خیلی از کارمندان هم از این شیوه استقبال کردند چون دیگر وقت و هزینه کمتری برای رفت و آمد روزانه به محل کار صرف میکردند و میتوانستند زمان بیشتری برای زندگی فردی و خانوادگی خود داشته باشند. در کل به نظر میرسد که تا الان دورکاری از نظر صرفهجویی در هزینههای مالی، زمان و انرژی به نفع هر دو گروه بوده و دور بودن از محیط کار و اتفاقات روزمره آن، تمرکز کارکنان حین کار را بالاتر برده است.
بهرهوری یک سری از کارکنان هم به دلیل امکان فعالیت بر اساس ساعت بیولوژیک بدن و سطح انرژیشان در طول روز، به شکل محسوسی بیشتر شده است.
دورکاری این روزها طرفداران زیادی پیدا کرده و تبدیل به نمادی برای مدرن بودن کسبوکارها در دوران پاندمی شده است. ما هم زودتر از آنچه فکرش را میکردیم به کار کردن از خانه عادت کردهایم. چه کسی فکرش را میکرد روزی برسد که بیشتر ما خانهنشین شویم و زندگی و کارمان یکی شود و دیگر مرزی بین ساعت کاری و زندگی شخصی نداشته باشیم؟
البته این موضوع را یکی از نقاط مثبت دورکاری میدانند چون اجازه میدهد ساعت شروع و پایان کار و همینطور محل انجام کارمان را خودمان انتخاب کنیم و محدودیت زمان و مکان نداشته باشیم.
اما دورکاری بسیار فراتر از بعد مکان است و نیاز به سازگاریهای زیادی دارد که شاید همان اول توجهمان را جلب نکرده باشد، از مرتببودن پشت سرمان در ویدئوکالها گرفته تا مرز گذاشتن برای ساعات کاری و خانوادگی و یا حتی تمرین برای ارائه چکیده مطالب به صورت مجازی.
از طرفی هم چون دورکاری پدیده جدیدی است و در آن کل روند کاری در اسکرینها خلاصه میشود، نیاز به تقویت مهارتهای انسانی به ویژه در فضای مجازی و استفاده از شیوههای ارتباطی بر اساس تیپ شخصیتی افراد، اهمیت بالاتری نسبت به گذشته پیدا کرده است.
تحقیقات چه میگویند؟
در پایان سال2020 موسسه مایرز-بریگز که در زمینه توانمندسازی و توسعه فردی و سازمانی فعالیت دارد و متولی اصلی آزمون MBTI در دنیاست، نتایج تحقیقی را درباره تاثیر دورکاری روی تیپهای مختلف شخصیتی در دوران پاندمی منتشر کرد و همانطور که انتظار میرفت و احتمالا شما هم در طول یک سال گذشته متوجه آن شدهاید، مشخص شد که دورکاری برای همه افراد با تیپهای شخصیتی متفاوت مطلوب نیست و خیلی از آنها حتی اگر کارشان را بهخوبی قبل انجام دهند، حس و حال خوبی را تجربه نمیکنند و کیفیت کار و زندگیشان دیگر مثل قبل نخواهد بود.
این تحقیق نشان داد که تاثیرات و عوارض دورکاری برای دو دسته از افراد یعنی درونگراها و برونگراها متفاوت است و قبل از هرگونه برنامهریزی بلندمدت برای اجرای دورکاری در کسبوکار، باید به این تفاوت شخصیتی توجه داشته باشیم.
جای تعجب ندارد که بر اساس نتایج این تحقیق، درونگراها نسبت به برونگراها حس بهتری نسبت به دورکاری و یا کار کردن از خانه دارند و از این تغییر شیوه کاری بیشتر لذت برده و قدر سکوت و آرامش حین کار را بیشتر میدانند. از نظر درونگراها، کار کردن از خانه به آنها این فرصت را میدهد که بتوانند تمرکز بیشتری داشته باشند، بهتر فکر کنند و روی موضوعات مختلف تامل بیشتری کنند؛ فرصتی که در محیطهای کاری شلوغ و پرسروصدا خیلی کمتر به دست میآید.
در مقابل، برونگراها معتقد بودند که این دوری از محیط کار، میزان معاشرتهای آنها را به شدت کم کرده و آنها دلشان برای در کنار مردم بودن و کار کردن با آنها خیلی تنگ شده است.
به نظر آنها، زندگیشان دیگر خیلی ساکت شده و علاوه بر اینکه زمان خیلی بیشتری را صرف تماشای تلویزیون (به عنوان جایگزینی برای معاشرت اجتماعی) میکنند، خیلی بیشتر از قبل هم دارند کار میکنند. درونگرایی و برونگرایی به تعریف کارل یونگ، روانکاو سوئیسی، دو گرایش روانی برای دریافت و هدایت انرژی است. درونگراها انرژی خود را از درون خود و در خلوت به دست میآورند و به همین دلیل در کل حس خوبی به دورکاری داشته و جنبههای مثبت آن را میبینند در حالی که برونگراها انرژی خود را از جمع و دنیای بیرون به دست میآورند و جنبههای منفی این موضوع و کاهش ارتباط با دیگران، برای آنها برجستهتر است.
بیشتر بخوانید: بوم مدل کسب و کار استروالدر
دورکاری برای درونگراها
درونگراها کسانی هستند که انرژی خود را در خلوت و سکوت به دست میآورند و به همین دلیل شرایط جدید دورکاری خیلی هم برایشان سخت نبوده و شاید حتی ته دلشان، لااقل آن چند ماه اول، خوشحال هم شدهاند که بالاخره میتوانند نفس راحتی بکشند و دور از فضای شلوغ و پر سروصدای محل کار، در آرامش کارشان را انجام دهند و بازدهی کارشان حتی بالاتر هم برود! صداهای محیط اطراف، یک درونگرا را اذیت میکند و امکان تمرکز را از او میگیرد، او برای فکر کردن نیاز به سکوت و تامل دارد و ترجیح میدهد در محیطی آرام و در صورت امکان فضای بزرگتر کار کند تا تمرکزش حفظ شود.
به همین دلیل است که درونگراها این روزها کمتر از برونگراها تحت فشار هستند، سطح انرژیشان بالاتر از آنهاست و معمولا کمتر دچار افسردگی و کمبود معاشرت میشوند ولی از طرفی هم دورکاری آنقدر طولانی شده که دیگر درونگرا و برونگرا نمیشناسد و حتی درونگراها هم نیاز به توصیههایی دارند که کارشان به انزوا نکشد و یا آنقدر غرق کار و سرگرمیهای خودشان نشوند که از معاشرتهای سالم اجتماعی باز بمانند. موسسه مایرز-بریگز به همین دلیل توصیههایی را برای درونگراهای دورکار تهیه کرده است که به تعادل زندگی اجتماعی آنها کمک میکند:
نکاتی برای درونگراها
- در خانه، محلی مختص کار ایجاد کنید که پاسخگوی نیازهای درونی شما باشد و بتوانید با تمرکز و بدون مزاحمتهای زیاد بیرونی، کار کنید.
- اگر با خانواده زندگی میکنید و یا کودکی در خانه دارید، برای آنها هم وقت بگذارید و زمان خود را در طول روز، بین معاشرت با آنها و تمرکز بر کار تقسیم کنید.
- به طور مرتب با همکاران و مدیرتان در تماس باشید و گزارش بدهید. اینکه میگویند درونگراها به آدمهای دیگری نیاز ندارند، حقیقت ندارد!
- سعی کنید برای ارتباط با همکارانتان پیشقدم شوید، خواستههای خود را بیان کنید و از آنها کمک بخواهید هرچند خلاف ترجیح طبیعیتان باشد.
- با همکاران برونگرایتان ارتباط برقرار کنید چون آنها از داشتن تعامل و ارتباط لذت میبرند و این کار شما برایشان خیلی ارزش دارد.
- با اینکه تمرکز برای شما خیلی مهم است اما حفظ تمرکز کامل در کار همیشه ممکن نیست پس به خودتان وقفههایی برای استراحت و ترک میز کار بدهید.
دورکاری برای برونگراها
برونگراها همانطور که از جمع و دنیای بیرون انرژی میگیرند، اگر با بقیه آدمها تعامل نداشته باشند، انرژی از دست میدهند. برای آنها مهم است که محلی برای معاشرت و ارتباط با بقیه داشته باشند و با دورکاری، احساس محدود و محصورشدن میکنند. برونگراها محیطهای شلوغ و زنده را ترجیح میدهند، صداهای محیط اطراف را دوست دارند، به محرکهای بیرونی زیاد، علاقه دارند و از تعامل با آدمها لذت میبرند.
محل کار یکی از جاهایی است که شلوغی و جنبوجوش آن باعث پویایی و حال خوب برونگراها میشود و برونگراهایی که بیشتر روز خود را در محیط کار سپری میکردند، الان بخش عمدهای از ارتباط و تعامل خود را از دست دادهاند و اوضاع خیلی مطابق میلشان پیش نمیرود.
البته تمام اینها به این معنا نیست که برونگراها نمیتوانند دورکار باشند و یا از آن گریزانند، بلکه میزان مطلوبیت این پدیده برای درونگراها و برونگراها متفاوت است و بنا به نتیجه تحقیق مایرز-بریگز، درونگراها به شکل قابلتوجهی حس بهتری به دورکاری دارند. این موسسه راهکارهایی برای تقویت حس خوب برونگراها در دوران دورکاری تهیه کرده است:
نکاتی برای برونگراها
- حتما با همکاران درونگرایتان هم ارتباط و تعامل داشته باشید و فکر نکنید که آنها نمیخواهند با شما کاری داشته باشند!
- موقع تماس با بقیه از ویدئوکال استفاده کنید چون دیدن چهره آدمها، تعامل و ارتباط را برای شما جذابتر و بهتر میکند.
- سعی کنید از تماس گروهی برای ارتباط با دیگران استفاده کنید، چون این کار باعث میشود سطح انرژیتان بالا بماند.
- استفاده از ویدئوکال و تماس را محدود به جلسات کاری نکنید و برای روابط اجتماعی و احوالپرسی هم از تماس استفاده کنید.
- از این موقعیت به عنوان فرصتی برای تمرکز بیشتر و ارتباط با بخش خلاق و عمیق وجود خود استفاده کنید و نوآوری بیشتری داشته باشید.
- اگر تنها یا در محیطی ساکت کار میکنید، با روشهای مختلفی مثل پخش موسیقی یا روشنکردن رادیو، محرکهای محیطی را در محل بیشتر کنید.
بیشتر بخوانید: عوامل موثر در موفقیت کار تیمی
نقاط کور دورکاری
با وجود اینکه تحقیقات نشان داده که حس افراد درونگرا و برونگرا نسبت به تجربه دورکاری متفاوت است اما نباید فراموش کنیم که ما انسانها چه درونگرا باشیم و چه برونگرا، اساسا نیاز به ارتباط داریم و نمیتوانیم بدون آن برای مدتی طولانی ادامه دهیم.
دورکاری و کاهش تعاملات فردی میتواند در درازمدت منجر به ایجاد حس تنهایی و انزوا، به ویژه در میان برونگراها شود، چون در فضای آنلاین، تعاملات انسانی محدود است، روابط حالت شخصی خود را از دست میدهند و تاثیر سابق را برای آدمها ندارند.
ادامه این روند، حتی اگر شما یک درونگرای تمامعیار باشید، میتواند در درازمدت از نظر روانی مشکلساز شود چون تعامل بخشی از ذات هر انسان است و درونگراها با اینکه از تعامل با دیگران انرژی نمیگیرند ولی به کل بینیاز از آن هم نیستند.
عوارض دورکاری البته محدود به ارتباط انسانی نیست. دورکاری تعادل میان کار و زندگی را بر هم میزند چون وقتی دورکاریم سخت است که سر ساعت خاصی کار را شروع کنیم و در ساعت مشخصی دست از کار بکشیم و یا از نظر ذهنی کارمان را در پایان روز کاری تعطیل کنیم و سر زندگیمان برگردیم.
این مسئله با اینکه ممکن است خیلی به چشم نیاید، ولی به مرور باعث خستگی و فرسودگی افراد میشود. دورکاری همچنین امکان شبکهسازی را کمتر کرده و مدیریت تیمها و حفظ روحیه تیمی را با چالش بیشتری مواجه میکند. در ارتباطات کاری مجازی، ممکن است کارکنان بهدرستی متوجه قدردانی یا نارضایتی از کارشان نشوند و یا کسانی که فعالیت بیشتر و بازدهی بالاتری دارند، ناخواسته دیده نشده و مورد توجه قرار نگیرند و احساس تبعیض کنند.
برنامهریزی و اجرای جلسات آنلاین هم علاوه بر اینکه منجر به خستگی زوم میشود، ممکن است زمانبندی و خروجی موثری نداشته باشد و به دلیل عدم امکان نظارت و ارزیابی مستقیم در آنها، به کاهش رضایت مدیران بینجامد.
بالاخره با دورکاری چه کار کنیم؟
با اینکه کل دنیا در سال گذشته مجبور شد به دلیل پاندمی، دورکاری را به سرعت جایگزین شیوههای قبلی کند ولی ادامه این روند بدون توجه به تفاوتهای ذاتی شخصیت افراد، میتواند به مرور باعث کاهش کارایی تیمها و بیانگیزگی آنها شود. به علاوه، تمام این اتفاقها آنقدر سریع رخ داده که هنوز فرهنگ سازمانی متناسب با این شرایط خیلی شکل نگرفته است.
ارتباط و سازماندهی، هماهنگی بین اعضای تیم و تلاش برای همکاری نزدیکتر، در دورکاری بسیار مهمتر از قبل شده و همگامشدن تیمها از راه دور و برگزاری جلسات مجازی با حضور افرادی با ویژگیهای شخصیتی کاملا متفاوت، کمی پیچیدهتر از جلسات حضوری شده است. جلسات متعدد ویدئویی، حتی برای تیمهایی که سالهاست با هم کار میکنند، میتواند خستهکننده و فرسایشی باشد و بعضی افراد، مثل برونگراها، ترجیح میدهند که اصلا دورکار نباشند و یا اگر قرار است دورکار باشند حتما تیمورک مجازی داشته باشند تا انرژی خود را از این معاشرتها، هرچند دیجیتال، به دست آورند نه اینکه مجبور باشند بهتنهایی روی پروژهها و وظایفشان کار کنند.
اما درونگراها که در تعاملها، چه واقعی و چه مجازی، انرژی از دست میدهند، ترجیح میدهند تنها کار کنند و تمرکز بیشتری داشته باشند و ارتباط مجازی اگر خیلی زیاد نباشد، برای آنها راحتتر از برونگراهاست و بهتر با آن سازگار میشوند. از این رو صاحبان کسبوکار و کارشناسان سرمایههای انسانی نیاز دارند که به این تفاوتهای شخصیتی (که البته بسیار فراتر از درونگرایی و برونگرایی است) واقف باشند و پیش از هر اقدامی، ترکیب تیم خود را از نظر شخصیتی و تفاوتهای آنها بررسی کرده و با توجه به آن تصمیمات جدید را اجرایی کنند.
شناخت و احترام به تفاوت شخصیتی افراد در تیمها باعث میشود که هم حس خوب افراد به کار و تیمشان حفظ شود و هم از نقاط قوت و ضعف آنها در جایی استفاده شود که بیشترین خروجی را برای کسبوکار داشته باشد. شاید دورکاری پدیده جذاب و پرطرفداری باشد و اصلا آینده را متعلق به خود کند ولی ملاقاتهای حضوری همچنان مطلوب خیلیها خواهد بود و هنوز زود است که بخواهیم در مورد تاثیرات بلندمدت دورکاری بر روحیه کارکنان و کارایی مجموعهها نظر قطعی بدهیم.