصیات شخصیتی، در درس و ورزش نیز موفق بود و عملکرد خوبی از خود در دبیرستان به نمایش گذاشت. گرچه این دوران برای کلانیک سختیهای خودش را داشت و تاثیری ماندگار در شخصیت او گذاشت، چرا که بعد از بارها زور شنیدن از دانشآموزان بزرگتر به خودش قول داد هرگز دیگر توسط دیگران به حاشیه رانده نشود. تصمیمی که نقش بزرگی در موفقیتها و البته شکستهای آینده کلانیک داشت. به هر حال کلانیک موفق شد با تلاش پیوسته در دانشگاه معتبر UCLA در رشته مهندسی کامپیوتر و اقتصاد تجاری پذیرفته شود و اولین گام را به سمت اهداف بلند خود بردارد.
هرچند کلانیک جوان چندان در UCLA ماندگار نبود و همزمان با اوج گرفتن حباب دات کام و سرازیر شدن موج عظیمی از سرمایه به سمت شرکتهای دانشبنیان اینترنتی، دانشگاه را رها کرد تا بهصورت تماموقت به کار روی اولین کسب و کار جدیاش یعنی Scour بپردازد.
سرمایهگذاری اولیه این استارتآپ، که عملکردی مشابه سرویس اشتراکگذاری موسیقی معروف Napster داشت، توسط اعضاء خانواده یکی از همبنیانگذاران شرکت تامین شده بود و خود تراویس در این دوران برای ادامه کار در شرکت مجبور به دریافت حقوق بیکاری بود، همزمان با فعالیت تماموقت برای توسعه محصولشان بود. محصول آنها مثل سایر پلتفرمهای اشتراکگذاری موسیقی با استقبال گسترده کاربران مواجه شد، اما بهزودی و با شکایت حقوقی شرکتهای تولید و پخش موسیقی پرونده از Scour به مبلغ 250 میلیارد دلار مجبور به اعلام ورشکستگی و بستن درهای شرکت شدند.
اما تراویس که هنوز قصد ترک زمین مبارزه را نداشت، یک سال بعد شرکت بعدی خود یعنی Red Swoosh را راه انداخت. این کسب و کار جدید هم مانند Scour یک سرویس اشتراکگذاری سربهسر فایل توسط کاربران بود. اما در مدل کسب و کار جدید آنها، شرکتهای پخش رسانهای امکان داشتند از طریق این پلتفرم نسخههای قانونی از محتوای چندرسانهای خود را در اختیار کاربران قرار دهند. آنها همچنین فناوری لازم برای فشردهسازی و انتقال سریع فایلهای حجیم مرتبط با این خدمات را در شرکت توسعه داد و بهنظر میرسید مانعی در مسیر موفقیتشان وجود نداشته باشد.
اما زمان شروع به کارشان نمیتوانست از این بدتر باشد. ترکیدن حباب داتکام باعث هرچه سختتر شدن جذب سرمایه شده بود و سقوط بازار سهام پس از یازده سپتامبر کار را به جایی رساند که ادامه کار شرکت در هالهای از ابهام قرار گیرد. اما کلانیک پیگیر و جنگجو دست از تلاش برنداشت و علیرغم مشکلات فراوان، بیپولی و رسواییهای حقوقی به کار خود ادامه داد و محصولش را گسترش داد تا در نهایت در سال 2007 موفق به فروش شرکت خود به Akamai به ارزش 23 میلیون دلار شود. حالا دیگر کلانیک جوان یک میلیونر خودساخته بود که میتوانست از ادامه زندگی لذت برده و دست به سرمایهگذاری در استارتآپهای دیگر بزند، اما این چیزی نبود که بتواند کلانیک را راضی نگه دارد.
- از پاریس تا پاریس
کالانیک یک سال اول زندگی پس از میلیونر شدن را به سفر به دور جهان و افزودن به تجربیاتش گذراند. در جریان یکی از همین سفرها به پاریس در سال 2008 برای شرکت در کنفرانس سالانه LeWeb و بعد از پیدا نکردن تاکسی پس از مراسم بود که جرقههای اولیه Uber در ذهن کلانیک و گرت کمپ دوست و همراهش در آن سفر زده شد. آنها به این فکر کردند که گرفتن تاکسی تنها با فشردن یک دکمه روی گوشی هوشمند یا فرستادن یک پیامک ایده خوبی است. آنها با بازگشت به ایالات متحده از یکدیگر جدا شدند، اما کمپ کماکان پیگیر اجرایی کردن ایده گرفتن ماشین با استفاده از گوشی هوشمند بود.
گرت کمپ، اسکار سالازار و کنراد ویلان نخستین نسخه از Uber که در ابتدا UberCab یا ابرتاکسی نام داشت را توسعه دادند که به کاربران سانفرانسیسکویی اجازه میداد بهراحتی و سرعت اقدام به درخواست تاکسی کنند. البته این تاکسیها در ابتدای کار ماشینهای معمولی نبودند، بلکه تاکسیهای لوکس لیموزینمانند با رانندههای حرفهای بودند که هزینهای 1.5 برابر تاکسیهای معمولی روی دست مشتری میگذاشتند، اما کماکان بهدلیل جذابیتهای این روش جدید گرفتن ماشین با استقبال کاربران روبرو شدند. کلانیک در ابتدا نقش «مشاور ارشد» را در این شرکت تازهتاسیس ایفا میکرد، فعالیتی که در این مدت در کنار سرمایهگذاری برای چندین استارتآپ دیگر هم انجام داده بود.
سرویس Uber بالاخره پس از یک دوره کوتاه آزمایشی در سال 2010 در شهر سانفرانسیسکو شروع به فعالیت کرد و بهسرعت ظرفیتهای قابلتوجه خود را به نمایش گذاشت، هرچند هنوز سرمایهگذاران رقبت چندانی برای شراکت در این طرح جدید از خود نشان نمیداند. اما تا تابستان همان سال و با تزریق 1.25 میلیون دلار سرمایهگذاری اولیه کار خود را جدیتر از سابق پیگرفت و اقدام به توسعه بیشتر محصول خود کرد. در زمستان 2010، کلانیک رسما به عنوان مدیرعامل شرکت Uber برگزیده شد و شروع به هدایت روند رشد تصاعدی این شرکت کرد. شرکت آنها تنها 3 سال پس از حضور کلانیک و کمپ در کنفرانس LeWeb، به لطف جذب سرمایه 37 میلیون دلاری در راند دوم و تنها دو سال پس از ثبت نخستین درخواست مسافر در Uber، فعالیت خود را در چندین شهر مهم آمریکا و پاریس بهعنوان نخستین حضور بینالمللی خود آغاز کرد.
مطلب پیشنهادی: هک رشد مرکب نتفلیکس، آمازون و مایکروسافت
- مرغ طوفان
با رسیدن سال 2015، افزایش سرمایهگذاریها و البته رشد سریع Uber در بازارهای جهانی، این شرکت با ارزشگذاری 51 میلیارد دلاری تبدیل به باارزشترین استارتآپ فناوری تا آن زمان شد و نام کلانیک و کمپ را وارد فهرست میلیاردرهای فوربس کرد. حالا دیگر تراویس کلانیک یک کارآفرین موفق با ارزش خالص بیش از 5.8 میلیارد دلار، یکی از چهرههای شاخص دنیای فناوری و از تاثیرگذارترین مدیران آن بهشمار میرفت و بهنظر میرسید دیگر کار تمام شده باشد. بخصوص که Uber با جدیت بهدنبال راهاندازی فناوری خودروهای خودران (بدون راننده) هم بود و بهنظر میرسید این شرکت نهتنها شکلهای رایج و فعلی حمل و نقل را متحول کرده بلکه قصد دارد با رقابت با امثال گوگل و تسلا آینده این صنعت را هم در دست بگیرد.
اما نوار بدشانسیها و رسواییهای Uber و کلانیک تقریبا از همین دوران شروع شد و کلانیک بهتدریج جایگاه خود را بهعنوان بنیانگذار و عامل موفقیتهای قبلی شرکتش از دست داد و بهتدریج تبدیل به کابوسی برای تیم روابط عمومی Uber شد. البته همانطور که گفتیم شخصیت جسور کلانیک – که به گفته همکارانش گاه تنه به گستاخی و اهمیت قائل نشدن برای فکر و نظر بقیه میزد – نقش مهمی در موفقیتهای اولیه Uber بخصوص در زمینه جذب سرمایهگذار و هدایت کلی پروژه داشت، اما بهمرور و درنهایت تبدیل به امتیازی منفی برای شرکت و جایگاه برند آن در اذهان عمومی شد.
البته نخستین رسوایی عمومی کلانیک به سال 2014 و در خلال یک مصاحبه مطبوعاتی باز میگردد که در آن کلانیک از لفظی نامناسب برای معرفی شرکتش استفاده کرده بود. اما نخستین مشکل جدی در سال 2017 و با منتشر شدن گزارشی از یکی از کارمندان سابق شرکت، که در آن به انتقاد از فرهنگ سازمانی مسموم و رواج جنسیتگرایی در بین مدیران آن اقدام کرده بود، برای اولین بار کلانیک را در معرض مشکل جدی قرار داد.
رسوایی بعدی، گزارشی از نیویورک تایمز بود که عنوان میکرد مدیران شرکت در یک مراسم تفریحی اقدام به مصرف مواد مخدر کرده و یکی از مدیران شرکت بهدلیل اقدام به آزار جنسی یکی از کارکنان مجبور به استعفا شده است. اگر تمام اینها کافی نبود، تنها کمی بعد ویدیویی از کلانیک در اینترنت منتشر شد که جر و بحث او با یکی از رانندگان Uber درباره حقوق و دستمزد ناکافی و شرایط نامناسب کاری را نشان میداد. رفتار نامناسب و جوابهای نسنجیده کلانیک در این ویدیو، در کنار تاثیر واقعی تصمیمهای مدیریتی او بر کیفیت زندگی صدها هزار راننده Uber در سراسر جهان، باعث شد تصویر منفی افکار عمومی از این شرکت بیش از پیش تقویت شده و تراویس تبدیل به یکی از منفورترین مدیران عامل شرکتهای فناوری در جهان شود.
همچنین در همین سال برای اولین بار دادههای عملکرد اقتصادی خود را با رسانهها به اشتراک گذاشتند که نشاندهنده ضرر خالص 3.8 میلیارد دلاری شرکت در سال 2016 و آینده هنوز نامطمئن آن بهعنوان یک بنگاه اقتصادی سودده میداد. این مساله، که هنوز هم حل نشده و باعث شده بسیاری به این نتیجه برسند که این شرکت با مدل کسب و کار فعلی هرگز به سوددهی نخواهد رسید، در کنار رسواییهای متعدد به بار آمده در مدتی کوتاه باعث شد تا سهامداران علیه مدیریت کلانیک شوریده و خواستار تغییر مدیریت شرکت شوند. در نتیجه کلانیک در تابستان سال 2017 مجبور به استعفا از مقام مدیریت عامل و ترک شرکتی شد که در یک دهه اخیر عمرش را صرف گسترش و رشد آن کرده بود.
بازگشت بیسروصدا و واگذاری مدیرعاملی شرکت اوبر به دارا خسروشاهی
کلانیک، پس از خروج از این شرکت و واگذاری مدیریت آن به دارا خسروشاهی، که هنوز هم مدیرعامل شرکت Uber است، هنوز هم عمدهترین سهامدار Uber محسوب میشد. درواقع بخش عظیمی از ثروت نزدیک به 6 میلیارد دلاری کلانیک در آن زمان مربوط به سهام Uber بود. اما مشکلات متعدد بوجود آمده برای Uber و نیز افشا شدن میزان ضرردهی آن در سالهای فعالیتش باعث کاهش تدریجی ارزش اولیه این شرکت و در نتیجه کاهش ارزش داراییهای کلانیک نیز شد. در نتیجه او به مرور و پس از عرضه سهام Uber در بازار بورس اقدام به فروش داراییهای مربوطه خود در این شرکت کرد.
در سال 2019 تمامی سهام باقیمانده خود را به فروش رساند تا دیگر عملا هیچ ارتباطی به Uber نداشته باشد. این روزها کلانیک بدون سروصدای رسانهای دوباره به فضای استارتآپی بازگشته و مشغول سرمایهگذاری روی کسب و کارهای جدید دیگر در قالب یک شرکت توسعه ساختمان شهری به نام City Storage Systems است. یکی از طرحهای این شرکت به نام CloudKitchens با آمادهسازی آشپزخانههای بیرونبر برای سرآشپزهای مستقل به آنها کمک میکند کسب و کار رستوران آنلاین خود را راهاندازی کنند. ثروت کلانیک هم در این سالها رو به نزول بوده و نهتنها دیگر جایی در فهرست مدیران تاثیرگذار دنیای فناوری ندارد، بلکه کل داراییهایش نیز با کاهشی نزدیک به 50 درصدی به نزدیک 2.8 میلیارد دلار رسیده است.
اما حتی اگر سرمایهگذاریهای فعلی او به جایی نرسد و حتی دوران فعالیت حرفهای کلانیک را هم تمام شده بدانیم، شکی نیست که این کارآفرین بزرگ نهتنها موفق به عملی کردن رویای خود و رسیدن به شهرت و ثروت در این مسیر شد، بلکه یکی از تاثیرگذارترین کسب و کارهای تاریخ را راهاندازی کرد. ایدهای ساده که به سرعت جهانی شد، روش کسب درآمد میلیونها نفر را در سراسر جهان تغییر داد و بهمعنی واقعی کلمه دست به تخریب ساختارهای شناختهشده چندین صنعت قدیمی و تثبیتشده جهانی کرد.