ویورک! این نام، احتمالا بعد از سرمایهگذارهایش بیشتر از هر کسی، کمر من را شکسته باشد. از همان ابتدا که دنبال جذب سرمایه بودیم، از بس به ما گفتند شما همان ویورک هستید، به این نتیجه رسیدیم که بگوییم ما ویورکیم ولی….
بعد از اینکه مشکلات حین IPO برملا شد، تقریبا در هیات مدیره هم این بحثها را داشتیم. اینکه همه میدانستند ایده ویورک چقدر عالی بوده، ولی خود ویورک خوب نبود آخرش هم که اتفاقات و اشتباهاتت برملا شد، اول باید مرثیههای ویورک را میشنیدیم که چقدر بد بوده یا خودمان روضهاش را میخواندیم.
من۳ شعبه ویورک (WeWork) را دیدهام؛ وارد این شعبهها که میشدید با یک ساخت روبهرو میشدید که لاکچری نبود ولی پرخرج بود. یعنی با اینکه از متریال خیلی خاصی در آن استفاده نشده بود. اما از متریال گران استفاده شده بود! و مهمتر از آن، وقتی یک ساخت به صورت لاکچری باشد، باید به هزینههای نگهداری آن هم فکر کرد. ویورکیها متریال خوب گران را با ترکیببندیها و سرویسهای لاکچری قاطی کرده بودند و هزینه معمولی میگرفتند.
چه ایونتها و برنامههایی! باور نمیکنید حتی از ایونتهایی که در ایران از طرف مراکز نزدیک به دولت برگزار میشوند هم پول بیشتری بابتشان حرام میشد. واقعیتش را بخواهید، عجیب بود. در صورتی که اگر کوورک به صورت درست پلن بشود و برنامهریزی بشود، نه مثل یک استارتاپ ولی کنار پورتفوها چیز بدی نیست. اما روشی که ویورک پیاده میکرد راه سختی بود، البته برای همین حرف حدود ۴سال پیش به من گفتند تو دیوانهای و ویورک خوب دارد پیش میرود و کارش عالی است!
آنچه ویورک را زمین زد
مثل هر بازار دیگری، بازار خدمات فضای کار اشتراکی 3بخش مهم دارد؛ بخش لاکچری که سرویس و فضای لاکچری نیاز دارد. اتاق جلسهها سنگ کار بشود، چند نفر منشی و خدماتی داشته باشد و… که معمولا وکیلها و شرکتهای بازرگانی یا کارخانهها مشتری آن هستند و از حدود ۳۰ سال پیش هم شرکتهایی مثل ریگس در این حوزه فعال بودهاند. تعداد مشتریها کم است ولی هر کدام پول زیادی پرداخت میکنند.
یک بخش بازار هم که از نظر تعداد خیلی خیلی بیشتر هستند بخشی است که پول کمی را برای خدمات پرداخت میکنند یا اصلا رایگان است. مثلا شتابدهندهها یا کسبوکارها و افرادی که درآمد پایین یا نزدیک به صفر دارند، به این نوع فضاها نیاز دارند. یک بخش هم بین این دوتاست. ویورک در ابتدا با یک نگاه کمونیستی طوری میخواست سرویس لاکچری را با قیمت پایین فراهم کند. نچرخید و آرام آرام قیمت بالا رفت ولی بازهم سطح خدمات و قیمت به هم نمیچسبید.
وقتی وارد فضای ویورک میشدید، امکان نداشت که حداقل۷ تا از کارکنانش را نبینید. نیروی انسانی به شکل غیرقابل توجیهی برای من در این شرکت به کار گمارده میشد. شاید نگاه نادرست بازار ویسی باعث این موضوع شده بود، وقتی شما برنامهنویس بیشتری داشته باشید، قاعدتا تکنولوژی بهتری تولید میشود و سال آینده بازار بیشتری دارید. ولی وقتی بحث سر یک ساختمان چهارطبقه باشد که متراژش مشخص است، نیروهای خدماتی زیاد چه کمکی به ماجرا میکند؟یا تعداد بالای نیروهای مدیریتی هر شعبه فقط در زمانی که شعبه در حال پر شدن است، معنی دارد، بعد از آن چه کاری انجام میدهند؟ به نظر من موضوعی که کمتر به آن پرداخته شده، مشکل دیگری است که در اکسل یا گزارشهای مالی دیده نمیشود. یکی از دلایل شکست پر سر و صدای ویورک تعداد بالای کارکنان ناراضی این شرکت بود، آنها صدای رسای اشتباهات این شرکت شدند و قطره قطره، جلوی ورود آن به بورس گرفته شد.
در یکی از شعبههای ویورک ما تقریبا۲۰ دلار داده بودیم، ولی یک دفترچه به ما داده شد که به هرکس نشان دادم، به من گفت که هزینه چاپ آن تقریبا همان ۲۰ دلار بود. هیچ وقت من متوجه اینکه چرا این۲۰ دلار به آن صورت صرف میشد، نشدم. یا چرا با وجود اینکه به ظاهر فضاها توجه میشد و نیروهای خدمات ساختمان واقعا فرز بودند ولی همیشه جایی از ساختمانهایی که بچهها داخلش کار میکردند، خراب بود. اصلا همه اینها به کنار چرا جلوی خونریزی ویورک گرفته نمیشد؟! برای من که تنها راه کسب اطلاعاتم اینترنت و دوستانی که داخل ویورک کار میکردند بود، شرکت خیلی واضح خونریزی داشت.
نمیخواستیم ویورک باشیم
ما از ابتدا ویورک را بررسی کردیم و سعی کردیم چیز بهتری بسازیم. اطلاعات واقعا زیادی از ویورک جمع کردیم و این جمعآوری و تحلیل اطلاعات از بازارمان را هنوز هم ادامه میدهیم. من واقعا سعی کردم کوتاه بنویسم تا مطلب جذاب باقی بماند. یکی از موضوعاتی که خیلی پیچیده است و واقعا جای بحث دارد، این بود که حتی روی جزئیات فضاها هم اشتباهاتی نه از جنس معماری یا طراحی یا هزینهای ولی از جنس تجربه مشتری و کشفلو اتفاق میافتاد که بازکردن هر کدام نیاز به طول و تفسیر زیادی دارد که من وارد آنها نشدم.
مشکلات عمده ویورک
۱. ساختار درستی برای نیروی انسانی نداشت، از جذب و تربیت بگیرید تا چارت!
- واقعا اصلا کسی نمیدانست معنای کشفلو چیست!
- اصول اصلی بازاریابی را به چالش کشیده بود.
نکات مثبت ویورک
1.واقعا شرکت جسوری بود، کارهایی انجام داد که کسی جرات نداشت.
- در زمینه طراحی واقعا حرف نداشت.
- به خوشحال بودن اعضا در فضای کار خیلی خیلی زیاد توجه میکرد.
- مهمترین تاثیری که ویورک داشت، این بود که بازار shared office را که داشت به لانه شرکتهای کاغذی و کلاهبرداری تبدیل میشد، به بازار coworking space تبدیل کرد. ویورک مفهوم کنار هم کارکردن را دوباره به مردم بازگرداند. ویورک هر شکستی را تجربه کرد اما این تاثیر مثبت را برای نسلها و کارآفرینان بعدی باقی گذاشت.
مطلب پیشنهادی: ویورک و اقیانوس آبی اشتراکیها