یکی از مهمترین این نوآوریها در حوزه فینتیک، که بخش اعظم سرمایهگذاری خطرپذیر این حوزه در سالهای اخیر را به سمت خود هدایت کرده است، بانکهای آنلاین یا همان نئوبانکها هستند. این نهادهای مالی نوپدید، در مقایسه با بانکهای سنتی امکانات متنوعتر و خدمات بهروزتری ارائه میدهند و تلاش میکنند با ارائه تجربه نوینی از بانکداری به مشتریان تبدیل به جایگزینی برای بانکهای سنتی و روشهای معمولشان شوند.
اما نئوبانکها چطور کار میکنند و تفاوت آنها با بانکهای فعلی در کجاست؟ آیا اصلا اینگونه موسسات بانک محسوب میشوند یا باید آنها را در زمره استارتآپهای مالی بهشمار آورد؟ آیا در ایران هم نمونه مشابهی وجود دارد و اصلا چرا باید بخواهیم کارهای بانکی خود را در بانکهای بیشعبه انجام دهیم؟
شروع داستان نئوبانک
ورود به صنعت بانکداری، بخصوص برای استارتاپها که معمولا منابع مالی و توان عملیاتی محدودی دارند عملا غیرممکن است. بیشتر بانکهای نامدار جهانی سابقهای بیش از یک قرن و ارزش بازاری بیشتر از دهها میلیارد دلار دارند.
ایجاد یک بانک نیازمند تجمیع سرمایه اولیه، کسب مجوزهای گرانقیمت قانونی و هزینههای سرسامآور عملیاتی است که باعث شده این حوزه یکی از غیرقابلنفوذترین بخشهای اقتصاد برای بازیگران جدید باشد. اما در اوایل قرن بیست و یکم فرصتی یگانه برای ورود به این عرصه و بهچالش کشیدن قدرتهای شناختهشده بازار مالی و اعتباری بوجود آمد.
بحران مالی جهانی سال 2008 باعث از دست رفتن میلیونها شغل در سراسر جهان شد و تریلیونها دلار خسارت به اقتصاد جهانی وارد کرد. از نظر بسیاری از مردم، عامل اصلی این بحران بانکها و سیاستهای مالی سودجویانه آنها بودند که علیرغم از دست رفتن سرمایه زندگی میلیونها انسان در سراسر جهان تنها ثروتمندتر شده و به کار خود ادامه دادند.
این امر باعث بروز بیاعتمادی بیسابقهای در بین مردم عادی سراسر جهان به بانکها و موسسات مالی معتبر شد و حتی امروزه پس از گذشت بیش از یک دهه از بحران جهانی سال 2008 هنوز هم میتوان تبعات آن را مشاهده کرد.
رویدادهای اجتماعی مثل جنبش تسخیر والاستریت در آمریکا و بوجود آمدن فناوری بلاکچین و رمزارزها را میتوان واکنشی مستقیم به این فاجعه درنظر گرفت. درواقع بیتکوین بهعنوان نخستین رمزارز جهان تنها یک سال پس از این سقوط بازار مالی در سال 2008 و با هدف کاهش تاثیر تصمیمهای بانکهای مرکزی و موسسات مالی بزرگ بر زندگی مردم عادی به کاربران معرفی شد.
ترکیب افزایش هزینههای خدمات بانکی، رشد تصاعدی صنعت فناوری اطلاعات و دیدگاه منفی عامه مردم به بانکها و موسسات مالی سنتی فرصتی بینظیر برای ورود به بازار خدمات مالی برای استارتاپهای جاهطلبی که بهدنبال بهچالش کشیدن بانکهای سنتی بودند ایجاد کرد.
بیشتر بخوانید: فین تک چیست
نئوبانک چیست؟
فناوری گوشیهای هوشمند و اینترنت همراه به این استارتاپها امکان میدهد بدون نیاز به سرمایهگذاری سنگین اولیه مورد نیاز برای ایجاد یک بانک جدید، با استفاده از زیرساختهای موجود اقدام به ارائه خدمات مالی و بانکی کنند.
این بانکهای بیشعبه دیجیتالی که با نام کلی نئوبانک شناخته میشوند مجموعهای از استارتاپهای مالی هستند که با هدف تسهیل و تسریع بانکداری برای کاربران عصر دیجیتال طراحی شدهاند. این بانکهای نوین که از خرابههای صنعت بانکداری پس از فاجعه سال 2008 سر برآوردند، در طول یک دهه اخیر رشدی پیوسته و فزاینده را تجربه کردهاند.
اگر بخواهیم کمی دقیقتر بگوییم، نئوبانکها شرکتهای فینتکی هستند که در فضای دیجیتال – و معمولا تنها با اپلیکیشنهای موبایل – اقدام به ارائه خدمات بانکی از قبیل افتتاح حساب پسانداز، حساب جاری، کارتهای عابربانک، پرداخت حقوق و … میپردازند. مخاطبان این بانکها هم کاربران علاقمند به فناوری هستند که مشکلی با مدیریت حسابهای بانکی خود بهصورت مجازی و از طریق گوشی هوشمند ندارند.
اپلیکیشنهای این بانکها رابط کاربری روان و جذابی دارند و بهگونهای طراحی شدهاند که به کاربران کمک کنند درک بهتری از تراکنشهای مالی و مدیریت حساب خود بدست آورند.
اگرچه این تکیه بر فناوری تنها برای نمایش آن و جذب مشتریان جوانتر نیست. نداشتن هزینههای ناشی از اداره صدها شعبه فیزیکی بانک در نقاط مختلف کشور یا جهان، کاهش قابل ملاحظه تعداد کارکنان و استفاده گسترده از اتوماسیون به این بانکها اجازه میدهد هزینههای عملیاتی خود را بهنسبت بانکهای سنتی بهمیزان قابلتوجهی کاهش دهند. در نتیجه این بانکها به گزینهای جذاب برای گروههای کمدرآمد و افرادی که تمایلی به پرداخت هزینههای گاه گزاف بانکداری سنتی نیستند تبدیل شود.
چطور کار میکنند؟
از نقطه نظر مشتری، نئوبانکها عملا اپلیکیشنهایی هستند که کارهایی فراتر از جابجایی پول و مشاهده مانده حساب را با استفاده از اپلیکیشنهای هوشمند فراهم میکنند. درنتیجه برای آن دسته از کاربران که با فناوری راحتتر هستند، کار کردن با نئوبانکها بسیار راحت و سرراست است. در بیشتر مواقع مشتری نیازی به پر کردن هیچ فرم کاغذی ندارد و عملیات افتتاح حساب و شروع به کار اپلیکیشن در چند دقیقه انجام میشود.
بیشتر اینگونه بانکها خدمات اعتباری محدودی ارائه میدهند یا کلا سمت اعطای اعتبارات بانکی نمیروند تا خطرپذیری خود را کاهش دهند. درنتیجه برخی از خدمات مالی بانکهای سنتی از جمله کارتهای اعتباری، اعطای وام یا حسابهای LC اصلا در حوزه فعالیتهای این بانکها قرار ندارد.
باید خاطر نشان کنیم نئوبانکها حداقل بهطور سنتی بهمعنی واقعی کلمه بانک نیستند. آنها مجوز تاسیس بانک از بانک مرکزی کشورهای مطبوعه خود را دریافت نمیکنند و برای مثال در ایالات متحده تحت پوشش شرکت بیمه فدران سپردههای بانکی (FDIC) قرار ندارند. بلکه این کسب و کارهای فینتک معمولا در شراکت با بانکهای شناختهشده و با مجوز معتبر همکاری میکنند تا بتوانند در کنار بهرهمندی از مزایایی مثل بیمه بازگشت سپرده، خدمات آنها را بهصورت کلی خریداری کرده و با کسب درصدی بهعنوان کارمزد به مشتریان خود ارائه دهند.
بهبیان سادهتر، هرچند ممکن است کار کردن با حساب بانکی در نئوبانکها تجربه جدیدی باشد، پول شما کماکان جایی در یک بانک سنتی ذخیره میشود. نئوبانکها خود واسطهای هستند که خدمات مالی را از موسسات مالی معتبر خریداری کرده و در فضای آنلاین به مشتریان خود عرضه میکنند.
این خبر بسیار خوبی است، چون به این معنی است که جای پولتان امن است. بهعلاوه این مدل کسب و کار به این بانکها اجازه میدهد برخلاف بانکهای سنتی خدمات خود را برای بازارهای خاص یا مخاطبان محدود ارائه دهند که فرصتهای بینظیری ایجاد میکند. هرچند، همین ساختار بهصورت ذاتی منجر به مشکلاتی در عملکرد این گونه بانکها ایجاد میشود که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید: بوم مدل کسب و کار استروالدر
مزایا و معایب نئوبانکها چیست؟
بهطور کلی، نئوبانکها بخاطر نداشتن مجوز بانکداری رسمی، تحت فشار قوانین و مقررات گاه دستوپاگیر موجود در سیستمهای بانکی سنتی نیستند و نبود ریسک سپردههای اعتباری هم به آنها کمک میکند با بهرهوری بیشتری به فعالیت بپردازند.
هزینه افتتاح و حفظ حساب در این بانکها پایین است و به همین دلیل برای اقشار کمدرآمد و افرادی که بهطور سنتی از مزایای داشتن حساب بانکی محروم بودهاند فراهم میکند. البته همانطور که گفتیم برای حفظ امنیت سپردههای مشتریان، تمامی نئوبانکهای مطرح با موسسات مالی یا بانکهای سنتی شناختهشده شریک میشوند.
از طرف دیگر نئوبانکها به کاربران امکان میدهند تقریبا تمامی کارهای بانکی خود را با استفاده از یک اپلیکیشن موبایل انجام دهند. این امر مزایای بسیاری برای مشتریان این بانکها ایجاد میکند، چرا که نهتنها میتوانید پرداختها و دریافتهای خود را بهراحتی مدیریت کنید، بلکه امکان خودکارسازی بخش بزرگی از فعالیتهای مالی معمول در این پلتفرمها تعبیه شده است.
این قابلیت در کنار سرعت پردازش بالای دستورات بانکی کاربران باعث میشود این گونه بانکها علاوه بر شخصیتهای حقیقی برای شخصیتهای حقوقی کوچک (مانند استارتاپها و کارآفرینان مستقل) هم بسیار جذاب باشد.
برای مثال میتوانید بهسادگی ترتیبی اتخاذ کنید تا در صورت وجود سرمایه لازم در حساب، به کارکنان منتخب یا حائز شرایط بهصورت خودکار مساعده پرداخت شود. یا کارفرما میتواند علاوه بر آسان کردن فرآیند پرداخت حقوق، با تعریف شرایط معین و به پشتوانه حساب اصلی شرکت نزد بانک مادر، امکان دریافت وام را برای کارکنان منتخب فراهم کند. نکته مهمتر، سهولت و امکان خودکارسازی کامل این رویهها است که باعث میشود این دسته از بانکها انتخابی ایدهآل برای کاربران آشنا به فناوری، شخصیتهای حقوقی کوچک و افرادی باشد که بهدنبال مدیریت آسانتر سرمایههای روزمره خود هستند.
البته نئوبانکها، مثل هر مدل کسب و کار دیگری، مسائل و نقاط ضعفی دارند که باعث شده بهغیر از چین در هیچ اقتصاد بزرگی شاهد تصاحب سهم عمدهای از بازار توسط آنها نباشیم. اصلیترین مشکل این بانکهای بدون شعبه، نداشتن شعبههای فیزیکی است که باعث میشود برای کارهایی مثل استفاده از شبکه عابربانک نیازمند همکاری با سایر موسسات مالی باشند.
بهعلاوه بسیاری از کاربران، بخصوص افرادی که سرمایههای قابلتوجهی را مدیریت میکنند ترجیح میدهند برای تصمیمهای سرنوشتساز اقتصادی با یک متخصص بهصورت رو در رو گفتگو کنند. افرادی که حسابهای با سرمایه قابل توجهای را مدیریت میکنند معمولا از حساب بانکی خود استفادههای دیگری هم دارند.
بسیاری از نئوبانکها محصولات مالی کارآمد و انعطافپذیری که به این دسته از مشتریان اجازه حداکثر استفاده از ظرفیتهای سودسازی سیستم مالی کشور مربوطه را نخواهد داد. اگر بخواهید در یک کشور کار کنید، جای دیگری زندگی کرده و جای دیگری مالیات بدهید بهترین انتخاب برای شما کماکان بانکهای سنتی خواهند بود.
مساله دیگر این بانکها، نبود مقررات کافی برای تعیین حدود فعالیت و مسئولیت آنها است. درنتیجه ممکن است درصورت بوجود آمدن مشکلات پیچیده مالی یا ایجاد اشکال در تراکنش، خدمات یا سرویسهای طرفسوم رویه قانونی روشنی برای پیگیری مشکل خود نداشته باشید. بهعلاوه عدم الزام نئوبانکها به داشتن مجوز تاسیس بانک یعنی خود مشتریان باید با تحقیق کافی از وجود نوعی بیمه بازگشت سپرده در بانک موردنظر خود اطمینان حاصل کنند.
مشکل نهایی این بانکها هم، اصل تعریف کننده آنها یعنی اتکای کامل بر فناوری نوین برای انجام خدمات بانکی است. این موضوع باعث میشود بخشی از جامعه که به هر دلیل تمایل یا توانایی حرکت با فناوری روز را نداشته باشد سود چندانی در استفاده از این بانکها مشاهده نکنند. بخصوص که میتوان گفت بخش زیادی از سرمایه جهانی در اختیار نسلی است که ارتباط بسیار محدودتری با فناوری ارتباطات دارد.
راه پیش رو
همانطور که اشاره کردیم، نئوبانکها با هدف ارائه جایگزینی سریعتر و ارزانتر برای مدیریت حساب نسبت به بانکهای سنتی پا به عرصه رقابت با بانکهای سنتی گذاشتهاند. با وجود سن نهچندان زیاد این نوع از موسسات مالی، این بانکها موفق به جذب کاربران پرشماری در بسیاری از بازارهای مالی بزرگ جهان از جمله چین، هند و برزیل شدهاند. البته وجود زیرساختهای عمومی تجارت الکترونیک نیز نقش پررنگی در افزایش دایره مخاطبان این بانکها در یک کشور یا منطقه اقتصادی دارد.
برای مثال آمارها نشان میدهند بیش از 90% از شهروندان چینی حداقل یک حساب در یکی از نئوبانکهای این کشور دارند. بدون شک یکپارچهسازی پلتفرمهای پرداخت آنلاین مثل Ali Pay و WeChat Pay در شبکههای اجتماعی همهکاره چینیها از جمله QQ و WeChat در طول چند سال اخیر نقش مهمی در این نفوذ گسترده دارد.
البته هنوز میزان نفوذ نئوبانکها در بین شهروندان اقتصادهای توسعه یافته مثل ایالات متحده کمتر از این مقدار است. طبق آخرین آمارها حدود یکسوم جمعیت شهروندان آمریکا حساب بانکی دیجیتال دارند یا قصد دارند چنین حسابی باز کنند. اما کماکان رشد قابلتوجه سرمایهگذاری در این موسسات مالی نشاندهنده آینده روشن پیشروی آنها حتی در اقتصادهای پیشرفته و توسعه یافته و سهم بازار رو به رشد آنها است. درواقع بسیاری از بانکهای قدیمی با مشاهده ظرفیت بالقوه بازار نئوبانکها اقدام به مشارکت با نامهای شناخته شده و یا تاسیس برندهای وابسته تمام دیجیتال کردهاند.
از طرفی بازار پررونق خدمات مالی الکترونیکی باعث شده برخی از این نئوبانکها زحمت دریافت مجوزهای تاسیس بانک را هم قبول کنند تا بتوانند وارد بازارهای سوددهتر از جمله بازار وام، اعتبارات بانکی و سایر محصولات مالی بانکهای سنتی شوند. با افزایش نفوذ و مقبولیت نئوبانکها بعضی از این بانکهای بدون شعبه برای تبدیل شدن به بانکهای واقعی با مجوزهای رسمی از مراجع مالی کشوری و جهانی اقدام کردهاند.
این دسته از نئوبانکها، که با نام بانکهای چالشگر یا Challenger Bank شناخته میشوند با وجود ارائه خدمات گستردهتر نسبت به اسلاف خود کماکان درگیر محدودیتهای ساختاری هستند که فعالیت در یک فضای کاملا آنلاین برایشان ایجاد میکند.
امکان کاهش هزینههای عملیاتی بخاطر نداشتن شعبههای فیزیکی در کنار چالاکی بیشتر و خصوصیسازی خدمات برای مشتریان خاص باعث میشود انتظار داشته باشیم در آینده تعداد این بانکهای چالشگر افزایش یافته و بیش از پیش بانکهای قدیمی، ثروتمند ولی نهچندان مورداعتماد را در بازار خدمات مالی تحت فشار رقابت قرار دهند. درحال حاضر شاید نئوبانکها بیشتر مناسب افراد عادی یا کارآفرینان با سرمایه محدودی باشند که میتوانند از سرعت عمل، امکان خودکارسازی عملکردهای بانکی و مدیریت چالاک حساب خود حداکثر استفاده را ببرند. درحالی که مشتریان جدیتر که نیازمند انعطافپذیری و کارایی بهتر خدمات مالی و دریافت خدمات مشاوره حرفهای برای امور پیچیده بانکی هستند کماکان باید برای کارهایشان به بانکهای سنتی اکتفا کنند.
هرچند بهنظر رواج هرچه بیشتر تراکنشهای مالی الکترونیکی بدون پول در جهان پس از همهگیری کرونا و مهاجرت گسترده بسیاری از کسبوکارها به فضای آنلاین و اقبال بینظیر به نئوبانکها باعث میشود جذب سرمایهگذاری لازم برای تبدیل آنها به بانکهای واقعی (یا همان بانکهای چالشگر) تمام دیجیتال چندان دور از انتظار نباشد. درواقع بهطور خلاصه میتوان گفت که آینده بهاحتمال زیاد از آن نئوبانکها و بانکهای چالشگر خواهد بود، هرچند ممکن است این سرمایهگذاری از طرف بانکهای سنتی که هدف برانداختنشان بوده انجام شود.
از ایران چه خبر؟
شرایط ویژه یک سال اخیر اقتصاد ایران و رواج تقریبا اجباری استفاده از خدمات آنلاین در تمامی حوزهها باعث شده شاهد پا گرفتن نخستین نئوبانکهای ایرانی هم باشیم. دو نئوبانک «بلوبانک» و «بانکینو» که بهترتیب با بانک سامان و بانک خاورمیانه همکاری میکنند در این مدت شروع به کار کردهاند و فصلی جدید در خدمات بانکی در کشور ایجاد کردهاند.
این موسسات بهپشتوانه حمایت بانکهای مادر خود اقدام به ارائه خدماتی از جمله افتتاح حساب بدون نیاز به حضور فیزیکی، احراز هویت دیجیتال کاربران، افتتاح حسابهای گروهی و خدماتی از جمله اعطای مساعده و وام به کارکنان شرکتهایی که با این بانکها طرف قرارداد هستند کردهاند.
وجود این رابطه مستقیم بین نئوبانکهای ایرانی و بانکهای معتبر و مجوزدار برای فعالیت آنها در ایران یک نقطه قوت بهشمار میرود، چرا که میتواند خیال مشتریان را از بابت مسائلی از جمله امنیت سپرده، امکان استفاده از شبکه شتاب برای دریافت وجه از دستگاههای عابربانک در سراسر کشور و تضمین قابلیت برداشت مبالغ سنگین از حساب راحت میکند.
اینها برخی از بزرگترین موانع پیش روی گسترش کاربرد نئوبانکها در سراسر جهان محسوب میشوند و میتوانند یک برگ برنده برای نئوبانکهای نوین داخلی به شمار برود.
هرچند، این بانکها در نهایت قرار نیست شعبه دیجیتالی از بانکهای مادر خود باشند و میتوانند با اتکا به رابطه راهبردی خود با شرکای بزرگترشان و البته تولید و طراحی محصولات مالی جذاب برای مشتریان داخلی سهمی از بازار مالی کشور برای خود جدا کنند. همچنین میتوانیم انتظار داشته باشیم که سایر بانکهای بزرگ داخلی هم اقدام به توسعه برندهای جدید یا مشارکت با استارتاپهای مشابه در آینده باشند و بهاحتمال قوی در سال پیش رو شاهد افزوده شدن به تعداد این بانکهای بدون شعبه در کشورمان باشیم.
هرچند با توجه به محدودیت ظرفیت سرمایهگذاری خطرپذیر و نیز موانع قانونی موجود، بعید بهنظر میرسد حداقل در آینده نزدیک بتوانیم شاهد تاسیس بانکهای تمام دیجیتال چالشگر در فضای صنعت بانکداری داخلی باشیم.