چهره‌ها انتخاب سردبیر چهره‌های ایرانی

به افرادی نیاز داریم که شانه‌‌هایشان را زیر بار بگذارند

استاد دانشگاه است، اما به چند ویژگی قابل توجه متصف است؛ یکی اینکه تجربه راه‌اندازی استارتاپ را در کارنامه‌اش دارد. ویژگی دیگر اینکه در رویدادهای استارتاپی حضور می‌یابد و تلاش می‌کند که کانال‌ها و حوزه‌های جدید برای راه‌اندازی استارتاپ را به جوانان آموزش بدهد و یادآوری بکند. می‌گوید یکی از خطراتی که اکوسیستم را تهدید می‌کند، کپی‌کردن ایده‌های خارجی است، چون کپی‌کردن با ماهیت استارتاپی در تناقض است. همین کپی‌کردن موجب‌شده تا اکوسیستم ایران به سمت اشباع‌شدگی پیش برود. در این گزارش کوتاه به معرفی دکتر محمودرضا هاشمی، استاد دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران می‌پردازیم.

محمودرضا هاشمی، متولد سال 1346 در تهران است. مقاطع لیسانس و فوق‌لیسانسش را در دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران گذرانده است. در مقطع لیسانس، در رشته الکترونیک تحصیل کرده و می‌گو‌ید آن سالی که من وارد دانشگاه شدم، هنوز رشته کامپیوتر در ایران وجود نداشت. ورودی سال 1364 است. در مقطع فوق لیسانس در رشته کنترل تحصیل‌کرده و برای تحصیل در مقطع دکترا به کانادا رفته است. بعد از فارغ‌التحصیل‌شدن از دانشگاه، دو سه سال در کانادا کار کرده و در سال 2001 به ایران برگشته است.

تجربه استارتاپی

در آنجا استارتاپی راه‌اندازی می‌کند که با همکاری بچه‌هایی که در ایران حاضر بوده‌اند، صادرات خدمات فنی‌ومهندسی را انجام می‌داده‌اند. می‌گوید: تجربه خیلی خوبی بود. من در سال‌2001، استارتاپ داشتم و پنج شش المپیادی در آن تیم بودند. در آن زمان هنوز اینترنت فراگیر در ایران وجود نداشت. اصولا خبری از اکوسیستم استارتاپی و مسائلی از این دست هم نبود. بنابراین، این دانشجویان حوصله‌شان سر می‌رفت و به دنبال چالش‌های جدید بودند. یکی از مسائل من این بود که برای آنها چالش ایجاد کنم، چون در فرهنگ ما یک نکته هست که اگر در زمینه رشد به استمرار برسیم، احساس تکراری‌بودن می‌کنیم و به دنبال‌ تغییرات بنیادین هستیم‌ اما در نهایت همگی از ایران رفتند و الان از افراد موفق هستند، چون بی‌انگیزه شده بودند.

بعد از برگشت به ایران در حوزه کاریابی آنلاین کار کرده است. در ادامه برندشان را به یکی از برندهایی که الان در همین حوزه مشهور است، می‌فروشند. دلیل فروش‌ این برند را این می‌داند که فکر می‌کرده‌اند که ادامه سرمایه‌گذاری روی آن، فایده‌ای ندارد. در سال 1382، استارتاپ کاریابی را می‌فروشند و بعد از آن به محیط دانشگاهی آمده و تدریس در دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران را آغاز کرده است.
50درصد دانشجویانم دختر هستند اما…

نوآوری بدون هوش مصنوعی معنا ندارد

هاشمی می‌گوید: بیش از 50درصد از دانشجویانش دختر هستند. البته رد پای این دانشجویان دختر را به‌عنوان بنیانگذار استارتاپ در اکوسیستم ایران نمی‌بینیم، اما بسیاری از آنها که از ایران رفته‌اند و کسب‌وکارهای موفقی راه‌اندازی کرده‌اند. الان متاسفانه بسیاری از بچه‌ها در حال رفتن هستند‌ اما بخشی هم که در ایران هستند، کمتر در قامت یک بنیانگذار ظاهر شده‌اند. این موضوع و اینکه ما در ایران، دختران کمی را به‌عنوان بنیانگذار یک استارتاپ می‌بینیم، شاید به تربیتی که در خانواده‌ها اعمال می‌شود، مربوط باشد.

شاید ریسک‌پذیری یک کارآفرین را به دختران‌مان منتقل نمی‌کنیم. در‌حالی‌که در همین خانواده‌های ایرانی، پسران کارآفرین زیادی به جامعه تحویل می‌دهند. در هر صورت جدا از جنسیت، توصیه من به دانشجویانم همیشه این است که اگر به کاری علاقه و اعتقاد دارند، 100درصد انرژی‌شان را برایش صرف کنند. یک فعال استارتاپی اگر این روحیه را نداشته باشد، نمی‌تواند در این مسیر حرکت کند.

چرا به ایران برگشتم؟

افراد زیادی همیشه به من می‌گویند که چرا به ایران برگشتی و چرا هنوز مانده‌ای؟! من به خاطر خانواده‌ام و با علم به وضعیت موجود، به ایران آمدم، بنابراین سختی‌ها را می‌دانستم. الان هم هنوز پشیمان نیستم که به ایران برگشته‌ام. به‌هر حال شرایط سخت را هم باید مدیریت کرد. هیچگاه شرایط خیلی آسان نبوده است. به‌ویژه در حوزه کارآفرینی همیشه مشکلاتی هست. ضمن اینکه در ایران، من از رشد و موفقیت دانشجویان لذت می‌برم و تلاش می‌کنم موج‌های مثبت را جایگزین موج‌های منفی بکنم. البته می‌دانم که جایگاه من با مدیر یک شرکت متفاوت است، چون آنها در بطن بازار و کسب‌وکار حضور دارند، سختی‌های بیشتری را متحمل می‌شوند و در چنین شرایطی ادامه‌دادن خیلی سخت است‌ اما در وضعیت فعلی، ما به افرادی نیاز داریم که شانه‌های خود را زیر بار بگذارند، بنابراین نباید همگی قصد رفتن داشته باشیم. ما برای در ایران ماندن وظیفه داریم.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *