دست کم در یک سال اخیر، در همه محافل دو کلمه را بسیار میشنویم: بورس و بیت کوین! بازارهایی جدید و دارای پتانسیل رشد. حوزه ارز دیجیتال با تمام گنگ و تاریک بودن خود، همچنان برای خیلیها جذاب است و سود یا ضررهای میلیاردی در خود پنهان کرده.
گفتوگو با بنیامین عباسی، مدیر اجرایی شرکت سیتکس
در گفتگویی با بنیامین عباسی، مدیر اجرایی شرکت سیتکس، به بررسی ارز دیجیتال پرداختیم و با بخش اکسچنج سیتکس آشنا شدیم که در ادامه میخوانید.
برای آغاز اجازه بدهید با خودتان بیشتر آشنا بشویم.
من بنیامین عباسی هستم، کارشناس ارشد مدیریت فناوری اطلاعات و مدیر اجرایی شرکت سیتکس. 7سال سابقه کار در حوزه IT بخش بانکی دارم و 2سالی هست که با شرکت سیتکس همکاری میکنم.
تخصص اصلی من مدیریت پروژه است اما از آنجایی که به حوزههای IT و مالی علاقه داشتم، عمدتا به سراغ توسعه نرمافزارهای مالی آمدم. پیش از سیتکس، تا حدودی با حوزه رمزارز و بلاکچین آشنا بودم اما عمده تمرکزم روی core banking بود و پس از ورود به سیتکس، روی نرمافزارهای بلاکچینی تمرکز کردم و حدود یک سالی است که اکسچنج سیتکس را راهاندازی کردیم.
درباره پیشینه سیتکس برایمان بگویید.
سیتکس از حدود 19 سال پیش کار خود را آغاز کرد و سالها در حوزه توسعه نرمافزارهای مربوط به حضور و غیاب و دستگاههای مربوط به آن کار میکرد. حدود 10 سال پیش بود که اولین نرمافزار انتخابات مجلس در حوزه تشخیص امضا و تشخیص رای را انجام داد که پروژه بسیار جذابی بود. حدود هفت سال پیش هم تمرکز اصلی را به حوزه ارز دیجیتال اختصاص داد و جزو بازیگران قدیمی این حوزه است.
مدتی مزرعه داشت و ماینینگ انجام میداد، پس از آن مشاوره سرمایهگذاری و سپس معاملات را ارائه داد. دو سالی هم هست در حوزه نرمافزارهای بلاکچینی مانند زنجیره تامین دارو بر بستر بلاکچین، نگهداری اسناد بر بستر بلاکچین، توکنایز کردن و موارد مشابه به اینها کار میکند. یک سالی هم هست که پروژه صرافی آنلاین و اکسچنج را دارد.
رمزارز حوزه نوپایی در کل دنیا بوده و در ایران هم به تبع آن جدید است. در بازههای زمانی مختلف تب رمزارز داغ شد. شما برای جا انداختن این حوزه در ایران چه تلاشی کردید تا بتوانید به تبع آن کسب و کار خودتان را ترویج بدهید؟
ما یک تیم جوان هستیم که ایدههای نو و خوبی داریم و دوست داریم این «لبه فناوری» بودن را در ایران عزیزمان پیاده کنیم. این فناوری مشکلاتی دارد، از جمله اینکه عمر زیادی نداشته و بسیار نوپا و تازه وارد است. شاید حدود 12 سال سن داشته باشد. به همین دلیل، این حوزه برای دنیا تازه است.
بلاکچین و ارزهای دیجیتال از لحاظ قانونی، زیرساختی و حتی کاربرد در صنایع مختلف، هنوز جا نیفتادهاند. اما اتفاق خوبی که هست این است که اگر اینجا جا نیفتاده، در کشورهای دیگر هم به همین شکل است و ما فاصله چندانی نداریم.
به عبارت دیگر نمیتوانیم بگوییم که صنعت بسیار جلویی است و مثلا 100 سال فاصله داریم. ما با اتفاقات حال حاضر دنیا، شاید بیشتر از 2 سال فاصله نداشته باشیم. یعنی اگر بگویم تجربیاتی که در کشورهای دیگر انجام میشود، به اندازه تجربیات ایران نو و تازه است.
به همین دلیل، چالشهای مشترکی با بقیه کشورها داریم و هرکدام از ما داریم تلاش میکنیم که از بهترین راهحلها استفاده کنیم. به هر حال این کسب و کار، حوزهای است که انتخاب کردیم و برایمان جذاب است و داریم تلاش میکنیم در ایران جا بیفتد.
بیشتر بخوانید: تفاوت کار گروهی و فردی
بعد از آن تب بورسی که در ایران اتفاق افتاد و افراد بسیار زیادی کد سجام گرفتند و وارد بورس شدند، این قسمت ارز دیجیتال و اختلاف قیمتها و تغییر قیمتهایی که در حال رخ دادن است، برای بسیاری جذاب است. اما خب ما هر دو سوی این حوزه را در نظر گرفتیم؛ هم زیرساخت و شبکه بلاکچین و امکاناتی که شبکه بلاکچین ارائه میدهد را هدف قرار دادیم، هم به سراغ بخش ارز دیجیتال رفتیم. اما اینکه چطور سعی میکنیم در این کمبود قوانین و نوپا بودن این صنعت زنده بمانیم، خودش چالشی است که عملا هر روز با آن دست و پنجه نرم میکنیم و حقیقتا چالش سختی هم هست.
در وبسایت شما سه بخش میبینم که خیلی مهم هستند؛ یکی مفاهیم پایه است، یکی آموزش و در کنار آنها وبلاگ. این نو و کم تجربه بودن، یک طرف ماجراست اما در راستای آموزش چنین مفهومی که هنوز دنیا با آن مشکل دارد، چه کارهایی انجام دادید؟
ما برای «تربیت کردن» کاربر زمان و انرژی بسیار زیادی گذاشتهایم. برای استفاده از این اصطلاح، دلیل دارم. ببینید وقتی یک تکنولوژی تازه، وارد بازار میشود، افراد نسبت به آن آگاهی ندارند؛ عدهای به سراغ تحقیق و یادگیری آن میروند، عدهای هم از اساس آن موضوع را اشتباه متوجه میشوند. آن کاربرانی که به اشتباه متوجه آن موضوع میشوند، بهکرات مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
برای مثال، فرد فکر میکند که تعریف بیت کوین یا ارز دیجیتال را میداند اما شاید اشتباه متوجه شده باشد. یا به جای آنکه خود مستقیم وارد بازار بشود، سرمایهاش را در اختیار فرد دیگری قرار میدهد و مورد کلاهبرداری قرار میگیرد. این اتفاق، به اکوسیستم موجود و سالم ضربه میزند. پس آگاه کردن عموم مردم و کسانی که میخواهند کاربر این حوزه باشند، خیلی مهم است و ما هم تلاش فراوانی میکنیم که تفاوتها و مفاهیم پایه را جا بیندازیم.
برای مرکز آموزش عالی بانکداری زیر نظر بانک مرکزی، مجتمع فنی، شرکت راهآهن و موسسات دورههای آموزشی برگزار میکنیم تا آنها را آگاه کرده و با خودمان همراه کنیم. نه الزاما به معنی آنکه از این حوزه استفاده کنند؛ بلکه بخواهند مشخصا نقشی داشته باشند.
زیرا هر صنعت، بازیگران زیادی دارد. نمیشود دو یا سه بازیگر فقط حضور داشته باشند و دیگر جنبههای آن را کنار بگذاریم. برای مثال وقتی درباره صنعت بازرگانی حرف میزنیم، صرفا واردات و صادرات که نیست. تولیدکننده هم نقش خود را دارد. نمیتوانید بدون حضور تولیدکننده، به صادرات برسید. پس اکوسیستم رمزارز هم، از ماینر گرفته تا تریدر و حتی نحوه گردش نقدینگی آن باید کامل باشد.
اما در ایران، ارز دیجیتال به دلیل نوپا بودن، برخی بازیگرهای آن بزرگ شده و برخی هنوز یا در ابتدای راه بوده یا هنوز شکل نگرفتهاند. همین موضوع باعث ایجاد دغدغههایی و نگرانی هایی میشود. به همین دلیل، آموزش کمک میکند که بازیگران جدید جایگاه خودشان را بشناسند. به عبارت دیگر فرد میتواند متوجه شود که در صنعت رمزارز چه نقشی میتواند داشته باشد، آن نقش چیست و با بقیه بازیگران چه تعاملی دارد.
پس اصل موضوع این است که ما بتوانیم یک تصویر بزرگ از واقعیتی که در حال رخ دادن است، به همه افراد نشان بدهیم تا افراد متوجه آن بشوند و این سوال را از خود بپرسند که اکنون ما با این صنعت و در این حوزه چه کاری میتوانیم انجام بدهیم و در کدام قسمت آن نقش خودمان را بازی کنیم.
حوزههای مختلفی در این صنعت وجود دارد، پس اصل اول برای اینکه کاربر بیاید، بتواند از این صنعت استفاده کند و منافع مالی یا هر هدف دیگری که دارد را کسب کند، این است که آموزش ببیند. آموزش کافی دیدن یکی از آن چالشهایی است که واقعا باید با آن روبهرو شد.
بیشتر بخوانید: تاریخچه امازون
افراد زیادی هستند که دوست دارند در بازار ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنند اما خب برای سرمایهگذاری مطمئن، به آگاهی نیاز است. شناخت شما از بازار جهانی برای ارائه آموزش و مشاوره به کاربر و مورد اعتماد بودنتان در چه سطحی است و چه کارهایی در راستای اعتمادسازی برای کاربر انجام دادهاید تا در بین بازیگران ایرانی، کاربر به سراغ شما بیاید؟
در بحث اعتماد، اولویت ما این نیست که اعتمادسازی کنیم تا کاربر به طور اختصاصی جذب ما بشود. اجازه بدهید اول نقش انسانی خودمان را توضیح بدهم تا بعد درباره منافع حرف بزنیم. ببینید ایجاد توکن و ارز دیجیتال بسیار ساده شده. هر کسی در هر کشوری میتواند با ایجاد یک سپیدنامه خیلی ساده که هدف از خلق این ارز دیجیتال را توضیح میدهد، وارد بازار بشود.
فرد یک توکن میزند، حتی مانند بورس یک عرضه اولیه یا همان ICO را هم برگزار میکند و سرمایه هم جذب میکند؛ اما همین هم ممکن است کلاهبرداری باشد. در دنیا کشورهای مختلف و بانکهای مرکزی روشهای مختلفی برای نظارت و جلوگیری از این سوءاستفادهها پیاده کردهاند.
در این میان، نقش ما به عنوان صرافی ارز دیجیتال این است که در ابتدا رمزارزها و بازارهایی را انتخاب کرده که خیالمان راحت باشد که این ارز، یک رمزارز بدون هویت یا ضعیف نیست. درصد حجم آن در بازار را بررسی میکنیم و پشتوانههای آن را در نظر میگیریم. این باعث میشود مطمئن شویم آن رمزارز خاص، یک شبه باعث از بین رفتن سرمایهها نمیشود.
ممکن است ریزش داشته باشد چون این بازار هم مانند بازارهای بورسی دنیا رشد بالا و ریزش بالا دارد و با توجه به اینکه این بازار در تمام ساعات شبانهروز هم در دسترس و فعال است، فعالیت بیشتری هم نسبت به بازارهای بورسی دارد.
برای مثال، در بورس ایران ممکن است روزانه بیشتر از 5درصد ریزش یا افزایش نداشته باشید؛ اما در این بازار، در چند دقیقه میتوان دهها درصد افزایش یا ریزش را مشاهده کرد. اما وقتی بازاری مانند بیتکوین را نگاه میکنید و حجم سرمایهای که در آن هست را میبینید، خب این اطمینان را به شما میدهد که این رمزارز، ریزش صد درصدی نخواهد داشت.
در همین راستا، ما هم اولویت را روی رمزارزهایی میگذاریم که روی آنها تحقیق زیادی شده باشد و خیالمان از آنها راحت است. در نتیجه این اطمینان را هم به کاربر میدهیم که قبل از کاربر ریسک های کلان آن را بررسی کرده باشیم.
فرضا میتوانیم بگوییم این رمزارزی که انتخاب شده، با آنکه روزانه برای مثال 40 درصد رشد دارد، اما در عین حال ممکن است در عرض یک ساعت چنان ریزشی داشته باشد که تمام سرمایه را از دست بدهی. به همین دلیل، پیش از آنکه کاربر را آموزش بدهیم، اول خودمان تحقیقات جامع را انجام میدهیم و خودمان را جای کاربری میگذاریم که میخواهیم به او تعهد داشته باشیم.
البته در بازار ایران، رمزارزهای معدودی وجود دارند که بازارشان بین صرافیها شکل گرفته و همانها هم رشد خوبی دارند. اما گاهی تقاضا میآید برای اضافه کردن رمزارزهایی که پشتوانه قوی ندارند. حتی گاهی رمزارزهای ایرانی از ما درخواست میشود که متاسفانه بعضا زیرساخت لازم و پشتوانه کافی را ندارند و به دلایلی چون مارکتینگ قوی کاربرانی روی اینها سرمایهگذاری میکنند و متاسفانه بعدها ضرر میدهد.
متاسفانه در این چند سال شاهد این هم بودیم که فرد با این استدلال که این رمزارز ایرانی است و اتفاقی برایش رخ نمیدهد، سرمایهگذاری میکند و متاسفانه آسیب میبیند. پس ما فرقی بین رمزارز داخلی و خارجی قائل نیستیم، از نظر ما هویت، اصالت و پشتوانههای قوی دلیل انتخاب رمزارزها روی صرافیهای آنلاین است.
بیشتر بخوانید: چگونه رمز ارز استخراج کنیم
یکی از متداولترین سوالات این حوزه برای عموم مردم این است که حوزه ارز دیجیتال، حوزه سرمایهگذاری است یا یک ارز رایج است؟
نکته اینجاست که هر ارز دیجیتال، یک دستورالعمل دارد که سپیدنامه نام دارد. من اگر بخواهم بدانم چرا دارم این رمزارز را میخرم و اینکه آیا سرمایهگذاری کردهام یا ابزاری است که میتوانم از آن استفاده کنم، باید سپیدنامه آن را بخوانم.
در سپیدنامه تشریح کرده که علت خلق این ارز دیجیتال چیست، چطور توزیع شده، تورم دارد یا ندارد، اقتصادش چیست؟ در حقیقت پاسخ تمام سوالات ما نسبت به یک ارز دیجیتال، در سپیدنامه آن هست و الزاما همه اینها شبیه هم نیستند.
یعنی نمیتوانید بگویید که ارز دیجیتال مفهوم و کارکرد یکپارچهای دارد که در همه ارزها اعمال میشود. برای مثال، بیتکوین یک ابزار جابهجایی است! درست است که رشد قیمت دارد و تقاضا برای آن میآید، اما شما روی آن سرمایهگذاری نمیکنید که مثلا بنیاد بیتکوین بر یک پروژه خاصی سرمایهگذاری کند که به درآمدزایی منجر شود. اما اتریوم چنین وضعیتی دارد؛ اتریوم در حقیقت فضایی ایجاد کرده که توکنها و نرمافزارهای غیر متمرکز دیگر بر آن سوار شوند و بتوانند رشد کنند.
خب کاربرها باید این را متوجه بشوند که وقتی درباره ارزی مانند لینک صحبت میکنیم که در حال رشد است، روی شبکه اتریوم بوده و رمزارز زیرمجموعه است.
اینها همه نیازمند آن آموزش است؛ هنگامی که آموزش وجود داشته باشد، افراد میتوانند بهتر این بازار را درک کنند. مثل این است که بخواهید در بازار بورس سرمایهگذاری کنید اما صرفا به نمادها دقت کنید و درباره آنها تحقیقی نکنید.
آیا این نماد که میخواهید سرمایهتان را در اختیارش بگذارید، گذشته خوبی داشته؟ آیا اتفاقات خوبی برای آن افتاده؟ اما در تحلیل اساسی (یا حتی تحلیل تکنیکی) بررسی میکنیم که چرا این نماد (یا ارز دیجیتال) در این وضعیت است؟ خالقان آن چه کسانی هستند؟ وضعیت آن در بازار چگونه است؟ اقتصاد جهانی نسبت به این موضوع چه آیندهای دارد؟ همه اینها باعث میشود شما متوجه بشوید که این ارز، ارزش رشد دارد یا ندارد.
در عین حال، باز هم نکتهای وجود دارد که ما دو نوع رمزارز داریم؛ رمزارز با پشتوانه و رمزارز بدون پشتوانه. با پشتوانه، ارزی است که وابستگی به جایی دارد. برای مثال، دلار پشتوانه توکن تتر است؛ یعنی یک دلار، میشود یک تتر. پس شما نمیتوانید از تتر برای سرمایهگذاری استفاده کنید زیرا همیشه قیمتش یک دلار است.
توکنی هم هست به نام پکس گولد که معادل اونس طلاست و با بالا و پایین رفتن قیمت طلا، قیمت آن هم تغییر میکند. یا پترو را داریم که پشتوانهاش قیمت نفت است. پس جنس توکنها تفاوت دارد که در سپیدنامه درباره آن توضیح داده شده. اما برخی کوینها هم هستند که پشتوانهای ندارند و ارزش قیمتی آنها را حجم مبادلاتشان تعیین میکنند مثل بیت کوین یا اتریوم.
سیتکس دقیقا چه خدماتی را ارائه میدهد؟
سیتکس در سه حوزه مختلف فعالیت دارد که یکی از آنها اکسچنج است. حوزه اولی که در آن مشغول است، ماینینگ بوده و در تلاش است که اگر مشکلات قانونی آن رفع شود، دوباره وارد آن شود؛ زیرا پیش از این هم در ماینینگ فعال بود. سیتکس در مشاوره سرمایهگذاری هم فعال است و کمک میکند تا افراد بتوانند سرمایهگذاریهای خوبی بکنند.
حوزه سوم که بزرگتر شده و حجم بیشتری از کاربران را هم درگیر کرده، اکسچنج یا صرافی مبادلاتی است که کاربر در این بستر میتواند خرید و فروش یا سرمایهگذاری کند. به این صورت که کاربر میتواند ارزهای مختلفی بخرد، برای خودش سبدی ایجاد کند و آن سبد در گذر زمان، رشد قیمتی ایجاد کند.
بیشتر بخوانید: ارز دیجیتال چیست
الان سیتکس چند درصد از سهم بازار قانونی را در اختیار دارد و در میان رقبا در چه رتبهای هستید؟
ما کمتر از 3 ماه است که توانستیم جای پای خود را در بازار بیابیم و حجم زیادی از کاربران را جذب کنیم. هم اکنون توانستیم 10 هزار کاربر را جذب کنیم که بیش از 20 درصد آنها احراز هویت شدهاند و چنین رشدی بسیار خوب است. ما هنوز سهم زیادی از بازار نداریم و شاید سهم 4 یا 5 درصدی از بازار را داشته باشیم.
دلیل آن هم این است که درست است که سیتکس در حوزه اکسچنج جدید است، اما مدتهاست که توانسته کاربرهای زیادی را جذب کند و خودش را مطرح کرده است. 7 سال تجربه کار در این حوزه، ایجاد فضا و ارائه مشاورههای کارآمد که باعث درآمدزایی شده، این انتظار را برای کاربر به وجود آورد که سیتکس یک اکسچنج راهاندازی کند.
خب ما کمی دیر اقدام کردیم و تا حدودی از این بازار عقب افتادیم اما سرعت رشدمان خوب است. چرا؟ به این دلیل که برند خوبی برای خودمان درست کردیم و اعتماد کاربران را به خودمان جلب کردهایم.
از طرف دیگر، با مشکلاتی که بیشتر رقبا با آن درگیر بودند، مثل نقد شوندگی، ایجاد امنیت، سرعت و حجم مبادلات تمرکز کرده و از طرف دیگر هم سعی کردیم کاربر پسند باشد و تلاش کردیم تجربههایی که از فضای استارتاپی داشتیم را اینجا پیاده کنیم با این پیشفرض که میخواهیم به شدت بزرگ بشویم. در عین حال با سرعت رشدی که اکنون داریم، میخواستیم جزو 5 اکسچنج اول ایران باشیم و طبق بررسیهایی که مجموعههای بیرونی درباره ما انجام دادهاند، در چنین رتبهای هستیم.
از نظر امنیتی هم خوشبختانه در موقعیت خوبی هستیم و آزمایشهایی که مجموعههای امنیتی کشور از ما گرفتهاند، مشخص شده وضعیت خوبی داریم. دست کم خیال خودمان را قبل از کاربر راحت کرده. آزمایشهای فشار زیادی را هم روی سیستم خودمان اعمال کردهایم و میدانیم در زمانهایی که تعداد درخواستها زیاد میشود، مشکل سرعت و تراکنش نخواهیم داشت.
به نظر میآید در ابتدا سیتکس یک زیرساخت سختافزاری و نرمافزاری ایجاد کرده و بعد وارد بازار شده است. منظورم از نرمافزاری، ایجاد اعتماد در میان کاربران است.
بله دقیقا. سال گذشته که میخواستیم وارد این بازار بشویم، یک استراتژی مهم داشتیم. آن هم این بود که میخواستیم اکوسیستم بلاکچین ایران را فعال کنیم. به همین دلیل توسعه نرمافزارهای بلاکچینی متنوع را آغاز کردیم. نرمافزارهایی که بتوانند خیال بازیگران مختلف، مانند شرکتها، قانونگذار و نهادهای نظارتی را راحت کرده و آنها را با این موضوع آشنا کند که میتوان از این فناوری هم استفاده کرد.
به همین دلیل هم سال گذشته حدود 12 محصول بلاکچینی مختلف را توسعه دادیم و کاربردهای مختلف آنها را به بسیاری از نهادها معرفی کردیم. توکنایز کردن مالیات بر ارزش افزوده، نگهداری اسناد بر بستر بلاکچین برای نهادهایی چون کتابخانه ملی و مرکز اسناد، رهگیری زنجیره تامین دارو بر بستر بلاکچین، از نمونههای این محصولات است.
در این مسیر، بزرگترین چالشهایی که داشتهاید چه بوده و چطور با آنها روبهرو شدید؟
شاید اصلیترین چالش که همین الان هم با آن دست و پنجه نرم میکنیم، چالش آگاهیسازی است. این صنعت، موضوع جدیدی است که خیلیها از آمدنش خوشحال هستند و در عین حال از آمدنش میترسند و نمیدانند که این موضوع چقدر میتواند تاثیرگذار باشد و تغییرات را با خودش بیاورد.
برای همین، اصلیترین چالش برای ما این است که کاربرها آگاه بشوند که چطور میتوانند یک خرید مطمئن داشته باشند. زیرا کاربر میخواهد سرمایهگذاری کند اما به دلیل آگاهی پایین، سرمایهاش را در جاهایی قرار میدهد که یا ضرر میکند یا مورد کلاهبرداری قرار میگیرد.
چالش دیگر این است که قانونگذار هم در وضعیت مشابهی با کاربر است. از آنجاییکه صنعت نو است، فضای زیرزمینی زیادی هم دارد و ما از قانونگذار میخواهیم که این فضا را قانونی کند. اما قانونگذار در مواجهه با این صنعت میبیند که این اکوسیستم به طور کامل شکل نگرفته و آن فرایندهای قانونی، نیازمندیهایی دارد که آن نیازمندیها هنوز فراهم نشده. پس سرعت قانونگذاری پایین است و گاهی همین، آسیبهایی به ما، کاربر و صنعت میزند.
چه آیندهای برای سیتکس متصور شدهاید؟
مجموعه سیتکس بر حوزه رمزارز و بلاکچین تمرکز کرده. این دو، لایههای زیری و رویی این صنعت بوده و به هم وابسته هستند. اما موضوع این است که در حوزههای مختلف، از توکنایز کردن املاک تا زنجیره تامین هم فعال است.
در حقیقت میخواهیم این اکوسیستم را بزرگ کنیم و برای رسیدن به این هدف، لازم است که نهادهای قانونگذار و ناظر را توجیه کرده، ترسهای آنها را از بین ببریم و سازمانها و شرکتها را تشویق کنیم تا از بسترهای بلاکچین استفاده کنند تا به جایی برسیم که کاربر آگاهی پیدا کند و تفاوت یک سرمایهگذاری خوب و بد را از هم تشخیص بدهد و درست انتخاب کند. در حقیقت، با راهاندازی بخش اکسچنج، ما دسترسی بهتری به کاربر نهایی داریم و بهتر میتوانیم آموزشهای لازم را به آنها ارائه بدهیم.
بیشتر بخوانید: crowdfunding چیست
خب در کل دنیا این مسئله هست که نهادهای قانونگذاری از بخش خصوصی یک قدم عقبتر هستند و این نکته شامل ارزهای دیجیتال در تمام دنیا هم میشود. ولی اگر قانونگذار در ایران بتواند نزدیکتر به بخش خصوصی باشد، ایران میتواند در منطقه پیشرو باشد؟
اول باید ببینیم از این پیشرو بودن به دنبال چه چیزی هستیم. در کشورهای آسیای شرقی، زیرساخت خیلی جذابتر است. آنها به بلاکچین و ابزارهای تبادل علاقه زیادی دارند. از طرف دیگر، بر اساس این بسترها، کشورهای اروپایی یا آمریکایی به رمزارز و مبادله علاقه بیشتری نشان میدهند. در کشورهای خاورمیانه هم همین تفاوت هست.
در حال و هوای فعلی کشور ما، استفاده از قیمتها و سوددهی از معاملات بسیار جذاب است. در حقیقت چندان زیرساخت برای ایران مهم نیست. اما کشورهایی مانند امارات و قطر، بیشتر به زیرساخت علاقه دارند.
در کنار این نکته، با توجه به اینکه سازمانها و نهادهای بزرگ در ایران هنوز وارد این بازی نشدهاند، اکنون پیشبینی آنکه میتوانیم پیشرو باشیم کمی سخت است. اما درباره قانونگذاری، همانطور که علاقه هر کشور متفاوت است، نوع نگاهشان هم تفاوت دارد. برخی کشورها تبادل را محدود کردهاند و به جای آن زیرساخت و ماینینگ را فعال کردهاند؛ برخی ماینینگ را محدود کرده و تبادل را ارتقا دادهاند.
دلیل آن هم این است که با یک صنعت جدید مواجه هستیم. لذا خواهشی که از متولیان امر و تصمیمگیران داریم این است که علیرغم ورود این فناوری، پیش از قانونگذاری از تصمیمات عجولانه خودداری کنند و در عین حال همه اقدامات لازم هم برای قانونی شدن بخشهای مختلف این اکوسیستم صورت گیرد. همچنین از عموم کاربران درخواست داریم که با این فناوری آشنا شده و پیش از ورود احساسی، تحقیق کرده و سرمایهگذاری هوشمند را هدف داشته باشند.