معرفی سریال شر (EVIL) در ژانر جنایی و رازآلود
سریالهای با درونمایههای فراطبیعی و اساطیری برای بسیاری از ما مقولهای دور از ذهن و غریبه نیستند. شاید شما هم از آن دسته از افراد باشید که با سریالهایی مانند عامل ناشناخته و داستانهای باورنکردنی آشنایی دارند. در این صورت ممکن است قالب کلی سریال EVIL برای شما آشنا یا حتی تکراری به نظر برسد. اما چیزی در مورد این سریال فرق دارد که آن را از باقی سریالهای این ژانر متمایز میکند.
سریال EVIL فصل اول آن در 26 سپتامبر 2019 ارائه شد و اکنون فصل دوم آن در حال پخش است. داستان یک زن روانشناس را روایت میکند که در کنار یک مرد جهانگرد سیاهپوست که تصمیم گرفته کشیش شود و یک مرد مسلمان با گرایشهای ندانمانگارانه که در زمینههای تکنولوژیهای نو متخصص است، تیمی را تشکیل میدهند که روی پروندههای غیرطبیعی و علت وقوع آن کار میکنند. تا اینجای داستان همهچیز مشابه سریالهای قبلی این ژانر جلو رفته است. اما اگر نگاهی عمیقتر به کاراکترهای این سریال بیندازید، متوجه خواهید شد که سازندگان این سریال هر یک از کاراکترها را بهگونهای طراحی و انتخاب کردهاند تا بتوانند به صورت نمادین بیشترین استفاده را از آنها در طول روایت داستان داشته باشند.
این سریال برخلاف نمونههای دیگرش هیچ تلاشی ندارد که در نهایت باعث شود افرادی که به این داستانهای ماورایی اعتقادی ندارند، ناگهان با وقوع اتفاقهایی تکاندهنده به این وقایع باور پیدا کنند. بلکه سریال بیشتر به نفع علم و تکنولوژی ورق میخورد و حتی در بزنگاههایی که فکر میکنید همه سرنخهای لازم را دارید تا بتوانید این داستان را داستانی ماورایی بدانید، بازهم در نهایت متوجه میشوید که هرگز در تمام طول فصل اول سریال، داستانی را در دست ندارید که بتوانید به قطعیت آن را یک قصه ماورایی بدانید.
اگر طرفدار ژانرهای جنایی و رازآلود هستید، این سریال میتواند برای شما جالب توجه باشد. زیرا سرنخهایی که در طول آن دریافت میکنید، بارها شما را در تلاش برای حدس ماجرا فریب میدهد. از طرف دیگر ریزبینی و توجه به نمادهای داستان از عواملی است که به شما کمک میکند بتوانید زودتر از پیامهای این سریال سردرآورید. البته این سریال پیامی واضحتر و جالبتوجهتر هم دارد که به نظر میرسد بتواند در دنیای امروز و زندگی روزمره برایمان راهگشا باشد. این پیام گفتوگو و پذیرش است. در این سریال هیچ یک از 3 کاراکتر اصلی داستان از هیچ یک از عقاید و باورهای خود عقبنشینی نکردند اما با این وجود همچنان همکاری این 3 نفر با یکدیگر میتوانست راهگشا باشد و به بازشدن گره معماهای داستان کمک کند.
در واقع اختلاف زاویه دید و عقاید هرگز باعث نشد که کار تیمی این 3 نفر نتواند به ثمر بنشیند و یا مانند پیامهای اخلاقی سریالهای مشابه قرار نیست که در روایت داستان حق با یکی از کاراکترها باشد و بقیه برحق نباشند. موضوع دیگری که در این سریال جالب توجه است باز بودن پروندهها و ادامه پیداکردن آنها در پس زمینه داستانهای دیگری است که به قصه وارد میشود. در واقع هر داستان و پرونده به جای آنکه از یک روند علت معلولی ساده و خطی پیروی کند بیشتر شبیه نمونههای واقعی است. در این داستانها ما با مجموعهای از علتها و معلولها مواجهیم که در هر داستان باعث میشود بتوانیم عمیقتر و از زاویهای دیگر به قصه نگاه کنیم.
مطلب پیشنهادی: معرفی فیلم ترسناک اولد (Old) ساخته نایت شیامالان
احترام به عقاید؛ ویژگی بارز شخصیتهای سریال شر
سریال EVIL را میتوان سریالی برای بهرسمیتشناختن تفاوتها و تناقصها دانست. در واقع در این سریال نهتنها با افرادی مواجه هستیم که در کنار یکدیگر کار میکنند و با یکدیگر اختلاف عقاید بنیادینی دارند بلکه از طرف دیگر با یک روانشناس جنایی مواجهیم که همزمان به کوهنوردی علاقه زیادی دارد. موضوعی که به نظر میرسد با این جنبه از زندگی روانشناسان که بیشتر در دفترها و در حال گوشدادن به مکالمه با بیمارانشان سپری میشود، تفاوت زیادی دارد.
کمی بعدتر متوجه میشویم این روانشناس از زندگی روزمره شهری بیزار است و همیشه علاقه داشته تا بتواند شغلی متفاوت و هیجانانگیز را تجربه کند. از طرف دیگر قرار نیست این مادر روانشناس بتواند لزوما مادر کاملا ایدهآلی باشد و در هر شرایطی قادر به نگهداری از فرزندانش باشد. حتی در گوشههایی از فیلم او را در حالی میبینیم که راهحلهایی برای تربیت فرزندانش در نظر میگیرد که به وضوح اشتباه هستند. اما اینجا باز هم با یک تناقص دیگر طرفیم. اینکه این روانشناس مادری ایدهآل نیست ولی هرگز این موضوع از مهر و محبت عاشقانه او نسبت به فرزندانش چیزی کم نمیکند.
لازم است در نقد و بررسی سریال EVIL به مرد مسلمان ندانمگرایی اشاره کنیم که هرچند به نظر نمیرسد هیچ مذهبی را قبول داشته باشد. اما از شنیدن توهین به اسلام عصبانی میشود و از سوی دیگر با وجود مخالفت رادیکالی که نسبت به وجود هر چیز ماورایی دارد. درمیان تمایلات درونیاش گاهی میپذیرد که نزدیکترین افراد زندگی خود را از میان خرافاتیترین انسانها انتخاب کند.
اما شاید متناقضترین کاراکتر این سریال را بتوان کشیش تیم دانست. کشیشی که از راهی شیطانی برای رسیدن به خدا استفاده میکند. راه و روشی که شاید شما را به یاد راسپوتین، راهب مشهور روس بیندازد. کشیش این سریال از جهت روابط آزاد و بیبند و بارش در گذشته و جذبهای که برای دیگر اطرافیانش دارد، بیشباهت به راسپوتین نیست. این کشیش که دیوید آکوستا نام دارد، دورههایی از اعتیاد به مواد مخدر را تجربه کرده است. او مدعی است که به او الهاماتی میشود که منشأ الهی دارند. او باور دارد این الهامات به او کمک میکنند تا بتواند با خداوند صحبت کند، اما برای اینکه بتواند این الهامات را درک کند، نیاز به مصرف مواد مخدر دارد.
به همه این دلایل و پس از نقد و بررسی سریال EVIL درمییابیم با سریالی هوشمندانه طرفیم که از دیگر سریالهای مشابه راهش را بهخوبی جدا کرده و در تمام طول آن احساس خواهید کرد مشغول بندبازی بر مرزهای باریک خرافه و حقیقت، دروغ و راستی و خلوص و تضاد هستید.
مطلب پیشنهادی: نقد و بررسی فیلمی با موضوع هوش مصنوعی
مشخصات سریال EVIL
-
-
-
- کارگردان: رابرت کینگ، میشل کینگ
- تعداد قسمتها: 26 قسمت
- ارائهدهنده: سیبیاس
- تاریخ انتشار: 26 سپتامبر 2019
-
-
3 Comments