بنیانگذاران به مسائل مالی مسلط باشند

وحید فخر، کارشناس حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر

0

به نظر می‌رسد که استارتاپ تبدیل به یک واژه و یک مفهوم لوکس شده است. خیلی وقت‌ها جملاتی از بنیانگذاران استارتاپ‌ها می‌شنویم از این دست که کار بنیانگذاران یک استارتاپ، تهیه گزارش‌های مالی نیست. یا کار بنیانگذار استارتاپ وقت‌گذاشتن روی فایل‌های اکسل و آماده‌کردن گزارش‌ها برای هیات‌مدیره و سرمایه‌گذار نیست و بیشتر باید روی توسعه کسب‌وکارش وقت صرف کند. یا مفاهیمی چون فقط رشد اهمیت دارد و صرفا باید برای توسعه زیاد هزینه کنیم. یا زیان انباشته اهمیت ندارد، همه استارتاپ‌ها زیان انباشته دارند و همه استارتاپ‌ها پول زیادی خرج می‌کنند و… زیاد گفته می‌شود.

به‌طور کلی بنیانگذاران اعتقاد دارند که بیشتر باید به دنبال یونیکورن‌شدن و افزایش ارزش شرکت باشند. این صحبت‌ها موجب شده تا بسیاری از استارتاپ‌ها به جای اینکه خود را شرکتی بدانند که هدفی را دنبال می‌کنند، خودشان را خیلی متفاوت می‌دانند. البته تفاوت یک استارتاپ‌ با کسب‌وکارهای سنتی همین بحث است که باید هزینه بیشتری برایش انجام شود تا رشد بهتری داشته باشد. ولی نکته مهم این است که در نهایت به یک استارتاپ هم باید به شکل یک شرکت نگاه کنیم و چیزی که در یک شرکت اهمیت دارد، سودآوری آن است و منافعی که می‌تواند برای سهامدارانش ایجاد بکند.

انضباط مالی اهمیت زیادی دارد

تجربه من طی چندین سال، نشان داده که بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ‌های ما در یک سبک منضبط و استاندارد، بحث‌های مالی و حسابداری خود را پیش نمی‌برند و این مسئله مشکلاتی را پیش آورده است.

به خاطر دارم که چند سال پیش با استارتاپی کار می‌کردیم که مشکلات و چالش‌هایی داشتیم مبنی بر اینکه داده‌های مالی و ریز داده‌های کسب‌وکار را به‌عنوان سرمایه‌گذار از آنها داشته باشیم. همیشه صحبت این بود که شما باید خروجی را از ما بخواهید و سیر عملکرد را از ما نخواهید.

بعد از چند وقت مشخص شد که بخشی از پول‌هایی که از سمت مشتریان می‌آمده، به جای اینکه وارد حساب شرکت شود، وارد حساب‌های شخصی ‌شده و با اینکه انگیزه بنیانگذاران این نبود که از آن پول‌ها استفاده شخصی بکنند و بیشتر برای تامین سرمایه در گردش، پول‌ها را از حساب شرکت خارج می‌کردند، اما ما به عنوان سرمایه‌گذار به این صورت به این قضیه نگاه می‌کردیم که اگر این استارتاپ بخواهد روزی وارد بورس شود و صورت‌های مالی‌اش بررسی شود، این موارد در آن مشخص است و شرکت را دچار بحران بزرگی خواهد کرد.

نکته‌ای که وجود دارد، این است که بسیاری از بنیانگذاران استارتاپی توجهی به مواردی مالی ندارند و سعی هم نمی‌کنند که خودشان را در این زمینه‌ها قوی کنند. بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ‌ها، مدیران فنی بوده‌‌اند، مدیران توسعه کسب‌وکار بوده‌اند، در حوزه محصول کار کرده‌اند و… یعنی توانایی‌هایی را در زمینه تخصصی خود دارند اما کسی می‌تواند به‌عنوان مدیر یا بنیانگذار یک کسب‌وکار به‌خوبی عمل کند که همه مهارت‌های مدیریتی را به مرور زمان در خود تقویت کند. یکی از موارد بسیار مهم هم این است که در زمینه گزارش‌های مالی، گزارش هیات مدیره، بررسی صورت‌های مالی و… خودش را قوی کند.

همچنین، با اینکه در ذات استارتاپ، هزینه‌کردن و حتی زیان‌کردن به خاطر رشد وجود دارد اما دنبال برنامه‌ای باشد که در مدت زمان مشخصی شرکت را به سمت افزایش درآمد و سودآوری و کاهش زیان انباشته هدایت کند.

واقعی باشید

آنچه در سریال wecrashed در مورد وی‌ورک به‌خوبی نشان داده شده، همین موضوع را می‌بینیم؛ یعنی ظاهر جذابی برای یک کسب‌وکار ساخته شود که صرفا به سمت ارزش‌گذاری‌ غیرواقعی پیش برود. در‌حالی‌که در باطن کسب‌وکار زیان انباشته زیادی وجود داشت که عملا ارزش‌گذاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

درس بزرگی که در ارتباط با وی‌ورک برای بسیاری از استارتاپ‌ها و مدیران استارتاپ‌ها وجود دارد، این است که تا وقتی که یک شرکت خصوصی هستید و تعداد سرمایه‌گذاران محدودی دارید، شاید فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید، مشکل حادی برای کسب‌وکار ایجاد نکند. اما وقتی می‌خواهید به شرکت بزرگی تبدیل شوید و در بین شرکت‌های برتر جای بگیرید، در آنجا افراد و نهادها روی حساب‌ها و صورتحساب‌ها دست می‌گذارند و به بررسی می‌پردازند، بنابراین باید با حساسیت بالایی همه موارد در شرکت به سمت سالم‌بودن و شفافیت حرکت کند.

توصیه من به بنیانگذاران استارتاپی داشتن شفافیت است. ممکن است بشود هزینه‌هایی را انجام داد که شاید هزینه درستی به نظر نرسد اما در بلندمدت تاثیر زیادی برای استارتاپ خواهد داشت. مثلا هزینه‌های مربوط به بیمه و مالیات.

بسیاری از استارتاپ‌های ما در مراحل اولیه راه‌‌اندازی، از دو دفتر استفاده می‌کنند تا مثلا بیمه و مالیات خود را به این طریق کاهش بدهند. توصیه این است که اگر نگاه بلندمدتی به کسب‌وکارتان دارید و قرار است در آینده چندین هزار میلیارد تومانی ‌ارزش‌گذاری شود، بهتر است که از همان روزهای نخست، با یک‌دفتره بودن و شفافیت و حساب‌های مالی یکپارچه پیش بروید. نکته مهم دیگر اینکه ثبت درست اطلاعات مثل ثبت شاخص‌های کسب‌وکاری، شاخص‌های هزینه‌ای و درآمدی که بعدا قابلیت پیگیری را داشته باشند، اهمیت زیادی دارد.

نکته سوم قابل اهمیت برای بنیانگذاران، تقویت‌ خودشان در زمینه‌های مالی است. آنها باید بتوانند صورت‌های مالی را بخوانند و تحلیل‌شان کنند و به این سمت بروند که هزینه‌ها را به‌درستی مدیریت کنند.

در سال‌های اولیه راه‌اندازی یک استارتاپ بعضا هزینه‌هایی انجام می‌شود که شاید هزینه‌های منطقی در مقایسه با شرکت‌های دیگر چه در ایران و چه خارج از ایران نباشد اما وقتی کسی بتواند اطلاعات مالی را تحلیل کند، به این مقایسه هم می‌رسد که آیا عملکرد شرکت، عملکرد خوب و مساعدی است یا خیر؟

نکته آخر این یادداشت، در ارتباط با سرمایه‌گذاران است. مثل داستانی که در وی‌ورک می‌بینیم، گاهی سرمایه‌گذاران هم هم‌راستا با بنیانگذاران از برخی اشتباهات مالی چشم‌پوشی می‌کنند. این مسائل بیزینس را دچار مشکل می‌کند. شاید گرفتن اطلاعات از بنیانگذار سخت به نظر برسد، اما در نهایت شفافیت، سودآوری و مزیت مالی خیلی زیادی برای سرمایه‌گذار و بنیانگذار به همراه خواهد داشت.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.