در هفتهای که پیش رو داریم، انتخابات هیات رییسه یکی از مهمترین این انجمنها برگزار خواهد شد: انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران. انجمنی که نزدیک به 9 سال از طول عمر آن میگذرد و اکنون بیش از ۹۷ عضو فعال از صندوقهای پژوهش فناوری، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، صندوقهای جسورانه و شتابدهندهها و فرشتگان کسب و کار را به عنوان اعضای خود در اختیار دارد.
اما نکتهای که در این انجمن کمی به چشم میآید (بخوانید در ذوق میزند) رعایت نشدن یک اصل مهم در یک نهاد صنفی است: خصوصی بودن. چنین نهادها و اصنافی با این نظریه به وجود میآیند که باعث ارتقا کیفیت اعضای خود شده و منافع مشترک آنها را در برابر دیگر نهادهای خصوصی و دولتی، حفظ کند. اما ترکیبی که در چند سال اخیر در هیات مدیره این انجمن دیده میشود، چیزی خلاف آن نظریه را نشان میدهد.
در حقیقت حضور گسترده و پخش شده دولت را در صندوقهای فناوری در سطح کشور میبینیم و این صندوقها با وجود کوچک بودن، آن نگاه و سیاست دولتی را به دوش میکشند. در نتیجه در نقطه مقابل (رقیب) صندوقهای سرمایهگذاری بزرگتر و کاملا خصوصی قرار میگیرند که باعث میشود توازن روح دولتی و خصوصی در یک انجمن خصوصی از میان برود و کفه ترازو کاملا به سوی نگاه دولتی سنگین شود.
مطلب پیشنهادی: تاریخچه سرمایه گذاری خطر پذیر
سوال اینجاست که اگر قرار است انجمنی مانند انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر با روحیه و منشا پول دولتی و توسط نمایندگان صندوقهای دولتی اداره شود، چه نیازی به آن است؟ هیات مدیره دولتی انجمن چگونه میتوانند مدافع بخش خصوصی باشند؟ دولتیها چگونه میتوانند حقوق بخش خصوصی را از دولت مطالبه کنند؟ فارغ از کیفیت عملکرد انجمن آیا در دوره آتی نیز سکان این نهاد بخش خصوصی در دستان دولتیها خواهد بود؟ در اینصورت بهتر نیست بخش خصوصی در اندیشه راهاندازی انجمنی قدرتمند برای بخش خصوصی باشد؟ یا اینکه در انتخابات پیش رو فضا برای ورود بخش خصوصی به این انجمن باز خواهد شد و شاهد انجمنی خواهیم بود که توسط بخش خصوصی و مطالبهگر صنفی بخش خصوصی از دولت باشد.
به همین بهانه تلاش کردیم نگاهی به فعالیتهای این انجمن مهم بیاندازیم و با سه نفر از فعالان این حوزه گفتگوهایی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
سید مهدی سادات رسول، مدیرعامل صندوق شریف
-
نظر شما درباره عملکرد انجمن در چند سال اخیر چه بود؟
انجمن دورههای مختلف دو ساله داشته و فعالیتهای مختلفی را به صورت کلی دنبال میکرده است. بخشی از این فعالیتها ترویج مفاهیم و روشهای سرمایهگذاری میان داخل اعضا و ذینفعان و سهامداران آنها بوده، بخشی از آنها ارتباط گرفتن و تبیین نیازهای توسعه این صنف در کشور برای دولت و حاکمیت بوده و فعالیتهای دیگری نیز با میزان کمتر صورت گرفته است. مجموعا عملکرد انجمن به لحاظ توسعه کمی و کیفی مناسب بوده و توانسته که جایگاه مناسبی در کشور کسب کند. و خود و فعالان خود را به بخش سنتی اقتصاد و حاکمیت و دولت به صورت مناسبی بشناساند. به نظرم از این پس تمرکز اصلی انجمن میتواند روی کیفیسازی برنامههایش باشد.
-
به عنوان یک vc تاکنون انجمن چه کمکهایی به شما کرده؟
موارد زیادی بوده که این موارد را الان بیشتر حضور ذهن دارم:
- ارائه پیشنهاد یا اصلاح برخی برنامهها با برخی نهادهای ناظر مانند مشورت جهت اصلاح و ارتقای اساسنامه و امیدنامه VC و PE تحت نظر سازمان بورس (ما سهامدار دو مورد از این صندوقها هستیم)
- مشورت در اصلاح و ارتقای قوانین نظارتی و اساسنامه صندوقهای پژوهش و فناوری
- کمک به تربیت نیروهای کارشناسی جدید مورد نیاز در بخش VC
- اصلاح و پیگیری قانون جهش تولید و ارزش افزوده صندوقها
- کمک و مشورت به صندوق نوآوری و شکوفایی در ایجاد خدمات جدید که منجر به رویکرد انبساطی در تزریق منابع در دوره مدیریتی جدید این صندوق شد و موارد دیگری که در حال انجام است اما هنوز منجر به نتیجه نشده است.
مطلب پیشنهادی: فینتک (FinTech) چیست و وضعیت فینتک در ایران چگونه است؟
-
چه انتظاراتی از انجمن داشتهاید و تا چه اندازه این انتظارات برآورده شده؟
انتظارات خب متعدد بوده و برخی از آنها انجام شده و برخی در حال انجام است. واقعیت این است که انجمن نهادی نیست که سازوکار و بازوی اجرایی داشته باشد و بیشتر محل تضارب آرای فعالان صنف است که هر یک دیدگاهها و نیازهای خود را دارند.
قاعدتا این دیدگاهها و نیازها باید دستهبندی و سپس اولویتبندی شود و با توجه به توان نیروی انسانی انجمن پیگیری شود. یکی از چالشهای انجمن همواره تامین مالی خودش بوده که با توجه به توانایی مالی اعضا و همچنین بلندمدت بودن طول دوره بازگشت سرمایه فعالان همواره یک چالش بوده و ادامه خواهد داشت. انجمنهای VC خارجی نیز هر یک به نوعی با این چالش روبهرو هستند و راهکارهایی برای آن دیده شده که عمدتا مربوط به تغییر یا اضافهکردن محورهای درآمدی انجمن است.
- نظر شما در مورد تعادل و چیدمان اعضای انجمن چیست؟ انجمن یک نهاد خصوصی است، اما تعداد بسیار زیادی صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری شبهخصوصی در سطح کشور وجود دارند که بر نحوه انتخابات تاثیر میگذارند. این نکته به نبود بازیگران خصوصی در سطوح بالای انجمن ضربه میزند.
واقعیت این است که چیدمان اعضای انجمن از یک سو باید وزن بالایی به فعالترین اعضا بدهد به دلیل اینکه این دسته از اعضا به دلیل میزان بالای فعالیت، شناخت بیشتری از فضای کسب و کار دارند. همچنین از سوی دیگر باید وزن قابلتوجهی به اعضایی که پتانسیل رشد قابلتوجهی دارند، اما هنوز به آن میزان مناسب رشد و سرمایهگذاری نرسیدهاند. واقعیت این است که فناپ، سرآوا، صندوق جسورانه آرمانی، صندوق زیست فناوری، صندوق شریف، شناسا، صندوق نوین و… که در ادوار گذشته به نوعی حضور داشتهاند، جزو فعالترین اعضا بودند.
همچنین اعضای دیگری که دیدگاههای محلی (صندوق اصفهان) یا حوزه خاصی از صنایع را نیز منتقل کنند در ترکیب اعضا حضور داشتند. البته خب در 2 سال اخیر سرمایهگذارانی که میزان بیشتری سرمایه گذاری داشتهاند، به ترکیب اضافه شدهاند که در گزارش سال اخیر انجمن منتشر شده است. به نظرم این اعضای جدید به نوعی باید در ترکیب هیات مدیره حضور داشته باشند. همچنین در 2 سال گذشته به دلیل عملکرد انبساطی صندوق نوآوری و شکوفایی، صندوقهای پژوهش و فناوری، منابع بالایی به زیستبوم تزریق کردند و نمایندگان قابل توجهی در انجمن داشتند. به نظرم با توجه به اینکه این تزریق منابع به صندوقهای پژوهش و فناوری کم شده و تاسیس صندوقهای جسورانه و خصوصی بورسی جدید که منابع بالاتری برای سرمایهگذاری دارند، ترکیب جدید میتواند وزن بالاتری به این دست از اعضا بدهد.
ناصر غانمزاده، مدیرعامل استارتاپ نیوُ
-
نظر شما درباره عملکرد انجمن در چند سال اخیر چه بود؟
باید در زمینه اقتصاد ایران هم مسئله را ببینیم. اینکه اقتصاد ایران در چهار، پنج سال گذشته وضعیت خیلی بدی داشته و در حال کوچکتر شدن بوده است. بنابراین خواهش من این است که این را ابتدا لحاظ کنیم، ولی به نظر من انجمن VC اگر بخواهیم با در نظر گرفتن اینکه وضعیت اقتصاد بد بوده و پول به سمت VCها به معنای واقعی نیامده است، کماکان عملکرد آن را بسیار ضعیف در نظر میگیرم.
-
به عنوان شخصی که تجربه مدیریت یک شتابدهنده را دارید، انجمن چه کمکی میتواند به vcها و شتابدهندهها بکند؟
من 3 انتظار خیلی واضح از انجمن دارم. یکی اینکه گزارشهای خیلی درست بهروز و بهدردبخور بدهد. ما الان از نیمه مهرماه۱۴۰۰ هم گذشتهایم، ولی گزارشی که در آن عملکرد سال۱۳۹۹ باشد، هنوز منتشر نشده است. یک گزارش روی سایت هست اما تا پایان ۹۸ اعداد روی آن درج شده است. انتظار بعدی که دارم این است که انجمن واقعا روی بحث آموزش باکیفیت کار کند. بعضا آموزشهایی دارد که هم از نظر کمی خیلی کم است و هم از نظر کیفی.
واقعیت این است که ما با دنیا فاصله خیلی زیادی داریم و اگر میخواهیم واقعا مقداری وضعیت ما بهتر شود، آدمهای برتر در دنیا را باید بیاوریم. بعضا کنفرانسهایی برگزار میشود که لزوما برگزارکننده انجمن هم نیست ولی افرادی میآیند که وضع آنها چندان از ما بهتر هم نیست یا بعضا بدتر هم است. بنابراین اگر قرار است آموزش هم داده شود بسیار باید با کیفیت باشد.
انتظار دیگری که دارم این است که میدانید VCها به صورت سنتی پول خود را از نهادهایی تامین میکنند که ما به آنها LP میگوییم. واقعیت این است که نه دولت و نه انجمن VCها هیچ همتی در آموزش LPها نکردند که بدانند آوردن بخش کوچکی از پولشان به صنعت VC میتواند کمککننده باشد. یکی از چالشهای صنعت VC الان که قبلا هم عرض کردم، کمبود پول است که بخش بزرگی از آن به خاطر اقتصاد است. ولی یک بخشی از آن را میشد با آموزش LPها، با آموزش صندوقهای بازنشستگی، با آموزش بانکها، با آموزش نهادهایی که پول دارند طی کرد و من اصلا ندیدم، نه از سمت دولت نه متاسفانه از سمت انجمن VC که در این چند ساله هیچ کار آموزشی و فرهنگسازی برای اینکه LPها را از نظر تعدادی و پولی که در صنعت VC میآید، به معنای واقعی و چشمگیر افزایش دهیم.
مطلب پیشنهادی: نمای کلی وضعیت سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران در سال ۲۰۱۹
-
به نظر شما انجمن تاکنون توانسته انتظارات را برآورده کند و از تمام پتانسیل خود استفاده کرده؟
به نظر من انجمن از بخش عظیمی از پتانسیل خود استفاده نکرده و انتظار خود من به عنوان کسی که الان سمت کارآفرین نشستم، از انجمن خیلی خیلی بیشتر بوده است. به نظر من یکی از دلایل آن که حالا بعدا هم خواهم گفت این است که بخش بزرگی از مدیریت انجمن دست افرادی است که skill in the game نیستند و پای آنها گیر نیست و حتی از نظر ماهوی VC هم نیستند.
حتی گزارش سال۹۸ که به عنوان گزارش۹۹ روی سایت انجمن VC آمده را ملاحظه کنید، در واقع ضمانتنامه و حجم آن کار اصلی مدیران و سکانداران انجمن VC است نه سرمایهگذاری جسورانه. میبینید که حجم آن چند ده برابر سرمایهگذاری جسورانه است و دلیلی هم ندارد که متاسفانه به همین دلیل دل آنها برای این بخش بسوزد یا دغدغه آنها باشد.
-
انجمن یک نهاد خصوصی است، اما تعداد بسیار زیادی صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری شبهخصوصی در سطح کشور وجود دارند که بر نحوه انتخابات تاثیر میگذارند. این نکته به نبود بازیگران خصوصی در سطوح بالای انجمن ضربه میزند. نظر شما چیست؟
در حالت کلی همانطور که قبلا هم عرض کردم دیگر امیدی به سیستم یا اکوسیستم کارآفرینی ایران ندارم. متاسفانه سیگنالهایی هم که از سمت دولت و نهادهای حاکمیتی میگیرم، اصلا سیگنالهای مثبتی نیست و در حال کوچکترکردن اکوسیستم است. ولی اگر اکوسیستم به سمت بهترشدن میرفت که نمیرود، به نظر من ساختار فعلی انجمن و سکانداران فعلی آن را به هیچ کجا نمیرساندند چون همانطور که در سوال قبلی هم عرض کردم بیشتر آنها دغدغه سرمایهگذاری جسورانه ندارند. حتی آنهایی که روی کاغذ به عنوان VC خصوصی مطرح میشوند.
نگاه کنید میبینید که مثلا فرد کارمند بوده و همین الان هم عملا کارمند یک VC است که در سود و زیان آن زیاد دخیل نیست. متاسفانه برخلاف فرمت استاندارد VC و در عمل افرادی هستند که هیچ وقت خود آنها سرمایهگذاری جدی و واقعی نکردند، خیلی دغدغه آن را ندارند و دانش و تجربه آن را هم ندارند. بنابراین وضعیت فعلی فکر نمیکنم ما را به جایی برساند. گرچه اقتصاد و خواست حکومت هم فکر نمیکنم خیلی اکوسیستمی باشد. بنابراین همه اینها دست به دست هم دادند و به نظر من وضعیت اکوسیستم را در جهان وضعیت شکنندهتری میکنند.
کما اینکه در 2 سال گذشته بهشدت شاهد آن بودیم که کارآفرینان و کسانی که پتانسیل کارآفرینشدن را داشتند، بهشدت مهاجرت کردند و به تبع آن تعداد استارتاپهایی که راه خواهد افتاد، تعداد کارآفرینانی که کسبوکار راه خواهند انداخت و کیفیت استارتاپهایی که راه خواهد افتاد، بهشدت افت خواهد کرد. همانطور که عرض کردم، ساختار کنونی انجمن و افرادی که الان سکاندار هستند، اصلا فکر نمیکنم کمک بکند؛ حتی اگر وضعیت اقتصادی و وضعیت رگولاتوری و وضعیت حاکمیتی هم بهبود پیدا میکرد.
حسین خسروی، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر ادونچرز
-
با توجه به نزدیکی انتخابات انجمن، عملکرد این انجمن در دوره اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
عضویت ادونچرز در دوره قبل خیلی کوتاه بود و در کل نمیتوانم در خصوص عملکرد دوره قبلی اظهارنظر جدی کنم و احتمالا نقد من نسبت به دوره قبلی صحیح و کامل نیست ولی چیزی که در دوره جدید دیدم احساس میکنم پویایی بیشتری وجود داشت. مثلا از نظر ساختارمندی دبیرخانه، پیگیری و برنامهریزی و غیره و اینکه حداقل در سال اعضا چند بار دور هم جمع میشوند یا تشکیل منظم جلسات هیات مدیره انجمن و مواردی از این دست. این اتفاق بسیار خوبی است که در دوره قبلی بهزعم من نبود یا کمتر بود. از نظر تخصصیکردن خدمات و برنامهریزی برای اینکه در حوزههای مختلف از ظرفیتهای اکوسیستم استفاده شود، این دوره خوب عمل کرده و تشکیل کمیتههای تخصصی یکی از همین اتفاقات خوب بود. البته فکر میکنم همچنان میشود کارهای بزرگتری در انجمن انجام شود.
مطلب پیشنهادی: کدام ایدههای استارتاپی برای راهاندازی به جذب سرمایه نیاز دارند؟
-
انجمن چه پتانسیلهای دارد و در چه جاهایی میتوانست تاثیر بگذارد و نگذاشته؟
نفس تشکیل کمیتههای تخصصی که در این دوره اتفاق افتاد، خیلی حرکت خوبی بود. درست است که انجمن VC است و تمرکز روی سرمایهگذاری است و شاید از یک منظر مهمترین اولویت تلاش برای جذب و ورود سرمایه خطرپذیر به اکوسیستم و ورود بازیگران جدید باشد، اما دوره جدید نقش بالاتری را برای خود تعریف کرد که در حوزههای مختلف سعی کند چالشها را برطرف کرده یا لااقل پیگیری کند و فعال باشد. این اتفاق خوبی بود ولی احساس من از بیرون این است که در بعضی از حوزهها هنوز اتفاقی نیفتاده. فکر میکنم از آخرین جلسه که پایان سال قبل بود، 6 یا 7 ماه میگذرد و در آن جلسه بحث کمیتهها مطرح شد و از خود من برای حضور در بعضی از آنها دعوت شد اما جلسهای تشکیل نشد.
دوستانی را برای کمیتههای دیگر معرفی کردم، میدانم تماس گرفتند ولی فکر میکنم در آنجا هم هنوز انسجام لازم پیدا نشده. البته طبیعی است چون زمان میبرد و بخشی هم برمیگردد به مطالبه و فعالتربودن امثال ما به این معنی که ما نیز باید انجمن را از خود بدانیم و کمک بیشتری کنیم. از منظر استفاده از ظرفیتهای رسانهای در کشور، انجمن میتواند خیلی چالشها را حل کند. اولا به عموم افرادی که در حوزه اقتصاد فعالیت میکنند و مایل هستند در این حوزه وارد شوند دیدگاه درست بدهد.
چالشها و فرصتها را برای آنها روشن کند. سرمایهگذاران سنتی به خود من مراجعه میکنند به واسطه adventures که وارد شوند و سرمایهگذاری کنند. ولی واقعا از این مدل سرمایهگذاری و این مدل فعالیتهای اقتصادی چیزی نمیدانند. انجمن میتواند نقش جدی ایفا کند که افراد با دید روشن و باز وارد شوند و اگر همچنان نگاه سنتی حاکم باشد، شاید بهتر باشد وارد نشوند.
از منظر چالشهای کنونی زیستبوم، مسئله نقدشوندگی سهام شرکتهای دانشبنیان به طور ویژه استارتاپها، عدم ورود آنها به بورس، نبود پنجره خروج در لایههای بالایی و مواردی از این دست انجمن میتواند جدیتر فعالیت کند. حتما تلاشهایی شده ولی باید بیش از این باشد یا لااقل اطلاعرسانی بیشتری صورت گیرد. در دولت جدید سیگنالهایی صادر شده که دوست دارند این اتفاق بیفتد و چالش ورود استارتاپها به بورس برطرف شود که انجمن اینجا خیلی میتواند کمک کند. باید اولویتبندی شود و در بعضی کارها سریعا اقدامات اساسی انجام شود. چون واقعا حال اکوسیستم خوب نیست. خیلیها به فکر مهاجرت یا حتی به فکر کارمند شدن افتادهاند و در حال جداشدن از حوزه کارآفرینی و فناوری هستند. اینجا انجمن است که میتواند خیلی کمک کند و فکر میکنم این نگاه را دارند و دوست دارند که این اتفاق بیفتد اما باید جدیتر از گذشته باشد.
-
نکتهای که در این دوره وجود دارد، ترکیب هیات مدیره انجمن است. تقریبا همه اعضا از فعالان دولتی بودند و بخش خصوصی را تقریبا در هیات مدیره و بخش تصمیمگیری نمیبینیم. نظر شما در این مورد چیست؟
من هم به این مسئله نقد دارم ولی باید ببینیم تاثیرش در کجاست. شخصا به عنوان فعال بخش خصوصی احساسم این بود در این دوره اگر بهزعم شما دولتیها در صدر کار بودند، احساس کردم ارتباط بهتر و خدمات بیشتری به نسبت از انجمن دریافت کردم. من دوره قبلی را ندیدهام و نمیخواهم دوستان را قضاوت کنم. بعضا هم پیشکسوتان این حوزه هستند و برای اکوسیستم زحمت زیادی کشیدهاند. اما من در این دوره واقعا پویایی بیشتری دیدم ولی اینکه دولتی بودند، بله، من هم الان نگاه میکنم حرف شما صحیح است اما میگویم ما در دوره قبلی یک سال و نیم حق عضویت را داده بودیم و هنوز در سایت انجمن لوگوی ما نخورده بود و مجوز کتبی عضویت ما را هم نداده بودند و بعد از 7 یا 8 ماه آن را دریافت کردیم. یا مثلا وعدههایی دادند مثل اینکه اعضا میتوانند در VC سرباز بگیرند در صورتی که هیچوقت اتفاق نیفتاد.
خود من به یکی دو نفر وعده داده بودم که حل میشود، نیروهای خوبی هم بودند و میتوانستند در VC کمک کنند. من چنین سیگنالهایی از دوره قبل دارم. دوستان حتما خیلی زحمت کشیدهاند ولی در دوره جدید احساس میکنم حداقل از نظر ساختاردهی، مثبتشدن صندوق انجمن، پیگیری چالشهای جدی در کسبوکارها فعال عمل کردند: مثلا در چالشی که سر استارتاپهای بیمهای رخ داد، از آنجا که خود ما در بیمهبازار سرمایهگذاری کردیم، انجمن خیلی کمک کرد. شاید یک جاهایی همان روابط دولتی و دولتیبودن دوستان بهزعم شما، اتفاقا کمک کرد که معاونت علمی جدی پای کار بیاید و بیمه مرکزی اعتماد کند، واکنش مثبت نشان دهند و در رفع چالش مثبت عمل کند.
مطلب پیشنهادی: قانونگذاری، در تعامل یا تقابل با استارتآپهای بیمه؟
این یک نمونه بود که الان به ذهنم رسید. ولی در کل از آنجا که مجموعه ما کاملا خصوصی است، اعتقاد من این است که هر جا بخش خصوصی تقویت شود، بهتر است و تا امکان دارد بخش دولتی نباید وارد شود. صندوقهای دولتی در ترکیب مدیریتی انجمن شاید باید کمتر باشند یا به نحوی چیده شود که بخش خصوصی هم پررنگ حاضر شود. اما باید یک چیزی را هم بپذیریم، بالاخره رأیگیری دوره قبل اتفاق افتاده و اعضا رأی دادهاند و بر مبنای مکانیسمهای قانونی این ترکیب انتخاب شده است.
شاید کوتاهی امثال بنده است ـ منظورم بخش خصوصی است ـ که یا آمادگی این را نداشتند که حضور داشته باشند و اصلا خود را در معرض رأی قرار دهند یا چون عملکرد خوبی نداشتهاند رأی نیاوردند. بالاخره یک مکانیسم کاملا قانونی و دموکراتیک اتفاق افتاده است. اینطور نبوده که انتصاب باشد. واقعا انتخاب شد، چون خود من هم بودم. بنابراین هم این نقدی که شما فرمودید وارد است و هم از یک جهت شاید در زمینههایی کمک کرده و به نظر نمیشود خیلی قطعی گفت که این بد است که این اتفاق افتاده است.
-
اما تعداد زیادی صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری شبهخصوصی در کشور وجود دارند که اینها روی شکل رأیگیریها تاثیر میگذارند. صندوقهای کوچکی از طرف دولت تشکیل شدند که سرمایه چندانی ندارند اما با صندوقهای بزرگ با سرمایههای زیاد، حق رأی برابری دارند. این نکته را چطور تفسیر میکنید؟
نکتهای که میفرمایید درست است اما برمیگردد به روند شکلگیری انجمن و اساسنامه و آییننامههای آن و آنچه که به عنوان سرمایهگذار خطرپذیر در آنجا تعریف و پذیرفته شده است. اگر انجمن را بخش خصوصی راه انداخته و اجازه داده که صندوقهای پژوهش فناوری دولتی و خصولتی وارد شوند، چیزی است که خود پایهگذاری کردند و طبیعی است که آنها هم وارد شدند. اینها نیاز دارد که در مجمع تصمیمگیری شود و معمولا هم در کشور ما وقتی حرکت اینچنینی شکل میگیرد، بعدا این انشقاقها به وجود میآید.
انجمن میزنند و اول خوشحال هستند که همه بیایند و در چارچوب تعریفشده تا میتوانند عضو میگیرند. بعد میبینند چیزی که میخواستند نشده یا تغییر در ترکیب مثلا به شکلی که شما فرمودید به وجود آمده، حالا من تعبیر بد آن را نمیگویم و منظورم اینجا در انجمن ویسی این نیست که مثلا کار از دست ما خارج شده، نه واقعا چیزی که میخواستند نشد، فلذا بعد از آن انشقاق میسازند و با تغییر در نام یا مرجع مجوزدهی از وزارت کشور به وزارت کار یا بالعکس و امثالهم میگیرند یا بالعکس انجمن دیگری میسازند که اشتباهات گذشته تکرار نشود. بنابراین قاعدتا مجموعههایی که در انجمن ویسی وارد شدند، در دوره قبلی پذیرفته شدهاند و با قانون آنجا و اساسنامه آنجا این اتفاق افتاده و رأیگیری هم قانونی بوده، بنابراین نمیتوانیم بگوییم دموکراتیک نبوده است. مگر مسائلی باشد که بنده بیاطلاعم و چون قدمت عضویت ما کمتر از 4 سال است، دوستان قدیمیتر باید در این خصوص نظر بدهند.
مطلب پیشنهادی: بازدهی و نرخ شکست در راندهای مختلف سرمایهگذاری خطرپذیر
ولی اگر نظر قاطبه فعالان خصوصی این است، همین را میشود اصلاح کرد. مثلا با گذاشتن معیارهایی از نظر رتبهبندی و دستهبندی شرکتها و صندوقها که آنهایی بیایند که اندازه سرمایهگذاری آنها مثلا فلان قدر باشد یا مکانیسمهایی که میتواند این مسائل را برطرف کند که آن هم به نحوی که حقوق همه اعضا حفظ شود، لذا جمله کلیدی من این است که اگر چنین دیدگاهی وجود دارد که انجمن شکل دولتی به خود گرفته، من میگویم که چون اکوسیستم بر مبنای یک بلوغ ویژه شکل گرفته و خود مقوله سرمایهگذاری خطرپذیر بلوغی در سرمایهگذاری است، چون یک نوع سرمایهگذاری خیلی خاصی است و این همه سرمایهدار و سرمایهگذار در کشور هستند که پا در انجمن نخواهند گذاشت، چون این بلوغ را ندارند.
پس وقتی این بلوغ وجود دارد که چنین فعالیتی تعریف شده و شکل گرفته بنابراین چالشهای این اکوسیستمی که در حال ساختهشدن است و شکل گرفته و فراز و فرود هم طبیعتا دارد، باید بر مبنای خود این بلوغ حل شود و نه اینکه انشقاق به وجود بیاید. راهکار این نیست، باید بنشینیم گفتوگو کنیم و سعی کنیم مسائل را با ادله درست برطرف کنیم. اگر ضعفی وجود دارد شناسایی و سعی شود که رفع شود. اگر نه، راهکارهای دیگری اندیشیده شود، ولی در عین دوستی و سلامت. اینطور به نظر میرسد که آنچه امروز اتفاق افتاده، اگر بد است، روندی بوده که سالیان قبل پیریزی و پایهگذاری شده و شاید آنموقع باید به آن فکر میشد ولی الان هم احتمالا بشود اصلاح کرد چون بلوغ وجود دارد.
یا مثلا نه با این رویکرد ولی گفته شود که اگر یک VC چند سال گذشته و هیچ سرمایهگذاری نکرده و مدیریت پرتفولیو هم نکرده و اصلا نیست و واقعا فقط از آن یک اسم مانده، یا شرایطی تعیین شود که آنهایی که فعال نیستند و در اکوسیستم نیستند، حضور جدی ندارد و حضور آنها به زعم بخش خصوصی مخرب است، خارج شوند یا حق رأی آنها تعدیل شود و از این دست تصمیمات. این اصلاحات آییننامهای و اساسنامهای چیز رایجی است.
همه دوستان هم که در اوج تبحر این قضایا هستند، چون با قانون کهنهای که در کشور وجود دارد یک حرکت نو و جدید را دارند شکل میدهند، پس قانون را خیلی خوب میدانند، این اصلاحات را خوب میدانند و به نظر من راه آن بسته نیست. فقط مسئله این است که گفته نمیشود و شاید گفتوگو شکل نمیگیرد. درباره دولتیبودن انجمن این را نیز بگویم که بالاخره باید این را بپذیریم که همچنان حضور دولت در فعالیتهای اقتصادی در تمام ارکان کشور ما یک حضور جدی است. طبیعتا اینجا هم ممکن است نمود پیدا کند و این فرآیند باید به نظر من با نرمش و درستی انجام شود و دولت نقش درست خود را که همانا حمایت و بسترسازی است، ایفا کند.
مطلب پیشنهادی: گزارش جهانی عملکرد سرمایهگذاری خطرپذیر در سال ۲۰۲۰