پنج سال پیش که استارتاپهای ایرانی در مرحله شکلگیری اولیه بودند یا دوران میانی خود را میگذراندند، عدهای در لباس دغدغهمند این موضوع را مطرح کردند که «استارتاپها برای کشور و نظام تهدید هستند» برای رساندن حرفشان به گوش مسئولان، تصمیمسازان وتصمیمگیران شروع کردند به ساخت ابر روایتی منفی از استارتاپها و برشمردن وجوه تهدیدآمیز بودن شرکتهای استارتاپی برای انقلاب اسلامی ایران.
با تولید بولتنهای محرمانه، ساخت و نمایش فیلم، ایجاد کانالهای رسانهای و شبکههای اجتماعی، برگزاری نشستهای متعدد در دانشگاههاو…فضایی را بوجود آوردند که استارتاپ و استارتاپی مترادف شد با عامل نفوذ دشمن! این استارتاپ هراسی چه نتایجی به همراه داشت:
- طیفی از جوانان ارزشی و انقلابی که میخواستند اقدام به تاسیس کسب و کار استارتاپی کنند بیش از دیگر جوانان تحت تاثیر این جریان قرار گرفته و از ورود به حوزه نوآوری سرباز زدند. علیرغم استعداد فراوان در این حوزه؛ خواسته وناخواسته با فشار این جریان بازار را ترک و دودستی تقدیم آنهایی کردند که نترسیدند.
- نهادهای انقلابی یا سرمایهگذاران دولتی و حاکمیتی از بیم متهم شدن و انتصاب به جریانی نفوذی و برای پرهیز از حاشیه؛ با مصلحتاندیشی از ورود و سرمایهگذاری به این حوزه منصرف شدند.
- برخی دولتیها و مسئولان نهادهای متولی برای مصونیت خود و مجموعهشان از گزند و عواقب همکاری با استارتاپها «نفوذی ها » از فعالان این حوزه فاصله گرفته و طرحهای استارتاپی را متوقف یا تغییر مسیر داده و اسم استارتاپ را در برنامه های بلندمدت پاک و نام دیگری را جایگزین کردند تا حساسیت نسبت به آنها ومجموعهشان کاسته شود.
- این روایت منجر به برخوردهای سلبی با شرکتها و فعالان استارتاپی شد که نتیجه آن کند شدن روند توسعه اقتصاد دیجیتال و همچنین مهاجرت بخشی از جوانان به کمپانیهای خارجی شد. جوانانی که دیگر احساس می کردند در این فضا نمیشود به فعالیت ادامه داد.
- و…
اما با پافشاری بخش اعظمی از فعالان استارتاپی و همچنین ایجاد شفافیت بیشتر توسط آنها، برقراری دیالوگ با بخش اندیشمند ومتفکر جریان دلسوز کشور و نظام و ارائه توضیحات مستدل وعلمی در خصوص اینکه مقوله استارتاپها یک جریان جهانی (ترند) غیر قابل اجتناب و بخشی از اقتصاد دیجیتال جهان است. این نکته را گوشزد کردند که رفتن به سمت این پدیده نوظهور جهانی، انتخابی نیست و به سمت آن رفتن غیر قابل اجتناب است. در این هماندیشیها فرصتها ومزیتهاو…نگرانی های احتمالی نیز مطرح شد. در کنار اینها تجربه جهانی و نوع تدبیر کشورها نیز به اشتراک گذاشته شد.
مسئولان ضمن محفوظ نگاه داشتن برخی نگرانیها و دغدغههای درست؛ به این نتیجه رسیدند چالش ادعایی از سوی این جریان؛ غیر واقعی یا دستکم چنان که به نظر میرسد عمیق نیست یا قابل کنترل است.پس از آن بود که این جریان رسانه ای کم فروغ و خاموش شد و خوشبختانه پس از چند سال همین سازندگان روایت منفی از استارتاپها؛ سرانجام وارد اکوسیستم استارتاپی ایران شدند و این ورود مبارک و میمون مورد حمایتهای مالی و معنوی نیز قرار گرفت.
اگرچه آنها به زیستبوم استارتاپی ایران ورود کردند اما شکل دادن روایت استارتاپ و نفوذ و ایجاد وقفهای چند ساله باعث شد طیف ارزشی متاثر از آنها که پیشتر ترسیده بودند دامانشان آلوده به خیانت به نظام شود وقتی فهمیدند که استارتاپها تهدید محسوب نمیشوند که کمی دیر شده بود و زمانی وارد زیستبوم استارتاپی ایران شدند که فرصتهای بزرگ سرمایهگذاری یا ایجاد استارتاپ را از دست داده بودند.
ولیکن احساس می شد با تجربه اندوخته از روایت آسیب زننده قبلی آنها امیدوارانه و با عزمی راسخ در پی پشت سر گذاشتن این خسران و فاصله پیش آمده و به دست آوردن فرصتهای جدید هستند چرا که میدانستند سهم اکوسیستم استارتاپی ایران از اقتصاد ایران یک درصد است پس هنوز فرصتهای بسیار بزرگ در پیش روی آنها قرار دارد.
بعد از ۴ سال پس از اعلام خبر ورود عنقریب ۵ استارتاپ به بورس دوباره همان جریان شروع به کار میکند و اینبار روایت جدیدی می سازد در سال ۹۵ کلیت استارتاپها را یک خطر توصیف و روایت کردند اینبار «ورود استارتاپهای بزرگ به بورس به زیان نظام» روایت جدیدشان است.
ابتدا سخن از ارزشگذاری و میزان داراییهای نامشهود استارتاپها و نداشتن پشتوانه ملکی و کارخانه مطرح شد. وقتی توضیح داده شد که ارزشگذاریهای انجام شده توسط تامین سرمایههای قانونی و مورد تایید بورس انجام شده است. داراییهای نامشهود تعدادی از این ۵ شرکت یک تا ۵ درصد است. تمامی ضمانتهای لازم و قانونی برای پشتوانه، توسط بورس و فرابورس از این شرکت ها اخذ شده است. کلیه ضمانتهای لازم برای صیانت از سرمایههای خرد مردم پیش بینی ومورد تایید سازمانهای اقتصادی و نظارتی است.
بازهم این طیف که ۴ سال پیش بر طبل استارتاپها نفوذ هستند میکوبید؛ امروز هم اصرار بر این دارد که شما اگاه نیستید فقط ما میفهمیم رفتن این شرکتها به بورس و بزرگ شدنشان به نفع نظام نیست! روایتی نگران کننده که با لحاظ شرایط حساس فعلی کشور که از هر سو مورد حجمه و دسیسه دشمن قرار گرفته ایم؛ متاسفانه قابل تامل و شنونده هم دارد.
در بالا نتایج روایتسازی این گروه و زیانهایی که به نظام و کشور وارد آوردند را برشمردیم و بخشی را به دلیل کمبود فضای نوشتاری برنشمردیم. حال ببینیم اگر استارتاپها وارد بورس نشوند چه اتفاقی خواهد افتاد.فرض کنید خدای ناکرده مسئولان محترم ناخواسته تحت تاثیر این روایتسازی نادرست در موضع انفعالی قرار گرفته، ترسیده و دستور منع ورود استارتاپها به بورس را صادر کنند. چه نتایج تلخ و ویرانگری بر نظام و کشور تحمیل خواهد شد.( با توجه به تیزبینی، هوش، ذکاوت و شجاعت مسئولان امر چنین امری محال و فقط بعنوان یک فرض مطرح می شود).
۱- با توجه به وجود تحریمهای ظالمانه دشمن و عدم امکان جذب سرمایه بزرگ خارجی؛ تحریم ورود به بورس نیز به تحریمهای دشمن اضافه خواهد شد و شرکتهای بزرگ اینترنتی به دلیل کمبود سرمایه از توسعه باز خواهند ماند. عدم توسعه اقتصاد دیجیتال در دراز مدت تهدیدی بزرگ برای کشور و نظام ایجاد خواهد کرد منجر به عقب ماندگی اقتصاد و بازدارنده و منکوب کننده جهش اقتصادی مدنظر رهبر انقلاب خواهد بود.
۲- در همین ۵ استارتاپی که می خواهند وارد بورس شوند تا به امروز دهها هزار شغل مستقیم و غیر مستقیم ایجاد شده است. عدم ورود به بورس مانع از ایجاد اشتغال ارزان ،سریع و جدید برای کشور خواهد شد. این امر نیز نتایج اقتصادی، سیاسی و امنیتی در حوزه گسترش فقر، بیکاری و آسیب های اجتماعی به همراه خواهد داشت.
۳- استارتاپها و فعالان نخبه و جوان کشور وقتی این پیام را دریافت کنند که استارتاپها فقط تا اندازهای در ایران اجازه رشد دارند و برای تامین سرمایه با تحریمهای خارجی و داخلی مواجه هستند دست از کار کشیده و بخش نخبه کشور را ترک خواهند کرد. این اتفاق نامبارک؛ هم تبعات اقتصادی، سیاسی برای کشور و نظام دارد وهم جریان نامیدی در نسل جوان کارآفرین استارتاپی، دانش بنیان، نوآفرین را به شدت تشدید خواهد کرد.
۴- نامید کردن جوانان و ترک ایران به امید ساخت و سوار شدن بر اسب تکشاخ در دیگر کشورها، جریان نوآفرینی در ایران را به شدت کند و ضعیف خواهد کرد. عقبماندگی دانشی خطرناکتر از مواردی است که برشمردیم.
۵- شکل گرفتن اکوسیستم شمشادی و عرضی که فقط استارتاپها تا مرحله ورود به بورس میتوانند رشد کنند. خبر مسرت بخشی برای آمریکاییها، اسراییلیها، چینیها و برخی کشورهای عربی و دیگر رقبا است که حالا خیال شان راحت است استارتاپهای ایرانی محروم از بازار سرمایه و متوسط دیگر امکان ورود به کشورهای منطقه را نخواهند داشت و آنها از این بابت ممنون سازندگان « روایت خطرناک بودن ورود استارتاپها به بورس » خواهند بود و به سرعت بازارهای عراق، سوریه، لبنان، آذربایجان، قزاقستان، عمان، قطر و… را اشغال خواهند کرد.
وقتی از تصرف بازار منطقه وکشورهای همسایه می گوییم منظور این نیست که آنها سود مالی بیشتری می برند امروز دسترسی و تسلط به دیتاها ( داده های انبوه) استراتژی حیاتی و بخشی از هژمونی قدرت است.
۶-۷-۸ و موارد متعدد دیگر.
چهار سال پیش بعنوان یک فعال استارتاپی و سردبیر هفته نامه شنبه نوشتم، مناظره کردم و گفتم، امروز نیز بعنوان فعال استارتاپی و سردبیر شنبه متواضعانه و دلسوزانه عرض می کنم. استارتاپها و ورودشان به بورس تهدید نیست به واسطه برخورداری از جوانان نخبه، باهوش غیرت مند و وطندوست فرصتی تاریخی برای کشور، نظام، اقتصاد کشور و مردم شریف ایران هستند.
هیچ مسئولی فرزندش را در خانه حبس نخواهد کرد که مبادا اگر وارد خیابان وجاده شود تصادف کند «پس خیابان جایی خطرناک است! » خیابان و جاده برای رسیدن به هدفهای بزرگ و متعالی ساخته شده اند. حبس کردن استارتاپها پشت دیوارهای بورس در این مقطع تاریخی ومحروم کردن آنها از سرمایه های بزرگ و مولد در رقابت با شرکتهای خارجی نمیگویم خیانت به نظام، کشور و همدستی با دشمن است.
اما میتواند ناخواسته در مسیر متخاصمان قرار گرفت. چاره چیست؟ اولا دغدغههای مسئولان تصمیمساز و تصمیمگیر دغدغههایی مهم، دقیق و مورد احترام است لذا پیشنهاد میشود مسئولان دغدغه مند، شریف، انقلابی و دوستدار ایران و ایرانی با پرهیز از ابراز نگرانیهای کلی و کلیگویی و مبهمگویی چک لیستی از دغدغه و نگرانی هایشان تهیه کنند.
همه فعالان و مدیران شرکتهای بزرگ اینترنتی که آنها هم عاشق ایران هستند، با نظارت عالیه سازمان بورس و فرابورس بعنوان نهاد ناظر قانونی، آمادگی دارند تا به رفع این دغدغه ها و نگرانیها کمک کنند.
به سهم خودم برخی از این نگرانیها را انکار نمیکنم اما همین نگرانی ها راهکارهای لازم را دارند. اما متاسفانه به میزان دسترسی روایتسازان منفی، دسترسی ما به مسئولان امر بسیار کم و حتی غیر ممکن است وامکان ارائه ادله و مستندات بدون واسطه وجود ندارد.
حرف آخر: ورود استارتاپها به بورس برای تامین سرمایه و گسترش بازار آنها به سمت منطقه و کشورهای همسایه رویکردی استراتژیک و حیاتی است. ایجاد اشتغال برای جوانان، محرومیتزدایی از روستا ها و نقاط کم برخوردار کشور، توانمندسازی جوانان کارآفرین و زنده نگه داشتن امید هم امری لازم و حیاتی برای کشور است.
ما همه فرزندان این کشور هستیم. فرزندانتان را با خطرها آگاه کنید به آنها آموزش و مشورت بدهید و بگذارید با توکل به خدا از خانه خارج شوند. کشورهای منطقه انتظار فرزندان شما را میکشند لطفا آنها را در خانه حبس نکنید.