استارتاپ انتخاب سردبیر

 سقوط یک‌شبه یک امپراتوری

بررسی دلایل رشد سریع و شکست استارتاپ وی‌ورک

آدام نیومن بنیانگذار استارتاپ وی‌ورک

«چطور یک کسب‌وکار می‌تواند طی مدت زمانی کوتاه به ارزش 47‌میلیارد دلار برسد و بعد با سرعت زیادی سقوط کند؟» این یک خط، داستان کوتاه اما تکان‌دهنده استارتاپ wework و بنیانگذار آن آدام نیومن و نقش آن در شکست استارتاپ وی‌ورک را روایت می‌کند؛ استارتاپی که رشد صاعقه‌وار داشت و آوازه‌اش در جهان پیچیده بود. بنیانگذار مغرور، خوش‌پوش، رویاپرداز و البته با قدرت سخنوری شگفت‌انگیز وی‌ورک امارتی راه‌اندازی کرده بود که خود را پادشاه بلامنازع آن می‌دید.

آدام نیومن، با رگ‌وریشه‌ای خاورمیانه‌ای به آمریکا رفت تا کسب‌وکاری را راه‌اندازی کند که با همه فرازونشیب‌هایی که پشت سر گذاشته‌، هنوز هم یکی از شرکت‌های ارزشمند جهان است و هنوز یک یونیکورن است. سال‌2019 تا 47میلیارد دلار ارزش‌گذاری شد و در ماه می سال‌2022 ارزش این شرکت به 4.47میلیارد دلار رسیده است. چه شد؟ چرا داستان وی‌ورک آن‌طور که باید کار نکرد؟ آدام نیومن به‌عنوان یک بنیانگذار بلندپرواز در رشد و شهرت و البته شکست‌ استارتاپ وی‌ورک چه نقشی دارد؟ نقش سافت بانک به عنوان سرمایه‌گذاری که تا 30درصد از سهام وی‌ورک را در اختیار گرفت، در شکست استارتاپ وی‌ورک چه بود؟

ما در گزارشی که برای این شماره از «شنبه» آماده کرده‌ایم، به WEWORK می‌پردازیم؛ از نقطه شروعش، دوران اوجش، شکست استارتاپ وی‌ورک، شخصیت بنیانگذارش، تصمیم‌گیری‌هایی که وی‌ورک را از شکست کامل نجات داد و شرایطی که امروز دارد. در این میان، نیم‌‌نگاهی هم به مینی‌سریال Wecrashed داشته‌ایم و اتفاقات این کسب‌وکار را در نمایی سینمایی هم تماشا کرده‌ایم.

شروع کار با جذب سرمایه‌ای نزدیک به 4میلیون دلار

تولد استارتاپ وی‌ورک به‌عنوان یک فضای کار اشتراکی به سال ۲۰۰۸ و تاسیس گرین‌دسک توسط آدام نیومن و میگل مک‌کلوی برمی‌گردد. گرین‌دسک با فراهم‌آوردن فضاهای کاری دوستدار طبیعت، مسیر ایجاد وی‌ورک را به مرور و پس از 2سال هموار کرد.

این دو کارآفرین با دانشی که از اداره‌ گرین‌دسک به‌دست آورده بودند، دریافتند که آنچه که توجه کاربران را جلب کرده، محیط اجتماعی و زنجیره‌ روابطی است که این محیط برای‌شان فراهم می‌کند و بنابراین پس از فروش گرین‌ورک، وی‌ورک را بر چنین اصلی پایه‌گذاری کردند. نیومن و مک‌کلوی بر این باور بودند که با عملی‌کردن این ایده می‌توانند محیطی پرشور، خوشایند و الهام‌بخش را جهت افزایش بهره‌وری هرچه تمام‌تر ایجاد کنند.

وی‌ورک کار خود را در سال‌۲۰۱۰ در ساختمانی اجاره‌ای در منطقه‌ جنوبی هیوستون شهر نیویورک آغاز کرد و با جذب سرمایه‌ در راند اول از کمپانی‌هایی نظیر Fidelity و Benchmark Capital کارش را شروع کرد. در این راند مقدار سرمایه‌ جذب شده معادل 3/6 میلیون دلار بود.

جادوی وی‌ورک و دلایل رشد پرسرعت آن

تشخیص و شناسایی تغییرات محیطی، توانایی تحلیل و ثبت این تغییرات و در نهایت درک و برنامه‌ریزی با استفاده از داده‌های به‌دست آمده، عواملی هستند که در پیشرفت و رشد یک کسب‌وکار تاثیر خیلی زیادی دارند. نیومن و مک‌کلوی در زمان و مکان درست و همین‌طور با داشتن شناخت  اولیه از بازار مخاطبان خود اقدام به فروش گرین‌دسک کردند.

آدام نیومن از هوش بالایی برخوردار بود. هنوز هم رگه‌هایی از این هوش بالا را می‌توان در طرز نگاه‌کردن و حرکات دست و پایش مشاهده کرد. اما برای موفقیت صرفا داشتن هوش بالا برای شناسایی نیازها کافی نیست. موفقیت در گرو کنترل‌گری به‌موقع، تشخیص درست ریسک‌ها و اقدام به‌موقع برای کم‌کردن‌شان است.

نیومن فرصت‌ها را به‌خوبی می‌دید اما تهدیدها را یا نمی‌دید یا غرور بی‌اندازه‌اش اجازه دید‌ن‌شان را به او نمی‌داد. او به‌خوبی از موقعیتی که رکود اقتصادی آن برهه زمانی، خالی‌شدن ساختمان‌ها و دفاتر به‌ دلیل ورشکستگی و تعطیلی کسب‌وکار‌ها، تقاضای بالا برای فضاهای کاری اشتراکی و تمایل بیشتر سرمایه‌گذاران به تامین مالی شرکت‌ها و استارتاپ‌هایی مانند وی‌ورک ایجاد کرده بود، استفاده کرد. ایده راه‌اندازی فضای کار اشتراکی هم یک ایده ناب بود اما آدام رفته رفته با جاه‌طلبی‌، غرور و اتکای بیش از اندازه به ضریب هوشی‌اش، به همه چیز گند زد؛ درحالی‌که بستر کاملا مناسبی برای رشد این کمپانی فراهم شده بود و رشدی غیرقابل باور و سریع برای این شرکت نوپا در کمترین زمان به دست آمده بود.

وی‌ورک از کسب‌وکارهای سنتی مانند IWG که در انگلیس کار می‌کردند، ارزش به‌مراتب بیشتری به دست آورده بود. آنچه که وی‌ورک را نسبت به رقیبی مانند IWG متمایز می‌کرد داشتن یک مدیرعامل توانمند، پرجذبه، دارای قدرت متقاعدکنندگی بالا و با درک درست از روش‌های افزایش سود و نیز قدرت سخنوری بود. علاوه بر آن، وی‌ورک به واسطه‌ شرایط مناسبی که در آن متولد شده بود، توانست در مدت زمانی بسیار کوتاه به رشد و سود کلانی دست یابد.

از دیگر دلایل موفقیت وی‌ورک در مقایسه با IWG، حضور SoftBank و خوش‌بینی غیرمعقول آنها نسبت به سوددهی و درآمدزایی وی‌ورک در مدت زمان کوتاه بود. به نظر می‌رسید که جادوی وی‌ورک نه‌تنها خود کارکنان آن بلکه دیگر افراد و سرمایه‌گذاران را هم استحاله کرده و کسی درست نمی‌تواند حقیقت واضح و روشنی را که در برابر آنها وجود دارد، ببیند. این موضوع حباب ارزش‌گذاری وی‌ورک را بزرگ و بزرگ‌تر کرد تا هرچه زودتر به لحظه فروپاشی برسد.

مبلغ و میزان سرمایه‌ اولیه‌ نیومن و مک‌کلوی به‌طور دقیق مشخص نیست اما با توجه به این موضوع که جول شرایبر ۳۳درصد سهام کمپانی نوپای آنان را در سال‌۲۰۱۰ به قیمت ۱۵میلیون دلار خریداری کرد، می‌توان تخمین زد که کل سرمایه‌ اولیه وی‌ورک در سال‌۲۰۱۰ معادل ۴۵ تا ۵۰ میلیون دلار بوده است.

وی‌ورک در دوران اوج خود و جذب بیشترین مقدار سرمایه، عموما از SoftBank، از ارزشی بالغ بر ۴۷میلیارد دلار برخوردار شد. هرچند که این مبلغ و ارزش‌گذاری اشتباه از عوامل اصلی شکست استارتاپ وی‌ورک محسوب می‌شود. زمانی که یک کمپانی قصد IPO شدن را دارد، خواه ناخواه قبل یا بعد از این پروسه‌ ارزش آن پایین آمده و دیگر نمی‌توان ارزشی فراتر از ارقام واقعی و پایین به آن نسبت داد. هنگام مواجهه وی‌ورک با این چالش، SoftBank که از پایین آمدن ارزش این استارتاپ ناراضی بود، دست از حمایت خود برداشت و به طبع آن، سایر سرمایه‌گذاران نیز دلسرد شدند و روند نزولی کمپانی تشدید شد.

دلایل شکست استارتاپ وی‌ورک

۱- جاه‌طلبی بیش از حد و به دور از منطق و ورود به حوزه‌هایی که ارتباطی با ایده‌ اصلی استارتاپ نداشتند.

۲- اصرار بر عرضه اولیه‌ سهام علی‌‌رغم عدم آمادگی لازم و نیز ارزش سهامی که ارزش واقعی آن کمتر از مبلغ اعلام‌شده در زمان اقدام برای IPO شدن بود.

۳- اشتباهات متعدد نیومن و نیز رفتارهای ناهنجار او، نظیر جابه‌جایی ماری‌جوانا با جت شخصی از مرز، که موجب بدنامی وی‌ورک شد.

۴- عدم کارآمدی و سوددهی مدل کسب درآمد شرکت wework

۵- برملا شدن ضررهای مالی مکرر بعد از شکست پروژه‌ IPO شدن

۶- بی‌اعتبار شدن کمپانی در نتیجه‌ اتهام نیومن به تبانی و تلاش در جهت سمت و سو دادن معاملات به نفع خود و همین‌طور اخراج بی‌دلیل و غیرمنطقی پرسنل توسط همسر او

۷- عدم واقع‌بینی و خوش‌بینی بیش از حد نسبت به میزان تقاضا برای خدمات‌ وی‌ورک

درس‌های یک شکست غیرمنتظره استارتاپ وی‌ورک

پیشرفت، رشد و شکست تمامی استارتاپ‌ها همگی آموزه‌هایی به همراه دارند که می‌توانند به سایر ایده‌پردازان و صاحبان سرمایه در جهت بهبود عملکرد خود و هدایت در مسیر درست کمک کنند. وی‌ورک نیز از این قاعده مستثنی نیست و می‌توان از آن درس‌هایی برای بهبود کسب‌وکارهای دیگر آموخت.

۱- قرار گرفتن سکان در دستان تنها یک فرد و اتخاذ تصمیم‌های اساسی توسط او به‌تنهایی می‌تواند وضعیت کمپانی‌ها را به خطر بیندازد. وی‌ورک و نیومن نمونه‌ای تمام‌عیار از این معضل هستند. بدنامی نیومن، اتخاذ تصمیم‌های نابخردانه و خود‌رأیی او که به کمپانی ضربه وارد می‌کردند، از این قبیل آسیب‌ها محسوب می‌شوند.

۲- واقع‌بینی برای هدایت و پرورش استارتاپ الزامی است و نباید از چارچوب عقلانی خارج شد و اهداف جاه‌طلبانه‌ غیرمعقول تعریف کرد.

۳- صداقت و شفافیت در انجام امور از کلیدهای بقای کمپانی‌ها و ادامه‌ فعالیت‌ آنهاست و سوء‌استفاده از موقعیت‌ها، از جمله موقعیت CEO در یک استارتاپ، می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به آینده یک کسب‌وکار وارد کنند.

۴- خوش‌بینی بیش از حد نسبت به تقاضا و درخواست کالا یا خدمات توسط مشتریان می‌تواند کمپانی را متحمل ضرر کند. وی‌ورک با داشتن پیش‌فرض ادامه‌ سرویس‌دهی به مشتریان، قراردادهای بلندمدت را با صاحبان املاک بست اما تقاضای مشتری کمتر از حد پیش‌بینی شده توسط کمپانی بود. بنا بر این فرضیات، یکی از دلایل شکست استارتاپ وی‌ورک عدم اتکای استارتاپ به آمار واقعی و دست کشیدن از مطالعه بازار به کمپانی ضربه‌های جبران‌ناپذیری وارد کرد.

آمار و ارقام فریبنده

افراد خبره‌تر همواره به چندین و چند دلیل به سرمایه‌گذاران و ایده‌پردازان توصیه می‌کنند که صرفا با مطالعه‌ آمار و ارقام ارائه‌شده توسط یک استارتاپ و امید بستن به آن کار خود را پیش نبرند. زمانی که صحبت از استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا در میان است، نیاز داریم که به حقایق دیگری علاوه بر آمار ارائه‌شده توسط یک شرکت تکیه کنیم. تعدادی از دلایل که علت لزوم اعتماد کامل نداشتن به آمارها را توجیه و بررسی می‌کنند، در ادامه مشاهده می‌کنید:

۱- یک شرکت یا استارتاپ ممکن است جهت حفظ سرمایه‌ و سرمایه‌گذار، آمار و ارقامی را ارائه کند که با اعداد حقیقی اختلاف داشته باشند؛ یا اینکه صرفا اطلاعات ناقصی را جهت مثبت نشان دادن عملکرد کسب‌وکار خود ارائه دهند. در واقع حتی می‌توان گفت که این موضوع، داستان بسیار رایجی در میان کسب‌وکارهای نوپا‌ست و مشابه آن را در داستان‌های موفقیت و شکست سریع برخی شرکت‌های دیگر هم شنیدیم. یک نمونه آن داستان الیزابت هلمز، بنیانگذار شرکت ترانوس است که امسال فیلمی هم با توجه به داستان این کسب‌وکار و با نام  The Dropout ساخته و روانه بازار شد.

۲- سرمایه‌گذار باید قبل از خرید سهامی که قیمت آن پایین است، تحقیقات لازم را به عمل بیاورد، چرا‌که ممکن است شرکتی که در آن سهام به قیمتی مناسب به فروش می‌رسد با مشکلات و چالش‌هایی جدی روبه‌رو باشد؛‌ یا حتی بدتر از آن، در آینده نزدیک یا دور ضررهای هنگفت بدهد.

۳- خریدار سهام باید دانش لازم جهت تشخیص وضعیت یک استارتاپ در آینده‌ دور را داشته باشد و فقط به اطلاعات و آمار و ارقام ارائه‌شده توسط یک کسب‌وکار در زمان حاضر تکیه و اکتفا نکند. علت این موضوع این نکته است که ممکن است کسب‌وکار در دوره‌ شکوفایی خود، در حال‌ سوددهی باشد؛ اما همان‌طور که همگی به خوبی می‌دانیم این موضوع به‌تنهایی به معنای آینده‌ای تضمین‌شده برای یک کسب‌وکار نیست. به همین دلیل است که  سرمایه‌گذار یا خریدار سهام باید بتوانند تا حدی اوضاع آینده یک شرکت را پیش‌بینی کنند.

مطلب پیشنهادی: ارزش‌گذاری وی‌ورک

وی‌ورک محکوم به زوال است؟

شکست استارتاپ وی‌ورک:

پس از خروج نیومن از وی‌ورک و تمام مشکلاتی که در سال‌۲۰۱۹ برای این استارتاپ پیش آمد، این استارتاپ تمام تلاش خود را برای رستگاری و بازیافتن اعتماد از دست رفته‌ سرمایه‌گذاران به کار گرفته است. پس از این فراز و نشیب‌ها بود که مدیرعامل جدیدی با تخصص در آن حوزه، روی کار آمد و سکان هدایت این کشتی به گِل‌نشسته را در دست گرفت. پس از این تغییرات بود که یک طرح کسب‌وکار ۵ ساله‌ برای وی‌ورک تعریف شد. تمرکز این طرح کسب‌وکار‌ روی جلب اعتماد عموم مردم و سرمایه‌گذاران بود. در این روند، تلاش برای افزایش ارزش وی‌ورک هم در رأس اولویت‌ها قرار گرفت.

به‌رغم تمام مشکلات پیش‌آمده و چالش‌های موجود، وی‌ورک با نهایت توان خود سعی در بازگشت قدرتمند به بازار و از‌سرگیری رشد و پیشرفت خود دارد. شروع و عملکرد فعلی وی‌ورک، نشانگر جدیت و تمرکز این شرکت برای بازگشتی قدرتمندانه است.

البته انگار همیشه یک شانس بزرگ، در گوشه‌ای کمین کرده تا به‌موقع و سر فرصت مناسب، خود را به وی‌ورک نشان بدهد. پاندمی کرونا  با همه نکبت‌باری خود و اوضاع وخیمی که برای مردم جهان ایجاد کرد، پرنده خوش‌شانسی وی‌ورک بوده است. کما اینکه با شروع این پاندمی و افزایش دوران قرنطینه، نیاز روانی به  فضاهای کاری مشترک و محیط‌های اجتماعی در افراد بیشتر احساس شد. از این نظر دوباره وی‌ورک با خوش‌شانسی بادآورده‌ای که شرایط محیطی، اقتصادی و سیاسی برایش فراهم آورده بود، مواجه شد. در نتیجه این شرایط و با بهره‌گیری از آن، تا کنون وی‌ورک توانسته است در مسیر بازیابی اعتبار و بهبود وضعیت خود پیشروی کند و به موفقیت‌هایی برسد.

ادامه فعالیت وی‌ورک بعد از داستان جدایی نیومن و همه آنچه که این استارتاپ از سر گذراند برخلاف داستان ترانوس، به یک نکته مهم ربط داشت؛ این واقعیت که ایده اولیه  وی‌ورک، ایده‌ خوب و مناسبی بود. در واقع آدام نیومن برخلاف الیزابت هولمز اقدام به فروش چیزی نکرده بود که اساسا وجود ندارد. به همین دلیل پس از جدایی او از این شرکت، وی‌ورک توانست، زندگی را از سر بگیرد و همچنان زنده بماند.

ارجحیت منافع شخصی بر منافع کمپانی و سهامداران

هنگامی که کمپانی نام خود را از وی‌ورک به «کمپانی وی» تغییر داد، نیومن برای دادن مجوز استفاده از trademark کلمه‌ «ما» به کمپانی، مبلغی بالغ بر ۵.۹ میلیون دلار دریافت کرد. یعنی نیومن یک کلمه را به مبلغ بیش از 5 میلیون دلار به کمپانی خودش فروخت!

هرچند که نیومن جهت جلوگیری از بدنام‌تر شدن خود این مبلغ را بعدا به کمپانی بازگرداند، اما در نهایت این داستان یک گواهی است که به‌خوبی نشان‌ می‌دهد، اولویت نیومن خود او‌ست و نه کمپانی و نه دیگر کارمندان. او منافع شخصی‌اش را به منافع کمپانی و منافع سرمایه‌گذاران ترجیح می‌داد.

این موضوع در اصرار نیومن بر سرمایه‌گذاری در پروژه‌های پراکنده و بی‌ربط و صرف هزینه برای آنان هم مشخص است. در واقع او نه‌تنها منافع شخصی بلکه علائق شخصی خود را در اولویت قرار داده بود. در سال‌۲۰۱۹ که نیومن به رأی اکثریت سهامداران از سمت مدیرعامل ارشد سازمان کنار گذاشته شد، مبلغی بالغ بر ۱۸۵‌میلیون دلار دریافت کرد. علاوه بر آن، حق فروش سهامش را به دست آورد و آن را به مبلغ یک میلیارد دلار لیکویید کرد. ماجرای دیگری که بر دیدگاه عموم مردم نسبت به نیومن موثر بود، اتهام او به تبانی در معاملات شرکتی و عملکردش در راستای کسب سود شخصی بود که همگی ضربات جبران‌ناپذیر به برند وی‌ورک و آینده این کسب‌وکار وارد کردند و باعث شکست استارتاپ وی‌ورک شدند.

تعدادی از سرمایه‌گذاران وی‌ورک

عدم تمرکز و پراکندگی سرمایه‌گذاری‌های وی‌ورک

رسیدن به شرایط پایدار برای یک کسب‌وکار و به اصطلاح استیبل‌شدن وضعیت کلی یک شرکت، درآمدزا‌بودن و عدم نیاز به جذب سرمایه‌های کلان دیگر، می‌تواند دلیلی باشد بر اقدام به سرمایه‌گذاری روی کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ و بزرگ‌کردن سبد سرمایه‌گذاری.

در مورد وی‌ورک این اتفاق هنوز نیفتاده بود و به شرایط پایدار نرسیده بود و هنوز استارتاپی بود که برای رشدش نیاز به جذب سرمایه داشت اما علاقه‌ زیاد آدام نیومن به موج‌سواری، جاه‌طلبی بی‌حد و اندازه او و اصرارش بر افزایش دامنه‌ فعالیت‌های وی‌ورک، این استارتاپ را وادار به سرمایه‌گذاری میلیون‌‌دلاری در استارتاپی کرد که کارش ایجاد موج مصنوعی بود. این استارتاپ و فعالیت آن مشابه پارک‌های آبی و تکنولوژی استفاده شده در آن‌ها بود و سرمایه‌گذاری در آن برای وی‌ورک یک شکست تجاری محسوب می‌شد؛ چرا‌که به‌‌رغم پیگیری چند‌ساله و صرف بیش از ۱۳میلیون دلار سرمایه، این پارک هیچ‌وقت به بهره‌برداری کامل نرسید. در واقع این پارک پس از چندین و چند تلاش نافرجام برای بازگشایی و بسته‌شدن‌های متعدد و مشکلاتی که به دلیل مشکلات عملکردی فراوانش با آنها دست و پنجه نرم می‌کرد، در نهایت با شکست روبه‌رو شد.

از دیگر تلاش‌های وی‌ورک که سرانجامی مثبت نداشت، پروژه‌ WeLive بود. این پروژه‌ با هدف ایجاد تغییرات عظیم در آپارتمان‌های مسکونی و سبک زندگی شروع شد و برنامه‌ اولیه‌ آن ساخت ۳۴ مکان مختلف تا سال ۲۰۱۷ بود؛ اما تا سال‌۲۰۲۱، یعنی زمانی که WeLive راه خود را از وی‌ورک جدا کرد، فقط ۲ مکان ساخته شد.

سرمایه‌گذاری نامربوط دیگر وی‌ورک پروژه‌ WeGrow بود. WeGrow مدرسه‌ای پیش‌دبستانی بود که هدف آن ایجاد فضایی بهینه و متفاوت برای یادگیری، پرورش استعدادهای کودکان و آموزش تمام و کمال آنها بود. این پروژه هم متوقف شد و تنها شعبه‌ آن، رسما بسته شدن خود را در سال‌۲۰۱۹ اعلام کرد. سال بعد ربکا نیومن، همسر آدام، حق امتیاز مدرسه را از وی‌ورک خریداری کرد، هرچند که امتیاز استفاده از نام WeGrow را خریداری نکرد و نام آن را تغییر داد.

پروژه‌های فراوان دیگری هم در کارنامه‌ وی‌ورک وجود دارند که هر کدام به شیوه‌های‌ مختلف با شکست مواجه شدند. این شکست‌ها بی‌شک در قرار‌گرفتن وی‌ورک در سراشیبی سقوط نهایی کمپانی موثر بودند. در واقع، این سرمایه‌گذاری‌های غیرواقع‌گرایانه بودند که بخش بزرگی از سرمایه این شرکت را که می‌توانست صرف رشد ایده اصلی شود، هدر دادند.

البته اکنون این موضوع دور از ذهن نیست که سرمایه‌گذاری در حوزه‌های بی‌ارتباط با هسته‌ اصلی و همین‌طور عدم مدیریت کارآمد این پروژه‌ها، محکوم به فناست و سودی از آن حاصل نخواهد شد؛ اما بلندپروازی بی‌حد و حصر نیومن موجب شد که حتی از قواعد اصلی دنیای کسب‌وکار هم پیروی نکند. علاوه بر این موضوع، موفقیت پروژه وی‌ورک در شکل‌گیری و تحکیم غرور بی‌حد و حصر او بی‌تاثیر نبود. به نظر می‌رسید که جادوی وی‌ورک و رشد آن نه‌تنها دیگران بلکه خود آدام نیومن را هم تحت تاثیر قرار داده و مسخ کرده بود.

1 گیت، وی‌ورک را به زیر کشید

«چرا صورت‌های مالی وی‌ورک به موقع بررسی نشد؟» این مهم‌ترین و اساسی‌ترین سوالی است که اگر به‌موقع در موردش اقدام می‌شد و پاسخ شفافی به آن می‌دادند، شاید الان داشتیم در مورد یکی از ارزشمندترین استارتاپ‌های دنیا می‌نوشتیم، نه اینکه از داستان سقوطش بگوییم. وی‌ورک به‌موقع و به صورت درست، بررسی نشد و همگان مدحوش ظاهر فریبای آن شده بودند.

اما هنگامی که وی‌ورک تقاضای IPO شدن خود را ارائه می‌کرد، مشکلاتی که با آن روبه‌رو بود، همگی در سند S-1 آن موجود بود. بله، وی‌ورک گرفتار S-1 گیت شد. این سند حاوی اطلاعات کامل شرکتی است که درخواست IPO شدن داده و قصد فروش سهامش به عموم را دارد. افراد‌ زیادی این سند را مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند که ایرادات زیادی در رابطه با عملکرد این شرکت وجود دارد. از جمله این ایراد‌ات، عدم سوددهی و نبود نشانه‌های تضمینی برای ادامه سوددهی این شرکت بود. علاوه بر آن، با وجود اینکه ارزش سهام شرکت بالا رفته بود، اما در کنار آن مقدار ضررهای مالی آن نیز بسیار بالا بود. مطالعه‌نکردن سندها و عدم پیگیری جدی صورت‌حساب‌ها کار را به این نقطه رسانده بود و مستقیما در پروسه‌ IPO شدن شرکت اختلالات شدیدی ایجاد می‌کرد.

نمودار راندهای جذب سرمایه وی‌ورک

مجموع سرمایه‌ جذب‌شده در عمر ۱۲‌ساله‌ استارتاپ وی‌ورک

طی ۲۱ راند جذب سرمایه در طول ۱۲‌سال (از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱) استارتاپ وی‌ورک موفق به جذب مبلغ ۲۱.۶ میلیارد دلار شده است. آخرین دریافت مالی شرکت در سال ۲۰۲۱ بوده و در مجموع ۲۴ سرمایه‌گذار تاکنون داشته است. سرمایه‌گذار اصلی وی‌ورک SoftBank است و مجموع سرمایه‌ای که به این شرکت تزریق کرده بیش از ۱۷‌میلیارد دلار است.

آدام نیومن، استاد زبردست رویافروشی

در مورد وی‌ورک آنچه زیاد است، پرسش‌های متعدد است؛ مثلا چرا کسی تا زمان مطرح شدن درخواست IPO توسط وی‌ورک، صورت‌های مالی این استارتاپ را بررسی نکرده بود؟ چطور سرمایه‌گذاران، کارمندان و دیگر بازیگران اقتصادی تا زمان مطرح شدن درخواست IPO متوجه نشده بودند که به نظر ایراداتی در صورت‌های مالی وی‌ورک وجود دارد؟ از همه مهم‌تر اینکه چطور نیومن توانسته بود قصه ارزش وی‌ورک را به افراد زیادی بفروشد و حباب موفقیت وی‌ورک را بزرگ و بزرگ‌تر جلوه دهد؟ البته همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد این بار اول نیست که شاهد فروش داستان و موفقیت بی‌نظیر یک ایده در دنیای استارتاپی هستیم و به نظر می‌رسد که در این مورد هم مانند موارد قبلی جادوی جذابیت و قدرت متقاعدکنندگی بنیانگذار استارتاپ در کنار جذابیت ایده توانسته‌ بود عده زیادی را تحت تاثیر قرار دهد که به موقع متوجه ایرادات کار نشوند.

بی‌شک آدام نیومن در شکست استارتاپ وی‌ورک نقش زیاد و بسیار پررنگی داشت و نمی‌توان او را در این راه بی‌تاثیر دانست؛ درواقع، او و شخصیتش از عوامل موثر در شکل‌گیری این شکست هستند. با وجود این، موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که نمی‌توان به‌راحتی تمامی مشکلات را به گردن آدام نیومن انداخت.

بلکه باید سرمایه‌گذاران، مدیران میانی و سایر تصمیم‌گیران شرکت را هم ملامت کرد که چرا به ارزیابی دقیق روند کاری این استارتاپ نپرداختند؟ چرا بر صورت‌های مالی نظارتی نداشتند؟ وقتی شعار کسب‌وکارهای مدرن بر تصمیم‌گیری گروهی و اهمیت داشتن کار تیمی استوار است، چرا تا این اندازه به خودخواهی‌ها و یک‌دندگی‌ها و تصمیم‌گیری‌های شخصی آدام نیومن تن دادند؟

البته آنها اقداماتی داشتند اما مثل نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود. شاید مهم‌ترینش برکناری نیومن بود که به نظر می‌رسد تصمیم شجاعانه و درستی بود. درواقع آنها عامل مشکل‌زا را حذف کردند. با برکنار کردن نیومن و روی کار آمدن مدیرعامل اجرایی جدید، طرح کسب‌وکار جدیدی تعریف شد. در این شرایط سیاست‌های کلان شرکت تغییر کرد و ارزش‌گذاری آن دقیق و به طور صحیح انجام شد. آنها جلوی حوادث بیشتر را گرفتند و رویافروشی را متوقف کردند.

شاید در مواردی  با اعمال تغییرات جدی و اصلاح مشکلات کلان، بتوان یک کسب‌وکار را بدون اخراج مدیرعامل به مسیر درست بازگرداند، اما در مورد نمونه خاص وی‌ورک به نظر نمی‌رسید بتوان این شرکت را با نگه داشتن آدام نیومن نجات داد. آدام نیومن با رفتارهای ناهنجار خود به همه مشکلات دامن می‌زد و اینها جدا از مشکلاتی بود که خود او ایجاد کرده بود و به دلیل ناهنجاری‌های شخصیتی‌اش، دامن وی‌ورک را هم گرفته بود. او در سلطنت بر وی‌ورک یکه‌تازی می‌کرد و تقریبا تمام تصمیمات اصلی و اساسی را به‌تنهایی می‌گرفت. شخصیت یک‌دنده و انتقادناپذیر او به مرور زمان، افراطی‌تر هم شده بود.

عموما در شرایط نامناسب برای یک کسب‌وکار گزینه تعویض مدیرعامل به عنوان یک نیاز مطرح می‌شود؛ اما این اتفاق تنها در شرایطی رخ می‌دهد که فرد مدیرعامل همکاری لازم را با شرکت و سایر سهامداران داشته باشد. در چنین شرایطی است که این امکان وجود دارد تا بتوان مانع برکناری مدیرعامل شد و با همکاری هیات مدیره اصلاحات لازم را انجام داد.

عکس استارتاپ وی‌ورک

آدام نیومن(Adam Neumann) کیست؟

مناسب‌ترین واژه‌ها برای توصیف شخصیت آدام نیومن «مصر» و «سمج» هستند. او به شکلی خستگی‌ناپذیر در جهت رسیدن به اهداف و آرزوهایش تلاش می‌کرد. یکی از ویژگی‌های اصلی او در نظر نگرفتن حدود و نپذیرفتن پاسخ منفی بود. هرچند که این ویژگی گاهی در جهت منفی عمل کرده و کارش را دشوارتر می‌ساخت؛ حتی می‌توان شکست پروژه بزرگ استارتاپ وی‌ورک را هم به نوعی نتیجه همین بلندپروازی‌ها دانست.

نیومن با شخصیت کاریزماتیک و جذابی که داشت، توانست برای مدتی طولانی یک استارتاپ فعال در حوزه‌ املاک را به عنوان استارتاپی در حوزه‌ تکنولوژی معرفی کند و ارزش مالی آن را چندین برابر آنچه که واقعا هست، نشان دهد. اعتماد‌به‌نفس او در عمل به وعده‌ها، حتی در مواقعی که به نظر می‌رسید راهی برای به انجام رساندن آنها وجود ندارد، برای اطرافیانش ستودنی بود و باعث پیش رفتن کارش می‌شد.

او در متقاعدسازی دیگران مهارتی باورنکردنی و ویژه داشت، به طوری که می‌توانست در کمترین زمان ممکن افراد را تحت تاثیر قرار دهد. این افراد شامل سرمایه‌گذارانی نظیر کمرون لاتنر از Benchmark Capital و همچنین مدیرعامل اجرایی SoftBank، ماساشی سان، هم می‌شود. سان طبق روال خود، شخصیت افراد را ملاک قضاوت خویش قرار می‌داد و به اعداد و ارقام بی‌توجه بود. او در برابر نیومن هم اینگونه قضاوت کرد و همین موضوع بود که باعث شد آدام نیومن بتواند از حمایت مالی این سرمایه‌دار قدرتمند بهره‌مند شود.

هرچند که بلند‌پروازی و سماجت در رسیدن به اهداف را می‌توان از ویژگی‌های مثبت آدام نیومن به شمار آورد اما همراه‌شدن این ویژگی‌ها با برخی از صفات ناهنجار دیگر که در شخصیت آدام نیومن وجود داشت، موجبات شکست خوردن او و شرکت بزرگ وی‌ورک را فراهم آوردند؛ ایرادهایی نظیر لجوج، یک‌دنده و انتقادناپذیر بودن، رفتارهای ناهنجار و مشکل‌ساز مانند مصرف الکل و ماری‌‌جوانا آن هم به صورت آشکار که رسوایی‌هایی فراوانی را برای نیومن و وی‌ورک به همراه داشت و سهیم‌نکردن افراد در تصمیم‌گیری‌های‌ اساسی در جهت پیشبرد شرکت، از دلایل اصلی بودند که او را برای افکار عمومی کم‌کم از شخصیتی دوست‌داشتنی و جذاب تبدیل به شخصیتی منفور کردند.

داستان معروف پیدا‌شدن ماری‌جوانا در جت شخصی، دادن قدرت اخراج کارمندان به همسرش و اخراج تعداد زیادی از افراد شرکت به دلیل داشتن انرژی منفی از نظر ربکا نیومن و ممنوع کردن مصرف گوشت در دفاتر وی‌ورک در حالی که آدام آشکارا در دفتر کارش به خوردن گوشت ادامه می‌داد، همگی روایت‌های جسته و گریخته‌ای هستند که محصول این ویژگی‌های شخصیت نیومن به حساب می‌آیند.

عدم رسیدگی به اعتراض کارمندان و حقوق کم آنها، ضررهای مالی واردشده به شرکت، تنها برای تامین مالی تفریح و خوشگذرانی نیومن و همسرش و دادن سمت مدیر ارشد برندینگ به همسرش یعنی ربکا نیومن، صرفا به دلیل علاقه‌ او به این شغل و نه داشتن تخصص و تجربه، نمونه‌های بارزی از بی‌توجهی و خودخواهی نیومن نسبت به شرکت و سایر سهامداران است.

به نظر می‌رسد که نیومن وی‌ورک را نه مانند یک کسب‌وکار بلکه مانند یک امپراتوری برای سلطنت خودش می‌دید. خودمختاری، انتقادناپذیری و عزل و نصب‌های بی‌قاعده او هم این موضوع را اثبات می‌کند. در نهایت مجموع چنین دلایلی بود که دیگر سهامداران را وادار به رأی دادن علیه او و برکناری‌اش از سمت مدیرعامل اجرایی کرد تا به این شکل داستان سلطنت نیومن در وی‌ورک پایان یابد.

نیومن با فروش سهام خود به قیمت یک میلیارد دلار و در کنار میلیون‌ها دلاری که از شرکت دریافت کرده بود، تقریبا به‌طور کامل خود را از وی‌ورک جدا کرد. در حال حاضر فقط ۱۰درصد از سهام عمومی این شرکت در اختیار نیومن قرار دارد. تنها وظیفه‌ او در حال حاضر در شرکت وی‌ورک دادن مشاوره‌ سالیانه به شرکت و دریافت مبلغی بابت حق مشاوره است. پس از جدایی از وی‌ورک، نیومن از دارایی خود برای سرمایه‌گذاری در املاک استفاده کرد و کماکان در کنار همسرش ربکا و 5 فرزندشان زندگی می‌کند.

چرا IPO اهمیت دارد؟

IPO  (Initial Public Offering) به معنای عرضه‌ اولیه‌ سهام است که برای شرکت‌های کوچک‌تر امکان جذب سرمایه را فراهم می‌کند؛ به این ترتیب این شرکت‌ها می‌توانند کسب‌وکار خود را توسعه دهند و به اعتبار و سودآوری مطلوبی برسند. شرکت‌های نوپا زمانی که سهام خود را در بورس به عموم عرضه می‌کنند، دیگر استارتاپ نیستند و به شرکتی عمومی تبدیل می‌شوند.

براساس آمار و تحقیقات رسمی، حدود ۹۰درصد از IPO ها در بازار بورس، سودآور هستند؛ تا جایی که حتی گاهی شرکت‌های دولتی با چندین سال سابقه‌ فعالیت هم در IPO شرکت می‌کنند. با این ‌حال، در بازار نفسگیر و پرخطر بورس همه چیز به این سادگی نیست. در ادامه از معایب احتمالی IPO شدن نیز چند نمونه آورده شده است:

افشای اطلاعات محرمانه: هنگامی که شرکت‌تان عمومی می‌شود، اطلاعات مهم آن، مانند منابع مالی و رویکردهای کسب‌وکار، آزادانه در اختیار دولت و عموم مردم قرار می‌گیرد. از این گذشته، حسابرسی‌های دوره‌ای و گزارش‌های فصلی و سالانه هم باید انجام شود.

عدم داشتن سابقه‌ معاملات سهام: به‌عنوان یک شرکت‌ IPO هیچ داده‌ای از نحوه‌ معامله‌ سهام خود ندارید و به همین دلیل نمی‌توانید رفتار خریداران و سرمایه‌گذاران را بررسی و پیش‌بینی کنید.

هزینه‌های سنگین: برای عمومی‌کردن شرکت‌ به سرمایه‌ زیادی نیاز دارید. دست‌کم حدود یک سال یا بیشتر طول می‌کشد تا با داشتن وکیل، حسابدار و مشاور حرفه‌ای بتوانید برای IPO شدن آماده شوید. از این گذشته، عرضه‌ اولیه‌ سهام در زمان نامناسب می‌تواند به‌شدت برای رشد و ثبات مالی شرکت‌تان مضر باشد.

به حاشیه رفتن اهداف اصلی شرکت: عمومی‌کردن شرکت پروژه‌ای بزرگ است که به تلاش، زمان و هزینه‌ زیادی نیاز دارد. به همین دلیل باید هوشیارانه عمل کنید و از توسعه‌ بخش‌های مختلف شرکت غافل نشوید. اگر بیش از حد روی عمومی‌شدن شرکت‌ تمرکز کنید، ممکن است از رقبا عقب بمانید یا فرصت افزایش تعداد و تنوع محصولات خود را از دست بدهید.

چه مراحلی برای IPO شدن شرکت‌ها باید انجام شود؟

پیش از هر چیز، شرکت‌ها باید براساس قوانین سازمان بورس، اطلاعات و گزارش‌های مالی حسابرسی‌شده‌ خود را به این سازمان ارائه بدهند. نماد اختصاصی یک شرکت زمانی در تابلوی بورس قرار می‌گیرد که ناظران سازمان بورس این گزارش‌ها را تایید کنند. فراموش نکنید که برای ورود به بورس و عرضه‌ سهام باید در اساسنامه‌های شرکت تغییراتی ایجاد شود. تبدیل شرکت از سهامی خاص به سهامی عام یکی از مهم‌ترین تغییرات است.

لیست کشورهایی که وی‌‌ورک در حال حاضر در آنها فعالیت‌ دارد
آمریکا
آرژانتین
استرالیا
بلژیک
برزیل
کانادا
شیلی
کلمبیا
کاستاریکا
فرانسه
جمهوری چک
آلمان
هند
اندونزی
ایرلند
ایتالیا
ژاپن
مالزی
مکزیک
هلند
نروژ
پرو
فیلیپین
لهستان
روسیه
سنگاپور
آفریقای جنوبی
کره جنوبی
اسپانیا
سوئد
تایلند
امارات
انگلستان
پرتغال
ویتنام
چین

جدول آماری وی‌ورک

نام کمپانی WeWork (2010-2019)
The We Company (2019- Present)
بنیانگذاران Adam Neumann – Miguel McKelvey
دفتر مرکزی Manhattan, New York
فضای اولیه‌ SoHo District, Manhattan, New York
تعداد مراکز ۷۵۶ مرکز در ۳۸ کشور (در سال ۲۰۲۲)
تعداد کارمندان ۴۵۰ نفر (۲۰۱۰)
۶۰۰۰ نفر (۲۰۲۱)
متراژ فضای کار اشتراکی وی‌ورک در 38 کشور جهان تا سال 2021

بیش از 4 میلیون و 160هزار متر مربع

مهم‌ترین سرمایه‌گذار SoftBank
مجموع راندهای سرمایه‌گذاری ۲۱ راند (رقم ارائه شده در منابع مختلف، متفاوت است و یکپارچگی در تعداد راند موجود نیست)
امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *