تا همین سالهای اخیر، یک فرد عادی “هویت برند” را چیزی منحصر به جهان تجارت میدانست. اما در این سالها یاد گرفتهایم که تقریبا هر چیزی میتواند برند تجاری داشته باشد؛ از افراد مشهور گرفته تا احزاب سیاسی. ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه به هم متصل هستند و بیش از پیش از ویژگیها و شهرت شخصی هر فرد، که برای ایجاد برند شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal Branding) ایجاده شده است آگاهی پیدا میکنیم.
جای تعجب ندارد که داشتن برند شخصی دیگر همانند گذشته نیاز نیست که روال سخت و آهستهای را طی کند. اکنون افراد زیادی در شبکههای اجتماعی فعال هستند که خودشان به تنهایی توانستند با ارائه محصول، خدمات و دانش خود یک برند شخصی هر چند کوچک را ایجاد کنند و به چیزی برسند که شاید در گذشته با زحمت و البته زمان بیشتری به دست میآمد.
برند سازی شخصی یا (personal branding) چیست؟
در برند سازی شخصی، دقیقا مانند نام خانوادگی، ویژگی های خاصی خواهید داشت که شما را تعریف میکنند. توصیفاتی وجود دارد که باعث ایجاد ارتباط افراد با شما میشود و مواردی است که تصور خودتان را از شما میسازد. یک پرسونال برندینگ موثر، به نمایش گذاشتن خودتان نیست. بلکه به معنای ایجاد برداشتهای درست از شماست – دقیقا مانند برندهای حرفهای.
در حقیقت در فضای رقابتی امروز، برند سازی شخصی به عنوان یک حرفهای که در حال ظهور است، به اندازه ساختن برند تجاری یک شرکت مهم است. برای برخی صنایع، برندینگ شخصی شما حتی ممکن است از آنچه فکر میکنید نیز مهمتر باشد. به هر حال، مصرف کنندگان مدرن میخواهند داستان بنیانگذاران را بشنوند. آنها میخواهند با شنیدن مبارزات، شکستها و موفقیتهایشان با افرادی که از آنها خرید میکنند ارتباط برقرار کنند. این تمرکز بر “قصه گویی” به این معنی است که افراد حرفهای باید خود را در آنجا قرار بدهند. نام تجاری و بازاریابی خود، به اندازه داشتن استراتژی برای تجارت خود بسیار مهم است.
حقیقت این است که یک برند، هر چیزی میتواند باشد. از نام شما گرفته تا لحن صدای شما، اعتبار شما، بیانیه شما، نمادهایی که استفاده میکنید و موارد دیگر که شما را از دیگران متمایز میکند. برند شما همان چیزی است که شما را منحصر به فرد میکند. این چیزی است که اطمینان میدهد همیشه با ارزش خواهید بود. مهم نیست که چند شرکت دیگر سعی در کپی کردن ایدهها یا محصولات شما دارند.
برند شخصی از خیلی جهات شبیه به یک نام تجاری است. اینکه شما چه کسی هستید، چه میخواهید و چه ارزشهایی دارید و خودتان، محصول و یا خدماتتان را با این ارزشها بیان میکنید و برای ارتباط با مخاطبین و مشتریانتان چه هویتی میسازید. به زبان سادهتر برندینگ شخصی داستان یک شخص است که خودش را آنطور که هست و البته دوست دارد باشد به دیگران معرفی میکند و در آن نقاط قوت فرد برجسته میشود و به برند هویت میبخشد و اینگونه بین عموم مردم و مخاطبین شناخته میشود و مردم بخاطر علاقمند بودن به این هویت، شخصیت و پیامهایی که دارد آن برند را میپذیرند و از آن خرید و پیروی میکنند.
اصطلاح ” پرسونال برندینگ” در سال ۱۹۹۷ توسط شخصی به نام تام پیترز مطرح شد. پیترز به ما گفت که فارغ از اینکه در کدام صنعت کار کنیم یا در کجا زندگی کنیم، همه ما مسئول پرسونال برندینگ خود هستیم و این بدان معناست که مانند تمام محصولات یا خدمات، باید خودمان را با قوت بازاریابی کنیم.
چگونه برند شخصی بسازیم؟
حال که میدانیم پرسونال برندینگ چیست نوبت به آن میرسد که کمی درباره راههایی برای رسیدن به آن بدانیم. چند نکته که در برندسازی شخصی به شما کمک میکند. در حقیقت اکنون لازم است برخی از مبانی برندسازی شخصی را با هم مرور کنیم.
1. توسعه یک پلتفرم و حضور موثر در فضای مجازی
برای ارتباط برقرار کردن با مدیران و همکاران و ارتباط با مشتریان و کاربرانی که قرار است در آیند با آنها کار کنید، بیشتر آنلاین باشید. امروزه با وجود شبکههای اجتماعی مختلف این کار بسیار ساده و موثر خواهد بود و در آنجا میتوانید بخشی از ماجرای فعالیت و شروع کار و نقشههایتان را به اشتراک بگذارید.
در واقع بدون داشتن یک پلتفرم نمیتوانید برند شخصی خود را تبلیغ کنید. روشی که خود را به نمایش میگذارید به خود شما بستگی دارد. ممکن است به یک وبسایت نیاز داشته باشید که شامل نام شما و حسابهای شبکههای اجتماعی باشد که بتوانید با طرفداران خود ارتباط برقرار کنید و یا راه حلهای دیگری که برای بازاریابی استفاده میکنید.
2.مرجع شدن
برند تجاری شما بازتاب بیشتر از چیزی است که شما امروز هستید و بیشتر به این موضوع اشاره دارد که قرار است به کجا برسید و چه بشوید. به علاوه برای اینکه بهتر با اصول برندینگ شخصی آشنا شوید شما باید جدا از درک مهارتها و شایستگیهای خودتان داشته باشید و نقاط ضعف و قدرت خودتان را ارزیابی کنید.
هنگامی که نقاط قوت و ارزش خود را شناختید، آنها را کامل کنید. بیشتر بدانید، رشد کنید و جذب کنید تا بتوانید دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. در واقع بسنجید که قرار است با این خصوصیات مرحله بعدی به کجا برسید و به چه چیزهایی دست پیدا کنید. مهارتها و صفاتی متمایز خود را که باعث پیشرفتتان میشود کشف کنید و بررسی کنید که در ۵ تا ۱۰ سال آینده قرار است چه صفات دیگری نیز به دست آورید. در نهایت اقتدار خود را از طریق ویدئوها، پستهای وبلاگ و شبکههای اجتماعی نشان بدهید.
3.اولویتهای خود را تعیین کنید
هدف از برند سازی شخصی این است که شما را به سمت یک هدف تعیین شده سوق دهد. در مورد برندینگ تجاری، این هدف معمولا ایجاد یک مشتری وفادار از مشتریان، فروش بیشتر و افزایش سود است. وقتی میخواهید از خودتان بپرسید که ” پرسونال برندینگ چیست؟” باید در مورد اهداف و جاه طلبیهایی که میخواهید بدست بیاورید فکر کنید. تعیین اولویتها، اقدامات و تصمیمات شما در زمان ساخت برند را راهنمایی میکند.
4.خودتان باشید
این حرف شبیه چیزی است که در یک پوستر انگیزشی میبینید، اما یکی از مهمترین عناصر پرسونال برندینگ این است که شما باید “خودتان باشید”. با بررسی در دیگر حوزههای برندینگ میتوانید ببینید که دیگران برای الهام گرفتن چه کاری انجام میدهند. با این حال، در برندسازی شخصی، مجبور نیستید پیرو بقیه باشید. درواقع هرچه بیشتر تمرکزتان را به خود معطوف کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد بود. وقتی صحبت از برند سازی شخصی می شود، داشتن اصالت امری ضروری است.
اما این به چه معناست؟ هرکسی کنجکاویهای خاص خودش را دارد. شاید شما به طور تصادفی وسط مکالمه زیر آواز بزنید. یا شاید شما واقعا روش دیگری برای لباس پوشیدن داشته باشید. چیزی در مورد شما وجود دارد که شما را اصیل میکند و اگر در مورد برند سازی شخصی جدی هستید، اکنون وقت آن است که با کنجکاوی خود کنار بیایید. حقیقت این است که این ویژگی خاص، همان چیزی است که شما را در یک سیاره ۷ میلیاردی برجسته میکند.
اصول برندینگ شخصی چیست؟
برای اینکه بدانید اصول برندینگ چیست بد نیست سری به معروفترین برندهای دنیا بزنیم، اپل با شعار متفاوت فکر کنید، دنیا را به چالش کشید و نایک مردم را فارغ از سن، جنس و یا آمادگی جسمانی، تشویق به فعالیت کرد و با این کار شخصیت و شعار خود را به مردم دنیا نشان دادند و بر قلب و ذهن مردم تاثیر گذاشتند و این یعنی قدرت و اصول برندینگ شخصی!
درواقع اصول پرسونال برندینگ همان نحوه عملکرد شرکتها یا افراد، چگونگی ارائه خدمات به مردم، میزان ارزش سهام هر شرکت و چگونگی ارائه این ارزشهاست. یک برند قدرتمند در میان انبوهی از رقبا ایستادگی میکند و با بالا بردن آگاهی، تجربیات و کیفیت و خلاقیت خود سعی در فروش بیشتر و جذب مشتریان بیشتر میکند.
از طرف دیگر باید بدانید که اصول پرسونال برندینگ تنها اشاره به شرکت یا سازمان موفق و معروف ندارد و یک فرد با همه اهداف، مهارتها و تخصصهای خود نیز میتواند به یک برند تبدیل شود و محبوبیت محسوسی در میان مردم کسب کند.
1.خودتان را بهتر بشناسید (تمرکز برروی نقاط قوت و ارزش)
یکی از مهمترین اصول برندیگ شخصی قبل از هر کاری این است که دقیقا هویت شخصی و حرفهای شما را منعکس کند و برای این کار ابتدا باید بدانید که شما دقیقا چه کسی هستید، درونگرا هستید یا برونگرا و چه نقاط ضعف و قوتی دارید باید از مجموعهای از سوالات زیر را از خودتان بپرسید:
- من در کدام زمینهها ممتاز هستم؟
- چه چیزهایی به من انگیزه میدهد؟
- دیگران در مورد چه ویژگیهایی از من تعریف میکنند؟
- چه ویژگیهای من را به آدم پیچیدهای برای دیگران تبدیل میکند؟
- چه کارهایی از من انرژی زیادی صرف میکند؟
- برای انجام چه کارهای ساعتها زمان صرف میکنم و احساس خستگی نمیکنم؟
و سوالاتی از این قبیل که از اصول برندینگ شخصی هستند و میتوانید برای پاسخ به خیلی از آنها از دوستان، همکاران و خانواده خود سوال بپرسید و ببینید آنها شما را چگونه توصیف میکنند. زمانی که از جنبههای مختلف شخصیت خود بیشتر آگاهی پیدا کردید، حال میتوانید تصمیم بگیرید که چه برند شخصی را راه اندازی کنید و چه شخصیتی را برای برند خود در نظر بگیرید.
نگران هیچ چیز نباشید و تنها روی بهترین خصوصیات و ویژگیها تمرکز کنید و این را بدانید که شما هم مثل سایر برندهای دیگر با گذشت زمان پیشرفت و رشد خواهید کرد و با گذشت زمان به تکامل خواهید رسید، پس برای شروع تنها روی همین ویژگیها تمرکز کنید.
2. مخاطبین خود را شناسایی کنید
یکی از اولین اصول پرسونال برندینگ این است که قبل از هر کاری باید مخاطبین خود را تعیین کنید. اینکه قرار است با چه افرادی روبرو باشید و هر چه زودتر این کار را انجام دهید، ترسیم داستان برند شما نیز سادهتر خواهد شد و اینگونه میتوانید داستان برند خود را به زبان مخاطبین خود روایت کنید تا برای این قشر از افراد جذابتر و قابل درکتر باشد.
برای مثال اگر کار و برند شخصی شما به گونهای است که با مدیران و یا افرادی برای استخدام در ارتباط خواهید بود، میتوانید کار خود را از لینکدین شروع کنید. زیرا ۹۲ درصد از افرادی که استخدام کننده هستند و یا به دنبال شغل هستند، در آن قابل دسترس هستند . از طرف دیگر اگر کار شما طراحی گرافیکی است و میخواهید مشتریان فعلی خود را حفظ کنید و مشتریان جدیدی نیز به دست آورید، میتوانید داستان برندینگ خودتان را از طریق وب سایت شخصی و یا صفحه اینستاگرام خود و ارائه نمونه کارهایتان در معرض نمایش بگذارید و در آنجا طیف گستردهای از استعدادها و کارهای خود را دیگران نشان دهید.
3. در مورد برند ایدهآلتان کمی سرچ کنید و کارشناسان را دنبال کنید!
زمانی که شروع به نقشه کشی و طرح ریزی برای شروع کار خود میکنید، بهتر است کمی با دقت بیشتری سرچ کنید و متخصصان مربوط به حوزه کاری خودتان را نیز پیدا کنید. ببینید رهبران اصلی در حوزه مورد علاقه شما چه کسانی هستند و اگر وب سایت و یا وبلاگ شخصی دارند آن را پیدا کنید. بررسی کنید که چگونه به این نقطه رسیدند و سپس بعد از اینکه شناخت کامل پیدا کردید شروع به تقلید کنید و سعی کنید از آنها بهتر عمل کنید. باید طرحها، استراتژیها و نوع بازاریابی و عملکرد آنها را بررسی کنید و در نهایت بهترین گزینهها را برای کار خودتان انتخاب کنید.
عوامل موفقیت و شکست این برندها را بشناسید و به بهترین نحو تقلید کنید. یکی از اولین اصول برندینگ شخصی این است که خودتان را به بالاترین سطح موجود در حوزه کاریتان برسانید و با شناخت نقاط ضعف و ایرادات سایر افراد قبل از خودتان، مراحل را با دیدی بازتر و آگاهانهتر پشت سر بگذارید.
همچنین بعد از شناسایی افراد موفق میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. شاید این مصاحبه یا تماس در حد چند دقیقه باشد اما از ارزش فوق العاده بالایی برای شما برخوردار است. بهتر است نترسید و از هر کسی که علاقه دارید تا بیشتر در مورد او و کارش بدانید سوال بپرسید. سوالات خود را از قبل دسته بندی و مشخص کنید و سعی کنید سوالاتی بپرسید که به شما در مورد کار و بینشی که دارید کمک کند. سوالاتی نظیر اینکه:
- چگونه وارد این صنعت شدید؟
- اگر قرار باشد دوباره این کار را شروع کنید و یا چیزی را تغییر دهید چه اقداماتی انجام میدهید؟
- به نظر شما این صنعت چگونه در حال تحول است؟
- چگونه میتوان همیشه در این حوزه به روز بود؟
- آیا در این حوزه انجمنهای تجاری و حرفهای وجود دارد که باید عضو آن شوم؟
شما تنها با همین چند سوال ساده یاد میگیرید که اصول برندینگ چیست چگونه وارد این حرفه شوید و چه اقداماتی انجام دهید.
4. در رویدادها شرکت کنید!
برای اینکه بهتر بدانید اصول برندینگ چیست باید زمانی که در حال پرورش نام تجاری خود هستید، در رویدادها و همایشها و جلسات رسمی و غیر رسمی زیادی شرکت کنید و با همسالان و اندیشمندان این صنعت ارتباط برقرار کنید. هر چقد بیشتر ارتباط برقرار کنید بیشتر با اصول برندینگ شخصی نیز آشنا خواهید شد.
شرکت در این رویدادها به شما کمک میکند تا نه تنها راحتتر برند شخصی خودتان را بسازید بلکه به طور محسوسی نیز در حرفه کاری خودتان پیشرفت کنید. سعی کنید در این رویدادها خجالت نکشید و اگر افرادی را پیدا کردید که میتوانند به شما کمک کنند با آنها قرار بگذارید و فرصتی برای ارتباط بیشتر به دست آورید، حتی اگر این ارتباط از طریق ایمیل یا یک تماس تلفنی باشد.
5. از دیگران بخواهید در مورد کارتان نظر دهند!
یکی از اصول برندینگ شخصی این است که کار خود را از زاویه دید دیگران نیز بسنجید. میتوانید از همکاران یا مدیران خود در مورد برند شخصی خود بپرسید. خلاصهای از ارزشهایتان را بیان کنید و ببینید که آنها چه بازخوردی دارند و چه توصیههایی به شما پیشنهاد میدهند. اساتید حوزه کاریتان و رهبران سازمانها هم میتوانند افراد موثری برای بازخورد دادن در مورد کار شما باشند.
فراموش نکنید…
از مهمترین مسائلی که نشان میدهد اصول برندینگ چیست این است که برای اثبات خودتان و نشان دادن برتریتان در میان رقبا تلاش کنید و نشان دهید که خصوصیاتی بهتر از بقیه دارید. از هر فرصتی برای یادگیری بیشتر اصول پرسونال برندینگ استفاده کنید و سعی کنید تا درخشش کامل برندتان همچنان با انگیزه به تلاشتان ادامه دهید.
چطور پرسونال برندینگ بهتری داشته باشیم؟
ما بهعنوان افراد حرفهای، گاهی روی مدارک تحصیلی، گواهینامهها، تاییدیهها و سایر دورههای آموزشی تمرکز زیادی میکنیم و بهاندازه کافی روی سفر و تجربه منحصربهفرد توجه نمیکنیم که میتواند ارزش بیشتری برای حمایت از تحصیلات و در نهایت انتخاب شغل شما بیفزاید. اشتباه نکنید، من معتقدم داشتن صلاحیتهای مناسب، ارزش قابلتوجهی را به برند شما میافزاید؛ اما چیزی که در مورد برندسازی شخصی دوست دارم، این است که ترکیبی از علایق، تحصیلات، تجربه و تخصص شماست که باعث میشود شما را از دیگران در زمینه شغلی مشابه متمایز کند.
بیایید به این شکل فکر کنیم: اگر شما از کلاسی فارغالتحصیل شدید که ۱۰۰ نفر از همکلاسیهایتان با همان مدرک فارغالتحصیل شدند و ۵۰ درصد از شما برای همان شغل اقدام میکنید، اگر همه شما مدارک یکسانی روی کاغذ دارید پس چه چیزی شما را بهعنوان کاندیدای منتخب در زمان مصاحبه تبدیل میکند؟ اینجاست که برند شخصی وارد میشود.
متوجه شدم که باید روی جایی که میخواهیم برویم و کارهایی که باید انجام دهیم، تمرکز زیادی کنیم، بدون اینکه به کارهایی که قبلا انجام دادهایم و مهارتهایی که داریم توجه کافی داشته باشیم و اینکه چطور میتوانیم در طول مسیر شغلی خود از آن استفاده کنیم. نقشه سفر به شما کمک میکند تا در مورد عناصر حمایتی برند شخصی خود شفافسازی کنید تا در مواقعی که فرصتی پیش میآید به شما کمک کند تا برندتان شاخص شود.
- سفر جادهای معکوس
نگاهی به سفر شخصی و حرفهای خود تا این لحظه بیندازید. به تجربیات مهم و اساسی خود بنگرید و مهارتهایی که آموختهاید را یادداشت کنید. شما میتوانید این موارد را به شرح زیرتفکیک کنید:
- آموزش (شامل دورههای آموزشی و کارگاهی)
- تجربه شخصی
- تجربه زمان کار
- هر نکته ضروری و مهم شغلی
- توسعه شخصی
- مسافران رایگان جادهای
به افراد مختلفی فکر کنید که محرک سفر شخصی شما شدهاند و چگونه این حرکت روی شغلتان تاثیر میگذارد. آنها میتوانند اعضای خانواده، دوستان، مربیان، معلمان، همکارانتان یا حتی افرادی باشند که سفر شما را از طریق کتابها، وبینارها و حتی رسانههای اجتماعی شکل دادهاند. برای مثال، کل زندگی من در سال۲۰۱۷ پس از خواندن کتاب «سال بلهگفتن» اثر شاندا رایمز تغییر کرد. این عاملی است که مرا به نوشتن کتاب سوق داد و سپس باعث شد سخنران بینالمللی شوم. افرادی که روی شما تاثیر گذاشتهاند و ارزش قابلتوجهی به روش انجام کارتان میافزایند، چه کسانی هستند؟
- موانع و مسیرهای انحرافی
زندگی جریان دارد و اتفاقات رخ میدهند! چیزهایی در زندگیتان رخ میدهد که ممکن است در زندگی شخصی و حرفهای برایشان برنامهریزی نکرده باشید؛ همین عامل هم موجب میشود مدام توقف کنید یا تغییر مسیر دهید. این موارد گاهی اوقات بسیار دلهرهآور به نظر میرسد. اما با نگاه کردن به گذشته قادرید تشخیص دهید که چگونه یک عامل سدراه یا مسیر انحرافی شما را دقیقا در جایی که در آن لحظه باید میبودید، قرار میدهد. برخی از موانعی که تجربه کردید چه بودند که باعث شد در رشته خود حرفهایتر شوید؟ و بر چه چالشهایی باید غلبه میکردید؟
- تغییر مسیر
گاهی اوقات،تغییر مقوله ترسناکی است. تغییر شغل، تغییر مکان و تغییرحرفه که همه آنها میتوانند با مجموعه چالشهای منحصربهفرد خود همراه شوند. با اینحال با تغییر، فرصت یادگیری چیزهای جدید، ملاقات با افراد جدید و کسب تجربیات جدید فراهم میشود. چگونه تغییرات در مسیر سفر حرفهای شما به حوزه تخصصی شما ارزش میافزاید؟
- محاسبه یک مسیر جدید
شروع دوباره قطعا دشوار است، اما همچنین فراموش نکنید که در تغییر موهبتی بزرگ نهفته است. زیرا نمیدانید سفر جدیدتان شما را به کجا خواهد برد؛ اما اگر به آن به چشم فرصتی برای یادگیری، رشد و هماهنگی بیشتر با کسی که قرار است باشید نگاه کنید، آنگاه ارزشش را درمییابید و از آن برای ارتقای بیشتر برند شخصی خود استفاده میکنید.
انجام این تمرین ساده به شما کمک میکند تا ببینید کجا بودهاید، کجا میخواهید بروید و چه کارهای دیگری ممکن است در این بین انجام دهید تا به مقصد نهایی خود برسید. برند شخصی را یک سفر برای خودتان در نظر بگیرید و تمام تجربیاتتان را در این مسیر به کار بگیرید تا به شخص و حرفهای تبدیل شوید که امروز باید میبودید.
به یاد داشته باشید: ممکن است چندین نفر با عنوان شغلی و صلاحیت شما باشند، اما فقط یک نفر تجربه خوب و درست شما را دارد؛ و آن شما هستید. نترسید و از این موقعیت بهمنزله ابزاری کارآمد هنگام تعیین موقعیت برند شخصی خود بهره بگیرید.
مطلب پیشنهادی: فریلنسر موفق کیست و چه ویژگی هایی دارد؟