سرمایه گذاری خطرپذیر (Venture Capital) شاخه ای از سرمایه گذاری خصوصی (Private Equity) و یکی از انواع تامین برای استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک با پتانسیل رشد زیاد در آینده است. از آن جا که سرمایه گذاری خطرپذیر برای فعالین استارتاپی بسیار آشنا است، تاریخچه پیدایش این نوع تامین مالی و چرایی پیدایش آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در ادامه این مقاله نگاهی خلاصه به تاریخچه سرمایهگذاری خطرپذیر خواهیم انداخت.
سهامداری، واژهای غریب در قرن نوزدهم
اگر شما یک کارآفرین در قرن 19 ام بودید، تنها یک راه برای تامین مالی داشتید و آن هم قرض گرفتن بود.(چرا؟)
در آن زمان دلایلی وجود داشت که افراد ترجیح می دادند به جای خریدن سهام یک شرکت، به آن شرکت وام دهند. اولین دلیل، نداشتن یک سیستم اطلاعاتی در دسترس بود. در واقع در قدیم شما نمی توانستید فعالیت های عملیاتی و مالی یک شرکت رو ردیابی کنید. بنابراین نمی توانستید متوجه شوید پولی که سرمایه گذاری کردید، خرج فعالیت های شرکت شده است یا توسط مدیرعامل حیف و میل شده است.
دلیل دیگری که وام دادن را منطقی میداد، عدم وجود شرکت با مسئولیت محدود بود. در آن زمان تمام شرکتها مسئولیت نامحدود داشتند و در قبال تمام بدهی خود به بدهکاران شرکت، مسئول بودند.(در شرکت های با مسئولیت محدود هر سهامدار به اندازه سرمایه خود در قبال بدهی ها متعهد است.) بنابراین اگر سهام یک شرکت را خریداری می کردید، چاره ای نداشتید جز اینکه خانه ای کنار صاحب کسب و کار اجاره کنید و هر روز تعقیبش کنید. حتی با این وجود هم ممکن بود که با تصمیماتی که این فرد می گیرد، شما مجبور به پرداخت بدهی چند برابر آورده خود شوید.
پس منطقیتر آن بود که به جای اینکه سهام یک شرکت را بخرید، پولی را به شرکت قرض میدادید و در زمانی معین مبلغ مشخصی را دریافت میکردید.
بازرگانان دریایی اولین سرمایه گذاران خطرپذیر!
همان طور که گفتیم، نبودن یک سیستم اطلاعاتی شفاف و وجود شرکت ها با مسئولیت نامحدود باعث شده بود که وام دادن گزینه بهتری نسبت به سرمایه گذاری باشد. اما موارد انگشت شماری مانند بازرگانان دریایی وجود داشتند که سرمایه گذاری را انتخاب میکردند.
در واقع بازرگانان دریایی(صاحبان کشتی ها) را میتوان اولین سرمایه گذاران خطرپذیر تاریخ دانست و دریانوردان را نیز کارآفرینان ماجراجوی آن ها. داشتن مسئولیت محدود و هم چنین وجود یک سیستم اطلاعاتی ساده باعث شده بود تا سرمایه گذاری در این حوزه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.(چطور؟)
اگر یک کشتی مبدا خود را برای رسیدن به دریا طی کند، سه حالت ممکن بود به وجود آید. اول اینکه کشتی غرق میشد و همه چیز از دست میرفت. در حالت بعدی نیز کشتی در صحت سلامت از مقصد خود باز میگشت که در این حالت نیز محاسبه سود حاصله کاری آسان بود. در حالت آخر نیز ممکن کشتی توسط راهزنان غارت شود یا بدتر توسط خدمه کشتی اختلاس گردد. که البته با توجه به مجازاتهایی که برای این کار درنظر گرفته شده بود، کمتر کسی به فکر اختلاس میافتاد. بنابراین بازرگانان دریایی مسئولیت محدود در قبال سرمایه خود داشتند( نهایتا تمام سرمایه خود را از دست می دادند.)
از طرف دیگر کشتی ها یک سیستم اطلاعاتی آسان داشتند: تمام دارایی ها برروی عرشه کشتی قرار داشتند و ملوانان نیز میتواتنستند شهادت دهند که کسی قسمتی از آن را برنداشته است.
جنگ جهانی و سرمایه گذاری خطرپذیر
تا پیش از دهه 1950 در امریکا، سرمایه گذاری روی کسب و کارها در انحصار خانوادههای ثروتمند بود. در آن دوران خانوادههای ثروتمندی مثل Rockefellers و Warburg’s در صنایع بزرگ سرمایهگذاری میکردند.
اما شروع سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان یک صنعت به بعد از جنگ جهانی دوم باز میگردد. زمانی که در سال 1946 جورج دوریوت، استاد دانشکده تجارت هاروارد، شرکت تحقیق و توسعه آمریکایی (ARD) را تأسیس کرد. این شرکت یک صندوق 3.5 میلیون دلاری بود که در طرح و پروژه هایی که در طول جنگ جهانی دوم ایجاد شده بودند و قابلیت تجاری سازی داشتند، سرمایه گذاری می کرد. (دیوریوت به عنوان پدر سرمایه گذاری خطرپذیر نیز شناخته می شود.)
درمان سرطان به کمک اشعه ایکس ری ایده اولین شرکتی بود که ARD در آن سرمایه گذاری کرد. مبلغ این سرمایه گذاری 200 هزار دلار بود که با عمومی شدن شرکت سرمایه پذیر در سال 1995، ارزش این سرمایه گذاری به 1.8 میلیون دلار رسید.
اما چیزی که ARD و سرمایه گذاری خطرپذیر را بر سرزبان ها انداخت، سرمایهگذاری 70 هزار دلاری در سال 1957 در یک شرکت بود. 11 سال بعد و پس از عمومی شدن آن، ارزش این شرکت به 350 میلیون دلار رسید. این بازده شگفت انگیز باعث شد، بسیاری از سرمایه گذاران دیگر به فکر تکرار چنین سودی افتادند.
افزایش استقبال به سرمایهگذاری خطرپذیر
در سال 1958 قانون Small Business Investment Act برای حمایت از کسب و کارهای کوچک تصویب شد. SBA برای ترغیب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری روی کسب و کارها، برایشان معافیتهای مالیاتی در نظر گرفت و این قانون تاثیر مهمی بر توسعه صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر داشت. تصویب این قانون باعث شد، بین سالهای 1960 تا 1962 حدود 200 میلیون دلار برروی استارتاپ های آمریکایی سرمایهگذاری صورت گرفت.
در دهه 1970 و اوایل دهه 1980 با توجه به موفقیت شرکتهایی مثل DEC،Genentech و Apple سرمایه گذاری خطرپذیر به سمت عمومی شدن پیش رفت. برخی این دوران را آغاز سرمایه گذاری خطرپذیر مدرن میدانند. در این زمان سایر کشورها نیز اقدام به توسعه سرمایه گذاری خصوصی کردند و این صنعت شکل جهانی به خود گرفت.
محدودیت صندوق های سرمایه گذاری بازنشستگی برای سرمایه گذاری در استارتاپ ها، یکی دیگر از قوانینی بود مانع رشد سرمایه گذاری خطرپذیر در استارتاپ ها گردید. با برداشته شدن این محدودیت در سال 1979، حجم سرمایهگذاری خطرپذیر انجام شده توسط صندوق های بازنشستگی از 100 میلیون دلار به 4 میلیارد دلار رسید. همچنین با وجود استقبال زیاد از استارتاپ ها ما به شما لیست سرمایه گذاران خطر پذیر در استارتاپ ها را برای مشاهده پیشنهاد می کنیم .
بیشتر بخوانید: ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ کسبوکار کوچک روی دانرو
حباب دات کام
در اواسط دهه 90 رشد اینترنت و موفقیت کسب و کارهای تکنولوژی محور باعث شد اغلب سرمایه گذاران سنتی به گمان اینکه فرصت سرمایه گذاری در بازار آینده جهان را از دست میدهند، به شکل عجیبی به این حوزه ورود کنند. این تصور به تدریج باعث ایجاد حباب قیمتی در صنایع تکنولوژی و به ویژه کسبوکارهای اینترنتی (که به کسبوکارهای دات کام معروف بودند) شد که به حباب دات کام نیز معروف است. در حدود سالهای 1995 تا 2000 بسیاری از شرکتها بدون داشتن پشتوانه مالی، رشد بی سابقه ای را تجربه کردند. اما در اوایل سال 2000، اقتصاد امریکا متوجه اشتباه بازار در ارزشگذاری کسبوکارهای اینترنتی شد. از این رو سقوط ناگهانی در ارزش شرکتهای تکنولوژی اتفاق افتاد. بسیاری از استارتاپها در سالهای 2000 تا 2002 تعطیل شدند و خیلی از شرکتهای سرمایه گذاری به مرز ورشکستگی رسیدند.
بعد از ترکیدن حباب دات کام و رکود بازار تا حدود سال 2003، به تدریج صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر به روال عادی خود بازگشت و این بار با تجربه شکست حباب دات کام، بنای این صنعت محکم تر از قبل شکل گرفت. از آن زمان تا کنون سرمایه گذاریهای این حوزه رشد مداوم داشته و حتی بحران اقتصادی 2008 نیز تاثیر چندانی روی این صنعت نداشت.
سرمایه گذاری خطرپذیر در ایران
همان طور که مشاهده کردید، عمر سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان به بیش از 70 سال پیش باز میگردد. در حالیکه سرمایه گذاری خطرپذیر در کشورمان بیش از 10 سال سن ندارد. سرمایه گذاری خطرپذیر در ایران حوزه ای جوان است که البته در طی سالیان گذشته بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر بیش از 100 سرمایه گذار خطرپذیر در کشور مشغول به فعالیت هستند.
تاریخچه پیدایش سرمایهگذاران خطرپذیر به ابتدای دهه نود شمسی باز میگردد. در سال ۱۳۹۱، سید سعید رحمانی خضری اولین صندوق خطرپذیر (ونچر کپیتال) را با نام سرآوا در ایران تاسیس کرد.
سرآوا، اولین صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران
شرکت سرآوا در بهار سال ۱۳۹۱ توسط سید سعید رحمانی خضری با همراهی جمعی از سرمایهگذاران داخلی تاسیس شد. در آن مقطع زمانی شرکتهای بینالمللی به علت وجود تحریمها حاضر به سرمایهگذاری و انتقال تجربه به کارآفرینان و شرکتهای نوپای ایرانی نبودند. سعید رحمانی با سبقه طولانی کارآفرینی در حوزه فناوری و تکیه بر سالها تجربه بینالمللی در سفر کوتاهی که به ایران داشت متوجه پتانسیل عظیم کشور مادری و جوانان کارآفرین آن میشود. او در عینحال مهمترین حلقه مفقوده را در عدم خودباوری کارآفرینان ایرانی میبیند. از این رو تصمیم میگیرد با بازگشت به کشور ضمن انتقال تجربه شخصی و ایجاد انگیزه، به جذب سرمایه و کمک به رشد کارآفرینان آیندهدار بپردازد. این کار در راستای آرزوی او یعنی خلق «الگوهای موفق کارآفرینی بومی» برای جوانان ایران بود.
سرآوا امروز شاهد به بارنشستن ثمره فعالیتهای خود در شکوفایی حوزه اقتصاد دیجیتال ایران است. موفقیت چشمگیر نامهایی چون دیجیکالا، کافهبازار و علیبابا در کنار نام بنیانگذاران این شرکتها به عنوان الگوهای موفق کارآفرینی دیجیتال، تحقق بخشی از آرزوهایی است که سرآوا به خاطر آنها تشکیل شد.
مطلب پیشنهادی: آیا میزان ریسک شکست و نرخ بازدهی استراتژی سرمایهگذاری خطرپذیر در استارتاپها را میدانید؟
دیجی کالا اولین سرمایه گذاری سرآوا
نخستین سرمایهگذاری سرآوا در سال ۱۳۹۱ و بر روی شرکت دیجیکالا اتفاق افتاد. منطق سرمایهگذاری سرآوا از ابتدا «سرمایهگذاری مشترک همراه با ذینفعان متعدد» بوده است. طی ۹ سال فعالیت سرآوا، این شرکت با مجموعههای مختلفی همکاری و سرمایهگذاری مشترک انجام داده است. مجموعههایی نظیر پارک فناوری پردیس (کارخانه نوآوری آزادی)، صندوق توسعه تکنولوژی ایران (علیبابا)، ادونچرز و بهمن (ایوند) تا جذب سرمایه از شرکت تدبیرگران فردای امید که متعلق به ۲۵ هزار کارمند بانک تجارت است.
در سرمایهگذاریهای سرآوا نقش کارآفرینان اصل سرمایهگذاری بوده است و در نگاه سرآوا این کارآفرینان موفق ایرانی هستند که برندهای ملی را میسازند و الگوی جوانان برای شکوفاسازی اقتصاد میشوند. از این رو، سرآوا با سرمایهگذاری روی کارآفرینانی همچون حمید و سعید محمدی، حسام میر آرمندهی، مجید حسینینژاد و دیگران به آنها در رسیدن به آرزوهایشان یاری رسانده است. پس از سرآوا جریان شکلگیری صندوقهای خطر پذیر در ایران آغاز شد؛ صندوقهایی همچون رهنما، شناسا، فیروزه و …
سرمایهگذاری بیش از 500 میلیون دلاری
بر اساس آمارهای انجمن سرمایهگذاری خطر پذیر، از ابتدای دهه نود تا سال ۱۳۹۸ در کل اکوسیستم استارتاپی ایران نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری شده است که سرآوا طی ۹ سال فعالیت و سرمایهگذاری جسورانه، بیش از ۳۰۰ میلیون دلار روی کارآفرینان ایرانی و در بیش از ۳۵ استارتاپ کشور بهطور مستقیم و چند ده استارتاپ دیگر بهطور غیرمستقیم (از طریق شتابدهنده آواتک، شزان، آواگیمز و همآوا) سرمایهگذاری کرد که منجر به اشتغالزایی برای بیش از ۱۲ هزار نفر شده است. برخی از شرکتهای پورتفولیوی سرآوا طی این سالها با ادغام، انحلال و یا واگذاری سهام به کارآفرین (صلح سهام) مواجه شدند. اکنون پورتفولیو سرآوا شامل ۱۰ شرکت است.