منابع انسانی انتخاب سردبیر

نسل جدید و تغییر بازی بازار کار

چرا نسل هزاره و نسل زِد، پیشگامان موج «استعفای بزرگ» هستند؟

The new generation and changing the game of the labor market


با افزایش تعداد تیم‌های چند‌کارکردی و شرکت‌هایی که از دورکاری یا فریلنسری استقبال می‌کنند، تغییر شغل ساده‌تر از قبل شده است. این «از شاخه به شاخه‌ای پریدن» منجر به پدیده‌ «استعفای بزرگ» شده و آمار تغییر شغل در بین کارمندان شرکت‌های مختلف افزایش یافته است. وب‌سایت CareerBuilder در تحقیقات خود تفاوت میان نسل‌های X  و Y و Z و بیبی‌بومرها و تاثیر ویژگی‌های آنان در ثبات شغلی‌شان را تجزیه و تحلیل کرده است.

ویژگی‌های نسل‌های جمعیتی بیبی‌بومرها (Baby Boomers)

نسل انفجار زاد و ولد (در اصطلاح عامیانه: بومرها) که اشخاص متولد سال‌های‌1946 تا 1964 میلادی (1342-1324 خورشیدی) هستند، به‌طور میانگین 8سال و 3ماه یک شغل ثابت را دنبال می‌کنند. رویدادهای گوناگونی در زندگی این نسل تاثیر گذاشته است؛ از جمله این رویدادها می‌توانی به پایان‌یافتن جنگ‌های جهانی و درنتیجه افزایش حس خوش‌بینی و رفاه، سفر به ماه، جنبش حقوق مدنی و آرمان «زندگی رویایی آمریکایی» اشاره کرد. آنان تحت تاثیر این رویدادها، همین که زندگی راحت و شغلی با درآمد مناسب داشته باشند، علاقه‌ای به تغییر شغل نشان نمی‌دهند.

نسل ایکس یا Generation X

نسل X (متولدین سال‌های 1980-1965 میلادی / 1358-1343 خورشیدی) به‌طور میانگین 5.2‌سال در یک شغل باقی می‌مانند. برخی از رخدادهای فرهنگی موثر بر اخلاق حرفه‌ای نسل ایکس عبارتند از: برخورداری از بالاترین سطح تحصیلات نسبت به نسل‌های قبلی در آمریکا، فروریختن دیوار برلین، نمادپردازی آزادی و پیروزی، شکل‌گیری خانواده‌های دوشغله و بحران انرژی.

نسل ایکسی‌ها مستقل، خوش‌فکر و فردگرا هستند زیرا به‌دلیل شاغل‌شدن مادرانشان، از کودکی عادت کرده‌اند که خودشان از خود مراقبت کنند. آنها ارزش زیادی برای آزادی قائل‌اند اما احساس مسئولیت بیشتری دارند. به قوانین و رهبرانشان احترام می‌گذارند و مشاغلی را ترجیح می‌دهند که استقلال بیشتر و نظارت حداقلی داشته باشد. آنها حاضرند هرچقدر نیاز باشد روی کار خود زمان بگذارند.

از آنجایی که مردمان این نسل در دهه 80 میلادی شرایط اقتصادی سختی را گذرانده‌اند، بیشتر از نسل‌های جوان‌تر به شغل خود وفادارند اما کمتر از والدین نسل بومری خود احساس تعهد می‌کنند.

نسل هزاره (Generation Y یا Millennials)

نسل هزاره، متولدین بازه 1981 تا 1995 میلادی (1373-1359 خورشیدی) هستند. هزاره‌ای‌ها به‌طور میانگین 2‌سال و 9‌ماه در یک شغل باقی می‌مانند. 72‌میلیون نفر از مردم آمریکا نسل هزاره‌ای هستند و بیشترین جمعیت شاغل در این کشور را تشکیل می‌دهند. وقایع مهم و تاثیرگذاری که در طی رشد این نسل روی داد، عبارتند از: رکود بزرگ مالی از دسامبر 2007 تا ژوئن 2009 که تا سال‌ها قیمت‌ها و دستمزدها را تحت تاثیر قرار داد، پیشرفت فناوری، گسترش تروریسم و رشد نرخ طلاق.

در حال حاضر، هزاره‌ای‌ها بزرگ‌ترین نسل آمریکایی‌ها را تشکیل می‌دهند. آنها می‌گویند علاقه‌ای به کار بلندمدت در یک شرکت ثابت ندارند؛ بلکه می‌خواهند به‌طور پی‌در‌پی جایگاه‌های شغلی مختلفی را تجربه کنند.

آنها دوست دارند شنیده شوند، به کار گروهی مشهورند و آزادی را دوست دارند. درنتیجه نسل هزاره‌ای‌ها در حال تجدیدنظر در توازن بین کار و زندگی خود هستند. به‌خصوص پس از همه‌گیری و فرصتی که برای دورکاری به‌دست آورده‌اند. درحالی‌که مردم نسل هزاره در پی تصدی رهبری شرکت‌‌ها هستند، نسل زِدی‌ها تازه قدم به بازار کار گذاشته‌اند.

نسل Z چه کسانی هستند؟

نسل زِد متولدین سال‌های 1996 تا 2012 میلادی (1390-1374 خورشیدی) هستند. مردم این نسل حتی از نسل‌های پیشین خود هم کمتر در یک شغل باقی می‌مانند. میانگین ثبات شغلی یک نسل زدی 2 سال و 3ماه است. هرچند فقط 3ماه از نسل هزاره کمتر است اما باید توجه داشته باشیم که بسیاری از آنها هنوز فرصت نکرده‌اند که بیشتر از 3 سال در جایی مشغول به کار باشند. برخی از آنها تازه درحال ورود به بازار کارند.

بیشتر نسل Zی‌ها بعد از واقعه 11سپتامبر به‌دنیا آمده‌اند. آنها در دنیایی فوق‌متصل بزرگ شده‌اند که در آن تلفن همراه از رایانه مهم‌تر است و آنها را قادر ساخته تا در لحظه تصمیم بگیرند. به همین دلیل ثبات شغلی کوتاهی دارند. با این وجود، نسل Z در زمینه ریسک‌پذیری بسیار محتاط‌تر از نسل هزاره عمل می‌کنند.

این جوانان در پی رهبری تغییرات فرهنگی هستند. امروزه آنها را فرهنگ‌سازان جهان به شمار می‌آورند. برای همین است که شرکت‌ها مسائل فرهنگی را بیش از پیش جدی می‌گیرند. نسل Z تکلیف خود را می‌دانند و به‌دنبال شغل‌هایی معنی‌دار هستند. برای همین اگر حس کنند شغلشان با ارزش‌هایشان هم‌خوانی ندارد، از همان ابتدای مسیر، راه خود را از شرکت‌ها جدا می‌کنند. به‌طور مثال، سازمان‌های بسیاری در صنایع نفت و گاز، شاهد مهاجرت اعضای جوان‌تر تیم خود به صنایع دیگر هستند.

درک تفاوت‌ها و تعاملات میان نسل‌های مختلف، امروزه به یکی از مباحث داغ در روانشناسی اجتماعی، بازاریابی و فرهنگ عامه تبدیل شده است. هر نسل با مجموعه‌ای از ارزش‌ها، تجربیات تاریخی و فناوری‌های خاص خود تعریف می‌شود که این عوامل، نحوه نگرش آن‌ها به کار، زندگی و ارتباطات را شکل می‌دهد. دو نسل بیبی بومر و نسل زد، در دو انتهای طیف سنی قرار گرفته‌اند و تفاوت‌های فاحشی دارند که به ظهور مفاهیمی مانند “معنی بومر در نسل زد” منجر شده است. برای فهم این پویایی‌ها، ابتدا باید بدانیم که هر یک از این نسل‌ها چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی دارند.

 

نسل بیبی بومر چیست؟ (Baby Boomer Generation)

نسل بیبی بومر به افرادی اطلاق می‌شود که در دوران پساجنگ جهانی دوم (World War II) و در بازه زمانی ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ به دنیا آمده‌اند. نام این نسل از “رونق تولد” (Baby Boom) در این سال‌ها گرفته شده است؛ دوره‌ای که پس از بازگشت سربازان از جنگ، نرخ زاد و ولد به شدت افزایش یافت.

ویژگی‌های کلیدی نسل بومر:

  • تعداد و تأثیر: این نسل از لحاظ جمعیتی بسیار بزرگ بود و تاثیر عمیقی بر سیاست، فرهنگ و اقتصاد در دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ گذاشت.
  • سرمایه‌گذاری در ساختارها: آن‌ها دوران شکوفایی اقتصادی را تجربه کردند و در ساختاردهی نهادهای دولتی، سیستم‌های بازنشستگی و بازار مسکن نقش پررنگی داشتند.
  • ارزش‌های کاری: این نسل عموماً به وفاداری به شغل، سلسله مراتب سازمانی، کار سخت و پیشرفت آهسته و پیوسته اعتقاد داشتند.
  • رشد اقتصادی و خوش‌بینی: آن‌ها شاهد افزایش رفاه و رشد طبقه متوسط در کشورهای توسعه‌یافته بودند، که باعث شد عموماً نسل خوش‌بینی باشند.

 

نسل x چه کسانی هستند؟ (Generation X)

نسل X (که گاهی به آن “نسل میانی” نیز گفته می‌شود) به افرادی اطلاق می‌شود که تقریباً بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ متولد شده‌اند.

  • بین دو غول: این نسل بین نسل پرجمعیت بومر و نسل پرهیاهوی هزاره (Y) قرار گرفت.
  • ویژگی‌ها: آن‌ها اغلب به عنوان نسلی مستقل، عمل‌گرا و تا حدودی بدبین شناخته می‌شوند. این نسل شاهد افزایش نرخ طلاق و افزایش مادران شاغل بوده‌اند و اغلب به تنهایی بزرگ شدند (نسل “کلید آویزان به گردن”).
  • فناوری: آن‌ها اولین نسلی بودند که شاهد ظهور کامپیوترهای شخصی و اینترنت در دوران جوانی یا میانسالی خود بودند، اما زندگی‌شان ریشه در دوران آنالوگ دارد.

 

نسل زد و آلفا (Generation Z and Alpha)

نسل زد (Generation Z)

نسل زد (Gen Z) به افرادی گفته می‌شود که تقریباً بین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شده‌اند.

  • بومیان دیجیتال: این نسل کاملاً در فضای دیجیتال و با تلفن‌های هوشمند، رسانه‌های اجتماعی و اینترنت پرسرعت رشد کرده‌اند.
  • جهانی بودن: این نسل به دلیل دسترسی به اطلاعات جهانی، عموماً آگاه‌تر و نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی و زیست‌محیطی حساس‌تر هستند.
  • ارزش‌ها: آن‌ها به انعطاف‌پذیری، هویت فردی، کار معنادار و ارتباطات تصویری سریع اهمیت زیادی می‌دهند.

نسل آلفا (Generation Alpha)

نسل آلفا به کسانی گفته می‌شود که از اوایل دهه ۲۰۱۰ به بعد متولد شده‌اند. این‌ها فرزندان نسل هزاره (Y) هستند و اولین نسلی محسوب می‌شوند که کاملاً در قرن ۲۱ متولد شده‌اند. آن‌ها از همان ابتدا با تبلت‌ها و دستیاران صوتی در تعامل بوده‌اند و عمیق‌ترین وابستگی را به هوش مصنوعی و فناوری‌های نوظهور خواهند داشت.

 

معنی بومر در نسل زد (Ok Boomer)

عبارت “معنی بومر در نسل زد” از یک میم اینترنتی مشهور به نام “باشه بومر” (Ok Boomer) نشأت می‌گیرد که در اواخر دهه ۲۰۱۰ محبوبیت یافت.

این عبارت یک پاسخ مختصر و نادیده‌انگارانه بود که نسل زد (و تا حدودی نسل هزاره) برای رد کردن نظرات، ارزش‌ها یا اظهارات نسل‌های مسن‌تر (به ویژه نسل بومر) استفاده می‌کردند.

این عبارت و مفاهیم پشت آن، فراتر از یک شوخی است و به معنای موارد زیر است:

  • رد ساختارها: نشان‌دهنده عدم تمایل نسل جوان به پذیرش سلسله مراتب و ساختارهای اجتماعی-اقتصادی ایجاد شده توسط نسل بومر.
  • انتقاد اقتصادی: انتقاد از نسل بومر به خاطر شرایط اقتصادی کنونی (مانند افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن، بدهی‌های دانشجویی بالا و سخت‌تر شدن دستیابی به رفاهی که نسل بومر تجربه کرد).
  • شکاف فرهنگی و فناوری: نشان‌دهنده ناامیدی از نسلی که در فهم چالش‌های تغییرات اقلیمی، فناوری‌های نوین و فرهنگ دیجیتال ناتوان است.
  • خلاصه شدن جهان‌بینی: استفاده از این عبارت، تلاشی برای خلاصه کردن یک جهان‌بینی کامل و رد آن بدون نیاز به بحث و جدل طولانی است.

 

تحلیل چگالی نسل بومر (Boomer Generation Density Analysis)

نسل بومر به دلیل تعداد زیاد متولدین در طول سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴، دارای یک چگالی جمعیتی بالا است که در طول تاریخ ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی بی‌سابقه بوده است. افزایش چگالی نسل بومر پیامدهای گسترده‌ای داشته است:

۱. تأثیر بر سیستم بازنشستگی و مراقبت‌های بهداشتی:

  • با رسیدن این نسل به دوران بازنشستگی، فشار عظیمی بر صندوق‌های بازنشستگی و سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی وارد شده است. هزینه‌های نگهداری از جمعیت مسن و کاهش نسبت نیروی کار فعال به بازنشستگان، ساختارهای مالی دولت‌ها را به چالش کشیده است.

۲. تأثیر بر بازار کار و ترفیع شغلی:

  • چگالی بالای نسل بومر در سن کار، باعث اشغال شدن طولانی‌مدت پست‌های مدیریتی و اجرایی کلیدی شد. این پدیده، سرعت ترفیع و پیشرفت شغلی را برای نسل‌های بعدی (نسل X و هزاره) کند کرد و یکی از دلایل اصلی نارضایتی نسل جوان‌تر است.

۳. تأثیر بر سیاست و قدرت رأی:

  • به دلیل تعداد زیاد، رأی‌دهندگان نسل بومر همچنان یک نیروی سیاسی بسیار قدرتمند هستند. اولویت‌های سیاسی آن‌ها (مانند حفظ خدمات بازنشستگی و ثبات) اغلب بر تصمیم‌گیری‌های دولتی تأثیر می‌گذارد و گاهی اوقات با اولویت‌های نسل جوان در تضاد قرار می‌گیرد.

۴. تأثیر بر بازار مصرف و مسکن:

  • در دوران جوانی و میانسالی، تقاضای بالای این نسل برای مسکن، کالاها و خدمات، باعث رونق اقتصادی شد، اما در نهایت منجر به افزایش قیمت‌ها و انتقال ثروت بین‌نسلی شد؛ به طوری که نسل‌های بعدی برای دستیابی به همان سطح از مالکیت مسکن یا ثبات مالی با مشکلات بیشتری روبرو هستند.

به طور خلاصه، چگالی بالای نسل بومر نه تنها تاریخ گذشته، بلکه حال و آینده سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی را در کشورهای توسعه‌یافته تحت تاثیر قرار داده است و میراث اقتصادی آن‌ها، زمینه‌ساز درگیری‌های فرهنگی‌ای شده است که در اصطلاحاتی مانند معنی بومر در نسل زد خود را نشان می‌دهد.

میان نسل‌های X  و Y و Z و بیبی‌بومرها تفاوت وجود دارد و همچنان هم خواهد داشت. وقتی نیروی کار از نسل‌های مختلفی تشکیل شده باشد، سازمان‌ها باید این تفاوت‌ها را درک کنند و برای جذب هرکدام درپی روش ویژه‌ای باشند. هیچ راه‌حل همه‌جانبه‌ای وجود ندارد.

منبع:

1/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *