هر چه جوانان افغانی از آسمان به زمین نزدیکتر میشدند، ما بیشتر فرو میرفتیم از شرم و خجالت و از اندوه بیپایان… جای همه چیز عوض شده بود. مهاجم کشوری متخاصم و خارجی نبود فرار از خودیها (طالبان) و پناه بردن به دامان خارجیها (آمریکا). آنچه در نظرشان ترسناک میآمد، سلاح و بمب نبود. نگاه و تفکر تاریک طالبانی بود که ویرانگر و مرگبارتر از هر سلاحی به نظر میرسید.
گویا وقت آن رسیده بشریت تنها به جای چشم دوختن به مرزها و مراقبت از تجاوز دشمن خارجی نگاهی هم به داخل خانه بیندازد و رصد کند که کدام تفکر خطرناکتر و ویرانگرتر از سلاح دشمن خارجی است. آمارها میگویند چند هزار نفر به فرودگاه کرزای در کابل پناه بردهاند و ششصد و اندی هم با هواپیمای آمریکایی از افغانستان خارج شدهاند. کسانی که از تفکرات هموطننشان گریختند، از طالبان.
طرح صیانت و مهاجرت
اگر آماری از دفاتر مهاجرتی ایران، سفارتخانههای خارجی و دانشگاههای دیگر کشورها داشتیم میتوانستیم بگوییم به همان مقدار یا کمتر از جمعیت فرودگاه کرزای. جوانان ایرانی نیز بعد از طرح صیانت از فضای مجازی از ترس تفکر محدود یا بستن فضای اینترنت در حال مهاجرت از ایران هستند. آنچه در افغانستان دیده شد فاجعه بود آنچه اینجا به چشم نمیآید فاجعه تلقی نمیشود. گفته شد دموکراسی حاکم بر افغانستان دموکراسی پولی وارداتی غربی بود و ریشه و اساس نداشت. از همین رو مردم افغانستان خسته از فساد بین طالبان و دموکراسی، طالبان را انتخاب و بدون مقاومت تسلیم شدند.
مطلب پیشنهادی: نگاهی دیگر به طرح خودتحریمی اینترنت و فضای مجازی
اما دموکراسی در ایران ریشهای چند هزار ساله داشته و از عصر مشروطه تا امروز، بهای بسیاری برای تحقق آن پرداخت کردهایم. درس آموزی افغانستان به ما میگوید اکثریت مردم سنتی افغانستان دموکراسی را در جهت مخالف تفکرات سنتیشان میدیدند. واقعیت این است بخش قابل توجهی از مردم ایران که تفکرات سنتی دارند تا حدودی قرائت خطرناک بودن فضای مجازی را پذیرا هستند. اما به دلیل درهمآمیزی اکثریت جامعه سنتی ایرانی با اینترنت و تکنولوژی، هنوز فرصت همراه کردن آنها با فرصتهای فضای مجازی امکانپذیر است به شرط آنکه ما حاضران در توییتر را اکثریت جامعه نپنداریم. باور کنیم هنوز ساختارهای جامعه ایران سنتی است و یادمان باشد هرات تا دوره ناصرالدین شاه بخشی از ایران بود که ناصرالدین شاه با یک استخاره «بسیار بسیار خوب» هرات را به ثمن بخس داد.
مطلب پیشنهادی: نگاهی به طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» که بسیاری آن را پایان اینترنت میدانند
حرف آخر:
اجرای طرح صیانت در کنار ویرانیهایی که برای جامعه ایرانی، دموکراسی و آزادی بیان دارد، خطری جدی برای کسب و کارهای اینترنتی خرد است. اگر چه کسب و کارهای بزرگ آسیب کمتری خواهند دید. اما این آسیاب به نوبت است. از اینرو امروز مسئولیت اجتماعی همه فعالان و صاحبان کسب و کارهای اینترنتی حفاظت از فضای مجازی، پالایش محتوا، دقت در تولید و انتشار محتواهایی است که با دیدگاههای بنیادین جامعه سنتی در تضاد است.
از سویی تولید محتوا در جهت بالا بردن فرهنگ جامعه و آشنا کردن آنها با فرصتهایی که اینترنت در زندگی بوجود میآورند و همچنین برشمردن خطرات متوقف کردن توسعه و کره شمالی شدن ایران و… تنها از طریق فرهنگسازی و آگاهی بخشی میتوانیم از فاجعه بزرگی به نام صیانت عبور کنیم. برای شروع؛ در کنار حضور موثر در شبکههای اجتماعی و توییتر باید به متن جامعه برویم از خانوادههایمان شروع کنیم. از پدر، مادر، عمو، دایی و… با تک تک آنها صحبت کنیم. اتکا به توییتر یعنی سقوط آزادی که ما را فروتر خواهد برد.