سرنخ را پیدا کنید

سردبیر

0

اتاق تاریکی را تصور کنید؛ بدون هیچ منبعی از نور. حالا شما باید به دنبال هدفی خاص در این اتاق تاریک بگردید….

هدفی که شناخت دقیقی نسبت به آن دارید، بارها آن را دیده‌ و لمسش کرده‌اید، اما اتاق تاریک کار شما را بسیار سخت می‌کند.  شاید با توجه به شناختی که از هدفتان دارید، بعد از ساعت‌ها و با از دست دادن زمان زیاد آن را پیدا کنید. اما قطعا این روش عاقلانه‌ای نیست.

حال بیایید شرایط را کمی سخت‌تر کنیم. در همان اتاق تاریک، دنبال کلید در خروج می‌گردید و اکسیژن محدود اتاق، تنها برای ۱۵ دقیقه به شما زمان برای جست‌وجو می‌دهد. باز هم تصور می‌کنید که پیدا کردن کلید در زمان محدود برایتان امکان‌پذیر است؟

این داستان خیلی از کسب‌و‌کارها و استارت‌آپ‌های امروزی است. کلید را که همان هدف و موفقیت نهایی است به‌خوبی می‌شناسند. شاید راه رسیدن به آن را هم بلد باشند.

اکسیژن اتاق، منابع یا سرمایه محدود آنهاست که زمان را برایشان تنگ می‌کند.

پس اتاق تاریک چیست؟ اتاق تاریک، مفهومی به نام Clueless به معنی «نداشتن سرنخ» یا «طی کردن مسیر کورکورانه» است. اما چه زمانی شما دچار Clueless می‌شوید؟ هنگامی که به اعداد توجه نکنید. زمانی که نه شناختی از رقبایتان دارید و نه حتی کسب‌و‌کار خودتان را به خوبی می‌شناسید. اعداد همه چیز است. آمار همان نوری است که اتاق را برایتان روشن می‌کند. تا زمانی که اندازه‌گیری درستی نداشته باشید، دست زدن به هر تغییری در محصولات یک اشتباه جبران‌ناپذیر است.

اصل ماجرا این است که شما تنها چیزی را می‌توانید تغییر دهید یا در آن اصلاح ایجاد کنید که قادر به اندازه‌گیری آن باشید.

پس قبل از اینکه به سراغ پیدا کردن کلید باشید، نور را به اتاق بیاورید. نوری که تنها با شناخت درست از خودتان، اندازه‌گیری دقیق، داشتن اعداد با معنا و همچنین قدرت تحلیل اعداد و آمار امکان‌پذیر است. تشخیص اینکه در شرایط Clueless قرار دارید یا نه، شاید چندان راحتی نباشد.

اما وقتی از خودتان در مورد کسب و کار خودتان شروع به سوال پرسیدن کنید، این نقطه‌ضعف خودش را به خوبی نشان می‌دهد. ببینید چند سوال خودتان را بی‌جواب می‌گذارید. هر چه  تعداد این سوال‌ها بیشتر باشد، مسیرتان  را کورکورانه‌تر طی کرده‌اید.

 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.