آمريکايیها فکر ميکردند حواسشان ششدانگ به اژدهاي زرد چينيها هست؛ اژدهايي که سر از صنايع نظامي و اقتصادي درآورده بود. براي مواجهه با اقتصاد غولآساي چين، جنگ بزرگ اقتصادي همهجانبهاي از سوي سياستمداران، اقتصاددانان آمريکايي و اروپايي برعليه چشمباداميها طراحي و اجرا شد. دامنه و ابعاد اين جنگ روزبهروز بزرگتر هم ميشود.
آمريکاييها که قدرت نظامي، امنيتي و اقتصاد چين را بزرگترين تهديد براي خود ميپنداشتند، هرگز گمان نميبردند بايد در داخل اتاقهاي کاخسفيد با چينيها دوئل کنند. غافل بودند از اينکه چينيها هم ميتوانند به مغز و قلب نوجوانان آنها نفوذ کنند.
اسب تروايي که به چين فرستاده بودند، حالا سر از کشور خودشان درآورده بود؛ تروايي به نام «تيکتاک».
چين کمونيست وقتي با پديده استارتاپها مواجه شد، ميدانست که نميتواند با اين پديده جهاني مقابله کند؛ چراکه هر مواجهه انفعالي و فيلترينگ محض با شکست روبهرو خواهد شد. سياستمداران چيني در مورد پديده شگرف،مترقي، جهاني و غير قابل بازدارنده استارتاپها دو راه پيش رو داشتند؛ نگاه فرصتمحور که معتقد بود استارتاپها با مديريت، کنترل، قانونگذاري درست و اصولي ميتوانند تبديل به فرصتي بزرگ و تاريخي شوند و نگاه تهديدمحور، انفعالي و امنيتي که حاملان آن عمدتا وفاداران ملتحم از تفکرات سنتي کمونيستي بودند، ميپنداشتند استارتاپها ساخته و پرداخته دشمن و صرفا براي نفوذ کاربرد دارند و بايستي از بين بروند يا به شدت منکوب و فيلتر شوند. آنها به دنبال پاککردن صورت مسئلهاي بودند که پاکشدني نبود. با هر برخورد سرکوبگرانه استارتاپها بسان ققنوس از جايي و به شکل ديگري بروز و ظهور پيدا ميکردند. حاکمان و سياستمداران نوانديش چيني که بهخوبي ميدانستند پشتکردن به ترند جهاني استارتاپها يعني محرومکردن کشورشان از مواهب تکنولوژي است، در دو راهي بزرگ باز کردن درها و توسعه مدرن يا انتخاب چيني با ديوارهاي بلند تکنولوژيک، چين را از دام کرهشماليشدن رها کردند.
در تصميمي تاريخي و بزرگ به جاي ساخت ديوار جديد، اينبار فرش قرمز را پيش پاي استارتاپهاي بزرگ و کوچک خارجي پهن کردند تا از ظرفيت آنها براي توسعه بيشتر اقتصاد و بسط هژموني قدرتشان سود ببرند. اين تنها تصميم خردورزانه چينيها نبود. هنديها هم همين سياست را در پيش گرفتند اما مدل اجراي 2 کشور به گونهاي بود که چين موفقتر از هند عمل کرد.
در هند فرش قرمز پهن شد اما نتيجه اين شد که شرکتهاي بزرگ استارتاپي آمريکايي بازار هند را کاملا قبضه کردند. به اين دليل که دولت هند بدون برنامهريزي و وضع قوانين لازم، اين اجازه را به شرکتهاي آمريکايي داد تا با بهدستآوردن سهام مطلق شرکتهاي هندي و ادغام آنها، عملا رقباي هندي را به صورت کامل از ميدان به در کنند. حالا آمريکاييها در اقتصاد ديجيتال هند يکهتاز بازار هستند.
چينيها اگر چه براي آمريکاييها و شرکتهاي چندمليتي فرش قرمز پهن کردند و بلافاصله شاهد حضور غولهاي تکنولوژي در چين بوديم مثل مايکروسافت، اپل، فيسبوک، آمازون، واتساپ و… اما آنها برخلاف مسئولان هندي شروع به وضع قوانين و شيوهنامههايي کردند که در نهايت اکثريت سهام شرکتها در اختيار کارآفرينان چيني باشد. جذب سرمايه قابل توجه از آمريکا و غرب، انتقال تجربه،دانش و تکنولوژي به کارآفرينان چيني و کنترل شرکتها توسط سهامداران چيني از اهداف استراتژيک آنها بود.
همين امر باعث شد استارتاپهايي مثل ويچت، عليبابا، بايدو و… آنقدر بزرگ شوند که دولت چين بعد از چند سال به محدود و فيلترکردن اپليکيشن يا وبسايتهاي مشابه اقدام کند.
اين امر پس از جذب سرمايه خارجي و انتقال تجربه، دانش، تکنولوژي غربي، مديريت و بزرگشدن استارتاپهاي چيني و پاسخگويي به کاربران انبوه روي داد نه همان ابتدا.
سياستگذاري، رگولاتوري، حمايت از سرمايه خارجي، استفاده از تجربه و دانش غربيها نهتنها فرصتي بزرگ در داخل چين فراهم آورد، حتي توانستند پابهپاي استارتاپهاي بزرگ جهاني و آمريکايي رقابت کنند و بخشي از بازارهاي ديگر کشورها را نيز به دست بياورند.
اگر به نقشه جهان نگاه کنيم، نيمکره غربي در اختيار و سيطره آمازون آمريکايي است و نيمي ديگر عليباباي چيني صاحب مطلق بازار خردهفروشي آنلاين است. عملکرد کارآفرينان و سياستمداران چيني آنقدر هوشمندانه بود که آمريکاييها هرگز گمان نميبردند کار به جايي برسد رئيسجمهورشان به خاطر ترس از يک استارتاپ چيني، تاريخ مدنيت، دموکراسي و آزادي را در کشوري که مهد فرصتهاست، زير پا بگذارد و در تصميمي شتابزده فرمان دهد يا تيکتاک چيني بايد از آمريکا برود يا اينکه سهامش را به شرکتهاي آمريکايي واگذار کند.
تيکتاکي که با دانش و سرمايه خود آمريکاييها شکل گرفت، سرانجام بلاي جانشان شد. نگاه کنيد به ترکيب سهامداران تيکتاک، بخشي از مالکيت و سرمايه آن متعلق به سرمايهگذاران آمريکايي است. 100 ميليون نوجوان وجوان آمريکايي ترجيح ميدهند به جاي اينستاگرام، از تيکتاک استفاده کنند. ترامپ، رئيس جمهور آمريکا شبها وقتي به رختخواب ميرود، در گوشي همراهش نظارهگر سير رشد تيکتاک و حضور بيشمار نوجوانان آمريکايي در اپليکيشن چيني است. چينيهاي چشمبادامي بدون موشک و عملياتهاي پرهزينه و ريسکپذير به رختخواب رئيس جمهور آمريکا نفوذ کردهاند.
تيکتاک، نماد جديدي از جنگي تکنولوژيک و استارتاپي است.
با نگاه به تجربه چين و هند وقت آن رسيده تا مسئولان محترم کشورمان و تصميمسازان در ديدگاههاي خود به استارتاپهاي ايراني تجديدنظر کنند و دست از نامهرباني و عدم اعتماد به جوانان کشورشان بردارند و با سياستگذاري و خردورزي صحيح، راه را براي توسعه استارتاپهاي ايراني باز کنند. ما براي توسعه نيازمند سرمايه هوشمند خارجي، دانش و انتقال تجربه آنان هستيم. استارتاپهاي بزرگ ايراني با قوانين نادرست و نگاههاي نامهربان و تهديدمحور، محدود شدهاند تا مبادا بزرگ شوند و انحصارشان براي اقتصاد غيرشفاف، دلالپرور، دولتي و فسادزده مشکل ايجاد کند! اين تصميمات در حالي دستوپاي استارتاپهاي ايراني را بسته و رشد آنها را محدود کرده است که بازارهاي کشورهاي هممرز به مرور توسط آمريکاييها فتح خواهد شد. ما هزينه سنگيني در کشورهاي افغانستان، سوريه، عراق، يمن، سودان، لبنان و… پرداخت کردهايم. اگر چه روزبهروز از تعداد نيروهاي نظامي خارجي در اين کشورها کاسته ميشود، اما به مرور حضور استارتاپهاي خارجي و در رأس آنها آمريکاييها در منطقه و کشورهاي هممرز و همسايه ايران پررنگ و پررنگتر ميشود.
حرف آخر
هنوز روزنههاي اميد براي موفقيت استارتاپهاي ايراني در ايران و جهان وجود دارد. هنوز بازارهاي عراق، سوريه، افغانستان، لبنان و… کامل فتح نشدهاند و امکان موفقيت استارتاپهاي ايراني وجود دارد.
اگر همين حالا تصميم بگيريم که شرکتهاي بزرگ استارتاپي ايران براي توسعه به کشورهاي منطقه بروند، شايد اميدي باشد، اما يکسال بعد ديگر کار از کار گذشته است. تاريخ و نسلهاي آينده در مورد خدمت يا خيانت ما قضاوت خواهند کرد؛ چرا که امروز، زمان تصميمگيري است.
آيا استارتاپها فرصتي بزرگ هستند يا بايد آنها را بهعنوان يک تهديد، مهار و از توسعه باز داشت؟
تصميم و خواست بخش قابلتوجهي از فعالان استارتاپي ايران توسعه همهجانبه اکوسيستم استارتاپي ايران در داخل و خارج از مرزهاست.
بايد منتظر ماند و ديد مسئولان محترم و تصميمسازان در اين مقطع تاريخي چه تصميمي ميگيرند. آنها اجازه خواهند داد تا استارتاپهاي آمريکايي، چيني و اسرائيلي بازار کشورهاي همسايه را اشغال و تا مرزهاي ايران پيش بيايند يا با حمايت از استارتاپهاي ايراني، زمينه را فراهم خواهند کرد که استارتاپهاي وطني بسان تيکتاک تا قلب کاخ سفيد نفوذ کنند.