ترجمه احسان روحی: سیلیکونولی، میامی، نیویورک و آستین در آمریکا، پاریس، لوکزامبورگ، وین، دهلی و سنگاپور این روزها به هاب استارتاپهای فینتک جهان تبدیل شدهاند. بسیاری از استارتاپهای مالی و بانکی در این شهرها رشد کردهاند و خدماتشان را گسترش دادهاند. مراکز فینتک مانند لندن این روزها بسیاری از توجهها را جلب کرده است. شرایط مطلوب حوزه فینتک در فرانسه موضوع بسیاری از صحبتهاست و هلند، بهعنوان اکوسیستم یکپارچهشده فینتک، زیر ذرهبین است. از لوکزامبورگ تا اتریش، هند، و سنگاپور، هرکدام ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارند که میتوانند بهعنوان یک پیشتاز در حوزه فینتک تبدیل شوند. در این گزارش که ترجمهای از مقاله «کلِر کاکِرتِن»، مدیرعامل و رئیس «ایاِنتیآیکیو» است، نگاهی انداختهایم به اینکه چرا لندن مهمترین هاب فینتک جهان شده است.
پرورش جوامع نوظهور فینتک
در بریتانیا شاهد حرکتی عظیم از یک تحول و انتقال فناورانه بودهایم. مشابه اتفاقی که در صنایع موسیقی، مسافرت و رسانه افتاد، فینتک در حال ایجاد یک انقلاب دیجیتالی در حوزه مالی است و در حین این فرآیند، در حال خلق کسبوکارهای کوچک و متوسط با رشد بالا، مشاغل و توسعه اقتصادی فراگیرتر است. خوشههای فینتک و تراکم استارتاپها میتواند علاوهبر شتاب بخشیدن به این تحول و توسعه در بخش مالی، در غلبه بر چالشهای معمول کمک کند. شناسایی جزئیات این خوشهها و بهترین روشها برای تحریک این خوشههای فینتک، برای حرکت رو به جلوی این صنعت حیاتی است و به نظر من یکی از مهمترین برنامههای کاری است که یک دولت میتواند پیگیر آن باشد.
بخش فینتک جهانی با سرعتی شگفتانگیر در حال رشد است و سالانه 200 درصد رشد مالی دارد و طبق اطلاعات «سیبی اینساینس»، در سال 2014 میلادی 2/12 میلیارد دلار رشد سرمایه داشته است. در سال 2014 در بریتانیا، حوزه فینتک بهتنهایی 20 میلیارد پوند سودآوری داشته است. خوشههای جدید در سراسر دنیا در حال ظهور هستند و به نوآوران (بانکهای بزرگ و به همین صورت استارتاپها) دسترسی به مجموعهای از کارآفرینان، سرمایهگذاران، دانشگاهیان، فناوران و متخصصان صنایع داده است، که ترکیب تمام اینها میتواند عامل یادگیری سریعتر، تکرار محصول و فرصتهایی برای همکاری و رشد باشد. مقررات، موانع و تغییرات پیش روی آن، بهعلاوه پیچیدگیهای موجود و پیشنیازهایی که برای حفاظت مصرفکننده عام در مقابل احتمال وقوع یک بحران دیگر ضروری است، نیازمند همکاری از نوعی جدید بین ذینفعان است.
سرمایهگذاران، از حامیان حوزه فینتک گرفته تا متخصصان سرمایهگذاری مخاطرهای (ویسی) در سراسر دنیا این خطر محاسبهشده را میپذیرند، با علاقه و دانشی منحصربهفرد در حوزه پرداخت، محاسبات ابری، زنجیره بلوک، نرمافزارهای شرکتی، امنیت سایبری و تحلیلهای دادهای – چالشهای عمده و فرصتهای عمده. قانونگذاران به گونهای در حال شکلدهی به قطبهای نوآوری هستند که دسترسی استارتاپها به این قطبها، شفافیت حول فرآیندهای مجوزدهی، و کمک به اعمال اصلاحات را افزایش میدهند. دانشگاهها در حال بازنگری در برنامههای درسی خود هستند تا بر زبانهای دیجیتالی و یادگیری کاربردی تمرکز کنند، و در حال ساخت مجراهای ارتباطی بین دانشجوها و این قطبهای فینتک هستند تا بتوانند پس از فارغالتحصیلی مستقیما کار را به دست گیرند. کدنویسهای دانشآموخته و «تفریحی» در حال نامنویسی برای مسابقات برنامهنویسی در حوزه خدمات مالی هستند، و در عمل اثبات میکنند که استعدادها لزوما از آسمان یا کلانشهرها نمیآیند. سیاستگذاران در حال گشودن درهای خود به روی این جوامع فینتک هستند، از نوآوران بازخورد میگیرند و در رونماییهای حوزه فناوری و میزگردها شرکت میکنند. همچنین توسعهدهندگان حوزه مشاور املاک، مانند «کِنِری وُرف گروپ» نقش مهمی در تامین فضای دفتری مورد نیاز ایفا میکنند، که از همجواری با این بازیگران قدرتمند صنعتی سود میبرند و موقعیتی برای رشد این شرکتهای در حال گسترش ایجاد میکنند. با وجود اقدامات متنوع و پویا و چالشهای بزرگ موجود، قدرتمندترین خوشههای فینتک در حال تسهیل مذاکرات بین سهامداران هستند، که توسط نتیجه محتمل آن برای صنعت قوت میگیرد.
لندن و نیویورک در حال حاضر از قطبهای شناختهشده و جهانی فینتک هستند، اما جوامع استارتاپ درحالظهور مانند چیزی که در سیدنی، لیدز، سنگاپور، دوبلین، و سئول میبینیم چگونه میتوانند از موفقیت قطبهای موجود فینتک درس بگیرند؟
با فاصله گرفتن از دیدگاه بالا به پایین مایکل پورتِر نسبت به خوشههای کسبوکاری، و با توجه به کتاب تاثیرگذار برَد فِلد با نام «جوامع استارتاپ» به تعدادی از نمونه قطبهای موفق فینتک میپردازیم و میبینیم چگونه میتوان قطبهای جدید فینتک را خلق کرد. چگونه میشود یک خوشه جدید از ترکیب منحصربهفرد خود از کارآفرینان، فناوران، متخصصان صنعتی، و متصدیان ظهور و نمو کند، و چگونه این جوامع کنار هم میآیند تا تعاملاتی سازنده و روایتی منسجم برای پیشرفت و ترقی در صحنه جهانی داشته باشند؟
درسهایی از یک پیشرو
لندن «موفقترین قطب فینتک سال 2015 اروپا» نامگذاری شد و اولین و بارزترین نمونه برای توسعه این بخش در آینده است. اما چه چیز لندن را در این رقابت از دیگران متفاوت میکند؟
لندن برای قرنها قلب تجارت جهانی بوده و صنعت خدمات مالی شناختهشده و مستحکمی در اختیار دارد. همانطور که انتظار میرود، بانکهای بزرگ با سرمایههای مخاطرهای جدید، حامیانی که متمرکز بر فینتک هستند، و سرمایهداران مخاطرهای موجود در لندن حضور دارند، و همچنین گزینههای جایگزین مالی مانند سرمایهگذاری جمعی و وامدهی نظیربهنظیر، که همه اینها برای تامین سرمایه اولیه کاری برای استارتاپهای فینتک ضروری است. مالیاتهای شرکتی با نرخهای پایین، قوانین کار، حمایت از کارآفرینان، برنامههایی برای سرمایهگذاری شرکتی، بازیابی مالیاتی امور تحقیق و توسعه، و سهولت راهاندازی کسبوکار، تماما اقدامات قابلتوجه دولتی است که بریتانیا را به مکانی مطلوب برای کارآفرینان و نوآوران بدل کرده است. مجاورت نزدیک با سرمایهگذاران از طریق برپایی برنامهها و رویدادهای مشترک و دورهمی، میزگردهایی که از جانب دولت برپا میشود، و ارائه مشاورههای جامع و فراگیر به کسبوکارهای کوچک و متوسط که بهعنوان بخشی از قانون اصلاح مقرراتی است، همگی عامل تشویق فعالیت در این بخش است. همه این ویژگیها لندن را به جایی تبدیل میکند که میتوانید یک صندلی در آن برای خود داشته باشید، بدون در نظر گرفتن پیشینه یا اندازه کسبوکارتان.
مجاورت و ایجاد نقاط و فرصتهای گردهمایی به جامعه فینتک اجازه تمرکز میدهد. افراد ذینفع قادرند مسافت ملاقات با بسیاری شرکتها را به حداقل برسانند و ارتباط با اکوسیستم را به حداکثر افزایش دهند. یک پرواز به سیلیکونولی، بهطور مثال، برای سرمایهگذاران ارزشش را دارد زیرا میدانند با توجه به وجود صدها شرکت فناوری که تنها در سی مایلی یکدیگر قرار دارند، تنها در چند روز میتوانند چندین شرکت را ملاقات کنند. این مجاورت اثری طبیعی مبنی بر اشتراک دانش و اثر شبکهای خواهد بود، جایی که یک نشست و ملاقات به آشنایی تکمیلی دیگری منجر میشود که میتواند به ادغام دو شرکت، سرمایهگذاری مشترک، یا مشارکت منتهی شود. این خوشه همچنین عامل رقابت میشود که در آن یک شرکت، محرک ارتقای محصولات و خدمات شرکتی دیگر میشود. استعداد چندزمینهای و چندملیتی موجود در این شهر نیز یکی دیگر از عوامل موفقیت لندن است. منابعی عمیق از استعداد در اینجا وجود دارد، نهتنها بانکدارهای مجربی که به دنبال حرکت به سمت خوشه «درحالظهور» فینتک هستند، بلکه فرهنگی پیشرو از نوآوریهای فناوری که توسط باشگاههای کدنویسی و توسعهدهندگانی زیرزمینی ارائه میشود. این با برخی سازمانهای آموزشی برتر دنیا جمع میشود، مانند دانشگاه کالج لندن و ایمپِریال کالج، و زمینه را برای مطالعات فنیتخصصی و دانشگاهی فراهم میکند. موسسه اوپِن دِیتا و برنامههای علوم رایانهای از طریق برنامههای کارآموزی و آموزشی در این جامعه استارتاپ با هم مرتبط میشوند. کسبوکارها تشنه استعدادها هستند و استعداد، عامل تسریع رشد و نوآوری است. بهعنوان یک صنعت این وظیفه ماست که این استعدادها را کشف کنیم و پرورش دهیم و وارد دنیای فینتک کنیم. فرصتهای پیشرفت شغلی را به آنها نشان دهیم؛ مهارتهایی که میتوان در این زمینه و در کسبوکارهای درحالرشد ارتقا داد. و البته ما اینجا تنها از استعدادهای فناوری یا مالی صحبت نمیکنیم، صنعت فینتک نیازمند طراحان، رابطها، بازاریابها، کارشناسان امور انسانی، و مهارتهای تبلیغاتی است. چندفرهنگی و تنوع نیز از عوامل کلیدی دیگر در موفقیت درازمدت و صعودپذیر است. افرادی که بهتازگی وارد لندن میشوند با خود دانشی از بازارهای خارجی میآورند و این تنوع کسبوکاری سالمتر و محصولاتی بهتر برای تمام مصرفکنندگان در پی خواهد داشت. لندن این خاصیت ذاتی را در ریشههایش دارد و باید به پرورش و به عمل آوردن آن ادامه دهد، که این برای حاشیه رقابتی ما حیاتی است. لندن همچنین ذینفع شرایط منفی است. اگر ضرورت، مادر اختراع است، پس لندن یقینا صاحب بستری مناسب برای تغییر بوده است. بحران مالی سال 2008 عامل کاهش شدید تعداد شاغلان، تغییرات فوری در مقررات، تغییر اقبال عمومی به بانکداری، و افزایش ناگهانی کارآفرینی شد. بحران اعتباری عامل تولد شکلهای جایگزین وامدهی شد، مصرفکنندگان نیز تمایل به تغییر ارائهدهنده خدمات خود را داشتند، و بسیاری از کارکنان سابق شرکتها به دنبال استفاده از اطلاعات بازاری خود برای خلق محصولات و خدمات جدید به بانکهایی بودند که اکنون زیر فشاری جدید برای اصلاحات قرار داشتند. صنعت بانکی شاهد یک دگرگونی سازمانی شد، و این تغییر بود که به دنبال بحران، پایهگذار ظهور بازاری متنوعتر و پویاتر شد.
بهمنظور تایید و تسریع این تغییر، بریتانیا شاهد بدنهای جدید در حوزه فینتک به نام «اینووِیت فاینَنس» بوده است، سازمانی میانبخشی و عضومحور که با هدف توسعه و ثبات جایگاه پیشتاز بریتانیا در خدمات مالی در سطح جهان به نقطه دسترسی تمام اکوسیستم خدمات مالی و فناوری بدل شد. نقش اینووِیت فاینَنس اینگونه طراحی شده که تکصدای بیطرف انقلاب فینتک باشد. این سازمان پذیرای شرکتهای بزرگ و کوچک است، با خزانهداری همکاری میکند و هدفش تحقق رقابت، تنوع، و انتخاب مشتری است. نقشی کلیدی در رساندن صدای تمام طرفها بدون تعصب و جانبگیری دارد و مجراهایی ارتباطی در میان ذینفعان مورد بحث در بالا ایجاد میکند. تمام این ویژگیها با هم جمع شدهاند تا موفقترین قطب فینتک اروپا را ایجاد کند، بنابراین یادگیری درسهایی از لندن بهمنظور توسعه خوشههای مشابه در سرتاسر دنیا ضروری است. اگر شرکتها به استعداد، فناوری، و سرمایه در فضایی درهمتنیده و نزدیک، مولدِ ارتباط، نوآوری، و تجارت دسترسی داشته باشند،