«برای اینکه انقلاب تبدیل حوزه آفلاین به آنلاین به وقوع بپیوندد، حتی وجود صدها کسبوکار مانند دیوار، شیپور، دیجیکالا و… هم کم است.»
اشکان آرمندهی، مدیرعامل دیوار با بیان این جمله از ظرفیتهای بزرگ بازار آنلاین میگوید و اینکه جا برای همه هست و نیازی به رقابت ناسالم وجود ندارد. آرمندهی در این گفتوگو بارها و بارها نام رقیب دیرینهشان یعنی شیپور را در کنار نام دیوار خودش به زبان میآورد که نشانه مثبت و زیبایی است و تاکید میکند که این رقابت کمک زیادی به ما کرده و اگر این رقابت نبود، اینقدر رشد نمیکردیم، چون هیچگاه به ارائه سرویس بهتری فکر نمیکردیم.
دیوار، کسبوکاری است که الان بیش از 35میلیون کاربر و نزدیک به 500هزار کسبوکار روی آن حضور دارند و روزانه تا نیم میلیون آگهی روی دیوار ثبت میشود.
مدیرعامل دیوار میگوید وقتی سال 92 به این کسبوکار آمده است، روزانه بین 100 تا 150 آگهی داشتهاند و الان با نیممیلیون آگهی در روز مواجه هستند.
راز چنین رشدی را مدیرعامل دیوار در این میداند که همه اعضای تیم، کسبوکار را مال خودشان میدانند و سهامدار آن هستند. ضمن اینکه تاکید میکند که تا سال96، درآمدهایشان کفاف هزینههایشان را نمیداده و اگر سرمایهگذاران ریسکپذیری در کنارشان حضور نداشتند که به جای اینکه در حوزههایی چون ساختوساز، طلا و دلار سرمایهگذاری کنند، سرمایهشان را به حوزه الکترونیک بیاورند، امکان بقا وجود نداشت و حتی اکوسیستم استارتاپی ایران بدون چنین سرمایهگذاران ریسکپذیری شکل نمیگرفت. شکست دیوار افغانستان، تعطیلی محصول «رسید» و سایر مشکلات کسبوکار از جمله مواردی است که آرمندهی با اشاره به آنها میگوید که سرمایهگذاران پای شکستهای مجموعه هم ایستادهاند.
بخش دیگری از صحبت ما با مدیرعامل دیوار در مورد کلاهبرداریها روی این پلتفرم و پلتفرمهای مشابه و حذف قیمتها، راهکارهای آنها برای مقابله با کلاهبرداریها، نقش دولت و اپراتورها و مسئولیت بخشهای مختلف بوده است. همچنین صحبت از توسعه بازار و دلایل خرید آیهوم، راهاندازی دیوار فروشگاهها، آینده این بخش و اینکه آیا قرار است شاهد دیجیکالای دیگری باشیم یا خیر، گرفتن سهم از بازار کسبوکارهای اینستاگرامی، ایجاد مزیتهای مختلف و تفاوتهای دیوار فروشگاهها با سایر مارکتپلیسها، همه آمار و ارقامی که تاکنون روی دیوار ایجاد شده و… از دیگر بخشهای گفتوگوی «شنبه» با مدیرعامل دیوار بوده که در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید: بیانیه دیوار درباره محکومیت اشکان میرآرمندهی
شروع کارتان در دیوار در سال92 بوده و بهعنوان ناظر بخش آگهیهایی که در آن زمان تا 150 عدد بود، به این کسبوکار آمدید؛ چه روندی در این کسبوکار وجود داشته که از 150 آگهی روزانه در سال92 به بیش از 500 هزار آگهی روزانه در سال 99 رسیدهاید؟
نخستین نکته به نظرم این بوده که ما هر کاری بتوانیم برای پیشبرد کار انجام میدهیم؛ یعنی به این صورت نیست که اگر در بخشی، مسئله وجود دارد، من بگویم به من ربطی ندارد. ما خودمان را یک کل میبینیم. ضمن اینکه سلسله مراتبهای خشک و سفت و سخت هم در دیوار نداریم. یکی از مهمترین مسائلی که موجب رشد و پیشرفت دیوار شد، این بود که همه خودشان را نسبت به کارهای مختلف کسبوکار مسئول میدانستند و هنوز هم میدانند.
در واقع همه کسبوکار را مال خودشان تلقی میکردند؛ یعنی این تفکر سنتی که عدهای رئیس هستند و عدهای کارمند، در کسبوکارهای مجموعه هزاردستان وجود ندارد. همچنین ظاهرا ما نخستین مجموعهای هستیم که همه افراد دارای سهام هستند. این سهام امکان آزادشدن و تبدیلشدن به پول را دارد. در قراردادهای اولیه این انتخاب وجود دارد که افراد بخشی از حقوق خود را به شکل دریافت سهام هلدینگ هزاردستان در اختیار بگیرند.
بچهها فارغ از اینکه چه جایگاه و موقعیت شغلی دارند، خودشان را نسبت به همه مسائل مسئول میدانند. ما تیمهای مختلفی را در شرکت داریم و این تیمها هر کدام مسئول یک قسمت از دیوار هستند و خود این بچهها تعیینکننده و تعریفکننده فیچرها هستند. بهعنوان نمونه، دیوار فروشگاهها نمونهای بود که اصلا دیوار برای راهاندازی آن اقدام نکرد بلکه در آن بازه زمانی، پرسنل و بچههای دیوار احساس کردند که با شرایط کرونا، باید اثرگذاری داشته باشند و مسئولیتی را در جامعه نسبت به مردم و صاحبان کسبوکارها بر عهده بگیریم.
تیم دیوار الان چندنفره است؟
دیوار در حال حاضر بیش از 950 نفر پرسنل دارد که متشکل از تیمهای فنی و غیرفنی است.
یک تصور وجود دارد که دیوار در ابتدا یک کار جانبی برای بنیانگذار کافهبازار بوده و شاید تصوری از کسبوکاری که امروز میبینیم، نداشتند؛ این تصور چقدر درست است؟ فکر میکردید یا برنامهای داشتید که دیوار را تا این اندازه بزرگ کنید که به لحاظ ارزشی حتی از کافهبازار هم جلوتر برود؟
مستندات و تصاویر مربوط به تیم سه چهار نفرهای که دیوار را راهاندازی کردند، موجود است. آنها روی کاغذ آورده بودند که میخواهند به 30میلیون کاربر برسند. اینها مستند است و به امید 30میلیون کاربر، دیوار را راهاندازی کردند. با توجه به حوزهای که دیوار در آن فعالیت میکند یعنی حوزه نیازمندیها، از ابتدا بازار بزرگی برای آن تصور میکردیم. الان هم متوقف نشدهایم و هر روز باید بخشهای مختلف دیوار را بهبود بدهیم و پیش برویم؛ یعنی دیوار بزرگتر هم خواهد شد.
سرمقاله 203 هفتهنامه شنبه: دوست دارید سر روباه باشید یا دم شیر؟
در مجموعه شما شاهد تقسیم مدیریت هستیم؛ یعنی بنیانگذار اولیه این کسبوکارها اصراری ندارد که کماکان مدیر همه این کسبوکارها باشد بلکه راه را برای رشد دیگران هم باز گذاشته است. مثلا خودتان بهعنوان بررسیکننده و ناظر بخش آگهیها به دیوار آمدید. به لحاظ فرهنگ سازمانی چه وضعیتی در آن مجموعه وجود دارد که افراد میتوانند رشد کنند و بعد از چند سال مثل خود شما به رأس هرم کسبوکاری مثل دیوار و سمت مدیرعاملی برسند؟
مجموعه ما، یک مجموعه باز و فلت است. وقتی وارد شرکت ما میشوید، میز و جایگاه مدیر و مدیران با سایر پرسنل هیچ فرقی ندارد. اگر کسی به دفتر ما بیاید، پیداکردن دفتر یا میز مدیران ارشد برای او کار سختی خواهد بود، چون همه ما خودمان را به یک اندازه در پیشبرد اهداف کسبوکارمان دخیل میدانیم. رشد فردی دقیقا در مورد خود من مصداق داشته است. من در ابتدا به یک بخش از کسبوکار وارد شدم و تعداد آگهیهای روزانه دیوار در آن زمان بین 100 تا 150 عدد آگهی بود. الان آن بخش کوچک به نیممیلیون آگهی روزانه رسیده و این اتفاق یکشبه رخ نداده است.
بهعنوان انتقال تجربه باید اشاره کنم که سالهای 93 و 94، اوج زمان رشد دیوار بود. رشد به اندازهای بود که برنامهریزیها را هم مختل میکرد. گاه هر هفته بین 10 تا 15هزار آگهی اضافه میشد و هرگونه برنامهریزی برای تخصیص نیروی انسانی و پیشبرد کار را با مشکل مواجه میکرد. به خاطر دارم که در اردیبهشت ماه سال94، به علت فشار کار، یک هفته در بیمارستان بستری شدم! تحمل این فشار و ادامهدادن در این مسیر، دقیقا به خاطر اهمیتی است که در مجموعه ما برای تلاش آدمها قائل هستند.
خود من از یک بخش کوچک در دیوار شروع کردم و در بخشهای دیگر هم اثرگذاری داشتم و هر کمکی از دستم برمیآمد، برای رشد کسبوکار انجام میدادم. سایر افراد تیم هم همین روحیه را دارند. افرادی که الان نیروی سینیور دیوار بهشمار میروند، همگی زمانی وارد شرکت شدهاند که فضای رشد و آموزش برایشان فراهم شده و طی زمان و با عملکرد مناسب خودشان توانستهاند به ردههای بالاتر بیایند.
ما هنوز هم به افراد مختلفی نیاز داریم که در ورتیکالهای مختلف دیوار مانند املاک، خودرو، دیوار فروشگاهها و… به ما اضافه بشوند. فضای رشد هم برای همه آنها مهیاست. در واقع در مجموعه ما تا حدود زیادی همه چیز به خود افراد بستگی دارد و آنها هستند که تصمیم میگیرند رشد کنند و از فضایی که در اختیارشان قرار گرفته است، به بهترین شکل ممکن استفاده کنند. ما در دیوار از مدل داشتن چندین مدیرعامل استفاده میکنیم، چون حجم کارها بسیار بالاست و هر بخش دغدغهها و چالشهای ویژه خود را دارد و نیاز به مدیریت تخصصی دارد.
جالب است این نکته را هم به شما بگویم که یک زمانی میانگین سنی بچههای تیم ما بین 23 تا 24 سال بود. ما زمینه کاری را برای افراد آماده میکنیم، ارزیابی عملکرد داریم و رویههای کاری بچهها ارزیابی میشود و افرادی که پتانسیل رشد داشته باشند، هم امکان رشد افقی برایشان فراهم است و هم رشد عمودی. همانطور که اشاره کردم، مدیران دیوار یا مدیران هلدینگ هزاردستان افرادی هستند که زمانی وارد این کسبوکارها شدهاند، رشد کردهاند و در موقعیتهای بهتری قرار گرفتهاند و ارزشهای بهتری خلق کردهاند.
مجموعه شما از ترکیب سهامداری و سرمایهگذاری ویژهای بهره میبرد؛ از صندوقهای سرمایهگذاری رهنما و سرآوا گرفته تا سرمایهگذار خارجی شما. به نظر میرسد که این ترکیب سهامداری، نهتنها به لحاظ مالی بلکه به لحاظ دانشی و پیشبرد کار نیز کمک زیادی به شما کرده؛ خود شما بگویید که از این جذب سرمایه علاوه بر بحثهای مالی، چه فواید دیگری نصیبتان شده است؟
هر شرکتی برای ادامهدادن و بقا و گرفتن سهم بازار، باید پول داشته باشد. پس نکته اول جذب سرمایه، بحث بقا و رشد در بازار است. مثلا دیوار تا سال96، درآمدهایش جواب هزینههایش را هم نمیداد.
اگر سرمایهگذاران ریسکپذیری در کنار ما حضور نداشتند که بخواهند به جای اینکه در حوزههایی چون ساختوساز، طلا و دلار سرمایهگذاری کنند، سرمایهشان را به حوزه الکترونیک بیاورند، امکان بقا وجود نداشت و حتی اکوسیستم استارتاپی ایران بدون چنین سرمایهگذاران ریسکپذیری شکل نمیگرفت. همچنین بدون چنین سرمایههایی، در حوزه تجارت الکترونیک حرفی برای گفتن نداشتیم و هیچ کدام از مردم ایران نمیتوانستند از مزایای اقتصاد دیجیتال بهرهمند شوند.
ارزشهای افزودهای که سهامداران برای ما ایجاد کردهاند، علاوه بر مسائل مالی، داشتن ماینست یا نگرش یکسان و نزدیک به هم بوده که گسترش، اثربخشی و حرکت رو به جلو و خلق یک محصول ویژه و کارآمد از مهمترین پیامدهای داشتن این نگرش مشترک بوده است. گاه بنگاههای تجاری صرفا جهت درآمدزایی ایجاد میشوند. در مجموعه ما هم درآمدزایی مدنظر است اما انجام کار اثربخش از مهمترین موضوعات است. خلق ارزش ویژه و کمککردن به بهبود روندهای زندگی مردم از دیگر موارد مهم در مسیر کسبوکار ما بوده است.
اشاره کردید که تا سال96 درآمدتان کفاف هزینههای شما را هم نمیداده و سرمایهگذار در کنار شما ایستاده. نکته دیگری که در مجموعه شما وجود داشته، بحث شکستها هم هست. مثلا دیوار افغانستان شکستی بوده که تیمتان با آن مواجه شد و قطعا هزینههای بالایی را هم متوجه کسبوکارتان کرد. میتوانیم نتیجه بگیریم که سرمایهگذار خطرپذیر به نوعی باید پای ریسککردن و شکستهای تیمها هم بایستد؟
ما خیلی جاها به نتیجه نرسیدیم نه تنها در دیوار، بلکه در کل هلدینگ. مثلا محصول «رسید» هم موفق نبود و تعطیلش کردیم. اما حتی در این شکستها هم سهامداران و هیات مدیره با ما همراه بودند. آنها دودوتا چهارتا نکردند؛ یعنی رفتارشان به این صورت نیست که اگر ایدهای را به آنها ارائه کنیم، بگویند این ایده چند؟ بلکه روی خلق ارزشی که این ایده ایجاد میکند، سرویسی که به مردم میدهد و خلأیی که پر میکند، حرف میزنیم. ضمن اینکه در این مسیر، علاوه بر سهامداران و سرمایهگذاران، این مردم بودند که ما را پذیرفتند تا امروز دیوار به بیش از 35 میلیون کاربر برسد.
کسبوکاری مثل دیوار که از سال91 شروع شده و به آمارهای کنونی رسیده، چه میزان جذب سرمایه داشته؟ یعنی چقدر برای چنین کسبوکاری هزینه شده است؟
من آمارهای زیادی به شما خواهم داد اما اجازه بدهید در مورد آمارهای مالی صحبتی نکنم. ضمن اینکه حقیقتا الان رقم دقیق جذب سرمایه را به خاطر ندارم. اما باز هم تکرار میکنم که اگر سرمایهها نبودند، ما الان در نقطه کنونی قرار نداشتیم. ما هر کاری میکنیم برای خلق ارزش و اثرگذاری است. مثل راهاندازی دیوار فروشگاهها. البته هر خلق ارزشی در نهایت درآمدزایی و پول را به دنبال خواهد داشت.
تا اینجای گفتوگو در مورد فرهنگ سازمانی مجموعه شما، ترکیب سهامداری و سرمایهگذاری و… صحبت کردیم. میخواهم برگردیم به ابتدای کار دیوار. ایده این کسبوکار از کجا آمد؟
ایده اصلی دیوار را حسام آرمندهی در سال89 که برای ادامه تحصیل به سوئد رفته بود، خرید و فروش از سایتی مشابه سایت دیوار را در کشور سوئد تجربه میکند. فکر میکنم یک دستگاه تبلت را معامله کرده بود. بنابراین جرقه شکلگیری دیوار در آنجا در ذهنش شکل میگیرد. این ایده همیشه همراه حسام بود و ما در موردش زیاد صحبت میکردیم. مارکت ریسرچ میکردیم و طی دو سه سالی که تا راهاندازی دیوار زمان برد، در حال جمعآوری اطلاعات بودیم که در کشورهای دیگر چگونه چنین نیازی برآورده میشود و کسبوکارهای اینچنینی چگونه کار میکنند.
سعی ما این بود که آن نیاز را در ایران بومیسازی کنیم. وقتی هم که دیوار کارش را شروع کرد، همشهری وجود داشت و سایتهای ثبت آگهی هم وجود داشتند اما اغلب به صورت b2b عمل میکردند و سرویس زیادی به کاستومر ارائه نمیکردند. هدف اصلی دیوار این بود که خریدار را به فروشنده بدون واسطه وصل کند و همچنان هم هدفمان همین است. با تجربهای که از کافهبازار به دست آورده بودیم که در سال89 و طی 6ماه کافهبازار 100هزار نصب گرفت، به ایده دیوار خیلی جدیتر فکر کردیم و دیوار در سال91 متولد شد.
گردش مالی سالانه بازار دستدوم در اقتصاد ایران چقدر است؟
طبق گزارشی که در سال 97 تهیه و منتشر کردیم، کل حجم بازار خردهفروشی کالای دست دوم در ایران، بیش از 9میلیارد دلار در سال است.
از این میزان، چقدر آنلاین شده است؟
آمار دقیقی حداقل تاکنون من ندیدهام که از حجم بازار آنلاین دستدوم یا نیازمندیها ارائه شده باشد، اما کل بازار آنلاین از همه معاملات تاکنون کمتر از 10درصد است. ضمن اینکه این موضوع در دستهبندیهای مختلف متفاوت است. مثلا در خودرو، املاک و… در این زمینه هم ابزار دقیقی برای اندازهگیری بازار نداریم. یعنی نمیتوانم به شما بگویم که چه حجم از معاملات آنلاین بازار نیازمندیهای حوزه خودرو یا املاک در اختیار دیوار است.
بهعنوان مثال خدمت شما میگویم که در سال97، ما گزارش سالانه داشتیم و کسبوکار باما هم گزارش سالانهای منتشر کرده بود. از انجمن کسبوکارهای اینترنتی با من تماس گرفتند که این درصدهایی که گفتهاید که مثلا شما 50درصد از یک بازار سهم دارید، باما هم گفته 50درصد و دیگری هم همین آمار را ارائه کرد. جمع اینها عددی منطقی نیست و قضیه چیست؟!
دلیلش این است که هیچکدام از کسبوکارها، دیتای دقیقی برای بیان اینکه مثلا بگویند 20درصد از معاملات آنلاین بازار خودرو در اختیارشان است، ندارند. کسی نمیتواند این ادعا را بکند. البته ما تعداد آگهیها، تعداد کاربران و کاربران فعال را داریم یا تعداد هر آگهی در هر دستهبندیمان را داریم و مستند است.
اما در مورد سهم بازار، واقعا هنوز کسی نمیتواند عدد دقیقی ارائه کند. اما مثلا میتوانم بگویم که در برخی دستهبندیها شیپور از ما بهتر است یا در بعضی از دستهبندیها ما از شیپور جلوتر هستیم، ولی عدد مشخصی برای بیان سهممان از بازار نداریم. چون ما نمیدانیم که کدام آگهی و چه تعداد آگهی به معامله ختم میشود. این آمار را هیچکس ندارد، پس هیچکس هم نمیتواند سهم بازارش را بگوید.
به طور کلی چه آماری از ثبت آگهیها در دیوار طی سال جاری دارید؟
طی 7 ماه گذشته، بیش از 140میلیون آگهی را در دیوار بررسی کردهایم. بخشی از این آگهیها جدید و بخشی آگهیهای ویرایششده توسط کاربران هستند. در سال ۹۹ تا به الان پرآگهیترین ماه سال دیوار، مردادماه بوده که با بیش از 22میلیون آگهی بررسی شده است. چون ما توی دیوار چندین متریک و المان عددی داریم.
هم تعداد آگهی بررسیشده داریم هم تعداد آگهی منتشرشده؛ آگهیهای بررسیشده متشکل از آگهیهای ثبت جدید کاربران و آگهیهای ویرایششده هستند که بخشی از اینها منتشر میشوند و بخشی به علت مشکلات در آگهی و سیاستهای محتوایی، رد میشوند. ما در گزارش سالانه سال گذشته هم اعلام کردیم که در طول سال ۹۸، بیش از 98میلیون آگهی منتشر کردیم اما بیش از 144میلیون آگهی ثبتشده در طول سال ۹۸ روی دیوار داشتیم.
در حال حاضر بهطور میانگین روزانه چه میزان آگهی دارید؟
روزانه بیش از 500 هزار آگهی از سراسر کشور داریم و از این تعداد بیش از ۳۶۰هزار آگهی در کل دستهبندیها در طول روز منتشر میشوند. این عدد 360هزار آگهی، در سال گذشته به طور میانگین بین 270 تا 280 هزار آگهی منتشرشده در یک روز بود. این اطلاع را هم بدهم که روزانه بین 15 تا 20درصد از آگهیهای ثبتشده، رد میشوند که تعداد آنها بین 120 تا 150 هزار آگهی است.
به چه دلایلی آگهیها را رد میکنید؟
آگهیهای ردشده شامل کالاها و موضوعات غیرمجاز است؛ مثل کالاهایی که بر علیه محیط زیست است. یا آگهیهایی که قصد فروش کالا ندارند و اهداف دیگری را دنبال میکنند. طی مهرماه گذشته، حدود 30هزار آگهی را به خاطر اینکه مغایر با قوانین محیط زیست بودند، رد کردیم.
به تعداد کاربران دیوار هم اشاره کردید که از 35میلیون کاربر عبور کرده است.
منظور از کاربران، کابران اندروید، ios و وبسایت است. آخرین دیتای ما این است که بیش از 35میلیون کاربر داریم. الان در کافه بازار نزدیک به 21میلیون نصب فعال داریم.
چه تعداد کسبوکار الان روی دیوار حضور دارند؟
بیش از 447هزار کسبوکار در سال گذشته و قبل از شکلگیری دیوار فروشگاهها، روی دیوار فعالیت میکردند، اما امسال و با شکلگیری دیوار فروشگاهها این عدد بهتر و متمرکزتر جلو رفته است.
شما دیوار فروشگاهها را راهاندازی کردید؛ چه میزان کسبوکار از طریق دیوار فروشگاهها به دیوار اضافه شدهاند و اینکه چه میزان محصول در این بخش آگهی میشود؟
در سمت دیوار فروشگاهها تاکنون 13هزار فروشگاه تاییدشده داریم که در حال فعالیت روی دیوار فروشگاهها هستند که بیش از 70هزار محصول مختلف را آگهی کردهاند. ما تخمین جالبتوجهی هم از این عدد 13هزار فروشگاه زدهایم و محاسبه کردیم که اگر از جنوبیترین نقطه خیابان ولیعصر تا میدان تجریش، فروشگاههای فیزیکی راهاندازی کنید، باز هم برای جادادن 13هزار فروشگاه فضا کم میآید. اما این فروشگاهها روی دیوار قرار گرفتهاند و پنل فروشگاهی دیوار را در اختیار گرفتهاند و کالاهای نو خود را عرضه میکنند.
فعلا در 4دستهبندی لوازم منزل، لوازم الکترونیکی، پوشاک و وسایل شخصی فعالیت میکنند اما قطعا در ادامه دستهبندیهای دیگر هم اضافه میشود.
در مورد اینکه همواره به دنبال خلق ارزش بودهاید، صحبت کردید؛ دیوار فروشگاهها هم بهنوعی خلق ارزش بوده در دورهای که بازار دچار رکود و شرایط کرونا بود که البته سمت و سوی بیزینسی ویژهای به کسبوکار دیوار بخشیده، چون الان شما کالای نو را هم روی دیوار دارید. میخواهم در مورد دیوار فروشگاهها بیشتر توضیح بدهید.
هدف این نبود که بخشی راهاندازی بشود که از کنار آن به دنبال درآمد باشیم، بلکه این بیزینس است که تصمیم میگیرد چه سمت و سویی داشته باشد. راهاندازی دیوار فروشگاهها هم در راستای تصمیمی بود که روند بیزینس ما ایجاب کرد.
حدودا بین 15 تا 20 اسفند 98 بود و ما با مسئولانی از مرکز توسعه تجارت الکترونیک جلسات زیادی داشتیم و در آن جلسات رکود بازار و مشکلات شرایط کرونا مطرح میشد و به ما گفتند که کسبوکارهای آفلاین شرایط خوبی ندارند و هر کمکی میتوانید ارائه کنید. ما تقریبا هر روز جلسات آنلاینی با این دوستان داشتیم و میگفتیم که ما پنل مارکتپلیس نداریم. اما ظرفیتهای دیوار و مشکلات و ضرر و زیانی که کسبوکارهای آفلاین داشتند، موجب شد که به راهاندازی و توسعه دیوار فروشگاهها فکر کنیم و ایده آن در همان بازه زمانی 15 تا 20 اسفند بهوجود آمد. چون خلأ چنین قسمتی را در دیوار احساس کردیم.
بنابراین تیمی از بچههای ما در تعطیلات نوروز روی این ایده کار کردند و محصول اولیه ما اوایل اردیبهشت آماده شد و بیش از 13 هزار فروشگاهی که الان روی دیوار فروشگاهها حضور دارند، از اردیبهشت تاکنون اضافه شدهاند. ضمن اینکه دیوار فروشگاهها فعلا فقط در تهران به کسبوکارها سرویس میدهد و به مرور به کسبوکارهای دیگر شهرها هم سرویس ارائه خواهیم کرد.
شما مارکتپلیسی ایجاد کردید برای حضور کسبوکارهای آفلاین. قبل از شما امثال دیجیکالا هم بوده و هستند و چنین خدماتی ارائه میکنند. شما چه مزیتی ایجاد کردید؟
یکی از مهمترین مزیتهای دیوار فروشگاهها، وصلکردن خریدار و فروشنده به صورت مستقیم است. در سایر مارکتپلیسها چنین امکانی وجود ندارد.
این تفاوت با سایر مارکتپلیسها، شما را شبیه فروشگاههای اینستاگرامی کرده. آنجا هم خریدار و فروشنده مستقیما با هم در ارتباط هستند؛ چنین شباهتی این سیگنال را ایجاد میکند که احتمالا شما به فکر تارگتکردن این فروشگاهها و گرفتن سهمی از آن بازار هستید. چون بازار بزرگ و اتفاقا احصانشدهای در اینستاگرام وجود دارد.
بله، میتوانم بگویم سگمنتی که دیوار فروشگاهها در آن حضور دارد، چیزی شبیه اینستاگرام است. با این تفاوت که ما امنیت معامله بالایی برای خریدار و فروشنده ایجاد میکنیم، چون همه فروشگاهها را دقیقا شناسایی و اعتبارسنجی کردهایم؛ مجوز صنفیشان بررسی شده و… در واقع ما سعی کردهایم فضایی ایجاد کنیم که همه نیازهایی را که کاربران در فضای اینستاگرام و سایر پلتفرمهای مشابه داشتند، پوشش بدهیم. ضمن اینکه مزیتهای دیگری چون امنیت، ارتباط مستقیم بین خریدار و فروشنده و امکان مقایسه کالاها را فراهم کردهایم؛ مزیتی که در اینستاگرام به شکل دیوار فروشگاهها وجود ندارد.
فروشگاهها باید به شما کمیسیون پرداخت کنند؟
خیر و این هم یک مزیت است. چون کمیسیون برای خریدار و فروشنده صفر است و بهواسطه معاملات، کمیسیونی به ما پرداخت نمیکنند، بلکه روی آگهیهایی که دارند، پرداختهایی به ما خواهند داشت؛ یعنی سرویس پرداخت آنها همان سرویس پرداختی است که بهواسطه آگهیها باید پرداخت کنند که با عناوینی چون فوری، نردبان و… در دیوار وجود دارد.
به مزیتهایی که دیوار فروشگاهها برای فروشگاهداران ایجاد کرده، اشاره کردید؛ آیا ما در آینده شما را بهعنوان رقیبی برای کسبوکاری مثل دیجیکالا خواهیم دید؟ همین الان هم شما دستههای پرفروشی چون کالای الکترونیک، پوشاک و… را که اتفاقا روی مارکتپلیس دیجیکالا هم خریداران زیادی دارند، روی دیوار فروشگاهها دارید.
شکلگیری دیوار فروشگاهها به خاطر خلأ و احساس نیاز بود. حتی در شروع کار هم از کسانی که سابقه کار روی دیوار را داشتند، استفاده نکردیم؛ یعنی تمرکزمان روی کاربرانی بود که کاملا آفلاین بودند و هیچ اطلاعی از فروش آنلاین نداشتند. حتی طی دو سه ماه نخست، خودمان به آنها آموزش میدادیم که چگونه اپ را نصب کنند، آگهی بارگذاری کنند و… بنابراین تارگت ما جامعه آفلاین بود که کسانی که تاکنون تجربه خرید و فروش آنلاین نداشت. تمرکزمان را هم روی محصولمان گذاشتیم.
در حال حاضر هم در پرداخت و ارسال دخالتی نداریم. این دو بخش در سایر پلتفرمها و مارکتپلیسها وجود دارد. دلیل عدم ورودمان هم این بود که باید کار را فازبندی میکردیم و محصولمان اوایل خردادماه لانچ شده. بنابراین خیلی زود است که به این مسئله فکر کنیم که آیا در آینده به بحثهای لجستیک و پرداخت وارد خواهیم شد یا نه. البته این مسائل دغدغههای روز خودمان هم است اما الان به طور مطلق و 100درصد نمیتوانم به شما بگویم که مثلا 6ماه دیگر سرویس ما شبیه دیجیکالا خواهد بود و ارسال و پرداخت هم خواهد داشت یا خیر.
ولی قطعا تفاوتهایی با دیجیکالا داریم و سگمنتهایی که آنها و ما در آن حضور داریم، تفاوتهایی با هم دارند. در کل حوزه آفلاین اینقدر بزرگ است و اینقدر ظرفیتهای عظیمی دارد که اگر امثال دیجیکالا، دیوار و حتی صدها کسبوکار مشابه دیگر هم در آن حاضر باشند، باز هم کم است. کم است از این نظر که باید قدرت بزرگی وجود داشته باشد تا انقلاب تبدیل آفلاین به آنلاین به وقع بپیوندد و فرهنگسازی در مورد استفاده از سرویسهای آنلاین صورت بگیرد. به همین دلیل من این بازار را بازاری رقابتی نمیبینم و معتقدم جای زیادی برای کار وجود دارد.
بیشتر بخوانید: گفتوگو با ایمان گلکار، مدیر استودیو بازیسازی کاریزما
البته رقابت چیز بدی نیست. در کل به نظر میرسد که به خاطر ظرفیتهایی که در دیوار دارید، احتمالا به سمت داشتن لجستیک، سرویس پرداخت و… خواهید رفت. در این مورد مفصل صحبت کردیم. کمی هم در مورد بیزینسمدل و پرداختهایی که روی دیوار وجود دارد، صحبت کنید.
ما امکانات و آپشنهای پرداخت روی آگهیها داریم از جمله امکان فوری، نردبان، ثبت لینک وبسایت و… برای این امکانات باید هزینه پرداخت کنند. در دستهبندیهای مختلف و حتی گاه در شهرهای مختلف این امکانات هزینههای متفاوتی دارد؛ بهطور کلی ثبت آگهی روی دیوار برای کاربران شخصی همیشه رایگان بوده و خواهد بود و کاربران بیزینسی و کسبوکاری بابت استفاده کسبوکاری از دیوار و ثبت آگهی و تبلیغاتشان از آپشنهای پرداخت دیوار استفاده میکنند.
گفتید که در مجموع، دیوار بیش از 35میلیون کاربر دارد. از بین این تعداد کاربر، چند درصد در طول سال، پرداخت انجام میدهند؟
ما نزدیک به 70درصد کاربران شخصی داریم که پرداختی انجام نمیدهند و مابقی یعنی حدود 30درصد از کاربران، کاربران بیزینسی هستند که بابت امکاناتی که طلب میکنند، هزینه میپردازند. ممکن است یک نمایشگاهدار بخواهد در یک روز، آگهیاش را مثلا 100 بار نردبان کند و بنابراین باید 100بار به ما پول بدهد. بنابراین پرداختیها خیلی سیال است و ما بیش از 180 دستهبندی روی دیوار داریم که در هر کدام کالاهای مختلفی عرضه میشود.
حوزه آنلاین از ظرفیتهای زیادی جهت افزایش رفاه مردم، ایجاد قیمت رقابتی، دسترسیپذیری بیشتر و… برخوردار است؛ اما در همین فضا اتفاقاتی هم ممکن است رخ بدهد. کما اینکه در حوزه آفلاین هم رخ میدهد. اوایل سال98، شاهد حذف قیمتهای مربوط به خودرو و املاک از روی پلتفرمهایی چون دیوار بودهایم؛ الان هم قیمتها حذف شده. این نوع برخورد نشان میدهد که در ساختار دولتی و حکومتی میزان شناخت از کارکرد حوزه آنلاین بسیار اندک است. همانطور که با حذف قیمت این دستهها از روی پلتفرمها، شاهد ساماندهی قیمت مسکن و خودرو نبودیم. این اقدام دولت، به نفع چه کسانی بود؟
آمار و ارقام نشان میدهد که حذف قیمتها، هیچکسی را بهرهمند نکرد؛ نه خریدار، نه فروشنده و نه کلاهبردار را. این تصمیم در سال98 گرفته شد و تبعاتش را هم دیدند چون در بازه زمانی حذف قیمتها، حدود 30درصد افزایش قیمت داشتیم. علت این افزایش هم این نبود که مثلا قیمتها روی دیوار یا شیپور حذف شده بود. برخی میگویند شاید اگر قیمتها در حوزه آنلاین هم بود، این افزایش بیشتر میبود.امثال دیوار و شیپور، رسالتشان کمک به ایجاد شفافیت در بازار است تا معاملات در پشت پرده و پنهانی و غیرشفاف نباشد. الان بیش از 6 ماه از حذف قیمتها در سال99 میگذرد.
وزیری که دستور حذف قیمتها در زمان وزارتش صادر شد، الان عزل شده یا بازپرسی که دستورش را داده، الان نیست. ضرر اصلی را مردم کردند. چون این مردم هستند که هزینههای بیشتری میپردازند وگرنه روی حجم معاملات یا تعداد آگهیهای ما تاثیری نداشته و ریزشی اتفاق نیفتاده است. این تصمیم، یک تصمیم غیرکارشناسی بوده و به همه ثابت شده که گرانی خودرو یا مسکن، عوامل دیگری دارد. بنابراین حذف قیمتها از پلتفرمهای آنلاین، صرفا پاککردن صورت مسئله است.
کلاهبرداریهایی که روی دیوار شاهدش بودهاید، از چه جنسی بوده؟
در طول هر روز، بیش از نیممیلیون آگهی در دیوار ثبت میشود و بین 360 تا 370 هزار آگهی به صورت روزانه روی دیوار منتشر میشود و 35 میلیون کاربر روی دیوار فعالیت میکنند و مجموعه همه اینها، حجم وسیعی از معاملات را رقم زده است. قطعا هر پلتفرمی امکانات و مزایایی ایجاد میکند و البته مشکلاتی هم همیشه وجود دارد و ما هم به این مشکلات اشراف داریم. اما این حجم از معاملات اگر در فضای آفلاین هم اتفاق بیفتد، احتمال خطا و اشتباه و کلاهبرداری در آن وجود دارد.
با این حال، از ابتدا یکی از بزرگترین مشکلات در مدل بیزینسی دیوار، بحث بیعانه بوده و بهرغم تذکراتی که ما به کاربران دادهایم که معامله را حضوری انجام بدهند و از صحت کالا مطمئن شوند ولی هنوز شاهد پرداخت بیعانه هستیم. از دیگر کلاهبرداریهایی که طی یکی دو سال اخیر با آن درگیر هستیم، بحث فیشینگ است و به نظر من یکی از ریشههای اصلی همه این کلاهبرداری، سیمکارتهای بیهویت است. تا زمانی که سیمکارتهای بیهویت وجود داشته باشد، این کلاهبرداریها وجود خواهد داشت. ما قوانین درستی در این زمینه نداریم. حل این مشکل، کار سختی نیست و کافی است که مقامات تصمیمگیر به مدلهایی که کشورهای دیگر برای مبارزه با این مشکل در پیش گرفتهاند، توجه کنند.
حالا جدا از همه تصمیمهای غیرکارشناسی و شتابزده و پاککردن صورت مسئله و اتفاقا دامنزدن به عدم شفافیت توسط نهادهای دولتی و حکومتی، میخواهم این سوال را مطرح کنم که کسبوکاری چون دیوار با داشتن کاربران میلیونی، چه مسئولیتی در قبال مشتریان دارد؟ بالاخره کلاهبرداری در این حوزه اتفاق افتاده و ما هم قبول داریم که چهبسا وقتی قیمتها از حوزه آنلاین برداشته شده، فضاهای پشت پرده برای افزایش قیمتها بیشتر هم شده. اما حرفم متوجه خود شماست و مسئولیتی که دارید. چه راهکارهایی برای مقابله با کلاهبرداریها اندیشیدهاید؟
ما در دیوار برای مقابله با این مشکلات، تیمی را اختصاص دادهایم برای بررسی گزارشهایی که مردم روی آگهیها ثبت میکنند و این بررسیها در کمترین زمان انجام میشود. همچنین بابت آگهیهای مشکوک به کلاهبردی، مردم میتوانند با تیم کالسنتر ما تماس بگیرند.
همچنین در حال تلاشیم که ارتباط خریدار و فروشنده در دیوار شکل بگیرد. این مورد موجب میشود که ما نظارت بیشتری روی پلتفرم خودمان داشته باشیم تا کسی نتواند کاربران را از پلتفرم ما خارج کرده و به شبکههایی که هیچ دسترسی به آنها وجود ندارد، ببرند و از آنها کلاهبرداری کنند.
اما مسئله این است که امنکردن معاملات در فضای آنلاین، تنها بر عهده دیوار یا شیپور نیست. ما بخش کوچکی از این فرایند هستیم. حکومت، اپراتور و سایر پلتفرمها باید بخشهای دیگری از این مسئولیت را بر عهده بگیرند تا این فضا، شفافتر و امنتر شود. ضمن اینکه ما همیشه تلاش زیادی کردیم برای همکاری با پلیس یا نهادهای قانونگذار و از آنها خواستیم که همکاری مشترک داشته باشیم، چون فضای مجازی در کشور ما کماکان به فرهنگسازی نیاز دارد. از طرفی این فضا روزبهروز در حال رشد فزاینده است و ضریب نفوذ موبایل و اینترنت در کشور با سرعت عجیب و غریبی در حال رشد است ولی هنوز فرهنگ استفاده از موبایل را نداریم.
باید فرهنگسازی بشود و ما میتوانیم کمک کنیم؛ کلیپهای آموزشی بسازیم و آموزشهای لازم را در اختیار مردم قرار بدهیم. من احساس میکنم که فضای مجازی در کشور ما به یک «سیا ساکتی» لازم دارد تا همه مشکلات مربوط به فیشینگ و… را بهصورت تصویری به مردم آموزش بدهیم. یعنی اگر مشکل اپراتور را نمیتوانیم حل کنیم، باید به سراغ فرهنگسازی برویم. اما به نظر من عزمی برای حل این مشکلات از طرف نهادهای تصمیمگیر وجود ندارد.
دستور وزیر ارتباطات برای حذف شمارههای بینام هم مشکلات را حل نکرده است؟
شاید شمارههای بینام حذف شده باشند اما هنوز با شمارههایی مواجه هستیم که بیهویتاند. چون علاوه بر شماره موبایل، پای شماره تلفن ثابت و شماره کارت هم در میان است و بعضا شماره کارتهای افراد معتاد یا اتباع بیگانه مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و پیامکهای فیشینگ را از شمارههای شخصی ارسال میکنند. اگر کسی مطمئن باشد که پیگیری میشود و با قانون مواجههاش میکنند، مگر جرأت میکند که لینک فیشینگ برای کسی بفرستد؟
با وجود چنین مسائلی، دیوار به رشد بیشتر فکر میکند و سال گذشته استارتاپ آیهوم را به هلدینگتان اضافه کردید؛ آیهوم در هلدینگ شما ادغام شده یا بهطور کامل آن را خریداری کردهاید؟ بخش دوم سوالم این است که هدفتان از خریداری چنین پلتفرمی چه بوده؟
ما 100درصد سهام آیهوم را خریداری کردهایم. بحث تایید اطلاعات املاکی که در دیوار ثبت میشود، مهمترین دلیل خرید آیهوم بود، چون نیاز داشتیم که در حوزه مسکن به اعتبارسنجی آگهیها برسیم. آیهوم در این زمینه خوب کار کرده بود و در حذف آگهیهای تقلبی کمک زیادی میتوانست به ما بکند. این تیم تحت عنوان برند آیهوم و در زیرمجموعه هلدینگ ما فعالیت میکند. الان در دستهبندی املاک، روی عکس برخی آگهیها، بج تایید اطلاعات درج شده؛ یعنی اطلاعات توسط تیم آیهوم اعتبارسنجی و کیفیتسنجی شده است.
و در حوزه خودرو کارنامه را خودتان راهاندازی کردید.
در حوزه خودرو دو حلقه گمشده داشتیم؛ یکی بحث مربوط به اعتماد و دیگری شفافیت. بنابراین کارنامه را راهاندازی کردیم که این موارد را پوشش بدهد، چون همیشه هدفمان این بوده که سرویس بهتری ارائه بدهیم. بعضا از ظرفیتهای کسبوکارهای فعلی استفاده میکنیم یا اینکه خودمان سرویسی راه میاندازیم. همکاری با کسبوکارهای دیگر یا در قالب خریداری 100درصد سهام است یا در قالب سرمایهگذاری یا پارتنرشیپ و… شاید برای سایر دستهبندیهایی که روی دیوار داریم هم در آینده به سمت راهاندازی یا خریداری کسبوکارهایی که به ما کمک بکنند، حرکت کنیم.
میخواهم برگردم به آن سوالی که در مورد بحث سرمایهگذاری و جذب سرمایه داشتیم که البته آماری ارائه نکردید. حالا این سوال مرتبط را دارم که با توجه به اینکه بحث ورود استارتاپها به بورس مطرح است و هلدینگ شما هم جزو همین گزینهها نام برده میشود، آیا تاکنون دیوار را ارزشگذاری کردهاید؟
در مورد ارزشگذاری که با توجه به عناصر چندگانهای هم انجام میشود، اینکه ما چنین کاری را کرده باشیم و دقیقا به عدد خاصی رسیده باشیم، نه. ارزشگذاری واقعی زمانی اتفاق میافتد که معامله صورت بگیرد. اگر ورود کسبوکارها به بورس شرایط خوبی داشته باشد، ما هم قصد داریم که در سال آینده، عرضه اولیهای به بورس داشته باشیم و در آن زمان ارزشگذاری خواهیم کرد.
دیوار و شیپور را دو رقیب سنتی در این بازار میدانند؛ وجود چنین رقیبی چه کمکی به دیوار میکند؟
ما و شیپور روابط بسیار خوبی با هم داریم. این رقابت کمک زیادی به ما کرده و اگر این رقابت نبود، اینقدر رشد نمیکردیم چون هیچگاه به ارائه سرویس بهتری فکر نمیکردیم. الان در بخشهایی آنها سرویس بهتری ارائه میدهند و در بخشهای دیگری ما سرویس بهتری عرضه میکنیم. وجود رقیبی مثل شیپور موجب میشود که همیشه به فکر توسعه و ایجاد مزیت رقابتی و رشد بیشتر باشیم.
در این بازار رقبای دیگری هم دارید؟
در حوزه خودرو باما را داریم یا در حوزه مسکن، کیلید مطرح است. همچنین کسبوکارهای مشابه دیوار و شیپور که همه دستهبندیها را هم داشته باشند، از گذشته بودهاند؛ مانند ایستگاه، نیاز روز، ایران تجارت و… که همچنان هم هستند و در حال فعالیتند. حتما همین الان هم هستند بچههایی که میخواهند مشابه دیوار و شیپور را راهاندازی کنند و این اتفاق خیلی خوبی است چون به هدف غایی توسعه تجارت الکترونیک در ایران کمک میکند.
از 100 تا 500 هزار
سال92 وارد استارتاپ دیوار شد و در بخش کوچکی از این کسبوکار، کارش را شروع کرد. البته هر کجای کسبوکار کاری از دستش برمیآمد، انجام میداد، چون اعتقاد داشت که کار مال خودش است و نسبت به کلیت کار مسئولیت دارد. همین احساس را همکارانش هم داشتند. همین دلایل به ظاهر کوچک در کنار جذب سرمایههای جدی و جدیت در کار، موجب شد که استارتاپ دیوار که در سال92 روزانه 100 تا 150 آگهی داشت، به 500هزار آگهی روزانه در سال99 برسد و شرکتی بزرگ به شمار آید. الان اشکان بعد از 3سال از ورودش به دیوار، مدیرعامل و عضو هیات مدیره این کسبوکار بزرگ است. در این گزارش شرحی از زندگی تحصیلی و کاری مدیرعامل دیوار و سابقه کاریاش قبل از دیوار ارائه کردهایم.
هنوز مقطع ارشد را تمام نکردهام!
اشکان آرمندهی، مدیرعامل دیوار متولد 1368 در شهر تهران است. مادرش اهل بروجرد، شهری واقع در استان لرستان و پدرش اهل پایتخت یعنی تهران است. کارشناس IT است و ورودی سال 86 در دانشگاه آزاد واحد پرند و فارغالتحصیل سال 92.
بعد از آن سال برای مقطع فوقلیسانس اقدام کرده و دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد تهران جنوب هم بوده اما به گفته خودش هنوز این مقطع را تمام نکرده است. میگوید واحدهای درسی را گذراندهام اما برای پایاننامه و گرفتن مدرک اقدامی نکردهام.
کار در کنار درسخواندن اشکان قرار داشته و یک سال بعد از ورود به دانشگاه یعنی در سال 87، وارد بازار کار شده و در شرکت پرداخت الکترونیک بانک پاسارگاد به صورت پارهوقت و در بخش امداد مشتریان فعالیت کرده و این همکاری تجارب خوبی در زمینههای مالی و مسائل مربوط به مشتریان برایش ایجاد کرده است.
پیش پدرم کار میکردم
تا سال89 در شرکت پرداخت الکترونیک بانک پاسارگاد کار کرده و در بخشهای مختلف چون پشتیبانی پایانههای فروش و امداد مشتریان فعال بوده است. از 89 تا 91، همزمان در کسبوکار پدرش که تامینکننده نیروی انسانی بوده و در دپارتمان حقوق و دستمزد، مشغول به کار میشود.
در این 2سال اطلاعات زیادی در زمینه ارتباطات، پرداختها، مالیات، بیمه و… به دست میآورد. به واسطه تجربهای که طی 2سال در شرکت پرداخت الکترونیک به دست آورده بود، در شرکتهای مختلفی که به نوعی کارگزاری خدماتدهنده در حوزه پرداخت بودند، فعالیت کرده است.
92 آمد و 95 مدیرعامل شد
از سال 92، به مجموعه دیوار آمده است؛ اشکان میگوید: قبل از آن به خاطر اینکه پسر عمویم یعنی حسام بنیانگذار کافه بازار و دیوار در سال 89 بود، در جریان این دو کسبوکار بودم.
دیوار سال91 راهاندازی شد. اشکان سال92 به دیوار آمده و در بخش آپریشن و در واقع در قسمت کارهایی که جنس عملیات داشتند، کارش را شروع کرده است: در این زمینه کارم را با بررسی و نظارت بر آگهیها شروع کردم. تیمی را تشکیل دادیم که آگهیهای دیوار را که در آن زمان بین 100 تا 150 عدد در روز بود، بررسی کنیم.
کمکم این تیم بزرگ شد و الان تیم نظارت و بررسی آگهیهای دیوار، بیش از 250 نفر نیروی کار دارد: آن زمان تیم دیوار بهطور کلی تیم کوچکی بود و ما کارهای مختلف شرکت را انجام میدادیم و حتی کارهای مالی و حقوقی و قراردادها را هم انجام میدادم. البته این ماهیت استارتاپ است و افراد باید بتوانند در بخشهای مختلف کسبوکار، دخیل و موثر باشند.
اشکان مزد همراهی، تلاش و اعتقاد به کار تیمی و مسئولیتپذیریاش را بعد از 3سال میگیرد و از سال 95 که دیوار بهعنوان یک هویت حقوقی مستقل تحت عنوان شرکت آگهپردازان هوشمند که صاحب امتیاز برند دیوار است، ثبت میشود، او بهعنوان مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت آگهپردازان هوشمند انتخاب میشود. آنها الان کسبوکاری با بیش از 950 نیروی انسانی و 35 میلیون کاربر دارند.
0 دیدگاه