پایان یک ذهن سرکش

به‌بهانه مرگ جان مک‌آفی خالق اولین آنتی‌ویروس در زندانی در اسپانیا

0

جان دیوید مک‌آفی، موسس نخستین شرکت تولید آنتی‌ویروس جهان که اکنون تنها نام فامیلی‌اش را یدک می‌کشد، چهارشنبه در زندانی در اسپانیا جان سپرد. از قرار معلوم پس از آنکه اخیرا یکی از دادگاه‌های این کشور اعلام کرده بود که استرداد مک‌آفی به ایالات متحده به‌جرم فرار مالیاتی به‌زودی انجام می‌شود، این نابغه یاغی و پرماجرای دنیای فناوری در ۷۵‌سالگی به زندگی خود پایان داده است. جان مک‌آفی در سال‌۱۹۹۴ پس از فروش شرکتی که تاسیس کرده بود، به ثروت سرشاری رسید؛ هرچند تقریبا تمام آن را در بحران مالی سال ۲۰۰۸ از دست داد. مک‌آفی در سال‌های بعدی زندگی پرتلاطمی داشت و نامش با افتادن در دام مشکلات متعدد قانونی، دستگیری در سراسر جهان و حرف‌های عجیب و غریب درباره تئوری‌های توطئه به‌گوش می‌رسید. البته جزئیات مرگ مک‌آفی هنوز درحال روشن‌شدن هستند و هنوز برای نتیجه‌گیری درباره چند و چون داستان کمی زود است، چون وقتی از مک‌آفی حرف می‌زنیم، هیچ‌چیز همانی که به نظر می‌رسد، نیست. اما مک‌مکاما به بهانه درگذشت این شخصیت پیشرو و تاثیرگذار جهان فناوری اطلاعات، تصمیم داریم مروری کوتاه بر زندگی پرفراز و نشیب پدر آنتی‌ویروس و صاحب یکی از مشهور‌ترین نام‌های فامیلی جهان داشته باشیم.

داستان مک‌آفی، خالق اولین آنتی‌ویروس جهان

حتی اگر خوره کامپیوتر نباشید هم به‌احتمال زیاد نام آنتی‌ویروس مک‌آفی به‌گوشتان خورده است. مک‌آفی امروزه یکی از پرکاربرترین نرم‌افزارهای امنیت سایبری در سیستم‌های مبتنی بر ویندوز است و از پیشگامان این صنعت در دهه ۸۰میلادی به‌شمار می‌رود. بیشتر این موفقیت به‌خاطر تلاش و نبوغ جان مک‌آفی بود که شرکت نرم‌افزاری خود را در سال‌۱۹۸۷ و با تولید نخستین آنتی‌ویروس جهان، که از کامپیوترهای IBM دربرابر ویروس Brain (نخستین ویروس توسعه‌ داده‌شده برای PC) محافظت می‌کرد، به شهرتی جهانی رساند. مک‌آفی، که در یک پایگاه نظامی آمریکا و در خانواده‌ای معمولی به دنیا آمده بود، علی‌رغم کودکی و نوجوانی دشوار خود موفق شد در رشته ریاضی لیسانس ‌دریافت کند که بعدها به دکترای افتخاری تبدیل شد. جان مک‌آفی کار خود را در ناسا و با برنامه مشهور سفر به ماه یعنی آپولو شروع کرد و پس از آن در شرکت‌های معتبری از جمله Univac و بعدها زیراکس به‌عنوان طراح نرم‌افزار و معمار سیستم‌عامل ادامه داد. آشنایی او با ویروس‌های کامپیوتری، که در دهه۸۰ در رده فناوری‌های نظامی قرار داشتند‌ هم به‌خاطر کاری بود که با شرکت دفاعی لاکهید انجام می‌داد. به‌گفته خود مک‌آفی در مصاحبه‌اش با بی‌بی‌سی در سال‌۲۰۱۳:

«وقتی برای اولین‌بار درباره ویروس پاکستانی Brain خواندم، چیزی از ویروس‌های کامپیوتری نشنیده بودم و کس دیگری در صنعت نرم‌افزار هم اطلاعی از وجود آنها نداشت. آن ویروس مرا شیفته خود کرد.»

مک‌آفی سهام خود در شرکتش را در سال ۱۹۹۴ به‌مبلغ ۱۰۰‌میلیون دلار به‌فروش رساند و تبدیل به مردی ثروتمند شد، هرچند براساس گزارش‌ها پس از بحران مالی سال‌۲۰۰۸ اندوخته او که بیشتر در املاک سرمایه‌گذاری شده بود به چیزی نزدیک به ۴ میلیون دلار رسید. برای همین هم مک‌آفی در سال‌های آخر عمرش با تغییر سبک زندگی مجبور به خداحافظی با تجملات سابق شده بود و در کشورهایی با هزینه زندگی کمتر اقامت می‌کرد. اینتل در سال ۲۰۱۰ شرکت مک‌آفی را  به‌ارزش ۷.۶ میلیارد دلار خرید و نام آن را به اینتل سکیوریتی تغییر داد. مک‌آفی در این باره گفته بود: «من تا ابد از اینتل ممنونم که ارتباط من با مزخرف‌ترین نرم‌افزار جهان را تمام کرد.» هرچند این شادی چندان پایدار نبود، چرا‌که در سال‌۲۰۱۶ اینتل بخش امنیت سایبری خود را فروخت و این محصول دوباره به آنتی‌ویروس مک‌آفی تغییر نام داد تا به‌این ترتیب تا مدت‌ها پس از مرگ او با محصولی که دوستش نداشت در یادها ماندگار باشد.

دوران طلایی ثروت مک‌آفی

مک‌آفی پس از فروش شرکتش بیکار ننشست و بخت خود را در کسب‌و‌کارهای دیگر همچون پیام‌رسان آنلاین ویندوزی PowWow آزمود. او اما با رسیدن سال ۲۰۰۸، توجه مک‌آفی از ویروس‌های کامپیوتری به‌سمت ویروس‌های واقعی جلب شده بود. به‌همین دلیل هم به کشور بلیز در آمریکای مرکزی مهاجرت کرد تا اقدام به تولید آنتی‌بیوتیک‌های گیاهی کند. او مدعی بود آنتی‌بیوتیک‌های او قادر خواهند بود سازوکارهای ارتباطی باکتری‌ها را مختل کنند و از این طریق جلوی رشد آنها را بگیرند. آنتی‌ویروس بیولوژیک مک‌آفی هرگز به مرحله تولید نرسید و مجموعه تحقیقاتی او در سال ۲۰۱۲ به‌بهانه تولید متامفتامین مورد هجوم یگان مبارزه با جرایم سازمان‌یافته بلیز قرار گرفت. مک‌آفی پس از یک بازداشت کوتاه‌مدت بدون هیچ اتهامی آزاد شد و بعدها گفت دلیل این هجوم صحبت‌هایی بوده که درباره فساد مقامات محلی کرده است. کمی بعد در همان سال او تبدیل به یکی از «مظنونین» در پرونده مرگ گریگوری فاول، همسایه مک‌آفی که در خانه‌اش و با شلیک یک گلوله به سرش به‌قتل رسیده بود، شد. مک‌آفی پس از این ماجرا به گواتمالا از همسایگان بلیز گریخت و اعلام کرد نگران است دولت آن کشور می‌خواهد او را سر‌به‌نیست کند. مک‌آفی در گواتمالا بازداشت شد، اما پیش از آنکه بتوانند او را به بلیز بازگردانند، ۲بار سکته قلبی کرد و در نهایت در دسامبر سال‌۲۰۱۲ به ایالات متحده بازگردانده شد. هرچند خود او بعدها اعتراف کرد که سکته‌های قلبی او واقعی نبوده‌اند و برای تحت فشار قرار‌دادن مقامات محلی برای بازگرداندن او به آمریکا اجرا شده بودند. جالب است بدانید این تنها پرونده جنایی مک‌آفی به شمار نمی‌رود، چرا‌که در سال‌۲۰۱۹ توسط دادگاهی در فلوریدا به‌خاطر یک پرونده قتل غیرعمد دیگر به پرداخت ۲۵ میلیون دلار غرامت محکوم شده بود.

 سلام زندان اسپانیا

مک‌آفی پس از بازگشت به ایالات متحده بیش از پیش روی مسئله امنیت سایبری و اهمیت حفظ حریم خصوصی متمرکز شد و در ادامه به‌سمت حمایت از رمزارزها و مخالفت با سیستم بانکداری فعلی و ارزهای FIAT رفت. او پس از تاسیس چند شرکت ناموفق در نهایت در سال‌۲۰۱۶ به‌عنوان مدیرعامل به شرکت سرمایه‌گذاری فناوری MGT پیوست و تمرکز این مجموعه را از بازی‌های مخصوص شبکه‌های اجتماعی به امنیت سایبری و به‌بهانه اهمیت بلاکچین در آینده این صنعت در نهایت به‌سمت رمزارزها برد. مک‌آفی همچنین همواره با اظهارات، رفتارها و کارهای خاص خود سعی داشت از فراموش‌شدن جلوگیری کند و می‌توان گفت در این راه تا حد زیادی موفق هم بود. برای مثال او مدعی شده بود که می‌تواند بدون نیاز به همکاری اپل قفل گوشی عامل حمله تروریستی سال ۲۰۱۶ را بشکند، یا موفق به کشف مشکل بزرگی در اندروید شده که امکان خواندن پیام‌های رمزگذاری شده را به او داده است که البته در نهایت مشخص شد همه اینها بدلکاری‌های رسانه‌ای بوده است. او در همین سال برای نخستین‌بار برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به‌عنوان کاندیدای مستقل اقدام کرد که مثل تلاش بعدی او در سال ۲۰۲۰ به جایی نرسید، اما باز هم او را در مرکز توجه رسانه‌ها نگه داشت.  اما ۲سال بعد و در ۲۰۱۸ مک‌آفی از این شرکت هم جدا شد تا تمام وقت خود را به رمزارزها اختصاص دهد؛ تلاشی که در نهایت منجر به زندانی‌شدن و اکنون مرگ او شده است. اما مک‌آفی چه کاری کرده بود که باید به‌خاطر آن زندانی و به ایالات متحده بازگردانده می‌شد؟

خداحافظ آقای مک‌آفی

پاییز پارسال بود که کمیسیون امنیت معاملات ایالات متحده (SEC) آقای مک‌آفی را به تبلیغ عرضه اولیه رمزارزهای مختلف – یا همان فروش کریپتوکارنسی‌ها به عموم – در حساب کاربری خود بدون اطلاع‌رسانی درباره دریافت وجه بابت این کار محکوم کرد. بنابر گفته SEC آقای مک‌آفی با تظاهر به مستقل‌بودن و نداشتن نفع شخصی بیش از ۲۳‌میلیون دلار برای جلب توجه عمومی به برخی رمزارزهای تازه‌بنیان دریافت کرده است.

او همچنین به شرکت در طرح‌های Pump & Dump –  شامل خرید رمزارزهای بی‌ارزش، تبلیغ و بالا بردن قیمت آنها و در نهایت فروش آن به مردم با سود فراوان – متهم بود. وی همچنین به فرار مالیاتی متهم شده بود که به‌خاطر میلیون‌ها دلاری بود که در این سال‌ها از طریق سخنرانی‌های مختلف، فعالیت به‌عنوان مشاور و فعالیت در حوزه رمزارزها دریافت کرده، اما مالیات آنها را نپرداخته بود.  اینها اتهامات جدی هستند و می‌توانستند درصورت متهم شناخته‌شدن مک‌آفی تا ۳دهه آینده او را در زندان نگه دارند. در نتیجه منطقی به‌نظر می‌رسد که چنین اعجوبه سرکشی در آستانه بازگشت به ایالات متحده و روبه‌رو‌شدن با حکمی چنین سنگین به زندگی خود پایان داده باشد.

اما اگر کمی با مک‌آفی، دیدگاه و شخصیت او آشنا باشید، می‌دانید این داستان کمی مشکوک است، به‌خصوص که خود او پیش‌تر گفته بود اگر روزی اعلام شد من خودکشی کردم، بدانید دروغ می‌گویند! البته مرگ آدم‌های تاثیرگذار و جنجالی مثل مک‌آفی همواره باعث ایجاد نظریه‌های توطئه و سناریوهای عجیب و غریب در رسانه‌ها می‌شود، اما در این مورد بخصوص به‌نظر می‌رسد تا روشن‌شدن دلیل اصلی این اتفاق زمان زیادی باقی مانده است و شاید هرگز آنطور که باید به کنه ماجرا پی‌نبریم. ولی بی‌تردید می‌توان گفت جهان فناوری اطلاعات بدون چنین شخصیت کاریزماتیک، هوشمند، متفاوت و البته چندلایه جایی کسل‌کننده‌تر و تکراری‌تر می‌بود؛ خداحافظ آقای مک‌آفی، اسم شما حذف‌شدنی نیست!

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.