اگر شما هم مثل من بیشتر از یک دهه است که درباره نکات رهبری تیم مینویسید، خیلی خوب میدانید که یکی از خطرهای شغلی ما این است که از همه چیز درس میگیریم و کارهای دیگران را معنادار تصور میکنیم. گاهی این «دیگران» شامل شخصیتهای سریالهای مشهور تلویزیونی هم میشود. سریال تد لسو از شبکه اپلتیوی برای یک رهبر خوبشدن مانند یک برگه تقلب است.
اگر درباره محبوبیت این سریال با بازی جیسون سودئیکیس در نقش یک مربی آمریکایی فوتبال در لندن چیزی نمیدانید، همین نکته کافی است که بیشترین بازدید روز شروع پخش را در شبکه خود داشته. بنا بر گزارش مجله ورایتی، تعداد تماشاگران این سریال تاکنون شش برابر شده است. هرچند شرکت پخش اطلاعات دقیقی از آمار مخاطبان آن منتشر نمیکند. اما محبوبیت سریال به وضوح در حال افزایش است. همچنین نامزد 20 جایزه امی شده که 4 مورد از آنها در دسته بهترین نقش مکمل مرد قرار دارند.
نکات رهبری تیم و شناخت رفتار رهبران با نگاه به سریال محبوب تد لاسو
اگر از طرفداران در مورد دلیل محبوبیت سریال بپرسید، چنین پاسخی میگیرید: این سریال نقطهای روشن در دنیایی تاریک است. فیلمنامه آن بدون اینکه توی ذوق بزند، تند و تیز، هوشمندانه و خوشبینانه و بامزه است. هرکدام از شخصیتها ایرادات و نقطهضعفهای خود را دارند که از کاریکاتوریشدنشان جلوگیری میکند. در یکی از قسمتهای اخیر، تد لسو به یاد کمدیهای رمانتیک گفت: «من به رم-کمونیسم اعتقاد دارم» (البته در خود سریال هوشمندانه و بامزهتر به نظر میآید). این طرز فکر که همه چیز بالاخره به خیر میگذرد، هرچند آنطور که فکر میکنیم نباشد. این روزها باور کردن چنین فلسفهای ساده نیست و این خود یکی از نکات جذاب سریال است.
اگر به دنبال این هستید که بدانید رهبرها چه رفتارهایی دارند (یا باید داشته باشند) تد لسو را معدن پاسخ به این سوال بدانید. و حالا 5 نکته درباره راه و رسم رهبری که تد لسو و دارودستهاش به ما یاد میدهند:
1) کنجکاو باش، نه قضاوتکننده!
در یک مسابقه حساس پرتاب دارت، تد لسو با روپرت مانیون (با بازی آنتونی هد)، شوهر سابق و میلیاردر رئیسش روبهرو میشود. مانیون مجبور شده بود به خاطر توافقنامه طلاقش، مالکیت باشگاه فوتبال محبوب خود «ریچموند ایافسی» را به همسر سابقش ربکا ولتون (با بازی هانا ودینگتون) واگذار کند. این میلیاردر، تد لسو را به رقابت در بازی دارت دعوت میکند و هر دو شرط میبندند که اگر مانیون پیروز شود، میتواند ترکیب بازیکنان تیم برای بازی در 2 مسابقه آخر فصل را انتخاب کند. اگر ببازد، حق حضور در جایگاه ویژه مالک باشگاه را از دست میدهد که دیگر نتواند ولتون را اذیت کند.
در میانه بازی، لسو برای توضیح اینکه کنجکاوی تاثیرگذارتر از گستاخی و قضاوت متحجرانه است، جمله مشهور والت ویتمن را نقل میکند: «کنجکاو باش، نه قضاوتکننده». مثلا اگر مانیون یک کلام از لسو میپرسید: «زیاد دارت بازی کردی؟» میفهمید که لسو مهارت زیادی دارد. در ادامه آقای مربی با پرتاب دارت به وسط خال منظور خودش را میرساند.»
2) بازیکنان بد را نیمکتنشین کنید
جیمی تارت (با بازی فیل دانستر) ستاره خط حمله ریچموند ایافسی، بازیکن قرضی این تیم است. در زمین بازی، تارت عادت به تکروی دارد و حتی اگر دیگران موقعیت بهتری داشته باشند، به آنها پاس نمیدهد. در زمین بازی یک خودپسند بیرحم است، برای بقیه بازیکنان قلدری میکند و برای نیتن شلی (با بازی نیک محمد) که تدارکاتچی سابق و دستیار مربی فعلی است، شاخ و شانه میکشد. به خاطر تاثیری که ادامه رفتارش بر روحیه تیم دارد، لسو تصمیم میگیرد در یک بازی مهم خطر باخت را به جان بخرد. و تارت را تا انتهای نیمه اول بازی نیمکتنشین کند. با تشویق مربی، اعضای تیم خود را با این تغییر وفق میدهند و به پیروزی میرسند.
یکی از نکات رهبری تیم آن است که هر وقت که اعضای تیم سوءاستفادهگر و زیانبار شوند، حتی اگر بهترین عملکردها را داشته باشند هم باید تغییر کنند. البته چنین حرکتی بدون عواقب نخواهد بود. در سریال، تارت به تیم اصلی خود بازمیگردد اما اعضای تیم یاد گرفتهاند که هیچکس جایگزینناپذیر نیست.
رادیو شنبه: افزایش بهرهوری کار تیمی در تیم های بزرگ
3) اشتباه خود را بپذیرید و عذرخواهی کنید
تمام درونمایه سریال بر پایه فریب است. ولتون لسو را استخدام کرد که هیچ تجربهای در مربیگری حرفهای فوتبال ندارد. با این هدف که شکست بخورد. او قصد داشت که باشگاه را دچار فروپاشی کند تنها برای اینکه به شوهر سابق خود آسیب بزند. اما لسو با دانایی، خوشبینی و تعهد خود، هر کسی که میبیند را تغییر میدهد. دل همه را به دست میآورد و بر بسیاری از منتقدانش پیروز میشود.
در خلال سریال، ولتون متوجه میشود که بودن در دنیای لسو او را هم تغییر داده است. تحت فشار دوست جدیدش کیلی جونز (با بازی جونو تمپل) اعتراف میکند که قصدش شکستخوردن لسو بوده و عذرخواهی میکند. لسو او را میبخشد و دوستی و تعهد بسیار عمیقتری شکل میدهد تا تیم را بهبود دهد.
4) باور داشته باشید
در یک کاغذ زردرنگ که با نوار چسب بر سردر اتاق مربی چسبانده شده یک کلمه خودنمایی میکند: «باور داشته باشید» و قدرت ایمان را به افراد داخل رختکن یادآوری میکند. باور به خود، باور به تیم، باور به ایدهآلها و اهداف.
لسو این تابلوی زرد زهواردررفته را در قسمت ابتدایی سریال به دیوار رختکن میزند. جونز متوجه کجبودن آن میشود و به او کمک میکند تا تابلو را صاف کنند. بالاخره به توافق میرسند که «عالی شد»، اما وقتی دوربین به عقب میرود، میبینیم که تابلو به همان کج و معوجی بار اول است. لازم نیست باور، عالی باشد. فقط باید وجود داشته باشد.
5) مهربانی؛ از مهمترین نکات رهبری تیم
این سریال اگر تنها یک مضمون ثابت داشته باشد، این است که مهربانی نیرویی قدرتمند است. اتفاقات خوب وقتی رخ میدهند که شخصیتها نجیب و محترم هستند و به دیگران خوبی میکنند. روی کنت (با بازی برت گلدستین) بازیکن افسانهای سرسخت و تندخو، یک روی باملاحظه و مهربان هم دارد که باعث محبوبیتش نزد همه شده است. از جمله جونز، خواهرزادهاش فیبی و چند خانم میانسال که گهگاه با او مینوشند و تلویزیون میبینند. مدیر روابط عمومی تیم، لزلی هیگینز (با بازی جرمی سویفت) مردی متعهد به خانواده است که وقتی در نقطهای از داستان با پافشاری برای خود به جایگاه بهتری دست پیدا میکند، کمی دچار عذاب وجدان میشود. کوچ بیرد مرموز(با بازی برندن هانت) دستیار مربی لسو، ارزش دوستان آگاه و پر اراده را به ما یادآور میشود.
طبیعتا اگر به اندازه کافی بگردید، پیامهای دیگری را هم پیدا میکنید. ترفیع درجه شلی به جایگاه دستیار مربی به خاطر علاقه و دانشی که دارد، نمونه خوبی برای پرورش و ارزش قائلشدن برای افراد با استعداد است. توانایی معجزهآسای دکتر شارون فیلدستون (با بازی سارا نایلز) در درمان، نشانگر اهمیت مراقبت از خود است. به ویژه در مورد سلامت روان. و دنی روهاز (با بازی کریستو فرناندز) به ما یادآوری میکند که دنیا پر است از «یه عالمه خوشی» به شرط اینکه دنبال آن باشیم.
نکاتی که در سریال تد لسو وجود دارد، به تحقیقات علمی و نظرات متخصصان ارجاع نمیدهد. اما اگر با تماشای آن، هفتهای نیم ساعت (یا اگر خیلی مایلید پشت سر هم) دنبال آن باشید، بعید است به قدرتی که انجام کار درست به انسان میدهد، باور پیدا نکنید.
مطلب پیشنهادی: ویژگیهای یک تیم موفق چیست؟