بسینا؛ بزرگ‌ترین پلتفرم سلامت دیجیتال در ایران

سعید طاهری، بنیانگذار و مدیرعامل بسینا (دکتر نکست) از برنامه‌های آینده این شرکت می‌گوید

0

اکوسیستم استارتاپی ایران در سال‌های اخیر روی خوشی به بخش سلامت نشان داده و محصولات زیادی در این حوزه به‌وجود آمده است؛ اتفاقی که همگام با ترندهای روز دنیا بود و اکنون آرام‌آرام این محصولات و پلتفرم‌های آنلاین در تلاش هستند که هم سهم بازار آنلاین را در بخش سلامت بزرگ‌تر کنند و هم بخش بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند. شاید بهترین گواه بر پیشرفت این بخش، اصرار و تلاش سیاستگذاران حوزه سلامت برای پیشرفت نسخه‌نویسی الکترونیک بوده و همچنین واکنشی است که اخیرا رگولاتوری به استارتاپ‌های حوزه سلامت نشان داده و مدتی است که به دنبال سامان‌دادن به قوانین مربوط به آنهاست. یکی از بازیگران مهم این روزها که در تلاش است خود را به بازار تحمیل کند، بی‌شک بسینا (دکتر ‌نکست) است که با سرمایه‌گذاری قابل‌توجه گروه علی‌بابا(توشا) به اکوسیستم اضافه شده است. اما داستان بسینا یک داستان سرراست و آسان نبوده. طبق گفته سعید طاهری، مدیرعامل آن، بسینا یا همان دکتر‌نکست سابق، داستان‌های شکست و درس‌آموزی‌های خوبی داشته و به همین دلیل هم می‌تواند موفق شود. گفت‌وگوی سعید طاهری را در ادامه می‌خوانیم.

بسینا از اسم ابن‌سینا گرفته شده است

چرا از سمت پزشک وارد شدید؟

ادبیات سلامت دیجیتال یک فرق اساسی با ادبیات تجارت الکترونیک دارد. در بازی سلامت ما ۳ جزء داریم؛ بیمار نیاز خود را نمی‌داند، دردش را می‌داند و کسی که نیاز بیمار را تشخیص می‌دهد، پزشک است. پس بیمار به پزشک مراجعه می‌کند و نیاز بیمار را تشخیص می‌دهد و برای او تجویز می‌کند. در عن حال پزشک نمی‌تواند نیاز بیمار را تامین کند و داروخانه، بیمارستان و آزمایشگاه آن نیاز را تامین می‌کنند. ورود از سمت پزشک این مزیت را ایجاد می‌کند که شما اطلاعات دقیقی که یک متخصص ثبت می‌کند را برای بیمار دارید و با این دیتا می‌توانید خلق ارزش و ارزش‌افزوده خیلی بیشتری برای بیمار ایجاد کنید. ما الان برای بیمار چه کار می‌کنیم؟ قدم اول به بیمار می‌گوییم الان که دفترچه‌ای وجود ندارد، نسخه تجویز‌شده را در پلتفرم من به صورت آنلاین ببینید. دستورهای مصرف را آنلاین ببینید، آموزش‌های مرتبط با داروی خود را آنلاین ببینید، نوبت بعدی خود با پزشک را بگیرید، ویزیت مجازی انجام بدهید، خدمات درب منزل بگیرید و این چرخه شروع به شکل گرفتن می‌کند. این همان‌جایی است که برند ما تحت عنوان بسینا که از اسم ابن‌سینا گرفته شده، به آدرس besina.ir متولد شد. درواقع بسینا فرزند دکتر نکست است که قرار است برند اصلی سمت بیمار باشد.

در بسینا چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

در بسینا بیمار علاوه بر اینکه به نوعی فرآیندهای نوبت‌دهی را دارد و می‌تواند بیاید و نوبت‌دهی و نوبت‌گیری برای او اتفاق بیفتد. ما مسیر پرونده پزشکی خود بیمار را داریم که می‌تواند آنچه که پزشک‌ها در پلتفرم و در پرونده‌ او ثبت کرده، نسخه‌هایی که برای او تجویز شده و دستورهای مصرف را ببیند.

به ازای هر قلم تجویزی، آموزش‌های صوتی و متنی را داریم که از منابع بین‌المللی توسط تیم تخصصی داروساز ما ترجمه‌ شده و می‌توانند از آن استفاده کرده و سوالات خود را مطرح کنند. همینطور آموزش‌های ویدئویی، برای اشکال دارویی خاص،  مثل قلم انسولین، اسپری بینی، قطره چشمی و ارزش افزوده‌ای که تا به امروز در ایران برای بیماران ما به صورت هدفمند فراهم نشده. آموزش‌هایی است که از رفرنس uptodate 2020  که یک رفرنس خیلی مهم در آمریکا‌ست، ترجمه شده و می‌تواند برای بیمارها ارزش افزوده فراوانی داشته باشد.

تحصیلات شما برایم جالب است. ابتدا داروسازی خواندید و بعد هم اقتصاد دارو. بهتر است از همین جا شروع کنیم و بعد هم اینکه از کجا شروع کردید؟

بله، رشته تحصیلی‌ام دکتری داروسازی بوده، بعد از آن PHD اقتصاد دارو و سلامت گرفتم. یک دوره کوتاهی health IT را در سوئد و فنلاند به صورت کورس گذراندم و از حدود سه‌سال‌و‌نیم پیش کار خودمان را در ایران شروع کردیم. شروع کار ما با مجموعه علی‌بابا با محوریت health tourism  بود و برندی به اسم مدگو (MedGo.co) متولد شد که قرار بود در حیطه گردشگری سلامت فعالیت داشته باشد و با آن به نوعی کار ما استارت خورد. مدگو دقیقا زمانی لانچ شد که شرایط ایران خیلی مساعد نبود. در این مسیر، داستان‌های شکست خوبی داشتیم و نزدیک ۱۲‌بار استراتژی‌های مدگو را عوض کردیم تا اینکه انتهای سال‌۹۸ بحث کرونا پیش آمد و مدگو با ریسک خیلی زیادی مواجه شد. در مسیر مدگو و کاری که آنجا استارت می‌زدیم، علاوه بر خود موضوع health tourism که شاید کمی جنبه عملیاتی و بازاریابی داشت، ایده‌های دیگری پروراندیم .

در مدگو چه نوع مشکلاتی وجود داشت؟

یکی از مشکلاتی که در مدگو داشتیم، این بود که کشورهایی که در این حیطه خوب کار می‌کردند مثل آلمان، ترکیه و هند، خود در کشورهای مبدأ پزشک و کلینیک داشتند. بیمار را مثلا در عراق، افغانستان، عمان و آذربایجان ویزیت می‌کردند، مثلا پزشک هندی، بیمار را مجاب می‌کرد که به هندوستان برود و خود را درمان کند. در ایران این اتفاق نمی‌افتاد و پزشک‌ها این کار را نمی‌کردند. در واقع ایده‌ای رخ داد تحت عنوان کیوسک virtual visit که کیوسکی بود که به دیوایس‌های مختلفی مجهز بود و پزشک‌های ایرانی از راه دور می‌توانستند بیمارها را ویزیت کرده و بعد ارجاع دهند. ایده دوم که اتفاق افتاد، بحث پرونده بیماران خارجی بود. این بیماران به ایران می‌آمدند و خدمات خود را دریافت می‌کردند و بعد به کشور خود برمی‌گشتند و نیاز به ویزیت فالوآپ داشتند، ولی این ویزیت فالوآپ انجام نمی‌شد زیرا پرونده‌ای با خود نبرده بودند و بیمارستان اصلا نداده بود یا در فرودگاه یا هتل جا گذاشته بودند. ما زیرساخت پرونده الکترونیک را هم برای آنها گذاشتیم که پرونده بیمار به زبان انگلیسی موقع ترخیص بیمار خارجی در فضای کلاود آپلود می‌شد و با یک زیرساخت و در قالب یک کارت در اختیار آنها قرار داده می‌شد و پزشک آن بیمار هر جای دنیا که بود، می‌توانست او را ویزیت کند. این داستان مدگو بود و اینکه چرا علی‌بابا امروز در کنار ماست.

 آیا با آمدن کرونا داستان مدگو تغییر کرد و حتی تا آستانه تعطیلی شرکت رفت؟

بله، تا اینکه به آخر سال‌۹۸ و بحث کرونا می‌رسیم. ما ۲ راه بیشتر نداشتیم؛ یا باید مدگو را تعطیل می‌کردیم، حداقل یک سال را طبق پیش‌بینی درگیر کرونا می‌بودیم و هزینه زیادی شده بود، یا باید پیووت می‌کردیم. تصمیم بر پیووت شد و سال‌۹۹ فعالیت‌های مدگو را پایین آوردیم و تصمیم گرفتیم که به حوزه سلامت دیجیتال پیووت کنیم و نطفه آن در فروردین‌۹۹ شکل گرفت.

تصمیم ما این شد که وارد حوزه سلامت دیجیتال شویم. موقعیت خوب بود و خود کرونا سیگنال‌های مثبتی را در این زمینه می‌داد و کارمان را در اینجا شروع کردیم. محل و استراتژی ورود ما در این حوزه یک استراتژی شاید متفاوت باشد با آنچه که حتی امروز در بازار سلامت ایران می‌بینید و آن‌هم ورود از سمت پزشک و پرونده الکترونیک سلامت بود.

چرا این سمت انتخاب شد؟

به این دلیل که وقتی صحبت از دیجیتال‌شدن می‌کنیم، یکی از مبانی آن ثبت اطلاعات و تحلیل دیتا‌ست. آنچه که ما در بازار سلامت ایران می‌دیدیم، عمدتا یا استارتاپ‌هایی بودند که کار نوبت‌دهی می‌کردند و اطلاعاتی از فرآیند ویزیت، بیمار و غیره ثبت نمی‌شد یا استارتاپ‌هایی که ویزیت مجازی می‌کردند و در آن ویزیت‌ها عملا دیتایی از بعد تشخیص، تجویز، خود پرونده بیمار و غیره ثبت نمی‌شد. تنها قسمت کوچکی از زنجیره سلامت دیجیتال در حال انجام بود.

ما تصمیم گرفتیم که از موضع پرونده الکترونیک سلامت و سمت پزشک وارد شویم. فروردین تا خرداد حدود ۱۰۰پلتفرم پرونده الکترونیک در دنیا را بنچ‌مارک کردیم. نمونه‌های موفق خارجی را که عمدتا هم در آمریکا بودند و حدود شش، هفت پلتفرم به عنوان معیار ما انتخاب شد که بتوانیم محصول خودمان را توسعه بدهیم. اکانت‌های این پلتفرم‌ها خریداری و بررسی شدند و مسیر کاربر استخراج شد و روی کاغذ یک مسیر اولیه ترسیم کردیم که پزشک از اینجا شروع می‌کند، مریض را اینگونه ویزیت می‌کند، پرونده ثبت و ویزیت تمام می‌شود. اما از همان شروع، پروژه محکوم به شکست بود.

چرا؟

به این دلیل که تقریبا حدود ۱۵ تا ۲۰‌دقیقه پر‌کردن پرونده الکترونیک زمان می‌برد و این موضوع شاید یک چیز قابل قبول در آمریکا باشد، ولی در ایران این اتفاق نمی‌افتد؛ ویزیت پزشکان ما ۳ تا ۵ دقیقه بیشتر نبود. اینجا مسیری شد که باید یا انتخاب می‌کردیم خیلی از استانداردها و ويژگی‌ها را نادیده بگیریم یا فکری برای آن کنیم و راه‌حلی برای این مسیر پیدا کنیم.

ما راه دوم را انتخاب کردیم و ۳ استراتژی در پیش گرفتیم؛ استراتژی اول ما این شد که تجربه کاربری پزشک را با بنچ‌مارک‌هایی که انجام دادیم و مجموعه این چند پلتفرم، بهبود بدهیم و راحت‌تر کنیم؛ هم از منظر رابط کاربری و هم از منظر تجربه کاربری. استراتژی دوم ما این شد که از تکنولوژی‌هایی استفاده کنیم که بتواند بهره‌وری در پر‌کردن پرونده را افزایش بدهد و در زمان صرفه‌جویی کند. استراتژی‌ سوم ما این شد که نیازمندی‌های جامعه پزشکان را پوشش بدهیم و غیر از پرونده، نسخه الکترونیک، نوبت‌دهی، ویزیت مجازی، مدیریت مالی و سایر نیازمندی‌های پزشک را هم پوشش دهیم. تلاش کردیم بتوانیم همه را یکجا ارائه دهیم که مجموعه اینها برای او هزینه-اثربخش باشد که فعالیت خود را به صورت الکترونیک و دیجیتال در پرونده الکترونیک ثبت کند. در این مسیر با این ۳ استراتژی کار خودمان را شروع کردیم و محصول دکتر نکست را توسعه دادیم.

تارگت اولیه ما خود پرونده بود ولی در مسیر توسعه دو شانس آوردیم؛ شانس اول این بود که دقیقا همزمان با شروع فعالیت ما زمزمه‌های اجباری‌شدن نسخه الکترونیک جدی شد. چند‌سالی بود که بحث نسخه الکترونیک در قانون بودجه مطرح بود، اما امسال تاریخ سختگیرانه‌تری گذاشته بودند و می‌دانیم که بیمه‌ها در سال‌۹۹ وارد شدند. سال‌۹۹ بیمه‌ها بحث حذف دفترچه را پیش کشیدند. کووید اتفاق افتاده بود، بودجه‌های آنها محدود بود و نیاز به مدیریت بودجه داشتند. به اطلاعات آنلاین و بر‌خط نیاز داشتند و خود بیمه سلامت پیشتاز شد و به دنبال آن بیمه تامین اجتماعی و دفترچه‌ها حذف شد. سمت پزشکان اجبارها یا مشوق‌هایی رفت که باید نسخه خود را الکترونیک بنویسند و اینها در سال‌۱۴۰۰ قانون شد که مصادف با شب یلدا، از یک دی ماه همه پزشک‌ها باید نسخه الکترونیک بنویسند در غیر این صورت نسخه‌ای که به صورت کاغذی می‌نویسند، به منظور مداخله در اسناد و اموال دولتی محسوب می‌شود و عملا جرم است.

شانس دومی که آوردیم این بود که خود بیمه‌ها تامین‌کننده و تولید‌کننده محصول نسخه‌نویسی الکترونیک شدند. این قسمت هم قابل پیش‌بینی است که محصول دولتی چه از آب در خواهد آمد. ما اول تارگت خیلی بزرگی نداشتیم، سگمنتی که کرده بودیم، نسبت کمی از پزشک‌ها بود، ولی این مسیر ما را به این سمت برد که نه واقعا می‌شود روی همه پزشک‌ها ایده‌ای که وجود دارد را اعمال کرد و با این مسیر جلو آمدیم. داستان دکتر نکست از آبان سال گذشته شروع می‌شود، به نوعی محصول بعد از حدود ۲ تا ۳ دولوپ محصول اولیه لانچ شد و از آبان تا به امروز کماکان توسعه آن ادامه دارد.

در پلتفرم بسینا چه اتفاقی می‌افتد؟

در پلتفرم بسینا، پزشک به طور کامل به پرونده بیمار دسترسی دارد. سوابق بیماری، جراحی، آلرژی غذایی و دارویی، نتایج تست‌های آزمایشگاهی، سوابق دارویی خانوادگی، سوءمصرف، ترند علائم حیاتی مثل قند خون، فشار خون و غیره و سوابق ویزیت بیمار. وقتی پزشک ویزیت را استارت می‌زند، وارد ثبت اطلاعات می‌شود. قسمت قبلی پرونده بود که کلا در ایران در بخش خصوصی و مطب‌های ما وجود نداشت و قسمت فعلی که پزشک بخواهد اطلاعات بیمار را ثبت کند شاید انجام می‌شد ولی جایی ثبت نمی‌شد. این قسمت برای پزشک ترسناک بود، می‌گفت زمان‌بر است، بهره‌وری را کاهش می‌دهد، تعداد ویزیت‌ها کم می‌شود و اینها. من درباره تجربه و رابط کاری صحبت کردم؛ تقریبا می‌توانم بگویم قسمت مشاهده پرونده پزشکی ما با توجه به اینکه responsive هم هست، روی موبایل و تبلت و غیره خیلی خوب قابلیت مشاهده دارد و چارچوب خیلی خوبی برای مشاهده اطلاعات دارد.

تکنولوژی‌‌هایی که ما برای افزایش بهره‌وری پزشکان توسعه دادیم یک voice to text تخصصی پزشکی است. پزشک نیاز نیست شرح حال بیمار یا نتایج معاینه خود را تایپ کند، حرف می‌زند و تایپ می‌شود حتی اگر لغات تخصصی پزشکی به کار ببرد.  و این موضوع برای پزشک مطلوب بود و دوباره می‌توانست کار را جلو ببرد. تکنولوژی دوم ضمیمه مدارک آزمایشگاهی با تکنولوژی OCR بود که اگر پزشک داکیومنتی را آپلود کند که آزمایش باشد، اعداد استخراج می‌شود و در فیلدهای ما به فرم استاندارد در نتایج تست‌های آزمایشگاه می‌نشیند. بدون اینکه نیاز باشد پزشک آنها را وارد کند، فیلدها پر می‌شود و پزشک حتی می‌تواند نسبت به متغیرهای قبلی گراف بگیرد. حتی آپلود مدارک نیازی به داشتن اسکنر ندارد. اگر پزشک با لپ‌تاپ هم کار کند، با یک QR کد ما سریع تحت وب روی گوشی او را احراز هویت می‌کنیم و می‌تواند عکس خود را بارگذاری کند. قسمت ثبت شرح حال و ویزیت بیمار برای پزشکان سخت و زمان‌بر بود و قبلا پر نمی‌کردند ولی این تکنولوژی‌های voice to text، OCR، ضمیمه مدارک بدون اسکنر، پر‌شدن اتوماتیک فضای گراف‌هایی که وجود دارد و… این مسیر را ساده کردند. در نهایت پزشک به مرحله تجویز می‌رسد.

تا اینجا آنچه که صحبت کردیم ارزش افزوده شما بود، چیزی بود که در کشور به این شیوه جای دیگری ارائه نمی‌شود.

از اینجا به بعد قسمتی که برای پزشک اجبار شد، نسخه‌نویسی الکترونیک بود‌ که سازمان‌های بیمه گفتند باید بیایید با ما نسخه بنویسید. آنچه که در پلتفرم‌های بیمه‌ها اتفاق می‌افتاد، تجربه خیلی سختی بود. تعداد فیلدهای زیاد، هیچ اتوفیلدی روی آن وجود نداشت، بحث‌های راحتی کاربر در نظر گرفته نشده بود، Responsive  نبود و هزاران مشکل دیگر. ما اینجا شروع به ادامه‌دادن مسیر کردیم. پزشک روی پلتفرم ما خیلی راحت اگر نسخه رایج داشته باشد تعریف کرده، اگر داروهای رایجی داشته باشد آنها را تعریف کرده و با چند کلیک می‌تواند آنها را داخل پلتفرم ما بنشاند. سوابق بیمار به طور کامل هست که این بیمار چه سوابق دارویی دارد و قبلا چه چیزی برای او تجویز شده. فیلد‌ها بر اساس هوش مصنوعی و Machine Learning بر مبنای سلیقه پزشک پر می‌شود و تداخلات دارویی در لحظه به پزشک هشدار داده می‌شود.

تکنولوژی اصلی که ما در نسخه‌نویسی الکترونیک توسعه دادیم، فرمان صوتی در تجویز دارو بود؛ یعنی پزشک دیگر نیاز ندارد دارو را تایپ کند و صرفا با گفتن دارو یا مجموعه داروهای نسخه بیمار، همگی در کسری از ثانیه تجویز می‌شوند. این کار تجربه پزشک را راحت‌تر کرد و همین اتفاق در تجویزهای آزمایشگاهی و غیره هم افتاد و موضوع تکنولوژی که به دنبال آن بودیم، پوشش داده شد. موضوع سوم نیازمندی‌های جامعه بود که پزشک کامل می‌تواند منشی تعریف کند. منشی دسترسی به نوبت‌دهی دارد، فرایند‌های حسابداری و مالی را کامل می‌کند و سایر ویژگی‌ها از جمله ویزیت مجازی و… نیز به زودی به پلتفرم اضافه می‌شود.

ما در این مسیر جلو آمدیم و الان پلتفرم بسینا نزدیک به روزی ۳۰هزار نسخه الکترونیک صادر می‌کند. بیش از حدود ۳هزار پزشک روزانه ۳۰هزار نسخه الکترونیک را با پلتفرم بسینا تجویز می‌کنند. نوبت‌دهی انجام می‌شود هم از طریق منشی و هم از طریق آنلاین و ویزیت مجازی که به‌زودی ظرف یکی دو ماه آینده به این پلتفرم اضافه می‌شود.

به آمارهای جذاب و خیره‌کننده‌ای اشاره کردید، آیا استارتاپ شما ارزش‌گذاری شده؟

می‌دانید که روش‌های مختلفی برای ارزش‌گذاری یک شرکت و استارتاپ وجود دارد. دو روش EV/Revenue و DCF بسیار مرسوم هستند. با توجه به رشد سریعی که داریم تجربه می‌کنیم و آینده روشنی که متصور هستیم برای کار، ارزشی که با متد DCF در افق زمانی ۵ ساله برای شرکت بسینا (دکتر نکست) محاسبه شده، در بازه ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان است. این ارزش بر مبنای جریان نقد تنزیل‌شده طی ۵ سال پیش روی ماست. حوزه سلامت دیجیتال جریان‌های درآمدی زیادی دارد و با پیشرفت تکنولوژی و افزایش نفوذ راهکارهای دیجیتال، هر سال امکان‌پذیری و احتمال تحقق پیدا‌کردن این جریان‌های درآمدی بیشتر می‌شود. می‌توان گفت الان ما ۳ ویژگیRight Time، Right Place و Right Product را داریم و این ۳ در کنار هم می‌تواند خلق ارزش زیادی را در سال‌های پیش رو برای استارتاپ ما داشته باشد. به‌ویژه اینکه در خیلی از کانال‌های درآمدی ما ارائه‌دهنده مستقیم خدمت هستیم و GMV که وارد شرکت می‌شود، عملا معادل Profit است.

مزیت رقابتی پلتفرم بسینا چیست؟

فرق ویزیت مجازی جدید با ویزیت‌های مجازی که امروز در پلتفرم‌های مشابه داریم می‌بینیم، این است که ویزیت مجازی مبتنی بر پرونده الکترونیک و نسخه الکترونیک است؛ یعنی پزشک پرونده قبلی بیمار را می‌بیند و اطلاعات جدید او را ثبت می‌کند. از آن سمت هم نسخه را الکترونیک در خود پلتفرم تجویز می‌کند و بیمار به هر داروخانه که مراجعه کرد، با کد‌ملی می‌تواند داروی خود را دریافت کند. ورود ما از سمت پزشک تقریبا به نقطه ثابتی رسیده و الان در حال ورود از سمت بیمار به چرخه درمانی هستیم.

در پلن توسعه‌ای چه برنامه و ویژنی برای آینده پلتفرم بسینا دارید؟

امروز به ۳۰هزار نسخه توسط ۳هزار پزشک در روز رسیده‌ایم و در ماه‌های اخیر میانگین رشد ۱۰۰درصد را نسبت به ماه قبل تجربه کرده‌ایم و پیش‌بینی می‌کنیم که تا اسفند امسال به ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نسخه در روز برسیم. ‌به همین دلیل تعداد بیماران زیادی هستند که می‌توانند از این زیرساخت استفاده کنند، نسخه خود را ببینند، آموزش‌های خود را مشاهده کنند، نوبت بعدی را بگیرند، ویزیت بعدی را به صورت مجازی انجام بدهند و غیره. ما این زیرساخت‌ها‌ را با یک هدف آماده‌سازی می‌کنیم و اگر بخواهیم بگوییم ویژن ما چیست، باید بگویم کاهش بار بیماری.

ما اصطلاحی داریم تحت عنوان بار بیماری و این بار بیماری مخلوطی از ناتوانی ناشی از یک بیماری یا کاهش کیفیت زندگی بیمار ناشی از آن بیماری و همینطور کاهش عمر است. مثلا فرد دچار ام‌اس می‌شود و مدتی از عمر خود را نمی‌تواند فعالیت خوبی داشته باشد، کیفیت زندگی او پایین می‌آید و از آن سمت اگر قرار بوده تا مثلا ۷۵-۸۰ سالگی عمر کند، الان تا‌ ۶۰‌سالگی عمر می‌کند. این مفهوم بار بیماری است و ما نقشه آن را برای ایران داریم و دقیق می‌دانیم چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و اگر بخواهم دسته‌بندی کنم، ۵ بیماری اصلی در این نقشه وجود دارد که بیشترین بار بیماری را ایجاد کرده است؛ بیماری‌های قلبی عروقی، فشار خون، دیابت، بیماری‌های اسکلتی عضلانی و بیماری‌های اعصاب و روان که همین چند بیماری بیش از ۵۰درصد بار بیماری ما را در کشور به خود اختصاص می‌دهند. حالا وقتی صحبت از کاهش بار بیماری می‌کنیم، کنترل یک بیماری استپ‌های مختلفی دارد. از اینکه بیمار خود آگاه باشد، دسترسی به پزشک داشته باشد، پزشک بتواند تشخیص و درمان درست برای او داشته باشد، آن بیمار در تجویزی که دریافت می‌کند، پایبندی به مصرف دارو و پذیرش دارو داشته باشد و در نهایت اینکه بیماری کنترل شود.

این عدد به ازای هر استپ در کشور مثلا در بیماری دیابت نزدیک به ۷۰‌درصد است؛ یعنی اگر ما بالقوه چیزی حدود ۱۲‌میلیون دیابتی یا پیش‌دیابتی در ایران داشته باشیم، که در طول عمر خود به این بیماری مبتلا شوند، با این تفاسیر تنها ۲میلیون از آنها کنترل می‌شوند. چرا؟ چون تعدادی از آنها آگاه نیستند که بخواهند خود را مانیتور کنند. کسانی که آگاه هستند، ممکن است اصلا دسترسی مناسب به پزشک نداشته باشند. آنهایی که دسترسی دارند، ممکن است تشخیص یا تجویز درستی برایشان انجام نشود. آنهایی که انجام می‌شود، ممکن است پایبندی به مصرف دارو نداشته باشند و آنهایی که دارند، ممکن است بیماری کنترل نشود و نیاز به مصرف داروی دیگری داشته باشند.

اینجا جایی است که به نوعی با مداخلات سلامت دیجیتال مثل  self-monitoring applicationها، مثل IOT base دیوایس‌ها و سنسورهایی که بخواهند کنترل بیمار را پزشک یا خود او مانیتور کند. راهکار‌های افزایش پذیرش و پایبندی به مصرف دارو مثل آموزش‌هایی که الان گذاشتیم، یادآوری مصرف دارو، باتل‌های دارویی مبتنی بر IOT که بخواهد تعداد مصرف دارو را بشمارد. اعلام تداخلات و حتی محاسبه‌گر پزشکی موقع تجویز، ویزیت مجازی همه اینها می‌تواند پرفورمنس این چرخه را بالاتر ببرد. ما نرم‌افزار نوبت‌دهی یا نرم‌افزار مدیریت مطب نیستیم. ما راهکار سلامت دیجیتال هستیم. ما یک ویژن کلی داریم و قرار است سلامت دیجیتال ایران را در یک ویژن پنج‌ساله به جایی برسانیم که مبتنی بر دیوایس‌ها، اینترنت اشیا، سنسورها، مبتنی بر VoIP care، آموزش‌های بر اساس مرجع درست باشد.

چه رشدی را تا الان تجربه کرده‌اید و مسیر پیش‌رو را چطور می‌بینید؟

یک سال از این مسیر را گذراندیم، گزارش وضعیت یک‌ساله ما منتشر شده و ماهانه رشد نزدیک به ۱۰۰درصد را نسبت به ماه قبل داشتیم؛ یعنی ترندها و نمودارهایی که از کار ما وجود دارد نشان می‌دهد که تقریبا هر ماه تعداد نسخه‌ها و پزشکان ما نسبت به ماه قبل دو برابر شده و رشد خیلی خوبی را از نظر تعداد بیمارها و تعداد نسخه‌ها داشته‌ایم. این مسیری است که به نوعی در دکتر نکست استارت خورد و در بسینا ادامه دارد.

آینده‌ای که ما تا ۵‌سال آینده متصور هستیم، این است که بتوانیم بازار سلامت ایران با روش و متدی که گفتم حیطه سلامت را مبتنی بر اطلاعات درست و پرونده الکترونیک ارتقا دهیم و چشم‌اندازی هم که داریم کاهش بار بیمار و طبیعتا افزایش کیفیت زندگی بیماران است.

حجم بازارِ ‌سلامت چقدر است و چقدر از آن آنلاین شده و تارگت شما چند درصد از این بازار است؟

در دنیا اعداد مختلفی برای عدد بازار سلامت وجود دارد. اما بر مبنای گزارش Global Health Expenditure در ایران تقریبا ۹‌درصد تولید ناخالص کشور در حیطه سلامت خرج می‌شود. حالا این عدد نه بر مبنای ارزش پایه سال‌۱۳۹۰ بلکه بر مبنای آنچه که به ارزش ریال امروز ما خرج می‌شود، نزدیک به حدودا ۵۰۰هزار میلیارد تومان است. سهم کوچکی از این عدد در ویزیت خرج می‌شود؛ سهم دارو و مکمل چیزی نزدیک به ۵۰هزار میلیارد تومان است که با مصوبه‌ای که ارز دولتی هم قرار است حذف شود، همین یک قلم در سال آینده نزدیک به سه‌برابر می‌شود. تجهیزات پزشکی هم همینطور و قسمت بزرگی نیز در بخش بستری و خدمات بیمارستانی و غیره صرف می‌شود. واقعیت را بخواهید، خیلی امیدی به آنلاین‌شدن بخش بستری و خدمات بیمارستانی نیست. طبیعتا بخش جراحی و تجهیزات و مداخلات است و نمی‌شود گفت آنجا بازار بکر و خوبی برای آنلاین‌شدن است. ولی بازار سلامت دیجیتال عملا بازار ویزیت آنلاین، بازار دارو و مکمل و اصلا نسخه‌پیچی و کلا سمت و قسمتی است که به نوعی در آزمایشگاه‌ها در نظر می‌گیریم. اگرچه به طور کلی بحث سلامت بیماران و خود‌مراقبتی آنها‌ست که مبنای اصلی سلامت دیجیتال است و پیشگیری از بروز بیماری‌ها یا بهبود فرایند درمان است که زنجیره ارزش را در این حوزه شکل می‌دهد. حالا الزاما ممکن است هزینه‌ای که یک بیمار برای سلامت و خود‌مراقبتی می‌کند، در این اعداد کامل دیده نشده باشد، ولی در نهایت وجود دارد. پس یک بازاری است که شاید بشود گفت ۵۰‌درصد این ۹‌درصد را، یعنی ۵/۴‌درصد یک GDP را می‌توانیم در نظر بگیریم که بالقوه می‌تواند مداخلات آنلاین روی آن صورت بگیرد. نوبت‌دهی خیلی بخش کوچکی از آن است. ویزیت مجازی بخش کوچکی از آن است.

این چرخه، چرخه بزرگی است و بالاتر از آن کشورهایی مثل آمریکا و کمپانی‌های بزرگ روی بحث AI در حوزه سلامت تمرکز کرده‌اند و پرواضح است که یاد‌گرفتن یک هوش مصنوعی در حیطه سلامت نیازمند دیتا‌ست و زیرساخت آن دیتا، زیرساخت پرونده الکترونیک است. تارگت ما این است که تبدیل به بزرگ‌ترین و جامع‌ترین پلتفرم در این حوزه شویم.

آینده بازار سلامت را چطور می‌بینید؟

نگاه من به بازار سلامت دیجیتال، در آخر زیرساخت اطلاعاتی است که بخواهد بر مبنای این ماشین لرنینگ و هوش مصنوعی شود و بر مبنای این ارزش‌افزوده در این چرخه وارد شود و بخواهد خدمت‌رسانی به بیماران را انجام دهد. اینکه ما چقدر از آن را تارگت کردیم، تارگت‌های ما به تناسب فرهنگی که از گروه علی‌بابا گرفتیم، تارگت‌های اگرسیوی است و ما تا پایان بیزینس‌پلن پنج‌ساله‌ای که داریم، ۵۰درصد بازار پزشکان فعال در نسخه‌نویسی الکترونیک را تارگت کردیم. به تناسب وقتی ۵۰‌درصد بازار پزشکان فعال در نسخه‌نویسی الکترونیک را دارید، ۵۰‌درصد اطلاعاتی را دارید که می‌تواند مبنای AI شما شود، مبنای ارزش‌آفرینی شما برای بیماران شود، مبنای خدمت و آموزش بهتر بیماران شود. همه مراحلی که در استپ قبلی گفتم، بر مبنای این دیتا می‌توانید راهنمایی بهتر، آموزش بهتر، نوبت بعدی، ویزیت مجازی و همه اینها را داشته باشید و عملا آنچه که ما به دنبال آن هستیم این است که لیدر بازار باشیم و در این بازار صرفا نگاه‌مان درآمدی نیست؛ بلکه برعکس می‌خواهیم بتوانیم به واسطه خلق ارزشی که می‌کنیم، به چشم‌اندازی که داریم برسیم و کنترلی که لازم است را روی بیماری‌های شایع کشور و کاهش بار بیماری ایجاد کنیم.

در حواشی اخیر که استارتاپ‌های سلامت دیجیتال با رگولاتوری داشتند، چقدر به استارتاپ‌ها حق می‌دهید و چقدر به رگولاتور؟

در حواشی اخیر، من از دید خودم حق را به رگولاتور می‌دهم. رگولاتور دغدغه این را دارد که بیمار دانش و آگاهی کافی ندارد که بداند چه دارویی می‌خواهد و اصلا ما قانون داریم که دارو نسخه‌ای و غیرنسخه‌ای است. وقتی دارویی که بیمار درب منزل بدون هیچ نسخه‌ای تحویل می‌گیرد، غیرقانونی است، اصلا موضوع رگولاتور نیست. قانون وجود دارد و این کار غیرقانونی است. یا مثلا اینکه پزشکی که پروانه طبابت ندارد و اصلا روانپزشک نیست، مشاوره روانپزشکی می‌دهد. من در این زمینه‌ها معتقدم که ما استارتاپ‌ها در جاهایی حتی گردن‌کشی می‌کنیم و آینده خودمان را خراب می‌کنیم. چون همه جای دنیا قانونی وجود دارد و طبق قانون باید رفتار شود. آنجایی اذیت‌کننده است که قانونی  وجود ندارد و سلیقه‌ای رفتار می‌شود. مثلا در موضوع حریم خصوصی دیتا یا ویزیت مجازی، قانونی وجود ندارد و سلیقه‌ای رفتار می‌شود. یا در نسخه‌پیچی درب منزل قانونی وجود ندارد ولی اینکه داروی غیرنسخه‌ای به بیمار ندهند، قانون وجود دارد.

من فکر می‌کنم یک مقداری ما استارتاپ‌ها راجع به این موضوع عاقلانه‌تر رفتار کنیم و حداقل کار غیرقانونی نکنیم. از سمت دیگر دغدغه رگولاتور، دغدغه‌ای قابل فهم و قابل برطرف‌کردن است. شاید نشستن ما دور یک میز و تعیین راهکار اتفاق خیلی بهتری باشد. وزارت بهداشت یک فراخوانی داده که استارتاپ‌هایی که در حیطه رایانش ابری کار می‌کنند و ایده دارند بیایند و صحبت کنیم تا ببینیم که چه کار می‌توانیم بکنیم. من می‌بینم که تعامل راهکار بهتری در مقایسه با تقابل است و اینکه فلانی تهمت بزند و طرف بگوید نه، من این کار را نکردم. رگولاتور می‌گوید دغدغه من در حیطه نسخه و ویزیت آنلاین و ارسال دارو به درب منزل به صورت آنلاین این چیزها‌ست و شما چطور این دغدغه را پوشش می‌دهید. من تا‌کنون این ادبیات را در رابطه بین استارتاپ‌ها و دولت خودمان به ویژه در حیطه سلامت متاسفانه ندیدم.

به عنوان سوال آخر می‌خواهم سراغ یلدا بروم. کمتر از یک هفته به شروع یلدا باقی مانده و می‌خواهم از شما بپرسم که نقش رویدادهایی مثل یلدا، از این جنس در اکوسیستم استارتاپی چیست و چه مزیت‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

من سوال شما را تکمیل می‌کنم و اسمش را یلدای‌‌۱۴۰۰ می‌گذارم. این حرف از من یادگار بماند، یلدای‌۱۴۰۰ نقطه‌عطف سلامت دیجیتال ایران است. چرا؟ به این خاطر که عدد یلدای‌۱۴۰۰ از روز یک دی، نسخه کاغذی نوشتن دیگر یک کار غیرقانونی توسط پزشکان است و یک اجباری است که شاید خوشایند نباشد ولی تحولی در سلامت دیجیتال ما ایجاد می‌کند و ۱۴۵هزار پزشکی که در کشور نسخه کاغذی می‌نوشتند را به آنلاین کار‌کردن تبدیل کرده و مسیر را برای شکل‌گیری پرونده سلامت و نسخه الکترونیک تسهیل می‌کند. پس ثبت الکترونیک این دیتاها و خدماتی که می‌شود در این حیطه ارائه داد، از این تاریخ به بعد خیلی فرق می‌کند.

من به بچه‌های تیم خودمان هم می‌گویم، سال‌۱۴۰۰ در دنیا تکرار نشده و نخواهد شد؛ یعنی ما هیچ‌وقت هیچ کشوری را نداشتیم که یک سابقه طولانی کاغذی داشته باشد و یکباره در عرض یک سال ضربتی بخواهد عوض شود. شرایط بازار مساعد نباشد، دولت آماده نباشد، پلتفرم‌های دولتی خوب نباشند و جا برای شرکت‌های خصوصی باز باشد که بتوانند از این نقص دولت استفاده کنند و خود آنها راه‌حل بدهند. من معتقدم که ما پنج، ده سال دیگر وقتی به یلدای‌۱۴۰۰ نگاه می‌کنیم، نشان می‌دهد که این اتفاق، این نسخه الکترونیک چقدر ورود در فضای دیجیتال و سلامت دیجیتال را در ایران تسهیل کرد و چه نتایج مثبتی را در تسهیل ارائه خدمات سلامت دیجیتال و همینطور در بهبود سلامت مردم در پی داشت.

مزایای پاندمی

پاندمی ۲سال اخیر به بازار آنلاین کمک بزرگی کرد. فکر می‌کنید با کنار رفتن کرونا آیا این سلامت دیجیتال بازار خود را از دست خواهد داد؟

ما در موضوع telehealth یا telemedicine جوانب مختلفی را داریم. نقش اسمارت‌فون‌ها، ویدئوکنفرانس‌ها، خود ویزیت مجازی به ویژه خیلی اینجا پررنگ شد. آماری که از آمریکا می‌دیدیم این بود که تا نزدیک ۵۰درصد ویزیت‌های آمریکا آنلاین انجام می‌شد. این عدد در ایران خیلی کمتر است، یعنی فکر نمی‌کنم حتی به یک درصد هم رسیده باشیم. ما در سال نزدیک به تقریبا ۶۰۰ یا ۷۰۰میلیون ویزیت را در بخش دولتی و خصوصی داریم و اعدادی که در پلتفرم‌های فعلی اتفاق افتاده، خیلی کمتر از یک درصد هم است. پس نمی‌توانیم بگوییم در ایران کار عجیب و غریبی در حیطه سلامت دیجیتال کردیم. یک چرایی دارد، چرا در آمریکا این اتفاق می‌افتد و در ایران این اتفاق نمی‌افتد؟ چند دلیل بزرگ دارد؛ دلیل اول این است که بیمه‌های آنها ویزیت مجازی را تحت پوشش قرار دادند که خود این موضوع محرک خوبی برای این اتفاق است. دلیل دوم این بود که این ویزیت مجازی، ویزیت صوتی خالی نبود؛ تصویری بود و ویزیت مجازی تصویری که پرونده بیمار وجود داشت و داروی بیمار حتی گاهی اوقات درب منزل به او تحویل داده می‌شد.

ولی آن تحویل دادن درب منزل اینطور نبود که خود بیمار برود که الان در پلتفرم‌های دیگر می‌بینم که فرد ترامادول سفارش می‌دهد یا قرص یا داروی غیرنسخه‌ای سفارش می‌دهد و بدون نسخه درب منزل تحویل می‌گیرد. این چیزی است که اگر در آمریکا اتفاق بیفتد درجا در آن بیزینس تخته می‌شود. نه، این تجویز مبتنی بر نسخه الکترونیک است. ما دنبال این هستیم، یعنی می‌گوییم اگر هم قرار است ویزیت مجازی اتفاق بیفتد و نسخه‌پیچی درب منزل اتفاق بیفتد، در این ساختار باشد. قانونمند باشد و اصول حرفه‌ای پزشکی در آن رعایت شده باشد.

در همه جای دنیا در حیطه روانشناسی و روانپزشکی ویزیت‌های زیادی داریم ولی طبق آماری که داریم، بیماری‌های غدد و متابولیسم، بیماری‌های مزمن، دیابت، فشار خون، بیماری‌های حیطه روماتولوژی و گوارش هم نزدیک به ۲۰‌درصد ویزیت‌های مجازی را به خود اختصاص می‌دهند. اینجا جایی است که شما نقش خالی پرونده، نسخه، بیمه‌ها و دیوایس‌ها را در این چرخه حس می‌کنید که ما دقیقا روی آن می‌خواهیم دست بگذاریم و با این نگاه و استراتژی قرار است در بازار وارد شویم.

بزرگ‌ترین مشکلی که با آن روبه‌رو هستید، چیست؟

بزرگ‌ترین مشکلی که همه استارتاپ‌ها در ایران با آن روبه‌رو هستند، نقص قوانین و مشخص‌نبودن رویه‌هاست. این موضوع در سلامت دیجیتال هم هست و همین الان نگرانی‌هایی وجود دارد که این دیتای بیماران در کجا ذخیره می‌شود یا چه کسی به شما مجوز داده این کار را بکنید. علی‌رغم اینکه مجوز وزارت بهداشت و تامین سلامت را گرفتیم و داریم کار می‌کنیم، از سمت دیگر هم خود دولت هماهنگی مناسبی را در این حیطه هنوز بین خود و بیمه‌ها و بیمارستان‌ها صورت نداده و تکلیف خیلی‌ها هنوز مشخص نیست. شاید اگر این ساختار و زیرساخت، قوانین مشخصی داشتند با سرعت خیلی بیشتری می‌شد پیش رفت، ولی همان قاعده «راه بنداز جا بنداز» که در ایران وجود دارد، عملا این کار پیش می‌رود و رگولیشن‌ها بعد از وقایع و قوانین بعد از وقایع اتفاق می‌افتد که می‌توانم بگویم این بزرگ‌ترین مانعی است که ما در کار داریم.

اگر امکان تغییر یک چیز در اکوسیستم را داشتید، چه بود؟

استارتاپ‌های ما در ایران با بزرگ‌ترین چیزی که درگیر هستند، تامین مالی فاز رشد آنها‌ست و اگر جای صندوق‌ها بودم یا جای سیاستگذار یا معاونت علمی ریاست جمهوری بودم خیلی می‌شد با دقت بیشتر و بهره‌وری بالاتری وارد این حیطه شد و از استارتاپ‌ها حمایت مالی برای فاز رشد کرد. چون فاز رشد و توسعه، زمین تا آسمان با مراحل قبلی از نظر مالی فرق می‌کند. ما اینجا حمایت علی‌بابا را داشتیم ولی خیلی از استارتاپ‌ها هستند که با ما شروع کردند و این حمایت را نداشتند. شاید بتوان گفت که استارتاپ‌های ما خیلی بیشتر از نسبت جهانی شکست می‌خورند و علت اصلی آن به نظر من موضوع تامین مالی درست و به‌موقع است و این فرهنگ و زیرساختی است که اصلاح شدن آن در کشور خیلی می‌تواند به رشد استارتاپ‌هایی که در حال شکل‌گیری هستند، کمک کند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.