اینترنت در حال حاضر در عصر دوم خود یعنی Web2.0 قرار دارد ولی قول Web3.0 داده شده است! مدعیان Web3.0 و متاورس میگویند که همه زندگی انسانها در متاورس متمرکز خواهد شد. به این معنا که کار، تفریح و معاشرت آدمها با همدیگر، همگی قرار است در متاورس اتفاق بیفتد. ولی تجربه ما از Web1.0، نشان میدهد که احتمالا چنین حرفی در حد یک ادعا باقی خواهد ماند و آنچه مدعیان میگویند، اتفاق نخواهد افتاد. کما اینکه تاکنون برخی از پیشبینیها و آنچه در ارتباط با اینترنت ترسیم میشد، برآورده شدهاند ولی عمدتا آنطور که میگفتند، نشد. اکنون این نگرانی وجود دارد که Web3.0 یا شبکه فضایی (spatial web) یا تکنولوژی متاورس همین مشکل را به همراه داشته باشند؛ یعنی همه آنچه که قولش را میدهند یا پیشبینی میکنند، محقق نشود.
تمرکززدایی (decentralized autonomous organization (DAO)) و کمرنگکردن نقش قدرتهایی که الان جهان و به ویژه جهان تکنولوژی را در پنجه قدرت خود دارند، مهمترین رویایی است که مدعیان تکنولوژی متاورس به دیگران عرضه میکنند. هرچند اغلب ما باور نداریم که چنین شعاری عملی شود، بلکه احتمالا همچنان شاهد تعداد انگشتشماری از شرکتهای بزرگ در مناسبات تجاری هستیم و انسان تحت سیطره آنها قرار خواهد داشت. درحالیکه تمرکززدایی از قدرت و به تعبیری برگرداندن قدرت تصمیمگیری به تکتک انسانها بیآنکه تحت سیطره یک قدرت مرکزی باشد، بیشتر شبیه شعاری خوشایند است که متاورسیها میدهند و کمتر به واقعیت نزدیک است. همانطور که اکنون دادههای ما را گوگل جمع میکند و میفروشد، در «دنیای جدید» نیز همچنان سوءاستفاده ادامه خواهد داشت.
ریشهشناسی تکنولوژی متاورس
واژه متاورس مرکب است از کلمه متا از یونانی به معنی «همراه» یا «بعد» ولی در زبان مدرن به معنی «فرا» استفاده میشود، مثل متافیزیک یعنی ابعاد وجودی فراسوی دنیای فیزیکی. کلمه Verse بخش انتهایی Universe و به معنی گیتی و جهان است. پس ترکیب این دو با هم، به معنی رفتن به ماورای جهان کنونی است. جهان وجودی شامل وجود فیزیکی و مجازی است (به قسمت مجازی دقت کنید). انسانها در دنیای متاورس به شکل آواتار ظاهر میشوند که واژهای با ریشه سانسکریت است به معنی نزول یا تجسم یک خدا روی زمین.تکنولوژی متاورس قول بازاری با ارزش تریلیون دلاری را داده است؛ از امکانات سرمایهگذاری و معاملات املاک گرفته تا خرید و فروش آثار هنری.
در هم شکستن مرزها
کمی به عقب برمیگردیم؛ اینترنت Web1.0 تعاملی نبود یعنی کاربران صرفا اطلاعات موجود روی وبگاهها را میخواندند. نسخه بعدی اینترنت که اوایل قرن جدید (2001) ایجاد شد، تعاملی بود (بیشتر به دلیل بهوجودآمدن جامعههای آنلاین مثل فیسبوک و اینستاگرام). افراد علاوه بر کسب اطلاعات با یکدیگر وارد تعامل میشوند. آنچه اکنون میگویند این است که Web3.0 فراگیر و غیرمتمرکز خواهد بود یعنی مدیریت آن در اختیار عده محدودی نیست و مالکیت حساب و کتاب خواهد داشت، چنین نویدی از وجود تکنولوژیهای جدید مانند بلاکچین، رمزارز، شبکه 5G، واقعیتهای مجازی و نهایتا BCI یعنی رابط مغز و کامپیوتر نشأت میگیرد.
مرز بین دنیای واقعی و مجازی در حال از بین رفتن است. تکنولوژی متاورس صرفا فضای مجازی نیست بلکه جهانی است که فضای فیزیکی از طریق همزاد دیجیتال واقعی شده است و فضای مجازی از طریق برهمنهادن داده روی فضاهای فیزیکی، واقعی شده است.
چالشی که هم اکنون وجود دارد حرکت بین متاورسهاست که در حال حاضر ممکن نیست. چارچوب متاورس ظاهرا نویدبخش فضایی بینهایت بزرگ و پر از امکانات است. کاربرد رمزارز اتریوم که مبتنی بر بلاکچین (یک دفترکل گسترده) است، به کاربران این اجازه را میدهد که در کنترل دادههای خود باشند و امکان رشد کسبوکارهای کوچک را فراهم میکند. اگر چنین شود، یک اقتصاد مبتنی بر Token ساخته خواهد شد که تعداد زیادی از ساختارهای متمرکز جهانی را زیر سوال میبرد.
در حالت ایدهآل بنا بر آنچه الان گفته میشود، متاورس از کوچههای محل زندگی کنونیمان تا خورشید در منظومه شمسی گسترش خواهد یافت. لابد همان شهر پریانی که ایرانیان در قصهها و افسانههای خود به آن اشارههای مکرر دارند؛ حاوی ویژگیهایی از بیمکانی و بیزمانی. گویی آنها قرنها پیش، شهر پریان را شهری متاورسی تصور کردهاند؛ شهری برخوردار از جنبههای واقعی و جنبههای مجازی!
گسترش مفهوم تکنولوژی متاورس و نزدیکشدن آن به واقعیت، یک جنبه اجتماعی هم دارد؛ وقتی انقلاب صنعتی بعدی (صنعت 4.0) فراگیر شود و همه ابعاد زندگی انسانها را در بر بگیرد، احتیاج به نیروی کار کاهش مییابد. در آن صورت، انسانها چه خواهند کرد؟ شاید باید بیشتر وقتشان را در شهر پریان بگذرانند و مزاحم کار رباتها نشوند!
مطلب پیشنهادی: چگونه NFT میتواند صنعت هنر را متحول کند؟