امروز اگر چشمان ایران نگران خوزستان و خوزستانی مظلوم همیشه جنگ زده است،میلیونها ایرانی که کسب و کارشان بر بستر اینترنت بنا شده و از این راه امرار معاش میکنند، نگران طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی هستند که در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است.
به مثابه سد گتوند که امروز خوزستان را نابود، مردم و مسئولان کشور را با چالش بزرگ زیست محیطی و امنیتی مواجه کرده است، طرح صیانت از کاربران نیز، مردم و جمهوری اسلامی ایران را با چالش اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بزرگی مواجه خواهد کرد.
برای فهم بیشتر بیایید به یک تجربه جهانی رجوع کنیم:
به آمریکای دهه ۷۰ که سربازانش به تازگی از باتلاق ویتنام جسته و در باتلاق اقتصادی آمریکا فرو رفته بودند. بحرانی که اگرچه آن را بزرگترین رکود اقتصادی این سرزمین مینامیدند اما در مفاهیم علم اقتصاد، رکود نبود.
اقتصاددانان وضعیت اقتصادی آن زمان آمریکا را رکود تورمی یا Stagflation مینامند که به معنای وقوع همزمان تورم و رکود بود. فقر، آسیبهای اجتماعی و ناعدالتی چنان دامن آمریکاییها را گرفته و آمار جرم، جنایت، مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی افزایش یافته بود که بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکردند ظرف ۲ دهه آینده جامعه آمریکا به واسطه سیر صعودی آسیبهای اجتماعی در منجلاب فرو خواهد رفت. اما ۲۰ سال بعد، همه چیز برعکس شد و جرم، جنایت و آسیبهای اجتماعی به پایینترین حد خود رسید!
چگونه و توسط چه کسی؟
بیشترین آمار زاد و ولد مربوط میشد به جامعه فقیر و کارگران جنسی که تعداد آنها فقط در شهر نیویورک ۴۰ هزار تن تخمین زده میشد. کودکانی که به خاطر فقر و نبود امکانات یا پدر و مادر، روی به آسیبهای اجتماعی و بزهکاری میآوردند. عدهای معتقد بودند اقدامات موثر پلیس یا سیاستهای اقتصادی دولت باعث این اتفاق مثبت شد. اگرچه همه اقدامات به نحوی تاثیرگذار بود، اما آنچه جامعه آمریکا را نجات داد، وضع فقط یک قانون بود؛ قانون «قانونیشدن سقط جنین». چرا که مجرمان سال ۱۹۹۰، ۲۰سال قبل هرگز به دنیا نیامده بودند که جرمی مرتکب شوند.
تصویب حتی یک قانون میتواند نسلی را نجات داده یا نابود کند.
ریشه اعظم مشکلات امروز مردم خوزستان به یک مصوبه بازمیگردد؛ مصوبهای که طرح احداث سد گتوند را صادر کرد با آنکه میدانستند یکی از مهمترین چالشهای ایجاد این سد، وجود گنبدها و رگههای نمکی در اطراف محل آبگیری سد است. اما با توجیه خدمت به مردم و انقلاب، این طرح در دهه ۷۰ در دولت های هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی شروع و با حمایت مالی رییس جمهور بعدی محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۹۲ آبگیری و بهره برداری شد.
آنچه امروز مردم خوزستان و نظام را گرفتار کرده، بازمیگردد به یک مصوبه که ۳ دهه قبل تصویب شد. طراحان «طرح صیانت از کاربران» که خود را خودِخودِ نظام میدانند و هر آن کس که با این طرح مخالفت کند را ضدنظام مینامند، به مانند طراحان مصوبه سد گتوند در حال تصمیمسازی و تصمیمگیری برای طرحی هستند که میتواند در آینده فضای کسب و کارهای اینترنتی ایران، استارتاپها و به خصوص استارتاپهای کوچک را مانند نخلهای خوزستان بخشکاند.
نخلهایی که از جنگ تحمیلی جان به در بردند اما گرفتار تصمیمهای غلط داخلی شدند و استارتاپهایی که از تحریمها و کرونا جان سالم به در بردند، گرفتار طرحی خواهند شد که آینده آنها را با چالش جدی روبرو می کند.
با توجه به فشار تحریم ها،کرونا، نامیدی و شکنندگی جوانان کارآفرین، براین باورم تصویب این طرح آخرین تیر خلاص به بخش قابل توجهی از نسل کارآفرین ایرانی و استارتاپی است که میان ماندن و رفتن مردد هستند، نسلی که همه امیدش و وجودش را گذاشته برای ماندن و جنگیدن با تحریمها، کرونا و مشکلات نظام بروکراسی و بورکراتیک دولتزده ایران،نسلی خسته که با تلنگری فرو خواهد ریخت.
بیشتر بخوانید: درمیان ایستادن و رفتن
این نسل روزنامهنگار یا سیاست مدار نیست که بگویید به سلامت و رفتنشان برای عدهای آسوده خیالی به همراه داشته باشد. کوچ دادن هزاران جوان نخبه استارتاپی متخصص و دانشبنیان ایرانی، یعنی پایان جهش اقتصادی، یعنی شکست داستان موفقیت کارآفرینی در ایران، یعنی پایان امیدواری.
به یک معنا کوچ دادن جوانان استارتاپی تامین سواره نظام کشورهای همسایه و متخاصم در جنگ استارتاپی آینده است.
طرح هایی از این دست می تواند خبر خوشی باشد برای حاکمان امارات و دیگر کشورهای همسایه که با آغوش باز در انتظار ۱۰۰ هزار برنامهنویس و متخصص استارتاپی ایران هستند!
بیشتر بخوانید: نقش ایران در جنگ استارتاپی
حرف آخر:
این طرح هنوز تصویب نشده و راه نقد و آگاهی بخشی باز است به طراحان و طرفداران آن احترام میگذارم اما طرحی که نوشتهاند را به زیان مردم و جریان کارآفرینی، استارتاپی و برای جمهوری اسلامی ایران خطرناک و برندازانه میدانم.
ما همه در یک کشور و در یک جبهه هستیم اما طراحان طرح اصرار دارند خود را از دیگران جدا کرده و جبهه انقلاب بنامند. از سر دوستی و احترام عرض میکنم، این جبهه در کنار دغدغهمند، داروغه و پاسبان، نیاز به مردان و زنان توسعهگرا دارد.
امروز اکثر فعالان این جبهه تبدیل شدهاند به دغدغهمندان نگران که صندلیهای توسعهگرایی و بلند پروازی را کنار زده و بر روی صندلی پاسبانی و امنیتی نشستهاند.
دوستی که عاشق انقلاب و نظام است میگفت من در این نظام دو آرزو دارم، یا شهادت نصیبم شود یا گونی نظام. به این معنا که برای حفظ این نظام حاضرم با شهامت حرفهایم را بزنم و کارهای بزرگ توسعهای کنم، حتی اگر سر از گونی و زندان در بیاورم.
گویا مردان و زنان عاشق شهادت و توسعه در اقلیت و صف پاسبانان نگران انقلاب طولانی شده و این عدم توازن برای مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی تهدید بزرگی است.
طرح صیانت از حقوق کاربران اگر چه میتواند بخشی از دغدغههای مسئولان نظام را کم کند اما طرحی نگران و پاسبانی است نه طرح توسعهای و پیشرو که منجر به شکوفایی اقتصاد ایران شود. تضمین آینده کسب و کارهای اینترنتی، رفاه مردم، آبادانی ایران و تداوم نظام و انقلاب در گرو مردان و زنان توسعه گراست نه فقط نگران.
بیشتر بخوانید: دولت آینده و آینده اکوسیستم استارتاپی
ثبت شود در تاریخ. به عنوان بنیانگذار شنبه و یک کارآفرین استارتاپی از سر دلسوزی برای کشور و با احترام به طراحان، موافقان و تصمیمگیران عرض میکنم «طرح صیانت از حقوق کاربران» را متوقف کنید، اکوسیستم کار آفرینی و استارتاپی کشور را با شورهزار گتوندی نابود نکنید.
بحران خوزستان معطوف به بخشی از کشور است. اما بحران حاصل از طرح صیانت تمام کشور و نظام را فرا خواهد گرفت، آن روز دیگر دیر است، این آب به آسیاب باز نمیگردد.
بیشتر بخوانید: دانلود متن کامل طرح صیانت از فضای مجازی
3 دیدگاه ها