مدل بسيار موفق كسب و كار نتفليكس در سريال آركين
بيشتر ما نتفليكس را با سريال خانه پوشالي يا همان هاوس آو كاردز شناختيم. سريالي گيرا و موفق با پاياني كابوسوار. اما براي دنياي انگليسي زبان، نتفليكس همان زمان هم يك پتلفرم محتوايي شناخته شده بود. با اين وجود، دوران پاندمي دوران اوج گيري اين پتلفرم نيز بود. تا جايي كه به جرات ميتوان گفت نتفليكس، هم سينما را در دوران كرونا نجات داد و هم اينكه قواعد بازي را به طور كامل عوض كرد.
نوع بازاريابي، سرويسدهي بسيار عالي، تعرفه درست و نه چندان بالا، دستهبندي محتوايي فوقالعاده و البته سرمايهگذاري چشمگير در محتواي اختصاصي، از رمزهاي موفقيت نتفليكس است. اما پيوند دادن موفقيت نتفكليس به همين پارامترها و دوران پاندمي، سادهانگاري محض است. نتفليكس در چند سال اخير نه فقط بازار انگليسي زبان، كه بازار در ابعاد همه جهان را هدف قرار داده است. مدلهاي موفقي مانند سريال دارك و ماني هيست كه به زبان اصلي آلماني و اسپانيايي منتشر شدند و در آنها خبري از چهرههاي هاليوودي و سوپراستارها نبود، نشان داد كه نتفليكس در حال تغيير بازي است و راه و روش خودش را دارد.
پس از اينها، بازي ماهي مركب که از دل سينماي كره جنوبي بيرون آمد و با وجود اينكه انتظار ميرفت ريسك بزرگي براي اين پلتفرم محتوايي باشد، يك ركوردشكني شگفت انگيز را پشت سر گذاشت، نشان دهنده آن بود كه زمين بازي نتفليكس با هر پلتفرم محتوايي و هر توليد كننده محتوايي متفاوت است. انقلاب نتفليكس اتفاق افتاده بود و حالا ديگر سينما و صنعت سريال و سرگرمي روي پاشنه قبل نميچرخيد.
اما با فاصله كوتاهي، نتفليكس حتي به خودش هم رحم نكرد و با محصول جديدش ركوردهاي بازي ماهي مركب را به يك خاطره شيرين تبديل كرد. صحبت درباره سريال آركين است. يك انيميشن شاهكار كه از هر نظر نمره بالايي دريافت ميكند. اما چرا ما در شنبه به سراغ اين سريال رفتهايم؟ شنبه يك نشريه سينمايي يا حتي هنري فرهنگي نيست. چيزي كه ما را مجاب كرده تا كاوراستوري اين شماره خود را به شاهكار نتفليكس اختصاص دهيم، مدل بسيار موفق كسب و كار نتفليكس در سريال آركين است.
اين اولين بار نيست كه يك بازي، سوژه ساخت يك سريال يا فيلم ميشود. اما آركين با تمام ساختههاي پيش از اين متفاوت است. بازي ليگ آو لجندز از سال 2009 كار خود را آغاز كرده و طرفداراني بسيار چسبنده دارد. اما اين فقط طرفداران ليگ آو لجندز نبودند كه به عاشقان آركين تبديل شدهاند. به طوري كه در همين گزارش خواهيد ديد كه حتي طرفداران ليگ آو لجندز بعد از سريال آركين بيشتر هم شده است. نگاهي به نقدهاي جهاني اين سريال بيندازيد؛ بيشتر نقدهاي مثبتي كه از اين سريال وجود دارد توسط كساني نوشته شده است كه حتي يك بار هم اين بازي را پشت سر نگذاشتهاند.
نتفليكس با وجود اينكه از قواعد نيچ ماركتينگ در سريال آركين استفاده كرده، اما با اين وجود به هيچ وجه يك گروه مخاطب خاص را هدف قرار نداده است. در لحظه اول، اين سريال مستقل از بازي شما را درگير خود ميكند. در عين حال لحظه لحظه سريال پر است از استراگهايي كه اشك شوق را به چشمان طرفداران ليگ آو لجندز هديه ميدهد. همانطور كه در اين گزارش خواهيد خواند، نتفليكس از الگوريتمهاي هوش مصنوعي براي توصيه محتوا به مشتريان خود استفاده ميكند. اما اين تنها هوشمندي نتفليكس نيست كه مسير را برايش روشن ميكند.
بلكه هوش مصنوعي در انتخاب سوژهها براي ساخت و سرمايهگذاري هم در نتفليكس حرف اول را ميزند. آركين و ايده ساخت سريال از بازي ليگ آو لنجدز، اولين پروژهاي است که از دل همين الگوريتم هوش مصنوعي بيرون آمده است. شكي نيست كه نتفليكس با تكرار داستانهاي موفقيت و ركورد شكنيهاي يكي پس از ديگري، به يك فرمول هميشه برنده رسيده است. اين ميتواند يك الگوي تمام عيار براي كسب و كارهاي داخلي باشد. آن هم کسب و کاري که حتي در آغاز مسير نيز، به سرمايه بسيار بالايي نياز دارد و به همان اندازه، ريسک شکست را هم بالا ميبرد. پس چه خوب است که با نگاه به اتفاقات مثبت در اين حوزه، کمي حاشيه امنيت براي کسب و کارمان ايجاد کنيم. در حقيقت، ساخت سريالهاي پرهزينه، استفاده از سوژههاي نسبتا پرمخاطب و ايجاد خط توليد خوب است؛ اما پارامتر «هوشمندي» حلقه گمشده پلتفرمهاي داخلي است. كپي از مدلهاي موفق خارجي شايد براي شروع بد نباشد، اما ادامه اين مسير و ساخت يك مدل كسب و كار موفق فقط از مسير هوشمندي و استفاده از فناوريهاي روز، آن هم در جاي درستش امكانپذير است.