وقتی دنیای تکنولوژی به احترام مگ ویتمن کلاه از سر برداشت
مارگارت کوشینگ ویتمن هنوز شعله شمع ۵۰ سالگیاش را خاموش نکرده بود که نامش به فهرست قدرتمندترین زنان جهان وارد شد. مگ ویتمن در سال ۱۹۵۷ متولد شد و زمانی که به پرینستون وارد شد، همه انتظار داشتند که او را دیر یا زود در هیات یک پزشک ببینند. اما اتفاقات سادهای که ویتمن در آن سالها تجربه کرد، مسیر زندگیاش را تغییر داد و مقدمات وارد شدن نام او به فهرست زنانی که ثروتشان را در عصر اینترنت به دست آوردند فراهم کرد. در آن سالها ویتمن، تصمیم گرفت در مجله دانشجویی، مسئولیت فروش آگهیها را برعهده بگیرد و برای ادامه تحصیل در رشته اقتصاد، به دانشگاه دیگری برود. او در هاروارد تحصیل در رشته تجارت را آغاز کرد و در همانجا به یک دانشجوی پزشکی دل بست. او که تحصیلاتش را در رشته اقتصاد در دانشگاه پرینتسون آغاز کردهبود، مدرک کارشناسیارشد خود را در رشته مدیریت کسب و کار از دانشگاه هاروارد دریافت کرد.
ازدواج ویتمن را از شرق آمریکا به غرب این کشور روانه کرد و او همسرش را در مسیر تبدیل شدن به جراح مغز و استخوان همراهی کرد. اما ویتمن که صاحب دو فرزند پسر شده بود، در تمامی این سالها تنها یک شریک عاطفی همراه برای همسرش نبود. او مسیر رشد خود را هم هموار و زمینه را برای تبدیل شدن به یکی از تاثیرگذارترین زنان جهان فراهم میکرد.
چند قدم فاصله تا اقیانوس موفقیت
از سال ۱۹۷۹ ال ۱۹۸۱، مگ ویتمن به عنوان مدیر برند در شرکت چند ملیتی پروکتر اند گمبل در سینسینتی اوهایو فعالیت کرد. گرچه زمانی که او از شرکت پی اند جی خداحافظی کرد، این مجموعه هنوز به بالاترین سطح رشد خود نرسیده بود؛ اما پروکتر اند گمبل چند دهه بعد از خروج او، یعنی در سال ۲۰۱۱، در فهرست تحسینبرانگیزترین شرکتهای جهان قرار گرفت و رتبه پنجم را به دست آورد.
مارگارت در والتدیزنی هم خوش درخشید و در سال ۱۹۸۹ به عنوان معاوت رئیس بخش برنامهریزی این شرکت، پا به یکی دیگر از پلههای نردبان ترقی گذاشت. اما ویتمن به دنبال وقوع تغییراتی در فعالیتهای کاری همسرش، راهی شرق آمریکا شد و فعالیتش را به عنوان رئیس یک کمپانی کفشفروشی ادامه داد.
تولد دوباره ایبی
گرچه او در همان سالهای ابتدایی فعالیتش هم مهرهای تاثیرگذار در پروکتر اند گمبل یا والت دیزنی تلقی میشد، اما باوارد شدن به ایبی، سرنوشت خود را دگرگون کرد و از یک مدیر موفق به مدیرعاملی تبدیل شد که دنیای تجارت هرگز از پس نادیده گرفتن موفقیت او برنمیآید. در سال ۱۹۹۸، مارگارت به ایبی پیوست و روند رشد شغلی او با وارد شدن به این کمپانی دگرگون شد. درحالیکه در آستانه ورود او به ایبی، این شرکت تنها ۳۰ کارمند داشت، بعد از گذشت ۱۰ سال از مدیریت مارگارت در این شرکت، با ۱۵ هزار کارمند به فعالیت خود ادامه داد. ویتمین میگوید:« ایبی اولین تجربه کاری من در حوزه تکنولوژی بود. ایبی من را نه بخاطر سابقهام در تکنولوژی، بلکه بخاطر سابقهای که در تدوین استراتژی و مدیریت کسب و کار داشتم استخدام کرد. اما در مسیر این همکاری بیشتر آموختم و تواناییهایم در حوزه تکنولوژی را گسترش دادم.»
ویتمن هم مثل تحلیلگرانی که روند فعالیت او را بررسی میکنند، ایبی را تولدی دوباره برای فعالیتهای خود میداند و میگوید:« شغل مناسبی که در زمان و مکان مناسب به شما پیشنهاد میشود و شما را در کنار آدمهای مناسب قرار میدهد، میتواند مسیر فعالیتتان را دگرگون کند؛ این اتفاقی افتاد که بعد از ایبی در اچپی هم برای من افتاد و همچنان بر این باور هستم که قراردادن آدمها در موقعیت مناسب، در زمان و مکان مناسب، براساس تجربیات مناسب و با توجه به خلقیات که با آن موقعیت تناسب دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.»
ورود به ایبی، نقطه عطفی در فعالیتهای کاری ویتمن بود. گرچه در سال ۱۹۹۸ او اشتیاقی به حضور در این شرکت نشان نمیداد، اما بعد از سرانجام مدیرعاملی این مجموعه را پذیرفت. برنامهریزی برای عرضه اولیه عمومی سهام این شرکت در سال ۱۹۹۸، از اولین مسئولیتهای او در این مجموعه بود.
او تغییراتی را در طراحی سایت ایبی ایجاد کرد و حراج سلاح گرم و پورنوگرافی را به گروه سنی مشخصی محدود کرد. در سالهای بعد ایبی فروش سلاح گرم، حیوانات، الکل، دخانیات، مواد مخدر و اعضای بدن را ممنوع کرد.
رشد ایبی تا آنجا پیش رفت که در سال ۱۹۹۹، هجوم کاربران این وبسایت را از دسترس خارج کرد. در همان نیمه شب، ویتمن با کمک بیشتر از ۵۰ مهندس مشکل را حل کرد و در کمتر از ۲۰ ساعت وبسایت را به وضعیت قبل برگرداند. از همان زمان رشد زیرساختهای ایبی در دستور کار قرار گرفت و ویتمن به این باور رسید که فصل جدیدی از فعالیتهای این مجموعه رقم خورده و ایبی در آینده میزبان گروه گستردهتری از کاربران خواهد بود.
براساس گزارش فوربس، مارگارت ویتمن در سال ۲۰۱۷ عنوان ثروتمندترین زن در حوزه فناوری را به خود اختصاص داده و بخش اصلی این ثروت را مدیون دوره فعالیت خود در ایبی است. فوربس در ردهبندی سالانهاش، مارگارت را ششمین زن پولدار آمریکا معرفی کرده و بسیاری او را به عنوان دوازدهمین زن قدرتمند جهان به رسمیت میشناسند. او در مورد ورودش به ایبی میگوید:« مادرم به من آموخت که برای رهبر بودن، نیازی نیست که کاملترین فرد باشیم؛ اما حق ترسو بودن را هم نداریم. این درس بزرگ بود که من را به حضور در ایبی ترغیب کرد. در آن زمان من در هاسبرو یک کسب و کار چند میلیون دلاری را اداره میکردم؛ اما احساس کردم که حضور در ایبی میتواند یک فرصت بزرگ باشد. فرصتی که نباید آن را با ترسیدن از دست میدادم.»
وقتی از تبدیل شدن eBay با فروش ۵.۷ میلیون دلاری به کمپانی با فروش ۸ میلیون دلاری صحبت میکنیم، نمیتوانیم نام مگ ویتمن را نادیده بگیریم. این روند رشد eBay از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸ بهطول انجامید و سیاستهای ویتمن در آن بیتاثیر نبود. در سال ۲۰۰۲، یعنی زمانی که ایبی سی میلیون مشترک ثبت شده داشت و رکورد فروش پانزده میلیاردی را از آن خود کرده بود، مجله فورچون نام ویتمن را در میان سه زن قدرتمند عرصه کسب و کار وارد کرد.
اگرچه ویتمن در آن سالها حقوقی در حدود ۲.۱۹ میلیون دلار را در سال از ایبی دریافت میکرد، اما سهام او از این شرکت، همه چیز را برای تبدیل شدنش به یک میلیاردر فراهم کرده بود. بسیاری معتقدند او نخستین زنی است که بخاطر ارزش سهامش در حوزه کسب و کارهای اینترنتی، به جمع میلیاردرها وارد شده است.
مدیرعاملی با رویای سیاستمداری
مارگارت ویتمن که اجدادش در سیاست دستی داشتند، همیشه رویای ورود به عرصه سیاست را داشت. ویتمن که نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۸ او را شایسته ریاست جمهوری آمریکا دانسته بود، در سال ۲۰۱۰ نامزد فرمانداری کالیفرنیا شد اما جری براون در رقابت با او پیروز شد.
در آن کارزار انتخاباتی هم نام ویتمن نه تنها بخاطر تواناییهای سیاسیاش، بلکه به واسطه توان اقتصادیاش بر سر زبانها افتاد. پرداخت هزینه گزاف تبلیغات از حساب شخصی، واکنشهای بسیاری را به همراه آورد و تردید بسیاری در مورد ثروت مدیرعامل موفق ایبی را برطرف کرد. این زن جمهوریخواه، ۱۴۴ میلیون دلار از هزینههای انتخاباتیاش را از حساب خود پرداخت کرد. اما مشی سیاسی ویتمن حتی در دوره ریاستجمهوری ترامپ هم او را به حاشیه نراند و به سکوت وادار نکرد. او در سالهای بعد به عنوان یکی از متنقدان جدی دولت دونالد ترامپ شناخته شد.
زنی که سرنوشت اچپی را دگرگون کرد
حدود ۱۳ سال بعد از ورود ویتمن به ایبی، او تواناییاش را در جهت دگرگون شدن کسب و کار دیگری محک زد. در سال ۲۰۱۱ ، یعنی در همان سالهایی که اچپی درگیر التهابهای فراوانی بود، ویتمن به عنوان یکی از اعضای هیات عامل اچپی به این شرکت وارد شد و چند ماه بعد از ورودش، توانست عنوان مدیرعاملی این شرکت را از آن خود کند. با تقسیم شدن اچپی به دو کمپانی مجزا، مارگارت هم مسوولیت اداره یکی از این کمپانیها را برعهده گرفت. مدیرعاملی این زن در هیولت پکارد انترپرایز تا سال ۲۰۱۵ بهطول انجامید.
ویتمن از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ به عنوان مدیرعامل در کمپانی هِولِت پاکارد فعالیت کرد و بسیاری او را اولین زنی میدانند که دنیای اینترنت او را میلیاردر کرد. در سال ۲۰۱۹ داراییهای این زن حدود ۲.۲ میلیارد دلار تخمین زده شد. در همان سال مجله فوربس نام او را به فهرست ثروتمندترین زنان خودساخته آمریکایی وارد کرد و او را به عنوان یکی از زنانی که ثروتشان را به ارث نبردهاند، بلکه با کار، سرمایهگذاری یا با استفاده از شهرتشان به آن دست یافتهاند، وارد کرد.
مارگارت ویتمن در فوریه 2018 با بیان اینکه «من به توانایی و قدرت فناوری آنتونیو و رهبری و مهارت او و قدرت هیئت مدیره HPE ایمان دارم و دورادور شرکت را تشویق خواهم کرد» از سمت مدیر عاملی HPE کنارهگیری کرد، اما همچنان به عنوان یکی از اعضای هیات عامل آن شرکت به فعالیت ادامه داد.
کوییبی ؛ سنگ بزرگی که هنوز به هدف نخورده
کارنامه مگ ویتمن پر از ستارههای درخشان است اما همراهی او با ستارههای هالیوود، هنوز نتوانسته مدال درخشان دیگری را به این کارنامه اضافه کند. پروژه کوییبی که یکی از کارگردانان هالیوودی به نام جفری کاتزنبرگ آن را راهاندازی کرده بود، یکی دیگر از پروژههای پرآوازه ویتمن بود که با هدف گرد هم آوردن بهترینهای سلیکون ولی و هالیود طرحریزی شد.
این استارتاپ که یک سرویس پخش ویدیوهای کوتاه است موفق به جلب بودجه ۱.۸ میلیارد دلاری شده است و با هدف به نمایش گذاشتن ویدیوهای کوتاه (نهایتا ۱۰ دقیقهای) روی تلفن همراه فعالیت خود را آغاز کرده است. این سرویس موبایلی که امیدوار است توجه مخاطبان جوان را به خود جلب کند، محتواهای ۱۰ دقیقهایاش را کویک بایت مینامد و تاکنون موفق شده بودجهای در حدود یک میلیارد دلار را از شرکتها و استودیوهای بزرگ هالیمود مثل والت دیزنی، انبیسی یونیورسال، سونی پیکچرز، رسانه وارند، گروه علیبابا و … جمعآوری کند.
کوییبی که بسیاری او را یک استارتاپ موفق تلقی میکنند و از آن انتظار تغییر دادن مسیر فعالیت ستارههای سینما با استفاده از تکنولوژیهای روز را دارند، هنوز به نقطه مورد انتظار نرسیده و از نظر منتقدان، موفقیت یا شکست این پروژه میتواند بر فعالیتهای آینده ویتمن هم تاثیر قابل توجهی بگذارد.
توصیههای مگ ویتمن به کسانی که رویای موفقیت دارند
همه چیز به همین سادگی رقم میخورد
«خوشبینی بیحد و حصر» صفتی است که ویتمن را به آن میشناسند. کسانی که تجربه کار کردن با او را داشتهاند میگویند تمرکز بالایش در انجام کارها و مثبت اندیشیاش، او را از مدیران دیگر جدا میکند. ویتمن معتقد است که با ایجاد تغییرات سادهای در رویه زندگی، مسیر فعالیت را هم میتواند دگرگون کرد. او در مقالهای که فوربس آن را منتشر کرده، آرزو میکند که کاش در ۲۶ سالگیاش با این واقعیتهای ساده آشنا بود. در ادامه، برخی از باورهای این مدیر موفق را با شما به اشتراک میگذاریم.
توصیه اول: روزتان را با عشق شروع کنید
بهترین نصیحتی که میتوانم به شما بکنم این است:« بفهمید چه کاری را دوست دارید و همان را ادامه دهید.» مطمین شوید جایی که در آن کار میکنید را دوست دارید. نیازی نیست که بهترین دوست همکارانتان باشید، اما از آنجا که وقت زیادی را در محل کارتان میگذرانید و حتی بیشتر از زمان بودنتان در خانه، در محل کارتان هستید، باید راهی را برای کنار آمدن با آن پیدا کنید.
اگر در محیطی مشغول کار باشید که آدمهایش را دوست ندارید یا اینکه احساس میکنید رفتار صادقانهای نداشته یا به اخلاقیات پایبند نیستند، اتفاق خوبی در انتظارتان نیست. محیط کاری که برایتان جذاب نیست و شما را از نردبال ترقی بالا نمیکشد، جای مناسبی برای ادامه دادن نیست.
توصیه دوم: تغییرات ساده را جدی بگیرید
من با کفش پاشنهدار میانهای ندارم. من در ۲۶ سالگیام نمیدانستم که قرار است سیاستمدار شود، اما بعد از کمپینهایم تصمیم گرفتم که دیگر هیچ وقت کفش پاشنهدار نپوشم.حالا هم براین باور هستم و حتی به لزوم ایجاد تغییرات ظاهری با توجه به تغییرات حرفهای باور دارم.
توصیه سوم: خودتان باشید
سادهترین و البته تاثیرگذارترین توصیهای که میتوانم به شما داشته باشم این است؛ خودتان باشید. اگر رشته افکارتان مشخص باشد و به خود اعتماد داشته باشید، خیلی چیزها در مسیر کارتان بهبود پیدا میکند. باور کنید مهم نیست همه چیز را بدانید یا نه! مهم نیست که در مسیر فعالیت حرفهایتان کجای کار ایستادهاید. بلکه مهم این است که در همان موقعیتی که در آن قرار دارید، افکار و نظرات مشخصی داشته باشید و برای تبدیل شدن به بهترین خودتان و نه به شخص دیگر، تلاش کنید.
توصیه چهارم؛ به فکر بدنتان باشید
خواب کافی و ورزش را از یاد نبرید. من در دوران دبیرستان، مسابقات شنا را پشت سر میگذاشتم و بعد از رقابتهای انتخاباتی، بار دیگر شنا را از سر گرفتم. کاش زمانی که ۲۶ ساله بودم شنا را از سر گرفته بودم. کارتان را به بهترین شکل انجام دهید و در کنارش دغدغه دیگری را با انرژی بپرورانید. مهم نیست چه باشد! از دویدن گرفته تا درس خواندن یا هر چیز دیگری را در کنار فعالیت اصلیتان پیگیری کنید.
توصیه پنجم؛ تیمتان را رنگارنگ کنید
سعی کنید آدمهایی با دیدگاههای مختلف را در اطراف خود جمع کنید. بودن در کنار آدمهایی که شبیه شما هستند و نظرات مشابهی دارند، خطر وارد شدنتان به سراشیبی تعصب را بیشتر میکند. سعی کنید آدمهای اطرافتان را با باورها و سلایق متفاوت انتخاب کنید تا توان دیدن واقعیات از زوایای مختلف را پیدا کنید.
توصیه ششم؛ دیگران را به منحصر به فرد بودن تشویق کنید
به دنبال یکپاره کردن اعضای تیم و تبدیل کردنشان به آدمهای یکسان نباشید. بلکه آنها به داشتن باورها و دیدگاههای متفاوت تقویت کنید. به اعضای تیم کاریتان تاکید کنید که باید خودشان باشند و این ارزش را در همه ارکان کسب و کارتان تسری دهید. تنوع تفکرات در تیم شما، میتواند به ابرقدرت گروهتان تبدیل شود و شما را در عرصه رقابت شکستناپذیر کند.
توصیه هفتم؛ بر نقاط قوتتان تمرکز کنید
یکی از مهمترین موضوعاتی که بر موفقیت یا شکست شما تاثیر میگذارد، داشتن درک درست نسبت به نقاط قوت و ضعفتان است. من نقاط قوت خودم را میشناسم. میدانم که در چه زمینهای عملکرد بهتری دارم و از چه مسیری به بهترین نتیجه میرسم. میتوانید نقاط قوت خودتان را فهرست کنید؟
توصیه هشتم؛ اولویتهایتان را بررسی کنید
من هر هفته اولویتهای کاریام را بررسی میکنم. هر یکشنبه از خودم میپرسم که چه کاری را باید انجام دهم و از چه چیزهایی میتوانم صرفنظر کنم. هر هفته از خودم میپرسم که اگر اولیتهای قدیمی حالا مسئله اصلی کار من نیستند، با آنها چه باید بکنم و چه چیزهایی را باید جایگزینشان کنم.
2 Comments