به سرعت دست و صورت می‌شوییم، صبحانه خورده و‌نخورده می‌زنیم بیرون، در ترافیک صبح‌گاهی یا به دنبال سبقت از ماشین‌ها هستیم یا دربه‌در مترو، اتوبوس و تاکسی که خودمان را به محل کار برسانیم.
بدو بدو ساعت می‌زنیم که کسری کار نخوریم. اگر هم مدیر هستیم، در اندیشه این هستیم که حقوق پرسنل یا بیمه، مالیات،طلب مشتریان و… را راست و ریس کنیم.
ظهر که می شود نمی‌دانیم ناهار را چطوری خوردیم یا نخوردیم. دوباره کار تا عصر یا شب که خودمان را له و خسته به خانه برسانیم. حضوری نیم‌بند و سرد در کنار خانواده. فردا صبح دوباره با صدای الارم بیدار می‌شویم.
این داستان تکراری هزاران صبح ماست که لابلایش سفری،کافه‌ای و میهمانی هم هست گاهی.
تا نزدیک دهه پنجاه زندگی تخت گاز می‌روی. اما یک جایی حس می‌کنی سرعتت مثل ماشین در حال شتاب، کم شده. یا اینکه از توی ماشین وجودت صداهای اضافه‌ای به گوش می‌رسد. در میان همه مشغله‌های سخت و شیرین زندگی، سری هم به پزشک می‌زنی و متوجه، کبد چرب، فشار خون، قلب بیمار، دیابت و …
می‌شوی و‌تازه یادت می‌افتد، توی سینه ات قلبی هم هست فراتر از استیکرهای قرمز که هر روز می‌تراکاندی، قلبی از گوشت و خون که در همه این سال‌ها در پناهگاه امن سینه‌ات نادیده انگاشتی‌اش و یکبار نشد احوالش را بپرسی، دستش را بگیری و سری به پزشک بزنی و تست بگیری، ببینی احوال رفقای تنت چگونه است.
ما به‌عنوان کارمند و کارفرما در همه این سال‌ها، بارها بیزنس مدل کسب و کارمان را بررسی کردیم و موجودی حساب‌های بانکی‌مان را با مشورت تیم و منابع انسانی، مشکلات و باگ‌های محصول و نیروهای‌مان را در آوردیم. اگر کارمند بودیم نهایت دقت را کردیم که کارها را به سامان کنیم و دقیق انجام دهیم.
حتی موقع رفتن به خانه پایه چسب روی میزمان را هم صاف و تراز کردیم که نظم‌مان زیر سوال نرود. همه حواسمان این بود که به همه جلسات و قرارها سر وقت برسیم که مبادا خاطر کسی و کسانی مکدر نشود و شهره باشیم که وقت‌دان و مسئولیت شناسیم. اما یادمان رفت که تن عزیزمان سال‌هاست منتظر و محتاج رسیدگی و‌توجه است.
نگاهمان به تنمان مثل نگاه به ماشینی بود که خوب سواری می‌دهد. هر وقت صدا داد یا ریپ زد می‌بریم تعمیرگاه، فارغ از اینکه این تن آنقدر نجیب و شریف است و همراه ،که تا سال‌های سال در خاموشی با بیماری‌های متعدد دست و‌پنجه نرم می‌کند، می‌سوزد و می‌سازد. تا زمانی که دیگر تابش تمام شود. وقتی این را می‌فهمیم که دیگر دیر و تن عزیز خسته و بیمار شده است.
حرف آخر: شاید بگویید این حرف‌ها چرا باید سرمقاله یک مجله کار آفرینانه و استارت‌آپی باشد. اتفاقا تنها موضوع دقیق و‌مرتبط با کارآفرینی، همین است که بگوییم ما کار می‌کنیم که زندگی کنیم. زندگی نمی‌کنیم که کار کنیم.
از ابتدا قرار ما این بود از تجربه‌های زیسته بگوییم و این تجربه زیسته من است به دست‌هایتان نگاه کنید قبل از آنکه چین و چروک شود از جوانی و نشاط‌اش لذت ببرید. صدای تپش زیبای قلبتان را برای خودتان بشنوید، نه فقط برای دیگری. حتی اگر معتقدید دنیا ارزش ندارد، تن‌تان را محترم و عزیز بدارید چون روی تخت بیمارستان آنقدری درد خواهید کشید که این نظریه‌تان ثابت شود.
چند روزی ترمز دستی کارتان را بکشید تن محترم را ببرید پیش پزشک و بگویید این عزیز جان را معاینه کند تا از بلا و درد دور باشید.
زمانی در زندگی و کسب و کار موفق خواهید بود که تن سالم و روحی رها و مهربان داشته باشید. بیایید با خودمان با این بدن نجیب و‌محترم مهربان‌تر باشیم.
بیشتر بخوانید: اکوسیستم استارتاپی ایران در ۷ طبقه
اکوسیستم استارتاپی در 2 هفته اخیر
بیسفون
بیسفون که یکی از پیام‌رسان‌های قدیمی کشور است، به خط پایان نزدیک می‌شود.
این پیام‌رسان پس از 8 سال فعالیت، در اعلانی گفت به دلایل متعدد از 15 اسفند تعطیل می‌شود. بیسفون یکی از اولین پیام‌رسان‌های بومی است و در سال ۹۷ وام ۵ میلیارد تومانی از وزارت ارتباطات دریافت کرده بود. گفته شده جزئیات این خبر در روزهای آتی اعلام می‌شود.
علی‌بابا
شرکت علی‌بابا قصد دارد تا پایان سال۹۹ به تمامی پرسنل خود بخشی از سهام این استارتاپ را در قالب سهام تشویقی تخصیص دهد. نیما قاضی، هم‌بنیانگذار گروه علی‌بابا و مدیرعامل شرکت سفرهای علی‌بابا گفت: «به‌جای اتکا کردن به منابع مالی و سرمایه‌گذار، روی نیروی انسانی اتکا کردیم. این طرح و طرح‌های مشابه همه از نگاه مجید حسینی‌نژاد، بنیانگذار علی‌بابا نشأت می‌گیرد.
مزبار
در هفته‌های گذشته خبری مبنی بر همکاری دیجی‌کالا و مزبار منتشر شد اما مزبار که یک استارتاپ در حوزه تهیه و ارسال فینگرفود و اقلام مهمانی‌هاست، در واکنش به خبری که درباره سرمایه‌گذاری دیجی‌کالا روی این کسب‌وکار اینترنتی منتشر شد اعلام کرده همکاری با دیجی‌کالا صرفا در قالب فروشنده است و هیچ‌گونه همکاری دیگری از جمله بحث سرمایه‌گذاری میان این 2کسب‌وکار انجام نشده است.
جاباما
جاباما از برنامه‌های سال آینده‌اش با توجه به سالی که تحت تاثیر کرونا، صنعت گردشگری را به چالش کشیده است، خبر داد.
به گفته راشا شیدماهر، مدیر ارشد بازاریابی جاباما در مسیر حرکت به سمت تبدیل‌شدن به پلتفرمی مانند Airbnb، البته با توجه به المان‌های فرهنگی کشور است و تا 3 سال آینده تحول‌های گسترده‌ای در صنعت گردشگری ایران رخ خواهد داد.
بازار
مهدی امیری، عضو هیات مدیره بازار و مدیر توسعه استارتاپ‌های جدید هزاردستان، جایگزین امین امیرشریفی می‌شود. مهدی امیری از فروردین ۹۹ به گروه فناوری هزاردستان پیوست و از تابستان عضو هیات مدیره بازارشد.
او که مدیرعاملی همکاران‌سیستم را نیز در کارنامه خود دارد، اکنون جایگزین امین امیرشریفی می‌شود که 4سال مدیرعامل بازار بود.
اسنپ
شب گذشته، محمد خلج، مدیرعامل اسنپ، در مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره وب و موبایل ایران با اشاره به نقش تاکسی‌های اینترنتی در حمل‌ونقل شهری در دوران کرونا گفت: «در روزهای قرنطینه با کاهش ۷۰درصدی سفرها مواجه شدیم، ولی با برداشتن محدودیت‌ها تعداد سفرها به‌مرور افزایش پیدا کرد و به‌تازگی اسنپ رکورد ۲ میلیون و ۳۰۰ سفر در روز را زده است.»
