جذب سرمایه انتخاب سردبیر

اول سرمایه جذب کن!

تجربه نیکول گیبونز از جذب سرمایه قبل از تولید محصول

تحقیق در راستای توسعه تجارت از اصول اولیه کارآفرینی است که به نظر می‌رسد نیکول از آن آگاهی کافی داشته. نیکول در جستجوی یافتن فضاهای خالی و در واقع خلاهای موجود در این صنعت بود چرا که بدون توجه به نیازهای موجود نمی‌توان استارتاپ داشت.

نیکول گیبونز(Nicole Gibbons) به همه کسانی که در ابتدای مسیر کارآفرینی خود هستند پیشنهاد می‌کند قبل از هر کاری جذب سرمایه کنند.

گیبونز صاحب برند کلیر (Clare)است. برندی که به طور تخصصی به نقاشی می‌پردازد. نیکول گیبونز زمانی‌که شروع به راه‌اندازی استارتاپش کرد به تنها چیزی که توجه نمی‌کرد، سرمایه بود.

او معتقد بود قبل از جذب سرمایه باید محصولی را تولید کرد. در حالیکه برخلاف تصور آن زمان نیکول، افزایش موجودی در قدم اول راه‌اندازی کسب‌وکار مهمتر از ساخت است.

تنها چیزی که در شروع تجارت برای گیبونز مهم بود ایجاد کسب‌وکاری شخصی بود. نیکول گیبونز طراح داخلی است و همانند بسیاری از طراحان داخلی، عادت داشت به دوستانش برای طراحی دکور مشاوره بدهد.

سال 2016 یکی از دوستان نیکول از او خواست تا در انتخاب رنگ به او کمک کند. به عنوان مشاور یکی از وبسایت‌های مطرح در این زمینه را به دوستش پیشنهاد داد و شروع به یافتن رنگ مورد نظر دوستش شد.

اما نتوانست محصول مناسبی را برای او بیابد. پس از مدت کوتاهی ایده‌ای به ذهن نیکول رسید. چطور می‌توانم برند تولید رنگ بسازم و مستقیم با مشتری در ارتباط باشم؟

ایده اولیه این کارآفرین آنقدر برای خودش جذاب و قابل انجام بود که به تنها چیزی که فکر نمی‌کرد درآمد یا افزایش سرمایه بود. کافی بود الگوریتمی تولید کند که رنگ‌ها را برای فروش به مشتری نشان می‌داد.

در آن زمان گیبونز مشکل بزرگی داشت آن هم این بود که به عنوان طراح داخلی شغل تمام وقت داشت و نمی‌توانست تا پایان قرارداد کاری‌اش از آنجا خارج شود.

بالاخره روز موعود فرا رسید. نیکول صبح اولین روز از سال 2017 وقتی بیدار شد با خودش گفت:«‌ یا الان یا هیچ‌وقت»، اینگونه بود که برند کلیر به وجود آمد.

ولی ماجرای این برند به همینجا ختم نمی‌شود. نیکول به عنوان کارآفرینی که تازه کسب‌وکارش را راه‌اندازی کرده باید جذب سرمایه می‌کرد. به همین خاطر پیش از تولید محصولی برای فروش برخلاف ایده اولیه‌اش، جذب سرمایه کرد.

در این گزارش تصمیم گرفتیم چگونگی جذب سرمایه قبل از تولید محصول را با استفاده از تجربه نیکول گیبونز برایتان توضیح دهیم.

همه توجهت را معطوف کسب‌وکارت کن

نیکول بعد از اینکه تصمیم به راه‌اندازی استارتاپ گرفت با کسانی که در صنعت رنگ کار می‌کردند دیدار و گفتگو کرد. تحقیق در راستای توسعه تجارت از اصول اولیه کارآفرینی است که به نظر می‌رسد نیکول از آن آگاهی کافی داشته.

نیکول در جستجوی یافتن فضاهای خالی و در واقع خلاهای موجود در این صنعت بود چرا که بدون توجه به نیازهای موجود نمی‌توان استارتاپ داشت.

گیبونز در این باره می‌گوید:«‌فردی که سال‌ها در یکی از بزرگترین شرکت‌های تولیدکننده رنگ کار می‌کرد به من گفت باید مسیرم را ادامه دهم. با شنیدن این حرف اعتماد به نفس کافی برای شروع کار را پیدا کردم. واقعا به شنیدن این جمله نیاز داشتم.» او که سال‌ها تجربه کار در زمینه طراحی داخلی را داشت از روش‌های طراحی و رنگ‌ها اطلاعات زیادی داشت.

از طرفی نیکول یکی از طرفداران پر و پا قرص برنامه صبحگاهی اپرا وینفری بود و از این طریق اعتماد به نفس لازم برای انجام به کارش را پیدا می‌کرد. اگرچه نیکول از ایده خود مطمئن بود عجله نکرد، او یکسال را به تحقیق و تنظیم طرح‌هایش اختصاص داد.

برای خودت روابط ایجاد کن

ارتباطات در هر جامعه کوچک و بزرگی مهم است. یکی از ارکان اصلی در تجارت نیز روابطی است که کارآفرینان برای خود ایجاد می‌کنند. در جامعه کارآفرینی روابط به اشکال مختلفی وجود دارد به عنوان مثال اگر کارآفرینان هم‌صنف‌های خود را نشناسند و با آن‌ها ارتباط نگیرند نمی‌توانند موفقیت‌ زیادی به دست آورند.

از طرفی مباحثی چون جنسیت، نژاد یا حتی رده شغلی فارغ از مسائلی چون فمینیسم یا نژادپرستی در روابط تعیین‌کننده است. گیبونز هم از این موضوع غافل نشد و برای بهتر شناخته شدن برند کلیر روابطش را گسترش داد. او در گروه‌های مختلف عضو شد.

همچنین به یک فضای کار اشتراکی مخصوص بانوان پیوست. اگرچه نیکول می‌توانست کارش را در خانه هم پیش‌ببرد و ساعاتی را در خانه برای انجام کارش سپری می‌کرد.

ولی اگر به فضای کاراشتراکی نمی‌رفت با جامعه زنان کارآفرین و نوآور آشنا نمی‌شد. علاوه بر این، نیکول تصمیم داشت خود را به چالش بکشد برای همین بیشتر در محیط‌هایی که سرمایه‌گذاران، صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و کارآفرینان رفت‌وآمد می‌کردند حضور داشت.

به گفته نیکول هر چه بیشتر در محافل کارآفرینی بودم؛ بیشتر می‌آموختم که چه کاری باید انجام دهم. از نظر بنیانگذار استارتاپ کلیر، انسان‌های خلاق دائما به یکدیگر آموزش می‌دهند و همین موضوع باعث شگفتی می‌شود.

در راستای گسترش روابط، نیکول گیبونز با سوزان لین ملاقات کرد و با این سرمایه‌گذار آشنا شد. سوزان لین به نیکول گفت که جذب سرمایه پیش از تولید کار سختی است اما برخی سرمایه‌گذاران خطرپذیر را می‌شناسد که می‌توانند به او کمک کنند.

شاید در ظاهر ارتباطگیری ساده به نظر برسد اما اگر نیکول گیبونز با سوزان لین صحبت می‌کرد و او اهمیتی به ایده‌اش نمی‌داد چه؟ اگر سرمایه‌گذاران خطر‌پذیری را می‌شناخت ولی به نیکول گیبونز معرفی نمی‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ احتمالات زیادی هست که باید به آنها توجه کرد.

اما چیزی که مسلم است، روند برقراری ارتباط چند جانبه است. از سوی دیگر در روابط فردی و سازمانی خود نباید عجله کنید. درخواست‌های خود را صادقانه مطرح کنید ولی یادتان باشد که اگر جواب نه شنیدید عصبانی نشوید یا به اصطلاح از کوره در نروید.

خوشبختانه نیکول گیبونز خوش‌شانس بود که سوزان لین به او کمک کرد تا سرمایه‌گذار پیدا کند آن هم پیش از آنکه محصولی تولید کرده باشد.

برند خودتان باشید

سوزان لین به گیبونز توصیه کرد دست خالی به دیدار سرمایه‌گذار خطرپذیر نرود. در حقیقت چیزی که سوزان از نیکول خواست این بود که چیزی برای ارائه و تحت تاثیر قراردادن سرمایه‌گذاران داشته باشد.

چیزی که بتواند آن‌ها را برای سرمایه‌گذاری قانع کند. نیکول گیبونز پس از آنکه درباره صحبت‌های سوزان لین فکر کرد؛ برند شخصی‌اش را ساخت.

برای این کار به استخدام یک طراح نیاز داشت. پس از استخدام طراح، نوبت انتخاب نام فرا رسید. نیکول مانند مادری که قصد انتخاب اسم برای فرزندش را دارد؛ از وبسایت‌های مختلفی برای تعیین نام برندش استفاده کرد. وبسایت‌هایی که عموما نام کودکان را به همراه معانی آن‌ها می‌نوشتند.

سپس اسامی انتخابی برندهای مختلف را در صنعت نقاشی بررسی کرد. پس از تحلیل نام‌ها با خودش گفت:«‌اسامی شرکت‌های نقاشی، مردانه هستند. مثلا بنجامین مور- شروین- ویلیامز، ولی من می‌خواهم برندی داشته باشم که احساس انسانی به مخاطبانم دست بدهد.»

وقتی کلیر را انتخاب کرد احساس خوشایندی پیدا کرد چرا که کلیر تک هجایی است و تلفظ آسانی دارد. نیکول عاشق نام کلیر شد. وقتی بیشتر درباره این واژه تحقیق کرد و ریشه آن را یافت مصمم به انتخابش شد. معنای کلیر در زبان لاتین روشن و هوشمند بود.

به دنبال همراه باش

پیش از ساخت محصولات، گیبونز می‌خواست ساختاری را تولید کند که پیش از این هیچ شرکتی آن را انجام نداده است. پس از هشت ماه از آغاز کار، نیکول فهمید که قادر به انجام آن نیست.

شاید کارآفرینان زیادی را دیده باشید که ادعا می‌کنند به تنهایی قادر به انجام تمام کارهایشان هستند در حالی‌که این اتفاق برای همه کسب‌وکارها صادق نیست.

در اکثر موارد کارآفرینان نیازمند انجام کار به شکل گروهی هستند. در خصوص کاری که نیکول قصد انجام آن را داشت هم این موضوع صدق می‌کرد چون بدون خط تولید، کلیر هرگز به رسمیت شناخته نمی‌شد و محصولی تولید نمی‌کرد.

برای انجام عملیات‌های مختلف در زمینه تولید محصولات نقاشی و رول‌های رنگی، نیکول به متخصصینی نیاز داشت. همراهی برای زنجیره تامین، مهندس شیمی متخصص در حوزه رنگ، کارگاهی برای تولید قلم‌مو و رول رنگی، تنها بخشی از نیازهای همکاری نیکول گیبونز بودند.

بعد از آنکه او توانست خط تولید خود را راه‌اندازی کند امکان همکاری با کارخانه نیز برایش فراهم شد. از طرفی قیمت‌گذاری بر روی محصولات را نباید از یاد می‌برد.

برای توسعه محصولاتش به قیمت مناسب نیاز داشت. به همین خاطر این کارآفرین با توجه به مهارت‌های ارتباطی که در مراحل اولیه کارش آموخته بود استارتاپش را به کارخانه‌ها معرفی کرد و علاوه بر همکاری با آن‌ها روش خودش را برای تحول دنیای طراحی پیاده ساخت.

احتیاجات کسب‌وکارت را دست کم نگیر

سپتامبر 2017 شروع تازه ای برای برند کلیر بود چون گیبونز آماده ملاقات با سرمایه‌گذار شده بود. نیکول گیبونز قصد داشت سرمایه‌گذاران را شگفت‌زده کند.

سوزان لین قرار ملاقات با سرمایه‌گذار را تعیین کرد.لین که از ابتدای این مسیر شاهد تلاش‌های نیکول بود به او اطمینان داد که موفق خواهد شد.

حق با سوزان لین بود و نیکول گیبونز از میان 30 شرکت مختلف برای جذب سرمایه انتخاب شد. سرمایه‌گذاری اولیه بر روی برند کلیر 2 میلیون دلار بود.

به گفته نیکول همه این اتفاقات به دلیل اعتماد به نفس و آرامشی بود که هنگام ارائه داشت. نکته قابل تاملی که این کارآفرین بیان می‌کند این است که وقتی کسی به ما نه می‌گوید به معنای بدی افکار ما نیست بلکه به معنای آن است که آن‌ها سرمایه‌گذاران مناسبی برای ما نیستند.

گاهی وقت‌ها در دنیای سرمایه‌گذاری و کارآفرینی پیش می‌آید که سرمایه‌گذاران کارآفرینان را ناامید کنند در صورتی‌که کارآفرین کسی است که از هیچ مانعی نهراسد.

چرا که برخی موانع پله ترقی آن‌ها هستند. از طرفی کافی است پس از نه شنیدن به سراغ سرمایه‌گذار دیگری بروند. شاید افکار آن سرمایه‌گذار و اهدافش برای حضور در پروژه‌تان با شما همخوانی داشته باشد.

پس از گذشت ۷ ماه از راه‌اندازی استارتاپ کلیر، نیکول توانست اولین محصول خود را تولید کند. نیکول گیبونز در این باره اظهار می‌دارد:«‌ما به دنبال ساخت دوباره یک مجموعه نبودیم، فقط می‌خواستیم آن را بهبود ببخشیم.»

امتیاز بدهید

1 Comment

  • حسین دشت بزرگی 20 آوریل 2020

    شروع کسب و کار، بدترین زمان ممکن برای جذب سرمایه هستش چون روی سرمایه تکیه میشه و خلاقیت کمرنگ تر میشه و ممکنه محصول هم در نهایت جواب نده و اعتبارمون رو در بازار از دست بدیم.

    بهترین زمان جذب سرمایه بین مرحله تناسب محصول و بازار و مرحله رشد هستش. اگر اصولی و طبق قواعد پیش بریم، بدون جذب سرمایه خارجی می تونیم مرحله تناسب محصول و بازار رو با موفقیت پشت سر بزاریم و بعد از این مرحله، با جذب سرمایه، موتور رشد رو تقویت کنیم و وارد مرحله رشد بشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *