مارتین لوترکینگ میگوید:
“مرگ ما از روزی آغاز میشود که در برابر آنچه مهم است؛ سکوت میکنیم.”
گاهی این سکوت در مقابل مهمترین اشتباهات خودمان است. سکوت میکنیم، میمیریم، بی آنکه بدانیم سالهاست مردهایم. مردنی بی صدا و آرام که بوی تعفنش شاید هرگز به مشاممان نرسد. زنده مردههایی متحرک که اشتباهات را زندگی و تکرار میکنیم.
مگر میشود زندگی را که هرگز نیازمودهایم، بدون اشتباه سپری کرد؟ یا مسیر کسب و کارمان را بدون شکست و اشتباه پیش ببریم. شکست و اشتباه بخشی از زندگی است.
زمانی که اشتباهاتمان را تبدیل به تجربه و از آن درس میآموزیم و درس آموخته را به کار میبندیم که دیگر آن اشتباه را تکرار نکنیم و به خود نهیب میزنیم که «دوباره اشتباه قبلی را تکرار نکن» «باز هم داری گند میزنیها» … ما زندهایم، اما وقتی از شکست و اشتباهات درس نمییگیریم، تکرار میکنیم و با سکوتی ویرانگر سنگ لحد توجیه بر روی آن میگذاریم گام به گام به مرگ خود، کسب و کار و ویرانی آینده نزدیک میشویم.
سنگ بنای بسیاری از تصمیمهای درست و موفق بر روی تجربه اندوزی از اشتباهات استوار شده است اما عدهای به اشتباه میپندارند، با تلمبار کردن اشتباهات متوالی میتوانند به موفقیت برسند. «این شکست هم یک تجربه بود» «این شکست مجدد باز هم تجربه جدیدی بود»!
عدم درس آموزی از شکستهای پیشین و تکرار اشتباهات پیشین نه تنها تجربه اندوزی نیست توالی اشتباهات و خطاها نشان از بیماری دارد که باید درمان شود.
سکوت در مقابل خودمان و عدم اصلاح این رویه باعث شروع خودویرانگری دردناک است. ابتدا توجیهها و لاپوشانیهای فردی و درونی آغاز میشود، مدتی بعد نهادینه و تبدیل به یک فرهنگ درونی شده و از ما تراوش و به محیط بیرونی، روابط با دیگران، خانواده و کسب و کارمان سرایت میکند. لاپوشانی، دروغ گویی،پشت هم گویی، دستکاری سندها، ارائه گزارشهای مخدوش، دور زدن آدمها و… دهها راه فراری است برای اینکه سرپوش بگذاریم که گند زدیم.
حرف آخر:
اگر نمیتوانید بر سر کسی فریاد بزنید سر خودتان که میتوانید. گوش خودتان را بگیرید و تاب دهید، بنشانید و به «اوی» خودتان بگویید «از اول زندگی همش اشتباه کردی من سکوت کردم. گفتی دارم تجربه میکنم اما این توالی اشتباهات فاحش تجربه اندوزی نیست تکرار یک رویه غلط و اشتباهه باید شروع کنی به درمان خودت چون من نمیخوام بمیرم و دیگه سکوت نمیکنم.»
هر اشتباهی که توالی داشته باشد و به شکلهای متعدد در زندگی مان تکرار شود نشانی یک بیماری روحی و روانی است که باید آن را جدی بگیریم. ضمن درمان باید آن را تبدیل به یک چالش کرده و برای آن راه حلی خلاقانه پیدا کنیم تا این توالی جایی قطع شود، با کمک منتور یا به تنهایی.
در صورت عدم قطع توالی اشتباهات و سکوت در مقابل آن مرگ ما و کسب و کارمان آغاز خواهد شد.