در آیین رونمایی از طرح همسرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی با شتابدهندهها، پنل سرمایهگذاری جسورانه در ایدههای نوآورانه با موضوعاتی چون تزریق قطرهچکانی پول برای جلوگیری از فساد در اکوسیستم، معرفی نمونههای موفق برای جذب سرمایهگذار، تعریف ابزارهای متنوع و مختلف برای پاسخگویی به نیازهای اکوسیستم، رویکرد صندوق نوآوری و شکوفایی برای سرمایهگذاری در اکوسیستم نوآوری و آموزش صنایع بزرگ برای یافتن نیازهای فناورانه مجموعه خود مطرح شد.به گزارش روابط عمومی صندوق نوآوری وشکوفایی، پنل سرمایهگذاری جسورانه در ایدههای نوآورانه در رویداد رونمایی از طرح همسرمایهگذاری با شتابدهندهها، با حضور دکتر علی ناظمیمعاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی، رضا کلانترینژاد مدیر عامل کارخانه نوآوری همآوا، فرزاد فردیس مدیرعامل پارس سامان و رضا باقری رئیس هیات مدیره سرمایهگذاری خطرپذیر اسمارتآپ و به دبیری اکبرهاشمیمدیرمسئول هفتهنامه «شنبه» برگزار شد.
عدم مداخله دولت در سرمایهگذاری خطرپذیر
دکتر ناظمی، معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی
ما با دوگانه عدم مداخله دولت در سرمایهگذاری خطرپذیر و تقاضای حمایت و سرمایهگذاری دولت در اکوسیستم نوآوری کشور روبهرو هستیم.
نگاه ما در صندوق نوآوری و شکوفایی به مسئله سرمایهگذاری، نهادی بوده و بر این اساس مدلسازی کردیم و به نهادهای مختلف مانند صندوقهای پژوهش و فناوری و شتابدهندههای دانش بنیان پول میدهیم که در اکوسیستم، سرمایهگذاری خطرپذیر انجام دهند.
مدل اول سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی، همسرمایهگذاری با صندوقهای پژوهش و فناوری بود که از بین 55 صندوق پژوهش و فناوری حدود 20 صندوق قرارداد همسرمایهگذاری امضا کردهاند؛ به عنوان مثال با صندوق پژوهش و فناوری حوزه بایوتکنولوژی 120میلیارد تومان همسرمایهگذاری داشتیم.
امروز نیز از مدل همسرمایهگذاری با شتابدهندهها رونمایی میشود که در این مدل ما در فرآیند انتخاب و منتورینگ حضور نداریم و تنها قراردادی پنج ساله با شتابدهنده امضا میکنیم.
در قالب این همکاری شتاب دهندهها میتوانند یک واحد روی هر تیم سرمایهگذاری کنند و ما دو واحد تامین مالی میکنیم و در سود و زیان طرح نیز مشارکت خواهیم داشت.
ضرورت تزریق قطرهچکانی پول
رضا باقری، رئیس هیات مدیره سرمایهگذاری خطرپذیر اسمارتآپ
پیش از این کارآفرینی را مجبور میکردیم که از سیستم دانشی که ما تایید میکنیم استفاده کند اما بعد از مدتی احساس کردیم که خلاقیت را از بین میبریم. بر این اساس تلاش کردیم تا آزادی عمل بیشتری به استارتاپها بدهیم و بعد به یک نقطه تعادلی رسیدیم که نه احساس حمایت از آنها سلب شود و نه آنقدر در بطن ماجرا باشیم که انگار ما کارآفرین هستیم، نه سرمایهگذار.
در این سعی و خطا، فرصت تجربه داشتیم و منابع ما کمک کرد تا شتابدهی بیشتری داشته باشیم و راه درست را پیدا کنیم. شتابدهندهها نیت سرمایهگذاری و توسعه دارند و بیشتر از پول برای شتابدهی، زمان مهم است.با دادن پولهای کوچک و زمان بیشتر رشد میکنند.
البته با پول زیاد قابلیت و توانمندی که باید به سختی به دست بیاید، از بین میرود. پول زیاد ظلمی است به استارتاپها که فرصت توانمندشدن را از دست میدهند. این تیمها هنوز یاد نگرفتند که توانمند شوند و هنوز چیزی را نشان ندادهاند تا شما از آنها حمایت کنید.
رشد پایدار باید در طول زمان اتفاق بیفتد و استارتاپها به تدریج رشد پایدار مبتنی بر خلق ارزش را یاد میگیرند. به عبارت دیگر برای سرمایهگذاری باید مرحلهای پول تزریق شود تا روند رشد تدریجی باشد.
در تزریق مالی نیز به برخی استارتاپها باید کمتر پول بدهیم اما هیچ کس را نباید نا امید کنیم تا خودش را نشان دهد. نباید فکر کنیم که پول هدر میرود. تجربه نشان میدهد که این استعداد عظیم با 50 میلیون تومان کارهای باور نکردنی انجام میدهد که در دنیا به نظر غیر قابل انجام است.
شتابدهی بدون نظارت مداوم
رضا کلانترینژاد، مدیر عامل کارخانه نوآوری همآوا
شتابدهنده باید منتور باشد و اگر بخواهد نظارت مداوم داشته باشد، باعث تحلیل خلاقیت گروه و مرگ استارتاپ میشود. در مورد سرمایه، دو مسیر اولیه وجود دارد؛ یکی تامین سرمایه از دوستان و آشنایانی که کارآفرین را میشناسند و دوم نهادهایی که آن فرد را میشناسند و حاضرند منبعی در اختیار آن قرار دهند.
در مراحل دیگر مراکز شتابدهی هستند که حاضرند در پروژههای استارتاپی ریسک و سرمایهگذاری کنند، اما متاسفانه نظارت مداوم که رفتاری کشنده است، این روزها مرسوم شده است. در حالی که باید کسبوکار را رها کنیم و نظارت از راه دور داشته باشیم. فلسفه شتابدهندهها این است که باید ریسک کرده و کار را رها کنند.
معرفی نمونههای موفق سرمایهگذاری خطرپذیر
فرزین فردیس، مدیرعامل شرکت پارس سامان
برای جذب سرمایه گذار خطرپذیر باید داستانهای موفقیت بیشتری مطرح کنیم تا نگاه تسری پیدا کند و رابطه استارتاپ و سرمایهگذار فراهم شود.
در کتاب «بزرگ مریخی و کوچک ونوسی» چالش همکاری فناورانه بین استارتاپ و شتابدهنده تعریف شده است. در فضای کسب و کار شرکتهای بزرگ اولویت و زبان حرفزدن چیز دیگری است.
این مجموعهها پولی را که سرمایهگذاری میکنند برای حل یکی از دهها مسئله آنهاست. بزرگترین مشکل ما در رابطه بین بنگاههای بزرگ و استارتاپها عدم نزدیکی و همزبانی است. سرمایهگذاران سرمایهای که میخواهند اختصاص دهند را نمیدانند که آیا برگشت دارد یا خیر؛ فکر میکنند که در بازارهای دیگر ممکن است سودآورتر باشد.
لذا باید یاد بدهیم و بیاموزانیم که اگر در این حوزه همسرمایهگذاری کنند مزایای بیشتری نصیب آنها میشود.
در رابطه بین سرمایهگذاری و استارتاپ داستان موفقیت هنوز ساخته نشده تا باقی بنگاههای اقتصادی دیگر وارد شوند.
ابزارهای مختلفی باید در زیستبوم تعریف شود و اگر کمتر هم استفاده شود باید جعبه ابزار تامین مالی زیستبوم توسعه پیدا کند. ما در مغازه مکانیکی یک تخته برای نصب تمام ابزارها داریم که بعضی از این ابزارها هر روز استفاده میشود ولی برخی را ماهی یکبار مصرف میکنیم اما همان ابزار برای باز کردن یک پیچ حیاتی کاربرد دارد؛ لذا باید جعبه ابزار این حوزه را نیز تکامل دهیم یعنی آچاری که هفتهای یکبار لازم داریم را نیز در اکوسیستم داشته باشیم.
ما در اتاق بازرگانی تلاش کردیم که یکی دو تا از جنس جعبه ابزارها را برای فضای اکوسیستم فراهم کنیم.
عدم تکثیر یک الگوی موفق
رضا کلانترینژاد
من با اینکه یک الگو بسازیم و تکثیر کنیم موافق نیستم، چون نوآوری از محل تضاد و تفاوت ایجاد میشود. یکی از دلایل اینکه مراکز شتابدهی رشد نکردند، این بود که الگویی را گرفتیم و تلاش کردیم همان را تکثیر کنیم.
در حالیکه در مراحل ابتدایی رشد، آدمها بسیار مهم و تاثیرگذار هستند که اگر حذف شوند آن شتابدهنده رشد نمیکند.
شتابدهی یک فرآیند استاندارد نیست که تکثیر شود. نباید عنصر اصلی اعتماد بین منتور و تیم را قطع کنیم چون در این حالت فرآیند رشد مختل میشود.
در برههای که شرایط اقتصادی دچار تلاطم شد دولت باید در مراحل ابتدایی رشد به شتابدهندهها و استارتاپها گرنت تخصیص میداد، زیرا در ابتدای فرآیند نوآوری که عدم قطعیت سوددهی وجود دارد، به پول عمومی بیشتری نیاز است.
از سرمایهگذار سنتی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که درک کند از 10 سرمایهگذاری، ممکن است تنها 2 مورد رشد کنند. در این راستا عنصر علاقهمند به رشد نوآوری کم داریم. دولت و سرمایهگذار علاقهمند به سرمایهگذاری در «میوه آماده» هستند.
آموزش صنایع بزرگ برای یافتن نیازهای فناورانه
فرزاد فردیس
صنایع بزرگ مشکل سرمایه ندارند بلکه مشکل شناخت نیازهای فناورانه خود را دارند و نمیدانند که نوآوری چه نقشی برای افزایش راندمان و ورود به چرخه تولید محصول دیگر بازی میکند. بزرگترین مسئلهای که باید حل شود عدم توانایی صنعت در شناخت معضلاتی است که میتواند به مدد فناوری حل شود.
گاهی مسئله پول نیست، به عنوان مثال شرکت فولاد مبارکه 5 هزار میلیارد تومان که برای آن مجموعه پول زیادی نیست، صرف تحول دیجیتال کرد و امروز شاهد سودآوری بالای این شرکت به دلیل سرمایهگذاری در فناوری هستیم.
صنایع بزرگ مشکل تعریف مسئله دارند لذا اول باید بدانند که کدام بخش از زنجیره نوآوری برای یک چرخه جدید کاری کارآمد است.
اکوسیستم جوان است و نیازمند تعاملات بینالمللی
دکتر علی ناظمی
باید بپذیریم که اکوسیستم ما در کشور جوان است و نباید با آنچه در دنیا در حال انجام است و سابقه چندین دههای دارد، مقایسه شود. اکنون اکوسیستم کشور نیازمند یادگیری است که لازمه یادگیری نیز بر قراری تعاملات بینالمللی است. مادامیکه از دنیا یاد نگیریم همچنان جوان و بیتجربه میمانیم و باید با آزمون و خطا پیش برویم.
همچنین ضعف عمده ما در چرخه مالی و IPO است. اکوسیستمی موفق است که تعداد IPO آن در سال بالا باشد. امروز 42 درصد بورس آمریکا VC هستند که شرکتهای کوچکی بودند و از 2 دهه پیش راهاندازی شدهاند. بخش خصوصی برای ورود به دنبال سود مالی است که نیاز به این IPOها دارد.
اگر میخواهیم که منابع مالی را به اکوسیستم حل کنیم باید IPO اکوسیستم حل شود و همان پولی که وارد اکوسیستم شده برگردد؛ در این صورت اکوسیستم با تلاش بخش خصوصی رشد میکند.
معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری وشکوفایی همچنین در مورد نهادهای دولتی به عنوان وامدهنده هم گفت: اولویت سرمایهگذاری در دنیا از منابع وام و تسهیلات است. در کانادا 25درصد، در آمریکا 12 درصد و در اروپا 11 درصد از تامین مالیها از طریق وامهایی است که دولتها در اختیار شرکتها قرار میدهند.
سهام فروختن بدترین راهی است که شرکت انتخاب میکند و باید در آخرین پله برای تامین مالی قرار گیرد.
باید آماده رفتن به بازارهای بینالمللی و جهانی شویم
امیرناظمی، معاون وزیر اطلاعات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات:
سیستم استارتاپی شاید چهار مرحله را در دوران عمر خودش طی کرده است. مراحلی را که طی کرده در واقع هویتبخشی بوده تا این سیستم به وجود آمده، در این هویتبخشی افراد مختلفی بودند. در دوران دوم نیاز به داستانهای موفقیت داشتیم. شاید 10 استارتاپی که میشناسیم داستانهای موفقیتی بودند که باعث شدند بخشها و نهادهای مختلف جذب شوند و به سمت این حوزه بروند.
شاید رشد در این حوزه بهخاطر داستانهای موفقیت بوده است. در مرحله سوم نهادسازی بوده. امروز میبینیم نتیجه مملوس آن صندوق نوآوری و شکوفایی است؛ صندوقی که ما اگر عملکرد امروزش را مقایسه کنیم با سالهای گذشته نمیتوانیم ببینیم چقدر نقشهای کلیدی دارد و چقدر باعث رشد این اکوسیستم شده است.
در مرحله نهادسازی اتفاقی که افتاده تامین منابع مالی تبدیل به یک موضوع شده و نمیتوان با آن ساده برخورد کرد چون بهشدت مستعد فساد و ناکارآمدی و از بین رفتن بخش خصوصی است. یکی از روشهای آزموده شده در جهان همین روشی است که امروز در صندوق رونمایی شد.
در مرحله بعد ما باید آماده باشیم برای رفتن به بازارهای بینالمللی و جهانی و شرکتها این آمادگی را پیدا کنند که در منطقه ایفای نقش بکنند. این ۴مرحله را ما در همه بخشها با آن روبهرو هستیم. من به آقای وحدت برای این جسارتی که داشتند تبریک میگویم، امیدوارم این اتفاق موجب تعامل بیشتر دولت و بخش خصوصی شود.
دولت دنبال تقویت است، نه سوددهی
علی وحدت، رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی:
سعی کردیم که خدمات عمومی صندوق را برای کسانی که میخواهند استفاده کنند، تسهیل کنیم. آقای دکتر ناظمی اشاره کردند که در ایران فرهنگ وام گرفتن جذابتر است و خیلی تمایل به شریک گزینی ندارند. با تورم ثابت 25 درصدی و برخی مواقع جهشهای تند تغییر ارز، احتمالا شریک گرفتن امر جذابی نباشد.
ما بیش از 10 هزار میلیارد تومان خدمات مالی شرکتهای دانشبنیان داریم. این هم به خاطر این بوده که ما تمام تلاشمان را کردیم که از بازیگران خصوصی و غیردولتی که در کشور وجو دارند کمک بگیریم. بحث کمبود ویسی و سرمایهگذار را داشتیم که نمیخواستیم دولت مستقیم وارد شود. بحث همسرمایهگذاری شروع شد، همسرمایهگذاری با یکسری عواملی که اگر یک شتابدهنده ۲۰درصد پول را تامین کند صندوق ۸۰درصد آن را با اعتماد به آن ۲۰درصد آورده تامین میکند.
مرحلهای که امروز هستیم جایی است که ریسک و مشکلات بیشتری دارد. در عین حال بیشترین پتنتها در این مرحله استخراج میشود. انتخاب تیم و منتورینگ در این همسرمایهگذاری با خود شتابدهندههاست و صندوق صرفا بااعتماد به شتابدهندهها کار را انجام میدهد.
این قرارداد باعث پیچیدگیهایی میشود. این نوع قراردادها میتواند محل علاقه همسرمایهگذاریها شود. در دولت معمولا چنین اتفاقهایی نمیافتد و ترجیح مسیر راحتتر است. دولت دنبال سوددهی نیست بلکه دنبال تقویت شتابدهندهها با بخش دولتی است. امیدوارم این شروع مبارکی باشد.چ
باید بپذیریم که اکوسیستم ما در کشور جوان است و نباید با آنچه در دنیا در حال انجام است و سابقه چندین دههای دارد مقایسه شود. اکنون اکوسیستم کشور نیازمند یادگیری است که لازمه یادگیری نیز برقراری تعاملات بینالمللی است. مادامیکه از دنیا یاد نگیریم همچنان جوان و بیتجربه میمانیم و باید با آزمون و خطا پیش برویم
دلسردی بزرگترین دشمن این اکوسیستم است
آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات:
طنزپردازی در دوران حمله آمریکا به عراق که ممکن بود هر لحظه تعدی به میهن عزیز ما انجام شود، میگفت بنا به دلایلی آمریکا به ایران حمله نمیکند. دلیل اول او این بود که هرجا آمریکا میخواست حمله کند اول عوامل شناسایی را میفرستاد تا شناسایی کنند و این در ایران چون فرهنگیها کار اقتصادی و سیاسیها کار فرهنگی و مذهبیها همه کار میکنند، بهخاطر همین فاز اول به نتیجه نمیرسد.
دومین نکته اینکه آمریکا هر جا حمله کند، ابتدا از زیرساختها شروع میکند و مسائل حیاتی آن کشور را از بین میبرد که باید یک پولی بدهیم یکنفر این زیرساختهای مندرس را نابود کند و ما از نو بسازیم، پس این محبت را آمریکا به ما نمیکند.
و دلیل سوم کسی جرات حمله به ما را ندارد، اصولا کسی جرات تعدی به ایران را ندارد با این دلاوریهایی که جوانهای ایرانی دارند. ما خودمان یکسری ساختارها داریم که باعث نابودی ما میشود.
استارتاپها و فعالیتهای نوآور و خلاق آمدند، ساختارهایی که وجود دارد و ناکارآمد است را تخریب خلاق کردند. ساختارهای ناکارآمد را میبرند و برای کارایی بهتر سیستم بازسازی میکنند.
در برابر تغییرات بزرگ همیشه اینرسی وجود دارد و اینرسی آن هم معلوم است. کسانی که در سیکل سنتی دستی بر آتش دارند موانع اصلی رشد این اکوسیستم هستند. امروز هم سیستم مالیاتی داریم و هم وصل شدن سیستمها به یکدیگر. عدهای هستند که در همه دولتها و نهادها هستند و همان آدمها مانع میشوند. شما و اکوسیستم استارتاپی بناست که یکسری زنجیرههای بههم پیوسته را بههم بزنید.
در ابتدا به شما میگویند که ضدانقلاب هستید، وقتی دیدند نمیتوانند جلوی شما را بگیرند گام دوم این است که از آنِ خودشان کنند و بعد هرکسی از خودشان هست را تقویت و هرکسی نیست حذف میکنند. ما الان در این مرحله قرار داریم استارتاپ خوب و بد . استارتاپی که مال ماست خوب و استارتاپ بقیه بد است.
انحصارگریها را آغاز میکنیم و میگویند برویم 10 درصد از سازمان فناوری اطلاعات را به صدا و سیمای انحصارگر دهیم. آب راه خودش را پیدا میکند چه ما باشیم و چه نباشیم.
کسی نمی تواند در برابر این مقاومت کند، زیرا تغییر از آن مردم است و تغییر باعث پیشرفت کشور است و اینگونه آدمها سرعت پیشرفت و توسعه کشور را میگیرند.
تغییر همواره هزینه و دشواری داشته، اکوسیستم ما در برابر این تغییرات نباید دلسرد شود. بدانید که دشمن اکوسیستم و پیشرفت شما هیچکدام این موانع نیست و طبیعی هستند. دارید حجم زیادی از اقتصاد را به سمت خودتان میآورید. آدمهای زیادی در کشورهای مختلف بهخاطر مسائل اقتصادی حذف شدند. مسائل شما غیرقابل پیشبینی نبوده و نیست بلکه افت شما دلسردی است.
اگر این اکوسیستم دلسرد شد، این بزرگترین دشمن شماست. همواره انسان دنبال یک مطلوب به اسم آزادی است. انسان موجودی اجتماعی است. مطلوب بعدی انسان امنیت است. این انسان که دنبال آزادی است و اجتماعی است اگر هرکاری کند با مطلوب دیگرش که امنیت است، در تعارض است. آن کشوری که نقطه تعادل بهتری انتخاب کند در امنیت است. نه میشود آزادی را با این امنیت محدود کرد نه عکس این فرآیند اتفاق خواهد افتاد.
سرمایهگذاری دولتها در اکوسیستم هم یک نقطه تعادل میخواهد، اگر دولتها بدون هیچ ضوابطی شروع به سرمایهگذاری خطرپذیر کنند بدانید که بزرگترین فسادها رخ خواهد داد. پس اگر به بهانه جلوگیری از فساد سرمایهگذاری نکنیم، ظلم کردیم و به بهانه امنیت از توسعه و پیشرفت جلوگیری کردیم.
سیاستگذاری ما در زمینه سرمایهگذاری خطرپذیر حول سه محور بود؛ اولین مسئله راهاندازی مچفاند بود، یعنی بخش خصوصی نسبت به ما در سرمایهگذاری عالمتر است. بخش خصوصی به سرمایه خودش بسیار اهمیت میدهد و اگر حاضر به سرمایهگذاری در بخشی شد ما هم به سهم خود شرکت کنیم.
نمونه دوم این بود که بهجای اینکه منابع را خودمان به استارتاپها بدهیم وامها را در اختیار شتابدهندهها و سرمایهگذاری خطرپذیر قرار دهیم. و اتفاق سوم این بود که ما به ازای موفقیتهای ملموس پاداشهای ملموس بدهیم. مثلا بهازای تعداد نصب یک اپلیکیشن ما یکسری امتیازات مشخص قرار دهیم و نکات موفقیت و تحصیلات را رعایت کنیم.
اتفاقات خوبی بین ما و بخشهای خصوصی برقرار شد. حتما این حرکتها ما را به نتیجه خواهد رساند و چیزی که کشور را هدایت میکند مقاومت و امید داشتن به آینده است.