انتخاب سردبیر استارتاپ های خارجی سرمایه گذاری

اوبر؛ از تراویس تا دارا

داستان راه‌اندازی بزرگ‌ترین شرکت تاکسی آنلاین جهان

سریال سوپر پامپد(super pumped)

رشد خیره‌کننده و حواشی پی‌درپی شرکت Uber آن را به یکی از جالب‌توجه‌ترین شرکت‌های تأسیس‌شده طی 10 سال اخیر تبدیل کرده است. این کمپانی در سال‌ 2009 تأسیس شد و حمل‌ونقل دنیای مدرن را دگرگون کرد. طولی نکشید که به ارزشمندترین استارتاپ خصوصی در جهان تبدیل شد. اوبر 10‌سال پس از تأسیس، در نهم می ‌2019 به مرحله عرضه عمومی اولیه سهام (IPO) رسید. اگرچه اوبر راه ناهمواری را طی کرده اما همچنان در میان تاکسی‌های آنلاین حرف اول را می‌زند.

براساس آخرین اطلاعات منتشرشده توسط این شرکت، در فصل اول 2022 درآمد اوبر به 6.9میلیارد دلار رسید که نسبت به سال گذشته 136درصد رشد داشته است. تعداد سفرهای صورت‌گرفته در همین بازه 1.71 میلیارد سفر (میانگین 19میلیون سفر در روز) بوده که نسبت به سال گذشته 18 درصد رشد داشته است. او در حال حاضر در بیش از 60 کشور جهان فعالیت می‌کند.

ایده اوبر در ذهن گرت کمپ شکل گرفت

داستان اوبر در سال‌ 2008 در پاریس آغاز شد؛ هنگامی که 2 دوست،‌ تراویس کلنیک (Travis Kalanick) و گرت کمپ (Garret Camp) به کنفرانس سالانه «لو وب» (LeWeb) رفتند. نشریه اکونومیست، این کنفرانس را «مکانی برای گردهمایی انقلابیون برای طراحی آینده» توصیف می‌کند. در سال‌ 2007، هر دو نفر استارتاپ‌هایی را که با یکدیگر تأسیس کرده بودند، به مبالغ قابل‌توجهی فروختند. کلنیک شرکت Red Swoosh را به قیمت 19میلیون دلار به Akami Technologies واگذار کرد. کمپ نیز StumbleUpon را به eBay با مبلغ 75میلیون دلار فروخت.

ایده اوبر در یک شب زمستانی در خلال آن کنفرانس زاده شد؛ البته نه در ذهن تراویس بلکه در ذهن گرت! هنگامی که این دو دوست نتوانستند برای خود تاکسی پیدا کنند. ایده زیربنایی اوبر به همین سادگی بود: «چه می‌شد اگر می‌توانستیم از طریق تلفن همراه خود تاکسی درخواست کنیم؟» در ابتدا این ایده حول محور اجاره لیموزین توسط یک اپلیکیشن شکل گرفت. اگرچه پس از کنفرانس، این دو کارآفرین راه خود را از یکدیگر جدا کردند، اما وقتی کمپ به سان‌فرانسیسکو برگشت، تمرکز خود را روی همان ایده گذاشت و دامنه UberCab.com را خرید.

اوبرکب؛ سرآغازی پرحادثه

در سال 2009، کمپ هنگامی که هنوز مدیرعامل استامبل‌اپان بود، در کنار آن کار ‌روی پروژه UberCab را نیز آغاز کرد. او در تابستان همان سال کلنیک را قانع کرد که به پروژه اوبر کب بپیوندد. اجرای آزمایشی این سرویس در اوایل‌2010 در نیویورک با تنها 3خودرو انجام شد و راه‌اندازی رسمی آن در ماه مه در سان‌فرانسیسکو صورت گرفت.

رایان گریوز (Ryan Graves) که در مراحل آغازین کار این شرکت نقش اساسی داشت، در اوایل سال‌ 2010، مدیرعامل این شرکت شد. کلنیک در دسامبر همان سال جایگزین او شد و گریوز به‌عنوان مدیر‌کل و نایب‌رئیس عملیات برون‌مرزی این شرکت منصوب شد.

سادگی و سهولت در تقاضای تاکسی موجب افزایش محبوبیت این اپلیکیشن شد. این استارتاپ سان‌فرانسیسکویی به سرعت رشد خیره‌کننده‌ای به‌دست آورد. اولین تاکسی اوبر در سال‌ 2009 درخواست شد و 2 سال بعد، در 2011 اوبر اولین شعبه بین‌المللی خود را در پاریس راه‌اندازی کرد؛ شهری که ایده‌اش در آن شکل گرفته بود.

ارزیابی اوبر: راندهای سرمایه‌گذاری

5سال اول: 2009 تا 2013

پس از تأسیس در 2009 و آغاز به کار در 2010، این شرکت اولین راند سرمایه‌گذاری عمده خود را با ارزش 1.25 میلیون دلار از شرکت Round Capital دریافت کرد. 2011 سال مهمی برای اوبر بود. در اوایل آن سال، سرمایه‌‌گذاری 11میلیون دلاری توسط شرکت Benchmark در قالب راند تأمین سرمایه سری A روی اوبر صورت گرفت. این سرمایه به اوبر کمک کرد تا کارش را علاوه‌بر پاریس در نیویورک، سیاتل، بوستون، شیکاگو و واشنگتن‌ دی‌سی نیز گسترش دهد.

در دسامبر 2011، کلنیک در کنفرانس LeWeb اعلام کرد شرکت‌های منلو ونچرز (Menlo Ventures)، گولدمن ساکس (Goldman Sachs) و جف بزوس در راند سرمایه‌گذاری سری B این شرکت به ارزش 37میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. سال‌2012 این شرکت با راه‌اندازی UberX توانست به کمک به‌کارگیری خودروهای هیبریدی ارزان‌تر در کنار خودروهای عادی، خدمات خود را گسترش دهد.

ادامه سرمایه‌گذاری‌ها و موانع جدید: 2014 تاکنون

در ژوئیه 2015، اوبر با ارزش 51میلیارد دلار، باارزش‌ترین استارتاپ جهان شد. سپس در ژوئن 2016 توانست از صندوق سرمایه‌گذاری دولتی عربستان 3.5میلیارد دلار سرمایه جذب کند.

رشد سریع اوبر رسوایی‌های بسیاری را نیز به همراه داشت. اوبر در آوریل‌2017 برای اولین‌بار جزئیات مالی خود را با بلومبرگ به اشتراک گذاشت و از زیان 3.8 میلیارد دلاری در سال‌2016 خبر داد که بخشی از آن مربوط به شعبه چین می‌شد که سال‌ 2016 واگذار شده بود. بدون احتساب آن، مجموع ضررها به 2.8 میلیارد دلار می‌رسید.

سال بعد، ارزش این شرکت از 68 میلیارد به 48 میلیارد دلار سقوط کرد. در 2018، شرکت تجاری ژاپنی SoftBank Group به همراه گروهی از سرمایه‌گذاران مجموعا 20 درصد از سهام این شرکت را خریداری کردند. طبق آن قرارداد سافت‌بانک مالک 15درصد از سهام اوبر شد که آن را به متحدی قدرتمند در آسیا تبدیل کرد تا اوبر بتواند اشتباهات خود را جبران کند.

از چالش‌های دیگری که در این دوره برای اوبر به‌وجود آمد، می‌توان به تصادف مرگبار یکی از خودروهای بدون سرنشین ناوگان اوبر اشاره کرد. علاوه‌بر آن در هشتم آگوست‌ 2018، شورای شهر نیویورک به توقف اعطای مجوز به شرکت‌های خدمات همسفری (از جمله اوبر و لیفت) رأی داد.

عرضه عمومی اولیه اوبر: دستاورد ناامیدکننده

عرضه عمومی اولیه سهام اوبر در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بود؛ از آن جهت که در اولین روز با بیشترین افت قیمت IPO در تاریخ این کشور روبه‌رو شد. تحلیلگران وال‌استریت ارزش این شرکت را 120میلیارد دلار برآورد کرده بودند که می‌توانست آن را به بزرگ‌ترین IPO در بازار سهام تبدیل کند، اما پس از عرضه عمومی اولیه،‌ ارزش اوبر به 69 میلیارد دلار رسید که کمی بیش از نصف ارزش برآوردشده آن بود. ارزش بازاری فعلی این شرکت (در ژوئیه 2022) برابر با 45.34 میلیارد دلار است.

رسوایی‌های اخلاقی در اوبر

2017 سال سختی برای اوبر بود. مشکلات در فوریه همین سال شروع شد؛ هنگامی که یکی از زنان مهندس سابق اوبر در وبلاگ خود از تبعیض جنسیتی رایج در محیط کار این شرکت شکایت کرد. به ادعای او فرهنگ سازمانی اوبر بسیار خشن، توهین‌آمیز و مملو از تبعیض جنسیتی بود. مطالب این پست به‌سرعت جنجال به پا کرد. تعدادی از کارمندان رده‌بالای اوبر استعفا دادند یا برکنار شدند. به دنبال انتشار آن مطلب، هیات مدیره اوبر گروهی را برای تحقیق و تفحص از شرکت تشکیل دادند. این گروه برای بهبود محیط کار و فرهنگ سازمانی اوبر 47 پیشنهاد ارائه کردند. همچنین بیش از 20 نفر از کارمندان این شرکت اخراج شدند.

این رسوایی‌ها محدود به کارمندان و کارکنان عادی اوبر نبود و گریبانگیر مدیرعامل شرکت نیز شد. ویدئویی از مشاجره کلنیک با یکی از رانندگان اوبر منتشر شد که وجهه عمومی او را تحت تأثیر قرار داد. در 21 ژوئن 2017 کلنیک پس از جدل با سهامداران شرکت استعفا داد یا بهتر است بگوییم که مجبور به استعفا شد. 2ماه بعد، دارا خسروشاهی (مدیرعامل وقت شرکت Expedia) جایگزین کلنیک شد.

سبک مدیریت تراویس کلنیک

ایفای نقش یکی از مهم‌ترین عوامل پیشرفت صنعت فناوری سختی‌های خود را به همراه دارد. داشتن یک طرح تجاری نوآورانه، شفاف و پرطرفدار تنها آغاز راه است. هر کارآفرینی برای موفقیت به امید و مثبت‌نگری نیاز دارد. اما سبک رهبری جسورانه و به‌سادگی تسلیم‌نشدن چیزی است که تراویس کلنیک را از کارآفرینان بسیاری متمایز می‌کند. سبک رهبری او را «جسورانه و فرسایشی» توصیف می‌کنند. تصمیم‌گیری هزینه‌محور و ریسک‌پذیری در توسعه کسب‌وکار، عناصری هستند که این شرکت تاکسیرانی آنلاین را به یکی از غول‌های فناوری تبدیل کرده‌اند.

به اعتقاد کلنیک، صاحبان کسب‌وکار باید همواره برای انطباق اجزای مختلف طرح تجاری خود با بازارهای جدید آماده باشند. شعبه اوبر در هند را درنظر بگیرید؛ این شرکت سیاست «تعامل بدون اصطکاک رانندگان» را کنار گذاشت تا از پرداخت نقدی نیز پشتیبانی کند، زیرا روند صحت‌سنجی تراکنش‌های اعتباری در این کشور، منحصربه‌فرد و زمان‌بر است و وقت رانندگان و مسافران را می‌گیرد.

نقل قول مشهوری از تراویس کلنیک وجود دارد. او یک بار به مدیرعامل یکی از شرکت‌های رقیب گفته بود که «او را در خندق‌ها خواهد دید.» از این جمله به‌روشنی می‌توان برداشت کرد که او نقش مدیرعامل را مانند فرمانده نیروهای نظامی می‌داند. او به سختگیری مشهور است و از کارکنان خود انتظار دارد برای رسیدن به اهداف مختلف خود را به آب و آتش بزنند. برخی معتقدند اوبر برای رقابت با رقیب اصلی خود، لیفت، برای جذب مشتری از تاکتیک‌های کثیفی استفاده کرده است. شاید همین محیط کاری تعصب‌آمیز و خصمانه بوده که حواشی به وجود آمده در اوبر را پرورانده است.

همکاران کلنیک درباره او گفته‌اند که ترجیح می‌داد در تمام رویه‌های کلی و جزئی اوبر نقش داشته باشد. پس نمی‌توانسته طرفدار «اقتصاد بازار آزاد» باشد. اگر کلنیک سهام بیشتری از اوبر را در اختیار داشت و می‌توانست زیان‌های وارده را جبران کند، شاید هرگز از جایگاه مدیریت عامل این شرکت کناره‌گیری نمی‌کرد، اما بسیاری (از جمله هیات مدیره او) به این نتیجه رسیدند که مشکل اصلی، خود کلنیک است.

تصور جهان و وضعیت کنونی صنعت تاکسیرانی بدون وجود اوبر کار ساده‌ای نیست. تراویس قطعا صنعت حمل‌ونقل را متحول کرده است. صنعت تاکسیرانی پیش از اوبر ازهم‌گسیخته بود. کسب‌وکارهای مختلف اغلب تنها در شهر خود فعالیت می‌کردند و مقررات تاکسیرانی در هر شهر متفاوت بود. با ورود اوبر به این صنعت، زمان انتظار برای پیدا کردن تاکسی فرو ریخت و تجربه مسافرت بهبود پیدا کرد، زیرا رانندگان امتیازدهی می‌شدند.

تراویس کلنیک پس از کناره‌گیری از اوبر، یک شرکت سرمایه‌گذاری به نام 10100 را تأسیس کرد. علاوه‌ بر آن شرکت City Storage Systems را خریداری کرد که در بازسازی و معاملات املاک کلنگی فعالیت می‌کند و سرمایه‌ای برابر با 150 میلیون دلار جذب کرده است. او مدیرعامل این شرکت است که شرکت والد CloudKitchens به شمار می‌رود. کلاود کیچنز به رستوران‌ها و کسب‌وکارهای فروش و تحویل غذا فضای آشپزخانه‌ای و خدمات حمل‌ونقل ارائه می‌کند.

در ماه آگوست 2019، کلنیک یک پنت‌هاوس دارای استخر در سوهو را به قیمت 36.5 میلیون دلار خریداری کرد. این معامله، گران‌ترین معامله املاک آن ماه ایالت نیویورک بود. در 2020 نیز یک عمارت 43.3میلیون دلاری را در لس‌آنجلس خریداری کرد. نشریه فوربز ثروت فعلی او را 2.8میلیارد دلار تخمین می‌زند.

سوپر پامپد: جنگ بر سر اوبر

سریال سوپر پامپد (Super Pumped) یک سریال آمریکایی است که براساس کتابی با همین نام ساخته شده و به روایت داستان شکل‌گیری شرکت اوبر و صعود و افول مدیرعامل سابق آن، تراویس کلنیک می‌پردازد. اولین قسمت این سریال در تاریخ 27فوریه سال جاری میلادی توسط شبکه تلویزیونی شو‌تایم (Showtime) به نمایش درآمد و برای فصل دوم نیز تمدید شده است. جوزف گوردون لویت، کایل چندلر و اوما تورمن در این سریال ایفای نقش می‌کنند و کارگردان مشهور کوئنتین تارانتینو نقش راوی داستان را بر عهده دارد. کلنیک از ارائه مشاوره و مشارکت در این سریال خودداری کرده است. به جای آن، این سریال بر اساس کتاب گزارشگر نیویورک‌تایمز، مایک آیزاک و بیش از 200 مورد مصاحبه ساخته شده است.

جوزف گوردون لویت در این سریال نقش تراویس کلنیک را بازی می‌کند؛ یک جوان پرانرژی، خودپسند و بددهن که با لحن اغراق‌شده طنزآمیزی با کارمندان خود صحبت می‌کند. این سریال چهره‌ای خشن از محیط رقابتی، پر‌طمع، بی‌قید و خیانت‌آمیز سیلیکون‌ولی ترسیم می‌کند. سوپر پامپد کمابیش داستان صعود تند و تیز اوبر را روایت می‌کند؛ اما جنبه‌های احساسی متفاوتی را نیز به داستان می‌دهد. این سریال در فصل اول خود به مهم‌ترین حواشی زندگی تجاری اوبر می‌پردازد. اظهار‌نظرهای زن‌ستیزانه، جاسوسی از رانندگان، فعالیت‌های مالی مشکوک و داستان ویدئوی مشاجره او با یک راننده از اتفاقات واقعی درون این سریال هستند. به گفته نویسنده کتاب، «مشکل تراویس این است که همیشه در خود احساس شکست می‌کرد و می‌جنگید. این رویه وقتی در مرحله رشد قرار دارید مفید است اما اوبر در نهایت موفق شد و صنعت تاکسیرانی را تحت سلطه خود درآورد. او نتوانست روحیه ستیزه‌جویانه خود را به حالت عادی دربیاورد و بگوید: خب، حالا می‌توانیم آرامش خود را حفظ کنیم و بدون دعوا و مجادله کسب‌وکار خود را به شهرهای مختلف انتقال دهیم.»

دارا؛ جایگزین تراویس

سبک رهبری شرکت اوبر در زمان مدیریت تراویس کلنیک آمرانه و مداخله‌جویانه بود. بی‌کفایتی سبک رهبری او و قبول‌نکردن اشتباهات، این شرکت را با اتهامات گوناگونی همچون آزار جنسی و زورگویی مواجه کرد. رسوایی‌های این شرکت فناوری تاکسیرانی تا جایی ادامه پیدا کرد که کلنیک تحت فشار سرمایه‌گذاران شرکت، از جایگاه خود به عنوان مدیرعامل کناره‌گیری کند. جست‌وجو برای مدیرعامل جدید 2 ماه به طول انجامید. رهبران نام‌آشنایی همچون مگ ویتمن (Meg Whitman) مدیرعامل سابق اچ‌بی و جف ایملتس (Jeff Immelts) مدیرعامل سابق جنرال الکتریک از گزینه‌های اصلی این جایگاه بودند. در نهایت در تاریخ 30 آگوست 2017، دارا خسروشاهی مدیرعامل اکس‌پدیا (Expedia) به‌عنوان مدیرعامل اوبر برگزیده شد.

دارا خسروشاهی به مدت 12 سال مدیرعامل اکس‌پدیا بود. او در این مدت توانست جایگاه خود را به عنوان یک رهبر تجاری موثر تثبیت کند. ارزش سهام اکس‌پدیا در دوران مدیریت خسروشاهی 500درصد افزایش پیدا کرد. مدیر جدید اوبر در آغاز کار خود با چالش‌های جدی متعددی روبه‌رو بود. ارتقای فرهنگ سازمانی، ایجاد تیم مدیریتی ارشد فاقد تبعیض جنسیتی و بهبود ارتباط با رانندگان مهم‌ترین مسائلی هستند که پیش‌روی او قرار داشت. خسروشاهی تا‌کنون موفق شده از طریق سافت‌بانک 7.7میلیارد دلار سرمایه تأمین کند. همچنین تأکید بر از بین بردن تبعیض جنسیتی، عذرخواهی و اقرار به اشتباهات گذشته سازمان اولویت بیشتری برای او داشته‌اند.

در عین حال، سبک رهبری دارا خسروشاهی نیز انتقاداتی در پی داشته است. اول اینکه عرضه عمومی اولیه (IPO) اوبر که در ماه می 2019 انجام شد، نسبتا ناموفق بود. بلافاصله پس از IPO ارزش سهام این شرکت 11درصد افت کرد که در تاریخ آمریکا بی‌سابقه است. علاوه‌ بر آن، برخی از تحلیلگران معتقدند با استعفای مدیرعامل سابق اوبر، تراویس کلنیک،‌ قلب و روح سازمان از بین رفته است.

به دنبال IPO ناموفق، خسروشاهی به سرعت شروع به تغییر در نحوه مدیریت شرکت کرد تا بتواند مدیریت عملیاتی و تصمیم‌گیری را بهتر در دست بگیرد. درنتیجه جایگاه‌های مدیریت ارشد عملیاتی (COO) و مدیریت ارشد بازاریابی (CMO) مورد بازنگری قرار گرفتند.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *