دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته، همزمان با برگزاری نمایشگاه بینالمللی اینوتکس 2016، نشست کارآفرینان ایرانی نیز با عنوان «سیلیکون ایران» با حضور جمعی از کارآفرینان موفق ایرانی داخل و خارج از کشور، سرمایهگذاران، مدیران موفق شرکتهای نوآور و فعالان اکوسیستم کارآفرینی ایران برگزار شد.
همانطور که سیدعلی هزاوه، دبیر اولین نشست سیلیکون ایران و مدیر مرکز رشد پارک فناوری پردیس، در صحبتهایش در ابتدای این رویداد دوروزه گفت، این نشست بهانهای بود برای کارآفرینان موفق ایرانی مقیم و غیرمقیم که در کنار هم جمع شوند و تجربیاتشان را به اشتراک بگذارند.
در نشست سیلیکون ایران شش پنل تخصصی در حوزه کارآفرینی برگزار شد که این نشستها به ترتیب عبارتاند از «چگونگی انتخاب ایده مناسب برای کسبوکار»، «تجربه شتابدهندههای نوآوری خارجی و داخلی»، «بررسی روشهای تامین مالی در شرکتهای نوآور»، «روشهای مدیریت نوآوری در شرکتهای نوآور»، «چگونگی توسعه بازار به خارج از مرزهای ایران» و «چالشهای سرمایه انسانی در شرکتهای نوآور». در ادامه سعی کردیم به شکلی غیرخطی و بر اساس ناب بودن اطلاعات تبادلشده در نشستها به آنها بپردازیم.
- تجربیات هیجانانگیز دردکشیدهها
از اولین پنل در روز دوم شروع میکنیم، که به نظر نویسنده و با استناد به حجم تشویقهای پیدرپی حاضران میتوان عنوان هیجانانگیزترین پنل سیلیکون ایران را به آن داد. محمد گوهریان، مدیرعامل گز سکه، محسن شایان، مدیر فروش شرکت پویندگان راه سعادت، و محمد ابوالحسنی، رئیس هیئتمدیره موسسه نسل اندیشه سبز، اعضای این پنل بودند و نیما نامداری، معاون طرح و برنامه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا، ریاست این پنل را بر عهده داشت.
- کار بیشتر، بازخورد منفی بیشتر
محمد گوهریان، مدیرعامل شرکت گز سکه، را میتوان ستاره این پنل دانست. گوهریان دردکشیده صنعت است. شرکت گز سکه در سال 1333 فعالیتش را شروع کرد و به گفته مدیرعاملش اولین شرکت SME است که در حال ورود به بورس است و در این راه با وجود موفقیتهای چشمگیری که داشته، چالشهای بزرگی را نیز پشت سر گذاشته است. گوهریان در بخشی از صحبتهایش به شروع کار این شرکت و تمرکز آن بر تولید محصولات صد درصد طبیعی و بدون قند اشاره کرد و در همین خصوص گفت: «وقتی به دنبال تولید مهندسی گز و شیرینیجات رفتیم، دست نیاز به سمت مهندسان دراز کردیم. همان موقع با مشکل بزرگی مواجه شدیم و آن این بود که باید دو سه سال وقت صرف میکردیم تا توهمات ایجادشده در دانشگاهها در ذهن مهندسان را از ذهن آنها پاک میکردیم و به آنها می فهماندیم که در دنیای واقعی کسبوکار چیست؟»
او در ادامه با اشاره به فضای حاکم در اقتصاد کشور گفت: «متاسفانه هرچه بیشتر و بهتر کار کنید بیشتر بازخورد منفی میگیرید.» گوهریان بهترین کار برای مقابله با این مسئله را ایجاد برندی محبوب دانست و گفت: «بازار بورس یکی از بسترهای ایجاد یک برند محبوب است.»
او همچنین یکی از بزرگترین ضربههایی که تحریمها بر فعالیت بینالمللی شرکت گز سکه وارد کرد را برای حاضران تشریح کرد و گفت: «با توجه به اینکه ما گز سکه را در بیش از صد نمایشگاه بینالمللی در کشورهای مختلف دنیا معرفی کرده بودیم، در سال 2000 فروش اینترنتی گز را با کمک Paypal برای خارجیها آغاز کرده بودیم و حتی یکی از خریداران ثابت ما پادشاه سابق عربستان بود که با کارت اعتباری شخصیاش خرید میکرد. ولی بعد از تحریمها فروش اینترنتی ما برای خارجیها متوقف شد و بهنوعی بخش زیادی از زحمتهای ما برای معرفی محصولاتمان به کشورهای خارجی هدر رفت.»
- عدم شناخت بازار، بزرگترین مشکل استارتاپها
نیما نامداری، معاون طرح و برنامه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا، در تکمیل صحبتهای گوهریان در خصوص ضربه بزرگ تحریمها به صنعت پرداخت و گفت: «بزرگترین چالش استارتاپها برای فعالیت بینالمللی، موضوع پرداخت است.» نامداری در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به تجربیاتی که در مرکز نوآفرینی فردا داشته است، گفت: «بزرگترین مشکلات پیش روی استارتاپها یکی «عدم شناخت بازار» و دیگری «عدم توانایی در تامین نقدینگی» است. در حال حاضر در کشور شاهد یک حباب استارتاپی هستیم و متاسفانه باید بگویم حداقل 90 درصد استارتاپها در کشور شکست میخورند. حتی خیلی از استارتاپهایی که توسط ونچر کپیتالها حمایت شدهاند، الان یا از بین رفتهاند یا هنوز سودده نیستند.»
- هنر ایرانی را جدی بگیرید
محسن شایانفر، مدیر فروش پویندگان راه سعادت، مجری انیمیشن معروف دیریندیرین، نیز در این پنل یک توصیه طلایی برای استارتاپهای ایرانی داشت: «متاسفانه هنر ایرانی در استارتاپها نادیده گرفته میشود. هنر ایرانی در سطح بینالمللی میتواند برای استارتاپهای ایرانی یک مزیت رقابتی بزرگ باشد که حتی بیل گیتس و استیو جابز هم نمیتوانند به آن دست پیدا کنند.» احتمالا یکی از بزرگترین نقاط قوت دیریندیرین هم همین موضوع است که باعث شده بتواند از کشورهای مختلف دنیا سفارش کار بگیرد.
- پول بده، خوشحالم کن
پنل دیگری که نگاه کوتاهی به آن خواهیم داشت پنل «تجربه شتابدهندههای نوآوری خارجی و داخلی» است که علاوه بر حرفهای جالبی که در آن زده شد، داغ بودن بازار شتابدهندهها در این روزها جذابیتش را بیشتر میکرد. این پنل با حضور رضا کلانترینژاد، مدیر آفرینشگاه شِزان، احمدرضا مسرور، مدیر شتابدهنده دیموند، مصطفی نقیپورفر، مدیر مجتمع نوآوری فناپ، و حمیدرضا ربیعی، مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف، بهعنوان اعضای پنل و حسین صابری، معاون توسعه فناوری پارک فناوری پردیس، بهعنوان رئیس پنل برگزار شد.
- فقط 5 ایده از 450 ایده حمایت شدند
یکی از تاملبرانگیزترین صحبتها از آن احمدرضا مسرور، مدیر شتابدهنده دیموند، بود. وی گفت: «از 450 ایده و استارتاپ ارزیابیشده توسط این گروه فقط 30 ایده به مرحله دوم ارزیابی ما دست پیدا کردند و از بین آنها هم فقط از 5 استارتاپ حمایت مالی شد که این آمار قابلتامل است. این نشان میدهد که یا ما بهعنوان شتابدهنده مشکل داریم یا اینکه ایدهها و استارتاپها آنطور که باید کارآمد و پخته نیستند.» او در ادامه با اشاره به اهمیت 99 درصدی خود اعضای استارتاپها در موفق شدن یک ایده گفت: «برخلاف طرز تفکر استارتاپها، شتابدهندهها «ما را موفق کن» نیستند؛ بلکه فقط آنها را یک هول میدهند و باقی راه را باید خود استارتاپها بروند.» مسرور در پاسخ به سوال حاضران در خصوص مبلغ سرمایهگذاری روی 5 ایده حمایتشده از سوی این مرکز گفت: «بیشترین مبلغ سرمایهگذاری 160 میلیون تومان و کمترین آنها 30 میلیون تومان بوده است.»
- استارتاپها استراتژی بقا ندارند
مصطفی نقیپورفر، مدیر مجتمع نوآوری فناپ، هم آماری از پذیرش این مرکز ارائه کرد و گفت: «از 193 ایده ثبتشده در تریگآپ فناپ در سال 93، تعداد 5 ایده بهصورت نهایی و 2 ایده بهصورت مشروط در این مرکز پذیرش شدند.» نقیپورفر در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه یک شتابدهنده به اجزای مختلفی ازجمله مربیان، سرمایهگذاران، محتوای آموزشی و بازار نیاز دارد تا یک زنجیره ارزش شکل بگیرد، گفت: «اولین مشکل برای استارتاپها مارکت یا همان بازار است که شناخت درستی از آن ندارند. دومین مشکل آنها هم نداشتن استراتژی بقا و پایداری است.»
- کپی خوب به معنای خلاقیت نیست
حمیدرضا ربیعی، مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف، هم در این پنل حرفهای جالبی برای حاضران داشت. اولین توصیه او برای استارتاپها این بود که الزاما پیروی از زیستبوم کسبوکاری سیلیکونولی برای زیستبومهای داخلی کارآمد نیست. سه عنصر فرهنگ، بازار و نیازهای ما در این مدل تاثیرگذارند که در کشوری مثل ایران این سه عنصر با کشوری مثل آمریکا تا حد زیادی تفاوت دارند.
ربیعی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه خلاقیت تا حد زیادی به فرهنگ برمیگردد، گفت: «در خصوص خلاقیت، سه عنصر فرهنگ را شکل میدهند؛ افراد، جامعه و شرکتهای دولتی و خصوصی.» او در توضیح این سه عنصر گفت: «علاوه بر تغییرات مدیریتی در شرکتهای دولتی، با توجه به ریسکپذیر بودن سرمایهگذاری در استارتاپها نمیتوان از منابع دولتی که با پول مردم سروکار دارند توقع داشت که بهراحتی حمایت کنند. پس باید بر سرمایهگذارهای خصوصی تمرکز کرد.»
ربیعی درباره جایگاه عنصر جامعه در فرهنگ با پرسیدن این سوال که جامعه ما برای خلاقیت و کارآفرینی آماده است یا خیر، گفت: « دو جوان همسن از یک خانواده را در نظر بگیرید که اولی خلاقیتی ارائه کند که بتواند در بازار کارآفرینی کند و دومی در المپیاد ریاضی مدال طلا بگیرد. کدامیک ارزشمندتر است؟ مسلما اولی؛ ولی متاسفانه جامعه و خانواده با دومی بیشتر همراهی میکنند.»
مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف با تاکید بر اینکه بین «خلاقیت و ایده» و «کپی خوب از یک ایده خلاقانه» تفاوت وجود دارد، گفت: «با توجه به بسته بودن مرزهای کشور، کپیبرداری درست از ایدههای موفق دنیا به معنای خلاقیت نیست. بیشتر ایدههای بچههای ما خلاقانه نیست بلکه فقط کمی نوآورانه یا بومیشده است. اکثرا صرفا کپی خوبی از یک خلاقیت موفق خارجی هستند. اگر این فضای بسته را در کشور نداشتیم مسلما خیلی از این ایدهها نمیتوانستند موفق باشند.»
صحبتهای ربیعی این سوال را در ذهن حاضران ایجاد کرد که بهراستی آیا استارتاپهایی که امروز از آنها بهعنوان استارتاپهای موفق ایرانی یاد میکنیم با باز شدن مرزها همچنان موفق خواهند بود؟ یا در برابر رقبای خارجی خود کمر خم میکنند؟