تمرکز اکوسیستم ایران در تهران به نظر شما خوب است یا بد؟ اگر خوب نیست، چطور باید آن را تغییر داد؟
در واقع نزدیک به نود درصد درآمد به استان تهران اختصاص دارد.
اینکه تمرکز کل جریان اکوسیستم به یک نقطه جغرافیایی محدود باشد نه تنها خوب نیست که نشاندهنده عدم رشد و توسعهیافتگی نظاممند این صنعت است. اصولا متمرکز شدن منجر به متورم شدن میشود. همین است که احتمالا همه استارتآپها و فعالان این حوزه برای رشد یا حتی شروع این نیاز را میبینند که به تهران مهاجرت کنند.
بهتر است با رویکرد عدم تمرکزگرایی و با سیاست تمرکززدایی، کمی این جریان را در کشور بسط داد. مثلا میتوان با برگزاری کمپهای استارتآپی در شهرستانها، ایدههایی جدی و جدید در بازار به وجود آورد و جذب سرمایه انجام داد. حتی این امکان که بخشی از بدنه دولت در شهرهای دیگر به ارائه خدمات مستقیم بپردازند خیلی امر مرسومی در جهان است. توزیع این صنعت در کشور، از طرفی منجر به ارزان شدن آن خواهد شد و در نتیجه برای سرمایهگذاران هم این مطلب جذاب است، چون به مراتب هزینه کمتری خواهد داشت.
مطلب پیشنهادی: دانلود گزارش سالانه برنامهها و بازیهای موبایل کافه بازار
خریداران محتوای دیجیتال در کشور پخش هستند؛ چطور میخواهید به آنها نفوذ کنید و از آنها درآمد کسب کنید؟
به لطف وجود اینترنت، به هر جایی شما میتوانید دسترسی داشته باشید و تبلیغ و محصولتان را بفروشید. راحتترین راه و بهترین راه فروش محتوای دیجیتال از طریق خود گوگل است، چون هر کسی هر نیازی داشته باشه آن را در گوگل سرچ میکند. اگر بیزینس شما در لیست نیاز آن مشتری قرار بگیرد و شما در گوگل باشید خیلی راحت میتوانید محتوای دیجیتال تان را به او عرضه کنید!
بیشتر خرید محتوای دیجیتالی از یک الی دو برنامه رخ میدهد. دلیل این تمرکز را چه میدانید و برای رقابت باید چه رویکردی را گرفت؟
همیشه اولینها حجم بازار به مراتب بیشتری خواهند گرفت و رقابت با آنها بسیار سخت است چون از منابع مالی زیاد و مشتریان فراوانی برخوردار هستند. که البته این هیچ ایرادی به نظر من ندارد و طبیعت بازار است. اما کسانی که قصد حضور در این عرصه را دارند برای رقابت باید فقط دنبال پیدا کردن مزیت رقابتی باشند.
صنعت برنامه موبایلی از نظر درآمد بیش از 72 درصد رشد داشته است، این رشد را بر چه اساسی میدانید؟
میتوان گفت به دلیل در دسترس بودن و سرعتپذیری زندگی امروز شهری این اتفاق روی داده است. شخصا توسعه و رشد برنامههای موبایلی را در راستای رفع نیازها میبینم. شما برنامههایی را روی گوشی نصب میکنید که با استفاده از آن یکی از نیازهایتان را پوشش میدهید. حال این نیاز میتواند آموزش یک زبان انگلیسی باشد یا مثل نیاز به قصههای کودکانه. این موضوع باعث شده که برنامههای زیادی رشد کنند و بتوانند نیازهای ما کاربران را رفع کنند.
خریداران محتوای دیجیتال حدودا بیش از 6 بار محتوا میخرند. این را چطور ارزیابی میکنید؟ و تکرار خرید نشانه چیست؟
طبعا استفاده کاربر تا جایی انجام میشود که نیاز او رفع شود. اینکه تیمهای دیجیتال مارکتینگ سعی میکنند نیازهای مختلف انسان را به او یادآوری کنند هم بیتاثیر نیست. اما این تکرار خرید و تبدیل شدن به مشتری وفادار به قطع اتفاقی نیست و در رضایت مشتری ریشه دارد. نحوه ارتباط مشتری با برنامه ارائهدهنده در این اتفاق تاثیر زیادی دارد. اگر این ارتباط به خوبی شکل گرفته باشد، تکرار خرید همیشه قابل انتظار است.