برای پاسخ به این پرسش باید به ابتدای ده نود بازگردیم زمانی که اولین صندوق سرمایه گذاری ونچر کپیتال در ایران شکل گرفت و به مرور سرمایه گذاران نیک اندیش و فرشتگان به جای اینکه سرمایه هایشان را مصروف خرید املاک ومستغلات، سکه و دلار … کنند به جوانان و ایده های آنان اعتماد کرده وبا ریسک بسیار سرمایه گذاری در استارتاپ ها را شروع کردند.
نیک می دانیم سرمایه گذاری خطر پذیر قواعد وقوانین خاص خود را دارد. براساس منطق ونچر کپیتال پس از پنج یا ۷ سال از طریق اگزیت ؛ بایستی بازگشت سرمایه به سرمایه گذاران وی سی ها اتفاق می افتاد اما امروز پس از نه سال از اولین سرمایه گذاری ها متاسفانه هنوز تصویر روشنی از بازگشت سرمایه پیش روی آنان نیست!
آیا با این سابقه و تصویر گنگ و نامشخص می توان امیدوار بود سرمایه گذاران جدیدی ورود پیدا کنند و در اکوسیستمی سرمایه گذاری کنند که در کنار خطر پذیزی بازگشت سرمایه شان سرانجامی نامعلوم دارد!؟
از طرفی با سوپر جذابیتی که برای دیگر بازارهای سرمایه مثل بورس، مسکن، طلا، دلار بوجود آوردنده اند حضور سرمایه گذاران سنتی در اکوسیستم استارتاپی ایران در کوتاه مدت دور از تصور است.
یکی دیگر از منابع تامین مالی استارتاپ ها در ایران صندوق های خطر پذیر هستند. این صندوق ها چه آنهایی که کاغذی هستند و چه صندوق های فعال که حتی در شرایط فعلی هم سرمایه گذاری می کنند کف و سقف سرمایه گذاریشان بین ۵۰۰ میلیون تا ۵۰ میلیارد تومان است. این منابع محدود می تواند محل مراجعه استارتاپ های کوچک ومتوسط باشد نه شرکت های بزرگ اینترنتی که برای توسعه و افزایش سرمایه در این مقطع نیازمند حداقل ۵۰۰ میلیارد وحداکثر ۳ هزار میلیارد تومان سرمایه هستند.
توجه داشته باشیم مبالغی در این اندازه حتی در گذشته نیز از محل جذب سرمایه گذار خارجی تامین میشد اما با اعمال تحریم های ظالمانه ایالات متحده تامین منابع مالی از طریق سرمایه گذاری خارجی غیر ممکن است. با توصیف این شرایط باز میگردیم به سوال اول چرا استارتاپ های بزرگ باید وارد بورس شوند؟
ناگفته پیداست با ارقامی که در بالا ذکر شد برای افزایش سرمایه و توسعه شرکت های بزرگ اینترنتی در مقیاس دیجی کالا،اسنپ،کافه بازار،تپ سی، فیلیو و شیپور تنها راه ورود به بورس است.
از طرفی نزدیک به یک دهه جوانان بسیاری در اکوسیستم استارتاپی اقدام به راه اندازی هزاران شرکت استارتاپی و دانش بنیان کرده اند امروز آنها آینده خود را در سرانجام این شرکت های بزرگ استارتاپی جستجو می کنند. از اینرو ورود استارتاپ ها به بورس و شکل گیری یک داستان موفقیت بومی و ایرانی می تواند در شرایط سخت اقتصادی بلا دیده از تحریم وکرونا خون تازه و امیدی بزرگ در جوانان کار آفرین ایجاد کند و حتی در جذب سرمایه گذاران سنتی به اکوسیستم بسیار موثر واقع خواهد شد.
حرف آخر: برای ما فعالان استارتاپی و جوانان کار آفرین ورود هر یک از استارتاپ های بزرگ به بورس حکم راه یافتن تیم ملی به جام جهانی را دارد. اکوسیستم و کار آفرینان جوان مصیبت زده و بحران دیده استارتاپی ایران نیازمند یک خوشحالی وموفقیت جمعی هستند. خون تازه و تفکری که در خلوتشان به آن رجوع کنند
« از صفر شروع کرد و با ورود به بورس موفق شد، من هم می خوام مثل اون موفق بشم و شرکتی بزرگ بسازم» .
دولتمردان ومسئولان تصمیم ساز و تصمیم گیر در خصوص ورود استارتاپ ها به بورس باید توجه کنند تصمیم آنها در تسهیل ورود شرکت های بزرگ اینترنتی به بورس یا مانع ایجاد کردنشان فقط تبعات اقتصادی ندارد این تصمیم می تواند با سنگ اندازی تبدیل به یک بحران بزرگ اجتماعی حاصل از یاس و نامیدی جوانان کار آفرین شود. چه کسانی از نامیدی نسل جوان، پویا وکار آفرین ایرانی بهره می برند؟!
اما از طرفی با تسهیل ورود استارتاپ ها به بورس فرصتی بزرگ وتاریخی برای رونق اقتصاد و جهش اقتصادی کشور و امیدی بزرگ بوجود خواهد آمد. از اینرو سخنان وزیر محترم اقتصاد مبنی بر ورود هر پنج شرکت اینترنتی به بورس زمینه ساز یک خوشحالی و امیدواری بزرگ و فراگیر است.