معرفی کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم

فکر‌کردن خارج از جعبه

0

کمال‌گرایی به وضعیتی گفته می‌شود که فرد هرچیزی به جز نهایت کمال آن را غیر‌قابل‌قبول تلقی می‌کند. شاید فکر کنید که کمال‌گرایی صفت خوبی است. در واقع بسیاری از ما این تصور را داریم که کمال‌گرایی یک ویژگی مثبت است که باعث می‌شود همه کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم اما همیشه اینطور نیست. گاهی اوقات کمال‌گرایی باعث می‌شود ساکن شویم و هیچ فعالیتی از خود نشان ندهیم، اغلب علت بهنگام نبودن ماست و ایراداتی را به وجود می‌آورد که اگر می‌توانستیم اندکی از کمال‌گرایی خود بکاهیم، وقت کافی برای اصلاحشان داشتیم. در کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم، ریشه این صفت در سال‌های کودکی هر یک از ما جست‌وجو شده است؛ در همان روزهایی که به ما گفته می‌شد هنگام رنگ‌آمیزی نقاشی از خطوط بیرون نزنیم. این موضوع شروع محدود‌شدن خلاقیت و رشد کمال‌گرایی است.
کمال‌گرایی در دنیایی پر از ناکاملی‌ها، همچون تله‌ای است که انسان را گرفتار توهم برتر‌بودن کرده و او را از قدمی به جلو برداشتن، باز‌می‌دارد. شاید فکر کنید ایده‌ای آرمانی است، اما فقط فکری بازدارنده است. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، آنچنان ذهن شما را اسیر خود می‌کند که از ترس آنکه نتوانید آنچه در ذهن دارید را در حد کمال اجرا کنید، حتی قدمی در آن مسیر برنمی‌دارید.
بسیاری از ما رویاها و آرزوهایی داریم که همین ویژگی باعث شده است تا هرگز گامی به سوی آنها برنداریم و از طرف دیگر کمال‌گرایی باعث شده است که ساعت‌ها و روزها زمان خود را صرف تلاش برای درک چیزهایی کنیم که تنها از طریق تجربه و آزمون و خطا قابل درک هستند. در این کتاب یکی از راه‌های گذر از کمال‌گرایی و رسیدن به معمول‌گرایی خرده‌عادت‌ها معرفی شده‌اند. خرده‌عادت‌ها راهکارهایی هستند برای تداوم یک تغییر همیشگی. اما گام اول برای ایجاد این تغییر، پذیرش این واقعیت است که کمال‌گرایی مخرب است. هرچند که بسیاری از ما در شغل و زندگی شخصی خود، آثار مخرب کمال‌گرایی را می‌بینیم اما بیشتر اوقات با افتخار از این ویژگی خود یاد می‌کنیم. اگر تصمیم نگیرید که کمال‌گرایی را به عنوان طرز فکری مخرب و دست پایین تلقی کنید، توهم برتر بودن آن نمی‌گذارد به تغییرات مطلوب خودتان برسید. به قول لئو تولستوی «اگر همه چیز را در حد کمال می‌‌خواهی، هرگز راضی نخواهی شد.»
در کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم ۴ ریشه اصلی کمال‌گرایان این موارد عنوان شده است:
ناامنی، خودکم‌بینی، نارضایتی، والدین و مدرسه.
بیشتر مردم آنقدر که از خجالت‌زدگی واهمه دارند، به تشویق‌شدن اهمیتی نمی‌دهند و برانه براون نویسنده و محقق، معتقد است کمال‌گرایی همچون یک سپر ۲۰ تنی است که دورتادور خود می‌گیریم به امید آنکه ما را از آسیب محفوظ می‌دارد. او می‌گوید «اما در حقیقت، تنها کاری که این سپر می‌کند این است که نمی‌گذارد دیده شویم.»
در این کتاب با کمک استفان گایز در ابتدا درک می‌کنیم که چرا باید از کمال‌گرایی دوری کنیم، ریشه‌های آن را می‌شناسیم و سفری از کمال‌گرایی به معمول‌گرایی خواهیم داشت؛ سفری آرامش‌بخش و پرتکاپو که ما را از اضطراب و تنش کمال‌گرایی دور می‌کند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.