به تجربه‌اش می‌ارزه

آشنایی با استارتاپ حوزه سرگرمی اکتیک

اکتیک یک پلتفرم جامع حوزه سرگرمی است و کارش این است که آدم‌هایی را که تجربه یا مهارتی دارند، وصل می‌کند به آدم‌هایی که دوست دارند آن تجربه را یک بار امتحان کنند. مفهوم استارتاپ حوزه سرگرمی در خارج از ایران خیلی توسعه پیدا کرده و استقبال خوبی از آن شده. ولی در ایران خیلی مبحث جدید و تازه‌ای است.

بعضی‌ها آن را به اسم گردشگری تجربه‌محور هم می‌شناسند که البته گردشگری تجربه‌محور بخشی از کاری است که ما انجام می‌دهیم. موضوع این است که ما الان در ایران خیلی تنوعی برای پر‌کردن اوقات فراغت و آخر هفته‌ها نداریم. انتخاب‌های معدودی داریم و نهایتا آخر هفته به کافه و رستوران با دوستانمان می‌رویم یا قدم‌زدن در پارک یا فعالیت‌های مشابه و تکراری. ولی کاری که ما در اکتیک می‌کنیم این است که کار جدید تجربه کنیم و از وقت بهتر استفاده کنیم. کارهایی که همیشه آرزو داشتیم انجام دهیم ولی هنوز نتوانسته‌ایم انجام دهیم.

مثلا من همیشه دوست داشتم پیانو‌ زدن را تجربه کنم ولی نه اصلا وقت این کار و نه هزینه‌ای برای خرید پیانو دارم و نه تصمیمی دارم که در آینده ادامه بدهم. ولی دوست دارم یک بار تجربه کنم و یک قطعه را فقط در دو سه ساعت بزنم. کاری که اکتیک می‌کند این است که کسی که پیانو‌زدن را بلد است و کارش پیانو‌زدن نیست و احتمالا کار دیگری دارد ولی در خانه‌اش پیانو دارد را به من وصل می‌کند که دوست دارم برای چند ساعتی پیانونوازی کنم. کار اکتیک این است که این دو گروه را به‌هم وصل می‌کند. اکتیک مشابه نمونه خارجی اکسپرینس ایر‌بی‌ان‌بی است. پلتفرمی که میزبان و مهمان را به هم وصل می‌کند.

چرا تصمیم به ساخت پلتفرم در زمینه تفریح و سرگرمی گرفتید؟

همیشه فکر می‌کردم چرا ما تفریحی نداریم و وقتی یک آخر هفته می‌خواهیم با خانواده یا دوستانمان برنامه داشته باشیم، هیچ انتخاب خاصی نداشتیم و تنها جایی که به ذهنمان می‌رسد رستوران و کافه است و نهایتا اینکه به یک رستوران و کافه جدید برویم. ما هیچ کار جدیدی نمی‌توانستیم انجام دهیم. امکان هیچ فعالیت جدیدی نبود. یا باید در اینستاگرام می‌چرخیدیم یا از دوستانمان می‌پرسیدیم تا جای جدیدی پیدا کنیم و این همیشه دغدغه خود من بود.

از چه زمانی شروع به راه‌اندازی استارتاپ حوزه سرگرمی کردید و در چه مرحله‌ای از توسعه هستید؟

آبان ۹۹  من شرکت آلترابو (که بنیانگذار آن بودم) را به علی‌بابا واگذار کردم و پس از آن در دی ۹۹ این ایده به ذهن ما رسید که این کار را شروع کنیم. در اسفند ۹۹ پروژه به صورت رسمی آغاز شد و مرداد امسال سایت و اپلیکیشن اکتیک لانچ شد.

تیم استارتاپ اکتیک چطور شکل گرفته و کمی از اعضای تیم برایمان بگویید.

در حال حاضر چند نفری از هم‌تیمی‌های من در آلترابو و علی‌بابا هستند که ما دور هم و با یکدیگر کار را شروع کردیم. تیم ما شامل فرشاد رجب‌پور، مدیر بازرگانی سابق آلترابو، مهدی عباسیان تکنیکال لید سابق علی بابا، سمانه عظیمی مالک محصول سابق تیم آلترابو و الهام بختیاری مدیر محتوای سابق اسنپ تریپ است.

کاربران استارتاپ حوزه سرگرمی اکتیک معمولا چه کسانی هستند؟

همه مردم ایران کاربر ما هستند تا چند وقت دیگر و  بعد از توسعه، ما تجربه مخصوص کودکان را هم راه‌اندازی خواهیم کرد. برنامه‌ای برای افراد کم‌توان و روشندل را هم در آینده آغاز خواهیم کرد. در همه حوزه‌ها می‌خواهیم برای همه این تجربه و تفریحات را بیاوریم که فقط مختص یک عده نباشد. ولی احتمالا بیشتر گروه ۲۵ تا ۴۰‌ ساله‌ها مخاطب کنونی ما هستند. البته یکی از اهداف اکتیک، برنامه‌ریزی برای توریست‌های خارجی است. ما روی این ایده کار می‌کنیم که وقتی دوباره گردشگران وارد ایران شوند، بتوانند تجربه محلی داشته باشند.

نزدیک‌ترین برنامه‌ یا فیچری که برای اکتیک و برندتان دارید، چیست؟

نزدیک‌ترین برنامه ما این است که بازاریابی را شروع کنیم. زمانی که کارهای فنی سایت و اپ تمام شد، تقریبا همزمان با تمام‌شدن موج پنجم کرونا بود و چون هنوز برنامه واکسیناسیون مشخص نبود، کمی صبر کردیم. ولی الان داریم بازاریابی را آغاز می‌کنیم و بیشتر از ما خواهید شنید. کمپین‌های تبلیغاتی ما به‌زودی شروع می‌شوند. برای ۳ ماه آینده ما  فیچرهایی در خصوص B2B داریم که به همکاری ما با  شرکت‌ها مربوط است تا بتوانیم برای سایت‌های مختلف، حالت نمایندگی فروش (افیلیت) باشیم. همچنین محصول را چند‌زبانه کنیم و پرداخت از درگاه‌های خارجی هم داشته باشیم.

برای شبکه‌های اجتماعی هم برنامه‌ای دارید یا کاربران اکتیک فقط در بستر وب باید شما را دنبال کنند؟

ما خیلی در اینستاگرام و توییتر فعال هستیم و با کاربرانمان در تماس هستیم. به محض اینکه دیجیتال مارکتینگ شروع شود، در سوشال حتما خیلی بیشتر فعال خواهیم بود. چون بیشتر مخاطبان ما در اینستاگرام و توییتر هستند.

از نظر خودتان تاثیرگذاری بهتری برای کدام گروه خواهید داشت؟ گروه مهمان‌ها یا میزبان‌ها؟

برای هر دو گروه ارزش افزوده داریم. مثلا برنامه ما برای گروه میزبان این است که آدم‌ها بتوانند از کاری که دوست دارند پول دربیاورند، نه کاری که مجبور هستند. شرایط اقتصادی کشور اغلب آدم‌ها را مجبور به انجام شغل دوم کرده و بیشتر افراد سراغ اولین انتخاب، یعنی تاکسی‌های اینترنتی می‌روند. ولی ممکن است تعدادی از این افراد باشند که این کار را دوست نداشته باشند و اتفاقا این آدم‌ها مهارت دارند. ما می‌خواهیم از کاری که دوست دارند، کسب درآمد کنند. آدم‌ها وقتی کاری را دوست دارند معمولا علاقه دارند آن کار را با بقیه به اشتراک بگذارند.

برای مهمان‌ها هم تجربه و تنوعی که در تفریح است، که امروزه وجود ندارد، این امکان را می‌دهد که آدم‌ها کارهایی که همیشه دوست داشته‌اند را یک بار انجام دهند و انگار رسیدن به آرزوهاست. یک آدمی دوست دارد یک بار سفالگری کند یا یک بار پیانو بزند.

موضوع دوم این است که ما خیلی وقت‌ها نمی‌دانیم چه چیزی دوست داریم. مثلا من فکر می‌کنم کلاس تنیس دوست دارم، باید بروم ۲۰ جلسه تنیس ثبت‌نام کنم. بعد از ۲ جلسه می‌بینم دوست ندارم. ولی در اکتیک یک تجربه دو سه‌ساعته تنیس را خریداری می‌کنم و با یک تنیسور تمرین می‌کنم. همه ما اغلب کلاس موسیقی رفته‌ایم و نیمه‌کاره رها کرده‌ایم.

استارتاپ حوزه سرگرمی اکتیک این امکان را فراهم می‌کند که با کمترین هزینه کارهایی را که دوست داریم، یک بار تجربه کنیم و بعد ببینیم که واقعا آن کار را دوست داریم یا نه. و خیلی در هزینه و وقت صرفه‌جویی می‌شود. برای همین هم شعارمان را «به تجربه‌اش می‌ارزه» انتخاب کردیم.

چه بازخوردی از هر دو گروه مهمان و میزبان داشتید؟

واقعا هر بازخوردی که تا امروز از مهمان‌ها و میزبان‌ها داشتیم، همه مثبت بوده. همه می‌گفتند چطور این امکان تا حالا نبوده! مثلا ما یک مهمان داشتیم که به گلخانه‌ای در پاکدشت رفته بود. میزبان‌ها هم دوست دارند و خیلی حال خوبی می‌گیرند. هم از این راه کمی درآمد کسب می‌کنند هم چیزی که دوست دارند را به اشتراک می‌گذارند. همه بازخوردهای ما مثبت بوده.

ما باید زندگی کنیم. ما اغلب در فضای ذهنی زندگی می‌کنیم. عمر کوتاه است و باید کمی بیشتر زندگی کنیم. در فضای جامعه کنونی هم که پر از یأس و ناامیدی است، این کار باعث می‌شود کاربران چند ساعتی بیرون بروند و ‌زندگی را لمس کنند. من خیلی دوست دارم آدم‌ها و تیم‌های بیشتری وارد شوند و پلتفرم‌های بیشتری این کار را رشد دهند. و سهم تفریح و تجربه‌کردن در سبد خانواده‌ها بیشتر شود. به جای اینکه هزینه‌ها صرف کارهای تکراری بشود، کارهای جدید تجربه کنیم.