انتخاب سردبیر استارتاپ‌های ایرانی

راه‌اندازی بزرگ‌ترین سوپراپ آموزشی ایران

علی منصور، هم‌بنیانگذار لایوبوک از تغییر فرآیندهای آموزش با استفاده از هوش مصنوعی می‌گوید

سامانه آموزش لایوبوک گلتفرم آموزش آنلاین دانش‌آموزان

«می‌خواهیم مداخله فناورانه در ساختار آموزشی بکنیم؛ یعنی کمک کنیم که فرآیندهای آموزشی تغییر کنند و این بینش ایجاد شود که برای مدرن‌شدن آموزش در ایران، آموزش باید به یک فرآیند شخصی‌سازی‌شده تبدیل شود و آموزش به هر شخصی براساس نیازهایش طراحی شود. ما در حال تولید زیرساختی هستیم که یادگیری شخصی‌سازی‌شده روی آن سوار شود. وقتی از هوش مصنوعی در آموزش صحبت می‌کنیم، از گرافی از مفاهیم حرف می‌زنیم که تمامی سرفصل‌های آموزشی در ایران را به هم مرتبط می‌کند.» این جملات بخشی ازصحبت‌های علی منصور بود. هم‌بنیانگذار سامانه آموزش لایوبوک با هدف انجام یک کار بزرگ فعالیت می‌کند؛ یعنی تغییر فرآیندهای سنتی آموزش در ایران. ایده‌ای نو که حتی در سطح جهان هم تازگی دارد. 

علی و همکارانش با پروژه بزرگ سامانه آموزش لایوبوک هزینه‌های بالای کلاس‌های خصوصی و منابع سنتی کمک‌آموزشی را حذف می‌کنند. برای تحقق این ایده از هوش مصنوعی و تکنولوژی واقعیت افزوده استفاده کرده‌اند. با این پروژه، هیچ دانش‌آموزی به خاطر شرایط مالی‌اش از رسیدن به دانشگاه‌های معتبر و سطح آموزشی بالا و کسب موقعیت‌های بهتر در جامعه، محروم نمی‌ماند. تاکنون بیش از 1 میلیون کاربر روی سامانه آموزش لایوبوک حضور داشته‌اند و این پروژه چندین‌بار جذب سرمایه داشته و امیدهای زیادی در فضای آموزشی ایران ایجاد کرده است. در ادامه، گفت‌وگوی «شنبه» با علی منصور را می‌خوانید.  

سال 92 به ایران آمدید، ماندگار شدید و کسب‌وکار راه‌اندازی کردید. از روند کاری‌‌تان در ایران بگویید.

اولین کاری که من در ایران انجام دادم، همکاری با «ایران نوین» بود و واحد تحقیقات بازار این شرکت را راه‌اندازی کردم. تجربه خوبی بود و در زمانی کوتاه، با بخش فروش و دیجیتال مارکتینگ آشنا شدم. 2سال در ایران نوین کار کردم و بعد از آن تصمیم گرفتم که در زمینه مارکتینگ شرکتی راه‌اندازی کنم. انجام تعدادی پروژه آموزشی در همکاری با قلم‌چی از مهم‌ترین کارهای ما در آن شرکت بود. 

همکاری با قلم‌چی نقطه آغاز علاقه‌مندی‌تان به حوزه آموزش بود یا دلیل دیگری داشتید؟

علاوه بر آن تجربه، من در دانشگاه آکسفورد در رشته جامعه‌شناسی با تمرکز بر آموزش تحصیل کرده‌ام. مثلا روی این موضوع کار کردم که تفاوت نسبی درآمد چقدر می‌تواند روی شاخص‌هایی که مرتبط با آموزش یا مرتبط با مصرف خانواده هستند، تاثیر بگذارد. 

این تجربه چقدر به پروژه‌های بعدی شما کمک کرد؟

در همکاری با قلم‌چی، به مدیرعامل پیشنهاد دادم که در روند تحقیقاتی در این مناطق، فیلم و ویدئو هم بسازیم. طی تحقیقات مشخص شد که مشکل اصلی بچه‌ها، کمبود امکانات نیست بلکه مسئله اصلی زمینه فکری آنهاست. مثلا رفتن به دانشگاه، در رادار فکری‌شان قرار نداشت. بنابراین باید بینش آنها را تغییر می‌دادیم تا خواهان حضور در دانشگاه باشند. چون مثلا طی 10 سال اخیر، در آن مناطق کسی به دانشگاه نرفته بود و بنابراین در نگاه آنها مسئله دانشگاه‌رفتن وجود نداشت. بنابراین تهیه فیلم و ویدئو و ساختن برنامه‌های انگیزشی و معرفی بچه‌های موفق و دانشگاه‌رفته، می‌توانست موثر باشد. 

کارمان از بستان‌آباد در اطراف تبریز شروع شد و تا سراوان در سیستان و بلوچستان سفر کردیم. از بچه‌های مستعد فیلم تهیه می‌کردیم تا آنها را به سلبریتی‌های بومی و محلی تبدیل کنیم و الگویی برای سایر بچه‌های هم‌محلی خودشان باشند و این کار نتیجه داد.  

ایده سامانه آموزش لایوبوک از کار با همین بچه‌ها در ذهن شما شکل گرفت؟ 

طی همین اقدامات بود که متوجه شدم تاثیرگذاری بچه‌ها روی یکدیگر به لحاظ نوع اطلاعات آموزشی که در اختیار همدیگر قرار می‌دهند، قابل‌توجه است. مثلا می‌دیدم که در یک سایت پربیننده و پربازدیدی مثل قلم‌چی اگر اطلاعیه‌ای در مورد سازمان سنجش یا کنکور منتشر می‌شد، ۲۰ پیام اول در مورد اطلاعیه بود ولی از یک جایی به بعد، بچه‌ها شروع می‌کردند به همدیگر اطلاعات دادن. از اینجا بود که ایده راه‌اندازی سامانه‌ای که در آن، دانش‌آموزان بتوانند با هم در تعامل باشند و اطلاعات‌شان را به اشتراک بگذارند، شکل گرفت. 

پس جای یک سامانه‌ای فرد‌به‌فرد خالی بود؛ سامانه‌ای که از بالا به پایین نباشد و ارتباطات دانش‌آموزی را تسهیل کند. جایی این مسئله برایم پررنگ‌تر شد که متوجه شدم در داده‌های سازمان آمار موفقیت دانش‌آموزان ارتباط مستقیمی دارد با اینکه چقدر یک دانش‌آموز بتواند هزینه بکند برای اینکه امکانات کمک‌آموزشی در اختیارش قرار بگیرد و اینکه چقدر یک دانش‌آموز بتواند روند آموزشی خود را با پرداخت هزینه بیشتر شخصی‌سازی است. متوجه شدیم که چنین امکاناتی در اختیار دو دهک بالای جامعه قرار دارد و تنها حدود ۱۷درصد خانوارهای ایرانی از چنین امکاناتی می‌توانند برای فرزندان‌شان استفاده بکنند. قبولی‌های کنکور هم بیشتر از دو دهک بالای جامعه هستند.  

یکی از مهم‌ترین مسائل تاثیرگذار برای رسیدن به جهش طبقاتی، دسترسی به تحصیلات عالی است. پول باعث می‌شود که بچه‌ها به منابع آموزشی شخصی‌سازی‌شده دسترسی پیدا کرده و از سد کنکور عبور کنند و موقعیت‌های بهتری به دست بیاورند و به نوعی از طبقه پدر و مادر خودشان جهش کنند به طبقه‌ای دیگر. اما بچه‌های مناطق کمتربرخوردار، منابع مالی ندارند و پشت سد کنکور می‌مانند و به موقعیت‌های بهتر دسترسی ندارند. به این نتیجه رسیدیم که اگر یکی از دلایل نبود عدالت آموزشی، عدم دسترسی به آموزش‌های شخصی‌سازی‌شده و باکیفیت است، با راه‌اندازی پلتفرمی که این دسترسی‌ را ایجاد کند، دانش‌آموزان می‌توانند ضمن پوشش حفره‌های اطلاعاتی‌شان، موقعیت خود را هم در اجتماع تغییر بدهند. 

حفره‌های اطلاعاتی دانش‌آموزان را دقیقا از چه مسیری می‌خواستید برطرف کنید؟

ما دو مشکل را شناسایی کردیم؛ یکی اینکه بچه‌ها برای دسترسی به منابعی که بتوانند حفره‌های اطلاعاتی خود را پوشش دهند با مشکل مواجه بودند، دوم اینکه منابع کمک‌آموزشی موجود در بازار، بیشتر با توجه به بچه‌های به اصطلاح زرنگ و پولدار طراحی شده بودند. اغلب کتاب‌ها قطور هستند و انگار مخاطبان‌شان بچه‌هایی هستند که در کلاس‌های خصوصی و با هزینه هر ساعت ۴۰۰هزار تومان شرکت می‌کنند. اما اغلب خانوار‌های ایرانی از پس چنین هزینه‌هایی برنمی‌آیند. 

ضمن اینکه تعداد زیادی از بچه‌ها نیازی به مرور این کتاب‌های قطور ندارند و تنها به بخش کوچکی از این کتاب‌ها نیاز پیدا می‌کنند، اما مجبور هستند که کتاب‌ها را با هزینه‌های زیادی خریداری کنند. پس اگر پلتفرمی در این زمینه وجود داشته باشد، می‌تواند این کمبودها را پوشش بدهد. 

راه‌حل شما برای رفع چنین کمبودهایی چه بود؟

در حوزه آموزش، به میکروکانتنت‌ها یا محتواهای کوچک‌شده نیاز است و لازم نیست که دانش‌آموز یک کتاب قطور و گران‌قیمت را خریداری کند که شاید به همه صفحاتش نیازی نداشته باشد. ما باید سامانه‌ای ایجاد می‌کردیم که چنین محتوایی را در اختیار بچه‌ها قرار بدهد. همچنین می‌خواستیم ساختار از بالا به پایین را تغییر بدهیم. ساختاری که مثلا یک ناشر نگرش خود را به کل جامعه آموزشی تحمیل می‌کند. می‌خواستیم پلتفرمی بسازیم که به صورت غیرمرکزی محتوا را جمع‌آوری و بچه‌ها و معلم‌ها را درگیر خودش کند. این شبکه محتوایی به شعورشان احترام گذاشته و براساس نیازشان به آنها محتوا ارائه می‌کند. 

شما می‌خواهید کاری نو انجام بدهید؛ کاری که در بازار آموزشی ایران بی‌سابقه است. عکس‌العمل اطرافیان به این کار چه بود؟

اطرافیان به ما می‌گفتند شما دیوانه‌اید و چنین کاری امکان‌پذیر نیست. می‌گفتند وقتی قرار است به کسی که دنبال منابع آموزشی است داده‌ای بدهیم، مثل اسبی است که نباید اطرافش را نگاه کند و اصلا نباید انتخابی داشته باشد. باید به او قرص دوپینگ بدهیم که کارش راه بیفتد. می‌گفتند بچه‌ها دوست ندارند انتخابی داشته باشند و به وضعیت موجود راضی هستند! اما من و دوستانم می‌دانستیم که این گزاره‌ها اشتباه است و این پلتفرم نه‌تنها باید غیرمرکزی باشد بلکه باید دانش‌آموزمحور هم باشد. بنابراین ایده سامانه آموزش لایوبوک شکل گرفت و پیش آمد. 

به لحاظ سال‌شماری از راه‌اندازی و مسیر رشد لایوبوک بگویید.

سال۹۸، سال شروع سامانه آموزش لایوبوک است. البته سال اول بیشتر به تحقیقات گذشت. با همین کانسپت در رویداد جامعه فناوری اطلاعات سازمان ملل شرکت کردیم و جایزه یونسکو را به‌عنوان خلاق‌ترین طرح آموزشی برنده شدیم. برای اینکه الگوی میکروکانتنت را هم دربیاوریم، ۱۴۰ساعت محتوای میکروکانتنت یا خرد تولید کردیم. صفحه به صفحه جزوه تهیه کردیم و سوالات را حل کردیم و همه اینها را به بستر کتاب آوردیم. 

طی سال‌های ۹۹ تا ۱۴۰۰، محصول در استان سیستان و بلوچستان راه‌اندازی اولیه شد. یک ویدئو آموزشی از پلتفرم ساختیم و در گروه‌های آموزشی منتشر کردیم.

بعد از راه‌اندازی اولیه، رشد روزانه خوبی به لحاظ جذب کاربر ایجاد شد؛ مثلا از روزی ۱۰۰ نفر شروع شد و بعد از مدتی به روزی 1000 نفر رسید. به 2هزار و 500 که رسیدیم، جشن گرفتیم. وقتی 6هزارتایی شدیم، ترکانده بودیم! به 20هزار کاربر که رسیدیم، سیستم دیگر ظرفیت لازم را نداشت و به اصطلاح داشت می‌خوابید، چون معلمان هم از سیستم ما ویدئو تهیه کرده بودند و در گروه‌های آموزشی منتشر کرده بودند که به رشد ما کمک زیادی کرد. 

وقتی سیستم به حالت پایدار رسید، جذب کاربر هم سیر صعودی به خودش گرفت و ما در سال اول حدود ۳۰۰هزار کاربر جذب کردیم. در آغاز امسال، حدود ۳۵۰هزار کاربر داشتیم و الان که دارم با شما صحبت می‌کنم، تعداد کاربران لایوبوک به بیش از 1میلیون نفر رسیده است. 

ظاهرا معلمان هم از پلتفرم شما استقبال کرده‌اند؛ چه تعداد از کاربران سامانه آموزش لایوبوک را معلمان تشکیل می‌دهند؟

تخمین می‌زنیم که بین ۷ تا ۸درصد از کاربران ما را معلمان تشکیل می‌دهند و بقیه شامل دانش‌آموزان می‌شود. معلمان ما را به دانش‌آموزان خود به‌ویژه در شب امتحان معرفی می‌کنند. به خاطر طبقه‌بندی درستی که از محتواها ایجاد کرده‌ایم و ارتباطی که از طریق سامانه آموزش لایوبوک بین دانش‌آموزان برقرار می‌شود.

حوزه آموزش چقدر قابلیت تغییر دارد؟ با لایوبوک به اهداف‌تان نزدیک شده‌اید؟

حوزه آموزش، از مقاوم‌ترین حوزه‌ها نسبت به تغییر است. هنوز هم یک معلم به ده‌ها دانش‌آموز، یک نسخه واحد را تدریس می‌کند. بی‌آنکه توجه شود که کدام دانش‌آموز در چه زمینه‌ای، چه نقطه قوت یا نقاط ضعفی دارد، دانش‌آموزی که نکات درسی را خیلی زود فراگرفته، باید به‌طرز ملال‌آوری با دیگران دروسی را مرور کند، به دانش‌آموزی هم که مطالب آموزشی را دیرتر فرامی‌گیرد، توجهی نمی‌شود و مشکلاتش حل‌نشده باقی می‌مانند. معلم هم بعد از ساعات مدرسه، باید وقت زیادی را صرف تصحیح برگه‌های دانش‌آموزان بکند. مهم‌تر اینکه در این فرآیند سنتی، هیچ داده و اطلاعاتی تولید نمی‌شود که نشان بدهد سطح مهارتی دانش‌آموزان افزایش یافته یا کاهش داشته است. 

با وجود همه این مسائل، فکر می‌کنیم در مسیر خوبی قرار داریم. البته این تنها جزئی از برنامه بزرگ ماست. ما برای خود ماموریتی تعریف کرده‌ایم و قصدمان بسط‌دادن نسل بعدی استراتژی‌های فناوری آموزشی در ایران است که مبتنی بر شخصی‌سازی باشد. وقتی از آموزش مبتنی بر شخصی‌سازی صحبت می‌کنیم، یعنی آموزش هر فردی باید براساس سطح شناختی‌ و سطح مهارتی‌اش باشد.  

چرا باید آموزش را در ایران شخصی‌سازی بکنیم؟

جدا از شاخص‌های اقتصادی، مهم‌ترین شاخص آموزشی تاثیرگذار در یادگیری بچه‌ها، آموزش اثرگذار است که برمی‌گردد به کیفیت تدریس معلمان. در این زمینه در سطح منطقه هم بسیار ضعف داریم و شاخص آموزش ما از کیفیت پایینی برخوردار است. ما باید به سمت آموزش باکیفیت که آموزش شخصی‌سازی‌شده است، حرکت کنیم. 

همچنین با مشکل بزرگ کمبود معلم روبه‌رو هستیم؛ سونامی بازنشستگی را در پیش داریم و بدنه آموزش و پرورش پیر شده و به اندازه کافی معلم جدید جذب نشده است. سال گذشته حدود ۱۰۰هزار معلم کم داشتیم. با شروع سال تحصیلی جدید، احتمالا این تعداد بیشتر هم خواهد شد. این عوامل موجب شده که معلم‌ها در زمینه‌های غیرتخصصی خود تدریس کنند. کمبود معلم جزو وحشتناک‌ترین مسائلی است که نظام آموزشی ایران با آن درگیر است. 

باید خودمان را برای زمانی که کمبود معلم خود را به صورت آشکار نشان می‌دهد، آماده کنیم؛ یعنی سیستم‌هایی را آماده کنیم که یک معلم که در زمینه غیرتخصصی خود تدریس می‌کند، به منابع باکیفیت دسترسی داشته باشد و آموزش را به‌شکل شخصی‌سازی‌شده پیش ببرد. 

الان یک ساختار آموزشی مشخص در کشور داریم؛ آموزش مدنظر شما چگونه قرار است در کنار آن قرار بگیرد؟ 

سرفصل‌های آموزشی در ایران به‌خوبی تهیه شده‌اند؛ اما با سطوح اقتصادی و اجتماعی اغلب خانوارهای ایرانی هم‌خوانی ندارند. مثلا به دانش‌آموز می‌گویند: نگاه کن! مشاهده کن و… درحالی‌که مشاهده‌گری در یک محیط آزمایشگاهی رخ می‌دهد. آیا همه دانش‌آموزان به چنین امکاناتی دسترسی دارند؟ پاسخ منفی است. ما می‌خواهیم سیستم‌هایی آماده کنیم که همین سرفصل‌های موجود با مهارت‌های روز به دانش‌آموز منتقل شوند؛ یعنی به معلم می‌گوییم به دانش‌آموز چیزی را آموزش بده که براساس نیازش باشد.

چه چالش‌هایی پیش رو دارید؟  

کمبود منابع انسانی یعنی کمبود معلم مهم‌ترین چالش است؛ طی سال‌های گذشته به اندازه کافی معلم تربیت نشده است. همچنین رویه‌‌هایی که در طراحی درس‌ها به‌کار گرفته شده‌اند، رویه‌های به‌روز و مدرنی نیستند. سامانه آموزش لایوبوک در این زمینه به کمک ساختار آموزشی موجود می‌آید تا مهارت‌های پایه براساس فرآیندهای مدرن را به دانش‌آموزان منتقل کند بدون اینکه هزینه سرسام‌آوری متوجه خانوارها باشد.  

به‌عنوان یک شرکت خصوصی، چگونه می‌خواهید لزوم تغییر فرآیندهای آموزشی را نهادینه کنید؟ 

می‌خواهیم این بینش را ایجاد بکنیم که اگر قرار است آموزش ایران مدرن شود، باید به یک فرآیند شخصی‌سازی‌شده تبدیل شود و آموزش به هر شخصی براساس نیازهایش طراحی شود. این کار آسانی نیست و یک برنامه بلندمدت است. 

ضمن اینکه نیازهای ساختار آموزشی ایران، برخی از جنس زیرساخت است؛ مثلا تراکم جمعیت در مدارس زیاد است. براساس استاندارد، هر دانش‌آموز باید تا ۸۰متر فضای آموزشی داشته باشد ولی در ایران این فضا چیزی بین ۴۰ تا ۴۵متر است. همچنین معلم به صورت لازم و کافی تربیت نشده، اینها مواردی نیست که یک شرکت خصوصی بتواند انجام‌شان بدهد. کاری که ما می‌توانیم بکنیم این است که مداخله فناورانه در ساختار آموزشی بکنیم؛ یعنی به صورت ارزان کمک کنیم که فرآیندهای آموزشی تغییر کنند. 

یکی از ظرفیت‌هایی که روی آن دست گذاشته‌ایم، آموزش از همسالان است؛ یعنی مانند شیوه‌ قدیمی که بچه‌ها به همدیگر درس می‌دادند، الان هم این روش را پیاده‌سازی کنیم. الان یکی از موثرترین روش‌های آموزش ترکیبی، استفاده از ظرفیت‌های همسالان برای آموزش به همکلاسی‌های‌شان است. این روش به‌عنوان یکی از مداخله‌های آموزش اثرگذار پذیرفته شده است. کشورهایی مثل چین و آمریکا هم این روش را پیاده‌سازی کرده‌اند. چون بچه‌ها حرف همدیگر را بهتر می‌فهمند و اینکه بتوانند چیزی را به دیگران یاد بدهند، آن مبحث برای خودشان هم بهتر جا می‌افتد و روی توسعه فردی و اعتماد به‌نفس‌شان هم تاثیر مثبت زیادی دارد.

ما به‌عنوان یک شرکت خصوصی، دورانی را پیش‌بینی می‌کنیم که با سونامی بازنشستگی مواجه می‌شویم و شاهد از هم پاشیدن ساختار آموزشی موجود خواهیم بود، چون به اندازه کافی معلم نداریم. همین الان هم بسیاری از خانواده‌ها از کیفیت آموزشی رضایت ندارند. ما نمی‌توانیم طرحی ارائه کنیم که به جای ۱۰هزار نفر، ۲۰هزار معلم تربیت بشود. یا اینکه بگوییم می‌خواهیم مدرسه بسازیم. قرار نیست ما هیچ‌کدام از این کارها را انجام دهیم. ما می‌توانیم سیستمی ایجاد کنیم که معلم روش تدریس خود را با استفاده از منابع این سیستم به سمت آموزش شخصی‌سازی‌شده هدایت کند.

با این سیستم و با تغییر فرآیندها، یک معلم تشخیص می‌دهد که مثلا کلاس خود را به چند گروه تقسیم کند و هر گروهی را به سمت یک مهارت یا دانش پیش ببرد. چنین آموزشی باکیفیت است چون براساس نیاز افراد پیش می‌رود. با استفاده از تکنولوژی و ثبت داده‌ها و آنالیزشان، اطلاعاتی را در اختیار دانش‌آموزان و معلمان قرار می‌دهیم که نقاط ضعف و قوت‌شان را نشان می‌دهد. مثلا وقتی به یک سرفصل نزدیک می‌شویم، سیستم به معلم هشدار می‌دهد که در چه حوزه‌ای، چه دانش‌آموزی ضعف دارد و باید تمرکز بیشتری رویش وجود داشته باشد. 

از حدود ۱۴میلیون دانش‌آموزی که در ایران داریم، چه تعداد روی لایو حضور دارند؟

تاکنون لایوبوک را بیش از 1میلیون کاربر نصب کرده‌‌اند. 

ظاهرا در این مسیر از هوش مصنوعی و تکنولوژی واقعیت افزوده یا AR استفاده کرده‌اید. در این زمینه بیشتر صحبت کنید.

می‌خواستیم پلتفرمی ایجاد کنیم که بچه‌ها هنگام استفاده از آن، هرجا که به مشکلی برمی‌خوردند و سوالی برای‌شان پیش می‌آمد، دوربین‌ موبایل‌شان را روی آن بخش بگیرند و اطلاعات و صفحات دیگری براساس تکنولوژی واقعیت افزوده در اختیارشان قرار بگیرد؛ یعنی این پلتفرم تشخیص بدهد که فایل‌های مرتبط با آن صفحه کدام است و تمام فایل‌های مرتبط را در اختیار دانش‌آموز قرار بدهد. ضمن اینکه می‌خواستیم فناوری را دوطرفه بکنیم تا دانش‌آموز، هم فایل‌های مرتبط با سوالش را دریافت کند و هم فایل‌های مرتبط را آپلود کرده و به پلتفرم اضافه کند. با این اقدام، از الگوی کتاب‌های سنتی کمک‌آموزشی فاصله گرفتیم.

برخلاف کتاب‌های کمک‌آموزشی سنتی که هر سال ویرایش جدیدی ازشان منتشر می‌شود و نسخه‌های قبلی بعضا کاملا از بازار کنار می‌روند، ما برای هر صفحه، ویکی‌پدیایی درست کردیم که به‌راحتی اطلاعات متعددی را در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌دهد. ضمن اینکه این اطلاعات دائما به‌روز می‌شوند، براساس ارزشی که برای بچه‌ها ایجاد می‌کنند، دسته‌بندی می‌شوند و براساس نیازهای بچه‌ها اطلاعات لازم را در اختیارشان قرار می‌دهند و به‌صورت پویا و زنده منعکس‌کننده نیازهای دانش‌آموزان هستند. 

من خیلی در مورد لایوبوک صحبت کردم اما پروژه ما خیلی بزرگ‌تر از یک محصول است. سامانه آموزش لایوبوک نرم‌افزاری است که نسخه ساده‌ای از شخصی‌سازی را جلو می‌برد. در لایه بعدی، ماشین لرنینگ به انتخاب بهتر دانش‌آموز و معلم کمک می‌کند. پروژه ما تولید این زیرساخت برای آموزش ایران است.

ما در حال تولید زیرساختی هستیم که یادگیری شخصی‌سازی‌شده روی آن سوار شود. وقتی از هوش مصنوعی در آموزش صحبت می‌کنیم، از گرافی از مفاهیم حرف می‌زنیم که تمامی سرفصل‌های آموزشی در ایران را به هم مرتبط می‌کند. مرتبط‌‌سازی تمام سرفصل‌های آموزشی از این جهت مهم است که می‌تواند مشخص کند که مثلا مشکلات دانش‌آموزان به کدام پایه آموزشی، به کدام سال تحصیلی و به کدام مهارت‌شان برمی‌گردد. این مسئله به مشکل‌یابی کمک زیادی می‌کند چون سرفصل‌های کتاب‌های آموزشی در ایران زیر نظر مدیریت‌های مختلف تهیه و تدوین می‌شوند و گاهی پیداکردن ارتباط میان آنها بسیار سخت است. 

الان در حال تولید این گراف هستیم؛ گراف آموزشی ایران که احتمالا متشکل از حدود ۵۰هزار نود آموزشی است و تمام مفاهیم و ارتباطات لایه‌درلایه این مفاهیم به‌شکلی که در فرآیند یادگیری میدانی اتفاق می‌افتد، مدل‌سازی شده و الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای تشخیص نقاط ضعف دا‌نش‌آموزان به عقب برمی‌‌گردند و مشخص می‌کنند که اگر یک دانش‌آموز مفهومی را متوجه نمی‌شود، مشکلش دقیقا در کجا ریشه دارد و چگونه باید آن را حل کرد. همچنین این گراف، برای طراحی مسیر آینده دانش‌آموز رو به جلو حرکت می‌کند. 

در کدام کشورها این مدل از آموزش پیاده‌سازی شده است؟

در آمریکا این مدل پیاده‌سازی شده و نتایج نشان می‌دهد که تا ۴۰درصد مهارت‌های ریاضی دانش‌آموزان افزایش یافته است. در چین و هند هم تغییر فرآیندهای آموزشی انجام شده است. در هر سه کشور هم در سطح ملی این اتفاق نیفتاده بلکه از طرف شرکت‌های خصوصی این گراف آموزشی ایجاد شده است. این شرکت‌ها، تکنولوژی‌شان را به صورت انحصاری استفاده می‌کنند و دسترسی به آنها وجود ندارد. هدف ما از ایجاد گراف آموزشی مختص ایران است. این پروژه در ساختار مسئولیت اجتماعی ما قرار دارد و قصد داریم این گراف آموزشی را به‌عنوان یک محصول لایه‌باز یا اپن‌سورس در اختیار همه قرار بدهیم. ما اعتقاد داریم که مسیر تحول هوشمندسازی آموزش در ایران از مسیر چنین گرافی می‌گذرد. چنین گرافی باید ایجاد شود و بعد، هوش مصنوعی روی آن سوار خواهد شد. 

انجام این کار، بسیار تخصصی است. ما از متخصصان مختلفی در حوزه‌های هوش مصنوعی، علوم داده و متخصصان آموزشی استفاده می‌کنیم. هر کسی این تخصص‌ها را ندارد و هر کسی نمی‌تواند این افراد را دور هم جمع کند. مسئله دیگر برمی‌گردد به تعارض منافع یعنی هر کسی هم دلش نمی‌خواهد که چنین اتفاقی بیفتد. 

به تعارض منافع اشاره کردید؛ تعارض منافع با چه کسانی وجود دارد؟

با بازیگران سنتی حوزه آموزش در ایران. البته وقتی می‌گوییم بازیگر سنتی، داریم از محصول سنتی صحبت می‌کنیم. بازیگران قدیمی حوزه آموزش، در زمان خودشان به یک نیاز واقعی پاسخ دادند. اما به مرور زمان، شکل نیازها تغییر کرده و باید بازیگران جدیدی با ارزش‌ها و راهکارهای جدیدی وارد بازار ‌شوند. ما با این بازیگران در ارتباط هستیم و مثلا خود ما با قلم‌چی همکاری فوق‌العاده اثربخشی داریم. 

اما باید بپذیریم که فرآیندها تغییر می‌کنند و متناسب با فرآیندها باید ارزش‌های جدیدی به بازار عرضه شود؛ ارزش‌های اثربخشی که قابل‌اندازه‌گیری هستند. اتفاقا ما می‌خواهیم زیرساختی ایجاد کنیم که امثال قلم‌چی، گاج و سایر بازیگران بازار هم بتوانند از این زیرساخت استفاده کنند چون اعتقاد داریم اگر چنین زیرساختی ایجاد نشود، تحول لازم در حوزه آموزشی ایران شکل نمی‌گیرد. 

روش درآمدزایی و بیزینس‌مدل شما در نهایت به چه صورت خواهد بود؟ سامانه آموزش لایوبوک را در ساختار مسئولیت اجتماعی خود تعریف کردید. از چه مسیری قرار است درآمدزایی داشته باشید؟

به نظر من محتوای آموزشی باید در دسترس همه قرار بگیرد. آموزش باکیفیت نباید در انحصار یا مختص افرادی باشد که توان مالی بالایی دارند. بنابراین، لایوبوک و خدماتش رایگان است و تاکنون ۲۰میلیون دقیقه محتوای آموزشی رایگان ارائه داده‌ایم. ما به خدمت آموزشی اعتقاد داریم و می‌گوییم که سرویس چیز ارزشمندی است. لایوبوک هلدینگی است که قرار است بزرگ‌ترین سوپراپ آموزشی ایران باشد. خدمات پایه آن رایگان است اما خدمات پریمیوم آن براساس نیازهایی که وجود دارد، تبدیل به محصولات متفاوت و مختلفی می‌شوند.

مثلا چه محصولاتی؟

فروشگاهی برای مقایسه و خرید محصولات کمک آموزشی راه‌اندازی کرده‌ایم به نام «لیموک» که یک فروشگاه فیزیکی است ولی دیتای خود را از سامانه آموزش لایوبوک دریافت می‌کند. استفاده از دیتایی که در لایوبوک وجود دارد، کاربر را به سمت خرید هوشمندانه و براساس نیازش هدایت می‌کند.

همچنین ماژول هوم‌ورک هوش مصنوعی (AI Homework) ما قرار است بچه‌ها را از شیوه‌های سنتی مشق نوشتن نجات دهد و به صورت هدفمند هرکس براساس نیازهایش ارزیابی و خوشه‌بندی شود و پیشنهاد شود که در چه مسیری پیش برود. برای این محصول تا ۶میلیارد تومان جذب سرمایه داشتیم که قرار است از پایه اول دبستان مسئله تغییر فرآیندها و آموزش شخصی‌سازی‌شده را پیش ببرد. 

یک محصول دیگر به نام لایولینگو داریم که روی آموزش زبان کار می‌کند؛ یعنی کاری که در حوزه کتاب‌های آموزشی انجام داده‌ایم، در حوزه کتاب‌های زبان انجام می‌دهیم. در واقع هدف لایوبوک این است که تمام نیازهای پایه جامعه آموزشی ایران را به‌طور کامل رفع کند و کسی به خاطر خاستگاه طبقاتی‌اش از پیشرفت آموزشی محروم نشود. اما اگر کسی خواستار خدمات بیشتری باشد، می‌تواند بابت آن هزینه پرداخت کند. 

در بازار آموزش فعالیت می‌کنید؛ در مورد اندازه این بازار اطلاعاتی دارید در اختیار ما قرار بدهید؟

در ارتباط با بازار کتاب‌های کمک‌درسی می‌توانم بگویم که سه چهار سال پیش، گردش مالی این بازار را تا ۴۵هزار میلیارد تومان برآورد می‌کردند. می‌توان گفت که با توجه به تورم فعلی و تغییرات اقتصادی، احتمالا با یک بازار ۶۰هزار میلیارد تومانی روبه‌رو هستیم. 

از این بازار، چند درصد در اختیار فضای آنلاین است؟

کمتر از ۵درصد که البته در حال افزایش است. طی سال‌های گذشته، حجم بازار آموزش آنلاین در ایران تا ۴۵۰میلیارد تومان برآورد شده است.

می‌گویید سهم آموزش آنلاین در حال افزایش است؛ چه تصوری از آینده آموزش آنلاین در ایران دارید؟

کاملا مشخص است که آموزش سنتی و مبتنی بر کاغذ، به‌شدت در حال ریزش است. دلایل هم واضح است؛ محصولات سنتی از قبیل کتاب خیلی گران هستند. ضمن اینکه بازیگران سنتی به خاطر هزینه‌های بالا نمی‌توانند اسکیل‌آپ کنند و مقیاس‌پذیر نیستند. اما کسب‌وکار‌های آنلاین به‌راحتی می‌توانند گسترش پیدا کنند و اسکیل‌آپ کنند. ضمن اینکه محصولات سنتی همه نیازهای دانش‌آموزان را رفع نمی‌کنند.

بازار آموزش بسیار سریع‌ از رویه‌های سنتی به سمت رویه‌های مدرن حرکت خواهد کرد. مثلا پدیده‌ای مثل کرونا با همه فاجعه‌باری‌اش، بزرگ‌ترین خدمت را به حوزه آموزش در کل دنیا کرد. من اعتقاد دارم که کرونا حوزه آموزش آنلاین در ایران را حداقل ۱۰ سال جلو انداخت. قبل از کرونا کافی بود بگوییم که یک اپلیکیشن در حوزه آموزش هستیم، سریع درِ خروج را به ما نشان می‌دادند. اما الان اوضاع فرق کرده است. 

البته نباید خودمان را گول بزنیم. شاید ابزارهای آموزش آنلاین فراگیر شده‌اند ولی آموزش آنلاین به معنای واقعی هنوز اتفاق نیفتاده است. چون همان کارها و روش‌هایی که به‌صورت حضوری در کلاس‌ها انجام می‌شود، به فضای آنلاین آمده است. هدف ما تغییر فرآیندهای آموزشی در بستر آنلاین است. ما می‌توانیم به معلم‌ها بگوییم که شما که قبلا دانش‌آموزان‌تان را به کتاب‌های کمک‌درسی ارجاع می‌دادید الان می‌توانید وارد این اپلیکیشن بشوید؛ هم کار خودشان راحت‌تر می‌شود و هم آموزش هدفمندتری برای دانش‌آموزان‌شان خواهند داشت.

به انتهای گفت‌وگو رسیده‌ایم؛ اشاره کردید به جذب ۶میلیارد تومان سرمایه برای یکی از محصولات‌تان. جذب سرمایه دیگری هم داشته‌اید؟

من خوش‌شانس بودم که از طریق دوستی با آقای فیروزان آشنا شدم. به ایشان نامه نوشتم که می‌خواهم چنین کاری انجام بدهم و بعد، جلسه‌ای برای ملاقات ترتیب داده شد. من دموی کار را نشان دادم. خوش‌شان آمد و سرمایه‌گذار پروژه ما شد. در کل، برای لیموک، لایوبوک و برای ای‌آی‌هوم‌ورک جذب سرمایه داشته‌ایم. 

تکنولوژی نویدبخش عدالت آموزشی

امیر خلج، هم‌بنیانگذار لایوبوک از ظرفیت هوش مصنوعی در فضای آموزشی می‌گوید

در مورد پروژه اصلی سامانه آموزش لایوبوک که استفاده از هوش مصنوعی برای شخصی‌سازی به‌جای مشق نوشتن سنتی است، توضیحاتی با جزئیات ارائه کنید. 

ما مجموعه‌ای از محصولات آموزشی را توسعه داده‌ایم یا در حال توسعه هستیم. جهت حرکت ما در این حوزه به سوی پوشش کامل فرایند آموزش از طریق محصولات مختلف است که همگی از یک هسته هوشمند مرکزی (AI Core) نیرو می‌گیرند.

هدف ما، ایجاد تحول عمیق آموزشی در ایران و هم‌راستاکردن مسیر یادگیری با رویکردهای آموزشی و تکنولوژی نوین در جهان است. ماموریتی که ما برای خود تعریف کرده‌ایم این است که با فراهم‌کردن زیرساخت‌های فنی و مفهومی لازم، مسیر این تحول را برای متخصصان آموزشی و هوش مصنوعی ریل‌گذاری کنیم.

برای ایجاد الگوریتم‌های مختلف هوش مصنوعی ابتدا نیاز بود که بتوانیم مفاهیم آموزشی در دروس گوناگون را مشخص کنیم و ارتباطات بین این مفاهیم در هر درس و بین دروس مختلف را به دست بیاوریم. 

طی بیش از یک سال گذشته تمرکز هسته اصلی تیم لایوبوک بر این مسئله معطوف بوده است؛ کارگروهی متشکل از متخصصان کلان داده، هوش مصنوعی، استراتژی آموزشی و فناوری اطلاعات به همراه تیم‌های تخصصی آموزشی برای طراحی و ایجاد زیرساخت این هوش مصنوعی تلاش کرده‌اند؛ در واقع این زیرساخت، گرافی بسیار پیچیده و بزرگ با انواع گره‌های مختلف و ارتباطات متنوع است که در طول زمان بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. این یک فرآیند پیچیده و پرچالش است. در آینده می‌توان از این هسته هوشمند برای بسیاری از محصولات تخصصی آموزشی و کمک‌آموزشی بهره گرفت و انواع هوش‌های مصنوعی آموزشی را بر این بستر تربیت کرد و به تحول هوشمند آموزش رسید. نگاه ما در این مسیر به تحولاتی است که اثرگذاری بلندمدت و دنباله‌دار خواهند داشت.

اولین محصولی که براساس این گراف آموزشی در حال توسعه آن هستیم، سامانه‌ای است که برای سنجش/آموزش دانش‌آموزان به کار می‌رود. شاید واژه مشق در اینجا زیاد درست به نظر نیاید؛ مشق در آموزش سنتی دستورات و تمرین‌هایی است که بدون در نظر گرفتن سطح دانش و مهارت با یک نسخه به صورت یکسان به همه دانش‌آموزان داده می‌شود. هدف از مشق، تمرین بیشتر در خانه است و معلم با تصحیح مشق می‌تواند نقاط ضعف دانش‌آموزان را بداند ولی آیا یک نسخه برای همه ملاک خوبی برای سنجش و تمرین خوبی برای همه است؟ البته که نه. برای دانش‌آموزی که مطلب را کاملا درک کرده و به دنبال یادگیری بیشتر است و آنهایی که پیش‌نیازهای درس را هم نمی‌دانند، نمی‌توان یک نسخه ارائه کرد. 

معلم نیز زمان کافی در اختیار ندارد که برای هر دانش‌آموز مشق جداگانه تعیین کند و در نتیجه مشق سنتی تاثیر زیادی بر ارتقای مهارت عمومی دانش‌آموزان نمی‌گذارد. اما با هوش مصنوعی می‌توان مسیر آموزش هر دانش‌آموز را به صورت شخصی‌سازی‌شده مشخص کرد. به همین منظور این پروژه را تعریف و شروع کردیم. 

این سامانه همانطور که گفتم از هسته هوشمند لایوبوک قدرت می‌گیرد و به عنوان دستیار معلم کار خواهد کرد؛ معلم کافی است سرفصل‌هایی را که سر کلاس درس داده است، مشخص کند ‌یا به طور ساده برای سامانه مشخص کند از چه صفحه تا چه صفحه‌ای را تدریس کرده است. سامانه می‌تواند بر اساس گراف آموزشی و الگوریتم‌های هوش مصنوعی به عنوان تمرین در خانه برای هر دانش‌آموز مسیر شخصی‌سازه‌شده او را به پیش ببرد. 

به طور خیلی ساده به این صورت است که سوالی که برای دانش‌آموز یک و دو مطرح می‌شود بر اساس شناخت قبلی سامانه از آنهاست و ممکن است با هم فرق کند و براساس پاسخ‌های دانش‌آموزان سوالات بعدی هر کدام متفاوت خواهد بود. اگر دانش‌آموزی در درک مطلب مشکل دارد، سامانه به جای طرح سوال‌هایی که می‌داند دانش‌آموز نمی‌تواند به آنها پاسخ دهد، بر مرور پیش‌نیازها و فهم مطلب متمرکز می‌شود و اگر دانش‌آموز با این روند سنجش و آموزش بتواند مطلب را بیشتر درک کند، کم‌کم سوالات پیشرفته‌تر را مطرح می‌کند. 

از سوی دیگر دانش‌آموزی که مطلب را فهمیده است و می‌تواند در آن عمیق‌تر شود، به سمت دیگری هدایت می‌کند. با این روش دانش‌آموز قوی پیشرفت مطلوب خود را خواهد داشت و دانش‌آموز ضعیف هم به نسبت خود پیشرفت خواهد کرد و با شیوه تشویقی سامانه می‌تواند با تمرکز بر نقاط ضعف و تمرین و تکرار به مهارت بیشتری دست پیدا کند. نقاط ضعف هر دانش‌آموز جداگانه آنالیز می‌شود و مسیر هر کس مختص خودش طراحی می‌شود و این یعنی شخصی‌سازی آموزش.

برای این منظور از دبستان که پایه آموزش است، شروع کردیم و ابتدا به ایجاد گراف ریاضی پرداختیم. همانطور که می‌دانیم، ریاضی یکی از دروس مادر است که غیر از ارتباطات بین مفاهیم خود با بسیاری از مفاهیم در دروس دیگر به‌خصوص در علوم و شاخه‌های آن مرتبط است. پس از ریاضی در حال ایجاد گراف علوم و ادبیات فارسی و ارتباط بین هر سه درس هستیم. اما هدف فقط سنجش و آموزش دروس صرف تحصیلی نیست. در پایه دبستان آموزش و پرورش بسیاری از مهارت‌های شناختی نیز می‌تواند به رشد و توسعه دانش‌آموز کمک کند. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که تمام این پروسه را در قالب یک بازی به دانش‌آموز ارائه کنیم. 

به این ترتیب که دانش‌آموز به‌جای فرآیند طاقت‌فرسای مشق‌نوشتن سنتی، وارد یک فضای جذاب بازی‌وار شود و همزمان با انجام بازی‌ای که مهارت‌های شناختی او را ارتقا می‌دهد، در قالب ماموریت‌هایی مشق ریاضی یا علوم خودش را هم انجام دهد. این هم برای دانش‌آموزان جذاب است و هم برای معلمان. نتایج فعالیت دانش‌آموزان ‌در قالب فردی و گروه‌های خوشه‌بندی‌شده به معلم ارائه می‌شود و معلم به جای صرف زمان و انرژی برای تصحیح مشق می‌تواند بر رفع نقاط ضعف کلی و گروهی و فردی دانش‌آموزان متمرکز شود. البته سامانه به کمک هوش مصنوعی می‌تواند به معلم برای رفع نقاط ضعف پیشنهاد‌هایی در قالب محتوای آموزشی و درسنامه و… ارائه کند که در نهایت به توسعه فردی و گروهی دانش‌آموزان منتهی می‌شود.

استفاده از این تکنولوژی چه دستاوردهایی برای دانش‌آموزان، معلمان و والدین‌شان داشته است؟ و استفاده از هوش مصنوعی چه دستاوردهایی می‌تواند داشته باشد؟

در فاز اول توسعه لایوبوک تمرکز ما بر رفع شکاف منابع بود و می‌توانم بگویم که لایوبوک در این مسیر موفق شده است. سامانه آموزش لایوبوک در تمامی مقاطع، پایه‌ها و رشته‌ها انواع محتوای باکیفیت را با دسته‌بندی بسیار خرد و کاربردی در اختیار ارکان آموزشی قرار می‌دهد. از این طریق دانش‌آموزان می‌توانند بر اساس نیاز خود به محتواهای با کیفیت دسترسی داشته باشند و مسیر یادگیری خود را به پیش ببرند. معلمان نیز می‌توانند از این محتواهای طبقه‌بندی‌شده از فیلم آموزشی و جزوه تا سوال و آزمون، برای تعمیق بیشتر مطلب به دانش‌آموزان خود کمک بگیرند. 

از سوی دیگر معلمان و دانش‌آموزان نیز می‌توانند محتواهای خود را به صفحات و بخش‌های کتاب الصاق کنند تا برای دیگران در دسترس قرار گیرد. والدین نیز به‌جای صرف مبالغ زیاد برای کمک به آموزش فرزند خود می‌توانند از طریق سامانه آموزش لایوبوک به توسعه دانش‌آموز خود کمک کنند. از آنجا که دسترسی به محتوا در لایوبوک کاملا رایگان است، این فرصت برای همه به طور مساوی مهیاست.

استفاده از هوش مصنوعی می‌تواند در سطح ملی جریان‌ساز باشد. تنها با کمک‌گرفتن از هوش‌های مصنوعی و زیرساخت‌های این چنینی است که می‌توان آموزش را برای عده زیادی تسهیل کرد و شخصی‌سازی آموزش را در سطح کلان امکان‌پذیر کرد. از این طریق دانش‌آموز، معلم و والدین همه منتفع می‌شوند؛ دانش‌آموز به آموزش اختصاصی خود دسترسی پیدا می‌کند و مسیر توسعه شخصی خود را می‌پیماید، معلم دستیاری هوشمند خواهد داشت و می‌تواند از زمان خود بهتر و بیشتر در جهت رشد دانش‌آموزان استفاده کند و اولیا نیز بدون صرف هزینه‌های گزاف از قبیل کتب کمک آموزشی و دوره‌های گران و… می‌توانند به آموزش فرزند خود کمک کنند. البته این نکته مهم قابل توجه است که در پروسه آموزش سنتی هیچ دیتایی از این جریان عظیم به دست نمی‌آید و تنها با وجود سامانه‌های این چنینی است که می‌توان ریل‌گذاری آموزشی را در سطحی وسیع محقق کرد و از کلان‌داده‌ها در جهت توسعه فضای آموزشی بهره برد.  

دستاوردهای اقتصادی این کار برای خانواده‌ها چیست؟ مثلا کاهش هزینه‌ها و…

هزینه‌های خانوارها برای کمک به آموزش فرزندان به‌خصوص طی چند سال اخیر بسیار زیاد شده و محصولات کمک‌آموزشی از دسترس بسیاری از خانواده‌ها خارج شده است. بنا بر گزارش مرکز ملی آمار تنها 17درصد از خانوارها از محصولات کمک آموزشی استفاده می‌کنند و دلیل اصلی این مسئله این است که محصولات کمک آموزشی گران هستند. قیمت بالای کاغذ، قیمت کتاب‌های کمک‌آموزشی را خارج از دسترس بسیاری از خانوارها قرار داده است. آموزشگاه‌ها و دوره‌های خصوصی و مدارس غیر‌دولتی نیز تنها در دسترس 2 دهک بالای درآمدی هستند. پس مسئله اصلی این است که این کار دسترسی به محصولات اثرگذار آموزشی را برای اقشار بیشتری از جامعه فراهم می‌آورد و این به عدالت آموزشی کمک شایانی خواهد کرد. در این سیستم دانش‌آموزان کشور به جای هزینه‌کرد‌های هنگفت برای تهیه‌‌ منابع گران‌قیمت کمک آموزش، تمام نیاز‌های درسی خود از آموزش، تثبیت، سنجش و بازخورد را به طور شخصی‌سازی‌شده از یک سامانه یکپارچه (سامانه آموزش لایوبوک) دریافت می‌کنند.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *