چهره‌ها انتخاب سردبیر چهره‌های خارجی

هبوط!

شاخ‌های غول شکسته شد

Descent!

جلسه سخت و نفسگیری بود. باید به پادشاه اوبر می‌گفتند که خلع سلاح شود! قبای پادشاهی را کنار بگذارد و آرام و بی‌صدا از در پشتی خارج شود. مگر می‌شد؟ حتما تراویس کلنیک، مدیرعامل اوبر مثل اسفند روی آتش، بالا و پایین می‌پرید. تقلا می‌کرد و تسلیم نمی‌شد. او سهام غالب را داشت. انتظار هم نداشت که همه تنهایش بگذارند. همه می‌دانستند که تراویس به‌راحتی کوتاه نمی‌آید. به همین دلیل هم بود که شواهد و قرائن زیادی را جمع‌آوری کرده بودند‌ تا او را به چهارمیخ بکشند. کنارگذاشتن مدیرعامل، قرار نبود آسان باشد اما تنها گزینه بود. وگرنه مرگ اوبر حتمی به نظر می‌رسید. سرمایه‌گذاران و اعضای هیات مدیره اوبر به این نتیجه سهمگین رسیدند: اشتباهات مدیرعامل اوبر باعث شد کمپانی 69 میلیارد دلاری‌اش (در آن زمان) را ترک کند. باید همه چیز را بگذارد و برود.

 5سال پیش، قبل از شروع شکایات سرمایه‌گذاران، تحقیقات دولتی و موج استعفاها، حتی پیش از آنکه «اوبر» از ارزشمندترین استارتاپ جهان به ناکارآمدترین آنها تبدیل شود، مدیران اوبر در اتاق کنفرانس هتلی در سان‌فرانسیسکو دور یک میز نشستند تا مدیرعامل شرکت‌شان را قانع کنند که مشکل اصلی شرکت خود او‌ست.

مدیران اوبر دست خالی به آن جلسه نرفته نبودند. آنها چیزی در اختیار داشتند که برای شرکت اوبر عادی نبود: نتایج یک نظرسنجی. تراویس کلنیک، مدیرعامل وقت اوبر با استفاده از غریزه خود مدیریت می‌کرد و اهمیتی به احساسات کارکنان و همکارانش نمی‌داد؛ به جای آن باور داشت همه باید مطابق میل او فکر کنند. 

جف جونز (Jeff Jones) رئیس وقت اوبر معتقد بود اوبر به دانش جامع‌تری نیاز دارد. بنا بر نظرسنجی تهیه‌شده، نظر حدود نیمی از شرکت‌کنندگان درباره اوبر و اپلیکیشن درخواست تاکسی آن مثبت بود، اما اگر آنها اشتباهات مدیرعامل اوبر در قبال محیط کار و قوانین حمل‌ونقل را می‌شناختند، نظرشان تغییر می‌کرد.

همان‌طور که آنها از کلنیک انتظار داشتند، بحث بالا گرفت. جونز و معاونانش معتقد بودند مسافران و رانندگان اوبر دید مثبتی درباره مدیران و مسئولان این شرکت ندارند. طبق معمول،‌ کلنیک بخش روابط عمومی شرکت را مقصر دانست. سپس یکی از مدیران ارشد برای پاسخ به یک تماس تلفنی از اتاق خارج شد. یک دقیقه بعد، از کلنیک درخواست کرد که همراه او به راهرو برود و در لپ‌تاپ خود ویدئویی را به او نشان داد؛ ویدئویی که وب‌سایت خبری بلومبرگ منتشر کرده بود. تصویر سیاه‌وسفید و کم‌کیفیت کلنیک که سوار بر صندلی عقب یک راننده اوبر، با او بر سر قیمت و دستمزد مشاجره می‌کرد. کلنیک با کلماتی رکیک «فوزی کامل» یعنی یکی از رانندگان اوبر را چنین خطاب می‌کرد: «انگار بعضی‌ها دوست ندارند مسئولیت کارهای […] خود را گردن بگیرند! همه مسائل زندگی خودشان را گردن بقیه می‌اندازند.»

پس از پایان ویدئو، کلنیک و 2 مدیر ارشد شرکت لحظه‌ای مات و مبهوت ماندند. کلنیک به وضوح متوجه شده بود که رفتار تأسف‌برانگیزی داشته است. سپس به سرعت از حالت شرمندگی بیرون آمد و از یکی از اعضای هیات مدیره درخواست کرد که استراتژی جدیدی برای روابط عمومی پیدا کنند تا یکی از جنجال‌برانگیزترین رسوایی‌های استارتاپ‌های اینترنتی را جبران کند. اگرچه تلاش یکساله او بی‌ثمر بود، چون خودش حاضر نبود تغییر کند.

اشتباهات مدیرعامل اوبر

داستان از کجا شروع شد؟

می‌توان گفت که داستان رسوایی‌های اوبر با دونالد ترامپ اوج گرفت. در 27 ژانویه، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در یک دستور حکومتی، برای مردم 7کشور اسلامی محدودیت‌های مهاجرتی جدیدی وضع کرد. این اقدام او جنجال زیادی به پا کرد و مردم را به خیابان‌ها کشاند. کارکنان شرکت‌های فناوری سیلیکون‌ولی نیز در اعتراضی نمادین از ادارات خود خارج شدند. در نیویورک نیز یک اتحادیه تاکسیرانی کوچک اعلام کرد طی ساعات 6 تا 7 عصر شنبه، از فرودگاه بین‌المللی جان اف.‌کندی مسافر سوار نخواهند کرد. این اقدام آنها به‌ منزله افزایش تقاضا برای اوبر و در پی آن افزایش کرایه‌ها بود، اما وجهه جالبی به این شرکت نمی‌داد. مدیران اوبر تصمیم گرفتند با شهروندان همراهی کنند و در آن شب الگوریتم «قیمت‌گذاری نوسانی» این اپلیکیشن را موقتا غیرفعال کنند.

اما به‌هرحال این قیمت‌گذاری واکنش مردم را برانگیخت. پس از سال‌ها ارتباطات منفی، جاسوسی از مسافران، حوادث اتومبیل‌های خودران در سان‌فرانسیسکو و رسوایی‌های جنسی مدیرعامل، عموم مردم دیگر نظر مثبتی درباره اوبر نداشتند. آنها فکر می‌کردند اگر اوبر کرایه تاکسی‌های خود را افزایش نمی‌دهد، حتما قصد از بین بردن اعتصابات فرودگاه جی.اف.کی را دارد. در توییتر هشتگ DeleteUber (اوبر را حذف کنید) ترند شد. هزاران کاربر اوبر حساب‌های خود در اوبر را بستند. رقیب اصلی این شرکت، لیفت (Lyft) توانست از فرصت استفاده کند و با اهدای یک میلیون دلار به «اتحادیه حقوق شهروندی آمریکا» چهره‌ای ضد اوبر از خود ترسیم کرد.

جنجال بعدی تصمیم کلنیک برای پیوستن به انجمن مشاوران تجاری ترامپ بود. کلنیک معتقد بود عضویت در این انجمن به معنای حمایت از رئیس‌جمهور نیست؛ او صرفا می‌خواست در کنار ایلان ماسک، جینی رومتی (مدیرعامل آی‌بی‌ام) و باب ایگر (مدیرعامل شرکت والت دیزنی) دور یک میز بنشیند، اما نیت او اهمیتی نداشت. مردم اعم از مسافران و رانندگان به او انتقاد کردند. کلنیک برای چند روز سعی کرد با کمک مدیران روابط عمومی شرکت راه‌حلی برای تغییر نظر عموم پیدا کنند.

در نهایت کلنیک به این نتیجه رسید که عضویت در انجمن کذایی به دردسرش نمی‌ارزد و تصمیم گرفت با تماس تلفنی با ترامپ، محترمانه پیشنهاد رئیس‌جمهور را رد کند. اما مجبور شدند قرار ملاقات را حضوری تعیین کنند و کلنیک به صورت رو در رو با رئیس‌جمهور گفت‌وگو کرده و پیشنهاد او را رد کرد.

 رسوایی‌های جنسی در سازمان اوبر

در اواسط فوریه، یک مهندس به نام سوزان فاولر (Susan Fowler) در وبلاگ خود مطلبی منتشر کرد با عنوان «بازتاب یک سال بسیار عجیب در اوبر». او در این مطلب از آزار جنسی که در طول فعالیتش در شرکت اوبر تجربه کرده بود، نوشت. بازتاب گسترده این مطلب در رسانه‌ها، کلنیک را مجبور کرد اریک هولدر (Eric Holder) بازرس سابق دادگستری ایالات متحده را استخدام کند تا ادعاهای خانم فاولر بررسی شود. او در آغاز بازرسی خود به بلومبرگ نیوز گفت: «این شرکت برای درست‌کردن وضعیت تنها یک فرصت دارد. ما از هیچ اقدامی فروگذار نخواهیم کرد.»

اما جنجال‌ها ادامه داشت. ویدئوی تاکسی مشهور منتشر شد. چند هفته بعد نیویورک تایمز در گزارشی از یک فناوری سری اوبر به نام گرِی‌بال (Greyball) پرده برداشت. اوبر گری‌بال را برای شناسایی و رد خدمت به مسافرانی که قوانین اوبر را نقض می‌کردند، طراحی کرده بود. در برخی شهرها که برای فعالیت اوبر محدودیت‌های قانونی تعیین کرده بودند، مدیران اوبر از این ابزار برای شناسایی و سوار نکردن بازرسان دولتی استفاده کردند.

عامل مشترک تمام این بحران‌ها روحیه جنگجویانه کلنیک بود. او در جلسات کارکنان، سرمایه‌گذاران و هیات‌مدیره شرکت را از خود بیزار می‌کرد. در طی زمان بسیاری از دوستان خود را به دشمنانی تبدیل کرد که داستان‌هایی برای تعریف‌کردن پیدا کرده بودند. جونز که ریاست شرکت را بر عهده گرفته و آن نظرسنجی عمومی را برگزار کرده بود، پس از تنها 6ماه به علت اختلاف بر سر «باورها و منش‌های رهبری» از منصب خود کناره‌گیری کرد. او در مصاحبه‌های پس از استعفای خود به جزئیات سبک مدیریتی سختگیرانه و متکبرانه کلنیک پرداخت. جونز مشتاقانه استعفا داد و حتی مزایای پیشنهادی شرکت را که می‌توانست میلیون‌ها دلار ارزش داشته باشد، رد کرد.

لری پیج پشت کلنیک را خالی کرد

انتظار می‌رفت گوگل نیز متحد کلنیک باشد. این شرکت در 2013 در اوبر سرمایه‌گذاری کرد و 4 سال بعد میلیاردها دلار از سهام اوبر را در اختیار گرفت. اما این دو شرکت در زمینه ساخت اتومبیل‌های خودران به رقبای یکدیگر تبدیل شدند. این رقابت می‌توانست به صورت دوستانه ادامه پیدا کند اما اوبر در سهام استارتاپ ماشین‌های خودران Otto با بیش از 600میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرد. اکثر بدنه کارکنان Otto را کارکنان سابق گوگل تشکیل می‌دادند. لری پیج (Larry Page) هم‌بنیانگذار گوگل که دل خوشی از کلنیک نداشت، حالا از او عاصی شده بود.

گوگل در ماه فوریه طی شکایتی قانونی، اوبر را به سرقت رازهای تجاری و فناوری خود متهم کرد. ادعاهای گوگل ویرانگر بود. شاخص‌ترین آن اتهام‌ها این بود که آنتونی لواندوفسکی (Anthony Levandowski) هم‌بنیانگذار Otto پیش از استعفا از گوگل و تأسیس این شرکت، از گوگل 14هزار فایل دانلود کرده بود.

اگر کلنیک به توصیه‌های مدیران ارشد خود عمل می‌کرد، احتمالا از آسیب‌های این دعوی حقوقی جلوگیری می‌شد. مشاور کل اوبر Salle Yoo که طبیعتا از او انتظار نمی‌رفت رئیس خود را به چالش بکشد، درباره این دعوی تردید جدی داشت. معاون ارشد کلنیک، امیل مایکل (Emil Michael) نیز پای خود را از این پرونده بیرون کشیده بود زیرا معتقد بود از نظر مالی، ریسک درگیری با گوگل کار عاقلانه‌ای نیست.

در همان حین، کارآگاهان خصوصی که برای بررسی پیش از تملک Otto استخدام شده بودند، متوجه شده بودند لواندوفسکی 5دیسک از اطلاعات پروژه اتومبیل‌های خودران گوگل در دست دارد که شامل «کد منبع، فایل‌های طراحی، فایل‌های لیزر، اسناد مهندسی و نرم‌افزارهای مرتبط با ماشین‌های خودران گوگل» می‌شد. لواندوفسکی به بازرسان گفته بود که دیسک‌ها را نابود می‌کند، اما این ادعا برای آنها غیرقابل اثبات بود. اوبر ادعای مبنی بر سرقت اطلاعات از گوگل را انکار کرد.

کلنیک بدون آنکه گزارش بازرسان را بررسی کند، به دادگاه رفت. او توافق کرد که از لواندوفسکی در برابر شکایات حقوقی گوگل حمایت کند. کلنیک اعتبار خود و شرکتش را روی فردی شرط بست که حتی با استانداردهای سیلیکون‌ولی فرد غیرقابل اطمینانی به شمار می‌آمد.

سپس گوگل پرونده شکایت خود را به دادگاه ارائه داد. لواندوفسکی در دادگاه اعلام کرد با استناد به متمم پنجم قانون اساسی آمریکا از مقصر شناختن خود خودداری می‌کند. در این حالت او دیگر از اوبر دفاع نمی‌کرد و پرونده این شرکت را در معرض خطر قرار می‌داد. وکیل ارشد اوبر «یو» که در مسافرت بود، در ویدئوکنفرانسی با کلنیک گفت‌وگو کرد و از او خواست لواندوفسکی را کنار بگذارد. معاون یو، آنجلا پادیلا (Angela Padilla) نیز با وی هم‌نظر بود، اما کلنیک زیر بار نرفت و گفت شرکت از لواندوفسکی حمایت خواهد کرد.

اشتباهات مدیرعامل اوبر

در بهار، بازخوردهای منفی عموم علیه کلنیک در نظرسنجی‌های این شرکت واضح و روشن بود. در یکی از پرسش‌های این نظرسنجی، کلنیک در میان محبوب‌ترین مدیران عامل فناوری رتبه آخر را به دست آورد. یکی از مدیران اوبر گفت: «تا 2017 هر روز که به شرکت اوبر می‌رفتید، می‌دیدید که نیمی از افراد تی‌شرت اوبر را به تن دارند. آن تی‌شرت‌ها یک‌شبه ناپدید شدند. مردم دیگر نمی‌خواستند لباس‌های اوبر را بپوشند.»

کلنیک قادر یا مایل به اصلاح خود نبود. حداقل می‌توان گفت قضاوت درستی نداشت. او تصمیم گرفت از راننده‌ای که در ویدئوی مشاجره بود به‌طور خصوصی عذرخواهی کند. نقشه او ساده بود: با «کامل» در یک محل خنثی و امن ملاقات کن، 5دقیقه به تعارف بپرداز، عذرخواهی کن و برو.

ملاقات با «کامل» بیش از یک ساعت طول کشید. کلنیک دوباره شروع به مشاجره درباره سیاست‌های قیمت‌گذاری اوبر کرد. در نهایت کلنیک پیشنهاد داد مقداری از سهام شرکت را به نام او بزند.

وین تینگ (Wayne Ting) که مدیریت اوبر در سان‌فرانسیسکو را بر عهده داشت، در آن جلسه  با کامل و کلنیک حاضر بود. بعدها ایمیلی از او در میان کارکنان اوبر دست‌به‌دست شد که در آن می‌گفت عمیقا از آنچه در آن جلسه مشاهده کرد، ناراحت است. به اعتقاد او خریدن راننده با سهام شرکت کار غیرمسئولانه‌ای است. از دید تینگ، این کار ناشی از عدم خویشتنداری بوده است. او در آن ایمیل نوشت کلنیک جایگاه اخلاقی رهبری اوبر را از دست داده است. پس از آنکه وکلای اوبر با پرداخت سهام شرکت به آن راننده برای رفع و رجوع یک رسوایی شخصی مخالفت کردند، کلنیک توافق کرد که برای عذرخواهی از راننده، از جیب خود 200هزاردلار به او غرامت پرداخت کند.

 تجاوز؛ دیگر اشتباه مدیرعامل اوبر

در ماه ژوئن، خبرگزاری بلومبرگ و وبلاگ فناوری Recode گزارش دادند اریک الکساندر (Eric Alexander) رئیس بخش آسیا-پاسیفیک اوبر پرونده محرمانه تجاوز یک راننده اوبر به یک مسافر 26‌ ساله در دهلی را در دست دارد. الکساندر، کلنیک و سایر مدیران اوبر در میان خود یک نظریه توطئه مطرح کردند که اتهام تجاوز مطرح‌شده، پاپوشی است که رقیب هندی این شرکت، Ola طراحی کرده است. خبر فوق علاوه‌ بر رسانه‌ها و مردم در درون شرکت نیز جنجال به پا کرد. پس از انتشار این خبر، کارمندان بسیاری در خانه ماندند چون حس می‌کردند شرکت اوبر از حدود اخلاقی گذشته است.

 اندکی بعد 6 نفر از اعضای تیم رهبری ارشد اوبر (ELT) نامه‌ای محرمانه به هیات‌مدیره شرکت ارسال کردند. در این نامه از هیات‌مدیره درخواست شده بود یک عضو بی‌طرف، مسئولیت بالاترین سطوح شرکت را بر عهده بگیرد. آنها از مدیران خواستند اریک مایکل (رئیس الکساندر و نزدیک‌ترین معاون کلنیک) را برکنار کنند. آنها همچنین درخواست کردند کلنیک حداقل به مدت 3 ماه برکنار شود.

 تقابل با سرمایه‌گذاران

از دیگر اشتباهات مدیرعامل اوبر این بود که در طی سال‌ها،برای سروکله‌زدن با بیل گرلی (Bill Gurley) یکی از اولین حامیان و عضو هیات مدیره روش ساده‌ای را در پیش گرفته بود. کلنیک به همکاران خود گفته بود که کافی است تماس‌های گرلی را بی‌پاسخ بگذارد تا او کمتر با او تماس بگیرد. گرلی مشکل چندانی با این نوع برخورد نداشت. او یک تگزاسی قدبلند و خوش‌برخورد است که در شرکت سرمایه‌گذاری Benchmark فعالیت می‌کند. او بارها در کنفرانس‌ها و مصاحبه‌های تلویزیونی اوبر را تحسین و از استعدادهای کارآفرینی مدیرعامل آن تعریف می‌کرد. در سال‌ 2016 او به همراه سایر اعضای هیات‌مدیره اوبر، با دریافت سرمایه‌ای 3.5 میلیارد دلاری از صندوق سرمایه‌گذاری حکومتی عربستان، کنترل بیشتری را در اختیار کلنیک قرار داد.

با گذر از سال‌2017، برقراری ارتباط با کلنیک از حالت عادی نیز دشوارتر شد. او مرتبا در جلسات تیم مدیریتی اوبر غایب می‌شد و وظایف خود در قبال استخدام یک مدیر ارشد عملیاتی (COO) را که در یک نامه عمومی اعلام کرده بود، انجام نمی‌داد. گرلی پس از سال‌ها تلاش، توانست در ماه مارس با کمیته حسابرسی هیات‌مدیره ملاقات کند و از ضرر مالی شدید در بخش «اجاره خودروها» شرکت باخبر شد.

روحیه مشوق گرلی به اضطراب و وحشت تبدیل شد. شرکت بنچ‌مارک میلیاردها دلار در سهام اوبر سرمایه‌گذاری کرده بود. گرلی نگران این بود ارزش آن به نصف یا کمتر سقوط کرده باشد و حتی پای آنها به دادگاه باز شود. در این هنگام کارکنان بنچ‌مارک نگران بودند موقعیت اوبر سلامتی گرلی را تهدید کند.

گرلی و شرکایش از اظهار‌نظر درمورد جنجال‌های اوبر و اقدامات بعدی‌شان خودداری کردند، اما گرلی در گفت‌وگویی با همکاران خود، از نگرانی‌های خود درباره عملکرد کلنیک درمورد پرونده شکایت گوگل و خودداری او از برکناری لواندوفسکی اظهار نگرانی کرد. در ماه مه، گرلی و دیوید باندرمن (David Bonderman) هم‌بنیانگذار شرکت سهامی TPG مصوبه‌ای را پیش‌نویس کردند که می‌توانست هیات‌مدیره شرکت را قادر سازد تا لواندوفسکی را برکنار کنند. سرانجام کلنیک کوتاه آمد و در پایان همان ماه، لواندوفسکی برکنار شد.

هنگامی که آن 6 مدیر برای درخواست تعلیق چندماهه کلنیک در حال نوشتن نامه خود به هیات‌مدیره بودند، گرلی آماده شده بود این گزینه را در نظر بگیرد. مدیران در روز یکشنبه 11 ژوئن در ساختمان شرکت حقوقی اریک هولدر (Covington & Burling) در لس‌آنجلس با یکدیگر ملاقات کردند. آنها گزارش هولدر را بازبینی کردند. او در آن گزارش به جزئیاتی پرداخته بود که نه‌تنها مجموعه‌ای از موارد آزار جنسی در اوبر را نشان می‌داد، بلکه بر فرهنگ سیستماتیک قانون‌گریزی این شرکت تأکید می‌کرد. هیات‌مدیره تصمیم به قبول 47 پیشنهاد هولدر گرفتند که شامل فرهنگ سازمانی خصمانه و توهین‌آمیز، ممنوعیت مصرف الکل در مراسم‌های شرکت و طراحی یک فرآیند انتقادات و شکایات ناشناس برای کارکنان می‌شد. در آن جلسه صحبتی از برکناری کلنیک نشد اما هیات‌مدیره تصمیم گرفت او را موقتا به حالت تعلیق دربیاورد. کلنیک به‌تازگی دچار یک تراژدی خانوادگی شده بود و بعد از آن حوادث مایل بود که برای سوگواری و پایان‌دادن به جنجال‌های رسانه‌ای مدتی از شرکت فاصله بگیرد.

تراویس باید اخراج شود

از دیدگاه صاحب‌نظران، تأثیر اشتباهات مدیرعامل اوبر بر وجهه عمومی برند اوبر بیشتر از آن بود که با یک تعلیق چندماهه جبران شود. مت ریزتا (Matt Rizetta) مدیرعامل شرکت روابط‌ عمومی North 6th Agency در واکنش به مطلب خانم سوزان فاولر گفت: «اتهامات تبعیض و آزار جنسی نقطه عطفی در برند اوبر بود. پس از آن اوبر در وضعیت «شکست یا موفقیت» قرار گرفته و متأسفانه اوبر در حال شکست است.» سیندی گالوپ (Cindy Gallop) یکی از مدیران سابق شرکت تبلیغاتی BHH گفت: «درک آنها از برند افتضاح است. امروزه مصرف‌کنندگان تنها به خاطر رفع نیازهای خود حاضر به تحمل رفتارهای گستاخانه برندها نیستند.»

چند روز پس از تعلیق کلنیک، گرلی و شرکایش در جلسه‌ای در وودساید کالیفرنیا به این نتیجه رسیدند که کلنیک باید برای همیشه برکنار شود. آنها به طور پنهانی با سایر سرمایه‌گذاران تماس گرفتند و با آنان ملاقات کردند. 5مورد از آنها نامه‌ درخواست اجبار به استعفای کلنیک را امضا کردند.

در 20 ژوئن، کلنیک در شیکاگو در حال مصاحبه با والتر راب (Walter Robb) برای استخدام در جایگاه COO شرکت بود که بنچ‌مارک 2نفر از شرکای خود را به ملاقات او فرستاد. آنها نامه‌ای با عنوان «به پیش بردن اوبر» را به او ارائه کردند که در آن به اشتباهات مدیریتی او تأکید شده بود. در آن نامه از کلنیک درخواست شد از جایگاه خود به‌عنوان مدیر‌عامل شرکت استعفا دهد.

بنچ‌مارک و امضاکنندگان این نامه تنها 40درصد از حق رأی شرکت اوبر را تشکیل می‌دادند که برای اجبار کلنیک به استعفا کافی نبود اما او را تحت فشار قرار می‌داد. او بلافاصله شروع به مشورت با شرکا و مشاوران خود کرد. آنها به این نتیجه رسیدند که نامه فوق تنها نقطه شروعی برای اعمال فشار به کلنیک خواهد بود و مخالفت با آن به آینده شرکت لطمه خواهد زد. در کمال ناباوری نمایندگان بنچ‌مارک، کلنیک با استعفای خود موافقت و توافقنامه آن را امضا کرد. او مدتی بعد به دوستان خود گفت: «پس از 5ماه مشت‌باران شدن» دیگر توانی برای یک نزاع جدید نداشت.

اما همان‌طور که از اوبر انتظار می‌رفت، کارها طبق برنامه پیش نرفت‌. کلنیک توافقنامه استعفای خود را انکار کرد. همچنین با کارکنان قدیمی اوبر تماس گرفت تا حمایت آنان در رأی‌گیری سهامداران را کسب کند. در تاریخ 10‌ اوت مدیران بنچ‌مارک تصمیم به تنظیم شکایت از کلنیک در دادگاه ایالت دلور گرفتند. کلنیک ادعاهای بنچ‌مارک را رد کرد، اما بنچ‌مارک توافق کرد پس از بسته‌شدن قرارداد با سافت‌بانک و فروش یک‌سوم سهام او پرونده شکایت خود را رها کند. اگرچه کلنیک استعفا داد اما همچنان نفوذ خود را در شرکت حفظ کرده بود.

اوبر فقط یک مدیرعامل می‌خواهد

اوبر در میانه این ناکارآمدی‌ها توانست دارا خسروشاهی را استخدام کند؛ مدیرعامل سابق اکس‌پدیا (Expedia) که با یک ارائه پاورپوینتی تأثیرگذار نظر هیات‌مدیره شرکت را به خود جلب کرد. او در یکی از اسلایدهای ارائه خود نوشته بود: «در آن واحد فقط یک مدیرعامل می‌تواند وجود داشته باشد.» خسروشاهی در بسیاری از صفات، نقطه مقابل کلنیک بود: تواضع، شنوندگی و سیاستمداری. برخلاف کلنیک، او معتقد بود «ما مشکل روابط عمومی نداریم. ما خود مشکل داریم و ضعیف عمل کرده‌ایم.» هنگامی که مقامات لندن مجوز فعالیت اوبر در این شهر را لغو کردند، او با مسئولان تاکسیرانی آن شهر ملاقات کرد و در نامه‌ای سرگشاده تصمیم مقامات لندن را پذیرفت و از طرف اوبر عذرخواهی کرد.

پس از کلنیک، خسروشاهی مسئولیت‌های سنگینی بر دوش داشت: جذب سرمایه مالی (مانند سرمایه‌گذاری‌های بعدی سافت‌بانک)، توقف روند افت درآمد شرکت (4 میلیارد دلار ضرر در سال‌ 2017)، مسائل حقوقی (پرداخت دستمزد معوقه وکلا ‌طی 2 سال، در حدود 500 میلیون دلار) و اجرای عرضه عمومی اولیه سهام شرکت در سال‌ 2019. او اکنون با تصاحب 1.42 میلیون سهم از اوبر، بزرگ‌ترین سهامدار حقیقی این شرکت به‌شمار می‌رود.

کلنیک در محافل خصوصی به نزدیکان خود گفت که روند عذرخواهی‌های شرکت کار اشتباهی بوده است، اما نظر او دیگر اهمیتی برای اوبر ندارد. مدیر ارشد عملیاتی شرکت، بارنی هارفورد (Barney Harford) بدون ملاقات با او استخدام شد. او پس از قرارداد سافت‌بانک بخشی از سهام خود از اوبر را فروخت و به یک میلیاردر تبدیل شد. او با ثروت 2.7 میلیارد دلاری خود شرکت CloudKitchens را تأسیس کرد که به رستوران‌ها و کسب‌وکارهای تحویل غذا فضا و امکانات خدماتی ارائه می‌کند. تراویس اکنون مدیرعامل شرکت City Storage Systems است که در زمینه «معاملات املاک کلنگی» فعال است. 

4.3/5 - (3 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *